فرمت فایل: ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ )
حجم فایل: (در قسمت پایین صفحه درج شده )
تعداد صفحات فایل: 35 + 18
کد محصول : 001Shop
قسمتی از محتوای متن
آیا اخلاق جنسی قدیم را باید حفظ کرد ویا باید آنرا در هم ریخت و اخلاق نوین جایگزین آن ساخت . ویل دورانت ، با اینکه ریشه اخلاق را نه طبیعت ، بلکه پیش آمدهائی که احیانا تلخ و ناگوار و ظالمانه بوده است میداند ! مدعی است که این اخلاق
هر چند معایبی دارد اما چون مظهر انتخاب اصلح در مسیر تکامل است بهتر این است حفظ شود . وی درباره احترام بکارت و مسئله حیا و احساس شرم میگوید : " عادات
و سنن قدیمی اجتماع ، نماینده انتخاب طبیعی است که انسان در طی قرون
متوالی پس از گذشتن از اشتباهات بیشمار کرده ، و به همین جهت باید
گفت با وجود آنکه احترام بکارت و احساس شرم ، از امور نسبی هستند و با
وضع ازدواج از راه خریداری زن ارتباط دارند و سبب بیماریهای عصبی میشوند
، پارهای فوائد اجتماعی دارند و برای مساعدت در بقای جنسی یکی از عوامل
بشمار میروند . فروید و اتباع وی عقیده دیگری دارند ، مدعی هستند که اخلاق کهن را در امور جنسی باید واژگون کرد و اخلاق جدیدیرا جایگزین آن نمود . به عقیده فروید و اتباع وی ، اخلاق جنسی کهن بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و آنچه ناراحتی بر سر بشر آمده است از ممنوعیتها و محرومیتها و ترسها و وحشتهای ناشی از این ممنوعیتها که در ضمیر باطن بشر جایگزین گشته آمده است . برتراند راسل نیز در اخلاق نوینی که پیشنهاد میکند همین مطلب را اساس قرار میدهد .
او به عقیده خود در زمینه اخلاق جنسی از منطقی دفاع میکند که در آن احساساتی از قبیل احساس شرم ، احساس عفاف و تقوا ، غیرت ( حسادت از نظر او ) و هیچ گونه احساس دیگری از این گونه که وی و امثال او آنها را " تابو " میخوانند وجود نداشته باشد . معانی و مفاهیمی از قبیل : زشتی ، بدی ، رسوائی در آن راه نیابد ، فقط
متکی به عقل و تفکر بوده باشد ، محدودیت جنسی را فقط آنقدر میپذیرد که در مورد ممنوعیتهای غذائی قابل پذیرش است . وی در کتاب " جهانی که من میشناسم " در فصل مربوط به اخلاق تابو در پاسخ پرسشی که از وی میشود به اینکه : " آیا هیچ گونه پند و اندرزی برای کسانی که بخواهند درباره امور جنسی خط مشی درست و عاقلانهای در پیش گیرند دارید ؟ " میگوید : " . . . بالاخره لازم است که مسئله اخلاق جنسی را هم مانند سایر مسائل مورد بررسی قرار دهیم . اگر از انجام عملی زیانی متوجه دیگران نشود دلیلی نداریم که ارتکاب آنرا محکوم کنیم . . . " اشکال در پاسخ پرسش دیگر به اینکه : " بنا به عقیده شما باید هتک عصمت را محکوم ساخت ولی شما اعمال منافی عفت معمولی را چنانچه خسارتی بار نیاورد محکوم نمیکنید ؟ " میگوید : " بله همین طور است ، ازاله عصمت ( بکارت ) یک تجاوز جسمی در میان افراد است ، اما اگر با مسائل اعمال منافی عفت مواجه شدیم آنوقت باید موقعیت را در نظر گرفت و ملاحظه کرد در چنین موقعیت حساس دلائلی برای ابراز مخالفت وجود دارد یا نه ؟ " ما فعلا وارد این بحث نمیشویم که آیا احساساتی از قبیل حیا و غیره که امروز اخلاق جنسی نامیده میشوند ریشه فطری و طبیعی دارد یا ندارد ، زیرا
این بحث دامنه درازی دارد همین قدر میگوئیم این توهم پیش نیاید که واقعا علوم به آنجا رسیده که ریشه این مسائل را به دست آورده است آنچه در این زمینهها گفته شده جز یک عده فرضها ، و تخمینها نیست ، و خود فرض کنندهها به هیچ وجهوحدت نظر ندارند . مثلا فروید منشأ پیدایش احساس حیا را چیزی میداند ، راسل چیز دیگر ، ویل دورانت چیز دیگر ، که ما برای پرهیز از اطاله از ذکر آنها خودداری میکنیم علت اصلی تمایل این افراد به غیر طبیعی بودن این احساسات عدم موفقیت برای توجیه صحیح این احساسات است . ما فرض میکنیم این احساسات هیچ گونه وسیله طبیعی ندارد ، و میخواهیم مانند هر امر قراردادی دیگر بر مبنای مصالح فرد و اجتماع و سعادت بشریت برای اینها تصمیم بگیریم ، ببینیم منطق و تعقل به ما چه میگوید ؟ آیا منطق و تعقل ایجاب میکند برای باز یافتن کامل سلامت روان و برای رسیدن اجتماع به حد اکثر مسرت و سعادت تمام قیود و حدود و ممنوعیتهای
اجتماعی را بشکنیم یا خیر ؟
+
اخلاق جنسی ازدیدگاه غرب
علاقه جنسی یا گناه ذاتی
برای ما مسلمانان که علاقه دو همسر را بیکدیگر یکی از نشانههای بارز وجود خداوند میدانیم ( 1 ) و نکاح را " سنت " و تجرد را یکنوع " شر " حساب میکنیم هنگامیکه میخوانیم یا میشنویم بعضی از آئینها علاقه جنسی را ذاتا پلید ، و آمیزش جنسی را ( ولو با همسر شرعی و قانونی ) موجب تباهی و سقوط میدانند دچار تعجب میشویم
عجبتر آنکه میگویند : دنیای قدیم عموما گرفتار این وهم بوده است
برتراند راسل فیلسوف اجتماعی مشهور معاصر میگوید : " عوامل و عقاید مخالف جنسیت در اعصار خیلی قدیم وجود داشته و بخصوص در هر جا که مسیحیت و دین بودا پیروز شد عقیده مزبور نیز تفوق یافت و سر تارک مثالهائی از این فکر عجیب مبنی بر اینکه چیز ناپاک و تباهی در روابط جنسی وجود دارد ذکر مینماید
در آن نقاط دنیا نیز که دور از تأثیر مذهب بودا و مسیح بوده است ادیان و راهبانی بودهاند که طرفداری از تجرد میکردهاند ، مانند " اسنیتها " در میان یهودیان و بدین طریق یک نهضت عمومی ریاضت در دنیای قدیم ایجاد شد . در یونان و روم متمدن نیز طریقه کلبیون جای طریقه اپیکور را گرفت . افلاطونیان نو نیز باندازه کلبیون ریاضت طلب بودهانداز ایران ، این عقیده ( دکترین ) بسمت باختر پخش شد که ماده عین تباهی است و به همراه آن این اعتقاد به وجود آمد که هر گونه رابطه جنسی ناپاک است و این عقیده با جزئی اصلاح ، اعتقاد کلیسای مسیحیت محسوب گردید "
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.
تحقیق درباره اخلاق جنسی از دیدگاه غرب