فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تفسیر سوره حدید

اختصاصی از فایل هلپ تفسیر سوره حدید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تفسیر سوره حدید

بسم الله الرحمن الرحیم‏الحمد لله رب العالمین...اعوذ بالله من الشیطان الرجیم:

«یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و امنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته‏و یجعل لکم نورا تمشون به و یغفر لکم و الله غفور رحیم×لئلایعلم اهل الکتاب الا یقدرون علی شی‏ء من فضل الله و ان الفضل‏بید الله یؤتیه من یشاء و الله ذو الفضل العظیم (1) ×»

دو آیه آخر این سوره مبارکه است.در آیه اول خطاب به اهل ایمان‏می‏فرماید:ای اهل ایمان تقوای الهی را داشته باشید و به پیامبر خداایمان بیاورید تا خدای متعال دو بهره و دو حظ از رحمت‏خود به شمابدهد و به شما نوری عنایت کند که در پرتو آن نور راه بروید و تا خدای‏متعال شما را بیامرزد و خدا آمرزنده و مهربان است.این ترجمه‏ای بود ازاین آیه.نکاتی که در این آیه هست،یکی نکته‏ای است که در آیات اول‏این سوره هم داشتیم و در واقع به منزله عود بر مطلبی است که درگذشته بود.آن مطلب این است که در آیه هفتم این سوره خطاب به‏مؤمنین داشتیم که «امنوا بالله و رسوله‏» ای مؤمنین ایمان به خدا و رسول‏بیاورید. گفتیم این سؤال قهرا به وجود می‏آید که ایمان اهل ایمان که‏تحصیل حاصل است!فرض این است که مخاطب خود اهل ایمان‏هستند،چگونه به اهل ایمان امر می‏شود به ایمان؟مثل این است که به‏کسی که روزه دارد امر کنیم که روزه بگیر.آن که روزه دارد،دیگر«روزه‏بگیر»یعنی چه؟!امر به کاری به کسی باید کرد که کاری را که نکرده است‏انجام بدهد،و اما اگر کسی چیزی را واجد است امر به ایجاد آن از قبیل‏تحصیل حاصل است.پس چگونه است که در این سوره این تعبیر راجع‏به اهل ایمان آمده است؟

جواب این سؤال واضح و روشن است به حکم‏«القران یفسر بعضه‏بعضا»که از خود آیات کریمه قرآن این مطلب کاملا استفاده می‏شود که‏اموری از قبیل ایمان-و مخصوصا ایمان-تقوا، احسان،حتی صبر،رضا،اموری به اصطلاح یکنواخت و یکدرجه نیستند،اموری هستند صاحب‏درجات.مثلا تقوا یک حقیقت صاحب درجات است‏یعنی یک درجه‏تقوا یک حکم دارد و درجه دیگر حکم دیگری دارد،و حتی این مطلب‏شامل اعمال هم می‏شود و این از آن اصول و حقایق و معارف اسلامی‏است.من از یک امر واضحتر مثال ذکر می‏کنم،از روزه.روزه یک درجه‏عام دارد که آن را صوم عوام می‏گویند.آن درجه عام روزه همین است که‏انسان امساک کند از این امور معروفه‏ای که در روزه هست:امساک کند ازخوردن،از نوشیدن،از جنب شدن عمدی،از داخل صبح شدن در حال‏جنابت،از سر زیر آب کردن،از غبار غلیظ در حلق فرو کردن،از دروغ‏بستن عمدی بر خدا و رسول.این خودش درجه‏ای از روزه است.هرکسی که اینها را رعایت کند آن روزه عوام را گرفته است.اما روزه یک درجه بالاترش این است که با این امساکهای ظاهری(امساک از خوردنهاو آشامیدنها و امثال اینها)توام بشود امساک از گناهان به طور کلی،یعنی‏دهان انسان که روزه می‏گیرد،زبان انسان هم روزه بگیرد،زبان هم درحال روزه امساک کند نه تنها از حرامهایی از قبیل غیبت و دروغ و امثال‏اینها،بلکه امساک کند حتی از سخنان لغو و بیهوده و بی‏اثر و بی‏فایده;

چشم انسان هم امساک کند از نظر به حرام;گوش انسان هم امساک کند ازاستماع امر حرام;دست و پای انسان هم امساک کند از انجام دادن یک‏عمل حرام.حال اگر کسی این کارها را نکرد و زبان و چشم و گوش ودست و پایش صائم نبود،آیا او روزه دارد یا روزه ندارد؟ هم دارد و هم‏ندارد.روزه دارد،آن درجه پایینش را،اولین درجه روزه را،روزه عوام را;

روزه ندارد،یک درجه از آن بالاتر را.مرتبه دیگر روزه این است که انسان‏در حال روزه از پاره‏ای حلالها هم امساک کند.این می‏شود یک درجه‏بالاتر و درجه سوم.بالاترین و چهارمین درجه‏اش امساک از غیر الله‏است،یعنی در حال روزه قلب انسان از غیر خدا به طور کلی خودداری‏کرده باشد و جز خدا در قلب انسان چیزی نباشد.همه اینها روزه است،اما اینها مراتب و درجات یک حقیقت هستند.

یا مثلا طهارت هم همین‏طور است.یک درجه نازل طهارت همین‏طهارت از حدث و طهارت از خبث است،همین که انسان مثلا بدنش‏آلوده به این نجاسات معهود نباشد و طهارت داشته باشد به معنای اینکه‏وضو یا غسل یا تیمم داشته باشد.ولی خود طهارت هم همین‏طوردرجه به درجه دارد تا بالاترین درجات.

اساسا راجع به خود تقوا قرآن می‏فرماید: «...اذا ما اتقوا و امنوا و عملوا الصالحات ثم اتقوا و امنوا ثم اتقوا و احسنوا» (2) ...هنگامی که تقوا پیداکردند و ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند،سپس تقوا پیدا کردندو ایمان آوردند،سپس تقوا پیدا کردند و اهل احسان شدند.پس سخن ازتقوا و ایمانی است و از تقوا و ایمان بعد از تقوا و ایمان و باز از تقوای‏بعد از تقوا و ایمانی و از احسانی.اینها همه مراتب و درجات رامی‏فهماند.راجع به خود ایمان این مطلب خیلی


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره حدید

تحقیق در مورد تفسیر سورۀ حدید آیه 25 تا 27

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد تفسیر سورۀ حدید آیه 25 تا 27 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر سورۀ حدید آیه 25 تا 27


تحقیق در مورد تفسیر سورۀ حدید آیه 25 تا 27

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه15

خدا که قدرت دارد همه انسانها را خوب بیافریند،پس چرا خوب نیافریده است؟اگر مى‏خواست مردم هدایت بشوند او که مى‏توانست‏بدون اینکه نیازى به این اسباب و مسببات و به این مقدمات واسباب‏چینى‏ها باشد از اول مردم را صالح و خوب و مهتدى و کامل خلق‏کند و بعد هم آنها را به بهشت ببرد.اینها توجه نکرده‏اند و نمى‏دانند که‏خداوند همین‏طور که قادر على الاطلاق است،حکیم على الاطلاق‏است و این نظام عالم هستى به اصطلاح نظام احسن و نظام اکمل است‏و معنى حکمت این است که هر چیزى بر نظام خودش وجود پیدا کند وبلکه محال است که بر غیر نظام خودش وجود پیدا کند.گفتیم این مثل‏این است که کسى بگوید چرا خداى متعال مثلا دندانها را اینچنین خلق‏کرده،بعضى دندانها را قاطع و برنده خلق کرده و بعضى را طاحن وآسیا؟بعد کسى بگوید براى این است که انسان-و همین‏طور حیوانات‏در جذب کردن غذا اولا نیاز دارد به اینکه ماکولات را ببرد،و ثانیااحتیاج دارد به این که اینها را با وسیله دیگرى نرم کند براى اینکه درمعده و بعد در روده قابل جذب باشد;[و بعد آن شخص اول بگوید]خدا که قادر است،خدا که قدرت على الاطلاق دارد،خدا مى‏توانست‏بدون این اسباب و وسایل هم این کار را انجام بدهد;انسان غذاها راهمین‏طور دربسته بفرستد در معده،بعد خدا اینها را همین‏طور بدون این‏اسباب به هضم برساند;مگر خدا قدرت ندارد؟!خدا که قادر است همه‏ماکولات را از اول به صورت جویده شده و کامل شده خلق کند که انسان‏وقتى به دهانش گذاشت دیگر نیازى به جویدن و حتى فرو بردن نداشته‏باشد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر سورۀ حدید آیه 25 تا 27

مقاله در مورد تفسیر سورۀ حدید

اختصاصی از فایل هلپ مقاله در مورد تفسیر سورۀ حدید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد تفسیر سورۀ حدید


مقاله در مورد تفسیر سورۀ حدید

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:15

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

آیات (25 تا 27)

 

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

لَقَدْ أَرْسلْنَا رُسلَنَا بِالْبَیِّنَتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَب وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاس بِالْقِسطِ وَ أَنزَلْنَا الحَْدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شدِیدٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصرُهُ وَ رُسلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِىُّ عَزِیزٌ(25)

وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا نُوحاً وَ إِبْرَهِیمَ وَ جَعَلْنَا فى ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْکتَب فَمِنهُم مُّهْتَدٍ وَ کثِیرٌ مِّنهُمْ فَسِقُونَ(26)

ثمَّ قَفَّیْنَا عَلى ءَاثَرِهِم بِرُسلِنَا وَ قَفَّیْنَا بِعِیسى ابْنِ مَرْیَمَ وَ ءَاتَیْنَهُ الانجِیلَ وَ جَعَلْنَا فى قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَهَا عَلَیْهِمْ إِلا ابْتِغَاءَ رِضوَنِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَئَاتَیْنَا الَّذِینَ ءَامَنُوا مِنهُمْ أَجْرَهُمْ وَ کَثِیرٌ مِّنهُمْ فَسِقُونَ(27)

 

خدا که قدرت دارد همه انسانها را خوب بیافریند،پس چرا خوب نیافریده است؟اگر مى‏خواست مردم هدایت بشوند او که مى‏توانست‏بدون اینکه نیازى به این اسباب و مسببات و به این مقدمات واسباب‏چینى‏ها باشد از اول مردم را صالح و خوب و مهتدى و کامل خلق‏کند و بعد هم آنها را به بهشت ببرد.اینها توجه نکرده‏اند و نمى‏دانند که‏خداوند همین‏طور که قادر على الاطلاق است،حکیم على الاطلاق‏است و این نظام عالم هستى به اصطلاح نظام احسن و نظام اکمل است‏و معنى حکمت این است که هر چیزى بر نظام خودش وجود پیدا کند وبلکه محال است که بر غیر نظام خودش وجود پیدا کند.گفتیم این مثل‏این است که کسى بگوید چرا خداى متعال مثلا دندانها را اینچنین خلق‏کرده،بعضى دندانها را قاطع و برنده خلق کرده و بعضى را طاحن وآسیا؟بعد کسى بگوید براى این است که انسان-و همین‏طور حیوانات‏در جذب کردن غذا اولا نیاز دارد به اینکه ماکولات را ببرد،و ثانیااحتیاج دارد به این که اینها را با وسیله دیگرى نرم کند براى اینکه درمعده و بعد در روده قابل جذب باشد;[و بعد آن شخص اول بگوید]خدا که قادر است،خدا که قدرت على الاطلاق دارد،خدا مى‏توانست‏بدون این اسباب و وسایل هم این کار را انجام بدهد;انسان غذاها راهمین‏طور دربسته بفرستد در معده،بعد خدا اینها را همین‏طور بدون این‏اسباب به هضم برساند;مگر خدا قدرت ندارد؟!خدا که قادر است همه‏ماکولات را از اول به صورت جویده شده و کامل شده خلق کند که انسان‏وقتى به دهانش گذاشت دیگر نیازى به جویدن و حتى فرو بردن نداشته‏باشد.

 

معناى این حرف این است که اصلا در عالم نظامى وجود نداشته‏باشد،هیچ چیزى در عالم شرط هیچ چیزى نباشد.گذشته از اینکه‏چنین چیزى خیال انسان است و از نظر عقل محال است،ضد حکمت بارى تعالى است.این که در آخر آیه اشاره مى‏فرماید: «ان الله قوى عزیز»

 

یعنى بعد از آنکه اشاره مى‏کند که ما پیغمبران را با دلایل،با معجزات،بابینات فرستادیم، کتاب و میزان با آنها فرستادیم و هدف اصلاح مردم‏بود و هست و بعد اشاره مى‏کند به مسؤولیتى که-غیر از انبیاء-خودمردم هم دارند و آن مسؤولیت مجاهده در راه حق است: «و انزلنا الحدیدفیه باس شدید و منافع للناس و لیعلم الله من ینصره و رسله بالغیب‏» که از مردم‏استنصار کرده و خواسته است که به کمک این هدایت و این دین‏برخیزند،بعد از اشاره به اینها مى‏خواهد بگوید شما اینها را به حساب‏عجز و ناتوانى نگذارید;خداوند در عین اینکه فاعل بالاسباب است(ابى‏الله ان یجرى الامور الا باسبابها)در عین حال فاعل به آلت یست‏یعنى نیازبه این امور ندارد،منشا اینها عجز و ضعف و ذلت و ناتوانى نیست;لهذامى‏فرماید: «ان الله قوى عزیز» در عین قدرت و عزت و در کمال قدرت وعزت،این امور هست;یعنى اینها را به حساب کمبودى در قدرت وعزت نگذارید.

 

و اما آن جهتش که به انسان بستگى دارد،عرض کردیم که کمال هرموجودى متناسب با خود آن موجود است.کمال انسان با کمال یک فلزدوگونه است;یعنى فلز آن کمالى که مى‏تواند داشته باشد اگر تمامش هم‏وابسته به عوامل بیرون از وجود آن باشد باز این کمال،کمال است. اگرما مثلا یک برلیان را در نظر بگیریم و آن را بهترین برلیانهاى دنیا بدانیم درعین حال توجیه همه صفات خوب و انواع خوبیهایش[در ارتباط باخارج خودش است].به چه دلیل این صفت را دارد؟به دلیل فلان عامل‏که مثلا عامل محیطى است.به چه دلیل آن صفت دیگر را دارد؟به دلیل‏اینکه مثلا صنعتگران روى آن خوب کار کرده‏اند.و لو اینکه همه این‏خصوصیات را از بیرون خودش کسب کرده است در عین حال این‏خوبیها را دارد;یعنى شرط خوبى یک برلیان این نیست که خود براى‏خود کسب کرده باشد.ولى انسان در میان موجودات، رسیده به مرحله‏آزادى و اختیار و خلیفة اللهى و انتخاب و به مرحله‏اى که خود باید براى‏خود نیکى را انتخاب کند و آن نیکى که خود براى خود انتخاب نکرده واز خارج به او تحمیل شده است اصلا آن برایش نیکى نیست.مثلاصداقت،امانت،راستى،آزادیخواهى،آزاد منشى،تقوا همه اینها آن‏وقت براى انسان فضیلت است که این انسانى که در سر دو راهى انتخاب‏قرار مى‏گیرد طرف خوب را براى خود انتخاب کند.همین قدر که ازخارج به او تحمیل شد یعنى طبیعى و ذاتى شد،آن کمال دیگر کمال‏انسانى و آن فضیلت دیگر فضیلت انسانى نیست.شرط فضیلت انسانى‏این است که خود انسان قیام به آن فضیلت بکند.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد تفسیر سورۀ حدید

پاورپوینت معماری زاحا حدید

اختصاصی از فایل هلپ پاورپوینت معماری زاحا حدید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت معماری زاحا حدید


پاورپوینت معماری زاحا حدید

 

 

 

 

 

 

 

 

تقسیم بندی ادوار معماری جدید زاحا

 

کاملترین پاورپوینت معماری زاحا حدید

شامل تصاویر و توضیحات مربوطه

39 اسلاید پاورپوینتی


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت معماری زاحا حدید