لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
ملی شدن صنعت نفت ایران
در سال 1901م مظفرالدین شاه به ویلیام ناکس دارسی تبعه انگلستان امتیازی اعطا کرد که نتیجه نهایی آن حاکمیت مطلق دولت بریتانیا بر منابع عظیم نفتی ایران تا اواسط قرن بیستم میلادی بود. با این احوال فقط از واپسین سال های جنگ جهانی دوم بدان سو بود که منابع اساساً نامشروع بریتانیا در ایران در روندی تدریجی ولی مداوم از سوی مردم کشور از اقشار مختلف مورد تعرض و انتقاد قرار گرفته و چند سال بعد و در واپسین روزهای دهه 1320ش منجر به ملی شدن صنعت نفت ایران شد که خود البته تحولات سیاسی – اقتصادی قابل توجه و سخت اثر گذار و تعیین کننده ای را به دنبال آورد.
آنچه بود همزمان با شکل گیری اعتراضات گسترده مردمی که از سوی بسیاری از گروه های سیاسی - مذهبی و نیز نمایندگانی از مجلس شورای ملی حمایت می شد، انگلیسیان جهت حفظ و تحکیم موقعیت خود در سر پل های نفتی ایران بر آن شدند با اعطای برخی امتیازات محدود بر اعتراضات پایان دهند. مهمترین این اقدامات قرارداد معروف گس – گلشائیان بود که به لایحه الحاقی نفت نیز مشهور شده است و دولت رزم آرا تلاش فراوان کرد تا بلکه مجلس شورای ملی آن را تصویب کند. اما به رغم تمام فشارها و تهدیدهایی که وجود داشت مجلس شورای ملی آن را رد کرد. مدت کوتاهی پس از آن کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی طرح ملی شدن صنعت نفت ایران در سراسر کشور را به نمایندگان پیشنهاد کرد که پس از کش و قوس های متعدد در داخل و خارج از مجلس و بالاخص مدت کوتاهی پس از آن که رزم آرا نخست وزیر وقت در روز چهارشنبه 16 اسفند 1329 از سوی استاد خلیل طهماسبی از اعضای جمعیت فدائیان اسلام هدف گلوله قرار گرفته و به قتل رسید مورد توجه جدی نمایندگان قرار گرفت.
بدین ترتیب در فضای سیاسی – اجتماعی بسیار حساس آن روزگار و نهایتاً در روز 24 اسفند 1329 ماده واحده ای راجع به ملی شدن صنعت نفت ایران از تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی گذشت و چند روزی بعد و در آخرین روز سال 1329 هم مجلس سنا مصوبه مجلس شورای ملی را تأیید کرد. بدین ترتیب روز 29 اسفند 1329 به عنوان روز تاریخی ملی شدن صنعت نفت ایران در حافظه ملت ایران باقی ماند.
مجلس کانون ملی شدن صنعت نفت
در اواخر قرن نوزدهم، در ایران صنعتی کشف شد که دول استعمارگر را به فکر مداخله در امور ایران انداخت. این صنعت عظیم، نفت بود. از هنگام کشف نفت، دو دولت بزرگ آن زمان، یعنی انگلستان و روسیه بیش از پیش وارد صحنه ایران شدند تا هر یک بتوانند از منابع نفتی ایران سهمی داشته باشند. دولت بریتانیا بیش از هر کشور دیگری به اهمیت این صنعت پی برد.
تا قبل از جنگ جهانی اول اهمیت این صنعت برای زمانداران ایران و کشورهای دیگر روشن نشده بود و شاید به همین علت بود که در دادن امتیاز نفت به دیگر کشورهای دنیا حساسیتی نشان نمیدادند. با وقوع جنگ جهانی اول، مسئولین ایران و دیگر کشورهای دنیا به اهمیت این صنعت پی بردند. در جنگ جهانی اول، بیشترین سهم را در پیروزی متفقین، نقت ایران داشت. زیرا اگر نفت ایران در اداره ماشین جنگی آنها مورد استفاده قرار نمیگرفت، شاید پیروزی آنها در جنگ غیرممکن بود.
قرارداد دادرسی
اولین بار امتیاز نفت در سال 1872 به (1250 ش) توسط میرزا حسن خان سپهسالار، صدراعظم ناصرالدین شاه به بارون جولیوس دو رویتر واگذار گردید. گرچه این امتیاز مخصوص نفت نبود ولی در ماده یازده این قرارداد «پترون» نیز در ردیف واگذاری ذغالسنگ، آهن، مس، سرب و غیره قرار گرفت.
خوشبختانه قرارداد «رویتر» با مخالفت علما روبرو شد. بعد از لغو قرارداد رویتر، انگلیسیها به منظور توسعه نفوذ خود در ایران و دسترسی به نفت ایران، اقدام به گرفتن امتیاز نفت ایران کردند.
مظفرالدین شاه در ماه مه سال 1901 م (1281 ش) امتیاز نفت ایران را (به جز استانهای آذربایجان، گیلان، مازندران، گرگان و خراسان که در همسایگی روسیه بود) به مدت 60 سال به یکی از اتباع انگلیسی به نام «ویلیام فاکس دارسی» واگذار نمود. در این قرارداد امتیاز اکتشاف، استخراج، بهرهبرداری و فروش به دارسی واگذار شد. تا این تاریخ منافع اساسی انگلیس در ایران عبارت بود از منافع استراتژیکی؛ چرا که ایران در مسیر حیاتی هند (مستعمره انگلستان) قرار گرفته بود. همچنین رقابت آنها با روسها از این جهت بود که مبادا هدف روسها از ایران تسلط بر هندوستان باشد، به همین علت، دولت ایران از ابتدای انعقاد قرارداد دارسی، سهم روسیه (5 استان شمالی) را کنار گذاشت.
رویارویی انگلیس با بحران جنگ جهانی اول، دولت انگلیس را بر آن داشت تا ناوهای تندروی جدیدی بسازد که این کار احتیاج به
مقاله درباره ملی شدن صنعت نفت ایران