فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره انه

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره انه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

ادبیات حماسی

انه‌اید

آئنیاس از تروای آتش‌گرفته می‌گریزد، اثر فدریکو باروچی، ۱۵۹۸

انه‌اید (به لاتین: Aeneid) منظومه‌ای‌ست حماسی در دوازده جلد که ویرژیل شاعر روم باستان آن را در سدهٔ یکم پیش از میلاد سروده‌است. این منظومه توسط میرجلال‌الدین کزازی به فارسی ترجمه گردیده است. آنه‌اید در اواخر قرن اول قبل از میلاد (۲۹–۱۹) و به زبان لاتین نگاشته شده است و به حماسه یک قهرمان تروایی به نام آئنیاس می‌پردازد.

خاوران‌نامه

خاوران‌نامه از آثار ادبی‌است که به نظم فارسی در سال ۸۳۰ هجری قمری سروده شده است. سراینده آن ابن حسام خوسفی از اهالی قهستان خراسان بوده است. این منظومه حماسه‌ای دینی و مصنوع است که در بحر متقارب و به وزن شاهنامه فردوسی سروده شده است. موضوع خاوران‌نامه جنگ‌های علی بن ابی‌طالب در سرزمین خاوران به همراهی مالک اشتر، و نیز با قباد پادشاه خاور و تهماسب‌شاه است. این منظومه به گفته ابن حسام از یک کتاب عربی به نظم کشیده شده است. این منظومه با حمد خدا و نعت محمد پیامبر اسلام و دیگر امام‌های شیعه آغاز می‌شود. این منظومه را تازیان‌نامه نیز گفته‌اند.

علی‌نامه

علی‌نامه منظومه‌ای حماسی و شیعی به زبان فارسی است که به سبک شاهنامه فردوسی درباره علی در جنگ‌های صدر اسلام به نظم درآمده است و تنها نسخه خطی آن در کتابخانه موزه قونیه (ترکیه) نگهداری می شود. این منظومه کهن‌ترین اثر حماسی شیعه محسوب می‌گردد و در آن وجه تاریخی بر حماسی غلبه دارد.

سرایندهٔ این منظومه یک ایرانی شیعه گمنام به نام دانشی (ربیع) طوسی است که این اثر را در بحر متقارب در اواخر قرن پنجم هجری (۴۸۲ (قمری)/۴۶۸ خورشیدی) سروده است. این اثر تاکنون کمتر شناخته شده است و هنوز تصحیح و حروف‌چینی نشده و به شکل تصویربرداری از نسخه خطی چاپ شده است.

خدای‌نامک

خدای‌نامک تقریر همهٴ حماسه‌های ایرانی از زمان گیومرث (آدم دین زرتشتی‌) تا خسرو پرویز (۶۲۷)، که در اثنای پادشاهی یزدگرد سوم آخرین شاهنشاه ساسانی (۶۳۴ تا ۶۴۲)، به وسیلهٴ دهقان دانشور تألیف شد. تکامل نهایی آن را در شاهنامه فردوسی می‌توان یافت (نیمهٴ اول سدهٴ یازدهم میلادی)؛ اثری به زبان پهلوی است. مقایسهٴ این متن با قسمت‌های معادل آن در شاهنامه، وفاداری فردوسی را نسبت به مآخذ خویش ثابت می‌کند. ابن مقفع در قرن ۸ میلادی این خدای‌نامک را به عربی ترجمه کرد و به صورت وسیعی مورد استفادهٴ مورخان مسلمان قرار گرفت. که هر دو برگردان پهلوی و عربی آن از دست رفته‌است.

مرزبان‌نامه

مرزبان‌نامه کتابی است در اصل به زبان مازندرانی ، نوشتهٔ اسپهبد مرزبان بن رستم بن شهریار بن شروین بن رستم بن سرخاب بن قارن. بعدها سعدالدین وراوینی آن را از زبان طبری به فارسی دری نقل کرد. این اثر یکی از آثار ارزنده زبان فارسی است که در نیمه اول قرن هفتم میان سالهای ۶۱۷-۶۲۲ از زبان طبری باستان به زبان پارسی دری نوشته شد. مرزبان نامه از جمله شاهکارهای بلامنازع ادب فارسی و مازندرانی در نثر مصنوع مزین است و می‌توان آن را سرآمد همه آنها تا اوایل قرن هفتم دانست. بسیاری از موارد مرزبان نامه از حد نثر مصنوع متداول گذشته و صورت شعری دل انگیز یافته‌است .وراوینی چند سال بعد از اولین ترجمه مرزبان نامه یکبار دیگر دست به ترجمه این کتاب از زبان مازندرانی به فارسی زد بدون آنکه از تألیف روضةالعقول (اولین ترجمه مرزبان نامه توسط محمد بن غازی ملطیوی) آگاه باشد.

مرزبان نامه وراوینی در نه باب، یک مقدمه و یک ذیل است. این کتاب از زبان حیوانات و به تقلید از کلیله و دمنه نصرالله منشی نوشته شده‌است. در واقع نویسنده کتاب از طریق داستانهای غیر مستقیم و از زبان حیوانات پند و اندرزهای خود را به پادشاه زمان خود می‌گوید. این روش در میان دانایان هندی و ایرانی رواج داشت و در ایران پس از اسلام نیز ادامه یافت. پیش از سعدالدین وراوینی، محمد بن غازی ملطیوی که دبیر سلیمان شاه بن قلج ارسلان(۵۸۸-۶۰۰) پادشاه سلجوقی روم بوده‌است در سال ۵۹۸ و حدود ده سال پیش تر از وراوینی این کتاب را اصلاح و انشا نموده و آن را روضةالعقول نامیده‌است. چنانچه از مقایسه آن با روضةالعقول برمی آید بعضی از حکایات و ابواب اصلی کتاب در این ترجمه حذف شده که وراوینی خود نیز به این معنی اشاره کرده‌است. تاریخ ترجمه مرزبان‌نامه و تهذیب آن به دست وراوینی کاملا معلوم نیست ولی مسلما بین سالهای ۶۰۷-۶۲۲ اتفاق افتاده‌است. مرزبان‌نامه از نوع ادب تمثیلی (فابل) محسوب می‌شود و نثر آن فنی است. عنصرالمعالی کیکاووس در قابوس نامه و ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان از مرزبان‌نامه نام برده‌اند.

هم اکنون نسخه این کتاب به زبان مازندرانی وجود ندارد و به بسیاری این را به خاطر آب و هوای مرطوب مازندران می‌دانند که اجازه ماندن این کتاب را نداده است. در هر صورت امروزه فقط ترجمه‌های فارسی ، ترکی و انگلیسی آن موجود است.

حماسه گیلگمش

حماسهٓ گیلگامش یا حماسهٓ گیلگَمِش یکی از قدیمی‌ترین و نامدارترین آثار حماسی ادبیات دوران تمدن باستان است که در منطقهٓ میان‌رودان شکل گرفته است. قدیمی‌ترین متون موجود مرتبط با این حماسه به میانهٓ هزارهٓ سوم پیش از میلاد مسیح می‌رسد که به زبان سومری می‌باشد. از این حماسه نسخه‌هایی به زبان‌های اکدی و بابِلی و آشوری موجود است.[۱]کامل‌ترین متن آن که به ما رسیده‌است متنی است که بر الواحی از خشت نگاشته آنگاه در کوره پخته‌اند. این مجموعه شامل دوازده لوح است، هر لوح مشتمل بر شش ستون پله وار به صورت شعر که ضمن کاوش در بقایای کتابخانه آشوربانیپال پادشاه آشور بدست آمد. هریک از این دوازده لوح یا دوازده سرود شامل شش ستون است در سیصد سطر، مگر آخرین لوح آن که آشکارا الحاقی و به وضوح از یازده لوح قبلی کوتاه تر است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره انه

تحقیق درباره انه

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره انه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

ادبیات حماسی

انه‌اید

آئنیاس از تروای آتش‌گرفته می‌گریزد، اثر فدریکو باروچی، ۱۵۹۸

انه‌اید (به لاتین: Aeneid) منظومه‌ای‌ست حماسی در دوازده جلد که ویرژیل شاعر روم باستان آن را در سدهٔ یکم پیش از میلاد سروده‌است. این منظومه توسط میرجلال‌الدین کزازی به فارسی ترجمه گردیده است. آنه‌اید در اواخر قرن اول قبل از میلاد (۲۹–۱۹) و به زبان لاتین نگاشته شده است و به حماسه یک قهرمان تروایی به نام آئنیاس می‌پردازد.

خاوران‌نامه

خاوران‌نامه از آثار ادبی‌است که به نظم فارسی در سال ۸۳۰ هجری قمری سروده شده است. سراینده آن ابن حسام خوسفی از اهالی قهستان خراسان بوده است. این منظومه حماسه‌ای دینی و مصنوع است که در بحر متقارب و به وزن شاهنامه فردوسی سروده شده است. موضوع خاوران‌نامه جنگ‌های علی بن ابی‌طالب در سرزمین خاوران به همراهی مالک اشتر، و نیز با قباد پادشاه خاور و تهماسب‌شاه است. این منظومه به گفته ابن حسام از یک کتاب عربی به نظم کشیده شده است. این منظومه با حمد خدا و نعت محمد پیامبر اسلام و دیگر امام‌های شیعه آغاز می‌شود. این منظومه را تازیان‌نامه نیز گفته‌اند.

علی‌نامه

علی‌نامه منظومه‌ای حماسی و شیعی به زبان فارسی است که به سبک شاهنامه فردوسی درباره علی در جنگ‌های صدر اسلام به نظم درآمده است و تنها نسخه خطی آن در کتابخانه موزه قونیه (ترکیه) نگهداری می شود. این منظومه کهن‌ترین اثر حماسی شیعه محسوب می‌گردد و در آن وجه تاریخی بر حماسی غلبه دارد.

سرایندهٔ این منظومه یک ایرانی شیعه گمنام به نام دانشی (ربیع) طوسی است که این اثر را در بحر متقارب در اواخر قرن پنجم هجری (۴۸۲ (قمری)/۴۶۸ خورشیدی) سروده است. این اثر تاکنون کمتر شناخته شده است و هنوز تصحیح و حروف‌چینی نشده و به شکل تصویربرداری از نسخه خطی چاپ شده است.

خدای‌نامک

خدای‌نامک تقریر همهٴ حماسه‌های ایرانی از زمان گیومرث (آدم دین زرتشتی‌) تا خسرو پرویز (۶۲۷)، که در اثنای پادشاهی یزدگرد سوم آخرین شاهنشاه ساسانی (۶۳۴ تا ۶۴۲)، به وسیلهٴ دهقان دانشور تألیف شد. تکامل نهایی آن را در شاهنامه فردوسی می‌توان یافت (نیمهٴ اول سدهٴ یازدهم میلادی)؛ اثری به زبان پهلوی است. مقایسهٴ این متن با قسمت‌های معادل آن در شاهنامه، وفاداری فردوسی را نسبت به مآخذ خویش ثابت می‌کند. ابن مقفع در قرن ۸ میلادی این خدای‌نامک را به عربی ترجمه کرد و به صورت وسیعی مورد استفادهٴ مورخان مسلمان قرار گرفت. که هر دو برگردان پهلوی و عربی آن از دست رفته‌است.

مرزبان‌نامه

مرزبان‌نامه کتابی است در اصل به زبان مازندرانی ، نوشتهٔ اسپهبد مرزبان بن رستم بن شهریار بن شروین بن رستم بن سرخاب بن قارن. بعدها سعدالدین وراوینی آن را از زبان طبری به فارسی دری نقل کرد. این اثر یکی از آثار ارزنده زبان فارسی است که در نیمه اول قرن هفتم میان سالهای ۶۱۷-۶۲۲ از زبان طبری باستان به زبان پارسی دری نوشته شد. مرزبان نامه از جمله شاهکارهای بلامنازع ادب فارسی و مازندرانی در نثر مصنوع مزین است و می‌توان آن را سرآمد همه آنها تا اوایل قرن هفتم دانست. بسیاری از موارد مرزبان نامه از حد نثر مصنوع متداول گذشته و صورت شعری دل انگیز یافته‌است .وراوینی چند سال بعد از اولین ترجمه مرزبان نامه یکبار دیگر دست به ترجمه این کتاب از زبان مازندرانی به فارسی زد بدون آنکه از تألیف روضةالعقول (اولین ترجمه مرزبان نامه توسط محمد بن غازی ملطیوی) آگاه باشد.

مرزبان نامه وراوینی در نه باب، یک مقدمه و یک ذیل است. این کتاب از زبان حیوانات و به تقلید از کلیله و دمنه نصرالله منشی نوشته شده‌است. در واقع نویسنده کتاب از طریق داستانهای غیر مستقیم و از زبان حیوانات پند و اندرزهای خود را به پادشاه زمان خود می‌گوید. این روش در میان دانایان هندی و ایرانی رواج داشت و در ایران پس از اسلام نیز ادامه یافت. پیش از سعدالدین وراوینی، محمد بن غازی ملطیوی که دبیر سلیمان شاه بن قلج ارسلان(۵۸۸-۶۰۰) پادشاه سلجوقی روم بوده‌است در سال ۵۹۸ و حدود ده سال پیش تر از وراوینی این کتاب را اصلاح و انشا نموده و آن را روضةالعقول نامیده‌است. چنانچه از مقایسه آن با روضةالعقول برمی آید بعضی از حکایات و ابواب اصلی کتاب در این ترجمه حذف شده که وراوینی خود نیز به این معنی اشاره کرده‌است. تاریخ ترجمه مرزبان‌نامه و تهذیب آن به دست وراوینی کاملا معلوم نیست ولی مسلما بین سالهای ۶۰۷-۶۲۲ اتفاق افتاده‌است. مرزبان‌نامه از نوع ادب تمثیلی (فابل) محسوب می‌شود و نثر آن فنی است. عنصرالمعالی کیکاووس در قابوس نامه و ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان از مرزبان‌نامه نام برده‌اند.

هم اکنون نسخه این کتاب به زبان مازندرانی وجود ندارد و به بسیاری این را به خاطر آب و هوای مرطوب مازندران می‌دانند که اجازه ماندن این کتاب را نداده است. در هر صورت امروزه فقط ترجمه‌های فارسی ، ترکی و انگلیسی آن موجود است.

حماسه گیلگمش

حماسهٓ گیلگامش یا حماسهٓ گیلگَمِش یکی از قدیمی‌ترین و نامدارترین آثار حماسی ادبیات دوران تمدن باستان است که در منطقهٓ میان‌رودان شکل گرفته است. قدیمی‌ترین متون موجود مرتبط با این حماسه به میانهٓ هزارهٓ سوم پیش از میلاد مسیح می‌رسد که به زبان سومری می‌باشد. از این حماسه نسخه‌هایی به زبان‌های اکدی و بابِلی و آشوری موجود است.[۱]کامل‌ترین متن آن که به ما رسیده‌است متنی است که بر الواحی از خشت نگاشته آنگاه در کوره پخته‌اند. این مجموعه شامل دوازده لوح است، هر لوح مشتمل بر شش ستون پله وار به صورت شعر که ضمن کاوش در بقایای کتابخانه آشوربانیپال پادشاه آشور بدست آمد. هریک از این دوازده لوح یا دوازده سرود شامل شش ستون است در سیصد سطر، مگر آخرین لوح آن که آشکارا الحاقی و به وضوح از یازده لوح قبلی کوتاه تر است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره انه

ادبیات حماسی 11 ص

اختصاصی از فایل هلپ ادبیات حماسی 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

ادبیات حماسی

در حماسه شاعر با داستان هایی شفاهی سروکار دارد که در آن ها شرح پهلوانی ها، عواطف و احساسات مختلف مردم یک روزگار و مظاهر میهن دوستی و فداکاری و جنگ با قباهی ها و سیاسی ها آمده است. هر حماسه باید دارای سه زمینه ی «داستانی»، « قهرمانی »، « ملی » باشد.

حماسه طبیعی :

منظومه های حماسه طبیعی عبارت است از نتایج افکار و علایق و عواطف یک ملت که در طی قرن برای بیان وجوه عظمت و نبوغ آن قوم است. این نوع حماسه ها سرشار از یاد جنگ ها پهلوانانی ها، جان فشانی ها و در عین حال لبریز از آثار تمدن و مظاهر روح و فکر مردم یک کشور در قرن های معینی از ادوار ایشان است که معمولاً از آن ها بود و رهایی پهلوانی تغییر می کنیم.

در منظومه های حماسی شاعر به ابداع و آفرینش توجهی ندارد بلکه داستان های مدون کتبی یا شفاهی را که ظاهراً بعضی وقایع خارجی سرچشمه گرفته اند با قدرت شاعرانه ی خویش نقل می کند. نمونه هایی از حماسه طبیعی می توان نبرد رستم و اشکبوس و شاهنامه ابوالقاسم فردوسی را در ادب فارسی نام برد.

حماسه مصنوع

این نوع حماسه تقلیدی از حماسه است. در تدوین حماسه مصنوع همه افراد یک قوم یا ملت دخالت ندارند بلکه فقط شاعر آن را می سراید و در آن به جای آفرینش حماسه به بازآفرینی حماسه می پردازند.

در حماسه مصنوع شاعر با داستان های پهلوانی و معینی سروکار ندارد بلکه خود به ابداع و ابتکار می پردازد و داستانی را به وجود می آورد در این حماسه ها شاعران آزاد و مختارند با رعایت قواعد و قوانینی که ناظر بر شعر حماسی است به دل خواه موضوع داستان خود را ابداع کنند تخیل خویش را در آن وارد کنند.

برای نمونه می توان سروده ی ویرژیل شاعر روم باستان و سفرنامه حمدالله مستوفی در زبان فارسی را نام برد.

از کتاب زبان و ادبیات فارسی 1 و2 عمومی دوره پیش دانشگاهی.

درس مشترک کلیه رشته استفاده شده در فصل دوم و سوم و صفحه 15

رستم و اشکبوس

1- دلیری کجا نام او اشکبوس همی برخروشید بر سان کوس

دلاوری که نام او اشکبوس بود مانند طبل فریاد کشید.

2- بیامد که جوید ز ایران نبرد سر هم نبرد اندر آرد به گرد

به طرف ایران آمد برای جنگیدن که سر هم نبرد خودش را به خاک بمالد.

3- بشد تیز رهام با خود و گبر همی گرد رزم اندر آمد به ابر

رهام خیل سریع با کلاه خود و زره جنگی به طرف میدان رفت آنقدر جنگ شدت داشت که مانند گردی از زمین بلند شد.

4- برآویخت رهام با اشکبوس برآمد ز هر دو سپه بوق و کوس

رهام با اشکبوس گلاویز شد و صدای شیپور و طبل جنگی از هر دو سپاه بلند شد.

5- به گرز گران دست برد اشکبوس زمین آهنین شد سپهر آبنوس

اشکبوس گرز سنگین خود را به دست گرفت زمین مثل آهن سخت شد و آسمان پر از گرد و غبار شد.

6- برآمیخت رهام گرز گران غمی شد پیکار دست سران

رهام گرز سنگین خود را گلاویز کرد و دست هر دو از نبرد با گرزهای سنگین خسته شد.

7- چو رهام گشت از کشانی ستوه بپیچید زو روی و شد سوی کوه

هنگامی که رهام از کشانی به ستوه آمد رویش را از او برگرداند و به طرف کوه فرار کرد.

8- ز قلب سپاه اندر آشفت توس بزد اسب کاید بر اشکبوس

توس از وسط سپاه خشمگین شد اسبش را به حرکت درآورد و به جنگ اشکبوس رفت.

9- تهمتن برآشفت و با توس گفت که رهام را جام باده ست جفت

رستم خشمگین شد و به توس گفت رهام همیشه اهل بزم و شرابخواری است.

10- تو قلب سپه را به آیین بدار من اکنون پیاده کنم کارزار

تو مرکز سپاه را منظم کن من همین حالا بدون اسب به جنگیدن می روم ( جنگ را شروع می کنم ).


دانلود با لینک مستقیم


ادبیات حماسی 11 ص

مقاله ادبیات حماسی

اختصاصی از فایل هلپ مقاله ادبیات حماسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ادبیات حماسی


مقاله ادبیات حماسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

   فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

   تعداددصفحه:11

در حماسه شاعر با داستان هایی شفاهی سروکار دارد که در آن ها شرح پهلوانی ها، عواطف و احساسات مختلف مردم یک روزگار و مظاهر میهن دوستی و فداکاری و جنگ با قباهی ها و سیاسی ها آمده است. هر حماسه باید دارای سه زمینه ی «داستانی»، « قهرمانی »، « ملی » باشد.

حماسه طبیعی :

منظومه های حماسه طبیعی عبارت است از نتایج افکار و علایق و عواطف یک ملت که در طی قرن برای بیان وجوه عظمت و نبوغ آن قوم است. این نوع حماسه ها سرشار از یاد جنگ ها پهلوانانی ها، جان فشانی ها و در عین حال لبریز از آثار تمدن و مظاهر روح و فکر مردم یک کشور در قرن های معینی از ادوار ایشان است که معمولاً از آن ها بود و رهایی پهلوانی تغییر می کنیم.

در منظومه های حماسی شاعر به ابداع و آفرینش توجهی ندارد بلکه داستان های مدون کتبی یا شفاهی را که ظاهراً بعضی وقایع خارجی سرچشمه گرفته اند با قدرت شاعرانه ی خویش نقل می کند. نمونه هایی از حماسه طبیعی می توان نبرد رستم و اشکبوس و شاهنامه ابوالقاسم فردوسی را در ادب فارسی نام برد.

 حماسه مصنوع

این نوع حماسه تقلیدی از حماسه است. در تدوین حماسه مصنوع همه افراد یک قوم یا ملت دخالت ندارند بلکه فقط شاعر آن  را می سراید و در آن به جای آفرینش حماسه به بازآفرینی حماسه می پردازند.

در حماسه مصنوع شاعر با داستان های پهلوانی و معینی سروکار ندارد بلکه خود به ابداع و ابتکار می پردازد و داستانی را به وجود می آورد در این حماسه ها شاعران آزاد و مختارند با رعایت قواعد و قوانینی که ناظر بر شعر حماسی است به دل خواه موضوع داستان خود را ابداع کنند تخیل خویش را در آن وارد کنند.

برای نمونه می توان سروده ی ویرژیل شاعر روم باستان و سفرنامه حمدالله مستوفی در زبان فارسی را نام برد.

از کتاب زبان و ادبیات فارسی 1 و2 عمومی دوره پیش دانشگاهی.

درس مشترک کلیه رشته استفاده شده در فصل دوم و سوم و صفحه 15


رستم و اشکبوس

1- دلیری کجا نام او اشکبوس                            همی برخروشید بر سان کوس

دلاوری که نام او اشکبوس بود مانند طبل فریاد کشید.

2- بیامد که جوید ز ایران نبرد                           سر هم نبرد اندر آرد به گرد

به طرف ایران آمد برای جنگیدن که سر هم نبرد خودش را به خاک بمالد.

3- بشد تیز رهام با خود و گبر                  همی گرد رزم اندر آمد به ابر

رهام خیل سریع با کلاه خود و زره جنگی به طرف میدان رفت آنقدر جنگ شدت داشت که مانند گردی از زمین بلند شد.

4- برآویخت رهام با اشکبوس                  برآمد ز هر دو سپه بوق و کوس

رهام با اشکبوس گلاویز شد و صدای شیپور و طبل جنگی از هر دو سپاه بلند شد.

5- به گرز گران دست برد اشکبوس                    زمین آهنین شد سپهر آبنوس

اشکبوس گرز سنگین خود را به دست گرفت زمین مثل آهن سخت شد و آسمان پر از گرد و غبار شد.

 

 

6- برآمیخت رهام گرز گران                   غمی شد پیکار دست سران

رهام گرز سنگین خود را گلاویز کرد و دست هر دو از نبرد با گرزهای سنگین خسته شد.

7- چو رهام گشت از کشانی ستوه                       بپیچید زو روی و شد سوی کوه

هنگامی که رهام از کشانی به ستوه آمد رویش را از او برگرداند و به طرف کوه فرار کرد.

8- ز قلب سپاه اندر آشفت توس                         بزد اسب کاید بر اشکبوس

توس از وسط سپاه خشمگین شد اسبش را به حرکت درآورد و به جنگ اشکبوس رفت.

9- تهمتن برآشفت و با توس گفت                      که رهام را جام باده ست جفت

رستم خشمگین شد و به توس گفت رهام همیشه اهل بزم و شرابخواری است.

10- تو قلب سپه را به آیین بدار                          من اکنون پیاده کنم کارزار

تو مرکز سپاه را منظم کن من همین حالا بدون اسب به جنگیدن می روم ( جنگ را شروع می کنم ).

 

11- کمانِ به زه را با زو فکند                        به بند کمر بر، بزد تیر چند

کمانی که آماده تیراندازی بود به بازو انداخت و به بند کمرش چند تا تیر گذاشت.

12- خروشید که ای مردم رزم آزمای          هماوردت آمد مشو بازجای

فریاد زد : که ای مرد جنگی حریفت آمد فرار نکن.

13- کشانی بخندید و خیره بماند               عنان را گران کرد و او را بخواند

کشانی خنده ای کرد و حیرت زده شد دهانه ی اسب را کشید و او را نگه داشت.

14- بدو گفت خندان که نام تو چیست؟          تن بی سرت را که خواهد گریست؟

در حالی که رستم را مسخره می کرد سوال کرد که نام تو چیست؟ برای تن بی سر تو چه کسی می خواهد گریه کند؟

15- تهمتن چنین داد پاسخ که نام                  چه پرسی کزین پس نبینی تو کام

رستم به او این طور جواب داد که پس از این نام مرا چرا می پرسی زیرا تو زنده نمی مانی.

16- مرا مادرم نام مرگ تو کرد                زمانه مرا پتک ترگ تو کرد

مادرم مرا اجل تو قرار داده و روزگار مرا پتکی بر کلاه خود تو قرار داده است.

17- کشانی بدو گفت بی بارگی                به کشتن دهی سر به یکبارگی

کشانی به رستم گفت بدون اسب خودت را یکباره به کشتن می دهی.

18- تهمتن چنین داد پاسخ بدوی                که ای بیهده مرد پرخاش جوی

رستم این طور به او جواب داد که ای مرد پرحرف جنگجو.

19- پیاده ندیدی که جنگ آورد               سر سرکشان زیر سنگ آورد؟

مرا ندیده ای که پیاده جگ کنم و سر دلاوری را به سنگ بزنم و او را نابود کنم.

20- به شهر تو شیر و پلنگ و نهنگ          سوار اندر آیند هر سه به جنگ؟

در کشور تو وقتی دلاوران به جنگ می آیند سواره می آیند ؟

21- هم اکنون تو را ای نبرده سوار            پیاده بیاموزمت کارزار

همین حالا تو را ای سوار دلیر پیاده جنگ کردن را به تو خواهم آموخت.

22- پیاده مرا زان فرستاد توس                 که تا اسب بستانم از اشکبوس

از این جهت توس مرا پیاده فرستاد که اسب اشکبوس را بگیرم.

23- کشانی پیاده شود همچو من                بدو روی خندان شوند انجمن

وقتی اسب تو را گرفتن تو هم مثل من پیاده می شوی آنوقت سپاهیان به تو خواهند خندید.

 24- پیاده به از چون تو پانصد سوار           بدین روز و این گردش کارزار

پیاده ای چون من در این صحرا و جنگ بهتر است از پانصد تا سواره ای مثل تو.

25- کشانی بدو گفت : با تو سلیح             نبینم همی جز فسوس و مزیح

کشانی به رستم گفت: اسلحه ی تو کجاست برای تو چیزی جز مسخره کردن و شوخی کردن نمی بینم.

26- بدو گفت رستم که تیر و کمان           ببین تا هم اکنون سر آری زمان


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ادبیات حماسی

مقاله چاکر وگهرام درادبیات حماسی بلوچ

اختصاصی از فایل هلپ مقاله چاکر وگهرام درادبیات حماسی بلوچ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله چاکر وگهرام درادبیات حماسی بلوچ


مقاله چاکر وگهرام درادبیات حماسی بلوچ

     لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

    فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

    تعدادصفحه:5

   نظام اجتماعی مردم بلوچ در قدیم ؛مانند دیگر جامعه های ابتدایی؛بر رابطه ی همخونی استوار بود . گروههای خویشاوند در غم و شادی ،بیم و امید و علاقه و تعهد با هم شریک بودند . قدرت؛قانون روز بود و نظام قبیله ای کاربرد قدرت را توجیه می کرد. روزگار برای مردم ضعیف و بی یاور دشوار بود.آنها ناچار بودند درصد جلب توجه زورمداران باشند تا بتوانند درآن جامعه باقی بمانند. هر قبیله تحت رهبری رئیسی بود که قدرت او ناشی از اصالت خانوادگی ؛ جرأت و جسارت و سایر خصلت های پسندیده ی آن روز گار بود . وفاداری بی چون وچرا نسبت به منا فع قبیله مهم تر ین این ویژگی ها به شمار می رفت .وابستگی به طایفه حتی از پیوند زناشویی نیز استوار تر بود . خصلت ها ی پسندیدة مرد کامل بلوچ عبارت بود ازمهمان نوازی ،پنا هنده پذیری ،شجاعت ، جنگاوری و پایبندی به مبارزات قبیله ای .

  یکی از شعرای بلوچ که خود جنگاوری دلاور بوده این گونه سروده است .

برج باروی بلوچ کوه است                             kohant balõčâni kalât

که برای او از کوشک ها و باد گیر ها بهتر است ač bân o bâdgirân gehant                 

همسایه او ستیغ بلند کوه                             borzēn hašing hamsâhegant 

انبار او بلندی های یی گذرگاه                   hambâreš bērâhēn garant

 آب او از چشمه های روان       âpeš behōkēn čašmawant                  

ظرف او از برگ نخل با دبزنی وحشی       kōdiyeš piši  kondawant                                      

بستر او قطعه ای از زمین                       bōpeš dgâri tahtawant     

فرزند ما پیکان برگزیده است     may bačč gečēni gōndalant                

داماد ما خنجر نوک تیز                           zâmât šellēn hanjarant   

پسر ما سپر مقاوم چون کوه                 may brât talârēn esparant  

 و پدر نامدار ما شمشیر پهن may ârip mazan tappēn lorant               

مردانی که در پی انتقام هستندâ mard ke hōnân –a gerent          

خوابگاهشان برفراز کوه ها است           wâbeš talârâni sarant

      در چنین جامعه ای ،به غارت و شرارت هم تا حدی با دیده ی تحسین نگاه می شد. اما مبارزات حق طلبانه از قبیل دفاع از جان و مال و آبروی خود طایفه و پناهندگان ناتوان تر ،موافق نظر عموم مردم بود.

  


دانلود با لینک مستقیم


مقاله چاکر وگهرام درادبیات حماسی بلوچ