لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
چکیده:
در بحث گردشگری فرهنگی عموما دو محور مورد بررسی قرار میگیرد محور اول گردشگری مرتبط با میراث فرهگی یک مقصد میباشد و بیشتر ر این دیدگاه بعد تاریخی یک جامعه مورد نیاز است و محور دوم گردشگری فرهنگی موضوع زمان حال و فرهنگ جاری یک مقصد را مدنظر قرار می دهد.
در حقیقت گردشگری فرهنی نوعی از گردشگری است که گردشگر را به فراگیری، آموزش،کنکاش و کسب تجربه درباره فرهن حال و گذشته جامعه مقصد و مقایسه آن با داشتهها و انگیزههای جامعه خود و دیگران مینماید و در واقع تجربه کیفی میان گردشگر و محیط مورد بازدید میباشد.
با توجه به نقش برجسته جوامع محلی در مباحث مرتبط با پایداری و توسعه به ویژه در 20 سال اخیر و دادههای حاصل از تحقیقات مرتبط با اثرات گردشگری ، نوع جدیدی از گردشگری بنام گردشگری جامعه محور و گردشگری فرهنگی مطرح شده است.
این نوع گردشگری با توجه به ویژگیهای مناسب و توانایی بالقوه در توانمندسازی جوامع محلی به عنوان راهکاری جهت دستیابی به توسعه پایدار گردشگری مخصوصا در کشورهای جهان سوم و در مبحث توسعه روستایی مورد توجه بسیاری از صاحب نظران قرار گرفته است.
کلید واژه:گردشگری فرهنگی- توسعه پایدار- اصول پایدار گردشگری – توسعه پایدار گردشگری – مدل گردشگری فرهنگی _گردشگری جامعه محور
مقدمه :
گردشگری جامعه محور و گردشگری فرهنگی به عنوان راهکاری جهت دستیابی به توسعه پایدار گردشگری مخصوصا در کشورهای جهان سوم و در مبحث توسعه روستایی مورد توجه بسیاری از صاحب نظران قرار گرفته است.
ظهور اندیشه توسعه پایدار در دهه 60 میلادی به همراه پررنگ شدن نقش جوامع محلی و تاکید بیشتر به نگرش پایین به بالادر مدیریت و توسعه، تمامی زمینههای علمی و صنعتی در جهان را تحت تاثیر قرار داده است .
در این بین گردشگری نیز از این تاثیر بیبهره نبوده و دستخوش تحولاتی شده که منجر به طرح مباحث نوینی در ادبیات گردشگری و ظهور اشکال نوینی از این فعالیت شده است.
گردشگری جایگزین که خود به عنوان نقطه آغازین این تحولات در پاسخگویی به مفهوم توسعه گردشگری پایدار شکل گرفته، در طول تاریخ تحول صنعت گردشگری و در راستای تطبیق بیشتر با نیازها و نوآوریهای صنعت سر منشا شکلگیری انواع گوناگونی از گردشگری مانند اکوتوریسم، طبیعتگردی و گردشگری روستایی و گردشگری فرهنگی شده است.
توسعه پایدار در عرصه گردشگری :
رشد صنعت گردشگری تاثیرات چند جانبه ای در کشورها به دنبال دارد. برقراری توازن و تعادل در وضعیت پرداخت ها، تنوع اقتصادی، افزایش درآمدها و ایجاد فرصت های شغلی از پیامدهای این صنعت به شمار می آید. دستیابی به رشد اقتصادی پایدار از شاخص های اصلی پیشرفت برای کشورهای در حال توسعه به شمار می آید. گردشگری بخش عمده ای از درآمد اقتصادی کشورها و 10 درصد از تولید ناخالص ملی آنها را شامل می شود. در حداقل یک سوم از کشورهای در حال توسعه گردشگران منبع اصلی در آمد بوده و در واقع مولد درآمد اقتصادی کشورها به شمار می آیند. رشد چشمگیر گردشگری در 50 سال اخیر یکی از مهمترین پدیده های اقتصادی و اجتماعی قرن بیست و یکم محسوب می شود. افزایش شمار گردشگران خارجی از 25 میلیون نفر در سال 1950 به 763 میلیون نفر در سال 2004 نمایانگر متوسط رشد سالانه ای بیش از 7 درصد در طول 50 سال گذشته است. گردشگری تمامی بخشهای اقتصادی را تحت الشعاع قرار داده و در فعالیت های شاخص اقتصادی در دنیا بسیار تاثیرگذار بوده است. این صنعت همچنین تاثیر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی فزاینده ای در سطح جهانی و ملی دارد. برای بیشتر کشورهای در حال توسعه به ویژه کشورهای حداقل توسعه یافته (LDCS )، گردشگری ستون اصلی توسعه اقتصادی به شمار می آید. البته این امر در همه کشورها به یک میزان وجود ندارد. برای نمونه صنعت گردشگری در بنگلادش مدتها است که مورد بی توجهی قرا رگرفته است. این در حالی است که طبیعت زیبا و منحصر به این کشور می تواند میزبان گردشگران بی شماری از سراسر نقاط دنیا باشد. برخی از آثار تاریخی این کشور بیش از 2000 سال قدمت دارند و سازمان گردشگری این کشور در سال 1973 با هدف توسعه تسهیلات گردشگری و بالا بردن تولیدات مرتبط با این صنعت و ارائه تصویر جدیدی از این کشور تاسیس شد. گردشگری می تواند با مشارکت در سه هدف اصلی کشورهای در حال توسعه که تولید درآمد، اشتغال زایی و درآمد ناشی از ورود ارز خارجی است، نقش مهمی در قالب نیروی محرک توسعه اقتصادی ایفا کند. گردشگری فرصت های شغلی خوبی را برای گروه های مختلف اجتماعی به وجود می آورد و در نتیجه می تواند نقش مهمی در ریشه کن کردن فقر در کشورهای در حال توسعه داشته باشد. علاوه بر این گردشگری دولت هر کشور را به توسعه زیرساختهای خود تشویق می کند، همچنین در توازن پرداخت های کشوری (BOP ) نیز نقش دارد. به عبارتی گردشگری موتور قدرتمند پیشرفت در کشورهای در حال توسعه به شمار می آید. در سنگاپور گردشگری نقش مهمی در درآمدزایی، اشتغال و توازن کلی پرداخت ها دارد. سنگاپور طرح کلی گردشگری با عنوان "گردشگری 21" دارد که این برنامه برای تبدیل این کشور به یکی از مراکز گردشگری در دنیا تنظیم شده است. مالزی در این زمینه میلیونها دلار به توسعه زیرساخت های گردشگری خود اختصاص داده است تا شمار بیشتر گردشگر را به سمت کشور خود جذب کند. در نپال 20 درصد از درآمد خارجی این کشور از این صنعت تامین می شود.در مالدیو گردشگری 70 درصد از ورود ارز خارجی به این کشور و 40 درصد از درآمد دولت و 20 درصد از تولید ناخالص ملی را شامل می شود. سازمان جهانی گردشگری سازمان ملل (UNWTO ) مالدیو را نمونه توسعه پایدار گردشگری معرفی کرده است. رشد
تحقیق درمورد گردشگری فرهنگی