لینک دانلود " MIMI file " پایین همین صفحه
تعداد صفحات : " 51 "
فرمت فایل : " word "
فهرست مطالب :
تدوین Editing
تدوین کننده Editor
تدوین موازیCross-cutting
تصاویر روی همMultiple-Exposure
تصاویر کنارهمMultiple-Image
تصویر کمی محوSoft Focus
تهیه کنندهProducer
تیلتTilt
جمپ کات (قطع ناگهانی)Jump cut
حرکت Action
حرکت آرام (اسلوموشن)slow motion
حرکت سریع (فست موشن)Fast motion
حرکت معکوسRevers motion
قصه های سینماییspecial Effects
خارجیExterior
دالی (ارابه) Dolly
دستگاه نمایشProjector
دکوپاژDecoupage
دوربین ذهنیSubjective camera
دیزآلوت داخل تصاویر Dissolve
دیفوزرDiffuser
راشRushes
راف کات Rough cut
رفلکتور Reflector
رویداد موازیParallel Action
زاویه، زاویه دید Angel,Angel of view
زاویه مخالفReverse Angle
سروصداهای متفرقهSound Effects سکانس (فصل)Sequence
سناریو (فیلمنامه)Scenario
سناریوی مصور شدهStory Board
سینکرون کردن Synchronization
سینماتوگرافCinematographe
سینماگرCineuste صدای اپتیکOptical sound
صدای مستقیمDirect sound
صدای مغناطیسیMagnetic sound
صحنه (1)scene
صحنه (2)s&t
صحنه یاب (ویوفایندر)View finder
طراح هنریArt Director
عدسی (لنز)Lens
عدسی زومZoom Lens
عمق صحنهDepth Field فاین کاتFine cut
فریم (کادر)Frame
فلاش بک (رجوع به گذشته)Flush back فلاش فوروارد (تجسم آینده)Flash Forward
فوکوس (وضوح)Focus
بخشی از فایل :
تدوین Editing
تدوین فیلم عبارت است از سلسله مراتب جمع آوری «نما»های منفرد و جمع فیلم و نوارهای صوتی و درهم کردن آنها به صورت یک واحد پیوسته متشکل و معنی دار.
تدوین به شکل بدوی و ابتدایی یعنی به هم وصل کردن«نما»های فیلم برحسب ردیفی که قبلاً در سناریو معین شده است. به صورتی جامعتر و وسیع تر، تدوین هنر شکل و نظام، روح معنی و وزن (ریتم) بخشیدن به اجزا ضرورتاً جدا فیلمبرداری شده است، به طوری که از درهم شدن این اجزا «فیلم» (منظور و حرف فلیمساز) حاصل گردد. بسیاری از فیلمسازان معتقدند که فیلم در اتاق تدوین ساخته میشود و تدوین کننده میتواند فیلم را احیا کند.
تدوین کننده Editor
متصدی تدوین فیلم که بانظر کارگردان «نما»های مختلف و غالباً پراکنده را برحسب شماره هایی که دارند، به هم می چسباند. تدوین کننده ضمن این عمل صدای هر «نما» را نیز با آن «سینک» (تطبیق) می کند. لازم به توضیح است که شماره هر «نما» و «سکانس» (فصل) و «برداشت» در آغاز هربار فیلمبرداری روی «کلاکت» نوشته میشود و متصدی «کلاکت» شماره «نما» و سایر مشخصات آن را با صدای بلند ادا می کند تا روی نوار صدا ضبط شود. آنگاه دسته کلاکت را به هم می کوبد. صدای این ضربه روی نوار صدا و تصویر به هم خورد کلاکت روی فیلم، راهنمای سینک صدا و تصویر خواهد بود.
تدوین موازیCross-cutting
قطع متناوب از یک صحنه به صحنه دیگر و نشان دادن تکه ای از یک واقعه و تکه ای از واقعه ای دیگر به صورتی که دو ماجرا به طور موازی و متناوب پیش برده شود. به عبارتی دو واقعه همزمان درحال روی دادن است.
تصاویر روی همMultiple-Exposure
یک نمای واحد که از چاپ و یا روی هم افتادن دویا چند تصویر مختلف تشکیل شده باشد. به طوریکه طرح هر یک از تصاویر (هرچندمحو) ازخلال سایر تصاویر پیدا باشد (مثل چهره ای بر زمینه یک ساختمان و روی این دو تصویر صفحه روزنامه ای). این تدبیر برای خلاصه و فشرده بیان کردن یک خبر و یا انتقال حس، حالت یا فضایی خاص به کار میرود.
به این نوع نما «سوپر ایمپوزیشن» supperimposition نیز گفته میشود.
تصاویر کنارهمMultiple-Image
موقعی که در کادر یک «نمای» واحد دو یا چند تصویر مشابه یا مختلف درکنارهم ظاهر شوند. مثلاً در فیلمهای قدیمی گاهی در صحنه ای که دونفر به هم تلفن می کردند، هرکدام را در یک طرف کادر نشان می دادند که با خطی از وسط جدا شده بودند. به این تدبیر (پرده قسمت شده) split screen هم گفته میشود.
تصویر کمی محوSoft Focus
تصویری مه آلود و نه چندان واضح که به وسیله قراردادن صافی های مخصوص یا شیشه های آغشته به «وازلین» جلوی عدسی دوربین فیلمبرداری به دست می آید. خطوط اجسام دراین نوع تصویر کمی محو است و در فیلمهای قدیمی بیشتر در نشان دادن صحنه های عاشقانه و رویایی به کار میرفت.
تهیه کنندهProducer
کسی که بساط مادی و نیروی خلاقه انسانی فیلم را فراهم و جمع می کند. چنین کسی میتواند شخصاً سرمایه گذار فیلم باشد و یا برای یک سرمایه گذار کار کند، قصه ای را پیدا کند (یا به او عرضه شود) نویسنده ای را به کار تهیه فیلمنامه بگمارد، کارگدان و هنرپیشه ها و سایر افراد کادر سازنده فیلم را استخدام کند و مواظب مخارج و حسن اجرای برنامه تهیه فیلم باشد.
تیلتTilt
حرکت عمودی دوربین روی محور ثابت، مثل شخصی که ایستاده و طول ساختمان بلندی را از بالا تا پایین (یا برعکس) با حرکت سر نگاه کند.
جمپ کات (قطع ناگهانی)Jump cut
جهش غیرمنتظره در جریان روایت تصویری، بیشتر برای خلاصه و فشرده کردن سلسله وقایع، به کار میرود مثلاً مردی از اتاقش در منزل خارج میشسود. قطع به: به اتاق کارش در اداره وارد میشود.
البته اگر دونما به صورتی غلط که موجب پرش شود به هم وصل شوند نیز از این اصطلاح استفاده میشود. مثلاً فردی در نقطه «الف» نشسته است و سخن می گوید ناگهان ببینیم ادامه سخن او در همان مکان قبلی اما در نقطه «ب» جریان دارد. گویا فرد مذکور از نقطه «الف» به نقطه «ب» در یک آن پریده است. این عمل از عیوب تدوین به حساب می آید. این اصطلاح را جامپ نیز تلفظ می کنند.
حرکت Action
دستوری که کارگردان موقع فیلمبرداری برای شروع بازی به هنرپیشه ها می دهد. این دستور شامل چهارقسمت است:
نور LIght که مسئولین چراغها و نورافکنها را روشن می کنند.
صدا soundمتصدی ضبط صدا، ضبط صوت را به کار می اندازد و با صدای بلند ضبط صدا را اعلام می کند.
دوربین cameraمتصدی دوربین، دستگاه را به کار می اندازد.
حرکتAction هنرپیشه ها، بازی را شروع می کنند.
مقاله - فرهنگ واژه های سینمایی