لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7
فهرست و توضیحات:
چکیده
مقدمه
اهمیت موضوع
بیان مسأله
نابرابریهای اجتماعی در جوامع سرمایهداری
نابرابری اجتماعی در جوامع درحال پیشرفت
چه موقع افراد احساس نابرابری میکنند
توقعات فزاینده
دیدگاه چالمرز جانسون
نابرابری دیجیتالی (Digital inequality)
جهانی شدن و نابرابری
بحث و نتیجهگیری
چکیده
دراین مقاله پس از تعریف مفهوم نابرابری و مفاهیم مرتبط با آن مفهوم نابرابری از دیدگاه کارکرد گرایان ، تضادگرایان و دیدگاههای ترکیبی مورد بحث قرار گرفته است . در پاسخ به این پرسش که چرا افراد احساس نابرابری میکنند از دیدگاههای جانسون ، توکویل و دیویس استفاده شده است .
به نظر توکویل زمانی که در اوضاع اقتصادی رونقی مشاهده شود توقعات با سرعت بیشتری افزایش مییابد و فاصله بین آنچه مردم به دست آورند و آنچه فکر میکنند باید به دست آورند موجب احساس نارضایتی از وضع موجود میشود .
به نظر چالمرز جانسون آنچه باعث احساس نابرابری میشود رونق یا رکود اقتصادی به تنهایی نیست بلکه عدم تعادل بین ارزشها و محیط موجب احساس نابرابری میشود . روند رو به افزایش استفاده از تکنولوژی و گسترش نظام سرمایهداری و پدیده جهانی شدن ابعاد تازهای به نابرابری اجتماعی در جهان داده است . امروزه نابرابری دیجیتالی نیز فاصله کشورهای فقیر و غنی را افزایش داده است . ارتباط جهانی شدن و نابرابری در بخش پایانی مقاله مورد بحث قرار گرفته است .
مقدمه
نابرابری اجتماعی ، پدیدهای جهانی است که بر همه روابط اجتماعی میان انسانها اثر میگذارد و از سوی دیگر به دلیل گسترده بودن عوامل مؤثر بر نابرابریهای اجتماعی ، کنکاش در این مسأله اجتماعی را پیچیدهتر مینماید . یکی از پرسشهایی که ذهن اکثر جامعهشناسان را به خود مشغول کرده است این است که نابرابریهای اجتماعی ، بنیاد آنها چیست و چگونه به وجود میآیند ؟
پاسخ به این پرسشهای بنیادی ، عدم حصول به پاسخهای جهان مشمول و تنوع انواع نابرابریهای اجتماعی در جوامع و سطح جهان ، نظرات متعددی را مطرح کرده است از جمله ریشه نابرابریهای اجتماعی را باید در شیوه توزیع ثروت ملی در میان افراد جامعه جستجو کرد . برخی نیز بر این باورند که تفاوتهای میان اقشار مختلف بر شیوههای گوناگون زندگی آنان از جمله شاخص حقوق و پایگاه اجتماعی آنان در جامعه اثر میگذارد . بعضی دیگر از جامعهشناسان براین باورند که پارهای از سنجههای اجتماعی ، اقتصادی و جهانی چون فرهنگ ، مذهب ، نژاد ، قومیت ، جنس ، ثروت و قدرت سبب جدا شدن افراد از یکدیگر میشوند و در نتیجه به پیدایش نابرابریها دامن میزنند . مقاله حاضر نیز در صدد است نابرابریهای اجتماعی را به طور عام از دیدگاههای جامعه شناختی مورد بررسی قرار دهد .
اهمیت موضوع
به دنبال رام کردن حیوانات و یکجانشین شدن ،انسان با تلاش بیشتر به مازاد محصول دست یافت . همراه با رشد گسترش تولیدات و محصولات کشاورزی دو قطب در برابر هم قرار گرفتند . صاحبان وسایل کار و افراد فاقد سرمایه ( تنهایی ، 1373 ص 107 ) با گذشت زمان و گسترش جوامع ابعاد نابرابریها توسعه یافت . به طوری که نابرابریهای طبیعی بشر را بیش از نابرابریهای اجتماع اقناع نمود . ذهن انسان همیشه به این سؤال مشغول بوده است که چرا اقلیت افرادجامعه باید ازحداکثر ثروت و قدرت و امکانات زندگی برخوردار باشند و عده دیگر با فقر ، جهل ، فساد و بیماری دست به گریبان باشد . موسکا ، اندیشمند بزرگ اجتماعی معتقد است : در تمامی جوامع ،ازجوامعی که بسیارکم توسعه یافتهاند تا پیشرفتهترین و قدرتمندترین اجتماعات دو طبقه از مردم مشاهده میشود طبقهای که حکم میراند و طبقهای که حکم میبرد . (باتامور ، 1371 ص 7 ) واقعیت این است که نظامهای قشربندی بیشترین امتیازات را برای اشخاصی فراهم میکنند که ردههای بالای سلسله مراتب اجتماعی را اشغال کردهاند و بیشترین سهم پاداشها را دریافت میکنند .
در جامعهای که اصل را بر تملک حداکثر گذاشته است . اشخاص بیوقفه سعی میکنند سهمشان را از آنچه در دسترس است افزایش د هند . وقتی که الگوهای فرهنگی جامعه همه مردم را در جهت افزایش رفاه مادی و برتری بر دیگران سوق میدهد چگونه میتوان انتظار داشت که نظام انگیزشیدیگری ، جز نظام پاداش تفاضلی قابلیتاجراییپیداکند ؟ ( تأمین ، 1373 – ص 182 – 181 )
اکثرجامعهشناسان به پدیده اجتماعی نابرابریها ،طبقات ، منابع نابرابری ، سبک زندگی ، فرصتهای زندگی توجهی خاص داشتهاند و تقسیمات متعدد و موجود در جوامع را تحت عنوان، تفکیک اجتماعی از آن یاد میکنند . ( آگیرون و نیمکف 1342 )
جامعه معاصر بر پایه نابرابری قرار گرفته است . از این رو نابرابری به عنوان پدیده جهانی نیز مورد توجه اندیشمندان قرار میگیرد . نابرابری در بعد ملی آن نیز در برخی دیدگاهها از نظر سطوح فردی ، گروهی و نهادی مورد بررسی قرار گرفته است به طور خلاصه :
نابرابری فردی که از طریق جامعه پذیری ، نقشها ، هنجارها و فرامین یادگرفته میشوند نابرابری گروهی به طور فیزیکی ، فرهنگی ،اقتصادی و رفتاری ، نابرابری تعریف میشود و به صورت امر بدیهی از طریق تبعیض ایجاد میشود . نابرابری نهادی که نابرابری به طور نهادی یافته است ، به صورتی که اساس نابرابری از طریق یادگیری و کنترل آن شکل میگیرد . جامعهشناسی نابرابریها در صدد شناخت علل پیدایش و نتایج انواع نابرابریها درجهان است و پاسخگویی به این سؤالات که این نابرابریها چگونه بر ساختار نهادهایی چون خانواده ، آموزش و پرورش ، اقتصاد ، … تأثیر میگذارند ؟ روابط متقابل ابعاد مختلف نابرابریهای سیاسی،اقتصادیواجتماعی چگونهاست؟ وچگونه جزءقسمتیاز جریانهای مداوم تغییر اجتماعی میشود .
دسترسی تعداد اندکی از شهروندان یک جامعه به موقعیتهای مساعد اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی بازتابهای منفی را به دنبال دارد از جمله نبود عدالت اجتماعی ، گسترش فقر که با افزایش بیکاری ، تورم ، جرم و جنایت متلاشی شدن خانوادهها بدون ارتباط نیست . (کمالی 1379، ص 332 )
جامعه شناسی نابرابری اجتماعی به منظور بررسی علمی نابرابریها در جامعه و سطح جهان باید به دو محور اساسی توجه داشته باشد :
1- بررسی میزان تأثیر ویژگیهای شخصی و خانوادگی که سبب پیدایش و گسترش نابرابریها در جامعه میشوند .
2- بررسی میزان تأثیر ویژگیهای ساخت اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی که موجب پیدایش و گسترش نابرابریها در جامعه و جهان میشود .
تعریف اصطلاحات
1- دارایی :
به معنی داشتن حقوق و اختیارات نسبت به انواع کالاها و خدمات است . از دیدگاه جامعهشناسی به عواملی بیش از ثروت و اشیاء مورد تملک توجه میشود . اصولاً اهمیت دارایی به وسیله فرهنگ هر جامعه تعریف میشود .
2- قدرت :
منظور توانایی و ظرفیت بیشتر و هدفها بدون توجه به مخالفت دیگران است قدرت یک عامل بالقوه است که مانند دارایی پدیدهای عینی و قابل تملک نیست و منابع آن عبارتند از موقعیتاجتماعی نهادی شده ، ثروت ، زور ، ویژگیهای فردی (خدابندهلو ،1372 ، ص 38-40)
3- طبقه
دربرگیرنده مجموع افراد یا گروههایی است که از نظر پایگاه و منزلت اجتماعی در وضعیت نسبتاً همگن و مشابهی قرار دارند .
4- نابرابری اجتماعی
مفهومی در برابر مفهوم نابرابری زیستی و طبیعی ( هوش ، زیبایی ، قدرت بدنی و … ) در نظر گرفته شده است که هر دو منشأ تفکیک اجتماعی میباشند . نابرابری اجتماعی از علل اصلی تشکیل طبقات اجتماعی است که عامل مهمی در اقتدار سیاسی ، مذهبی و اقتصادی میباشد .
5- منزلت
به معنای بهرهمندی از احترام و افتخار اجتماعی است که منابع آن عبارتند از موقعیت اجتماعینهادی شده، قدرت ،ویژگیهای فردی ، بهنجار بودن ، بهرهمندی از ارزشهای انسانی ، اخلاقی و علمی و کسب موفقیتهای بزرگ .
6- فرصتهای زندگی
با درنظر گرفتن شاخصهایی که امکان کسب موقعیتهای مختلف زندگی را مشخص میکند از جمله عمر متوسط هریک از طبقات ، چگونگی فرصتهای شغلی ، تحصیلی در داخل کشور یا خارج از آن اختلاف هر طبقه در سطح درآمد و ارزشی است که گروهها و جامعه برای هر طبقه قائل میشوند . (آگبرون و نیمکف ، 1353 - 168 )
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دانلود تحقیق کامل درمورد نابرابری های اجتماعی