لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
آینده و چگونگی آن همیشه یکی از دغدغه های بشر بوده است. کمبود منابع طبیعی و نامحدود بودن نیازهای انسانی موجب شده تا آدمیان با برنامه ریزی و مطالعه علمی آینده، فردای بهتری را برای خود ترسیم کنند.مبتنی بر همین نیاز، (آینده شناسی) به عنوان یک رشته علمی و ابزاری مفید برای کمک به رشد و توسعه جوامع انسانی مطرح شده و مطالعات و پروژه های متعددی در این زمینه صورت گرفت.در این میان (پروژه هزاره) به عنوان پروژه دائمی مطالعه آینده، در سازمان ملل متحد تدوین و تعریف شده است که از سال 1977 تا کنون با تهیه گزارش های سالانه، اطلاعات مفیدی در اختیار پژوهشگران و برنامه ریزان قرار می دهد. گزارشات مذکور توسط مرکز تکنولوژی نیرو (متن) به فارسی ترجمه و منتشر شده است. بر اساس مطالعات و تحقیقات انجام شده در این چارچوب، مشخص شد که نگرانی ها و دغدغه ها ی بیشتری در آینده، نه مسائل فوق العاده و ماواری طبیعی بلکه مسائلی به ظاهر پیش پا افتاده و ساده مثل آب، مواد خام، بهداشت و همه آن نیازهای اساسی است که جهان جدید بر آن بنا شده است، بنابراین مشکل یک منطقه، محدود به آن مکان نمی شود بلکه مساله فرامنطقه ای است که نیازمند راه حل های فرامنطقه ای و عام است.بالطبع این یک جلوه از جهانی شدن را نیز نشان می دهد. در مطالعاتی که پروژه هزاره انجام داده است، تعداد چالش هایی که پیش روی جامعه بشری قرار می گیرد، شناسایی شده که 15 مورد زیر سالانه به روز می شود.1- توسعه پایدار2- آب3- جمعیت و منابع4- مردم سالاری5- دیدگاه های بلند مدت جهانی6- جهانی شده و فناوری اطلاعات7- فاصله فقیر و غنی8- بهداشت9- ظرفیت برای تصمیم گیری10- صلح و جنگ11- زنان 12- تبهکاری13- انرژی14- علم و فناوری15- اخلاقیات جهانی شناخت چالش های جهانی، شناخت مسائل محلی خودمان است، زیرا این دو آن چنان به هم آمیخته اند که از نظر عملی تفکیک پذیر نیستند. در واقع چالش های جهانی دارای معادل های محلی و منطقه ای هستند و اصولا مهمترین جالش ها، امری ذاتا فرا ملیتی و دارای راه حل های فراسازمانی هستند و یک دولت و یا سازمان خاص به تنهایی نمی تواند به حل آنها مبادرت ورزد و مستلزم توافق ها و همکاری های بین المللی هستند. به هر حال ما در این مقاله می کوشیم به طور اختصار به این چالش ها بپردازیم، این کار حداقل می تواند ما را در شناخت مسائلمان یاری کند. توسعه پایدار توسعه پایدار ممکن است بزرگترین تهدید پس از جنگ هسته ای برای آینده بشریت باشد.جهان از تعامل ناخوشایندی بین جمعیت و رشد اقتصادی از یک سو و کیفیت محیط زیست از سوی دیگر به صورت فزاینده ای آگاهی می یابد. لذا بیشتر رهبران سیاسی و روشنفکران جهانی، توسعه پایدار را به عنوان مهمترین هدف برای اتحاد بشریت و ساختارهای اجتماعی آن می شناسد. یکی از پایه های اصلی و اولیه توسعه پایدار، رشد و توسعه اقتصادی است. این عامل به همراه نوآوری فن آورانه، مؤثرترین عامل تغییر طی 200 سال گذشته بوده است. امروزه به ویژه در آینده، توسعه پایدار با حفظ کنترل محیط زیست، نسبتی قدرتمند دارد لذا رشد کشاورزی و متناسب با محیط باید مورد توجه قرار گیرد به طوری که مصرف زیاد آب، انرژی و منابع دیگر کاهش یابد. باید برای رسیدن به توسعه پایدار در آینده با آب و هوای تمیز و محیط زیست سالم، قوانین زیست محیطی فراملی را با توجهی ویژه تدوین کرد.توسعه پایدار علاوه بر سیاست های جهانی باید به نیازهای منطقه ای نیز بپردازد مثلا در آفریقا توسعه پایدار مستلزم از بین بردن فقر زیاد و ایدز است و یا در آمریکای لاتین نابودی دلالان مواد مخدر است. اگر 10 درصد جمعیت دنیا در کشورهای صنعتی به مصرف 90 درصدمنابع جهانی ادامه دهد، پایداری اجتماعی ممکن نیست. آب در تمام قاره ها، سطح آب های زیرزمینی در حال پایین رفتن است. بیش از یک میلیارد نفر آب آشامیدنی سالم ندارند. نیمی از مردم جهان سیستم فاضلاب مناسب ندارند و 80 درصد کل بیماری ها در کشورهای در حال توسعه دارای منشا آب ناسالم هستند. زمین های کشاورزی در تمام جهان در حال بایر شدن است. حدود 40 درصد جامعه بشری در حوضه های آبریز رودخانه هایی که بین بیش از 2 کشور مشترک است، زندگی می کنند. اگر روندهای کنونی تداوم یابد تا سال 2050 میلادی از هر 3 نفر 2 نفر در مناطقی که مشکل کمبود آب دارند، زندگی خواهند کرد. ادامه وضع فعلی به بحران های جهانی آب منجر خواهد شد که باعث مهاجرت های جمعی، بیماری و جنگ خواهد شد، لذا سرمایه گذرای در مدیریت آب و ایجاد پیمان ها و توافق های همکاری در زمینه حقوقی آب ضرورت می یابد. جمعیت و منابع در مناطق که مردم کمتری دسترسی به نیازهای روزانه زندگی دارند، بیشترین رشد را دارد. تغذیه کافی، سرپناه، آب و بهداشت باید برای آنها تامین شود. در غیر این صورت افزایش مهاجرت، برخورد و نزاع بیماری، اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. هر چند نرخ رشد جمعیت در حال کاهش است، انتظار می رود جمعیت 6 میلیارد نفری در سال 2050 به 9 میلیارد برسد و 98% این رشد درکشورهای فقیر خواهد بود. حدود 40 درصدجمعیت جهانی درچین و هند زندگی می کنند که صنعت روبه رشد آنها مصرف منابع و صدمه به محیط زیست را شتاب می دهد. شهر نشینی از 5/2 میلیارد در یک نسل افزایش خواهد یافت منابع طبیعی مقابل این همه رشد در حال کاهش است. برنامه توسعه سازمان ملل تخمین می زند که ارزش روز طبیعت برای اقتصاد جهانی 38 تریلیون دلار در سال است و 40 درصد اقتصاد کشورهای در حال توسعه به تنوع زیستی وابسته است. در حالی که این سرمایه در حال نابودی است.دموکراسی برای اولین بار در تاریخ، مردم بیشتری در حکومت های دموکراتیک زندگی می کنند تا در حکومت های استبدادی. از آن جا که دموکراسی ها تمایلی برای جنگ با یکدیگر ندارند و با توجه به این که احتمال وقوع بحران های انسانی در حکومت های استبدادی بسیار بیشتر است، روند به سوی دموکراسی باید به آینده صلح آمیز تر منجر می شود. اما ظهور دموکراسی یک فرآیند آزاد نیست. در زمان انتقال، بسیاری از مردم درآمد و موقعیت اجتماعی خود را از دست می دهند. دموکراسی های جدید باید سؤ استفاده های قبلی از قدرت را بررسی کنند تا اعتماد مردم را جلب کنند. تغییرات قابل ملاحظه ای مانند انتخابات چند حزبی، مطبوعات آزاد، قانون اساسی مکتوب و تغییر قوانین، بلافاصله فرهنگ دموکراسی را با مسؤلیت های شهری ایجاد نمی کند. دموکراسی واقعی زمانی حاصل می شود که خود مردم نه یک سازمان خارجی، انتظار پاسخگویی از دولت داشته باشند. رشد فرهنگ دموکراسی به افزایش باسوادی، شفافیت، پاسخگویی، دسترسی به رسانه ها ومشارکت شهروندان در حل مسائل نیازمند است. دیدگاه های بلند مدت جهانی پیچیدگی، شتاب تغییرات وجهانی سازی در آغاز هزاره جدید توجه بیشتری به مطالعات آینده را تشویق می کند. پیچیدگی روزمره سیاسی و نیاز به مدیریت مسائل جاری، وقت کمی برای پرداختن به تصویر جامعه درازمدت، امیدها و پیامدهای آن باقی می گذارد. اما متاسفانه بسیاری از رهبران سیاسی فقط به انتخاب کوتاه مدت توجه دارند. نیاز به ایجاد فرآیند مشارکتی دیده می شود که به وسیله مطالعات آینده، افزایش تحصیل و آموزش در تفکر نسبت به آینده، تغییر روش های آموزش، ایجاد روش های ارتباطات و بازنگری مستمر دیدگاه آینده و به کارگیری روش های مطالعات آینده در تمام سطوح تصمیم گیری میسر خواهد شد.جهانی شدن فناوری اطلاعات اینترنت از دیده دیگری در تاریخ سریع تر رشد کرده است. سالانه حدود 2 تریلیون در جهان از این طریق جابه جا می شود. در عوض 5 تا 16 سال یک میلیارد نفر می توانند به این سیستم عصبی سیاره ای وصل شوند. کاربردهای فناوری اطلاعات می تواند بزرگ ترین متعادل کننده بین کشورهای ثروتمند و فقیر باشد. هر چند این فناوری ها ممکن است صلح و فراوانی بیاورند، اما تهدید جنگ اطلاعاتی تروریسم، آسیب پذیری بازارهای مالی، تقلب، از بین رفتن تنوع فرهنگی باید مورد مطالعه قرار گیرد. ساحل اقیانوس آرام به طور مؤثری اقتصاد اطلاعاتی را شکل می دهد. کمتر از یک درصد آفریقایی ها از اینترنت استفاده می کنند. تعداد تلفن ها درتوکیو بیشتر از تمام قاره آفریقا است. هند به عنوان یکی از بازیکنان اصلی فناوری اطلاعات و ارتباطات ظهور کرده است. به هر حال اینترنت در حال تبدیل شدن به مقر جهانی جامعه بشری است، این می تواند به متلاشی شدن ساختار اجتماعی قبلی و ظهور ساختار اجتماعی جدیدی منجر شود. فاصله فقیر و غنی از دهه 1960 طول عمر در کشورهای در حال توسعه از 46 به 64 سال افزایش یافته، مرگ و میر نوزادان به نصف کاهش یافته است.نسبت کودکان ثبت نام شده در مدارس ابتدایی به بیش از 80 درصد رسیده و دسترسی به آب سالم دو برابر شده است، درعین حال 2 میلیارد نفر درآمد روزانه معادل یک تا 2 دلار در روز دارند. بیشتر کشورهای فقیر در 30 سال گذشته به طور مستمر کاهش درآمد داشته اند. اروپا 50 میلیون شهروند فقیر دارد. نبود توازن در ثروت علاوه بر پیامدهای اخلاقی به افزایش مهاجرت از مناطق فقیر به ثروتمند منجر می شود. همچنین به حفظ کیفیت محیط زیست لطمه می زند. وقتی بازار آزاد را گروه های کوچک مورد استفاده قرار می دهند، رفتار غیر اخلاقی، توزیع غیر منصفانه
دانلود مقاله آینده و چگونگی آن همیشه یکی از دغدغه های بشر بوده است