فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کانون تربیت با کارایکشا شوروی 13ص

اختصاصی از فایل هلپ کانون تربیت با کارایکشا شوروی 13ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

کانون تربیت با کارایکشا شوروی

حول قوانین و مقررات مربوط به اطفال بزهکار در کشور شوروی (روسیه سابق ) تقریبا\" نظیر تحولات مربوط در کشورهای مترقی جهان بوده و به طور کلی مجازات اطفال بزهکار در ادوار مختلف خفیف تر از کیفر بزرگسالان در قوانین پیش بینی می شد. طبق قانون 1742 شکنجه بدنی و شلاق زدن و مجازات اعدام در مورد اطفال کمتر از 17 سال ممنوع گردید .

در سال 1765 کاترین دوم با صدور فرمانی اطفال کمتر از10 سال تمام را غیر مسئول اعلام و در صورت ارتکاب هر جرمی به ولی یا سرپرست و یا کارفرمایش سپرده می شود و اطفال 10 تا 14 سال تمام را از مجازات با اعمال شاقه معاف نمود. تخفیف مجازات با اعمال شاقه در مورد اطفال بزهکار کمتر از 17 سال تمام در فرمان اجباری اعلام شد .

طبق قانون 1864 دادرسی اطفال بزهکار از 10 سال تمام تا 17 سال تمام به دادگاههای بخش محول گردید و نگهداری اطفال محکوم به حبس ، دارلتادیب پیش بینی شد. قانون مذکور عملا\" از 1909 اجرا گردید .

طبق قانون 14 ژوئیه 1918 که با اقتباس از قوانین دادرسی اطفال بزهکار در کشورهای مترقی (آمریکا - انگلستان - فرانسه - بلژیک و غیره ) تدوین شده بود دادرسی اطفال بزهکار و در حالت خطرناک تا سن 14 سال تمام به کمیسیون خاص اطفال محول گردید و اطفال مذکور از مجازات معاف شدند .

در سال 1919 اطفال تا 14 سال تمام غیر مسئول اعلام شدند.

در 30 آوریل 1921 اولین (کانون تربیت با کار ) در مسکو تاسیس شد در اولین قانون جزای شوروی که در سال 1922 به تصویب رسید سن کبر کیفری از 17 سال تمام به 16 سال تمام تقلیل یافت در صورت محکومیت ، دادرسان مخیر بودند که مجازات اطفال از 14 سال تا 16 سال تمام را تا یک دوم مجازات پیش بینی شده در قانون مذکور تخفیف دهند .

در سال 1929 کمیته مرکزی حزب کمونیست پیشنهاد نمود که کمیسیون خاصی مرکب از نمایندگان : وزارت دادگستری - وزارت آموزش و پرورش - سندیکای کارگران - یک نفر مددکار اجتماعی - یک نفر پزشک به جرائم ارتکابی اطفال تا 16 سال تمام رسیدگی نموده و روشهای اصلاحی یا تربیتی یا درمانی اتخاذ نماید .

در سال 1935 قوانین مربوط به اطفال مورد تجدید نظر قرار گرفت 0 سن اطفال غیر مسئول از 14 سال تمام به 12 سال تمام تقلیل یافت و برای اطفال بیش از 12 سال تمام تا 16 سال تمام که مرتکب جرائم : سرقت - ضرب و جرح - قتل می شدند مجازات تعیین گردید .

در سال 1940 به تعداد جرائم فوق الذکر ، جرائم خرابکاری راه های ارتباطی و بی انضباطی نیز افزوده گردید .

در سال 1943 برای پیش گیری از بزهکاری اطفال و ارتکاب بزه به طور دسته جمعی ( تشکیل باند ) موسسات مختلف و تربیتی با کار در اکثر جمهوری های شوروی تاسیس شد اطفال یتیم - ترک شده - بی سرپرست - بی مسکن - بی انضباط و سارقین اشیاء کم ارزش در موسسات مذکور نگهداری شدند

در 19 ژوئن 1943 دادگاه اطفال به ریاست دادرس متخصص اطفال با دستیاری متخصص علوم تربیتی و مربی اخلاقی برای دادرسی اطفال بزهکار و در حالت خطرناک (تا 16 سال تمام ) در شهرهای بزرگ اکثر جمهوری های شوروی دایر شد .

طبق قانون جزای اتحاد جماهیر شوروی ( مصوب 25 دسامبر 1958) -اطفال تا 14 سال تمام غیر مسئول و در صورت ارتکاب جرائم مختلف ، روش های اصلاحی یا تربیتی یادرمانی در مورد آنان بایستی اجرا شود .

اطفال 14 سال تا 16 سال تمام در صورت ارتکاب جرائم مهم (قتل - ضرب و جرح عمدی - نقض عضو - هتک ناموس - حمله مسلحانه - سرقت - ایجاد ضرر و زیان عمدی به اموال اجتماع و دولت یا ملت شوروی - اعمال عمدی که منجر به خرابکاری یا حادثه شود(سابوتاژ) هر عملی که منجر به خارج شدن راه آهن از خط ( ریل ) گرددمسئول بوده و بایستی مجازات شوند. اطفالی که به اتهام ارتکاب جرائم مذکور محکوم به حبس گردند و هم چنین جوانان از 16 سال تا 18 سال تمام که محکوم به کیفر سالب آزادی می شوند (در کانون تربیت با کار ) نگهداری می شوند .

از جمله این کانون ها کانون تربیت با کارایشا است که مورد بازدید قرار گرفت .

این کانون در 60 کیلومتری شهر مسکو واقع شده و تعدادجوانان مقیم در آن در روز بازدید به شرح زیر بود :

سن تعداد

بین 16 سال تا 17 سال 120 نفر

بین 17 سال تا 18 سال 210 نفر

جمع 330 نفر

نوع جرائم ارتکابی به شرح زیر اعلام گردید :

- نظم عمومی

- سرقت

- عمل منافی عفت

- متفرقه

مدت محکومیت آنان به قرار ذیل بود :

تعداد مدت محکومیت

106 نفر 3سال حبس در کانون تربیت با کار

160 نفر از3 سال تا 5 سال حبس تربیت باکار

64 نفر از 5 سال تا10سال حبس تربیت با کار

1- محل و طرز ساختمان کانون

کانون در محوطه ای به مساحت 10 هکتار که دارای درختان میوه (سیب و گلابی و آلو )بی شمار است تاسیس شده است .


دانلود با لینک مستقیم


کانون تربیت با کارایکشا شوروی 13ص

شوروی 35 ص

اختصاصی از فایل هلپ شوروی 35 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

مقدمه :

با خروج قوای شوروی در تاریخ 15 فوریه از خاک افغانستان و ساقط شدن آخرین دولت کمونیستی به ریاست نجیب الله ، حضرت صبغه الله مجددی ( رهبر جبهه نجات ملی افغانستان ) به عنوان اولین دولت نهضت مقاومت با نام دولت مجاهدین اداره کشور را در کابل بر عهده گرفت . بعد از این اتفاقات و به دست گرفتن قدرت در عرصه ی سیاسی افغانستان توسط مجاهدین عوامل بسیاری سبب عوض شدن اوضاع افغانستان و وخیم تر شدن اوضاع کشور گردید .

این دولت تازه روی کار آمده در افغانستان به مرور ضعف هایی را مرتکب گردید به مانند قوم گرایی ، دور شدن از اصول جهادی و اسلامی و تقسیم ناعادلانه قدرت بر مبنای وابسته بودن به احزاب ، فراهم نکردن امنیت جانی و مالی و حاکمیت شبه نظامیان ، این اشتباهات در کنار عوامل مدت دار دیگری مانند خستگی مردم از جنگ و هرج و مرج های قبلی و کنونی ناشی از نزاع میان دولت مجاهدین و شبه نظامیان ، ضعف فرهنگی و مادی و ... اوضاع سیاسی کشور به سمت وخامت بیشتر پیش برد .

این بی ثباتی های افغانستان علاوه بر تباهی ملت افغانستان ، هویت انقلابی – اسلامی نهضت اسلامی افغانستان ( مجاهدین ) و همچنین امنیت ملی – منطقه ای همسایگان افغانستان مخصوصاً جمهوری اسلامی ایران با مشکلات و تهدیدات مهمی رو به رو ساخت .

به هر حال این بی ثباتی ها و نامناسب بودن اوضاع اقتصادی ، اجتماعی و به خصوص سیاسی آینده ای جدید و متفاوت را برای مردم و کشور افغانستان رقم زد .

طالبان محصول و پیامد این بی ثباتی ها و هرج و مرج هاست . اما نکته ای که وجود دارد و نباید از نظر دور داشت این است که تاریخ و گذشته ی کشورهاشان می دهد که اگر کشور در داخل وضعیتی بغرنج و أسف ناک داشته باشد به خودی خود نظر دیگر کشورها را به سوی خود جلب می کند و باعث می شود که کشورهای با قدرت و سود برنده و ذینفع از این موقعیت استفاده کرده و در کشور مناسب برای دخالت اعمال نفوذ کنند . ظواهر امر نشان دهنده این است که کشورهایی در منطقه و سایر نقاط دنیا در قضیه افغانستان مخصوصاً در دهه 90 دخیل هستند و بی ارتباط با طالبان نیستند که هیچ ، بلکه به عنوان پشتیبان طالبان جلوه گر شده اند . به هر شکل طالبان گروهی بودند که در عرصه سیاسی افغانستان ظاهر شده اند و با تمام ویژگی ها و جنبه های سیاسی ، اقتصادی ، نظامی خود نشان داده اند که اثرات قابل توجه و مهمی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران گذارده اند .

اکنون به چگونگی و کیفیت و کمیت این اثرات بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران پرداخته می شود .

کلیات :

طالبان کیستند ؟ طالبان محصلینی مذهبی ( طلبه ) هستند . مراجع اسلامی سنتی قبایل جنوبی پشتون و طلبه های افغانی و پاکستانی که مدارس سنتی پاکستان محل تحصیل آنان بوده هسته و اعضای واقعی طالبان را تشکیل می دهند .

بنابر اظهار نظر عده ای طالبان به طور خود جوش ظهور کرده و به نوعی می خواستند به هرج و مرج ها و مشکلات ، عدم امنیت و نبود یک دولت مرکزی قوی پایان دهند . البته طالبان هم هدف خود را اعلام داشته و انگیزه اصلی قیام خود را پیش گیری از دزدی و هرج و مرج و چپاول اموال عمومی معرفی کرده اند .

برای نخستین بار نام طالبان در محافل سیاسی بین الملل زمانی شنیده شد که آنان برای اولین بار در نوامبر 1994 زمانی که یک کاروان پاکستانی را که توسط نیروهای بسیجی محلی ( میلیشایی محلی ) دستگیر شده بودند آزاد کردند . طالبان بعد از این ماجرا تصمیم قطعی خود را برای به چنگ آوردن قندهار گرفتند . در سال 94 قندهار و در سال 1995 هرات در اختیار طالبان قرار گرفت و بالاخره طالبان توانستند کابل را در سال 1996 از آن خود کنند و نجیب الله رئیس دولت مجاهدین افغانستان را هم در پس این اقدام ، طالبان اعدام کردند .

طالبان خیلی سریع توانستند خود را در عرصه سیاسی افغانستان نمایان سازند و تنها یک جا مانده بود که مخالفان طالبان در آن شهر مستقر بودند وا ن مزار شریف بود . طالبان مزار شریف را بالاخره در سال 1997 توانستند تصرف کنند و تقریباً سلطه ی خود را بر افغانستان کامل کردند .

طالبان در حالی موفق شدند که در افغانستان قدرت بدون رقیب شوند که مردم در سراسر کشور دیگر از جنگ ها و نا امنی ها خسته و آشفته بودند و فقط کافی بود گروهی یا حزبی بتواند با قدرت کامل وارد عرصه پر اغتشاش و هیاهوی افغانستان شوند . و طالبان آن گروه با اقتداری بودند که توانستند پیروز جنگ داخلی افغانستان شوند نکته جالب توجه این که طالبان همانطور که قبلاً ذکر شد با شعار و هدف از بین بردن هرج و مرج ، نا امنی ، جلوگیری از چپاول اموال عمومی و سرقت شروع به کار کردند و همین شعار و انگیزه خود می توانست عاملی باشد که مردم هم با طالبان همسو شوند و قدرت یافتن آنان را بپذیرند .


دانلود با لینک مستقیم


شوروی 35 ص

دانلود مقاله کامل درباره فروپاشی شوروی و ...

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله کامل درباره فروپاشی شوروی و ... دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره فروپاشی شوروی و ...


دانلود مقاله کامل درباره فروپاشی شوروی و ...

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :69

 

بخشی از متن مقاله

شوروی (فروپاشی و ... )

تولد پانزده جمهوری جدید در جامعه جهانی و پیوستن آنها به خیل سایر کشورها از پیامدهای مهم فروپاشی اتحاد جماهیر شوری به شمار می‌رود. به دیگر سخن، می‌توان چنین اذعان داشت که نه تنها تشکیل جمهوریهای جدید الاستقلال از پیامدهای فروپاشی اتحاد شوروی به شمار می‌رود، بلکه یکی از دلایل فروپاشی آن امپراتوری عظیم نیز محسوب می‌شود.

اگر چه بسیاری از تحلیل‌گران مسائل شوروی سابق، روند مستمر پیکار و ستیز با فطرت خداپرستی، پایمال کردن حقوق مسلم انسانها در انتخاب عقاید باطنی، جایگزین کردن افکار خشک و خشن کمونیستی در ذهن و فکر مردم، از بین بردن آزادیهای اجتماعی، تحمیل سیستم حکومتی بسیار متمرکز، اجرای مقرارت غیرمنطقی اقتصادی، رواج دگماتیسم در زمینه‌های اجتماعی، شرکت در مسابقه تسلیحاتی فزاینده، ایجاد مناطق ناامن در سر تا سر جهان، تحمیل جنگهای نطقه‌ای به ملتهای جهان سوم، همگامی با امپریالیسم غرب در غارت جهان و . . . را از مهمترین دلایل فروپاشی اتحاد شوروی سابق قلمداد می‌نمایند. اما یکی از مهمترین عوامل که در فروپاشی اتحاد شوروی نقش اساسی داشت و دلیل عدم شناخت تحلیل‌گران سیاسی غرب از آن همچنان اهمیت آن نادیده گرفته شده‌است مسئله قومیتها و تأثیر مجموعه ناهمگن قومی اتحاد شوروی سابق و مقاومت این اقوام در برابر برنامه استحاله قومی و فرهنگی کمونیزم می‌باشد.

برای اثبات این ادعا که عامل مذکور بعنوان یکی از پایه‌های مهم تحولات شوروی بوده است اشاره به این نکته کافی است که نخستین آثار فرو پاشی شوروی با جدایی خواهی قومیتهای مختلف آغاز گردید و در ادامه آن گورباچف آخرین رئیس جمهوری اتحاد شوروی با هیچ تمهید و تدبیری نتوانست تداوم حیات امپراتوری عظیم و وسیع اتحاد شوروی را میسر گرداند و سرانجام نیز با اعلام استقلال تمامی جمهوریهای اتحاد شوروی سابق، حیات سیاسی آن به پایان رسید. دلیل دیگر، تداوم تضادهای موجود در جماهیر استقلال یافته شوروی سابق ناشی از مسئله قومیتهای متفاوت است، به طوری که در زمان تدوین این کتاب هنوز هم در بسیاری از جمهوریهای مستقل جدیدالتأسیس و درگیری ناشی تضاد از قومیتهای مختلف وجود دارد که از جمله آن می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:

1- روسیه RUSIA

الف- استقلال طلبی جمهوری خود مختار تاتارستان Tatarstan در شرق فدراسیون روسیه در نزدیکی فزاقستان، این منطقه در قرن نوزدهم تحت سلطه روسیه تزاری قرار گرفته است.

ب- روسیه با تقاضاهای مختلفی از سوی «منطقه ساراتوف» Region Saratov که اهالی آن آلمانی تبار هستند و در سال 1941 بوسیله استالین استقلال خود را از دست داده‌اند مواجه است.

پ- جمهوری چچن و اینگوش  (Chechen- ingush) واقع در دامنه‌های شمالی کوههای قفقاز) نیز خواستار استقلال از فدراسیون روسیه است.

ت- شورای عالی جمهوری «باشقیر» BASKOR واقع در نزدکی شمال قزاقستان نیز استقلال خود را از فدراسیون روسیه اعلام کرده است.

2- اوکراین UKRAINK

الف- مهمترین اختلاف اوکراین با روسیه در مورد گروههای قومی و شبه جزیره کریمه است که در دهه 1940 استالین[1] تاتارهای مسلمان را مجبور به ترک آنجا کرد.

ب- مناطق ماوراء «کارپات» Carpth که در غرب اوکراین واقع شده است نیز از کانونهای بحران است زیرا «روتین‌ها» Ruthenians در پی کسب خودمختاری و شناسایی بعنوان یک ملت مستقل هستند. این درگیریها قابلیت امتداد یافتن تا مرزهای مجارستان و چک و اسلواکی را دارد.

پ- مهمترین مسئله‌ای که اوکراین با آن روبرو است حضور ده میلیون روس بخصوص در مناطق «خارکف» Kharkiv و «سواستوپول» Sevastopol است. در این مناطق نیز جنبشهای استقلال طلب وجود دارند.

3- مولداوی MOLDOVA

خطرناکترین شرایط در مولداوی وجود دارد. کشوری که در سال 1940 استالین آنرا به مجموعه اتحاد منظم ساخت. در این جمهوری اقلیت حاکم خواستار حفظ استقلال مولداوی است ولی اکثریت به رهبری جبهه خلق خواستار وحدت با رومانی است.

4- جماهیر قفقاز

الف- آذربایجان و ارمنستان در مورد منطقه خود مختار ناگورنو قره‌باغ Nagorno- Karabakh که اکثریت جمعیت آن ارمنی هستند و در داخل خاک آذربایجان قرار گرفته است درگیر جنگ خونینی هستند.

ب- جمهوری گرجستان (GEORIA)  با جدایی طلبی اوستی‌های جنوبی South Ossetians که خواستار پیوند با اوستی شمالی در فدراسیون روسیه هستند مواجه است. همچنین اختلاف بر سر ناحیه «آبخاز» Abkhazia گرجستان با فدراسیون روسیه تاکنون بارها منجر به درگیری نظامی شده است.

5- جماهیر آسیای مرکزی

الف- قزاقستان Kazakhstan بزرگترین و مهمترین جمهوری آسیای مرکزی، دشوارترین شرایط را دارد. در این جمهوری حاکمیت قزاق در برابر یک اقلیت قابل توجه از روسها قرار گرفته است که نسبت آن حدود سی و شش درصد می‌باشد. این اقلیت روس در مناطق ولگا Volga و ارال ural که قبلاً جزء روسیه و مناطق غربی قزاقستان بوده‌اند در اوایل دسامبر 1991 برای خود اتحادیه‌هایی بوجود آوردند. نزدیکی آنها سبب بروز گرایشات ضد روس در قزاقستان شده است و هراس از شکل‌گیری یک جنبش استقلال طلب روس، رهبری قزاقستان را تحت فشار قرار داده است. گروههای ناسیونالیست روس در داخل فدراسیون روسیه نیز این گرایشات را تشویق می‌کنند.

ب- مهمترین اختلافات ارضی در میان جمهوریهای آسیای مرکزی در میان ازبکستان و تاجیکستان بوده است که شهرهای عمده فارسی زبان نشین سمرقند و بخارا در ازبکستان قرار دارن  که مورد ادعای تاجیکستان است. بخشی از «خجند» نیز که در تاجیکستان قرار دارد مورد ادعای ازبکستان است.

پ- ازبکستان در مورد دره «فرغانه» Farghona که در ایالت «اش» Osh قرقیزستان قرار دارد دعاوی خود را مطرح کرده است.

ت- ازبکستان در مورد بخشهایی از جنوب قزاقستان و شرق ترکمنستان نیز ادعاهای ارضی داشته است.

ث- قرقیزستان و تاجیکستان نه تنها در مورد اینکه مرزهایشان کجا باشد اختلاف دارند بلکه اساساً در مورد اینکه کجا هستند نیز توافق ندارند. در تابستان سال 1989 این اختلاف نزدیک بود به درگیری مسلحانه بیانجامد.

به دور از ذکر تیتروار مشکلات ناشی از وجود قومیتهای مختلف در جماهیر شوروی سابق، اشاره به وجود بخشی از دشواریهای فوق در روسیه، صحت این ادعا را که یکی از دلایل اصلی اضمحلال شوروی وجود ناهمگن قومیتهای مختلف در این امپراتوری بزرگ بود را بیشتر نمایان می‌سازد. زیرا مسأله جدی قومی روسیه در قفقاز شمالی در همان حدی است که شوروی سابق با اقوام غیر روس مواجه بود. همان طور که در سطور بالا نیز ذکر شد، امروزه جمهوری مسلمان نشین چچن و اینگوش ادعای استقلال داشته و مناطق مسلمان نشین «کاباردین» Kabardin و «بالکار» Balkaria و «چرکس» Cherkassi و «داغستان» DAGESTAN جمهوری مسلمان نشین تاتارستان و جاهای ملسمان نشین دیگر میل به استقلال روز افزون است. ارتباطات تاریخی و قومی این اقوام با سایر مسلمانان نیز بخصوص در قفقاز، همواره تشدید کننده این مشکلات بوده است. به این ترتیب ملاحظه می‌‌شود که بحران قومی نه تنها منجر به شکست سیاستهای حکام کمونیزم از لنین تا گورباچف شده، بلکه بانیان شعار استقلال جماهیر شوروی سابق مانند یلتسین نیز هنوز از این موضوع در هراس هستند و تلاش وسیعی را به منظور کاهش اثرات بحرانهای قومی آغاز کرده‌اند.

به هر روی، با توجه به اینکه  کمونیستها در طول هفتاد سال حکومت خود بر شوروی در محو ملیتهای ریشه‌دار و با فرهنگ و جانشین ساختن پدیده‌ای جدید بر مبنای ایدئولوژی مارکسیسم به نام ملت شوروی شکست خوردند، تلاش روسیه برای فائق آمده به این مشکل در پرده‌ای از ابهام قرار دارد و آینده نامشخصی را برای این جمهوری ترسیم می‌نماید.

البته نقشی که قومیتهای مختلف در فروپاشاندن اتحاد شوروی بر عهده گرفتند چندان هم دور از انتظار نبود زیرا اتحاد شوروی به عنوان پهناورترین سرزمین جهان، پیش از اضمحلال یکی از چند ملیتی ‌ترین کشورهای جها به شمار می‌رفت. بر اساس سرشماریی که در سال 1979 در این کشور به عمل آمد، صد و یک گروه قومی مشاهده و به ثبت آمارگران رسید. ترکسب چند قومی جمعیت شوروی که در قرون گذشته و حاکمیت تزارهای روس ریشه داشت، در دهه های پس از انقلاب اکتبر 1917 یا دوران «نظم آهنین» در پرتو حکومت کاملاً متمرکز و تسلط همه سویه حزبی مشکل خاصی ایجاد نمی‌نمود اما با آغاز حرکت موازی دو پدیده بحث برانگیز پروستریکا و گلا سنوست اقوام موجود در شوروی مسئله آفرین شدند.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره فروپاشی شوروی و ...