دانلود پاورپوینت موزه جنگ منچستر
دانلود پاورپوینت موزه جنگ منچستر
دانلود پاورپوینت موزه جنگ منچستر
فرمت فایل اصلی: pptx
تعداد صفحات: 28
پاورپوینت آمادگی دفاعی پایه نهم دوره اول متوسطه درس نهم نظام جمع و جنگ افزاری شناسی
پاورپوینت درس نهم آمادگی دفاعی پایه نهم نظام جمع و جنگ افزاری شناسی
پاورپوینت درس نهم نظام جمع و جنگ افزاری شناسی آمادگی دفاعی پایه نهم
پاورپوینت درس 9 نظام جمع و جنگ افزاری شناسی آمادگی دفاعی پایه نهم
پاورپوینت درس نهم آمادگی دفاعی پایه نهم درس نظام جمع و جنگ افزاری شناسی
پاورپوینت درس 9 آمادگی دفاعی پایه نهم درس نظام جمع و جنگ افزاری شناسی
پاورپوینت نظام جمع و جنگ افزاری شناسی درس نهم آمادگی دفاعی 9
نظم چیست و چه تأثیری در کارهای ما دارد؟
نظم در لغت به معنای آراستن، برپا داشتن و انجام دادن به موقع کارهاست. نظم یکی از امور فردی و اجتماعی است که رعایت آن برای تمام انسان ها لازم و مفید است.
نظم یکی از عوامل مهم در پیشرفت هر اجتماع است، و در امور فردی هم عموم انسان های موفق،افراد منظمی در طول زندگی خود بوده اند.
در امور اجتماعی هم ما نیروهای نظامی را به عنوان منظم ترین افراد می شناسیم؛ زیرا یکی ازویژگی های مشخص آنها رعایت نظم است.
نظام جمع و اطاعت از فرماندهی یکی از اموری است که هر فرد نظامی باید آن را آموزش دیده ودر طول خدمت خود به صورت دقیق رعایت کند.
با توجه به اینکه یادگیری نظام جمع، تأثیر فراوانی در هماهنگی یک دانش آموز با کارهای جمعی مدرسه دارد و می تواند باعث نظم بیشتر دانش آموزان شود، در این درس با آن آشنا می شوید.
نظام جمع حرکاتی است که به صورت منظم انجام می شود و افراد را در انجام کارهای جمعی بایکدیگر هماهنگ می کند.
نظام جمع از یک دسته حرکات منظم و با مفهوم مشخص تشکیل شده است، که در این درس برخی از آنها آموزش داده می شود.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :20
بخشی از متن مقاله
رهاورد اقتصادی جنگ های صلیبی برای غرب
دوران جنگ های صلیبی یکی از زمان های تاریخ ساز در سرنوشت غرب بود که اثرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری در فرهنگ غرب داشت.مرتضی رهبانی در کتاب «فرهنگ غرب و چالش های آن» به بررسی عوامل شکل دهنده فرهنگ غرب و سیر تاریخی آن از یونان و رم تا خروج از قرون وسطی می پردازد تا از رهگذر آن،جامعه پیشرفته امروز مغرب را بشناسد. یکی از مقاطع مهم تاریخی که رهبانی به آن پرداخته است «جنگ های صلیبی و تاثیرات آن بر غرب» است که به عقیده او این نبردها برای غرب نقش آموزندگی فرهنگی و مدنی بسیار وسیعی داشته است که وی آنها را به هفت بخش تاثیرات هنری، فنی و حرفه ای، سیاسی، نظامی، علمی، اخلاقی و مدنی و اقتصادی تقسیم می کند.
از نگاه رهبانی در هنگامه جنگ های صلیبی غرب با مفاهیم عرفانی شرقی آشنا شد و آن را در شعر و ادبیات و معماری اروپا منعکس کرد و درک جدیدی از جهان برای مغرب زمین پدید آمد که جلوه باشکوه این درک را باید در معماری گوتیک با آن سقف ها و پنجره های بلند و رنگارنگ دید. همچنین ساخت های جدید قلعه های مربع و مستطیل شکل به جای قلعه های مدور ژرمنی و ساختار جدید برج ها و باروها و پنجره ها به اضافه معماری مراکز تجاری به ویژه بندرها همه تحت تاثیر معماری در شرق است. صنعت پارچه بافی، فولادسازی، کاغذسازی و سلاح های انفجاری هم مهم ترین صنایعی بودند که غرب آنها را آموخت به اضافه آسیای بادی، گلیم بافی، تولید شیشه های رنگی، ساعت و قطب نما که در شرق در آن زمان وجود داشت و مرتباً توسعه می یافت. رهبانی برآمدن روح خلاقیت و ابتکار فردی و اجتماعی در غرب را محصول برخورد غرب با شرق و هوشیاری اروپا در آموزش پذیری از دستاوردهای تمدن شرقی می داند که یکی از این دستاوردها، تجارت پررونق شرق است.
با هم نگاهی داریم به فصل خواندنی «صلیبیون و جاذبه های اقتصادی شرق» که روابط اقتصادی شرق و غرب را در این ایام مورد بررسی و مطالعه قرار داده است.
در دوران جنگ های صلیبی مشرق زمین از نظر قدرت اقتصادی، کیفیت و کمیت اجناس، نسبت به اروپا برتری داشت. فقط دوران صنعتی جدید این رابطه را بر هم زد. نه تنها از نظر کالای اقتصادی بلکه از نظر فرهنگ، اخلاقیات، افکار و مذاهب، مشرق زمین صادرکننده بود و اروپا واردکننده کالاهای مبادلاتی اروپا محدود بودند. گران ترین آنها برده ها بودند، سپس پوست های زینتی حیوانات وحشی، کهربا نیز یکی از اقلام صادراتی اروپا را تشکیل می داد ولی از شرق پارچه ها و لباس های ابریشمی، پشمی و زربفت به رنگ های مختلف، ترمه با نقش های دقیق، زینت آلات، شمشیر و قمه آبداده، انواع ادویه به خصوص فلفل و زنجبیل، شکر و شراب و چای های مختلف، روغن های گیاهی برای چراغ های «پیه سوز» میوه های خشک یا کنسرو شده، شکر، مرباجات و ترشیجات که بعضی از اینها حتی از چین و هندوستان بودند و در کوزه های سفالی لعابدار یا چینی با نقش ها و طرح ها و منظره های زیبا که خود هنرمندانه می نمود وارد بازار جهان آن روز می شدند.
این رابطه تجاری با غرب قبل از سقوط رم به دست ژرمن ها از این جهت با پس از آن متفاوت شد که اصولاً قدرت جدید نه از نظر فرهنگی در سطحی بود که نیاز به اجناس مشرق زمین داشته باشد و نه از نظر اقتصادی توان خرید این اجناس را داشت. در این زمان ثروتمندان و اشراف رم غربی، بردگان و کارگزاران بربرها شده بودند یا به رم شرقی مهاجرت کرده و جای خالی آنان را غالبان جدید که به این گونه چیزهای لوکس عادت نداشتند پر کردند. بنابراین آنچه از تجارت شرق و غرب باقی ماند بیشتر با رم شرقی بود و این رابطه هم پس از ظهور قدرت اسلام در مدیترانه به دلایلی روبه ضعف گذاشت که مهم ترین دلیل آن همانا ترس مسیحیت از تاثیرات فرهنگی در برقراری ارتباط با مسلمانان بود. شایعاتی رواج می دادند و مانع روابط سالم بین شرق و غرب می شدند.
با وجود این، ارتباطات تجاری بسیار کمی از طریق شمال اروپا و روسیه با غرب اروپا وجود داشت و از قرن دهم روابط نسبتاً بیشتری در جنوب اروپا از طریق شهرهای ایتالیایی مانند بندقیه، آمالفی، پالرمو و مسینا با مسلمانان شمال آفریقا برقرار شد که «پرده های ابریشمی گران قیمت، پارچه هایی برای زینت کلیسا، پارچه های سیاهرنگ، جبه های بسیار زیبا به رنگ نیلی از شهر قیروان در تونس، از شوش واقع در خوزستان و جابس در تونس» به اروپا وارد می شدند ولی این اجناس از جنوب اروپا به شمال اروپا راه نمی یافتند.
مضافا اینکه در سال ۹۹۱م/۳۷۰ه.ش حاکم ونیز (بندقیه) به نام «دوک پتر دوم ارزئولو» با فرستادن سفرایی به کشورهای اسلامی خواستار رابطه بازرگانی با آنان شد. به این ترتیب رابطه تجاری با مصر و سوریه برقرار شد و کشتی های تجاری ونیز (بندقیه) و جنوا بین مصر و سوریه دررفت و آمد شدند. اجناس پارچه ای، شیشه ای، سرامیکی، کله قند، فلفل، دارچین، جوزهندی، کافور، کندر، صمغ های عربی معطر و زاج، چوب صندل به طرف ایتالیا سرازیر شدند. «تجاری که با این اجناس سروکار داشتند، تمدن را نیز از میدان های تجاری مصر به اروپا آوردند.»
این رابطه تجاری جدید بود که بین شرق و غرب پس از پیروزی اسلام در دریای مدیترانه برقرار شد. اجناسی که از شرق به ونیز و جنوا وارد می شدند از این پس کم و بیش می توانستند در سراسر اروپا راه یابند. تسهیلات ونیزی ها به خصوص موجب جریان اجناس وارداتی به شمال اروپا شد و این تحول جدید، قشرهایی را در اروپای شمالی راضی می کرد. به این ترتیب عده ای با اجناس «جدید شرقی» خو گرفتند.
رابطه تجاری مشرق زمین موجب گسترش جهان بینی اسلامی در کشورهای مختلف می شد و البته این جهان بینی هابیلی محیط دوست که با طبیعت و خالق طبیعت باید هماهنگ باشد با جهان بینی قابیلی سلطه جوی برده دار خشنی که حتی با طبیعت سرستیز و تخریب دارد متفاوت است.همین که اروپاییان به رشد نسبی دهه های پس از جنگ صلیبی دست یافتند با همان شدتی که رقابت بین خود را ادامه می دادند روبه طرف منابع ثروت انباشته شرق آوردند. در این ضمن اروپاییان متوجه شدند که در نظام ارباب- رعیتی شرق به آسانی می شود ثروت ملی را از دست ملل شرق خارج کرد. برای این کار کافی است از ارباب امتیازاتی را با تهدید و تطمیع به شکل قرارداد بگیرند و در این کار ملت حق هیچ گونه مداخله و اظهارنظر و امکان ممانعت نخواهد داشت. چون ارباب شرقی به طور سنتی عملاً صاحب همه چیز است در نتیجه جمع آوری و تصاحب دستاوردهای ملت برای او امری بدیهی است و به خود اجازه می دهد به هر وسیله متوسل شود و به هر کاری دست بزند حتی اعدام و مصادره دارایی ها.
این بود مختصری از رابطه تجاری ما و اروپا در طول تاریخ. اما مشخصاً تاثیرات جنگ های صلیبی در این میان چه بود؟
۱- رواج محاسبات و تنظیم دفاتر تجاری به وسیله اعداد هندی (معروف به اعداد عربی) شاید مستقیماً در جنگ های صلیبی صورت نگرفته باشد ولی شهر پیزا در جنگ های صلیبی بود که به طور غیرمستقیم آشنایی با روش محاسبات ما برایش ممکن شد. یکی از افرادی که این تحول را موجب شد شخصی به نام لئوناردو از شهر پیزا بود. او شاخص «مدرنیزه کردن» محاسبات را به سبک شرقی در اروپا رواج داد.
*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :31
بخشی از متن مقاله
تعریف جنگ
در ارائه تعریفی جامع از جنگ ابهامهای زیادی به چشم می خورد و هریک از تعاریف عنوان شده، نیازمند تفسیرند تا به درک بیشتر این مفهوم کمک کنند. در بین دانشمندان علوم مختلف بیش از همه جامعته شناسان در ارائه تعریف جنگ آغازگر بوده اند. البته آنان برخوردهای مسلحانه بین گروههای انسانی را مبنای تعریف خود قرار داده اند. جنگ می تواند از نزاع بین گروههای کوچک تا مقیاس منطقه ای و حتی جهان تعمیم یابد، لذا در تعریف جامع از جنگ توجه به این نکته ضروری است. کوینسی رایت می نویسد : «جنگ شرط قانونی است که به دو یا چند گروه متخاصم فرصت می دهد تا نزاعی را با نیروهای مسلح، احساسات مردمی، تعصبان حقوی و فرهنگهای ملی سازمان دهند» او اضافه می کند : «جنگ هنگامی آغاز می شود که دولتی نیت خود را برای توسل به آن، از طریق اعلان جنگ یا ضرب الاجل اعلام می دارد.» کوینسی رایت علاوه بر اعتقاد به جنگ در ابعاد مختلف، به دو شرط اساسی، وجود دولتف و اعلان حالت جنگی توجه می نماید.
کلازویتس می گوید : « جنگ عمل خشونت باری است که هدفش وادار کردن حریف به اجرای خواستة ماست. جنگ ادامة سیاست است، جنگ نه تنها خصیصة نظامی بلکه دیپلماتیک، روانشناسی و اقتصادی را نیز دارد.»
برداست کلازویتس از جنگ در سطحی وسیع و تا حدودی همه جانبه است، زیرا او جنگ را زمانی مجاز می داند که نتوان از راه دیپلماسی به هدف رسید. در این صورت جنگ ادامة سیاست است و برای نیل به اهداف سیاسی باید از همة ابزار کمک گرفت.
فون بوگوسلافسکی جنگ را عبارت از «منازعة گروه مشخصی از انسانها، قبایل، ملت ها ، مردم یا دولت علیه یک گروه متجانس دیگر »می داند.
اپنهایم جنگ را «جدل بین دو دولت از طریق قوای نظامی، با هدف تفوق و غلبه بر دیگری و اعمال شرایط دلخواه طرف پیروز » تعریف می کند.
وردوس جنگ را چنین تعریف می کند : «جدلی مسلحانه بین دولتها، که در آن کلیة روابط صلح آمیز معلق شده باشد»
از تعاریف ذکر شده دربارة جنگ چنین برمی آید که جنگ با صلح در تضاد است و در این وضعیت، نزاع سازمان یافته آغاز می شود. اگر تعریف کلازویتس از جنگ را در کنار تعریف وردوس قرار دهیم نتیجة مناسبی از نگرشهای متفاوت از جنگ، به دست می آید.
یکی جنگ را ادامة سیاست می داند و دیگری، تعلیق روابط صلح آمیز همراه با جدال مسلحانه را جنگ می داند. اگر سؤال کنیم که کدام نوع از جنگ، تجاوزکارانه و کدام یک قانونی است، پاسخی نخواهیم داشت. گاستول بوتول می نویسد «جنگ مبارزه مسلحانه و خونین بین گروههای سازمان یافته است.» او به کارگیری اسلحه در نزاع، خونین بودن آن و سازمان داشتن گروههای متخاصم را وجوه برجستة جنگ می داند. مارکس جنگ را «مامای انقلاب» می داند و تروتسکی می گوید : « جنگ یک فن و مهارت است.»
عده ای به جای استفاده از واژة جنگ از ترکیب «برخورد مسلحانه» استفاده می کنند. در برخی از اسناد سازمان ملل نیز این جابجایی انجام شده است. عده ای معتقدند که اگر این تغییر و جانشینی تنها به خاطر تسری حقوق جنگ به جنگهای داخلی است. آیا به جا نبود که تعریف جنگ توسعه یافته و برخوردهای مسلحانة غیردولتی را هم در برگیرد؟
فارغ از مجادلاتی که در این خصوص وجود دارد، اما واژه جنگ را در این بررسی رساتر می دانیم. همچنین تعریف از جنگ را با توجه به هدفهایی که دنبال می شود جنگ از ابعاد علل وقوع بروز عینی آن و استراتژیها و تاکتیک های متداول مورد بررسی قرار می گیرد.
در حال حاضر جنگ هم از نظر مفهوم و هم از جهت شیوه های اجرای آن بسیار پیچیده شده است به نحوی که تشخیص مرز جنگ و صلح کار آسانی نیست. علل این پیچیدگی را در جای خود مورد بحث قرار خواهیم داد. با توجه به تعاریف ذکر شده، جنگ در موارد زیر وجود خواهد داشت :
حال که دانسته ایم جنگ برخورد مسلحانه و سازمان یافته بین گروههای متخاصم است باید بگوییم این برخورد یا برخوردها نیاز به دانش و تجربه ای عمیق دارد. هرجنگ شامل چند نبرد و هر نبرد شامل چندین رزم است. طراحان و هدایتگران جنگ در سطوح مختلف برای نیل به هدف نهایی تلاش می کنند و هریک نقش مهمی را به عهده می گیرند.
بررسی تحول جنگ
بررسی تاریخ، تمدن و سیاست جوامع نشان می دهد که جنگ به مرور زمان تحول یافته و از نظر کمی و کیفی تغییر شکل داده است. مثلاً گفته می شود که جنگ در جوامع اولیه یک واقعه اتفاقی بوده و احتیاج به مقدمات، ابزار و برنامه ریزی نداشت به همین جهت به سرعت به وجود آمده و در مدت کمی خاتمه می یافت. نیروها، دامنه و میدان نبرد محدود بود. این جنگها که در جریان عادی و روزمره زندگی افراد جامعه ایجاد اختلال جدی نمی کرد، اغلب از حد چند زد و خورد مختصر یا یک حمله ناگهانی به مرزهای همسایه تجاوز نمی کرد و به همین دلیل جنگ حوزه معینی نداشت. با پیشرفت و توسعه جوامع ، جنگ هم تحول یافت. نیروهای ویژة این کار برگزیده و سازمان و تشکیلات خاصی عهده دار امر جنگ شد. از جهت علمی هم جنگ دچار تحول بوده است. برای مدتی مذهب و اخلاق ، اصول خود را بر صحنه های نبرد حاکم گردانیدند. اصول و معیارهای حقوقی، ارزشی، اخلاقی و مذهبی روابط و نتایج و سطج برخورد نیروها را تنظیم می کرد.
به عنوان انگیزه های جنگی می توان از سیاست های توسعه ارضی امپراتوریها نام برد. پیدایش سیستم های متمرکز قدرت، سبب شد که حکومت ها در پی غلبه بر دیگران باشند. در این عرصه یا غلبه می کردند یا مغلوب می شدند. جنگ در این راه ابزاری برای استقرار امپراتوریهای جدید و سرنگونی امپراتوریهای قدیم گردید. امپراتوری روم جزء اولین دولتهایی بود که در فنون نظامی تبحر داشته و در کاربرد جنگ موفق بود. در یونان هم دولت شهرهایی به وجود آمد که جنگ را مورد توجه قرار می دادند. از جمله اسپارت را می توان نام برد که در فنون نظامی و جنگی پیشرفت قابل ملاحظه ای کرد. با افول تمدن یونان دورة تازه ای در غرب آغاز شد. دین حضرت مسیح (ع) برای مدت زیادی حقوق جنگ را مورد تأیید و تفسیر قرار داده و به تدریج شاهان نیز وارد صحنه شدند تا بر مبنای نیات جاه طلبانه خود جنگها را به راه انداخته و اداره کنند.
*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***