فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کارافرینی جغرافیای خلیج فارس

اختصاصی از فایل هلپ کارافرینی جغرافیای خلیج فارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کارافرینی جغرافیای خلیج فارس


کارافرینی جغرافیای خلیج فارس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:16

فهرست و توضیحات:

مقدمه

جغرافیای خلیج فارس

زمین شناسان معتقدند که در حدود پانصد هزار سال پیش، صورت اولیه خلیج فارس در کنار دشت‌های جنوبی ایران تشکیل شد و به مرور زمان، بر اثر تغییر و تحول در ساختار درونی و بیرونی زمین، شکل ثابت کنونی خود را یافت

خلیج فارس

خلیج فارس در سدة اخیر بدون تردید یکی از مهمترین و حساس‌ترین مناطق جهان در نگرش‌های ژئوپولتیک بوده است. با توجه به تحولات و دگرگونی‌های عمیق و جاری در عرضه مناسبات بین‌المللی در آغاز قرن 21 به عنوان مهمترین کانون توجه قرار گرفته و به تعبیر کلاسیک ژئوپولتیک «هارتلند» یا «قلب زمین» نام می‌گیرد.

به نگارش تاریخ، خلیج فارس پیوسته بخش پر اهمیتی از جهان بوده و همانطور که تاریخ نویسان به ما می‌گویند تمدن بشر در نزدیکی آبهای این دریا پدید آمد. خلیج فارس نقش خود را به عنوان شاهراه بازرگانی از روزگاران باستان آغاز کرد.


دانلود با لینک مستقیم


کارافرینی جغرافیای خلیج فارس

دانلود مقاله خلیج فارس , تنگه هرمز و جزایر سه گانه خط قرمز ملت ایران است

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله خلیج فارس , تنگه هرمز و جزایر سه گانه خط قرمز ملت ایران است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 گسترش ادعاهای واهی و غیر قانونی و فعالیت های ضد ایرانی امارات متحده عربی و اتحادیه نمایشی عرب , شورای همکاری خلیج فارس ( که نام جعلی شورای کشورهای عربی خلیج به خود داده اند ) در خصوص جزایر سه گانه , نام تاریخی خلیج فارس و توجه به وقایع خطرناک و سرنوشت ساز منطقه ای و بین المللی در ماه های اخیر و در عین حال عدم وجود یک استراتژی ملی مشخص توسط مسئولین , موجب تجاوز و تعدی به یکی دیگر از خطوط قرمز ملت ایران شده است و بررسی اجمالی مساله جزایر ایرانی خلیج فارس را ضروری ساخته است . از سوی دیگر چشم طمع بیگانگان به این منطقه غنی و استراتژیک ایرانی که به "نخستین منبع انرژی جهان" مشهور است موجب گشته است که استعمار انگلیس و آمریکا در صدد برآیند تا با تحریک اعراب بدوی منطقه به تغییر نام آن به خلیج عرب اقدام نمایند تا در طی چند سال آیند از نفوذ ایران در این منطقه همیشه ایرانی بکاهند . با عملی سازی این طرح استعماری و متجاوزانه کشورهای سودجو به راحتی پایگاه های خود را در منطقه مستحکم تر می نمایند و از منابع جهانی ایران بهره میبرند . بدون تردید ملت ایران با آشنایی نسب به حقوق تاریخی و منافع ملی خود در این برهه ی سرنوشت ساز وظایف و مسئولیت های خود را در پیشگاه تاریخ به انجام خواهد رسانید و این فتنه های زننده را ناکام خواهد گذاشت . بر طبق قوانین بین المللی , ایران تا چند دهه پیش که بحرین را در اختیار داشت بر 85% از دریای پارس تسلط داشت . کنترل بر دریای مکران ( عمان ) و شمال اقیانوس هند نیز در طول تاریخ در اختیار ایران بوده است و امروزه این امر برای کشورهای فتنه انگیز و سودجوی جهان گران آمده است . پس از اشتباه فاحش محمدرضا شاه پهلوی پیرامون واگذاری مجمع الجزیره بحرین امروزه نیز شاهد توطئه های جدیدی برای جزایر سه گانه و مالکیت ایران بر خلیج فارس و حتی نام این دریا هستیم . بدون شک بحرین اگر واگذار نشده بود اعراب و انگلیسی ها به خود این اجازه را نمی دادند که وارد خطوط ملی و قانونی ایران شوند . در دوره نخست وزیری هویدا پس از یک جنجال بین المللی از سوی کشور استعمارگر و متجاوز انلگستان برای مالکیت تاریخی ایران بر بحرین , شاه ایران مجبور به پذیرفتن رفراندوم از سوی سازمان ملل در بحرین شد . با توجه به تسلط کامل انگلستان و آمریکا بر سازمان ملل , این رفراندوم نیز با جعل و فریب اجرا شد و نتیجه رفراندوم به نفع انگلستان جهت تجزیه بحرین از ایران اعلام شد . بحرین دریای مروارید و نفت خلیج فارس امروزه عروسکی در دست آمریکا و انگلستان شده است و ثروت های کلان این منطقه ایرانی نیز به یغما می رود و حتی دولت پادشاهی آن گستاخانه اقدام به تاسیس دانشگاهی جعلی به نام الخ-ل-ی-ج ال-ع-ر-ب-ی نموده است . همچنین با واگذاری بحرین مالکیت ایران بر دریای پارس کاهش چشم گیری پیدا نمود و اگر روزی جزایر سه گانه و یا حتی فقط ابوموسی به اشغال امارات در آید ایران دیگر هیچ حرفی برای گفتن در نخستین منبع انرژی جهان نخواهد داشت . پس بایستی با دقت و تمرکز ملی مانع هرگونه مذاکره ای و دست درازی پیرامون این حقوق ملی خود شویم .

الف ــ مشخصات جغرافیایی و موقعیت جزایر سه گانه ایرانی
تنگه هرمز به طول ۱۸۵ کیلومتر و عرض ۵۶ تا ۱۸۰ کیلومتر و ژرفای پیشینه ۱۱۵ متر به عنوان آب راه باریک خلیج فارس را از طریق دریای مکران (دریای عمان) به اقیانوس هند و خطوط کشتیرانی بین المللی پیوند می دهند . ایران بر تعدادی از جزایر مهم و استراتژیک در تنگه هرمز و دهانه خلیج فارس مالکیت دارد. اگرچه هر یک از جزایر ایرانی خلیج فارس از اهمیتی ویژه برخوردارند ولی جزایر لارک – قشم – هنگام , ابوموسی , تنب بزرگ و تنب کوچک که در فاصله های نزدیک به یکدیگر قرار گرفته اند قوس دفاعی ایران برای صیانت از مرزهای آبی و خاکی کشور ایران زمین را تشکیل می دهند . جزیره ابوموسی با وسعت ۱۲ کیلومتر مربع در ۷۵ کیلومتری جنوب شرقی بندر لنگه و ۵۷ کیلومتری شرق جزیره سیری واقع است. نفت ابوموسی به حوزه مبارک در بخش دریایی جزیره محدود می شود که از بهترین نوع و کیفیت در خلیج فارس برخوردار است. تنب بزرگ با مساحت ۱۱ کیلومتر مربع در ۳۱ کیلومتری جنوب غربی جزیره قشم و در بخش شمالی خط منصف خلیج فارس قرار دارد و حداقل فاصله آن از کرانه های راس الخیمه بیش از ۷۰ کیلومتر می باشد. جزیره تنب کوچک هم با وسعت ۲ کیلومتر مربع در ۸۹/۱۳ کیلومتری غرب تنب بزرگ و در ۴۵ کیلومتری جنوب بندر لنگه واقع شده و از دیدگاه استراتژیک به عنوان یک نقطه ارتباطی و پشتوانه برای تنب بزرگ اهمیت دارد . این سه جزیره دارای اهمیت فوق العاده استراتژیکی هستند که مختصرا به آن خواهیم پرداخت:
ب: پیشینه تاریخی حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه
بررسی های تاریخی انجام شده بیانگر آن است که در هزاره دوم قبل از میلاد این سه جزیره همانند سایر جزیره جزایر دریای پارس توسط ایرانیان اداره می شده و جزو قلمرو حکومت های ایرانی بوده است. در دودان اسلامی نیز این جزایر همواره جزو قلمرو ایالت های جنوبی ایران از جمله فارس بوده اند با ورود پرتغالی ها به دریای پارس این ۳ جزیره به اشغال آنها در آمد که در روزگار شاه عباس صفوی توسط نیروهای ایرانی آزاد گردید . نادرشاه افشار و کریم خان زند به این جزایر اعمال حاکمیت کامل نموده اند و در روزگار سلطنت فتعلی شاه قاجار نیز جزایر دریای پارس مانند کیش – بحرین – ابوموسی , هندورابی , تنب بزرگ , کوچک و فارور جزو ایالت های فارس محسوب می شدند. در سال ۱۲۶۳ هجری قمری نیز کرانه ها و جزایر خلیج فارس از جمله جزیره ابوموسی بخشی از ایالت بنادر خلیج فارس محسوب می شد. بررسی دقیق اسناد و کتب تاریخی بر مالکیت و حاکمیت تاریخی ایران بر جزایر سه گانه تردید باقی نمی گذارد.
ج- بررسی وضعیت جزایر از دیدگاه حقوقی
اگرچه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی دولت استعماری بریتانیا تعدادی از جزایر ایرانی شامل قشم – هنگام – لارک – ابوموسی , سیری , تنب بزرگ و کوچک را مستقیما به نام حامیت ادعایی و واهی قبایل و امارات عربی تحت الحمایه خود اشغال کرد اما ۲۳ نقشه رسمی و نیمه رسمی از دولت بریتانیا و از جمله یک نقشه رسمی وزارت جنگ بریتانیا مورخ ۱۸۸۶ و به ابعاد ۱۶ متر مربع که در سال ۱۸۸۸ توسط وزیر مختار انگلیس به ناصرالدین شاه تقدیم شده که مالکیت و حاکمیت ایران را بر این جزایر رسما تایید کرده است. در سال ۱۸۹۴ وزارت امور خارجه ایران در واکنش به تجدید ادعاهای بریتانیا نسبت به جزایر ابوموسی و سیری شرح مفصل و مستندی درباره حاکمیت ایران بر این جزایر فهرست حاکمان ایرانی آنها شیوه اداره و جمع آوری مالیات آنها را در نامه ای مستند جمع آوری کرد که این نامه پی گیری این ادعا را از سوی بریتانیا تا پایان سده نوزدهم متوقف کرد. در سال های آغازین سده بیستم و هم زمان با تلاش های دولت روسیه برای نفوذ و راه یابی به خلیج فارس وزارت خارج بریتانیا تصمیم گرفت که جزایر استراتژیک دهانه هرمز را به تصرف خود در آورد و این تصمیم در ۱۴ ژوئیه ۱۹۰۲ به کارگزاری بریتانیا در هندوستان و خلیج فارس ابلاغ شد. در حالی که جزایر قشم , هنگام , لارک در اشغال بریتانیا بودند عوامل استعمار جزایر ابوموسی تنب بزرگ و سیری را در سال ۱۹۰۳ به نام شیخ شارجه اشغال کردند و پرچم شیخ را در سال ۱۹۰۸ در تنب کوچک افراشتند. انگلستان بزرگترین حمایت کننده متجاوزان عرب در طول تاریخ معاصر بوده است . در سال ۱۹۰۴ میلادی مدیر گمرکات جنوب ایران که پرچم غیر قانونی شیخ شارجه را در جزایر ابوموسی و سیری دید , دستور پایین آوردن آن و افراشتن پرچم ایران را داد و دو تفنگچی را مامور حفاظت از آن کرد. پس از مدتی دولت بریتانیا بار دیگر دستور پایین آوردن پرچم ایران را داد. این کنش و واکنش ها باعث شد که دو طرف توافق کنند تا تعیین تکلیف مالکیت این جزایر هیچ پرچمی را در آنجا برافراشته نگردد اگرچه بعدها این توافق توسط بریتانیا استعمارگر نقض شد.
رفت و آمد شیوخ تحت الحمایه بریتانیا در جنوب خلیج فارس به این جزایر و بهره برداری از آنها و هم چنین گسترش بازرگانی قاچاق و غیر قانونی در جزایر کرانه های خلیج فارس باعث شد که اداره گمرکات و دولت ایران در سال ۱۹۲۷ اقدامات جدی را برای کنترل بازرگانی قاچاق اعراب آغاز کند و در سال ۱۹۲۸ آماده ارجاع اختلافات سرزمینی تاریخی خود با بریتانیا به جامعه ملل شد که در آن سال ها به نتیجه ای نرسید. در اواخر سال ۱۹۳۴ پس از دیدار فرماندار بندر عباس و مقامات رسمی محلی از جزیره تنب بزرگ و توافق با حاکم راس الخیمه شیخ راس الخیمه پرچم خود را در این جیزه فرو کشید و موافقت کرد که پرچم ایران به جای آن افراشته شود که پس از چندی دخالت و تهدید دولت بریتانیا دوباره وضعیت به حالت اول بازگشت. اقدامات ایران در سال های ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹ نیز با تهدیدات و دخالت مستقیم دولت و نیروی دریایی بریتانیا به نتیجه ای نرسید. در سال ۱۹۵۳ و در زمان نخست ویزری دکتر مصدق یک رزمناو ایرانی گروهی را برای تحقیقات محلی در جزیره ابوموسی پیاده کرد. در سال ۱۹۶۱ (دوران نخست وزیری دکتر امینی) همین اقدام در مورد جزیره تنب بزرگ تکرار شد. در سال ۱۹۶۲ (زمان نخست وزیری اسدالله علم) دولت ایران توانست با یک اقدام قاطع و قانونی جزیره سیری را از بریتانیا و شیوخ تحت الحمایه اش در شارجه پس بگیرد.
در ژانویه ۱۹۶۸ دولت بریتانیا اعلام کرد که قصد دارد نیروهایش را تا پایان سال ۱۹۷۱ از منطقه خلیج فارس خارج کند. در این هنگام دولت ایران دست به تلاش های دیپلماتیک گسترده ای زد و اقدامات هماهنگ وزارت خارجه محمد رضا شاه پهلوی و دولت ایران سبب شد که طبق تفاهم نامه نوامبر ۱۹۷۱ لندن مالکیت مشترک ایران و شارجه را در مورد جزیره ابوموسی تحت حاکمیت دولت ایران به امضای دو طرف رسید و دو جزیره تنب بزرگ و کوچک هم بدون گفتگو و مبادله سند به ایران بازگردانیده شد. این قرارداد حاکمیت کامل و حفظ امنیت ایران را متذکر شده است و در عین حال بر حضور مشترک ایرانی ها و و اماراتی ها در این جزیه در یک زندگی آرام و مشترک اشاره می کرد. در روز ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران بر فراز بلندی های جزایر تنب و ابوموسی به اهتراز در آمد و پس از هشتاد سال عملا به سلطه غاصبانه و ظالمانه استعمار انگلیس بر این جزایر همیشه ایرانی پایان داده شد. بعد از این رویداد مهم و تاریخی شکایت کشورهای عربی تندرو ( پانعربیسم ) به شورای امنیت سازمان ملل هم به نتیجه ای نرسید و تا اکتبر ۱۹۹۲ هیچ ادعایی نسبت به جزایر تنب و ابوموسی از سوی هیچ کشوری مطرح نشد , اما در آن سال و چندماه پیش از عملیات نظامی آمریکا بر ضد عراق (جنگ اول خلیج فارس) امارات متحده عربی طی عرض حالی به سازمان ملل متحد ادعای مالکیت بر این جزایر را مجددا پیش کشید. بهانه این اتهامات واهی جلوگیری مقامات ایرانی در ابوموسی از ورود اتباع بیگانه و مشکوک به این جزایر بود. همزمان با این ادعای امارات متحده عربی , اتحادیه عرب , شورای همکاری خلیج فارس , محافل دانشگاهی عرب در لندن , اتحادیه اروپا و بعضی محافل انگلیسی و فراماسون بین المللی نیز این ادعا را در اشکال مختلف مورد تایید و حمایت قراردادند اگرچه در بخشی دیگر به بررسی این ادعای واهی خواهیم پرداخت اما لازم به ذکر است به علت عدم اتخاذ مواضع خردمندانه اصولی و منطبق با منافع ملی توسط مسئولان وزارت خارجه جمهوری اسلامی و دیگر ارگان های ذیربط امروز این ادعاها وارد مراحل خطرناک تری شده اند که جرات و جسارت امارات متحده عربی در توفیق لنج ها و قایق های ایرانی و تیراندازی به سوی آنها نشانه ای از ژرفای این فاجعه می باشد. اگر نظری بر این ارگان ها و گروه های بزرگ انداخته شود به سادگی متوجه می شویم – این گروه ها هماناهایی هستند که نام هزاران ساله و قانونی خلیج فارس را به خلیج عربی تغییر دادند و همگی ( منجمله انگلستان , اتحادیه عرب , کنفرانس اسلامی – اتحادیه عرب و . . . ) نیز بر عربی بودن خلیج همیشه فارس تاکید کردند . همین افراد نیز امروز دوباره ادعای واهی مالکیت بر این جزایر را تکرار کرده اند .
د ــ اهمیت ژئوپولوتیک جزایر ایرانی
1. بر طبق کنوانسیون حقوق دریاها خط مبدا مناطق دریای جنوب ایران از دماغه فاو شروع شده و به بندر گواتر در کرانه دریای مکران (دریای عمان) ختم می شود. با توجه به محدوده ۱۲ مایلی از کرانه های دریاها که محدوده ی آب های سرزمینی شمرده می شود آب های واقع بین جزایر متعلق به ایران که فاصله آنها از یکدیگر از دو برابر ۱۲ مایل دریای (۲۴ مایل) تجاوز نکند آب های داخلی کشور محسوب می شود. به این ترتیب تمامی محدوده آبی بین جزیره های قشم , لارک , هرمز , هنگام و لاوان با خط ساحلی کشور جزو آب های داخلی ایران محسوب شده و در اسناد سازمان ملل نیز ضبط گردیده است. بدین ترتیب حدود سرزمینی ایران در غرب تنگه ی هرمز تا ۱۲ مایلی جنوب خط جذری جنوب جزیره ابوموسی تنب بزرگ و سیری کشیده می شود. مخدوش شدن حاکمیت ایران بر جزیره ابوموسی هم باعث گسستگی آب های بین سرزمین ما محسوب می شود و هم حاکمیت قانونی و تاریخی ایران بر ۱۲ مایل شمالی آب های این جزیره نیز مخدوش می گردد و بدین ترتیب ایران تسلط کامل خود بر تنگه مهم و استراتژیک هرمز را از دست می دهد.
2. به موجب قانون عبور ترانزیتی از آب ها و تنگه ها خطوط تفکیکی تردد دریایی با در نظر گرفتن عوامل مختلف و به منظور تامین امنیت دریانوردی و کاهش ضایعات ناشی از تصادم و برخورد کشتی ها با یکدیگر برای کشتی های ماهیگیری – تجاری – جنگی , نفت کش ها و غیره در تنگه هرمز و خلیج فارس تعیین شده است بر طبق این طرح مسیر شمالی ورود کشتی ها از دریای عمان به خلیج فارس در شمال جزایر تنب و ابوموسی در آب های سرزمین ایران قرار دارد بدین ترتیب با مخدوش شدن حاکمیت ایران بر جزیره ابوموسی ایران امتیاز تسلط بر مسیر تردد بین المللی کشتی ها را از دست خواهد داد و سپس انگلستان و آمریکا غیر رسمی بر این منطقه حساس و مملو از انرژی جهان دست پیدا خواهد کرد .
3. ترسیم یک خط فرضی میان ۶ جزیره هرمز – لارک – قشم , هنگام , تنب بزرگ و ابوموسی نشان دهنده وجود یک زنجیر (خط قوسی) دفاعی استراتژیک در تنگه هرمز به مثابه حریم امنیتی ایران در این منطقه می باشد که جزایر ابوموسی و تنب بزرگ حلقه های پر اهمیت این زنجیره محسوب می شوند. اهمیت استراتژیک جزایر سه گانه ایرانی به موارد فوق محدود نمی شود و هرگونه انفعال نسبت به این وضعیت و ادعاها بر این جزایر تجاوز آشکار به حقوق ملت ایران و گناهی نابخشوده است. همانگونه که تا تاریخ پابرجا باشد و ایران زنده باشد , قراردادهای ننگین ترکمانچای و گلستان در زمان قاجار – واگذاری بحرین در دوره محمد رضا شاه – توافق نامه ننگین 1919 در زمان جمهوری اسلامی برای لغو مالکیت 50% ایران بر دریای مازندران ( خزر ) نیز در زبانها و کتابها آورده شده است و ملت ایران هرگز این فجایع ملی را نخواهند بخشید .
ه ــ حاکمیت ایران بر جزایر خلیج فارس و ادعاهای واهی امارات متحده عربی
1. در حالی که امارات متحده عربی , ادعای مالکیت بر جزایر ایرانی را مطرح می کند قابل توجه است که شیخ نشین های تشکیل دهنده امارات متحده عربی پیش از سده نوزدهم میلادی وجود نداشته اند. شیخ نشین راس الخیمه حتی در آغاز سده بیستم میلادی وجود نداشته اند که بتواند ادعای داشتن سرزمین ها و دریاها را مطرح کنند . شیوخ آنها روسای قبایل نسبتا بزرگ بودند که بعد سرزمین حکومت آنها در دهه ۱۹۶۰ از سوی بریتانیا به رسمیت شناخته شد و تا آن تاریخ اقتدار شیوخ تنها بر افراد قبیله واقعیت پیدا می کرد و نه بر سرزمین ها لازم به ذکر است که بهانه بریتانیا برای ورود به خلیج فارس در اوایل قرن نوزدهم این بود که می خواهد جلوی دست اندازی های همین قبایل که انها را دزدان دریایی بی بهره از موجدیت سیاسی و سرزمینی نام نهاده بود بگیرد. به تدریج و با اتخاذ سیاسی های جدید استعماری حکومت روسای قبایل توسط انگلستان به رسمیت شناخته شد و این بار امارات متحده عربی تحت الحمایه بریتانیا ها شدند. از اواسط قرن بیستم این امارات به صورت کشورهای عربی با مرزهای مجعول و ساختگی توسط استعمار انگلستان به رسمیت شناخته شد که آخرین آنها امارات متحده عربی بود که بعد از خروج انگلیسی ها از خلیج فارس در دهه هفتاد میلادی به صورت آخرین میراث استعمارگران در منطقه شکل گرفت.
2. طبق این اصل در روابط بین الملل که:((قرارداد میان دو دولت حق و مسئولیتی برای کشور ثالث ایجاد نمی کند)) تفاهم نامه ۱۹۷۱ ایران و شارجه در مورد جزیه ابوموسی نیز سندی رسمی است که به هیچ دولت یا نهاد دیگر اجازه دخالت در این مورد را نمی دهد. دو جزیه تنب بزرگ و کوچک هم براساس توافق غیرمکتوب با بریتانیا به ایران بازگردانده شده اند چرا که از نظر دولت وقت ایران هرگونه توافق مکتوب ممکن بود در مورد حاکمیت و مالکیت مطلق ایران بر این دو جزیره جای تردید باقی بگذارد و همه موارد فوق مورد تایید دولت وقت بریتانیا بوده است. لازم به ذکر است شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب که با بیانیه ها و اقدامات غیر قانونی به ادعاهای واهی امارات دامن می زنند در زمان انعقاد تفاهم نامه ایران و شارجه (۱۹۷۱) هنوز وجود خارجی نداشته اند و اتخاذ مواضع خصمانه و غیر مسئولانه که ناشی از ماهیت ضد ایرانی و فلسفه وجودی قومی و متعصبانه پان عربیستی آنها می باشد به منزله دخالت آشکار در مورد امور داخلی ایران است. همین گروه های تندرو فاشیستی عرب امروزه با راه اندازی گروهکی تروریستی در خوزستان به نام الاهوازی مشغول به عملیات تروریستی بر ضد هم مینهنان خوزستانی ما هستند . لازم به ذکر است که عمروموسی دبیر کل مصری تبار اتحادیه عرب و العطیه دبیر کل قطری تبار شورای همکاری خلیج فارس در موراد متعدد گرایش های تند پان عربیستی و ضد ایرانی خود را نشان داده اند که نمونه آن استفاده از نام موهن خلیج عربی به جای خلیج همیشه فارس در نشست وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در تهران و در حضور مسئولان حاکمیت فرقه ای جمهوری اسلامی بود که البته متاسفانه با کوچک ترین واکنشی از جانب آنان روبرو نشد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خلیج فارس , تنگه هرمز و جزایر سه گانه خط قرمز ملت ایران است

دانلود مقاله خلیج تا ابد فارس

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله خلیج تا ابد فارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 


Persian Gulf

 

گزیده مطالب:
خلیج فارس و دریای عمان برای اولین بار به وسیله ایرانیان کشتی رانی شد
داریوش بزرگ، نخستین ناوگان دریایی جهان را به وجود آورد
برای نخستین بار اریوش بزرگ فرمان کندن کانال سوئز را داد و کشتی‌هایش زطریق همین کانال به دریای مدیترانه راه یافتند

 

 

 

 

 


کشور های همجوار خلیج فارس :

 

ایران عمان
امارات متحده عربی عربستان
قطر بحرین
کویت عراق

 

ویژگی‌های خلیج فارس:
زمین شناسان معتقدند که در حدود پانصدهزار سال پیش، صورت نخستین خلیج فارس در کنار دشت‌های جنوبی ایران تشکیل شد و به مرور زمان، بر اثر تغییر و تحول در ساختار درونی و بیرونی زمین، شکل ثابت کنونی خود را یافت.
این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است. جزایر مهم آن عبارت‌اند از: قشم، بحرین، کیش، خارک، پورموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک و لاوان که تمامی آنها به جز بحرین به ایران تعلق دارد.
خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهای ایران، عراق، کویت، عربستان و امارات متحده عربی است، و به همین سبب، منطقه‌ای مهم و راهبردی به شمار می‌آید. بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها می‌توان بندرعباس، بوشهر، بندرلنگه و بندر ماهشهر در ایران، و شارجه، دوبی و ابوظبی را در امارات متحده عربی نام برد.
عمق خلیج فارس بسیار کم بوده و به بیست متر هم در بعضی نقاط عمیق می رسد
از دیدگاه حقوق بین‌الملل:
سازمان ملل متحد در چندین نوبت در بیانیه‌ها، اصلاحیه‌ها و مصوبه‌های گوناگون و با انتشار نقشه‌های رسمی، نه تنها بر رسمی بودن نام «خلیج فارس» تاکید کرده، بلکه از هیات‌های بین‌المللی خواسته که در مکاتبات رسمی به ویژه در اسناد سازمان ملل از نام کامل «خلیج فارس» استفاده نمایند
فهرست اسناد سازمان ملل درباره نام «خلیج فارس»
1. سند شماره ۶۱ نشست بیست و سوم سازمان ملل متحد در وین (۲۸ مارس تا ۴ آوریل ۲۰۰۶) با عنوان «رسمیت تاریخی، جغرافیایی و حقوقی نام خلیج فارس» [۱]
2. سند ST/CS/SER.A/۲۹/Add.۲ در تاریخ ۱۸ اوت ۱۹۹۴ (۲۷ مرداد ۱۳۷۳)[۲]
3. قطعنامه UNLA ۴۵٫۸.۲ در تاریخ ۱۰ اوت ۱۹۸۴ (۱۹ مرداد ۱۳۶۳)
4. قطعنامه UNAD ۳۱۱/Qen در تاریخ ۵ مارس ۱۹۷۱ (۱۴ اسفند ۱۳۴۹)
5. نقشه رسمی کمیسیون اقتصادی و اجتماعی غرب آسیا، شماره ۳۹۷۸ چاپ سازمان ملل (سپتامبر ۲۰۰۷)[۳]
6. نقشه رسمی ایران، شماره ۳۸۹۱ چاپ سازمان ملل (ژانویه ۲۰۰۴)[۴]
7. نقشه رسمی غرب آسیا، شماره ۳۹۷۸ چاپ سازمان ملل (نوامبر ۱۹۹۸)[۵]
8. فهرست اسناد سازمان های مهم درباره نام «خلیج فارس»
9. در وب سایت معروف www.fifa.com که سایت فدراسیون جهانی فوتبال میباشد.دربخش اطلاعات جغرافیای کشورهای حاشیه خلیج فارس به هر چهار زبان اصلی خود یعنی (انگلیس،آلمانی،اسپانیولی و فرانسوی ) ازلغات هم معنی خلیج فارس
10. (persian gulf,golfe persique,persischer golf,golfo persico) استفاده شده است.لازم بذکر است که گستردگی فیفا تاحدی است که تعداد کشورهای عضو آن از تعداد کشورهای عضو سازمان ملل بیشتر است.
در دوران باستان:
قدمت خلیج فارس با همین نام چندان دیرینه‌است که عده‌ای معتقدند«خلیج فارس گهواره تمدن جهان یا خاستگاه نوع بشر است.» ساکنان باستانی این منطقه، نخستین انسان‌هایی بودند که روش دریانوردی را آموخته و کشتی اختراع کرده و شرق و غرب را به یکدیگر پیوند داده‌اند
دوران هخامنشی:
دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس، قریب پانصد سال پیش از میلاد مسیح و در دوران سلطنت داریوش اول آغاز شد. داریوش بزرگ، نخستین ناوگان دریایی جهان را به وجود آورد. کشتی‌های او طول رودخانه سند را تا کرانه‌های اقیانوس هند و دریای عمان و خلیج فارس پیمودند، و سپس شبه جزیره عربستان را دور زده و تا انتهای دریای سرخ کنونی رسیدند. او برای نخستین بار در محل کنونی کانال سوئز فرمان کندن کانالی را داد و کشتی‌هایش از طریق همین کانال به دریای مدیترانه راه یافتند. در کتیبه‌ای که در محل این کانال به دست آمده نوشته شده‌است
سفرنامه فیثاغورث ۵۷۰ قبل از میلاد تا سال ۱۹۵۸ در تمام منابع مکتوب جهان نام خلیج فارس و یا معادلهای آن در دیگر زبانها ثبت شده‌است.
من پارسی هستم. از پارس مصر را گشودم. من فرمان کندن این کانال را داده‌ام از رودی که از مصر روان است به دریایی که از پارس آید پس این جوی کنده شد چنان که فرمان داده‌ام و ناوها آیند از مصر از این آبراه به پارس چنان که خواست من بود.
در میان یونانیان باستان:
یونانی‌های باستان این خلیج را «پرسیکوس سینوس» یا «سینوس پرسیکوس» که همان خلیج فارس است، نامیدند. از آنجا که این نام برای نخستین بار در منابع درست و معتبر تاریخی که غیر ایرانیان نوشته‌اند آمده‌است، هیچ گونه شائبه نژادی در وضع آن وجود ندارد. چنان که یونانیان بودند که نخستین بار، سرزمین ایران را نیز «پارسه» و «پرسپولیس» یعنی شهر یا کشور پارسیان نامیدند. استرابن جغرافیدان سدهٔ نخست میلادی نیز به کرات در کتاب خود از خلیج فارس نام برده‌است. وی محل سکونت اعراب را بین دریای سرخ و خلیج فارس عنوان می‌کند. همچنین فلاریوس آریانوس مورخ دیگر یونانی در کتاب تاریخ سفرهای جنگی اسکندر از این خلیج به نام «پرسیکون کیت» که چیزی جز خلیج فارس، نیست نام می‌برد.
البته جست‌وجو در سفرنامه‌ها یا کتاب‌های تاریخی بر حجم سندهای خدشه ناپذیری که خلیج فارس را «خلیج فارس» گفته‌اند، می‌افزاید. این منطقه آبی همواره برای ایرانیان که صاحب حکومت مقتدر بوده‌اند و امپراتوری آن‌ها در سده‌های متوالی بسیار گسترده بود هم از نظر اقتصادی و هم از نظر نظامی اهمیت خارق العاده‌ای داشت. آن‌ها از این طریق می‌توانستند با کشتی‌های خود به دریای بزرگ دسترسی پیدا کنند و به هدف‌های اقتصادی و نظامی دست یابند.
در سده‌های اخیر:
تا قرن ۱۹ میلادی، تقریبا در تمامی اسناد موجود، این آبراهه در فارسی با نام خلیج فارس یا دریای فارس، در عربی با نام‌های الخلیج الفارسی یا بحرالفارسی یا بحرالعجم، و در زبان‌های اروپایی با نام‌هایی مانند Persian Gulf، Sinus Persicus، Persische Golf، و Golfo di Persia نامیده می‌شده است.
در بازه زمانی کوتاهی در قرن ۱۷ میلادی، در اسناد بریتانیایی از این آبراهه با عنوان خلیج بصره نام برده شده بود که حکایت از اهمیت بصره در تجارت آن دوران داشته است احتمالا از آنجایی که بصره در کنار خلیج فارس واقع نشده، استفاده از این نام پس از مدت کوتاهی متوقف شد.

 

بحر فارس :
بحر فارس نامی است که عرب‌ها در قرون اولیه اسلام بجای دریای پارس بکار می‌بردند و این مفهوم شامل خلیج فارس و دریای عرب نیز می‌شد ولی در قرنهای اخیر تنها به پهنه آبی که شامل تنگه هرمز تا دهانه اروند رود می‌شود و بجای بحر فارس خلیج فارس می‌گفتند تا اینکه از سال ۱۹۵۸ به دنبال یک فراخوان از سوی رهبران قوم پرست در اتحادیه عرب مقرر شد که خلیج فارس را خلیج عربی نامند و اکنون این نام جدید در ۲۲ کشور عربی به کار می‌رود و در بعضی از رسانه‌های غربی نیز این نام جدید بکار گرفته می‌شود. که این امر اعتراض شدید ایرانیان را برانگیخته‌است. ایرانیان بر این باور هستند که نام جدید جعلی و با انگیزه سیاسی و از روی تعصب قومی بکار می‌رود و همچنان نام تاریخی خلیج فارس باید استفاده شود.
تلاش‌های دولت ایران در برابر تغییر نام:
دولت ایران در روز ۱۳ مرداد سال ۱۳۳۷ به دلیل تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربی از سوی عراق و برخی دیگر از کشورهای عربی و انگلیس اعتراض خود را به دولت جدید عراق به رهبری قاسم که با یک کودتای نظامی بر سر کار آمده بود و تمایل به حرکت‌های آزادی خواهانه مصر به رهبری جمال عبدالناصر داشت، اعلام کرد.
همچنین دولت ایران در همان زمان در برابر این نام مجعول واکنش نشان داد و گمرک و پست ایران از قبول محموله‌هایی که به جای خلیج فارس نام خلیج عربی بر روی آن نوشته شده بود، خودداری کرد. ایران همچنین در مجامع و کنفرانس‌های بین‌المللی نیز در صورت به کار بردن این اصطلاح ساختگی از سوی نمایندگان کشورهای عرب واکنش نشان می‌داد. در این زمان بعضی از کشورهای عربی حتی اعتبار هنگفتی از محل درآمدهای کلان نفتی خود در اختیار بعضی از ماموران سیاسی در خارج می‌گذاردند تا با تطمیع مطبوعات خارجی نام مجعول خلیج عربی را به جای خلیج فارس رواج بدهند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 11   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خلیج تا ابد فارس

مقاله خلیج فارس وجزایرسه گانه

اختصاصی از فایل هلپ مقاله خلیج فارس وجزایرسه گانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله خلیج فارس وجزایرسه گانه


مقاله خلیج فارس وجزایرسه گانه

از روزگار یونانیان کهن که پیش از میلاد مسیح آغازگر مطالعه نوین جغرافیا بودند و با استناد به مکتوبات «استرابو» که پدر جغرافى لقب یافته تا پس از اسلام و آثار ابوریحان بیرونى و ابن فقیه هیچگونه تشکیکى در نام خلیج فارس ملاحظه نمى شود و همگان که نام بردن از همه آنان مستلزم نگارش صفحات بسیار است آن را به نام راستین خود خوانده اند. در اعصار بعدى تنها به ذکر یک نمونه اکتفا مى شود که به گواهى جرجى زیدان مورخ نامى عرب در کتاب تاریخ تمدن اسلامى کاربرد عبارت خلیج فارس در میان مورخان و جغرافیدانان از قرن سوم هجرى و پسان تر عمومیت داشته اما طرفه اینکه المنجد معروف ترین دایرة المعارف دنیاى عرب از همان نخستین چاپ خود همیشه از نام خلیج فارس استفاده کرده است. حتى سیاستمداران واقع بین و بدون غرض عرب هم دلیلى براى جعل تاریخ و ابداع اسامى ساختگى نمى دیدند آنچنان که دکتر محمد نوفل معاون دبیر کل اتحادیه عرب در کنفرانس حقوق بشر تهران در سال ۱۹۶۸ در حضور خبرنگاران پیرامون نام خلیج فارس گفت: «من کوشش هایى را که براى تغییر نام خلیج فارس به خلیج عربى صورت مى گیرد تمسخر مى کنم و این کوشش ها را بى نتیجه مى دانم و محکوم مى کنم». در واقع این سرهنگ عبدالکریم قاسم بود که پس از کودتا و قبضه قدرت در عراق به سال ۱۹۵۸ از گرد راه نرسیده رؤیاى رهبرى جهان عرب وسوسه اش کرد و «دشمن تراشى براى تحریک احساسات ناسیونالیستى» را دستمایه مناسبى براى آرزوهاى خود تلقى کرد و هم او بود که براى نخستین بار نام جعلى «خلیج عربى» را بر زبان راند. وى امید داشت توجه و تمرکز اعراب را که تحت تأثیر نفوذ کاریزماتیک جمال عبدالناصر مقابله با اسرائیل دغدغه ذهنى شان شده بود، به سوى خلیج فارس و دشمن تازه اى به نام ایران جلب کند و اینکه عراق به عنوان به اصطلاح خط مقدم جبهه اعراب در برابر آن ایستاده است، قاسم در رسیدن به رؤیاهاى جاه طلبانه اش شکست خورد و بى آنکه فراخوان او از مرزهاى کشورش فراتر رود در کودتایى دیگر به قتل رسید و کودتاگران بدن مثله شده اش را در خیابان هاى بغداد چرخاندند. اما از عبدالناصر بعید بود که در کنار تلاش براى نمایانگر ساختن صداقت خود به عنوان زمامدارى که دشمن اصلى صهیونیست ها است و «پان عربیسم» ابداعى خود را جانمایه جد و جهد براى رهبرى دنیاى عرب قرار داده است نام ساختگى خلیج عربى را سر دهد و فراموش کند که در سرآغاز حرکت خود براى نشستن بر اریکه سمبلیک رهبرى جهان عرب حدود و ثغور جغرافیاى دنیاى عرب را «من المحیط الاطلسى الى الخلیج الفارسى» (از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس) تعریف کرده بود

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 48صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله خلیج فارس وجزایرسه گانه

دانلود مقاله تجزیه و تحلیل عملیات روانی در جنگ دوم خلیج فارس و کاربرد

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله تجزیه و تحلیل عملیات روانی در جنگ دوم خلیج فارس و کاربرد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مقدمه
طراحان نظامی امریکا در توسعه و اجرای یک عملیات مشترک و چند ملیتی (مرکب) برای حمله به عراق نقش محوری داشتند. در این پیروزی، زمان، عاملی تعیین‌کننده و قطعی بود که این فرصت ممکن است در آینده فراهم نشود. عملیات روانی در جنگ دوم خلیج فارس به تمامی عناصر صحنه نبرد پوشش داد، همچنین کاهش مدت زمان این منازعه را سبب شد. اگر چه این عملیات روانی، مطابق با طرح کلی مانور عملیات صورت نگرفت، اما به هر حال، در همه ابعاد، به ویژه در مورد تسلیم شدن گروهی نیروهای عراقی و پیروزی نیروهای ائتلاف مؤثر بود. با این که عملیات روانی در صحنه نبرد مکملی برای عملیات نظامی بود، اما طرح و تأیید این عملیات، از سطوح پایین به بالا صورت گرفت.

 

توصیه
عملیات روانی در جنگ دوم خلیج فارس باید به صورت جامع مورد مطالعه قرار گیرد و در تبیین مفاهیم دکترینی آینده و تشخیص توان بالقوه عملیات روانی به منزله یک عامل تقویت‌کننده نیرو از آن استفاده شود.

 

فرضیه‌ها
جزئیات نقش چند وجهی عملیات روانی در پیروزی جنگ دوم خلیج فارس باید کاملاً بررسی شود تا بتوان از آن برای ایجاد تمهیدات لازم در عملیات آینده بهره گرفت.
1) مبانی تحلیل
الف) زمان به عنوان عامل مؤثر.
ب) ارتباط عملیات روانی با کاهش نیرو: عملیات روانی برای سهولت دستیابی به اهداف، کاهش بالقوه نیرو.
ج) مبانی تحلیل عملیات روانی در جنگ دوم خلیج فارس.
2) بررسی تاریخی عملیات روانی در جنگ خلیج فارس
الف) شکل‌گیری فرماندهی.
ب) شکل‌گیری عملیات.
3) طرح‌ریزی عملیات روانی
الف) توصیف عملیات روانی.
ب) برقراری پیوند بین عملیات روانی و کل مأموریت.
ج) حساسیت‌های منطقه‌ای، ائتلاف.
4) گسترش تبلیغات
الف) اشکال سنتی.
ب) ابتکارات جدید.
5) به کارگیری محصولات عملیات روانی
الف) پخش قبل از جنگ هوایی.
ب) پخش قبل از جنگ زمینی.
ج) بررسی سیستم‌های ارسال.
6) تأثیر و توان بالقوه
الف) نتایج و تفاسیر.
ب) رویکردی به آینده.
نیروهای ائتلاف که سرپرستی آنها را امریکا به عهده داشت، یک نیروی مسلح چند ملیتی تشکیل دادند. این نیرو از توان عملیات تهاجمی برخوردار بود و می‌توانست تمهیدات لجستیکی گسترده‌ای را برای حمایت از عملیات فراهم آورد. از آنجا که نیروهای ائتلاف برای طرح‌ریزی و آماده شدن برای حمله وقت کافی داشتند، توانستند از این فرصت برای رسیدن به مراحل بالای بهره‌وری استفاده کنند. موضوع زمان همراه با سیستم‌های جدید بودجه دفاعی و بازسازی مداوم نیرو، امریکا را بر آن داشت تا در مورد راه‌های نبرد مؤثرتر بیندیشد. برای اجرای مؤثر مأموریت‌های آینده به ویژه در صورت کاهش احتمالی نیرو، عاقلانه این است که نخست، تأثیر عملیات روانی بر تسهیل دستیابی به اهداف خود، در جنگ خلیج فارس مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس آخرین گزارش وزارت دفاع به کنگره با عنوان چگونگی جنگ خلیج فارس عملیات روانی بر شکست اراده مقاومت سربازان عراقی و افزایش ترس این نیروها متمرکز بود. در روز نخست جنگ، 24 فوریه 1991، رئیس ستاد فرماندهی مرکزی امریکا اعلام کرد: ... موفقیت‌های ما فراتر از حد انتظارمان بود. ... از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدم. فرماندهی مرکزی امریکا شاهد بود که از همان روز اول، حمله زمینی از یک تهاجم صرف به عملیات بهره‌برداری تبدیل شد. نقش تکمیل‌کننده عملیات روانی در صحنه نبرد کویت در برابر دشمن موفقیت‌های غیرمنتظره‌ای را برای نیروهای ائتلاف به وجود آورد.
واحدهای عملیات روانی. در طول جنگ دوم خلیج فارس ابتکاراتی را از خود نشان دادند و برای این کار از تجهیزات ارتباطی استاندارد و اختصاصی (تجهیزات چاپ و نشر) استفاده کردند تا به این ترتیب از عملیات نظامی حمایت کنند. در صحنه نبرد، این فعالیت‌های روانی، عملیات نظامی نیروهای ائتلاف را تکمیل کرد و مستقیماً به فروپاشی غیرمنتظره تجهیزات و ارتش جنگی صدام منجر شد. عملیات روانی، در طول جنگ دوم خلیج فارس به شکل آشکار و پنهان صورت می‌گرفت. ترکیب این دو شیوه همانند یک تقویت‌کننده مهم نیرو، به نیروهای ائتلاف این توانایی را داد که با کمترین تلفات جانی شکست خردکننده‌ای را به نیروهای عراقی تحمیل کنند. ماه‌ها قبل از آغاز جنگ دوم خلیج فارس، تلاش‌های زیادی برای تسلط بر نیروهای عراقی صورت گرفته بود. طرح‌ها و ابتکارات عملیات روانی فراتر از تیتر روزنامه‌ها و برنامه‌های خبری با استفاده از اعلامیه‌های تبلیغاتی و حملات رادیویی در حال بمباران قلمرو صدام بود. طرح‌ریزی برای عملیات روانی بلافاصله بعد از حمله عراق به کویت آغاز شد. در اوایل اوت 1990 یک گروه از طراحان عملیات روانی متشکل از افراد نظامی و غیرنظامی از فرماندهی مرکزی امریکا (سنت کام)، فرماندهی عملیات ویژه و گروه چهارم عملیات روانی، در فلوریدا شکل گرفت. این گروه‌ها هسته فرماندهی و کنترل عملیات روانی را به وجود آوردند و در اواخر اوت به عربستان سعودی اعزام شدند. بعداً در ماه سپتامبر، یگان هشتم عملیات روانی نیز به دنبال گروه چهارم به عربستان فرستاده شد، تا به همراه گردان انتشارات عملیات روانی نیروی ویژه هشتم عملیات روانی را تشکیل دهند. منظور از استقرار نیروی ویژه عملیات روانی حمایت از عملیات رزمی در عربستان، کویت و عراق بود.
عملیات روانی در صحنه نبرد از استراتژیکی و تاکتیکی اهداف و شرایط خاصی که از سوی بوش و سایر رهبران ائتلاف در سطح بین‌المللی تدوین شده بود، حمایت می‌کرد. البته به کارگیری این اهداف و شرایط بین‌المللی، تحت تأثیر عملیات نظامی بود. فرماندهی مرکزی، عملیات روانی منسجم و آزموده خود را هم‌سو با عملیات نظامی به اجرا در می‌آورد. عملیات روانی در جنگ دوم خلیج فارس اساساً عملکرد فرماندهی کل نیروهای چند ملیتی، فرماندهی مرکزی و فرمانده کل نیروهای مسلح عربستان، (ژنرال خالد بن سلطان) را منعکس می‌کرد. گروه چهارم عملیات روانی عملکرد این دو فرماندهی و واحدهای تحت فرمان آنها را مورد تجزیه و تحلیل جامع قرار می‌داد و دستورالعمل‌هایی را برای دستیابی به اهداف مأموریت‌های احتمالی که مبتنی بر عملیات روانی بود طرح‌ریزی می‌کرد.
طی مراحل اولیه عملیات سپر صحرا هدف عمده فرماندهی مرکزی دفاع از عربستان بود. استقرار سریع ده‌ها هزار نیروی امریکایی و عرب خارجی در کشوری که تا 600 سال به صورت یک پادشاهی بسته اداره می‌شد، موقعیت شدیداً تنش‌زایی را به وجود آورد. برای کاستن از این تنش، گروه چهارم عملیات روانی سعی می‌کرد امریکا را تنها یکی از اعضای نیروی گسترده ائتلاف نشان دهد. افزون بر این، با ارایه تصویری از اتحاد نیروهای عربی و امریکایی، دولت امریکا در صدد آن بود که به عنوان یک قدرت سلطه‌گر امپریالیستی مسلط بر جهان عرب جلوه نکند. برای این کار طی ماه‌های نخست عملیات سپر صحرا پیام‌های ضبط شده بر روی نوارهای ویدئویی را در ایستگاه‌های تلویزیونی عربستان سعودی و سایر کشورهای منطقه پخش می‌کردند. هدف از پخش این نوارها به نمایش گذاشتن اراده امریکا برای حل و فصل مشکل و جلب حمایت مردم منطقه از اقدامات نیروهای ائتلاف بود. در این نوارهای ویدئویی از گویندگان بین‌المللی و گویندگان برجسته عربی برای ارایه بریده‌هایی از اخبار بین‌المللی استفاده شده بود که از جلسات مختلف سازمان ملل و نشست‌های مختلف سران کشورهای منطقه صحبت می‌کردند. در وهله اول، این نوارها اقتدار نظامی و سیاسی نیروهای ائتلاف را در برابر عراق نشان می‌دادند. به علاوه، این نوارها نه تنها کشورها را به عنوان عضوی از نیروهای ائتلاف نشان می‌داد، بلکه مردم را مطمئن می‌کرد که حضور کشورها در آنجا بر خلاف حضور نیروهای عراقی، برای انجام عملیات‌های متفاوت مفید است. با تغییر سطوح مختلف نیروهای ائتلاف در عربستان صعودی و تغییر مأموریت‌ها با توجه به تغییر موقعیت نظامی و سیاسی، اقدامات حمایتی این نوارها نیز تغییر کرد تا چگونگی نبرد، اتحاد و اقدامات گروگان‌گیری در عربستان، کویت و عراق منعکس شود.
با تنگ‌تر شدن محاصره نیروهای عراقی و تداوم خصومت‌ها، سایر اشکال سنتی تبلیغات نیز به کار گرفته شد. نیروهای ائتلاف نبردهای ویژه متعددی ترتیب دادند که شامل عملیات مواجهه با تک‌تک سربازان عراقی، کادر رسمی، فرماندهی و کنترل و همچنین مردم غیرنظامی عراق بود. عملیاتی که علیه سربازان عراقی سازمان یافته بود به چندین نبرد زمان‌بندی شده تقسیم می‌شد که شامل بخش‌های قبل و بعد از حمله هوایی بود. این نبردهای مستقل که در اوایل سپتامبر به صورت همزمان شروع شد، در فرصت مقتضی و در صورت نیاز به گونه‌های مختلف به اجرا در می‌آمدند.
عملیات روانی در جنگ دوم خلیج فارس با به کارگیری فرآیندهای روان‌شناختی استاندارد و بر اساس دکترین معینی آغاز و با اولین تحلیل‌ها، اهداف نبرد روانی در راستای اهداف نظامی شکل گرفت که آنها با اهداف تعیین شده از سوی سنت کام نیز مطابقت داشتند. آسیب‌پذیری‌های احتمالی مخاطبان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت تا یک روش منظم برای ارسال تبلیغات و پیام‌های عملیات روانی ابداع شود. تعیین اولویت‌ها نیز در همین زمان آغاز شد و گروه چهارم عملیات روانی از این اولویت‌ها به عنوان زیربنای نبرد خود استفاده کرد. اقدامات صورت گرفته در زمینه تجزیه و تحلیل هدف در عملیات روانی که بر مفاهیمی مانند بیهودگی مقاومت، اجتناب‌ناپذیری شکست، تسلیم شدن، فرار و سرپیچی و رهاسازی تجهیزات و سرزنش کردن صدام به خاطر جنگ تأکید داشت، به تدریج افزایش یافت. توجه به راهبردهای سیاست ملی و فرآیند تأثیر عملیات روانی نیز در این دکترین گنجانده شده بود؛ فرآیندی که اساساً تلاش داشت با بررسی تحلیلی، از پذیرش مخاطب و تمایل او به موضوعات موردنظر مطمئن شود. طی دوران استفاده از عملیات روانی، از سپتامبر تا دسامبر 1990، بیشتر اقدامات صورت گرفته بر تحلیل هدف و کنترل صحنه نبرد متمرکز بود و در طرح‌های اولیه، روش‌های ساده و سهل‌الوصول انتشار عملیات روانی مد نظر بود. علاوه بر نوارهای ویدئویی که ذکر شد، موضوع‌ها و تولیدات عملیات روانی بر پایه مخاطب خاص خود به سه روش اصلی منتشر می‌شدند. نخستین و مؤثرترین روش پخش هوایی اعلامیه‌های تبلیغاتی بود. پخش رادیویی و همچنین استفاده از بلندگوهای زمینی و هوایی دو فن دیگر بودند که طی عملیات روانی از آنها استفاده می‌شد.
محصولات عملیات روانی در صحنه نبرد کویت قبل از تأیید برای به کارگیری علیه مخاطب مورد هدف، باید از چندین فیلتر می‌گذشت. این فیلترهای تأیید عبارت بودند از: فرماندهی کل، گروه چهارم عملیات روانی، ستاد مشترک عملیات فرماندهی مرکزی و فرماندهی ارشد عربستان سعودی ژنرال خالد و ژنرال شوارتزکف فرمانده نیروهای امریکایی. اگر چه ژنرال شوارتزکف شخصاً موردی را رد یا قبول نکرد، اما در برخی موارد وی شخصاً درگیر موضوع بود. فرآیند تأیید عملیات روانی از سطوح جزء به کل صورت می‌گرفت. مکانیسم تأیید عملیات روانی برای اطمینان از عدم شکست آن شکل گرفت تا از تأثیرات منفی و مخرب احتمالی یک پیام نامناسب بر مخاطبان عراقی ممانعت کند. اگر متون رادیویی، نوارها، اعلامیه‌ها تبلیغاتی یا هرکدام از محصولات عملیات روانی فاقد معیارهای فرهنگی یا تاکتیکی مناسب تعیین شده از سوی مقامات مسئول بود، پس داده می‌شد تا اصلاح یا نابود شود.
اعلامیه‌های تبلیغاتی به خاطر گذراندن مراحل متعدد تأیید و فاصله بین تیم طراحی، چاپ و رعایت ملاحظات گوناگون دیگر، روش خسته‌کننده بود. طرح اصلی اعلامیه‌های تبلیغاتی در ریاض ریخته می‌شد و سیستم دیجیتالی آن را به گردان انتشارات عملیات روانی ظهران منتقل می‌کرد. اگر چه موضوع اعلامیه‌های تبلیغاتی از همان ماه سپتامبر مطرح می‌شد، اما تا 12 ژانویه که دو نوع متفاوت از اعلامیه‌های تبلیغاتی بر روی شهر کویت پخش شد، به طور رسمی در این باره اقدامی نشده بود. تهیه 1/29 میلیون اعلامیه تبلیغاتی به منظور انتشار در صحنه عملیات کویت، در یک مجتمع مشترک تبلیغاتی در ریاض صورت می‌گرفت. این مجتمع مشترک بر روی اعلامیه‌های تبلیغاتی، متون رادیویی و سایر عناصر عملیات روانی کنترل و نظارت داشت. در این مجتمع، پرسنل مجرب عربستان سعودی و کویت نیز به چشم می‌خوردند که هم در طرح مطالب تبلیغاتی جدید و هم در تصحیح مطالب طرح شده فعالیت داشتند. در طراحی و تهیه اعلامیه‌های تبلیغاتی، بیشترین توجه به نکات یا افعال کلیدی معطوف بود که در تحلیل هدف به عنوان نقطه ضعف دشمن ارزیابی شده بودند. این افعال کلیدی، برای اجرای موفقیت‌آمیز عملیات روانی در چهارچوب مانور عملیات، اساسی به نظر می‌رسیدند. برای نمونه، قبل از آغاز جنگ زمینی، کلمات کلیدی استفاده شده در اعلامیه‌های تبلیغاتی عبارت بودند از: صدام، مرگ، گرسنگی، بمباران، خانواده، از مقاومت دست بکشید، در امان باشد و غیره. بنابراین، استفاده از افعال کلیدی و کارشناسان چند ملیتی برای استفاده مناسب از این افعال و لحاظ کردن موضوعات روان‌شناختی مرتبط با طرح عملیات، همچنین کیفیت بالای چاپ، باعث شد تا عملیات روانی به عنوان وسیله‌ای معتبر و پرکاربرد در صحنه عملیاتی کویت ظاهر شود.
در حالی که بوش و رؤسای سایر کشورهای عضو ائتلاف و رهبران جهانی سعی داشتند حمایت مردم را نسبت به سرنگونی صدام جلب کنند، اعلامیه‌های تبلیغاتی و شبکه‌های رادیویی، عملیات روانی خود را پیش می‌بردند و پیام‌های خود را به نظامیان و مردم غیرنظامی عراق اعلام می‌کردند. عمده‌ترین روش پخش اعلامیه‌های تبلیغاتی به صورت هوایی بود. قبل از عملیات نظامی، این اعلامیه‌ها از طریق هواپیما‌ها سی 130 پخش می‌شدند؛ این اعلامیه‌ها از ارتفاعات مرز جنوبی کویت پخش و با باد به طرف خط مقدم واحدهای عراقی در کویت هدایت می‌شدند. بمبهای ام ـ 129 ای ـ 1 که حاوی اعلامیه‌های تبلیغاتی بودند، به وسیله هواپیماهای بی ـ 52، اف ـ 16 و اف ـ آ ـ 18 در عرصه عملیات رها می‌شدند. بنابراین، با پخش اعلامیه‌ها، هم از عملیات نظامی و هم از عملیات فریب حمایت می‌کردند و تأثیر چشم‌گیری بر تضعیف روحیه عراقی‌ها و اراده آنها به جنگیدن داشتند. همزمانی پخش اعلامیه‌ها با بمباران خطوط مقدم و مواضع عراقی‌ها بسیار مؤثر بود. بعد از پخش اعلامیه‌های هشداردهنده که در آنها از بمباران غریب‌الوقوع واحدها و سایت‌های خاص خبر می‌دادند، حمله موعود حتماً صورت می‌گرفت تا عملیات روانی در میان سربازان عراق معتبر جلوه کند و بر تعداد فراریان و متمردان افزوده شود. بعد از پخش اعلامیه‌های هشدار دهنده در مورد حمله آبی ـ خاکی به وسیله نیروهای امریکایی، این حملات اجرا و به آنها اعتبار داده شد و بدین ترتیب، دست‌کم دو لشکر عراقی به سوی ساحل کشانده شدند. اعلامیه‌های تبلیغاتی از سوی گروه هفتم و هجدهم واحد هوابرد به دفعات چاپ و در مسیر مواضع عراق پخش شد؛ زیرا، فرماندهی مرکزی می‌خواست عراقی‌ها فکر کنند که حمله اصلی شروع شده است. در پی این عمل، حرکت مورد انتظار سربازان عراقی تحت کنترل درآمد تا اعتبار این اعلامیه‌ها تأیید شود. عملیات رادیویی و بلندگویی نیز عملیات نظامی و فریب را کامل می‌کردند. در طول جنگ دوم خلیج فارس، صدها ساعت برنامه رادیویی از طریق ایستگاه‌های رادیویی آشکار و پنهان پخش شد. صدای خلیج و رادیو کویت آزادی نیز از جمله ابتکارات گروه چهار عملیات روانی بود. برای مثال، رادیو کویت آزاد، تنها برای جنبش مقاومت کویت پخش می‌شد و این تشکیلات را به منظور حمایت از جدول زمانی عملیات نیروهای ائتلاف آموزش می‌داد. تهاجم‌های رادیویی برای اجرای عملیات روانی در فضای عراق به دو روش صورت می‌گرفت. روش نخست، از سوی گروه‌های زمینی ویژه اجرا می‌شد که در مرز عربستان و کویت مستقر بودند. این گروه‌ها، دستگاه‌های موج کوتاه ای ـ ام خود را با وسایل نقلیه حمل می‌کردند و هدف آنها، پخش برنامه‌های رادیویی خود نظامیان عراقی مستقر در کویت اشغالی بود. دومین ابتکار گروه چهارم عملیات روانی رادیو صدای خلیج بود که روزانه 18 ساعت بر روی امواج ای ـ ام و اف ـ ام برنامه پخش می‌کرد متون رادیویی این برنامه در ریاض تهیه می‌شد و تأکید آنها بر این بود که صدای خلیج به عنوان یک ایستگاه ویژه عملیات روانی شناخته نشود. به همین دلیل ساختار اصلی این برنامه رادیویی، موسیقی عربی منطقه خلیج بود. پخش فراوان موسیقی برای جلب توجه مخاطبان عراقی و کویتی بود و این موسیقی، تنها با قرائت نوشته‌های اجمالی گویندگان بومی کویت قطع می‌شد.
عدم کارآیی بلندگوها در اوایل عملیات سپر صحرا، ارتش را به تأسیس گروه‌های ذخیره بلندگو در سطح این نیروها مجاب کرد. این گروه‌ها از 6 قسمت مختلف نیروهای مسح گرد هم آمدند و به همراه گروه چهارم عملیات روانی، 66 گروه سه نفره را تشکیل دادند که تجهیزات خود را بر وسایل نقلیه سوار کرده بودند. این گروه‌ها، به تمامی واحدهای زمینی در سطح تیپ پیوستند. وظیفه آنها پخش پیام‌های ویژه ضبط شده بر روی نوار، از طریق بلندگو برای نظامیان عراقی بود. این نوارها، افزون بر پخش صداهای گمراه‌کننده و صداهای ویژه، دستورالعمل‌هایی را برای نظامیان عراق پخش می‌کردند تا آنها را به ترک جنگ متقاعد کنند. بالگردها نیز طی مأموریت‌های محدودی، برای پخش این پیام‌ها از بلندگو استفاده می‌کردند، اما از این ابتکار استقبال چندانی نشد، زیرا صدای حرکت بالگرد با صدای بلندگو تداخل پیدا می‌کرد. یک تیم بلندگو از گروه نهم عملیات روانی به لشکر یکم دریایی 300 نفره تروا ملحق شدند و به مأموریت فریب این واحد کمک چشم‌گیری کردند. نقش آنها در ایجاد هماهنگی لازم برای حرکت لشکر دوم دریایی به منطقه جدید به منظور انجام حمله زمینی بود که در اسناد به دست آمده از سرویس اطلاعاتی عراق کاملاً مشهود است. سه تیپ عراقی، به طور جداگانه از نیروی ویژه تروا به عنوان یک لشکر مکانیزه آماده به حمله یاد کردند.
ملاحظات عملیاتی و تاکتیکی در مورد اهداف عملیات روانی در صحنه نبرد را غالباً طراحان و افسران عالی‌رتبه جمع‌آوری و سازماندهی می‌کردند. یک افسر برجسته عضو مجتمع مشترک ریاض گفت که شکل‌گیری اهداف جزئی عملیات روانی برای حمایت از عملیات نظامی غالباً از پایین به بالا صورت می‌گیرد. این موضوع از دکترین عملیات روانی نیز استنباط می‌شود که می‌گوید اهداف عملیات روانی باید از صحنه نبرد به سطح بالاتر آزموده شود و افسران عملیات مشترک، مسئول هماهنگی بین عملیات روانی و عملیات نظامی هستند. در طول عملیات سپر صحرا و طوفان صحرا، این روند عملاً از سوی افسران عملیات مشترک مورد تأیید قرار گرفت. اگر هماهنگی بین عملیات روانی و عملیات نظامی تهاجمی‌تر و طبق دکترین صحیح‌تری صورت می‌گرفت، احتمالاً نتایج موفقیت‌آمیزتری را در پی داشت. تأمین پیش‌نیازهای عملیات روانی از سوی افسران عملیات مشترک برای دستیابی به اهداف طرح عملیاتی نه تنها تولید مطالب تبلیغاتی را تسهیل می‌کرد، بلکه تأمین حداکثر حمایت قبل از عملیات، حین عملیات و پس از پایان عملیات را تضمین می‌کرد. تأثیر شکل‌های دکترینی و پایه‌ای عملیات روانی که علیه نیروهای نظامی عراق در کویت به کار گرفته شد، عملاً به وسیله نیروها، عملیات و تحولات به وجود آمده تکمیل شد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 15   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تجزیه و تحلیل عملیات روانی در جنگ دوم خلیج فارس و کاربرد