لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
حافظه و تفکر
فهرست
مقدمه
فصل اول
حافظه
کاربرد حافظه
فصل دوم
تفکر
اصول کلی
مقدمه
مطالب و مباحث این تحقیق در زمینه حافظه و تفکر می باشد که مطالب این تحقیق نخست بصورت پراکنده در کتابهای مختلف از استادان نویسندگان و روانشناسان بزرگ و مشهور وجود داشت. تنظیم این مطالب و مباحث و تدوین آنها به صورت یک تحقیق جامع به فرصتی کافی نیاز داشت. مسئولیت های مختلف درسی و مشکلات مختلف چنین فرصتی را محدود می ساخت و این مسئولیت نیز چنان نبود که بتوان از زیر بار آن شانه خالی کرد. پس ما این تحقیق را پذیرفتیم و شروع به گردآوری و تدوین مطالب نمودیم . مندرجات این تحقیق اختصاص به حافظه و تفکر دارد و برای تسهیل در امر مطالعه سعی شد تا از مطالب ساده و تقریبا آشنا استفاده شود. بدیهی است که ما تنها گردآورندگان این تحقیق بودیم و کار اصلی و مهم را نویسندگان و پژوهشگران که نقش اصلی را در پیشبرد علم دارند انجام داده اند.
امید است که این تحقیق و کار کوچک مورد پسند خواننده عزیر قرار گیرد.
مریم موسوی
نسیم ولی خلفی
آذر ماه 1375
حافظه و تفکر
فصل 1
حافظه
ساختار روان
تا مدتها مطالعه سازمانیافتگی قشر مغزی حافظه یکی از رشته های فیزیولوژی روانی بود که کمتر از سایر رشته ها در آن تحقیق شده بود و تنها در دهه اخیر است که توجه قابل ملاحظه دست اندرکاران را به خود جلب کرده است. مع ذلک علی رغم این مطلب سازمان یافتگی قشر مغزی اشکال پیچیده فعالیت حافظه ای هنوز فصل جدید و عمدتا گشوده ناشده ای از علم عصب – روان شناسی است.
علل این وضع نظرات بیش از حد ساده شده اکثریت فیزیولوژیست ها درباره حافظه و قصور کامل در ارزشیابی ساختار پیچیده فرایندهای روانی است که تنها در اواخر دهه بیست یا در دهه سی قرن حاضر توسط روانشناسان مطالعه شده است .مطالبی که در آغاز این قرن درباره ماهیت وبنیان مادی حافظه جمع شده نشان می دهد که این دانسته ها از چه ارزش علمی ناچیزی برخوردار بوده است. از یک سو دیدگاه ریچارد سمون و کارل اوارد هرینگ قرار داشت که حافظه یا توانایی حفظ اثرات را خاصیت عمومی ماده می دانستند.
مطلبی که صحت آن را نمی توان انکار کرد اما بسیار کلی است و چیزی به دانش ما نمی افزاید از طرف دیگر نظرات بسیار معروف هنری برگسون قرار داشت که معتقد بود دو نوع حافظه حافظه جسمانی و حافظه ذهنی وجود دارد.
او معتقد بود که در حالی که حافظه نوع اول پدیده ای طبیعی است و از همان نوعی است که سمون و هرینگ درباره اش نوشته اند حافظه نوع دوم را باید تجلی اراده آزاد دانست که می تواند از طریق تلاش ذهنی اراده اثرات منفرد تجربه گذشته را فرا خواند.
طی چهار دهه نخست قرن حاضر مطالعات ریخت شناسی و فیزیولوژیکی به شناخت ماهیت و بنیان فیزیولوژیکی حافظه کمک چندانی نکرد. حاصل
تحقیق در مورد حافظه و تفکر