فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق شهر تهران و اکوسیستم طبیعی آن جهت اوقات فراغت

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق شهر تهران و اکوسیستم طبیعی آن جهت اوقات فراغت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق شهر تهران و اکوسیستم طبیعی آن جهت اوقات فراغت


دانلود تحقیق شهر تهران و اکوسیستم طبیعی آن جهت اوقات فراغت

 

مشخصات این فایل
عنوان: شهر تهران و اکوسیستم طبیعی آن جهت اوقات فراغت
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 243

این مقاله درمورد شهر تهران و اکوسیستم طبیعی آن جهت اوقات فراغت می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله شهر تهران و اکوسیستم طبیعی آن جهت اوقات فراغت می خوانید :

فصل دوم
مطالعات بستر
فرحزاد در گذر زمان
روستای فرحزاد که نام خود را به دره و رودخانه مجاور بخشیده ، از پیشینة تاریخی نیرومندی برخوردار است . در کتاب معروف « معجم البلدان » یاقوت حموی ( قرن 7 هجری ) نام این روستا به صورت « فرازاد » به عنوان یکی از دهات ری به حساب آمده است همچنین سابقه دو بقعه امامزاده صالح و امامزاده ابوطالب که در کنار ده قرار دارند به عصر صفوی برمی گردد .
در اسناد قدیمی نام ده فرحزاد به صورتهای « فره زاد » ، « فرزاد » و « فرح زاد » آمده ولی در سالهای اخیر بیشتر به صورت « فرحزاد » شناخته شده است .
جمعیت فرحزاد در سال 1335 حدود  972 نفر و در سال 1345 حدود 1377 نفر بود و در سرشماری سال 1355 و بعد از آن جزء مناطق ادغام شده در تهران محسوب شده است جمعیت کنونی خود ده فرحزاد بیش از 10 هزار نفر است .
روستای فرحزاد به دلیل استقرار در مسیر امامزاده داوود از قدیم مورد علاقه و توجه زائران فراوان این امامزاده بوده است . علاوه بر این بقعة قدیمی دو زیارتگاه دیگر به نامهای « امامزاده صالح » و « امامزاده ابوطالب » در مجاورت ده فرحزاد قرار دارد که بر ارزش سیاحتی و فرهنگی این روستا افزوده است .
از سال 1371 جاده جدید ماشین رو به امامزاده داوود از طریق جاده کن ، سولقان دائر گردیده و لذا مسیر قدیمی فرحزاد ـ امامزاده داوود تا حدود زیادی رونق زیارتی و سیاحتی خود را از دست داده است . همچنین در نتیجه هجوم ساخت و سازهای جدید ، دو بقعة‌ امامزاده صالح و امامزاده ابوطالب نیز در موقعیت نامناسب کالبدی قرار گرفته و از نقش هویت بخش آن کاسته شده است .
با وجود همه اینها ، ده فرحزاد همچنان جاذبه و سابقة تفرجی و تفریحی خود را حفظ کرده است و هنوز به عنوان یکی از محدود گردشگاههای عمومی کلانشهر تهران ، دارای کارکرد شهری است ، به ویژه در ایام تابستان که با هجوم اتومبیلها و گردشگران فراوان روبرو می باشد .

2 ـ 1 ـ شناخت تاریخ منطقه
زمان و شکل گیری روستای فرحزاد بدرستی روشن نیست . ولی با توجه به بنای « امامزاده صالح » در شمال شرقی روستا ( در سال 982 قمری ) می توان زمان پیدایش این روستا را به قبل از این تاریخ نسبت داد .
دره و رودخانه فرحزاد با روستای زیبا و کهنسال آن ، یکی از دره های زیبای البرز است که از دیر باز به عنوان یکی از تفرجگاههای سنتی عامه مردم تهران شناخته شده است . فرحزاد علاوه بر جاذبه های طبیعی ، دارای ارزشهای تاریخی و فرهنگی نیز می باشد . چرا که راه قدیمی و معروف « امامزاده داوود » از درون و کنار آن می گذرد . از این نظر دره و روستای فرحزاد به عنوان بخشی از خاطره جمعی و هویت فرهنگی تهران محسوب می شود .
در بحث مطالعات تاریخی سخن به زیاده نمی گوییم و بسنده می کنیم به روایت « سفر امامزاده داوود » به قلم جعفر شهری و نیز روایاتی در کنار آثار تاریخی تهران نوشته سید محمد تقی مصطفوی

سفر امامزاده داوود
این مسافرت که برای مردم فقیر یکی دو ماه و برای دیگران یکی دو هفته بود به این صورت شروع و به پایان می رسید که از چهارده سرچشمه و دروازه شمیران بوسیله الاغ و یا روی کرایه یا با وسیلة نقلیه شخصی راه افتاده یا پیاده بصورت فردی و دسته جمعی حرکت کرده خود را به ( ونک ) مستوفی میرسانیدند و در آنجا که باغ ، وقفی و بطور رایگان برای زائران امامزاده داوود بود شب و روز یا روزها و هفته هایی را گذرانده بطرف ( فرحزاد ) که در چند کیلومتری آن قرار داشت روانه شده اوقاتی را نیز در آن به استراحت پرداخته عازم امامزاده داوود می شدند .
روستای فرحزاد با آنکه همانند دیگر روستاهای اطراف شهر بود اما بواسطه همان تردد مسافران امامزاده داوود دارای چنان گرمی و رونقی بود که هر تازه وارد را مجذوب می نمود . مخصوصاً تکه گذر پر جوش و خروش مرکزی آن با قهوه خانه های پر جمعیت آن همراه درختان سر بفلک کشیده و صحن و زمین های آب پاشیده و نیمکت های قالیچه گسترده و سماورهای جوشان و صداهای جالب استکان و نعلبکی های و چای خبر کن های پر حرارت و دود و بوی دل پرور کباب های شبانه روزی ( دکانهای کبابی و بساط پر جلوه و جلوی میوه فروشان بساطی و دکاندار و طبقی و داد و فریادهای عرضه درهمشان که لطف بی اندازه بدان می بخشید . همراه گذر و بازار پر جنب و جوش خوراکی فروشها و سوغاتی فروشها و اوصاف امتعه ی خش منظرشان ، از طبق های کله به کوت توت سفید و تغارهای لباب و کوزه های شاه توت و لاوک های بزرگ کله قندی کره های گاوی و گوسفندی محلی و قالب های پنیر روی هم بالا آمده و گردوهای با پوست و پوست کنده خرمن شده در گوشه کنار و فال فال کرده ی آب زده در مجمعه و چراغهای زنبوری و فانوسی و آویزی روشن و لنترها و گردسوزهای نورافشان بالا و کنار بساط ها و با آمدن برق ، ریسه های لامپ سفید و  الوان سراسری هر چند قدم معبر و دهانة دکاکین و اجتماع مشتریان مقیم و مسافر خورنده و برنده که برای سوغات بخرند . محل و مناظری بس مطبوع خودمانی که خود دیدنش خستگی از تن مسافر دور می نمود چه رسد که روز و هفته و ماهی بخواهد در آن محل در حال اقامت افکند ؟ ! احوال و محل و منظره ای که چون شب گذشته حال و هوای امروز آن برایم به تعریف آوردند که جز محشر کبرایی از آشفته بازار و ازدحام کسبة غیر بومی بد اخم نچسب بد اخلاق جیب خالی کنی ندیده ، از شلوغی و سکنه و ساختمانهای بهم زنجیر شده ی چند طبقه و خشکی و بی روحی برخوردکنندگان ، چنانکه به قسمت دیگر شهر پر آشوب و غوغای تهران سیاه پا گذاشته اند ، بی اختیار اشکم به دلعن فرو چکید که گویا چنین تقدیر یا تکلیف شده چیزی از اثر و آثار گذشته بر جا نمانده ریشه کن بشود ، اگر چه قصبة فرحزاد و گذرچه در « باغ خاله » آن باشد ! تا آنجا که امر به سکوتشان نبودم ، چه نتوانستم دیگر گوش به بقیه تعاریفشان بدهم …
بعلاوه ی بساط ها و معرکه های معرکه گیران و مارگیران و حقه بازان و پرده گردانها با پرده های صحرای محشر و غیره در روزها و روضه و تعزیه های شبها در قهوه خانه ها و کنار استخر و گوشه و کنار گذر و مناظر چادر و حفاظ و حایل مسافران از چادر شب و چادر نماز و پشه بند و مثل آن در زیر درختها و کنار نهرها و آبها و جنب و جوش ایشان در تمام طول شبانه روز که دائماً دسته ای وارد شده بساط گسترده دسته ای عزیمت کرده بساط بر میچیدند ….

….. همچنین این ییلاق نه تنها از جهت ایاب و ذهاب مسافران امامزاده داوود جذابیت و جلوه گرفته بود که بواسطه لطف منظر و درختان فراوان و آبها و قناتهای جاری و گوشه های دنج و باغات بی فراهم و خلوتگاههای پرت افتاده ، هر اهل عشقی را بطرف خود میکشد که در قهوه خانه های سر قنات و سر آسیاب آن تریاکی ها و شیره ای ها و عرق خورها جمع می شدند و در باغات درویش و ربابه سلطان زن ببرها و زن بازها و صیغه بروها و فاحشه ها منزل می گزیدند و در درختستانهای حاج محمدعلی و کدخدا و حیدر نجبا و خانواده ها چادر و پوشش زده جا می گرفتند و کنار استخر گرد سر قنات و اطراف آن فقرا و کم بضاعتها و ( زوارلنگی ) ها سکوت می نمودند و در باغ خاله درهم و برهم ها و هر دم جوش ها و موقتی ها مأوا می کردند .
مخصوصاً در این محل که توسط « خاله » صاحب و اجاره دار باغ همه گونه وسایل پذیرایی از قبیل فرش و سمار و ظرف و چراغ و غیره در اختیار مسافران قرار داده میشد تا آنجا که وسایل خلوت اهل خلوت نیز در تک اطاقک روستایی آن فراهم می آمد و از هر صداها و نغمه هایی از جمله آواز آوازه خوانها و شعر و غزل مشاعره کنندگان و سازه و طنبور عشرت طلبان و نماز و دعا و مناجات و زیارتنامه خوانی های متدینین و راز و نیاز عقباداران که بگوش می رسید ….

درختهای توت وقفی
دیگر از اساب جلب ییلاقی و مسافر و زائر به این مکان یکی هم وجود درختهای توت وقفی مسیر و محل و اطراف آن بود که اهل ضرهائی کاشته نذر زوار امامزاده داوود نموده بودند که خود تنقل و بلکه غذای مسافران یک لا قبا را تشکیل می داد .
…. و دیگر فراوانی نعمت و ارزانی امتعه و اجناس خوراکی آن از نان و گوشت و لبنیات مانند آن بود که امر معیشت و اقامت را در آن سهل می نمود .
به این صورت که از این صبح تا به آن صبح شیر گاو و گوسفند خالص و کره و ماست و پنیر اعلاء و نام گندم خانگی و دکانی و سر درختی و میوه و هر گونه خوراکی وسیله ی دست فروشها و جعبه بغچه به بغل ها  در اختیار مسافران قرار می گرفت و اغذیه پخته و نپختة مطبوع ارزان توسط دکاندارها از قبیل آبگوشت دیزی و چلو و پلو و کباب و حاضری و غیره رفع حوائج می نمود .
…. لیکن قابل اغماض نمیباشد که بدکارترین و فاسد ترین جماعات نیز در فرحزاد رحل اقامت می افکندند ، چه در این گوشه ی بصورت زواری بود که می توانستند بهترین سفره های قمار را گشوده ، ترتیب آلوده ترین بساطهای هرزگی و الواتی را داده ، گدایان و کلاشان و مشابهان آنان بهترین سودهای جیب کنی را برده ، …. امنیه ها و مأموران استحفاظی که زیادترین بهره کشی ها را داشته سودهای همه جانبه ببرند . برای مسافران ، پیاده و سواره از شهر حرکت کرده یکی دو شبانه روز را در باغ ونک گذرانده ، یکی دو شب در فرحزاد مانده از آنجا با قاطر و الاغ یا پیاده عازم امامزاده داوود شده و شب و روز یا بیشتر را در آنجا بسر میبرند و مراجعت کرده باز اوقاتی را در فرحزاد طی کرده چند شبی را در ونک به روز رسانیده خوش موشک عازم بازگشت میشدند که این حرکت رفت و برگشت لازم توضیح زیادتر میباشد .

راه امامزاده داوود
از فرحزاد تا امامزاده داوود که تقریباً چهار فرسخ و از جهت خرابی راه بیش از بیست فرسخ به نظر می آمد اکثر مردم آنرا پیاده طی کرده با این حساب که از چندی جلوتر مرده ها گیوه ها را تعمیر و « نوار تیلکان » و نعل و پاشنه کرده و زنها جوراب پشمی ها را وصله انداخته از عصر صنکا که آفتاب رو به زوال میکشید حرکت می کردند ، زیرا آنها هم که الاغ کرایه می کردند چندانکه از سر بالائی بازارچه گذشته به جاده میرسید خرکچی که تا این زمان با تسمه و سیخانک به دنبال الاغ بود کم کم عقب می کشید و از همین وقت هم بود که چون الاغ خرکچی چوب و زنجیر او را در پی خود نمی نگریست و آشنای به وظیفه بود کم کم پا سست کرده تا آنجا که در آخر قدم از قدم بر نداشته راکبش باید پایین آمده به همین و هون و هول دادنش برآمده زیادتر از پیاده رنج راندن او قبول بکند و عاقبت که اگر زبده و بی بار و بنه باشد الاغ را رها کرده پیاده برود و اگر بار و وسایل سفر داشته باشد درد سرش چند برابر بشود .

سنگ مثقال ـ ینجه زار
پس از سی چهل قدم بعد از فرحزاد جاده سنگلاخ و خراب و غیر قابل عبور شده  قلوه سنگها و تخته سنگهای عظیم و سربالایی بی انتها جلو می آمد و از همین هنگام بود که کم کم آن جوش و خروش های ابتدا خاموش شده نفس ها به شماره افتاده سرعت ها رو به نقصان گذارده شوخی و خنده ها موقوف گشته هر کسی در عالم خود فرو رفته در مکالمات قناعت ورزیده در صدد راه چاره برای تسهیل راه و جلوگیری از خستگی بر می خواست و چوب و شاخه های درختان که در معرض قطع و فنا قرار گرفته بجای عصا به یاری رهسپاران می آمد تا به « سنگ یک مثقال ! »   میرسید و جاده ی
« نعل شکن » آن که بس ناهموار و سنگلاخ و از دشوارترین قسمت راه بود به پیش می آمد :
سنگ مثقال نشانه میان راه فرحزاد و ینجه زار بود که راه را سه چهارم مینمود و راهی که بعدها در کنارش اشخاصی به طمع سوء استفاده از جمله شخصی بنام غلامحسین شید با ارادت به امامزاده ! تا برایش جاده اتومبیل درست کند در سر راه که هنوز مسافران پول و نفس داشتند چادر و دفتر و دستکی برای دریافت اعانه ترتیب داد و اگر هرگز برای امامزاده جاده نشد اما برای او توانست در ظرف سه چهار سال خیمه خرگاهش از پول و نذر و فراوان در حد ثروتی هنگفت گرد نموده در زمره دولتمردانش در آورد و همه ستانش که هر یک به نسبت ارداتشان به امامزاده ! به نان و نوا برسند .
بعد از سنگ مثقال ینجه زار به جلو می آمد که در قهوه خانه آن با شیر گرم و چای و  غذائی سر دستی مسافر خستگی در کرده رهسپار بقیة راه می گردید و اگر چه از اینجا راه به نصفه آمده بود اما شاید در مقابل راه طولانی و جاده های استخوان خردکن تا امامزاده هنوز حرکت شروع نشده بود .
مخصوصاً قسمت « کتال خاکی »   که واقعاً در مانده کننده می آمد . تا آنکه « چشمه آب زندگانی »   ظاهر گردیده بعد از چند پیچ و خم و پستی و بلندی دیگر که از این نقطه جاده به نشیب می افتاد و گنبد حلبی هشت ترک سبز امام زاده نمایان می گردید .

معجزات امامزاده
این امامزاده داوود که بعدها خود و زائرانش را سیل برد دارای معجزات متعددی همه ساله از قبیل شفا دادن مرضا و علاج کوران و افلیجان و دیگر معجزات و کرامات بود که وسیله متولیان بی نام و نشان و کلاشان دربارة آن شایع میگردید و از این رو دارای نذوراتی از قبیل قربانی گوسفند و تقدیم ظروف مسی و فروش و چراغ و لاله و دیگر اشیاء بود که عمدة آنرا مس و فرش تشکیل می داد و  یکی از معجزات او این شایعه که مس امامزاده را هر کس به سهو و عمد برگرداند یعنی ببرد یا بدزد خود یا مرکبش دچار دل درد شده است بسر خواهد گردید ….
از جمله متولیان امامزاده داوود مرد شارلاتانی بنام اصغر امنیه بود که چون بخاطر زشت کاریهای و دزدی دغلی ها و در آخر راهزنی هایش از ادارة امنیه اخراج شده بود خود را به امامزاده داوود انداخته باکلاه دوازده ترک دورشی و شال و عبا و نشانی برنجی پهن بزرگ باین مضمون ( غلام خاکزاد درگاه امامزاده داوود ) به سینه چسبانیده به جیب کنی و گوش بری زائران پرداخت … و در اندک زمان که توانست یکه تاز میدان امامزاده داوود و همه کاره آن بشود و همه ساله که معجزاتی برای امامزاده داوود ساخته در دهانها می انداخت :
از جمله مرد دست بریده ای که دخیل بسته خود را به ضریح گرده زده بود حضرت را به خواب دیده دستش را به تنش چسبانده صحیح و سالم میسازد . کور باباقوری مادرزادی صاحب دو چشم می شود …. در هر صورت گوسفندهایی که همه روزه توسط نذر مندان قربانی شده گوشتش میان زائران تقسیم و دل و قلوه و پوست و روده و دنبلانش برای فروش و مزة عرق خورها به فرحزاد می آید و این همان گوسفندها نیز بود که گدایان و کلاشان و تنبلها و مفت خوران را در طول تابستان به امامزاده داوود کشانده وسیل ارتزاق میگردید و تعضلی که از محتویات امعاء و احشاء آنها به اطراف پراکنده فضا را آلوده و زمین و حدود آنرا ملوث می نمود .
…. در همان رودخانه ای که آب آن در سالی بصورت سیل در آمده بیش از هزار و پانصد نفر را در کام کشید در ایام زیارتی جایی که بتوان پا در آن نهاده از سنگ و لوه و بستر و حوالی آن محلی دیده شود که کسی فضله ای بر آن نیفکنده و پلیدی ای نگذارده باشد دیده نمی شد و این نیز با همان آب مشروب بود که در جایی یکی نشسته به دفع و رفع می پرداخت و کنار او و دیگری نشسته ظرف غذا شسته آب برای خوردن و پخت و پز بر می داشت و دیگر و دیگری که یکی بچه سر پا گرفته ، یکی کهنه آب مالی می نمود و ردیفشان نفری که تجدید وضو کرده آب در منخزین می نمود .
معمولاً چون راه مراجعت بجز قسمت اول آن تا « آب زندگانی » بقیه سرازیر بود و پیاده میپمودند و این همان نشیب بود که بمراتب از سر بالائی آن مسافر را کوبیده تر از پا می انداخت ، چه اگر در سر بالائی گاهی مسافر اندکی استراحت کرده نفس تازه می نمود در سر پائینی یکی جهت شتاب به منزل رسیدن و دیگر از سبب شیب تند راه توقف غیرممکن گردیده قدمهای بلند و حرکات عنیف کوبنده به بدن استخوانها را بهم می فشرد و این بود که چون مسافری از فرحزاد به حرکت در آمده دیگران سر راه بر آنها گرفته اقر بخیر یا کجا میروی ؟ میگفتند مسافر باد به گلو انداخته سینه سپر کرده جواب میداد : ( امامزاده ! ) و چون مراجعت مینمود و از او میپرسیدند از کجا میآیی ؟ با اندامی به هم فرو کشیده و سر و گردن بر روی سینه افتاده ، نالان و افتان و عصا زنان با صدائی که گوئی از گلوی مختصر بیرون می آید پاسخ میداد : (امامزاده ! ) با این احوال این امامزاده داوود رفتن تهرانی ها در تابستانهای هرگز ترک نشده تعطیل پذیر نمیگردید چه
هم فال و هم تماشا بحساب آمده و هم اوقاتی گذرانده مقداری از تابستان و گرمی هوا را با آن پشت سر می گذاشتند و هم ملجائی بود که هر درد بیدرمان خود را با آن دوا کـرده حوائج خود را با امامزاده در میان گذاشته خود را جاجت روا می دانستند . ( شهری ، )
و اینک می پردازیم به شرح « امامزاده داوود » به روایت سید محمد تقی مصطفوی

امامزاده داوود ( از توابع قصبة کن )
از فره زاد تا امامزاده داود قریب 15 کیلومتر مسافت است که زوار آن را پیاده یا بوسیلة چارپایان طی می کنند و در فصل تابستان بخصوص شبها و روزهای جمعه و ایام متبرک قافله های سوری و پیاده زوار در طول این راه نمودار بسیار جالب توجهی از وضع اجتماعی تودة مردم پایتخت و مردم دور و نزدیک می باشد و قهوه خانه و استراحت گاه معروف پنجه زا در بین راه محل توقف و تجدید قوای گروه زوار و سواره و پیادة امامزاده داود ( ع ) است .
جادة بین فره زاد و ینجه زار بطور کلی شامل سه قسمت است : اول بالائی تندی که به محض خروج از انتهای شمالی فره زاد قرار دارد و زوار تازه نفس پیاده در وهلة اول با طی این قسم تراه خسته کننده آمادة درک چگونگی اشکالات راه پیمائی تا بقعة نامبرده می شوند . پس از اتمام سربالای به درة عریض بی آب و درختی می رسند که در حدود سه کیلومتر طول آن است و تخته سنگی عظیمی به حجم قریب 30 متر مکعب در کنار جاده در اواسط راه دیده می شود و تودة مردم بر سبیل ، مزاح و طعنه آن را سنگ نیم مثقالی می خوانند .
قسمت سوم از محلی است که درة عریض مزبور متدرجاً تنگ می شود و به ذرة با آب و درختی می رسد که طول آن هم چند کیلومتر  است و جاده چندین بار از دامنة طرف راست درة به سمت چپ و بالعکس تغییر محل می دهد تا این که در درة فرعی سمت راست جاده به قهوه خانة ینجه زار می رسد و تقریباً عموم زوار بدون استثناء در این قهوه خانه با صرف چای و غیره نفسی تازه نمود خود را آمادة طی جادة کوهستانی از پنجه زار به امامزاده داود ( ع ) می نمایند .  
پس از خروج از ینجه زار هم تا مسافتی قریب یک کیلومتر جادة صاف نزدیک درختان در دامنة کوهستان کنار رودخانه قرار دارد و پس از آن قسمت معروف به « کتل خاکی » شروع می شود که صعب ترین و خسته کننده ترین قسمت راه به شمار می رود .
جوانان و مردمی که هوی و هوس و نیروی جوانی در خود سراغ دارند در حین بالا رفتن یا پائین آمدن این قسمت کوهستانی راههای میان بر را انتخاب می نمایند و با این هر نمائی جاهلانه اگر هم کم و بیش  عرضه خود نبرند با گرد و غبار و ناراحت ساختن زوار دیگر زحمت ایشان را روا می دارند . در وسط درة باریک میان راه کتل خاکی چند درخت بید کهن سال و چشمه ساز کوچکی است که محل بسیار مناسب جهت رفع خستگی و  استراحت زوار می باشد و به همین جهت هم قهوه خانه ای در پناه درختان ترتیب داده اند . پس از آن که چند کیلومتر دیگر به سمت مغرب و شمال پیچ و
خمهای متعدد و متنوع و در چندین محل قسمتهای دشوار موسوم به نعل شکن را بپیمایند کمی بالاتر از آبشاری که در پائین دره دیده می شود به محوطة امامزاده داود ( ع ) می رسند .
در سالهای پیش بقعة امامزاده داود ( ع ) عبارت از ساختمانهای سنگی مشتمل بر صحن و طاق نماهای کم عمق در اطراف بود که حرم و ایوانهای کوچک هم در سمت جنوب صحن قرار داشت و تنها گنبد بقعة آن را شیروانی سبز رنگ بود و بقیة بامها را با کاه گل پوشانیده بودهد و تا ابتدای سلطنت رضا شاه وضع سابق چندان تغییری نیافته بود و در اوائل پادشاهی وی متدرجاً طاق نماهای سنگی اطراف صحن تبدیل به اطاقهای یک طبقه یا دو طبقه شد که با نمای آجر و پوشش شیروانی ساخته اند و کلیة بامهای اطراف حرم را از شیروانی پوشانیدند و در طرفین درة قسمت شمالی بقعه نیز حیاطها و اطاقهای فراوان با ساختمانهای مورد احتیاج زوار احداث نموده اند و اکنون در فصل تابستان هنگام شب محل مزبور در اثر موتور برق و چراغهای توری زنبوری و غیره از دور منظرة دلکشی دارد و اشخاص خیر موجبات آبادانی زیاد این زیارتگاه موسمی بسیار مهم تهران را فراهم ساخته اند . چیزی که هست وضع عمومی و اجتماعی جاده و زائرین بقعه نمودار کامل اوضاع اجتماعی پیش از سلطنت رضا شاه را نشان می دهد .
صحبت در این باره به درازا کشید ولی نگارنده وظیفة خود دانست در این مورد به فرض این که از موضوع اصلی کتاب هم خارج باشد نکات فوق را معروض دارد زیرا علاوه بر جنبة مذهبی و لزوم احترام اماکن متبرک اساساً آیا انجام فرائض دینی و عمل به مسائل مذهبی در درجة اول غیر از خدمت خلق چیز دیگری هم می تواند باشد ؟ و آیا رضای خالق در این است که یکی از امکنة مذهبی مهم مردم تهران موجب تهدید بهداشت زوار و تباهی مردم باشد ؟ یقیناً نه . بنابراین از آنچه گشت تصور می رود . خوانندگان عزیز به این بنده حق دهند که تا حد مناسب از این وظیفة اولیة خویش غافل نمانم . اینکه به شرح نوشته های موجود و اطلاعات مربوط به بقعة امامزاده داود ( ع ) می پردازیم .
در محلی که طرفین شرقی و غربی درة به یکدیگر نزدیک می شود بالاتر از آبشار کوچکی از درة‌ کیگا ، از زمان قدیم بقعة امامزاده داود ( ع ) ساخته شده است : درختان بید بسیار کهن چندی که در صحن امامزاده داود ( ع ) وجود دارد و از بعضی آنها قسمت بیشتر  و از برخی دیگر آثار کمتری باقی مانده است می رساند که بقعة قدیمی این زیارتگاه پیشتر از زمان صفویه بنا گردیده است و آنچه در بنای فعلی می توان تشخیص داد و اظهار نمود این است که حرم هشت ضلعی کنونی را به طول شرقی و غربی 6 متر و عرض تقریبی 5 متر با سرداب زیرآن در زمان فتحعلی شاه قاجار بجای بنای قدیم که یقیناً برج سادة سنگی بی پیرایه بیش نبوده است ساخته اند یا این که بنای قدیم را به بعضی حک و اصلاحات و تغییرات به وضع فعلی درآورده و در طرفین شرق و غرب حرم نیز اطاقهای کوچک را که مسجد زنانه و مردانة‌کنونی باشد با طاق نماهای سنگی ساده رو به صحن و ایوانی در سمت جنوب ترتیب داده اند . نوشته های روی در اصلی ورود به حرم که سمت شمال آن قرار دارد مشتمل بر هشت بیت شعر می باشد که به خط نستعلیق به طور برجسته موقوم گردیده و مطلع آن این است :
جبذا زین در که بر این منظر است             جبرئیلش خاک روب اشهر است
نام فتحعلی شاه و ماده تاریخی هم در این ابیات هست که نگارنده بر اثر عبور دائم زوار و ریختگی قسمتهای از خطوط موفق به خواندن اشعار مزبور نشد و امیدوار است در فرصت مناسب دیگر به رفع این نقیصه توفیق حاصل نماید .
در دیگری هم از حرم به طرف مشرق به مسجد زنانه باز می شود که دارای کتیبه هائی به خط نستعلیق بوده است که به رنگ اکلیل طلائی بر زمینة قهوه رنگ که در آن نقاشی نموده اند و شامل نام الله با پنج تن است و تاریخ 1240 ( رقم صفر در آن حذف شده است ) نیز در طرف بالای لنگة راست در دیده می شود .
بنابر اظهار متولی بقعه در دو سال اخیر طومارها و وقف نامه هائی بدست آمده است که مربوط به زمان شاه طهماسب اول صفوی و فرزند او حیدر میرزا می باشد و می رساند که این شهریار و فرزند مقتولش املاک و دهاتی را از الله قلی خان قزوینی خریداری و وقف امامزاده داود ( ع ) کرده اند بنابراین بطوری که قبلاً ذکر شد بنای قدیمی بقعه پیش از صفویه وجود داشته است ولی در حال حاضر قدیم تر از زمان فتحعلی شاه اثری در این بنا بنظر نمی رسد .
در بالای دریا طاق نمایا دهلیزی که از سمت شمال به در اصلی حرم می رسد لوحة سنگی ئی نصب نموده اند که نوشتة زیر در پنج سطر به خط نستعلیق برجسته روی آن مرقوم رفته است :
« بسم الله الرحمن الرحیم در عهد پادشاه جم جاه اسلام پناه السلطان ابن السلطان ناصرالدین شاه قاجار خلد الله ملکه بنی نقعة متبرکة معظمة نواب علیه شاهزاده حاجیه متعلقه نواب نصرة الدولة صبیة مرحوم بهاء الدولیه والدة نواب عمیدالدوله التماس دعا از زائرین و مجاورین دارد فی شهر جمادی الاولی سنه 1283 » .
به شرحی که سابقاً ذکر شد درهای شمالی و شرقی حرم هر دو مربوط به زمان فتحعلی شاه است بنابراین آنچه شاهزاده حاجیه خانم بانی شده اند تصور نزدیک به یقین است صحن با طاق نماهای سنگی سابق بقعة متبرک امامزاده داود ( ع ) باشد که در سالهای اخیر تغییر صورت یافته و بصورتی که در ابتدای شرح بقعه گذشت در آمده است .
با مختصر دقتی در طاق نماها یا دهلیزهای جنوبی صحن که مدخل حرم بوده در پشت ایوان کفش کن قرار دارد به خوبی معلوم است که ردیف طاق نمای سنگی اطراف صحن سابق امامزاده داود در سمت حرم نیز ایجاد گشته در جلوی مدخل و طاق نمای ورودی بقعه افزوده شده بوده است و ارتفاع طاق ضربی طاق نماها و دهلیزهای متصل به بقعه افزوده شده بوده است و ارتقاع طاق ضربی طاق نماها و دهلیزهای متصل بقعه کوتاهتر از ارتفاع ردیف طاق نماهائی است که بعداً جلو آن افزوده اند و همین ردیف طاق نمای اخیر الذکر که در تمام اطراف صحن قرار داشته مربوط به سال 1283 می شود که بانی آنها شاهزاده حاجیه خانم بوده . در لوحه سنگی سابق الذکر نام پدر و شوهر و سر شاهزاده خانم ذکر گردیده است .
از این که کمی از موضوع امامزاده داود خارج شده به شرح اولاد و انسان بازماندگان بانیة صحن بقعة مزبور پرداخت معذرت می طلبد ولی ذکر نام نیک و کار نیکوی مردم خیر در هر حال و بهر مناسبتی که بتوان عنوان نمود بجا و جایز می باشد و اینک به موضوع اصلی مورد بحث باز می گردیم .
بنابر آنچه گذشت در زمان فتحعلی شاه قاجار بعقة امامزاده داود را با طاق نماها و دو اطاق مسجد کوچک متصل به آن ساخته اند و صحن بقعه یا اصلاً وجود نداشته و یا دیوار سنگی ساده ای بیش نبوده است و نگارنده نتوانستم مدرکی برای چگونگی صحن بیش از آنچه شاهزاده حاجیه هما خانم ایجاد نموده است تحصیل نمایم .

نسب حضرت امامزاده داود ( ع ) از روی لوحة اذن دخول و زیارت نامة بقعه داود بن عماد بن جعفربن نوح بن عقیل بن هادی بن امام زین العابدین ( ع ) ذکر شده است .
در وسط حرم ضریح آلت سازی به سبک معروف جعفری به رنگ سادة چوب قرار دارد که طول که طول آن تقریاً 5/2  و عرض آن قریب 30/1 متر می باشد . در گوشة شمال شرقی حرم از کف زمین دریچة پنجرة آهنی به طرف سرداب باز می شود که بوسیلة چند پلة باریک از آن پائین می روند و مرقد امامزاده را در وسط سرداب زیارت می نمایند و این قسمت در تمام زیارتگاههای داخل و خارج شهر تهران منحصر به بقعة امامزاده داود ( ع ) است که از درون حرم داخل سرداب بشوند .
عدة زوار امامزاده داود ( ع ) به شرحی که قبلاً نیز اشاره نمود بسیار فراوان است و روی هم رفته باید گفت که بقعه امامزاده داود ( ع ) بیش از جنبة تاریخی از نظر اجتماعی و معتقدات مردم متدین ایران قابل توجه و شایسته بررسی می باشد و هیچ زیارتگاهی به اندازة این بقعه برای مطالعة عادات و سنن خوب ملی و مذهبی مناسب و مستعد نیست . قربانیهای زیاد ، نذورات فرش و سماور و چراغ و ظروف مس فراوان که انبارهای متعدد از این ظروف انباشته شده است عقیدة این که هر کس این نذورات را که به رایگان در محوطة امام زاده داود و تمام خانه های زواری در اختیار زنان و مردان صاحب خانه و عموم زوار قرار می گیرد بخواهد از محوطة امامزاده داود خارج نماید مبتلا به بیماریهای مختلف شده ناچار به استرداد امانتی خواهد بود . مراسم تغزیه و شبیه خوانی در ساعات مختلف در خارج بقعه دسته های زوار و سینه زن که روزها و شبهای تابستان مخصوصاً ایام و لیالی متبرک بصورت اجتماعی با بیرق و کتل و چراغهای زنبوری به آنجا می آیند و از مسافت زیاد که گنبد را در جاده کوهستانی می بینند نیایش نموده مراسم مذهبی را بجای می آورند . قطعه نخ یا کنارة پارچة سبز رنگ که برای بستن دخیل در مقابل پرداخت مبلغی از شخصی که روی صندوق که روی در داخل ضریح به فروختن و افروختن شمع مشغول است می گیرند ، شمایل رنگی ائمة در نقاط مختلف جاده که به زوار ارائه و تقاضای نیاز می شود عقیده به این علت پیچیدگی چشم مردم کیگا اشارة دزدکی است که با چشم ، محل امامزاده داود ( ع ) را به دشمنان نشان داده اند و بسیاری نکات دیگر را در ضمن زیارت رفتن به امامزاده داود ( ع ) می توان مشاهده و درک نمود و بدیهی است که بسیاری  نقاط ضعف تودة زائرین و اجتماعی که به آنجا می آیند نیز در خلال این اوضاع مشهود می باشد .

در خاتمة شرح این بقعه بی مورد نمیداند یادآورد شود که چه قدر خوب بود از کسانی که می خواهند سماور یا ظروف مسی و غیره نذر این بقعه متبرک نمایند بانیان خیری پیدا شوند که مخارج سفیدگری هر میزان از این ظروف را که بتوانند بپردازند بر عهده بگیرند یا یک نفر سفید گر را اجیر نموده به امامزاده داود ببرند و ظروف مورد استفادة عموم را سفید کنند و همچنین انبارهای مس زائد بر مصرف بقعه با رعایت موازین شرعی فروخته شده عایدی آن صرف ساختمان قربانگاهی با اصول بهداشتی و لوله کشی کمال تر از آنچه فعلاً هست برای زوار بشود و یقیناً قیمت موجودی ظروف و اثاثیة زائد بقعه از مخارج این اصلاحات بیشتر است تا همت متصدیان و بانیان خیر چه کند .
شرح این بقعه بدرازا کشید ولی با  اهمیت زیاد این زیارتگاه در نظر قاطبه مردم تهران و بسیاری از مردم خارج تهران تطویل کلام را روا دانسته تصدیع خاطر خوانندگان عزیز را فراهم داشت .
دره امامزاده داود را چون بطرف بالا دنبال نمایند پس از طی سربالائی تند به قسمت معرف به هزار چم یا هزار دره می رسند که یکی از جاده های شهرستانک است و پس از خاتمة هزار چم به سرازیری تند و طولانی معرف به لست رسیده از آنجا وارد قرة ییلاقی شهرستانک در دل کوهستان البرز می شوند و نیز از همان درة امامزاده داود به قلة توچال و محوطة‌ معروف به چمن مخملی صعود می نمایند و می توان بالای توچال درختان سبز درة های مختلف اطراف توچال ( شهرستانک ، شکر آب و آهار ، پس قلعة شمیران ، درکه ، امامزاده داود ) را در جهات مختلف مشاهده نمود و بهر کدام بخواهند پائین می روند و جاده هائی که در زمان ناصرالدین شاه از شهر تهران به شهرستان و از آنجا به مازنداران کشیده شده است در همان حدود مشاهده و مورد استفاده واقع می شود .
در دره‌های مجاور امامزاده داود در سمت مغرب و جنوب غربی آن یعنی در آبادیهای « رندان » و « سنگان » بقعه هائی بنام امامزاده عمادالدین ـ پدر امامزاده داود ـ و امامزاده علاءالدین و امامزاده قاسم و امامزاده عقیل ـ برادران امامزاده داود ـ وجود دارد که البته زیارتگاه مردم دهات مجاور است و زوار شهری به ندرت از آنها اطلاع دارند . ( مصطفوی ، )
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله شهر تهران و اکوسیستم طبیعی آن جهت اوقات فراغت

مقدمه ۸
۱ ـ ۱ ـ اوقات فراغت ۱۱
نظریات مرتبط با فراغت ۱۳
اهداف گذران فراغت ۱۴
ویژگیهای فعالیتهای فراغتی ۱۶
کار دلخواه و آزاد در وقت آزاد ۱۸
فراغت و تفریح در دین ۱۹
ابعاد اقتصادی گذران فراغت ۲۱
تأثیرات عدم برنامه ریزی فراغت ۲۲
تقسیم بندی وقت آزاد ۲۳
نیازهای امروزی به فعالیتهای فراغتی ۲۵
تأثیر اوقات فراغت در معماری ۲۸
جهانی شدن برنامه ریزی گذران فراغت ۲۹
سابقه برنامه ریزی فراغت در ایران ۳۰
بخشهای موثر در برنامه ریزی فراغت ۳۱
تمهیدات کالبدی و راهکارهای عملی تفریح ۳۳
فضاهای فراغتی تهران ۳۴
مقدمه ۳۴
سیر تحول کاربری گذاران اوقات فراغت در تهران ۳۶
حکومت صفویه و قاجاریه ۳۶
حکومت پهلوی اول ۳۷
حکومت پهلوی دوم ( ۲۵ ـ ۱۳۲۰ ش ) ۳۸
حکومت پهلوی دوم ( ۴۵ ـ ۱۳۲۵ ش ) ۳۸
حکومت پهلوی دوم ( ۵۷ ـ ۱۳۴۵ ش ) ۳۹
حکومت جمهوری اسلامی ( بعد از بهمن ۱۳۵۷ ) ۴۰
تبیین نیاز ـ شرایط خاص تهران ۴۱
۱ ـ جمعیت شهری ۴۲
۲ ـ ترکیب سنی جمعیت ۴۲
۳ ـ نظام تعطیلات و مرخصی ۴۶
فرصتهای گذران اوقات فراغت در تهران ۴۶
طبقه بندی فعالیتهای گذران اوقات فراغت در تهران ۴۸
ویژگیهای عرضه تسهیلات گذران اوقات فراغت در محیط بیرون شهر تهران ۴۸
ویژگیهای عرضه تسهیلات گذران اوقات فراغت در درون شهر تهران ۵۰
تحلیل و جمع بندی ۵۳
۱ ـ ۲ ـ فضاهای جمعی ۵۵
مقدمه ۵۵
۱ ـ ۲ ـ ۱ ـ تمدن و جامعه ۵۶
۱ ـ ۲ ـ ۲ ـ تمدن و شهر ۵۶
۱ ـ ۲ ـ ۳ ـ شهر و حیات مدنی ۵۷
۱ ـ ۲ ـ ۴ ـ فضای جمعی ۵۸
۱ ـ ۲ ـ ۵ ـ فضای شهری ۶۰
کارکردهای فضاهای شهری ۶۴
اهمیت پیاده روی ۶۵
مسافت فضای شهری ۶۷
میدان ۶۷
خیابان ۶۹
۱ ـ ۳ ـ انسان و طبیعت ۷۰
۱ ـ ۳ ـ ۱ ـ انسان و طبیعت در تمدن ایران ۷۱
۱ ـ ۴ ـ باغ ایرانی ۷۲
۱ ـ باغهای مسطح و کم شیب : ۷۴
۲ ـ باغهای شیبدار و صفه بندی شده : ۷۴
۳ ـ باغهای احداثی در زمینهای عارضه دار : ۷۴
۱ ـ ۴ ـ ۱ ـ آب در باغ ایرانی ۷۵
۱ ـ ۴ ـ ۲ ـ گیاه در باغ ایرانی ۷۵
۱ ـ ۴ ـ ۳ ـ اصول طراحی باغ ایران ۷۶
۱ ـ ۵ ـ چشم اندازهای فرهنگی ۸۰
۱ ـ ۶ ـ حس قداست ۸۴
۱ ـ ۷ ـ گردشگری ( توریسم ) ۸۹
۱ ـ ۷ ـ ۱ ـ گردشگری و گردشگران در ایران ۹۰
۱ ـ ۷ ـ ۲ ـ اکوتوریسم ۹۱
امکان سنجی جاذبه های اکوتوریسم در ایران ۹۲
۱ ـ ۸ ـ طرح منظر ۹۳
۱ ـ ۸ ـ ۱ ـ منظره پردازی ۹۷
۱ ـ ۸ ـ ۱ ـ ۱ـ منظره پردازی در هنر اروپا ۹۹
۱ ـ ۸ ـ ۱ ـ ۲ ـ منظره پردازی در ایران ۱۰۱
مطالعات بستر ۱۰۳
فرحزاد در گذر زمان ۱۰۳
۲ ـ ۱ ـ شناخت تاریخ منطقه ۱۰۴
سفر امامزاده داوود ۱۰۵
درختهای توت وقفی ۱۰۸
راه امامزاده داوود ۱۰۹
سنگ مثقال ـ ینجه زار ۱۱۰
معجزات امامزاده ۱۱۱
امامزاده داوود ( از توابع قصبة کن ) ۱۱۴
مطالعات اقلیمی ۱۲۳
زمین شناسی ۱۲۳
آب و هوا ۱۲۶
ویژگیهای طبیعی ۱۲۹
زمین لرزه های تاریخی ۱۲۹
۲ ـ ۳ ـ پوشش گیاهی ۱۳۰
۲ ـ ۴ ـ مطالعات سازمان فضایی و سیمای منطقه ۱۳۱
۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ شناخت سازمان فضایی ۱۳۱
۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۱ ـ نظام توزیع عناصر ۱۳۱
توده و فضا ۱۳۲
کیفیت بناها ( قدمت ) ۱۳۲
۲ ـ ۴ ـ ۱ ـ ۲ ـ نظام توزیع کاربریها ۱۳۳
۲ ـ ۴ ـ ۲ ـ شناخت ساخت فضیی ۱۳۴
۲ ـ ۴ ـ ۳ شناخت فضای شهری ( جمعی ) ۱۳۴
تجزیه و تحلیل فضاهای شهری ۱۳۵
فضای شهری ( ۲ ) ۱۳۶
نتیجه گیری ۱۳۶
۲ ـ ۴ ـ ۴ ـ شناخت سیمای شهر ۱۳۷
۲ ـ ۴ ـ ۴ ـ ۱ ـ سیمای بیرونی شهر ( نمای از دور شهر ) ۱۳۷
عوامل سازندة سیمای بیرونی شهر ۱۳۷
۲ ـ ۴ ـ ۴ ـ ۲ ـ سیمای درونی بافت ۱۳۸
۲ ـ ۵ ـ شناخت ارزشهای اجتماعی ـ فرهنگی ۱۴۱
۲ ـ ۶ ـ تحولات جمعیتی ، اقتصادی و فعالیتی ۱۴۳
۲ ـ ۶ ـ ۱ ـ وضعیت و عوارض اجتماعی توسعه در محدوده ۱۴۳
۲ ـ ۶ـ ۱ ـ ۱ ـ تغییرات اکولوژی اجتماعی ۱۴۳
۲ ـ ۶ـ ۱ ـ ۲ ـ تعارض طبیعت و شهر ۱۴۴
۲ ـ ۶ ـ ۱ ـ ۳ ـ نا امنی اجتماعی ۱۴۵
۲ ـ ۶ ـ ۱ ـ ۴ ـ افول نقش فراغتی و تفریحی محدوده ۱۴۵
۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ وضعیت مالکیت اراضی ۱۴۶
۲ ـ ۶ ـ ۲ ـ ۱ـ نحوه حقوقی مالکیت اراضی ۱۴۶
منابع طبیعی ۱۴۶
مالکیت عرضی اراضی روستا ۱۴۶
حرایم و اراضی طرح دار ۱۴۷
۲ ـ ۷ ـ مطالعات منظر محیط ۱۴۷
۲ ـ تحلیل نیروهای موثر بر حوزه ۱۴۸
۲ ـ ۸ ـ ۱ ـ شبکه حمل و نقل ۱۴۸
۲ ـ ۸ ـ ۲ ـ تأسیسات و زیر ساختهای شهری ۱۴۹
۲ ـ ۹ ـ طرحها و پروژه های مصوب ۱۴۹
۲ ـ ۹ ـ ۱ ـ کلیات طرح تفصیلی ۱۴۹
۲ ـ ۹ ـ ۲ ـ طرح جامع قدیم تهران ۱۵۱
۲ ـ ۹ ـ ۳ ـ طرح اجرایی تهران ( ۱۳۵۰ ) ۱۵۱
۲ ـ ۹ ـ ۴ ـ طرح جامع توسعه جهانگردی در ایران ( ۱۳۵۱ ) ۱۵۲
۲ ـ ۹ ـ ۵ ـ طرح جامع جدید ساماندهی تهران ( ۱۳۷۰ ) ۱۵۲
۲ ـ ۹ ـ ۶ ـ طرح مطالعات ساماندهی گردشگاههای تهران ( ۱۳۷۴ ) ۱۵۳
۲ ـ ۹ ـ ۷ ـ طرح بهسازی منطقه فرحزاد ( ۱۳۷۲ ـ شهرداری تهران ) ۱۵۵
نتیجه گیری ۱۵۵
امکانات و محدودیتها ۱۵۶
۳ ـ ۱ ـ امکانات و محدودیتهای طبیعی ۱۵۶
۳ ـ ۲ ـ امکانات و محدودیتهای کالبدی ۱۵۷
۳ ـ ۳ ـ امکانات و محدودیتهای اجتماعی ۱۵۸
اهداف کلی و اهداف عملیاتی ۱۵۹
۴ ـ ۱ـ اهداف کلی ۱۵۹
۴ ـ ۲ ـ اهداف عملیاتی ۱۵۹
برنامه های پیشنهادی ۱۶۱
۵ ـ ۱ ـ برنامه کاربری اراضی ۱۶۱
۵ ـ ۲ ـ برنامه حمل و نقل و زیر ساختها ۱۶۱
۵ ـ ۲ ـ ۱ ـ برنامه حمل و نقل ۱۶۱
۵ ـ ۲ ـ ۲ ـ برنامه زیر ساختها ۱۶۱
۵ ـ ۳ ـ برنامه مدیریت آب ۱۶۲
۵ ـ ۴ ـ برنامه نظام فضای باز و سبز ۱۶۲
۵ ـ ۵ ـ برنامه طراحی شهری ۱۶۳

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق شهر تهران و اکوسیستم طبیعی آن جهت اوقات فراغت