فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اهمیت نفت خلیج فارس از دیدگاه سیاست خارجی آمریکا

اختصاصی از فایل هلپ اهمیت نفت خلیج فارس از دیدگاه سیاست خارجی آمریکا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 70

 

یشگفتار:

منطقه خلیج فارس را نظریه پردازان قدیمی بخاطر وجود انرژی در آن «هارتلند» نامیده اند و تسلط بر آن را فرمانروایی هر کشوری در جهان می دانند. آمریکا هنگامی که سیاست فعالی را در عرصه بین المللی آغاز کرد منطقه خلیج فارس را در سیاست خارجی خود، لحاظ ویژه بخشید و سعی کرد ثبات خاورمیانه را به نفع خود برای هژمونی آمریکا حفظ نماید و هر گونة عوامل مزاحم را سد و اختلال این ثبات گردیده است، سعی کرده است از میان راه بردارد. ایجاد عوامل مختل کننده در مسیر اتحاد شوروی برای جلوگیری از نفوذ آن ، برای این منظور صورت گرفته است سرنگونی دکتر محمد مصدق و جذب مصر به طرف آمریکا در این راستا بوده است و مخالفت با جمهوری اسلامی ایران برای این منظور «ثبات خاورمیانه» برای تضمین منافع حیاتی آمریکا می‎باشد و حمایت از اسرائیل در جهت تأمین این اهداف بلندپروازانه آمریکا می‎باشد. این مجموعه سعی در بررسی این روند دارد. در آخر از آقای دکتر موسوی زاده به خاطر حسن و تدبیر لازم در جهت ارائه مطلوبتر همین تحقیق، هر چند ناقص تشکر کرده و توفیقات آن جناب را از خداوند منان خواستارم%

محمدی

بسمه تعالی

اهمیت نفت خلیج فارس از دیدگاه سیاست خارجی آمریکا 22/1/84

پشت منازعاتی که با زور و قدرت برای کنترل نفت جهان صورت می گیرد آشکار می‌شود که اشتهای سیری ناپذیری برای کنترل انرژی بدنبال صنعتی شدن جهان وجود دارد . ارقام حیرت آور در طی دهة 1960 سقوط افزایش تقاضای جهانی نفت که صدور هفت درصد در سال ثابت مانده بود ، اکنون تقاضای آن به دو برابر افزایش یافته است نشان می دهد میزان تولید نفت از 21 میلیون بشکه در روز در سال 1959 به 41 میلیون بشکه در روز در سال 1969 رسیده است در طی این دوره 100 میلیون بشکه نفت معروف شده است . بر اساس یک برآورد محافظه کارانه اگر میزان نفت %5 فقط افزایش یابد متوسط تولید نفت ، 105 میلیون بشکه در سال 1989 پیش بینی میشود . اما نیاز انبوه جهانی نفت که فقط میزان آن 9/532 میلیون بشکه در سال میرسد تنها بر ادامة حیات در جهان صنعتی کنونی ضروری است . این تنها یک نقش جزئی ازنیاز نفتی کشورهای صنعتی جهان میباشد . که تا اندازه ای کشورهای صنعتی را در وضعیت دشواری از نظر تأمین نفت خام قرار داده است که وجود این وضعیت دشوار در پشت منازعات که برای بدست آوردن نفت خام صورت می گیرد مخفی مانده داست . در سال 1970 نیاز ایالات متحده آمریکا که به نفت 7/43 درصد برآورد می شد که به استثنای نفت ، گاز با 3/32 درصد و زغال سنگ با 20 درصد وهیدروالکتریک با 8/3 درصد و سوخت هسته ای با 6/0 درصد مصرف میشد . در سال 1970 ، متوسط مصرف ایالات متحده ، 8/14 میلیون بشکه در روز بود ؛ این میزان مصرف ، 000ر672 یا 9/4 درصد بیشتر از متوسط مصرف روزانه در سال 1969 بوده مصرف انبوه برای 1970 ، 4/5 بیلیون بشکه برای ایالات متحده آمریکا ثبت شده که بر طبق بررسی مطبوعات نفتی بریتانیا معادل 100/1 گالون تولید برای هر مرد ، زن ، بچه در آمریکا کافی است . پیشتر از این ، این مصرف ناشی از سوخت نفت با 6/14 درصد سوخت به 3/2 میلیون بشکه در روز میرسد سوخت گازوئیل با 7/4 درصد به 8/5 میلیون بشکه در روز میرسد زیر میزان سوخت مصرف امریکا مشخص می‌شود .

1965

1970

1975

1980

نفت

گاز

زغال سنگ

هیدروالکتریک

سوخت هسته‌ای

1/43

9/29

1/23

9/3

-

3/43

3/32

20

8/3

6/0

7/43

1/31

2/17

4/3

6/4

3/43

1/29

7/14

9/2

10

مصرف کل

100

100

100

100

بر حسب ذخایر انرژی موجود آمریکا ، کل تولیدات داخلی آمریکا ،‌در سال 1970 ازهیدروکربنهای مایع به 3/11 میلیون بشکه در روز میرسد که نسبت به سال قبل از آن (1961) بیش از 9/4 درصد مصرف ، به 1/9 میلیون بشکه در روز میرسد . سوخت گازطبیعی و گاز مایع با 8/5 درصد مصرف به 7/1 میلیون بشکه در روز میرسد که کمترین گاز کوره با 1/1 درصد به 5/0 بشکه میرسد و مقدار هیدروکربنهای مایع 02/0 میلیون بشکه در روز میرسید ، مابعدالتفاوت بین تولید فرآورده های نفت و مصرف داخلی با واردات این این فراورده ها جبران میشد با واردات این فراورده ها در سال 1970 د، نفت خام به میزان 3/1 میلیون بشکه در روز و فراورده های آن ، به ½ میلیون بشکه در روز میرسد . واردات نفت خام و فراورده های آن در حدود %22 از کل مصرف نفت خام داخلی آمریکا را تشکیل میداد .اگروقفه بین ذخایر موجود و تقاضا باشد موجب نگرانی مقامات عالیرتبه آمریکا می شود . بر طبق نظر موقتی هویت اندکی توقف در صنعت در نتیجه کمبود ذخایر نفت صورت گیرد ،‌ذخیره دوباره آن هنگامی میسر است که دولت آمریکا به تولید نفت خام خود بصورت کافی اقدام نماید . در سال 1969 ، ایالات متحده ذخایر نفتی خود را به میزان 6/29 میلیون بشکه رساند .

این یک کاهش سریع را به میزان 5/3 درصد به سال 1968 را نشان میدهد که بیشتر ازمیزان کاهش ½ درصدی سال 1968 و 2/0 درصدی سال 1967 میباشد . ذخایر نفت آمریکا فقط 2/8 درصد ذخایر نفتی جهان میباشد که تنها برای 5/9 سال نفت تولید شده در سال 1970 ، کفایت می کند تنها برای 5/9 سال نفت تولید شده در سال 1970 ، کفایت می کند . کاهش تدریجی ذخایر نفت در ایالات متحده ،‌نشان میدهد که تراز ذخایر نفتی آمریکا در سال 1970 ، 29540 میلیون بشکه یا 5/8 درصد نسبت به سال 1969 را کاهش یافته است . حتی اکتشافات انجام شده حتی میزان این کاهش را تا صدور %13 برآ.ورد


دانلود با لینک مستقیم


اهمیت نفت خلیج فارس از دیدگاه سیاست خارجی آمریکا

خلیج فارس 21 ص

اختصاصی از فایل هلپ خلیج فارس 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

خلیج فارس

مقدمه:

خلیج فارس از سمت شمال با ایران، از غرب با کویت و عراق و از جنوب با عربستان، بحرین و امارت متحده عربی همسایه است. وسعت آن 240،000 کیلومتر است و پس از خلیج مکزیکو و خلیج هودسن سومین خلیج بزرگ جهان محسوب می‌شود.

این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط است و جزایر مهم آن عبارت‌اند از: خارک، ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک، کیش، قشم، و لاوان که تمامی آنها به ایران تعلق دارد.

خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهایی چون کویت، عربستان و امارات متحده عربی است. به همین دلیل، منطقه‌ای مهم و استراژیک محسوب می‌شود. بندرهای مهمی در حاشیه خلیج فارس وجود دارد که از آنها می‌توان بندر شارجه، دوبی، ابوظبی و بندر عباس را نام برد.

دریانوردی در خلیج فارس سابقه بسیار طولانی دارد ولی اولین مدارک قطعی در این زمینه به قرن چهارم قبل از میلاد مربوط است.

پس از بسته شدن راه تجارت بین شرق و غرب در دوره عثمانی، پرتغالی‌ها متوجه اهمیت این خلیج شدند، به طوری که سراسر قرن شانزدهم میلادی خلیج فارس را در تصرف خود داشتند. اما پس از آن انگلستان توانست کشورهای رقیب را از آن خارج کند و در آغاز قرن نوزدهم بر آن تسلط یابد. با این حال، در سال‌های بعد نیز کشورهای حاشیه جنوبی آن به تدریج مستقل شدند و انگلستان پایگاه‌های خود را از دست داد.

خلیج فارس در آینه تاریخ

در طول تاریخ، خلیج فارس نه تنها بخشی از خاک ایران محسوب می‌شده و حاکمیت آن در دست ایرانی‌ها بوده است، بلکه به اذعان تمام منابع تاریخی موجود این پهنه آبی با عناوینی نظیر خلیج فارس، خلیج عجم، دریای فارس و یا بحر فارس شناخته شده است.

نام خلیج فارس از جمله نام‌های تاریخی است که از گذشته بسیار دور تاکنون در اسناد، قراردادها و مکاتبات مورد استفاده همه اقوام و ملت‌ های دور و نزدیک آن، از فارس و عرب، ترک و هندی تا اروپاییان قرار داشته است. از این رو خلیج فارس به عنوان مهمترین گذرگاه نفتی جهان با موقعیت تمدنی ایران پیوندی تنگاتنگ داشته و دارد.

با این حال در دهه‌های گذشته برخی از همسایگان در اقدامی که با روح همزیستی مسالمت‌آمیز ملل و فرهنگ‌های منطقه ناسازگار بوده است، به جای استفاده از نام معتبر «خلیج فارس»، نام خلیج عربی یا خلیج را به کار گرفته‌اند و اخیراً نیز علاوه بر کشورهای عربی پاره‌ای از سازمان‌ها، ارگان‌ها، خبرگزاری‌ها یا مجلات و رسانه‌های بین‌المللی به این نامگذاری مجعول روی آورده‌اند.

با توجه به اینکه کوشش‌های ملی‌گرایان افراطی عرب برای تغییر نام «خلیج فارس» به «خلیج عربی» در سطح بین‌المللی از هیچ گونه پایه و اساس علمی برخوردار نیست، کوشش آنها تنها وحدت واقعی جهان اسلام را به مخاطره می‌اندازد. بعضی کشورهای عربی که در تقابل با ایران به سر می‌برند، در قبال نام خلیج فارس به دنبال منافع خود هستند و در این بین وحدت جهان اسلام را نادیده می‌گیرند. این عمل در شرایطی صورت می‌پذیرد که نیروهای فرامنطقه‌ای حضور روز افزون خود را با استفاده از همین گونه تنش‌ها و اختلافات تثبیت می‌کنند.

در این نوشتار ضمن تشریح موقعیت استراتژیکی خلیج فارس، به بررسی تبارشناسانه نام خلیج فارس و چگونگی شکل‌گیری ادعاهای واهی اعراب در استفاده از نام جعلی خلیج یا خلیج عربی خواهیم پرداخت.

جغرافیای طبیعی و راهبردی خلیج فارس

خلیج فارس، شیار هلالی شکلی است که بیش از یک چهارم ذخایر فسیلی جهان را در خودجای داده و از طریق دریای عمان به اقیانوس هند و آب‌های آزاد راه می‌یابد. این خلیج طولی نزدیک به 900 کیلومتر و پهنایی نزدیک به 240 کیلومتر دارد و در کشاله و چین‌خوردگی‌های پست و فرو افتاده جنوب زاگرس پدید آمده است.

خلیج فارس به عنوان شعبه‌ای بزرگ از اقیانوس هند که بر سر راه کلیه خطوط دریائی در مشرق عدن واقع شده است، مانند دالانی است که بین 24 دقیقه 30 درجه عرض شمالی و 48 دقیقه 50 درجه طول شرقی واقع شده است. حدود آن از شمال و شمال خاوری به سواحل ایران، از شرق به دریای عمان، از جنوب و غرب به شبه جزیره عربستان محدود است. رودخانه‌های دجله و فرات و کارون و کرخه که از جبال ارمنستان و ترکیه سرچشمه گرفته‌اند، به انضمام رودخانه‌های جراح، هندیان و رودهای کوچک دیگر به این دریا می‌ریزند.

آبهای خلیج فارس کم عمق و زیر بستر آن دارای منابع نفت و گاز (هیدروکربن) فراوان است. این عمق در دهانه خلیج 70 تا 90 متر است و هر قدر به طرف بالای خلیج می‌رود کمتر می‌شود و به مسافت 90 کیلومتری تا دهانه شط به 30 متر می‌رسد. عمق خلیج فارس در بیشتر موارد از 50 متر تجاوز نمی‌کند و حداکثر عمق آن به حدود صد متر می‌رسد. این امر به سادگی امکان حفاری و استخراج منابع آن را فراهم می‌سازد. در صیدگاه‌های مروارید عمق خلیج فارس کمتر از 36 متر است. مساحت خلیج فارس 97 هزار مایل مربع است و طول آن از سواحل عمان تا رأس دریا در حدود 50 مایل و عرض آن در مناطق گوناگون میان 29 تا 180 مایل است.1

حاشیه خلیج فارس شامل کشورهای ایران، عراق، کویت، بحرین، عربستان، قطر، امارات و عمان می‌شود و در این بین بیشترین ساحل خلیج فارس که قابلیت کشتیرانی نیز دارد، تحت حاکمیت ایران می‌باشد.

خلیج فارس به مثابه یک راه آبی و دریایی از آغاز تاریخ موقعیت برجسته سیاسی داشته است و به نوعی خاستگاه تمدن‌های بزرگ خاور باستان با پیشینه‌ای چند هزار ساله است. از قرن‌ها پیش عیلامی‌ها از بندر بوشهر و جزیره خارک برای سکنا و کشتیرانی و حکمفرمایی بر سواحل خلیج فارس و بازرگانی با هند غربی و دره نیل استفاده می‌کردند.

اکثر مورخان یونانی ـ از جمله هرودوت ـ معتقدند که بابلی‌ها وسائل مورد نیاز خود را که از عربستان و هندوستان تهیه می‌کردند، از طریق خلیج فارس حمل می‌نمودند. به لحاظ موقعیت سوق‌الجیشی نیز بابل در حوالی خلیج فارس در کنار دجله و فرات قرار گرفته بود و سه دریای فارس، هند و اسود را به هم مرتبط می‌ساخت. همچنین هرودوت و استرابون تأکید می‌کنند که در این نواحی مراکز مهم تجارتی وجود داشته است. 2

هم اکنون نیز خلیج فارس مهم‌ترین آبراه بین‌المللی جهان است که بیش از 50 درصد انرژی جهان در آن نهفته است . 3 خلیج‌فارس و کشورهای ریز و درشت پیرامون آن (ایران، عراق، کویت، عربستان سعودی، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و عمان) نزدیک به 10 درصد ازگستره 44


دانلود با لینک مستقیم


خلیج فارس 21 ص

تحقیق درباره ایران و خلیج فارس

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره ایران و خلیج فارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

ایران و منطقه خلیج فارس:

سناریوهایی برای مقابله با تحریم(

عباس ملکی

پرونده هسته ای ایران همچنان مفتوح است و کشورهای موسوم به پنج بعلاوه یک در حال مذاکره برای برداشتن قدم های بعدی در جهت واداشتن ایران به دست کشیدن از چرخه سوخت هسته ای هستند. علیرغم آنکه شواهد همگی دال بر آن است که میزان غنی سازی اورانیوم در تاسیسات نطنز بیشتر از 4 درصد نیست، اما تلاش برای نشان دادن ایران بعنوان کشوری که تهدید عمده برای کشورهای اروپایی و آمریکایی و بلکه تمام جهان است، از سوی مقامات آمریکایی، اسرائیلی و اروپایی و به تبع آن ها از سوی رسانه های بانفوذ ادامه دارد.

این چنین است که دو مسیر پا به پای یکدیگر در برابر توسعه ایران در حال پیشروی است. ابتدا تحریم های اشاره شده در قطعنامه های صادره از شورای امنیت ملل متحد بخصوص قطعنامه های 1737 و 1747، و دیگری تلاش آمریکا برای مهار ایران و تحریم های فرامرزی این کشور بخصوص در بخش های مالی و بانکی و همچنین در صنعت نفت و گاز و بخش های پژوهشی کشور است.

گرچه امیدواری برای پایان یافتن منازعه هسته ایران و غرب و رسیدن به یک راه حل بهینه مبتنی بر حفظ استقلال و حقوق ایران و همچنین رفع نگرانی کشورهای دیگر باقی است، اما به نظر می رسد که بحث در مورد تدوین استراتژی های اقتضایی و بررسی راه های مواجهه با تحریم ها و تضییقات تحمیلی از نوع بین المللی و در برابر فشارهای آمریکا ضروری باشد.

نویسنده معتقد است که اعمال تحریم علیه ایران و همچنین ایجاد فشار سیاسی و یا نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران اگر بخواهد تشدید گردد، این کار از طریق خلیج فارس محتمل تر است و مشخصات ژئوپلتیکی این منطقه و دسترسی طرف مقابل به این آبراه و کشورهای همسایه بستر مناسب برای این گونه امور را فراهم می سازد. از طرف دیگر نیز مزیت های ملی ایران در این منطقه متعدد و فرصت های فراروی کشور در مقابله با تحریم های موصوف از هر منطقه دیگر متصل به مرزهای ایران بیشتر است. در این مقاله من به دو موضوع خواهم پرداخت:

رفتار آمریکا در قبال ایران بر چه پایه هایی استوار است؟

چه راهکارهایی ایران را می تواند بر بقای خود مطمئن تر سازد؟

رفتار آمریکا در قبال ایران

ایالات متحده آمریکا از ابتدای پیدایش نفت در خاورمیانه در روابط خود با ایران دارای حساسیت ویژه و منحصر بفرد بوده است. این حساسیت گاه بصورت نزدیکی فوق العاده دو کشور خود را نشان داده است، مانند اظهار آمادگی مشارکت شرکت آمریکایی نفتی سینکلر در توسعه میادین نفتی ایران در کناره دریای خزر در 1300 شمسی با پیشنهاد توافقی مبتنی بر اختصاص 50 درصد سود آن به ایران در زمانیکه حداکثر سودی که شرکت مختلط نفت ایران و انگلیس به ایران می داد 15 درصد بود. یا مانند همکاری های ایران و آمریکا در پس از اشغال این کشور در 1320 در قالب کمک های اصل چهار و بخشی از طرح مارشال. یا مانند همکاری های سیاسی، امنیتی و نظامی دو کشور در پس از کودتای 28 مرداد 1332 در قالب تشکیل ساواک، ایجاد پیمان بغداد و سنتو، و قرارداد همکاری های نظامی مابین دوکشور در 1339، یا برنامه توسعه ایران در چارچوب یک مدل آمریکایی از بهمن 1341 و سرمایه گذاری های کلان آمریکا در ایران از 1349.

اگر آمریکا و ایران در همکاری با یکدیگر گوی سبقت از دیگران ربوده اند، در دشمنی نیز شدت و حدت ویژه ای داشته اند. تلاش انگلیس برای مبارزه با نهضت ملی شدن نهضت نفت ایران آنگاه به نتیجه رسید که دولت برخاسته از حزب دمکرات در واشنگتن جای خود را به دولت جمهوریخواه تندرو آیزنهاور داد و آنگاه برنامه سرنگونی دولت دکتر مصدق به ثمر رسید. یا شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس توسط ناو وینسنس در 12 تیر 1367 که بروز نوعی دشمنی با ایران در حال جنگ با عراق بود که ایران باید پیام آن را درک می کرد. استراتژی بلندمدت آمریکا در برابر ایران اگر اضمحلال و براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران نباشد، حداقل مهار و کنترل آن که در منطقه خود قدرت اول نباشد است. در این زمینه مباحث متعددی مطرح است، اما ساده ترین آن به این موضوع باز می گردد که منطقه ایران کدام است؟ ایران وابسته به منطقه خاورمیانه، خلیج فارس، آسیای جنوب غربی، آسیای غربی، قفقاز، دریای خزر و آسیای مرکزی است و بخوبی پیداست که کشوری که مقسوم علیه مشترک این مناطق باشد، بالقوه تا چه انداز می تواند تاثیر گذار و پرنفوذ باشد. به یاد دارم که زمانی در 1999 در یکی از همایش های مربوط به دریای خزر از نماینده آمریکا در امور دریای خزر که با حرارت هرگونه منافع برای ایران در خزر را نفی نموده و شرکت های نفت و گاز بین المللی را از همکاری با ایران در دریای خزر و قفقاز برحذر می داشت پرسیدم که فرض کن که در آینده روابط تهران و واشنگتن به حالت عادی درآید و دو کشور دارای نمایندگی سیاسی در پایتخت دیگری باشند، آنگاه چگونه می خواهید با این مخالفت شدید فعلی منافع ایران در خزر را به رسمیت بشناسید و به شرکت های بالادستی توصیه نمائید تا در بخش های ایرانی خزر سرمایه گذاری نمایند؟ او در پاسخ گفت که ایالات متحده در مورد ایران و نقش منطقه ای این کشور وقت زیادی صرف نموده و استراتژی ها، سیاست ها و راهبردهای عملیاتی خود را طراحی نموده است. بنظر آمریکا، ایران همانند غولی است که یک پای آن در خلیج فارس و پای دیگر آن در دریای خزر است. آمریکا در مورد نفوذ ایران در خلیج فارس بسختی قادر است که آن را مهار نماید، اما در خزر این کار با توجه به ابتدایی بودن روابط بین کشورها و سرمایه گذاری های خارجی امکان پذیرتر است.

در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران و پیدایش جمهوری اسلامی بنظر می رسد که در حال حاضر در منحنی سینوسی روابط ایران و آمریکا ما در نزدیکی پائین ترین و یا خصمانه ترین نقطه هستیم. در چنین حالتی ایالات متحده آمریکا برای مدیریت روابط خود با ایران به مجموعه ای از چشم انداز، ماموریت، راهبردها، سیاست ها و برنامه های عملیاتی رسیده است. این مجموعه دارای روابط سیستمیک با یکدیگر است، اگر چه بظاهر اجزای آن در تباین با یکدیگرند. در عین حال که پیاده نمودن برنامه های فوق، مسئولیت همه نهادهای اداری و نظامی سیستم سیاسی آمریکاست اما برای آنکه بصورت روزانه این کار پی گیری شود، افرادی در سطح عالی مدیریت در بخش های سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی آمریکا مسئولیت روزانه اجرای سیاست های فوق را علیه ایران به عهده دارند. نیکلاس برنز، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور سیاسی و همچنین استوارت لوی دستیار وزیر خزانه داری آمریکا بخش های سیاسی و اقتصادی راهبردهای آمریکا علیه ایران را پی گیری می نمایند.

بنظر من این مجموعه دارای راهبردهای زیر است:

1-ایجاد اجماع جهانی علیه ایران:

این کار از طریق فعالیت های دیپلماتیک در شورای حکام آژانس بین الملی انرژی هسته ای، شورای امنیت ملل متحد و همچنین جریان هایی نظیر اجلاس سران گروه 8، اتحادیه اروپا و اجلاس کشورهای اروپایی و آسیایی انجام می شود. سران هشت کشور بزرگ صنعتی جهان در پایان نشست خود در آلمان به ایران هشدار دادند که اگر همچنان از اجرای خواست شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد محدود کردن فعالیت اتمی خود سرپیچی کند، از اتخاذ اقدامات سختگیرانه تری علیه این کشور حمایت خواهند کرد. در بیانیه پایانی نشست سران از ایران خواسته شده تا با اجرای قطعنامه شورای امنیت، کلیه فعالیتهای مرتبط با غنی سازی اورانیوم را متوقف کند و بدین ترتیب این امکان را فراهم آورد تا مذاکراتی برای حل اختلافی که بر سر فعالیت اتمی ایران وجود دارد آغاز شود. در بیانیه سران این کشورها آمده که اگر جامعه جهانی اطمینان حاصل کند که برنامه اتمی ایران تنها در جهت اهداف صلحجویانه است، فصل کاملاً تازه ای در روابط با ایران در زمینه هسته ای و دیگر زمینه ها گشوده خواهد شد. اما ایران به عنوان عضو آژانس بین المللی انرژی اتمی و با استناد به پیمان بین المللی منع گسترش جنگ افزارهای اتمی، غنی سازی اورانیوم را حق خود می داند و اعلام کرده که غنی سازی اورانیوم را تنها به منظور دستیابی به فناوری تولید سوخت مورد نیاز نیروگاههای اتمی انجام می دهد و به هیچ وجه حاضر به دست برداشتن از این حق نیست. این گمان مطرح شده بود که دولتهای اروپایی پیشرفتی را که ایران تاکنون در غنی سازی اورانیوم کرده است بپذیرند و تنها با این شرط که ایران بیش از این به گسترش فعالیت خود در غنی سازی اورانیوم ادامه ندهد مذاکره با این کشور را از سرگیرند.

واقعیت آن است که اکنون در اکثر مجامع بین المللی نوعی اجماع علیه ایران و منافع آن وجود دارد، هرچند که انگیزه های چنین اقدامی می تواند متفاوت از جمله فعالیت هسته ای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ایران و خلیج فارس

پاورپوینت قدرت ملی و منطقه ای خلیج فارس

اختصاصی از فایل هلپ پاورپوینت قدرت ملی و منطقه ای خلیج فارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت قدرت ملی و منطقه ای خلیج فارس


پاورپوینت قدرت ملی و منطقه ای خلیج فارس

پاروپوینت قدرت ملی و منطقه ای خلیج فارس با 47 اسلاید قابل ویرایش ارائه شده است 

پاورپوینت قدرت ملی و منطقه ای خلیج فارس با موضوعات زیر:

عوامل موثر در قدرت ملی

قدرت ناشی از ساختار ملی موقع جغرافیای

 ناهمواری 

یک ناحیه سیاسی در قلب جهان اسلام 

خلیج فارس کهن تر از تاریخ 

زمین شناسی خلیج فارس 

خلاصه درس پانزدهم جغرافیای سوم  علوم انسانی می باشد.

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت قدرت ملی و منطقه ای خلیج فارس

ایران و خلیج فارس

اختصاصی از فایل هلپ ایران و خلیج فارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 47

 

ایران و منطقه خلیج فارس:

سناریوهایی برای مقابله با تحریم(

عباس ملکی

پرونده هسته ای ایران همچنان مفتوح است و کشورهای موسوم به پنج بعلاوه یک در حال مذاکره برای برداشتن قدم های بعدی در جهت واداشتن ایران به دست کشیدن از چرخه سوخت هسته ای هستند. علیرغم آنکه شواهد همگی دال بر آن است که میزان غنی سازی اورانیوم در تاسیسات نطنز بیشتر از 4 درصد نیست، اما تلاش برای نشان دادن ایران بعنوان کشوری که تهدید عمده برای کشورهای اروپایی و آمریکایی و بلکه تمام جهان است، از سوی مقامات آمریکایی، اسرائیلی و اروپایی و به تبع آن ها از سوی رسانه های بانفوذ ادامه دارد.

این چنین است که دو مسیر پا به پای یکدیگر در برابر توسعه ایران در حال پیشروی است. ابتدا تحریم های اشاره شده در قطعنامه های صادره از شورای امنیت ملل متحد بخصوص قطعنامه های 1737 و 1747، و دیگری تلاش آمریکا برای مهار ایران و تحریم های فرامرزی این کشور بخصوص در بخش های مالی و بانکی و همچنین در صنعت نفت و گاز و بخش های پژوهشی کشور است.

گرچه امیدواری برای پایان یافتن منازعه هسته ایران و غرب و رسیدن به یک راه حل بهینه مبتنی بر حفظ استقلال و حقوق ایران و همچنین رفع نگرانی کشورهای دیگر باقی است، اما به نظر می رسد که بحث در مورد تدوین استراتژی های اقتضایی و بررسی راه های مواجهه با تحریم ها و تضییقات تحمیلی از نوع بین المللی و در برابر فشارهای آمریکا ضروری باشد.

نویسنده معتقد است که اعمال تحریم علیه ایران و همچنین ایجاد فشار سیاسی و یا نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران اگر بخواهد تشدید گردد، این کار از طریق خلیج فارس محتمل تر است و مشخصات ژئوپلتیکی این منطقه و دسترسی طرف مقابل به این آبراه و کشورهای همسایه بستر مناسب برای این گونه امور را فراهم می سازد. از طرف دیگر نیز مزیت های ملی ایران در این منطقه متعدد و فرصت های فراروی کشور در مقابله با تحریم های موصوف از هر منطقه دیگر متصل به مرزهای ایران بیشتر است. در این مقاله من به دو موضوع خواهم پرداخت:

رفتار آمریکا در قبال ایران بر چه پایه هایی استوار است؟

چه راهکارهایی ایران را می تواند بر بقای خود مطمئن تر سازد؟

رفتار آمریکا در قبال ایران

ایالات متحده آمریکا از ابتدای پیدایش نفت در خاورمیانه در روابط خود با ایران دارای حساسیت ویژه و منحصر بفرد بوده است. این حساسیت گاه بصورت نزدیکی فوق العاده دو کشور خود را نشان داده است، مانند اظهار آمادگی مشارکت شرکت آمریکایی نفتی سینکلر در توسعه میادین نفتی ایران در کناره دریای خزر در 1300 شمسی با پیشنهاد توافقی مبتنی بر اختصاص 50 درصد سود آن به ایران در زمانیکه حداکثر سودی که شرکت مختلط نفت ایران و انگلیس به ایران می داد 15 درصد بود. یا مانند همکاری های ایران و آمریکا در پس از اشغال این کشور در 1320 در قالب کمک های اصل چهار و بخشی از طرح مارشال. یا مانند همکاری های سیاسی، امنیتی و نظامی دو کشور در پس از کودتای 28 مرداد 1332 در قالب تشکیل ساواک، ایجاد پیمان بغداد و سنتو، و قرارداد همکاری های نظامی مابین دوکشور در 1339، یا برنامه توسعه ایران در چارچوب یک مدل آمریکایی از بهمن 1341 و سرمایه گذاری های کلان آمریکا در ایران از 1349.

اگر آمریکا و ایران در همکاری با یکدیگر گوی سبقت از دیگران ربوده اند، در دشمنی نیز شدت و حدت ویژه ای داشته اند. تلاش انگلیس برای مبارزه با نهضت ملی شدن نهضت نفت ایران آنگاه به نتیجه رسید که دولت برخاسته از حزب دمکرات در واشنگتن جای خود را به دولت جمهوریخواه تندرو آیزنهاور داد و آنگاه برنامه سرنگونی دولت دکتر مصدق به ثمر رسید. یا شلیک موشک به هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس توسط ناو وینسنس در 12 تیر 1367 که بروز نوعی دشمنی با ایران در حال جنگ با عراق بود که ایران باید پیام آن را درک می کرد. استراتژی بلندمدت آمریکا در برابر ایران اگر اضمحلال و براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران نباشد، حداقل مهار و کنترل آن که در منطقه خود قدرت اول نباشد است. در این زمینه مباحث متعددی مطرح است، اما ساده ترین آن به این موضوع باز می گردد که منطقه ایران کدام است؟ ایران وابسته به منطقه خاورمیانه، خلیج فارس، آسیای جنوب غربی، آسیای غربی، قفقاز، دریای خزر و آسیای مرکزی است و بخوبی پیداست که کشوری که مقسوم علیه مشترک این مناطق باشد، بالقوه تا چه انداز می تواند تاثیر گذار و پرنفوذ باشد. به یاد دارم که زمانی در 1999 در یکی از همایش های مربوط به دریای خزر از نماینده آمریکا در امور دریای خزر که با حرارت هرگونه منافع برای ایران در خزر را نفی نموده و شرکت های نفت و گاز بین المللی را از همکاری با ایران در دریای خزر و قفقاز برحذر می داشت پرسیدم که فرض کن که در آینده روابط تهران و واشنگتن به حالت عادی درآید و دو کشور دارای نمایندگی سیاسی در پایتخت دیگری باشند، آنگاه چگونه می خواهید با این مخالفت شدید فعلی منافع ایران در خزر را به رسمیت بشناسید و به شرکت های بالادستی توصیه نمائید تا در بخش های ایرانی خزر سرمایه گذاری نمایند؟ او در پاسخ گفت که ایالات متحده در مورد ایران و نقش منطقه ای این کشور وقت زیادی صرف نموده و استراتژی ها، سیاست ها و راهبردهای عملیاتی خود را طراحی نموده است. بنظر آمریکا، ایران همانند غولی است که یک پای آن در خلیج فارس و پای دیگر آن در دریای خزر است. آمریکا در مورد نفوذ ایران در خلیج فارس بسختی قادر است که آن را مهار نماید، اما در خزر این کار با توجه به ابتدایی بودن روابط بین کشورها و سرمایه گذاری های خارجی امکان پذیرتر است.

در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران و پیدایش جمهوری اسلامی بنظر می رسد که در حال حاضر در منحنی سینوسی روابط ایران و آمریکا ما در نزدیکی پائین ترین و یا خصمانه ترین نقطه هستیم. در چنین حالتی ایالات متحده آمریکا برای مدیریت روابط خود با ایران به مجموعه ای از چشم انداز، ماموریت، راهبردها، سیاست ها و برنامه های عملیاتی رسیده است. این مجموعه دارای روابط سیستمیک با یکدیگر است، اگر چه بظاهر اجزای آن در تباین با یکدیگرند. در عین حال که پیاده نمودن برنامه های فوق، مسئولیت همه نهادهای اداری و نظامی سیستم سیاسی آمریکاست اما برای آنکه بصورت روزانه این کار پی گیری شود، افرادی در سطح عالی مدیریت در بخش های سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی آمریکا مسئولیت روزانه اجرای سیاست های فوق را علیه ایران به عهده دارند. نیکلاس برنز، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا در امور سیاسی و همچنین استوارت لوی دستیار وزیر خزانه داری آمریکا بخش های سیاسی و اقتصادی راهبردهای آمریکا علیه ایران را پی گیری می نمایند.

بنظر من این مجموعه دارای راهبردهای زیر است:


دانلود با لینک مستقیم


ایران و خلیج فارس