فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد فرم مشخصات بازرسین

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد فرم مشخصات بازرسین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

فرم مشخصات بازرسین اصناف ـ دراختیار مجمع، اتحادیه ـ افتخاری

ردیف

نام ونام خانوادگی

نام پدر

تاریخ تولد

شماره شناسنامه

صادره

مدرک تحصیلی

رشته تحصیلی

وضعیت تاهل

استان محل خدمت

شهرستان محل خدمت

نام اتحادیه مربوطه

سمت

حوزه فعالیت

مجرد

متاهل

استان محل خدمت

شهرستان محل خدمت

1

فرهاد خالقدادی

حسین

1355

20493

زابل

ابتدایی

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

اغذیه‌ـ‌چلوکباب

رئیس

س و ب

زابل

2

محمدعلی عسگری

محمدحسین

1344

203

زابل

دیپلم

علوم‌انسانی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

اغذیه‌ـ‌چلوکباب

نائب رئیس

س و ب

زابل

3

محمدعلی

1224

1/م

زابل

خواندن و نوشتن

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

اغذیه‌ـ‌چلوکباب

بازرس

س و ب

زابل

4

محمدحسین‌خوشاره

حسن

1337

14554

زابل

خواندن و نوشتن

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

اغذیه‌ـ‌چلوکباب

خزانه دار

س و ب

زابل

5

ایرج عطار پور

محمد حسن

1336

275

زابل

فوق دیپلم

علوم‌انسانی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

اغذیه‌ـ‌چلوکباب

دبیر

س و ب

زابل

6

رضا فراهی

مزار

1338

12387

زابل

دیپلم‌ناقص

طبیعی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم خانگی

رئیس

س و ب

زابل

7

احمدعلی زرین قلم

علی

1325

12045

زابل

دیپلم

ادبی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم خانگی

نائب رئیس

س و ب

زابل

8

محمد سرگزی

علی اصغر

1348

30

گنبد کاووس

سیکل

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم خانگی

دبیر

س و ب

زابل

9

احمد علی بنیاد نژاد

حجی

1348

123

زابل

دیپلم

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم خانگی

خزانه دار

س و ب

زابل

10

محمد علی شاه تقی

حبیب الله

1345

40

زابل

سیکل

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم خانگی

بازرس

س و ب

زابل

11

محمد نوری

گلزار

1329

516

زابل

دیپلم

برق

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لاستیک و آپارات

رئیس

س و ب

زابل

12

مسعود نوری

گلزار

1345

554

زابل

دیپلم‌ناقص

ادبیات

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لاستیک و آپارات

نائب رئیس

س و ب

زابل

13

حسین حسینی

حسن

1335

7

زابل

فوق‌دیپلم

زبان

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لاستیک و آپارات

خزانه دار

س و ب

زابل

14

محمد باقر

رضا

1351

2

زابل

دیپلم‌ناقص

مکانیک

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لاستیک و آپارات

بازرس

س و ب

زابل

15

محمدجواد باقری

محمد

1338

31

زابل

دیپلم

اقتصاد

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لاستیک و آپارات

دبیر

س و ب

زابل

فرم مشخصات بازرسین اصناف ـ دراختیار مجمع، اتحادیه ـ افتخاری

ردیف

نام ونام خانوادگی

نام پدر

تاریخ تولد

شماره شناسنامه

صادره

مدرک تحصیلی

رشته تحصیلی

وضعیت تاهل

استان محل خدمت

شهرستان محل خدمت

نام اتحادیه مربوطه

سمت

حوزه فعالیت

مجرد

متاهل

استان محل خدمت

شهرستان محل خدمت

16

سیدابولفضل‌طباطبایی

سیداسماعیل

1334

2176

زابل

فوق‌دیپلم

دینی‌و عربی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

مصالح‌ساختمانی

رئیس

س و ب

زابل

17

حسن مدنی فر

غلام

1341

918

زابل

دیپلم

بازرگانی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

مصالح‌ساختمانی

نائب رئیس

س و ب

زابل

18

محمدعلی‌دلارامی فر

غلام

1325

1423

زابل

دیپلم

طبیعی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

مصالح‌ساختمانی

خزانه‌دار

س و ب

زابل

19

علی عرب

ابراهیم

1347

979

زابل

سیکل

راهنمایی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

مصالح‌ساختمانی

بازرس

س و ب

زابل

20

محمد عرب

غلامرضا

1359

984

زابل

سیکل

راهنمایی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

مصالح‌ساختمانی

دبیر

س و ب

زابل

21

علی نوری

محمدحسین

1341

613

زابل

سیکل

راهنمایی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

خیاطان

رئیس

س و ب

زابل

22

برات میر

حاجی‌محمد

1349

2

گنبد کاووس

دیپلم

ادبیات

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

خیاطان

نائب رئیس

س و ب

زابل

23

خدا مراد سرحدی

حسین

1347

759

گنبد کاووس

سیکل

راهنمایی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

خیاطان

دبیر

س و ب

زابل

24

علی اصغر چراغ داری

غلامرضا

1347

586

زابل

سیکل

راهنمایی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

خیاطان

بازرس

س و ب

زابل

25

مرضیه قاسمی فر

حسن

1351

170926

زابل

دیپلم

خیاطی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

خیاطان

خزانه دار

س و ب

زابل

26

محمد راچیبری

عباس

1350

17426

زابل

دیپلم

فرهنگ‌وادب

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

تعمیرکاران‌و ماشین آلات

رئیس

س و ب

زابل

27

محمد ازمل

عباسعلی

1328

1348

زابل

ششم‌ ‌قدیم

فرهنگ‌وادب

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

تعمیرکاران‌و ماشین آلات

نائب رئیس

س و ب

زابل

28

علیرضا صالح

محمد

1343

330

گرگان

راهنمایی

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

تعمیرکاران‌و ماشین آلات

بازرس

س و ب

زابل

29

ناصر مصری

ابراهیم

1339

13053

زابل

دیپلم

فرهنگ‌و‌ادب

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

تعمیرکاران‌و ماشین آلات

خزانه دار

س و ب

زابل

30

علیرضا خدری

محبعلی

1343

1263

زابل

دیپلم

فرهنگ‌وادب

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

تعمیرکاران‌و ماشین آلات

دبیر

س و ب

زابل

فرم مشخصات بازرسین اصناف ـ دراختیار مجمع، اتحادیه ـ افتخاری

ردیف

نام ونام خانوادگی

نام پدر

تاریخ تولد

شماره شناسنامه

صادره

مدرک تحصیلی

رشته تحصیلی

وضعیت تاهل

استان محل خدمت

شهرستان محل خدمت

نام اتحادیه مربوطه

سمت

حوزه فعالیت

مجرد

متاهل

استان محل خدمت

شهرستان محل خدمت

31

محمد حداد

عباسعلی

1333

520

زابل

لیسانس

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

برق‌ و الکترونیک

رئیس

س و ب

زابل

32

اسحاق ملایی نوری

عباس

1337

5/م

آزادشهر

دیپلم

فنی‌حرفه‌ای

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

برق‌ و الکترونیک

نائب رئیس

س و ب

زابل

33

غلامرضا جهانبگلو

محمدیوسف

1338

20398

زابل

سیکل

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

برق‌ و الکترونیک

بازرس

س و ب

زابل

34

رسول محمودی

رمضان

1335

12550

زابل

دیپلم

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

برق‌ و الکترونیک

خزانه دار

س و ب

زابل

35

سلیم قهری

محمدیوسف

1361

1831

زابل

فوق‌دیپلم

کامپیوتر

مجرد

-

سیستان‌وبلوچستان

زابل

برق‌ و الکترونیک

دبیر

س و ب

زابل

36

غلامرضا شهریاری

احمدعلی

1336

115

زابل

دیپلم

طبیعی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

نانوایان

رئیس

س و ب

زابل

37

غلامرضا مسعودی

موسی

1346

542

گنبدکاووس

راهنمایی

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

نانوایان

نائب رئیس

س و ب

زابل

38

علیرضا مسعودی

موسی

1350

839

گنبدکاووس

راهنمایی

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

نانوایان

نائب رئیس

س و ب

زابل

39

علی سالاری شهری

عباسعلی

1333

434

زابل

دیپلم

مکانیک‌ماشین

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم‌یدکی ماشین

رئیس

س و ب

زابل

40

محمدعلی پورکرمی

رضا

1350

181

ایلام

دیپلم

علوم‌‌تجربی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم‌یدکی ماشین

نائب رئیس

س و ب

زابل

41

ابراهیم ملاشاهی

اصغر

1339

54

گرگان

دیپلم

فرهنگ‌و‌ادب

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم‌یدکی ماشین

خزانه دار

س و ب

زابل

42

محمد علی ملاشاهی

غلامعلی

1350

797

زابل

دیپلم

تجربی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم‌یدکی ماشین

بازرس

س و ب

زابل

43

منصور سرابندی

حیدر

1340

1460

زابل

دیپلم

اتومکانیک

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم‌یدکی ماشین

دبیر

س و ب

زابل

44

حسن گلوی

غلامعلی

1340

905

زابل

لیسانس

تجربی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم التحریر

رئیس

س و ب

زابل

45

حسین شعبانی شاد

شاه دوست

1322

4/م

زابل

ششم‌ابتدایی

ابتدایی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم التحریر

نائب رئیس

س و ب

زابل

فرم مشخصات بازرسین اصناف ـ دراختیار مجمع، اتحادیه ـ افتخاری

ردیف

نام ونام خانوادگی

نام پدر

تاریخ تولد

شماره شناسنامه

صادره

مدرک تحصیلی

رشته تحصیلی

وضعیت تاهل

استان محل خدمت

شهرستان محل خدمت

نام اتحادیه مربوطه

سمت

حوزه فعالیت

مجرد

متاهل

استان محل خدمت

شهرستان محل خدمت

46

جعفر میری

حسین

1350

282

تربت جام

دیپلم

تجربی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم‌التحریر

خزانه دار

س و ب

زابل

47

مسعود آقانی

یوسف

1350

10/م

زابل

لیسانس

تجربی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم‌التحریر

دبیر

س و ب

زابل

48

محمدعلی‌میرشکاری

غلام

1344

406

زابل

سیکل

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

لوازم‌التحریر

بازرس

س و ب

زابل

49

محمدحسین باقری

غلام‌عباس

1335

1272

زابل

فوق‌دیپلم

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

فرش‌وموکت

رئیس

س و ب

زابل

50

حسین صیادی

محمد

1330

1555

زابل

ششم‌ابتدایی

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

فرش‌وموکت

نائب رئیس

س و ب

زابل

51

محمد ملائی

حسین

1345

15345

زابل

دیپلم

علوم‌انسانی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

فرش‌وموکت

بازرس

س و ب

زابل

52

ابراهیم برزگر مقدم

فقیر

1342

145

زابل

ششم‌ابتدایی

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

فرش‌وموکت

خزانه دار

س و ب

زابل

53

رضا میری بنجار

علیجان

1326

47

زابل

دیپلم

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

فرش‌وموکت

دبیر

س و ب

زابل

54

محمود محمودی

محمد

1328

1/م

زابل

دیپلم

طبیعی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

کیف‌وکفش

رئیس

س و ب

زابل

55

محمدعلی فراهی

مزار

1349

15921

زابل

دیپلم

تجربی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

کیف‌وکفش

نائب رئیس

س و ب

زابل

56

حسن سبزواری

غلامحسین

1345

17208

زابل

سیکل

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

کیف‌وکفش

بازرس

س و ب

زابل

57

داود پاکزاد

عباسعلی

1353

20842

زابل

دوم‌راهنمایی

-

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

کیف‌وکفش

خزانه دار

س و ب

زابل

58

محمدعلی دریایی

رستم

1358

14/م

زابل

دیپلم

تجربی

-

متاهل

سیستان‌وبلوچستان

زابل

کیف‌وکفش

دبیر

س و ب

زابل


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فرم مشخصات بازرسین

رئیـس المحـدثیـن، شیخ صـدوق 14 ص

اختصاصی از فایل هلپ رئیـس المحـدثیـن، شیخ صـدوق 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

رئیـس المحـدثیـن، شیخ صـدوق 311 ـ 381 هـ.ق

ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق (ابن بابویه) نزد اساتید زیادی از جمله پدرش شاگردی کرد و ادب و فقه را فرا گرفت . پدرش، ابو الحسن علی بن حسین بن موسی قمی، نیز از فقهای شیعه بود که با حسین بن روح، نائب سوم امام زمان، نیز ملاقات داشت. او به دعای امام زمان صاحب سه فرزند شد که محمد (شیخ صدوق) بزرگترین آنها بود. شیخ صدوق برای ملاقات با ابو عبدالله نعمت رقیب به بلخ رفت و کتاب «من لا یحضره الفقیه» را به نام او نوشت. شیخ در اواخر عمر در شهر ری زندگی می کرد که تحت سیطره آل بویه بود و «رکن الدوله» و وزیر او، «صاحب ابن عباد»، او را بسیار گرامی می‌داشتند . ابن بابویه به سال 381 هجری قمری در ری در گذشت و در همان جا مدفون گشت. مزار او تاکنون باقی مانده است. از کتاب‌های اوست:«من لایحضره الفقیه»، «علل الشرایع»، «ثواب الاعمال»، «کتاب الخصال»، «کتاب الاعتقادات»، «عیون اخبار الرضا» و «کتاب التوحید». ولادت:

محمد بن علـى بن بابویه قمى معروف به ابـن بابـویه و شیخ صدوق، از مفاخر فقهاى دنیاى شیعه و محـدث عالـى مقام در نیمه دوم سده چهارم هجرى است. بعد از سـال 305 هـ . ق، که نـایب دوم امام زمـان علیه‌السلام از دنیا رفت، شیخ اجل حسین بـن روح نوبختى به عنوان نایب سـوم امام علیه‌السلام بیـن شیعیان و حضرت گردید. على بـن بابـویه قمى پدر شیخ صدوق که از علماى قـم بـود، وارد بغداد شد، و چون تا آن زمان صاحب فرزنـدى نشـده بـود، و از ایـن نظر رنج مـى برد لذا فرصت را مغتنم شمرد، و ضمن نامه اى به حسین بـن روح نوبختى، از او تقاضا نمـود که در حیـن شرفیابـى به محضر آقا امام زمان علیه‌السلام نامه او را به آن حضرت تقدیم نماید. وى در آن نامه اشتیاق خود را به داشتـن پسرى ابراز کرده بـود، و جواب امام زمان علیه‌السلام هـم به او رسید که ما براى تو دعا کردیـم و عنقریب خـداوند پسرى و یا پسرانـى فقیه و پاک سرشت به تـو خواهد داد. به ایـن ترتیب عنایت الهى شامل حال وى شده و دعاى حضرت حجت علیه‌السلام به سـال 311 هـ. ق بـا تـولـد شیخ صـدوق تحقق یافت. اسنـاد ایـن روایت معتبـر است، چنـانچه شیخ صـدوق خـود در کتـاب گرانقدرش کمال الدین آورده است. و شیخ طـوسـى در کتـاب غیبت صفحه 195 ایـن حـدیث را آ ورده است. همچنین ایـن حدیث را دانشمند رجال شناس شیخ نجاشى در کتاب خـود صفحه 184 نقل کرده است. تحصیلات:

او در روزگار جـوانى پـس از فرا گرفتـن علـوم مقـدماتـى، علـم حـدیث و فقه را از مفاخـر فقها و محدثیـن قـم همچون پدرش على بن بابویه و محمد بن حسـن بـن ولید، پیشواى فقهاى قم، احمد بن على بن ابراهیم قمى، حسیـن بـن ادریس قمى و دیگران آموخت و چون در روزگار سلاطیـن شیعى آل بویه به سر مـى برده و آنها بر قسمت اعظم دنیاى اسلام تسلط داشتنـد به منظور دیـدار مشایخ دیگـر در سایر نقاط شیعه نشیـن، و سیـر و سیاحت به مسافرت دور و درازى همت گماشت. شیخ صدوق در سال 347 هـ . ق، در رى از ابو الحسن محمد بـن احمد بن علـى اسدى معروف به ابـن جراده بردعى حدیث فراگرفت و در سال 352 هـ . ق، در نیشـابـور ازمحضر علماى آن سـامـان استماع حـدیث نموده مانند: ابـو علـى حسیـن بـن احمد بیهقـى، عبـد الرحمـن محمد بـن عبدوس و همچنیـن در مرو از افرادى همچون ابـو الحسن محمد بن على بن فقیه و ابو یوسف رافع بـن عبدالله به اخذ حـدیث تـوفیق یافت که در کـوفه، مکه، بغداد، بلخ و سـرخـس استماع حدیث داشته است. در سال 347 هـ . ق، به تقاضاى رکـن الدوله دیلمى در رى، اقـامت و به رهبـرى علمـى و مذهبـى شیعیـان عصر پـرداخته است. شخصیت علمى و معنـوى او چنان بـود که فقها و دانشمندان شیعه هر جا به نام وى مى رسیـدند از وى با بهتـریـن عبارات یاد مـى کردنـد چنانچه فقیه عظیـم الشأنى همچون بحر العلوم او را (رئیس محدثیـن) خوانده است. اساتید:

استادان شیخ صدوق را نمى تـوان شمرد، ولى دانشمند محقق مرحوم شیخ عبـدالرحیـم ربانـى شیرازى 252 تـن از آنها را نام برده است که گـروهـى از آنها در زمـره مشـاهیـر بـوده و عبـارتند از: 1 ـ پدرش على بن بابویه قمى 2 ـ محمد بن حسن ولید قمى 3 ـ احمد بن على بن ابراهیم قمى 4 ـ على بن محمد قزوینى 5 ـ جعفر بن محمد بن شاذان 6 ـ جعفر بن محمد بن قولویه قمى 7 ـ على بن احمد بن مهریار 8 ـ ابو الحسن خیوطى 9 ـ ابـو جعفـر محمـد بـن علـى بن اسـود 10 ـ ابـو جعفـر محمـد بـن یعقـوب کلینـى 11 ـ احمـد بـن زیـاد بـن جعفـر همـدانى 12 ـ علـى بن احمد بن عبدالله قرقى 13 ـ محمد بن ابراهیم لیثى 14 ـ ابراهیم بن اسحاق طالقانى 15 ـ محمد بن قاسم جرجانى 16 ـ حسین بن ابراهیم مکتبى شاگردان:

1 ـ شیخ مفید 2 ـ محمد بن محمد بن نعمان 3 ـ حسین بن عبدالله 4 ـ هارون بن موسى تلعکبرى 5 ـ بـرادرش حسیـن بـن علـى بـن بـابـویه قمـى 6 ـ بـرادر زاده اش حسـن بـن حسیـن بـن بـابـویه قمـى 7 ـ حسـن بـن محمـد قمـى (مـؤلف تـاریخ قـم) 8 ـ علـى بـن احمـد بـن عبـاس نجـاشـى (پـدر نجـاشـى) 9 ـ علم الهدى (سید مرتضى) 10 ـ سیـد ابـو البـرکـات علـى بـن حسیـن جـوزى 11 ـ ابوالقاسم على خزاز 12 ـ محمد بن سلیمان حمرانى تألیفات:

شیخ طـوسـى نـوشته است که شیخ صـدوق 300 جلـد کتاب تألیف کرده است، و در فهرست خـود 40 کتاب و شیخ نجاشى 189 کتاب از وى نام برده انـد. بـراى نمـونه چنـد اثـر او را نام مـى بـریـم: 1 ـ من لا یحضره الفقیه 2 ـ کمال الدین و اتمام النعمه 3 ـ کتاب امالى 4 ـ کتاب صفات شیعه 5 ـ کتـاب عیـون الاخبـار امـام رضا علیه‌السلام 6 ـ کتاب مصادقه الاخوان 7 ـ کتاب خصال 8 ـ کتاب علل الشرایع 9 ـ کتاب توحید 10 ـ کتاب اثبات ولایت على علیه‌السلام 11 ـ کتاب معرفت 12 ـ کتاب مدینه العلم 13 ـ کتاب مقنع در فقه 14 ـ کتاب معانى الاخبار 15 ـ کتاب مشیخته الفقیه 16 ـ کتاب عیون الاخبار گفتاربزرگان:

ـ شیخ الطایفه محمد بـن حسـن طوسى متوفى به سال 460 هـ . ق، که با یک واسطه، شاگرد شیخ صـدوق بـود، از ایشان به ایـن گـونه یاد مى کند: ابو جعفر محمد بن على بن حسین بـن بابویه قمى، دانشمندى جلیل القدر، بزرگوار، حافظ احادیث بوده و در حفظ و کثرت علـم و حـدیث در میان علماى قـم همانندى براى او دیده نشـده است و قریب به سیصد جلد کتاب دارد. ـ نـابغه بزرگ و فقیه سنت شکـن، مشهور به محمـد بـن ادریـس حلـى متـوفـى به سـال 598 هـ . ق، در کتـاب گـرانقـدر «سـرایـر» مـى فرماید: «دانشمند مـوثق بزرگـوار، متخصص اخبار، ناقد آثار، عالم به رجال، حافظ بزرگ حدیث، استاد و پیشواى ما شیخ محمد بـن بابویه است. ـ ابـن شهر آشـوب او را مبـارز قمـى نـامیـده است. ـ علامه حلـى از وى مانند نجاشى یاد مـى کند که نجاشـى وى را وجه الطایفه نامیده است. ـ فخر المحققیـن فرزند برومند علامه حلـى از وى به شیخ امام نام مى برد. در میـان فقهاى بزرگ به ذکـر گفتـار علامه بحـر العلـوم اکتفا مى کنیم که مى نویسد: ابو جعفر محمـد بن علـى بن حسیـن بن مـوسـى بـن بابـویه قمـى پیشوایى از پیشـوایان شیعه و ستونـى از استـوانه هاى شریعت است. او رئیـس محدثین و در آنچه از ائمه صادقیـن نقل کرده راستگوست. وى با دعاى امام زمان علیه‌السلام متـولد شـد و از ایـن راه به فضیلت و افتخارى بزرگ نایل گشت». وفات:

شیخ ابو جعفر محمد بـن بابـویه قمـى معروف به شیخ صـدوق پـس از هفتاد و چند سال زندگانى پرافتخار و انجام مسافرتهاى طـولانـى و تصنیف 300 جلـد کتـاب بـا ارزش، سـرانجام در سال 381 هـ . ق، در شهر رى چشـم از جهان فـرو بست و آرامگاهـش امروز در شهر رى به نام ابـن بابویه مشهور و زیارتگاه مردم مسلمان است. منابع :

لغت نامه دهخدا

پایگاه اسلامی الشیعه

نوشته شیخ صدوق، ابو جعفر، محمد بن على بن حسین بن بابویه قمى (305 - 381 هجرى)، از فقها و محدثین بزرگ شیعه در قرن چهارم هجرى.

موضوع

شیخ صدوق در این کتاب روایات فراوانى درباره مسائل اخلاقى و عقیدتى و دیگر موضوعات مورد نیاز جامعه بشرى جمع آورى کرده است.این کتاب در نوع و سبک خود بى نظیر است و اولین کتابى است که به این سبک به نگارش در آمده است.مؤلف به شکلى زیبا و با توجه به اعداد یک تا هزار، روایات را دسته بندى نموده است.

انگیزه نگارش

شیخ صدوق درباره انگیزه نگارش این کتاب مى گوید:

«با تحقیق در تألیفات مشایخ و علماى بزرگ گذشته دریافتم که آنان در بخش هاى مختلف علوم کتاب هایى نگاشته اند ; اما درباره رابطه میان اعداد و صفات پسندیده و ناپسند چیزى نگاشته نشده است.با توجه به فایده فراوان این موضوع براى جوینده علم، بر آن شدم تا براى تقرب به درگاه الهى دست به نگارش چنین کتابى بزنم تا به پاداش الهى و خوشبختى و رحمت خداوند متعال نایل گردم و از درگاه ایزد منان خواهانم تا امیدم را ناامید نگرداند چرا که او بر هرکارى تواناست.»

ارزش

کتاب خصال با وجود حجم کم، دائرة المعارف بزرگى از معارف اسلامى و احکام حلال و حرام است و هیچ فقیه دانشمند و یا ادیب نام آورى از آن بى نیاز نیست.

همچنین این کتاب، به مباحث تاریخى، تفسیر قرآن، نکات فلسفى و مسائل سیاسى نیز اشاره دارد.

کتاب خصال با مطالب مفید و مباحث گرانقدر خود از مجموعه هاى نفیس روایات اهل بیت رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم به شمار مى آید.

اعتبار

این کتاب نیز مانند دیگر کتاب هاى شیخ صدوق مورد توجه خاص علما و فقهاى شیعه قرار گرفته و روایات آن در بسیارى از مجموعه هاى روایى شیعه مانند کتب اربعه و بحار الانوار آمده و نقل آنها زینت بخش کتب روایى علماى متأخر از شیخ صدوق شده است.

تعداد احادیث

کتاب حاضر شامل 1255 حدیث است و در 26 باب مجزا تنظیم گردیده.عنوان بندى باب ها بر اساس ارقام است بدین شکل که روایات شامل یک خصلت در یک باب آمده و شامل دو خصلت در بابى و شامل سه خصلت در بابى دیگر و...

عناوین کتاب

روایات این کتاب از نظر موضوع بسیار گسترده است و درباره هر یک از موضوعات اخلاقى و عقیدتى روایاتى نقل شده که به شکلى با اعداد در ارتباطند، مانند:

- یک صفت از دوستى دنیا، یک صفت در برابر پنج خصلت

- دو صفت شیعه

- تا سه خصلت در کسى نباشد مؤمن نیست

- چهار چیز در چهار مورد پذیرفته نیست


دانلود با لینک مستقیم


رئیـس المحـدثیـن، شیخ صـدوق 14 ص

تحقیق و بررسی در مورد تقسیمات کشوری

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد تقسیمات کشوری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

تقسیمات کشوری ، سلسله مراتبی اداری ـ سیاسی در تقسیم هر کشور به واحدهای کوچکتر، برای سهولت ادارة آن و تأمین امنیت و بهبود اوضاع اجتماعی و اقتصادی . این تقسیم بندی گاه برمبنای تاریخ و فرهنگ ، اوضاع جغرافیایی و جمعیت و گاه برحسب ملاحظات سیاسی (بویژه در دورة معاصر) صورت می گیرد.1) در برخی مناطق جهان اسلام . در این بخش از مقاله به تقسیم بندی برخی کشورهای اسلامی اشاره می شود. ظاهراً اندیشة تقسیم بندی سرزمینهای جهان اسلام با فتوحات و گسترش سرزمینهای اسلامی مقارن بوده البته پیش از آن نیز تقسیم بندیهایی کلی ، از جمله بر اساس اقالیم و طول و عرض جغرافیایی محلّ، وجود داشته است (برای نمونه رجوع کنیدبه ابن حائک ، ص 44ـ49). ابن خرداذبه در سدة سوم ، بخش آباد و مسکون زمین را به چهار بخش تقسیم کرد: اَروفی ، شامل مناطقی مانند اندلس و روم و فرنگ و طَنجه تا حد مصر؛ لُوبِیه ، شامل مناطقی مانند مصر و قُلزُم و حبشه ؛ اِتیوفِیا، شامل مناطقی مانند تهامه و یمن و سند؛ و اِسقُوتِیا، شامل مناطقی از جمله ارمینیه و خراسان و خزر (ص 155). او همچنین در بیان سرزمینهای اسلامی ، چهار قسمت عمده را نام برده است : مشرق ، مغرب ، جَربا (سرزمینهای شمالی ) و تَیْمَن (سرزمینهای جنوبی ؛ ص 18، 72، 118، 153). در این تقسیم بندی ، سرزمینهای اسلامی عمدتاً به کوره ها (تقریباً معادل استان )، رُستاقها (ناحیه ای کوچکتر از کوره ) و طَسوجها (ناحیه ای کوچکتر از رستاق ) تقسیم شده اند (مثلاً رجوع کنیدبه ص 5 ـ 8).در سدة چهارم ، اصطخری (ص 3ـ4) سرزمینهای اسلامی را به این بیست اقلیم تقسیم کرده است : دیار عرب ، دریای فارس ، مغرب ، مصر، شام ، دریای روم ، جزیره ، عراق ، خوزستان ، فارس ، کرمان ، منصوره (شامل مناطقی از جمله بلاد سند و هند)، آذربایجان ، جبال ، دیلم ، دریای خزر، بیابان میان فارس و خراسان ، سجستان ، خراسان و ماوراءالنهر.مقدسی نیز در سدة چهارم ، جهان اسلام را مشتمل بر چهارده اقلیم دانسته است : شش اقلیم عربی (جزیرة العرب ، عراق ، اَقُور، شام ، مصر و مغرب ) و هشت اقلیم عجمی (خاوران ، دیلم ، رُحاب ، جبال ، خوزستان ، فارس ، کرمان و سند؛ ص 9ـ10). در تقسیم بندی مقدسی (ص 47)، هر اقلیم چند کوره * و هر کوره یک یا چند قصبه * (به مرکزیت یکی از قصبات ) دارد و هر قصبه دارای چند شهر (مدینه ) و قریة تابع است . مقدسی (همانجا) شرط مدینه بودن را داشتن منبر دانسته و گفته است که گاهی «مصر» نیز چند ناحیه و شهرِ تابع دارد.به نوشتة مقدسی (همانجا) مصر مانند قَیْروان و دمشق شهری بوده که مقر سلطان در آن قرار داشته و والیان از آنجا به مناطق دیگر فرستاده می شدند و شهرهای یک اقلیم نیز به آن وابسته بودند. به نظر فقها، مصر شهری دارای مسجد جامع و محل اجرای حدود و جایگاه امیر بوده است ، مانند نابلس . به نظر لغت شناسان ، مصر شهری بزرگ و حائل میان دو منطقه بوده است ، مانند بصره . در نظر عوام مصر شهری بزرگ و با شکوه بوده است ، مانند ری و موصل ؛ بنا بر این ، شهرهایی مانند سمرقند، مکه ، بغداد و دمشق جزو امصار و شهرهایی مانند حِمْص ، هرات ، حلب ، بلخ و فاس جزو قصبات بوده اند (مقدسی ، ص 47ـ 48).به نوشتة مقدسی (ص 222) تا قبل از وی کسی به کوره بندی سرزمینها و تعیین قصبات نپرداخته و برخی جاها که ابن خرداذبه آنها را شهر خوانده ، در طبقه بندی مقدسی قصبه شمرده شده است .تقسیم بندی سرزمینهای اسلامی در دورة فتوحات ، متأثر از تعیین والی از میان صحابه یا فرماندهان سپاه ، برای مناطق فتح شده ، بود ( رجوع کنیدبه ادامة مقاله ). مثلاً اگر برای آن سرزمین پنج والی می فرستادند آنجا به پنج قسمت تقسیم می شد.سرزمین عربستان ــ که در نوشته های یونانی به سه قسمت عمده (عربستان بیابانی ، شامل بیابانهای داخلی شبه جزیره ؛ عربستان سنگی ، شامل مناطق کوهستانی شمال و مغرب ؛ و عربستان خوشبخت ، شامل سواحل غربی جنوبی و جنوب غربی ) تقسیم می شد ــ پس از اسلام به پنج قسمت تقسیم شد: حجاز، تهامه ، یمن ، نجد و عروض . این تقسیم بندی به عبداللّه بن عباس منسوب است (جواد علی ، ج 1، ص 163؛ یاقوت حموی ، ذیل «جزیرة العرب »).در سدة چهارم ، جزیرة العرب گسترده ترین اقلیم به شمار می رفت و مشتمل بر چهار کوره (حجاز، یمن ، عمان و هَجَر) و چهار ناحیه (اَحقاف ، اَشحار، یَمامه و قُرْح ) می شد و صنعا سرآمد شهرهای آن بود (مقدسی ، ص 67ـ69).در دورة معاصر، مبنای تقسیمات کشوری عربستان منطقه و محافظه است . هر یک از مناطق سیزده گانة این کشور به دو یا چند محافظه تقسیم شده است . در این تقسیمات ، گاهی محافظه ها به سبب اهمیت طبقه بندی شده اند و علاوه بر شهرهای مهمِ مناطق که مرکز منطقه اند و شهرهای بزرگ و متوسط که مرکز محافظه اند، گاهی شهرهای کوچک نیز مرکز محافظه به شمار می روند. حاکم هر محافظه «امیر» خوانده می شود و پادشاه عربستان وی را انتخاب می کند (فخری ، ص 9؛ اطلس المملکة العربیة السعودیة ، ص 14ـ15).یمن ــ که قبل از اسلام بخشی از سرزمین پادشاهی سبا بود ــ در دورة فتوحات اسلامی ، با انتخاب والیانی از صحابه ، به چند ولایت تقسیم شد و پیامبر اکرم برای حَضْرَموت ، صنعا و اراضی آن ،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد تقسیمات کشوری

نقد رمان شازده احتجاب ـ گلشیری

اختصاصی از فایل هلپ نقد رمان شازده احتجاب ـ گلشیری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

نقد رمان شازده احتجاب

رمان شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری یک رمان غیر خطی ست که نویسنده در آن به شرح وقایع آخرین دوران قاجاریه می پردازد. این رمان از این جهت غیر خطی ست که زمان گذشته بعد از زمان حال در داستان روایت می شود. شخصیت های مهم رمان عبارتند از: شازده احتجاب همسرش فخرالنساء مستخدمش فخری شازده بزرگ پدربزرگ شازده احتجاب پدر و مادر شازده احتجاب مراد پیشکار سابق شازده و همسرش حسنی. شخصیت اصلی رمان یعنی شازده احتجاب مبتلا به بیماری سل است. او مردی با ذهنیتی سنتی ست که از اداره کردن عمارات ارث اجدادی اش سرباز زده و اموالش را صرف قمار می کند

داستان چند روایت کننده دارد: یک روایت کننده گلشیری به عنوان نویسنده داستان است. دیگری شازده احتجاب و سومی فخری. بخش های مختلف داستان از زبان این راویان نقل می شود.

زندگی شازده احتجاب با همسر و مستخدمش یک زندگی تکراری و بدون تغییر است. همسرش فخرالنساء دائم در خانه می ماند. این انزوا که برخلاف میل باطنی اوست و از طرف شازده احتجاب به او تحمیل شده باعث می شود که شازده احتجاب بتواند مردسالاری را در خانه حاکم کند.

شازده احتجاب در آخرین شب زندگی اش خاطرات خانوادگی خود را به یاد می آورد و نویسنده در بطن این خاطرات به شرح خون ریزی و ستم اجداد شازده می پردازد. در این بخش از داستان گلشیری روایت می کند که پدربزرگ شازده احتجاب چگونه با ریختن خون رعیت های معترض آنها را سرکوب کرده است. از آن جایی که شازده از اداره کردن عمارات اجدادی اش سرباز زده مورد خشم پدربزرگ و سرزنش دیگر اعضای فامیل است و آنها وی را موجب سرافکندگی خاندان خود می دانند.

فخری مستخدم شازده تنها کسی ست که در آخر داستان با اوست و شاهد مرگ فخرالنساء همسر شازده نیز هست. شخصیت فخری یک شخصیت تقسیم شده است زیرا از زمان مرگ فخرالنساء به بعد شازده همسرش را در فخری جستجومی کند و وی را واردار می کند که شبیه فخرالنساء ظاهرش را بیاراید. اگرچه فخری با تکرار این جمله که "من فخری هستم نه فخرالنساء" به شازده اعتراض می کند اما این اعتراض فایده ای ندارد و تا آخر داستان این تقسیم شخصیت ادامه می یابد و وی ناچار است با این توهم شازده کنار بیاید.

شازده احتجاب چندان به همسرش فخرالنساء وابستگی روحی ندارد به طوری که برای نشنیدن صدای سرفه های مکرر فخرالنساء از مستخدمش فخری می خواهد که با صدای بلند بخندد. در آن قسمت از رمان که شازده در جریان مرگ فخرالنساء قرار می گیرد می بینیم که وی چندان از این حادثه متاثر نمی شود. او با جایگزین کردن فخری به جای فخرالنساء خیلی زود به مرگ همسرش عادت می کند.

دو مفهوم که در رمان شازده احتجاب جالب است یکی مفهوم خیانت و دیگری مفهوم قربانی ست. در قسمت های مختلف این رمان می بینیم که خیانت به دیگران به تدریج به صورت خیانت به خود در می آید. شازده نه تنها به زن خود خیانت می کند و او را در خانه اسیر زندگی روزمره می کند و مستخدمش را جای زنش می گذارد بلکه به اجداد خود نیز به دلیل لاابالی بودن و عدم احساس مسئولیت نسبت به به اداره کردن املاک اجدادی اش خیانت می کند. او حتی به خودش هم خیانت می کند و عمر خود را در پوچی می گذراند.

مفهوم قربانی نیز در این رمان قابل بحث است. اصلا قربانی کیست و اگر بیش از یک نفر است چه کسانی هستند؟ اولین قربانی که از دیگران نقشش پررنگ تر است فخرالنساء زن شازده است. دومین قربانی فخری مستخدم اوست که جسما توسط وی استثمار شده و در عین حال باید نقش زنش را در ذهن این مرد لاابالی برای وی بازی کند. سومین قربانی خانواده پدری شازده است که عمرشان با او تلف شده اما قربانی اصلی به نظر من خود شازده است چون حتی از مفهوم اصلی زندگی که تنوع و تکاپویی ست گریزان است و روزمرگی و پوسیدگی روح را تجربه می کند و حتی تفریح با زنان روح او را نمی تواند از روزمرگی که دچارش شده نجات دهد.

زبان شخصیت ها در این رمان با یکدیگر فرق دارد: زبان فخرالنساء طنز است ولی شازده احتجاب از زبان تحکم استفاده می کند و سعی دارد با این زبان هر دو زن را تحت رای و نظر خود قرار دهد.

مراد پیشکار سابق شازده دائم به او خبر مرگ نزدیکانش را می دهد و در پایان داستان خبر مرگ خود شازده را برایش می آورد. در این قسمت از داستان راوی خود گلشیری ست و داستان پس از تعریف شدن از زبان شازده و فخری دوباره از زبان خود نویسنده نقل می شود.

مورد جالب دیگری که در این رمان قابل بحث است تعبیری ست که از بخش پایانی رمان می توان داشت. چرا گلشیری از مرگ افراد مختلفی در این رمان نوشته که توسط پیشکار شازده خبر مرگشان به شازده داده می شود؟ و چرا خبر آخر خبر مرگ خود شازده است؟ به نظر من می توان از دو جنبه به این


دانلود با لینک مستقیم


نقد رمان شازده احتجاب ـ گلشیری

مقاله تفاوت مدیریت و رهبری 10 ص

اختصاصی از فایل هلپ مقاله تفاوت مدیریت و رهبری 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

الف ـ تفاوت های مدیریت و رهبری :

چنان که پیش از این یادآور شدیم، مدیریت به معنی اداره کردن سازمان های نسبتاً کوچک است که اصطلاحاً اداره خوانده می شود. اداره یا سازمان، همان نظام بوروکراتیک یا دیوان سالاری است

در چنین نظامی مسائل رسمی و وظایف تعیین شده درجه اول اهمیت هستند و همگان مؤظف به اطاعت از سلسله مراتب می باشند. معمولاً،‌ مدیران افرادی هستند که به انجام وظایف قانونی خود تأکید دارند و از همکاران خود می خواهند که بر اساس شرح وظایف قانونی خود عمل کنند

از جهت دیگر، از نظر عامه،‌ رهبری یعنی اداره کشورها و سازمان های بزرگ که بیشتر جنبة سیاسی، مذهبی و اجتماعی دارد. بیشتر مردم،‌ رهبری را امری در سطح کلان و سطوح بالای جامعه و مخصوصاً به عنوان رهبر یک کشور می نگرند.

اگرچه از نظر اجتماعی و سیاسی این برداشت وجود دارد و به مقامات ردة اول جوامع رهبر می گویند، ولی از نظر علم مدیریت و رفتارشناسی سازمانی رهبری مفهوم خاصی دارد که در هر زمان و مکان و با هر تعدادی قابل رخ دادن می باشد. در دنیای جدید مدیریت و مخصوصاً در مدیریت آموزشی،‌بیشتر از اصطلاح رهبری استفاده می شود و نه مدیریت. در پاسخ این که چرا به جای اصطلاح مدیریت باید از واژگان رهبری استفاده کرد، به بررسی تفاوت های مدیریت و رهبری می پرازیم.

مدیریت :

مدیریت،‌ در اصل یعنی اداره کردن و گرداندن یک سازمان، و رهبری یعنی هدایت و راه بردن و نشان دادن راه به انسان هاست. به عبارت دیگر، مدیریت صرفاً سازمانی و رهبری امری انسانی است. تکیه مدیریت بیشتر به سازمان و تکیه رهبری بر انسان هاست. مدیریت به فراهم آوردن امکانات و تنظیم امور عادی و جاری سازمان که از قبل تعیین شده، می پردازد. رهبری، به عنوان یک پیش آهنگ،‌ اسوه و راهنما به امور اساسی، مخاطره آمیز و معمولاً حساس و کمتر صد در صد از پیش تعیین شده می پردازد. حرکت مدیریت بر اساس خط مشی های تدوین شده است که معمولاً همة افراد بر اساس قانون به درستی یا نادرستی و تطبیق آن با وضع مورد نظر پی می برند، اما حرکت رهبری دارای آن چنان پیچیدگی و حساسیت است که همة افراد قادر به درک آن نیستند. انتخاب راه ها و روش ها بر اساس نیازها و اقتضائات است و نه بر اساس قانون ثابت و تغییر ناپذیر.

بنابراین مدیریت قانون گرا و رهبری مصلحت گراست. مدیریت حالتی سنتی یا کلاسیک دارد و تصمیمات رتار خود را بر اساس قانون،‌ به شکل ثابتی تنظیم می کند. ولی، تصمیمات و رفتار رهبری برپایه ضرورت های زمانی و اقتضائات محیطی است.

در این مفهوم، مدیر عاملی انتصابی است که طی حکمی رسمی بر اساس قوانین توسط مقام مافوق برای انجام وظیفه و مسئولیتی نصب می شود. منبع قدرت مدیریت قانون است و می تواند بر پایة اختیاراتی که قانون به او می دهد، افراد را مورد تشویق و یا تنبیه قرار دهد. بدین طریق، میزان نفوذ و درجه فرماندهی مدیر بر مبنای قدرت رسمی قانونی است که در شغل یا


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تفاوت مدیریت و رهبری 10 ص