فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تجقیق درباره حوزه های قضازدائی مطروحه و حذف برخی عنوانهای مجرمانه از

اختصاصی از فایل هلپ تجقیق درباره حوزه های قضازدائی مطروحه و حذف برخی عنوانهای مجرمانه از دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

دانشگاه پیام نور

واحد کرج

عنوان مقاله :

حوزه های قضازدائی مطروحه و حذف برخی عنوانهای مجرمانه از

قانون

نگارش:

سهیلا کلانتری

بهمن 1388

مقدمه :

حقوق کیفری اعمالی را که عموماً برای جامعه مضر محسوب می شود تعریف و کیفر های مباشران آن اعمال را نیز مشخص می نماید پس از احراز عملی ارتکاب یک بزه، ضروری است که مباشر آن کشف شود، ادله جمع آوری گردد و در پایان یک فرآیند، که عمدتاً قضائی است مجرم به کیفر خود برسد در سالها های دور تمام دغدغه سیستم کیفری بر این بوده است که با تحلیل شکنجه روحی و گاهی نیز بدنی به عنوان عمل ارتکابی مجرم را کیفر دهند آنچه امروزه مد نظر است شناخت شخصیت روانی و واقعی مجرم علاوه بر شخصیت حقوقی بزهکار است.

به نظر می رسد نگرشی که نسبت به جرم و مجرم در گذشته وجود داشته است موجب شده نسبت به برخی موارد کم اهمیت جرم انگاری شده و مجازاتی برای آن تعیین گردیده هر چند قانون کشور ما قبل و بعد از انقلاب بارها اصلاح شده هنوز در بعضی از آنها سختی را می توان احساس کرد ، همین دلیل و به دلیل مشکلات اخیر قوه قضائیه (اطاله دادرسی، تورم کیفری و ....) راهکار هائی همانند جرم، زدائی، قضا زدائی ، کیفر زدائی و .... مطرح گردید در همین راستا لایحه هایی نظیر لایحه قضا زدائی و حذف برخی عناوین مجرمانه از قانون ، لایحه مجازات اسلامی و دیگر لوایح تقدیم مجلس شد.

در این مقاله سعی بر اینست به بررسی قضازدائی و حوزه های قضازدائی مطروحه به طور خلاصه پرداخته شود و راهکاری تحت عنوان اصلاح سیاست جنائی پیشنهاد گردد.

اصطلاحات کیلدی تحقیق 1 ) قضازدائی 2 ) جرم زدائی 3 ) سیاست جنائی

قضا زدائی :

قضازدائی، راهکاری فنی برای کاستن از تراکم دعاوی در مراجع رسمی دادگستری بوده و قطعاً نسبی است1 نسبیت راهکار یاد شده امری بدیهی و منطقی است،زیرا قضازدائی در مفهوم مطلق آن تعطیلی نهاد دادرسی و دادگستری و در مفهوم خاص آن حذف وظیفه قضاوت از وظایف حکومت است و منطقی نخواهد بود به بهانه تأمین عدالت تمام اقتدارات و اختیارات قانونی دولت را سلب نمود. با تحقیق در منشأ اصطلاح قضا زدائی معلوم می شود که واژه انگلیسی diversionدر ادبیات حقوقی انگلستان به معنای انحراف بوده و مراد از آن مجموع راهکار هائی است که برای خروح پرونده از مسیر اصلی و معمول آن و سوق دادن آن به سمت دیگر روشهای حل فصل قضیه مورد استفاده قرار می گیرند به این ترتیب باید گفت که اصطلاح قضا زدائی در مفهوم فنی، حقوقی و قضائی آن به کار نرفته و نوعی تسامح در تعبیر است به نظر عبارت( تمرکز زدائی از رسیدگی های قضا زدائی ) بهتر می تواند مفهوم ذاتی اصطلاح یاد شده را منعکس سازد.

قضا زدائی در عمل :

به نظر می رسد قضا زدائی در عمل قابل اجرا نباشد چرا که1- قضا زدائی ، تفویض برخی وظایف دستگاه رسمی قضا ئی به نهاد های خارج از این دستگاه است و این در عمل حتی به صورت نسبی امکان پذیر نیست چرا که اگر در راستای این اندیشه، رسیدگی به بخشی از دعاوی را به نهاد های مردمی یا شبه قضائی از قبیل شورای حل اختلاف واگذار کنیم، علی رغم تفاوت صوری و ساختاری این مراجع با سازمان قضائی عام، ماهیت قضائی، حل و فصل دعاوی و فیصله امور که جزء ماهیت ذاتی هر نوع دادرسی است در کار کرد آنها وجود دارد.

به دیگر سخن، قضا زدائی از نظر شکلی تحقق یافته لیکن کار کرد ماهوی امر داد رسی هنوز وجود دارد و بر خلاف مفهوم لغوی قابل برداشت از قضا زدائی ، نوعی قضا زدائی برای نهاد های خارج از سازمان قضائی عام به وجود می آید.

2 ) اگر در نتیجه اجرای اندیشه قضا زدائی، رسیدگی به برخی دعاوی به مراجع غیر قضائی، نظیر دادگاه و مراجع اداری اجرائی ارجاع شود، از آنجا که مطابق صلاحیتهای قانونی دیوان عدالت اداری و نیز اصول دادرسی منصفانه رسیدگی شکلی دیوان به آرای قطعی و یا قطعی شده آن مراجع امکان پذیر است و از سوی دیگر در کشور ما دیوان عدالت اداری ، بخشی از سازمان قضائی می باشد در نتیجه حتی در صورت تفویض رسیدگی ها به مراجع اداری و اجرایی به دلیل صلاحیت یک مرجع عالی قضائی اداری در کنترل نهائی آرای صادره از آن مراجع، مفهوم ماهوی قضازدائی ، مححق نشده بلکه صرفأ بخش دیگری از دستگاه قضائی درگیر و عهده دار رسیدگی نهایی به آنها می شود.1

قضا زدائی و قانون اساسی :


دانلود با لینک مستقیم


تجقیق درباره حوزه های قضازدائی مطروحه و حذف برخی عنوانهای مجرمانه از

موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه 8

اختصاصی از فایل هلپ موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه 8 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه - موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه

دکتررضا نوربها

شاخص وجود انسان بیشتر تفکراوست حرکت یا سکون شخصیت اغلب درتحول منطقی این شاخص یارکود بی دلیل آن است بی تردید مفید بودن هرحرکت ویا مضر بودن هرسکون وابسته به بنیاد های فردی اجتماعیست ودراین دو اغلب بننیادهای فردی غالب برشکل اجتماعی آن است وبواسطه دخالت مستقیم یا غیر مستقیم فکرخوب یابد، منطقی یا غیر منطقی راتوجیه میکند فراموش نکنیم که هر فکری باوجود شاخصیت( باتوجه به ساخت شخصیت افراد) نمیتواند همیشه قابل قبول باشدچه تحرک یا رکود دراین حالت بیشتر انتزاعیست اما یک نکته کمتر ابهام دارد وآن اصل اساسی(( لزوم تحول منطقی تفکر درقالب هروجود ویا توجه به گنجایش هرشخصیت درطول زمان است)) که میتواند(( رابطه ها)) رابسنجد آنهار ارزیابی کند وبه آنها ارزشی معادل باخواست خود واقعیت آنها بدهد بنحویکه ((وجود)) درخطر اضمحلال قرارنگیرد نه تنها بدین دلیل که ارزش وجود همیشه فوق ارزشهاست بلکه اغلب بلحاظ مکانیسم های دفاعی وجود چه درزمینه جسم وچه درزمینه روان . اما سکون غیر منطقی تفکر موقعیت بررسی رابطه ها را متزلزل میکند، ارزشهنامفاهیم خود را ازدست میدهند ووجوددرمعرض خطر قرارمیگیرد تفاوت این حالت با شکل اول درآن است که درحالت اول کوششی فعال درزمینه وحدت تفکر وارگانیسم انجام میگیرد یعنی (( من)) کاری انجام میدهم که فکر من آنرابررسی کرده امتیازات ومحظورات آنراشناخته وباتوجه به آنها عملی ازمن سرمیزند غالبا متوجه وقابل پذیرش درحالیکه درشکل دوم این وحدت یااصولا وجود ندارد ویا بشکلی کاملا ناقص ظاهر میشود، ارگانیسم عمل انجام میدهد درکنار تفکری که بلحاظ عدم تحرک اغلب فرسوده، غیر فعال وحتی گاهی مرده است این عدم وحدت را بیشتر درجامعه بزهکاران وبخصوص مجرمین غیر اتفاقی میتوان دید.

مقدمه

بزهکاربیش ازآنچه متفکر باشد متاثر است، متاثر ازتحریکاتی که بی درنگ ویا با تاخیری( غالبا قابل اغماض) موجب واکنشی خفیف ویا شدید میشود ومجرم را دردائره (( ناهمرنگان اجتماع)) وگاهی بیماران ((روانی))قرارمیدهد مطلب نباید موجب این اشتباه شود که یک رفتار ناهمرنگ بااجتماع از نظر جامعه شناسی حتما رفتاری بیمارگونه است ویا انسانی بیمار نمیتواند درجامعه بنحوی طبیعی رفتار کند1 چه درمورد بزهکاران این دوفرضیه بطور عام نمیتواند قابل قبول باشد زیرا اولا جامعه منزه نیست وعدم توافق باآن دلیل مجرمیت نمیتواند باشد بعکس گاهی بزهکاراحتمالی جامعه مقدسیست که علیه مجرمیت آن قیام کرده ثانیا بیمار روانی درحدیکه بیماری اش مشهود نیست خود را غالبا با جامعه ( منزه یا آلوده) وفق میدهد احتیاج به زیستن ونیاز به دیگران او را عملا وادار به تسلیم درمقابل ارزش های قراردادی جامعه مینماید علائم وآثار بیماری زمانی آشکار میگردند که یا جامعه به نحوی بیماررامیشناسد ویا بیمار به شکلی با درگیری باجامعه بیماری خود را آشکار میکند.

تمیز این دوگاهی بسیار دشوار است بهرحال باتفکیک این دو حالت که همیشه امکان اشتباه را فراهم میکند وباید بادقت مورد بررسی قرارگیرد میتوان گفت که بزهکار غالبا ناهمرنگ بااجتماع است (منحرف از معیارها واصول جامعه خارج ازموارد استثنائی ذکر شده ) واین ناهمرنگی ناشی ازواکنشهای سریع او درقبال کنشهای دیگران(واکثرابدون تناسب باآنها) است اساس این واکنشها عدم تحول تفکر منطقی مجرم درسیر عمل مجرمانه است وگاه فعل مجرمانه از هنگام قصد تاعمل دوره ای چنان طولانی می پیماید که میتوان بظاهر به تفکر کامل ومنطق متعادل مجرم معتقد شد بی آنکه واقتیت این چنان باشد .

شناخت قلمرو این عدم تفکر( الف) آگاهی به عوامل زایل کننده محدودسازنده ویا گسترش دهنده آن ( ب) ونتیجه ای که طرح این مسئله ایجاد میکند مورد بحث ماست(ج)

الف) قلمرو عدم تفکر

عدم تفکر گاه بعلت بیماری است: بیماری روانی درحدی که به یاخته های مغز وسلسله اعصاب آسیب رسانده باشد( خفیف یا شدید) ویا بیماری جسمی درحدی شدید که فعالیت مغر وسلسله اعصاب را موقتا متوقف کرده باشد.

درمورد مجرم این دو فرضیه بطور عام قابل قبول نیست:

اولا از نظر بیماری روانی- چنانچه بزهکار بیمار روانی بمعنای خاص کلمه باشد اطلاق (( مجرم)) براو بیفایده است بزهکاربیمار به ((بیماربزهکار تغییر پیدا میکند ومجرمیت دربیماری مجو میگردد.

ثانیاازنظر بیماری جسمی – بیماردرحد مقاومت روان را مغشوش نمیکند، بدون شک به آن صدمه می زند ولی درتعادل آن نقش چندان موثری ندارد مگر آنکه ارگانیسم به شدتی درمعرض بیماری قرارگیردکه روان را دستخوش اغتشاشی عمیق نماید.

بدین شکل فرضیه عدم تفکر مجرم بلحاظ بیماری درمعنای خاص کلمه منتفی است 2 هرچندبرخی ازجرم شناسان باین مطلب اعتقاد دارند3 اما نفی این موضوع نافی عدم تفکر بزهکارنیست چرا که درمورد مجرم مادرمقابل شخصیتی قرارگرفته ایم که اگر چه بیمار درمعنای خاص آن نیست اما رفتاری به احتمال زیاد بیمارگونه دارد بدین معنی که نسبت به(( خویش )) و((محیطی)) که درآن زندگی میکند رفتاری منحرف از معیارهای شناخته شده ای دارد که غالبا حالات طبیعی را توجیه می کنند واین ((حالات قبول شده)) را منقیاس رفتارهای طبیعی اجتماعی میشناسند. اینن انحرافات به دوشکل ممکن است ظاهر شوند.

1-انحراف از معیارهای طبیعی فردی.

2-انحراف از معیارهای طبیعی اجتماعی.

1-انحراف از معیارهای طبیعی فردی- بدون ورود به زیربنیادهای اساسی زیستی – روانی4 رفتاربزهکارمیتوان گفت که مجرم وجود خود ویا بعبارت دیگر به ((من))5 بی توجه است هرچند غالبا جرم نشانه ایست برای حمایت ((من)) که ازمختصات این حمایت غیرثابت ونامنظم بودن آن است بعبارت دیگر بزهکار((من)) فعلی را درمخاطره ای قرارمیدهد که درحقیقت با ارزش آن نامساویست این همان حالتی است که میتوان به دوره انتقالی((من)) تعبیرش کرد که تحول آن بیش از آنکه بنفع بزهکار باشد بضرراوست . بهتر بتوان گفت عدم توجه بزهکار به آینده بنحویست که دورنگری را از مجرم میگیرد واورا درقید زمان ومکان فعلی وهمانطور که نوشتم حمایت فرضی((من)) قرارمیدهد زیرا مجرم با تحریک واکنشی نشان میدهد که اصل این واکنش در((رابطه)) بین تحریک وعکس العمل آن


دانلود با لینک مستقیم


موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه 8

دانلودمقاله درمورد موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه 8

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله درمورد موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه 8 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه - موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه

دکتررضا نوربها

شاخص وجود انسان بیشتر تفکراوست حرکت یا سکون شخصیت اغلب درتحول منطقی این شاخص یارکود بی دلیل آن است بی تردید مفید بودن هرحرکت ویا مضر بودن هرسکون وابسته به بنیاد های فردی اجتماعیست ودراین دو اغلب بننیادهای فردی غالب برشکل اجتماعی آن است وبواسطه دخالت مستقیم یا غیر مستقیم فکرخوب یابد، منطقی یا غیر منطقی راتوجیه میکند فراموش نکنیم که هر فکری باوجود شاخصیت( باتوجه به ساخت شخصیت افراد) نمیتواند همیشه قابل قبول باشدچه تحرک یا رکود دراین حالت بیشتر انتزاعیست اما یک نکته کمتر ابهام دارد وآن اصل اساسی(( لزوم تحول منطقی تفکر درقالب هروجود ویا توجه به گنجایش هرشخصیت درطول زمان است)) که میتواند(( رابطه ها)) رابسنجد آنهار ارزیابی کند وبه آنها ارزشی معادل باخواست خود واقعیت آنها بدهد بنحویکه ((وجود)) درخطر اضمحلال قرارنگیرد نه تنها بدین دلیل که ارزش وجود همیشه فوق ارزشهاست بلکه اغلب بلحاظ مکانیسم های دفاعی وجود چه درزمینه جسم وچه درزمینه روان . اما سکون غیر منطقی تفکر موقعیت بررسی رابطه ها را متزلزل میکند، ارزشهنامفاهیم خود را ازدست میدهند ووجوددرمعرض خطر قرارمیگیرد تفاوت این حالت با شکل اول درآن است که درحالت اول کوششی فعال درزمینه وحدت تفکر وارگانیسم انجام میگیرد یعنی (( من)) کاری انجام میدهم که فکر من آنرابررسی کرده امتیازات ومحظورات آنراشناخته وباتوجه به آنها عملی ازمن سرمیزند غالبا متوجه وقابل پذیرش درحالیکه درشکل دوم این وحدت یااصولا وجود ندارد ویا بشکلی کاملا ناقص ظاهر میشود، ارگانیسم عمل انجام میدهد درکنار تفکری که بلحاظ عدم تحرک اغلب فرسوده، غیر فعال وحتی گاهی مرده است این عدم وحدت را بیشتر درجامعه بزهکاران وبخصوص مجرمین غیر اتفاقی میتوان دید.

مقدمه

بزهکاربیش ازآنچه متفکر باشد متاثر است، متاثر ازتحریکاتی که بی درنگ ویا با تاخیری( غالبا قابل اغماض) موجب واکنشی خفیف ویا شدید میشود ومجرم را دردائره (( ناهمرنگان اجتماع)) وگاهی بیماران ((روانی))قرارمیدهد مطلب نباید موجب این اشتباه شود که یک رفتار ناهمرنگ بااجتماع از نظر جامعه شناسی حتما رفتاری بیمارگونه است ویا انسانی بیمار نمیتواند درجامعه بنحوی طبیعی رفتار کند1 چه درمورد بزهکاران این دوفرضیه بطور عام نمیتواند قابل قبول باشد زیرا اولا جامعه منزه نیست وعدم توافق باآن دلیل مجرمیت نمیتواند باشد بعکس گاهی بزهکاراحتمالی جامعه مقدسیست که علیه مجرمیت آن قیام کرده ثانیا بیمار روانی درحدیکه بیماری اش مشهود نیست خود را غالبا با جامعه ( منزه یا آلوده) وفق میدهد احتیاج به زیستن ونیاز به دیگران او را عملا وادار به تسلیم درمقابل ارزش های قراردادی جامعه مینماید علائم وآثار بیماری زمانی آشکار میگردند که یا جامعه به نحوی بیماررامیشناسد ویا بیمار به شکلی با درگیری باجامعه بیماری خود را آشکار میکند.

تمیز این دوگاهی بسیار دشوار است بهرحال باتفکیک این دو حالت که همیشه امکان اشتباه را فراهم میکند وباید بادقت مورد بررسی قرارگیرد میتوان گفت که بزهکار غالبا ناهمرنگ بااجتماع است (منحرف از معیارها واصول جامعه خارج ازموارد استثنائی ذکر شده ) واین ناهمرنگی ناشی ازواکنشهای سریع او درقبال کنشهای دیگران(واکثرابدون تناسب باآنها) است اساس این واکنشها عدم تحول تفکر منطقی مجرم درسیر عمل مجرمانه است وگاه فعل مجرمانه از هنگام قصد تاعمل دوره ای چنان طولانی می پیماید که میتوان بظاهر به تفکر کامل ومنطق متعادل مجرم معتقد شد بی آنکه واقتیت این چنان باشد .

شناخت قلمرو این عدم تفکر( الف) آگاهی به عوامل زایل کننده محدودسازنده ویا گسترش دهنده آن ( ب) ونتیجه ای که طرح این مسئله ایجاد میکند مورد بحث ماست(ج)

الف) قلمرو عدم تفکر

عدم تفکر گاه بعلت بیماری است: بیماری روانی درحدی که به یاخته های مغز وسلسله اعصاب آسیب رسانده باشد( خفیف یا شدید) ویا بیماری جسمی درحدی شدید که فعالیت مغر وسلسله اعصاب را موقتا متوقف کرده باشد.

درمورد مجرم این دو فرضیه بطور عام قابل قبول نیست:

اولا از نظر بیماری روانی- چنانچه بزهکار بیمار روانی بمعنای خاص کلمه باشد اطلاق (( مجرم)) براو بیفایده است بزهکاربیمار به ((بیماربزهکار تغییر پیدا میکند ومجرمیت دربیماری مجو میگردد.

ثانیاازنظر بیماری جسمی – بیماردرحد مقاومت روان را مغشوش نمیکند، بدون شک به آن صدمه می زند ولی درتعادل آن نقش چندان موثری ندارد مگر آنکه ارگانیسم به شدتی درمعرض بیماری قرارگیردکه روان را دستخوش اغتشاشی عمیق نماید.

بدین شکل فرضیه عدم تفکر مجرم بلحاظ بیماری درمعنای خاص کلمه منتفی است 2 هرچندبرخی ازجرم شناسان باین مطلب اعتقاد دارند3 اما نفی این موضوع نافی عدم تفکر بزهکارنیست چرا که درمورد مجرم مادرمقابل شخصیتی قرارگرفته ایم که اگر چه بیمار درمعنای خاص آن نیست اما رفتاری به احتمال زیاد بیمارگونه دارد بدین معنی که نسبت به(( خویش )) و((محیطی)) که درآن زندگی میکند رفتاری منحرف از معیارهای شناخته شده ای دارد که غالبا حالات طبیعی را توجیه می کنند واین ((حالات قبول شده)) را منقیاس رفتارهای طبیعی اجتماعی میشناسند. اینن انحرافات به دوشکل ممکن است ظاهر شوند.

1-انحراف از معیارهای طبیعی فردی.

2-انحراف از معیارهای طبیعی اجتماعی.

1-انحراف از معیارهای طبیعی فردی- بدون ورود به زیربنیادهای اساسی زیستی – روانی4 رفتاربزهکارمیتوان گفت که مجرم وجود خود ویا بعبارت دیگر به ((من))5 بی توجه است هرچند غالبا جرم نشانه ایست برای حمایت ((من)) که ازمختصات این حمایت غیرثابت ونامنظم بودن آن است بعبارت دیگر بزهکار((من)) فعلی را درمخاطره ای قرارمیدهد که درحقیقت با ارزش آن نامساویست این همان حالتی است که میتوان به دوره انتقالی((من)) تعبیرش کرد که تحول آن بیش از آنکه بنفع بزهکار باشد بضرراوست . بهتر بتوان گفت عدم توجه بزهکار به آینده بنحویست که دورنگری را از مجرم میگیرد واورا درقید زمان ومکان فعلی وهمانطور که نوشتم حمایت فرضی((من)) قرارمیدهد زیرا مجرم با تحریک واکنشی نشان میدهد که اصل این واکنش در((رابطه)) بین تحریک وعکس العمل آن


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله درمورد موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه 8

دانلود مقاله کامل درباره موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه 10ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله کامل درباره موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه

شاخص وجود انسان بیشتر تفکراوست حرکت یا سکون شخصیت اغلب درتحول منطقی این شاخص یارکود بی دلیل آن است بی تردید مفید بودن هرحرکت ویا مضر بودن هرسکون وابسته به بنیاد های فردی اجتماعیست ودراین دو اغلب بننیادهای فردی غالب برشکل اجتماعی آن است وبواسطه دخالت مستقیم یا غیر مستقیم فکرخوب یابد، منطقی یا غیر منطقی راتوجیه میکند فراموش نکنیم که هر فکری باوجود شاخصیت( باتوجه به ساخت شخصیت افراد) نمیتواند همیشه قابل قبول باشدچه تحرک یا رکود دراین حالت بیشتر انتزاعیست اما یک نکته کمتر ابهام دارد وآن اصل اساسی(( لزوم تحول منطقی تفکر درقالب هروجود ویا توجه به گنجایش هرشخصیت درطول زمان است)) که میتواند(( رابطه ها)) رابسنجد آنهار ارزیابی کند وبه آنها ارزشی معادل باخواست خود واقعیت آنها بدهد بنحویکه ((وجود)) درخطر اضمحلال قرارنگیرد نه تنها بدین دلیل که ارزش وجود همیشه فوق ارزشهاست بلکه اغلب بلحاظ مکانیسم های دفاعی وجود چه درزمینه جسم وچه درزمینه روان . اما سکون غیر منطقی تفکر موقعیت بررسی رابطه ها را متزلزل میکند، ارزشهنامفاهیم خود را ازدست میدهند ووجوددرمعرض خطر قرارمیگیرد تفاوت این حالت با شکل اول درآن است که درحالت اول کوششی فعال درزمینه وحدت تفکر وارگانیسم انجام میگیرد یعنی (( من)) کاری انجام میدهم که فکر من آنرابررسی کرده امتیازات ومحظورات آنراشناخته وباتوجه به آنها عملی ازمن سرمیزند غالبا متوجه وقابل پذیرش درحالیکه درشکل دوم این وحدت یااصولا وجود ندارد ویا بشکلی کاملا ناقص ظاهر میشود، ارگانیسم عمل انجام میدهد درکنار تفکری که بلحاظ عدم تحرک اغلب فرسوده، غیر فعال وحتی گاهی مرده است این عدم وحدت را بیشتر درجامعه بزهکاران وبخصوص مجرمین غیر اتفاقی میتوان دید.

مقدمه

بزهکاربیش ازآنچه متفکر باشد متاثر است، متاثر ازتحریکاتی که بی درنگ ویا با تاخیری( غالبا قابل اغماض) موجب واکنشی خفیف ویا شدید میشود ومجرم را دردائره (( ناهمرنگان اجتماع)) وگاهی بیماران ((روانی))قرارمیدهد مطلب نباید موجب این اشتباه شود که یک رفتار ناهمرنگ بااجتماع از نظر جامعه شناسی حتما رفتاری بیمارگونه است ویا انسانی بیمار نمیتواند درجامعه بنحوی طبیعی رفتار کند1 چه درمورد بزهکاران این دوفرضیه بطور عام نمیتواند قابل قبول باشد زیرا اولا جامعه منزه نیست وعدم توافق باآن دلیل مجرمیت نمیتواند باشد بعکس گاهی بزهکاراحتمالی جامعه مقدسیست که علیه مجرمیت آن قیام کرده ثانیا بیمار روانی درحدیکه بیماری اش مشهود نیست خود را غالبا با جامعه ( منزه یا آلوده) وفق میدهد احتیاج به زیستن ونیاز به دیگران او را عملا وادار به تسلیم درمقابل ارزش های قراردادی جامعه مینماید علائم وآثار بیماری زمانی آشکار میگردند که یا جامعه به نحوی بیماررامیشناسد ویا بیمار به شکلی با درگیری باجامعه بیماری خود را آشکار میکند.

تمیز این دوگاهی بسیار دشوار است بهرحال باتفکیک این دو حالت که همیشه امکان اشتباه را فراهم میکند وباید بادقت مورد بررسی قرارگیرد میتوان گفت که بزهکار غالبا ناهمرنگ بااجتماع است (منحرف از معیارها واصول جامعه خارج ازموارد استثنائی ذکر شده ) واین ناهمرنگی ناشی ازواکنشهای سریع او درقبال کنشهای دیگران(واکثرابدون تناسب باآنها) است اساس این واکنشها عدم تحول تفکر منطقی مجرم درسیر عمل مجرمانه است وگاه فعل مجرمانه از هنگام قصد تاعمل دوره ای چنان طولانی می پیماید که میتوان بظاهر به تفکر کامل ومنطق متعادل مجرم معتقد شد بی آنکه واقتیت این چنان باشد .

شناخت قلمرو این عدم تفکر( الف) آگاهی به عوامل زایل کننده محدودسازنده ویا گسترش دهنده آن ( ب) ونتیجه ای که طرح این مسئله ایجاد میکند مورد بحث ماست(ج)

الف) قلمرو عدم تفکر

عدم تفکر گاه بعلت بیماری است: بیماری روانی درحدی که به یاخته های مغز وسلسله اعصاب آسیب رسانده باشد( خفیف یا شدید) ویا بیماری جسمی درحدی شدید که فعالیت مغر وسلسله اعصاب را موقتا متوقف کرده باشد.

درمورد مجرم این دو فرضیه بطور عام قابل قبول نیست:

اولا از نظر بیماری روانی- چنانچه بزهکار بیمار روانی بمعنای خاص کلمه باشد اطلاق (( مجرم)) براو بیفایده است بزهکاربیمار به ((بیماربزهکار تغییر پیدا میکند ومجرمیت دربیماری مجو میگردد.

ثانیاازنظر بیماری جسمی – بیماردرحد مقاومت روان را مغشوش نمیکند، بدون شک به آن صدمه می زند ولی درتعادل آن نقش چندان موثری ندارد مگر آنکه ارگانیسم به شدتی درمعرض بیماری قرارگیردکه روان را دستخوش اغتشاشی عمیق نماید.

بدین شکل فرضیه عدم تفکر مجرم بلحاظ بیماری درمعنای خاص کلمه منتفی است 2 هرچندبرخی ازجرم شناسان باین مطلب اعتقاد دارند3 اما نفی این موضوع نافی عدم تفکر بزهکارنیست چرا که درمورد مجرم مادرمقابل شخصیتی قرارگرفته ایم که اگر چه بیمار درمعنای خاص آن نیست اما رفتاری به احتمال زیاد بیمارگونه دارد بدین معنی که نسبت به(( خویش )) و((محیطی)) که درآن زندگی میکند رفتاری منحرف از معیارهای شناخته شده ای دارد که غالبا حالات طبیعی را توجیه می کنند واین ((حالات قبول شده)) را منقیاس رفتارهای طبیعی اجتماعی میشناسند. اینن انحرافات به دوشکل ممکن است ظاهر شوند.

1-انحراف از معیارهای طبیعی فردی.

2-انحراف از معیارهای طبیعی اجتماعی.

1-انحراف از معیارهای طبیعی فردی- بدون ورود به زیربنیادهای اساسی زیستی – روانی4 رفتاربزهکارمیتوان گفت که مجرم وجود خود ویا بعبارت دیگر به ((من))5 بی توجه است هرچند غالبا جرم نشانه ایست برای حمایت ((من)) که ازمختصات این حمایت غیرثابت ونامنظم بودن آن است بعبارت دیگر بزهکار((من)) فعلی را درمخاطره ای قرارمیدهد که درحقیقت با ارزش آن نامساویست این همان حالتی است که میتوان به دوره انتقالی((من)) تعبیرش کرد که تحول آن بیش از آنکه بنفع بزهکار باشد بضرراوست . بهتر بتوان گفت عدم توجه بزهکار به آینده بنحویست که دورنگری را از مجرم میگیرد واورا درقید زمان ومکان فعلی وهمانطور که نوشتم حمایت فرضی((من)) قرارمیدهد زیرا مجرم با تحریک واکنشی نشان میدهد که اصل این


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره موقعیت تفکردرسیرعمل مجرمانه 10ص

تحقیق - لایحه قضازدایی و حذف برخی عنوان‌های مجرمانه از قانون

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق - لایحه قضازدایی و حذف برخی عنوان‌های مجرمانه از قانون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق - لایحه قضازدایی و حذف برخی عنوان‌های مجرمانه از قانون


تحقیق - لایحه قضازدایی و حذف برخی عنوان‌های مجرمانه از قانون

لینک دانلود "  MIMI file " پایین همین صفحه 

 

تعداد صفحات " 127 "

فرمت فایل : "  word "

 

فهرست مطالب :

چکیده

 

مقدمه

 

الف تعریف مسأله و سؤالهای اصلی تحقیق

 

ب)سابقه و ضرورت تحقیق

 

پ)فرضیات تحقیق

 

ت)دلیل انتخاب موضوع

 

ث)روش بررسی

 

ج)اصطلاحات و مفاهیم پایه (واژه شناسی)

 

1)قانون

 

2)جرم

 

3)پدیده جنائی

 

4)سیاست جنائی

 

5)قضازدائی

 

6)جرم زدائی

 

7)کیفر زدائی

 

فصل اول : جرم انگاری

 

1 ـ 1 )جرم انگاری و هدف آن

 

1 ـ2 )جرم انگاری از دیدگاه مکاتب حقوق کیفری

 

 1 ـ2 ـ1 )مکتب فایده اجتماعی

 

1 ـ 2 ـ 2 )مکتب عدالت مطلق

 

1 ـ2 ـ3 )مکتب کلاسیک

 

1 ـ2 ـ4 )مکتب تحققی

 

1 ـ2 ـ5 )مکتب دفاع اجتماعی

 

1 )مکتب اثباتی انتقادی

 

2 )مکتب اصالت عمل کیفری

 

3 )دفاع اجتماعی ترکیبی

 

4 )مکتب نفی حقوق جزا

 

5 )مکتب دفاع اجتماعی نوین

 

6 )دفاع اجتماعی بر مبنای عدالت ترمیمی

 

1 ـ2 ـ6 )مکتب نئوکلاسیک

 

1 ـ2 ـ7 )مکتب نئوکلاسیک جدید

 

1 ـ3 )منابع شرعی جرم انگاری

 

 1 ـ3 ـ1 )کتاب

 

1 ـ3 ـ2 )سنت

 

1 ـ3 ـ3 )اجماع

 

1 ـ3 ـ4 ) عقل یا قیاس

 

1 ـ 4 )مراجع داخلی جرم انگاری

 

 1 ـ4 ـ 1 )قانون

 

1 ـ4 ـ 2 ) آئین نامه

 

1 ـ4 ـ3 ) مراجع مکمل

 

1 ـ5 )علوم مرتبط با جرم زدائی

 

1 ـ5 ـ1 ) جامعه شناسی کیفری

 

1 ـ5 ـ2 ) جرم شناسی

 

1 ـ5 ـ3 )روانشناسی جنائی

 

فصل دوم :راهکارهای نوین در عرصه سیاست جنائی

 

2 ـ 1 )راهکارهای قوه قضائیه در راستای بهبود بخشیدن به مشکلات قوه قضائیه

 

2 ـ 1 ـ1 )اصلاح ساختار نظام قضائی کشور

 

2 ـ 1 ـ2 )استفاده از تعدد قضات

 

2 ـ 1 ـ 3 )تخصصی کردن رسیدگی به دعاوی

 

2 ـ 1 ـ4 )تثبیت و توسعه شوراهای حل اختلاف و استفاده از روش داوری و حکمیت در

 

حل وفصل دعاوی

 

2 ـ 1 ـ5 )بالا بردن سطح علمی مراکز آموزش حقوقی و قضات

 

2 ـ1 ـ 6 )بازنگری و اصلاح قوانین

 

2 ـ1 ـ7 )لایحه قضازدائی2 ـ2 )قضازدائی و جرم زدائی

 

2 ـ2 ـ1 )قضازدائی

 

2 ـ2 ـ2 )مفهوم قضا زدائی

 

2 ـ2 ـ3 )مفهوم قضازدائی در عمل

 

 2 ـ2 ـ4 )قضازدائی و قانون اساسی

 

2 ـ2 ـ5 )قضازدائی و حقوق اداری

 

2 ـ2 ـ6 )جرم زدائی

 

2 ـ2 ـ7 )مفهوم جرم زدائی

 

2 ـ2 ـ8 )انواع و کارکردهای جرم زدائی

 

2 ـ2 ـ 9 )جرم زدائی عملی

 

2 ـ2 ـ10 )نسبت جرم زدائی و قضازدائی

 

2 ـ2 ـ11 )جرم زدائی و قانون اساسی

 

2 ـ2 ـ12)جرم زدائی و حقوق اداری

 

2 ـ2 ـ13 )نتیجه گیری

 

فصل سوم :دلایل توجیهی لایحه

 

مقدمه

 

3 ـ1 )مقتضیات زمان و مکان

 

3 ـ1 ـ 1 )مقتضیات زمان و مکان در قلمرو حقوق کیفری3 ـ2 )تورم کیفری

 

3 ـ2 ـ1 )علل و افزایش جمعیت کیفری

 

3 ـ3 )قضازدائی راهی به سوی تعدیل قوانین کیفری

 

فصل چهارم: لایحه قضازدائی و حذف برخی عناوین مجرمانه از قانون  

 

4 ـ1 )تقدیم لایحه قضازدائی به مجلس از سوی رئیس جمهور

 

4 ـ2 )فرایند کار لایحه

 

4 ـ3 )ملاحظاتی درباره محتوی لایحه

 

4 ـ4 )مقدمه توجیهی

 

4 ـ5 )کمیسونهای مربوطه

 

4 ـ6 )تفکیک حوزه ها و بررسی مواد

 

4 ـ6 ـ1 )حوزه آلودگی هوا

 

4 ـ6 ـ2 )حوزه منابع طبیعی

 

4 ـ6 ـ3 )حوزه شکار و صید

 

4 ـ6 ـ4 )حوزه آب

 

4 ـ6 ـ5 )حوزه امور پزشکی ،بهداشتی ،درمانی و دامپزشکی

 

4 ـ6 ـ6 )حوزه کار و امور اجتماعی

 

4 ـ6 ـ7 )حوزه حمل و نقل

 

4 ـ6 ـ8 )حوزه مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم

 

4 ـ6 ـ9)حوزه ثبت احوال

 

4 ـ6 ـ10 )حوزه ثبت اسناد

 

4 ـ7 )بررسی کلی لایحه

 

4 ـ8 )اصلاح قوانین و تصحیح سیاست جنائی

 

4 ـ8 ـ1 )اقدام های پیشنهادی

 

4 ـ8 ـ2)نتیجه گیری

 

 

 

بخشی از  فایل  :

چکیده :

 

شناخت جرم و مجازات و نحوۀ اجرای آن به گونه ای که نتیجه بخش باشد و موجبات حفظ جامعه را در مقابل خطرات مجرمین فراهم کند از جمله مسائلی است که ذهن اکثریت افرادی که به نوعی مرتبط با این موضوع هستند را به خود جلب کرده.

 

در این میان تبیین جرم و تلاش در جهت تعیین مبانی آن و شناخت معیارها و اصول لازم برای جرم انگاری از زمان ظهور مکاتب حقوق کیفری تا حال حاضر می تواند نقش اساسی را  در داشتن یک سیستم جنائی عالی داشته باشد.

 

تحقیق حاضر برای رسیدن به مجازات فایده مند، مجازات های اجتماعی را مدنظر قرارداده  و در صدد بررسی قضازدائی به عنوان بهترین راهکار است به همین منظور به بررسی لایحه قضازدائی و حذف برخی عناوین  مجرمانه که در 6 حوزه(زیست محیطی - امور پزشکی،بهداشتی ،درمانی ودامپزشکی- امور اقتصادی و دارا ئی- کار وامور اجتماعی ،حمل و نقل و نظام مهندسی معدن و ساختمان ثبت اسناد واملاک وثبت احوال ) مطرح شده پرداخته ،عوامل توجیهی قضازدائی را عنوان کرده و در آخر  اصلاح سیاست جنائی را پیشنهاد می کند.

 

 

 

 

 

مقدمه:

 

حقوق کیفری اعمالی را که عموماً برای جامعه مضر محسوب می شود تعریف و کیفرهای مباشران آن اعمال را نیز مشخص می نماید در پی احراز عملی ارتکاب یک بزه، ضروری است که مباشر آن کشف شود، ادله جمع آوری گردد و در پایان یک فرآیند که عموماً قضائی است مجرم به کیفر خود برسد. در سالهای دور تمام دغدغه سیستم کیفری بر این بوده که با تحمیل شکنجه روحی و گاهی نیز بدنی، به عنوان انتقام، عمل مجرمانه مجرم را کیفر دهند اما آنچه امروزه مدنظر است شناخت شخصیت روان شناختی و واقعی مجرم علاوه بر شخصیت حقوقی بزهکار است.

 

به نظر می رسد نگرشی که نسبت به جرم و مجرم وجود داشته است (اینکه جرم عملی مذبون و مجرم باید طرد گردد) در قانون ما نیز نفوذ کرده بود تمامی جرم ها با مجازاتهای سنگین پاسخ داده می شدند هر چند قانون کشور ما قبل و بعد از انقلاب بارها اصلاح شده هنوز در بعضی از آنها سختی را می توان احساس کرد، هنوز هم در بسیاری از آنها مجازاتهای سالب آزادی که به منزله حذف موقت از جامعه است حرف اول را می زند هنوز در برخی از آنها طرد کلی بزهکار (اغدام) از جامعه به چشم می خورد. مطمئناً چنین قوانینی نمی تواند با وضع امروزی جامعه تطابق داشته باشد علاوه بر این موجب ناکارآمدی نظام قضائی خواهد شد چرا که رسیدگی به تک تک جرایمی که مجازات حبس یا سنگین تر در قانون برای آن مقدر شده حتی اگر عمل ارتکابی بسیار بی اهمیت باشد باید تحت سیطره قوه قضائیه صورت گیرد و همین دلیل اطاله دادرسی و ده ها مشکل دیگر را به وجود می آورد.

 

راه حلی که بیشتر صاحبنظران ارائه می کنند قضازدائی و جرم زدائی است در این تحقیق سعی شده به بررسی این دو موضوع پرداخته شود و به طور خاص لایحه ای که تقدیم مجلس شده مورد ارزیابی قرار گیرد.

 

الف ) تعریف مسأله و سؤالهای اصلی تحقیق :

 

قضازدائی : راهکارهای فنی برای کاستن از تراکم دعاوی در مراجع رسمی دادگستری محسوب می شود. قضازدائی زمانی مطرح گردید که نظام قضائی با مشکلاتی نظیر اطاله دادرسی، تورم پرونده های کیفری و ... مواجه شد. لایحه قضازدائی در همین راستا به بررسی مواردی می پردازد که امکان قضازدائی در آنها وجود دارد.

 

سؤالهای اصلی تحقیق :

 

1 )آیا قضازدائی خواهد توانست مشکلات نظام قضائی را حل کند؟

 

2 )آیا لایحه می تواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد؟

 

3 )آیا امکان قضازدائی گسترده وجود دارد؟

 

ب ) سابقه و ضرورت انجام تحقیق :

 

در مورد سابقه، تحقیقی با این عنوان نگرفته هر چند موضوع مرتبط وجود دارد.

 

ضرورت انجام تحقیق : با توجه به اینکه بر روی لایحه قضازدائی تحقیقی صورت نگرفته، به دلیل اهمیت احساس می شود باید تحقیقات بیشتری انجام گیرد، پیشنهاداتی داده شود تا اولاً آشنایی با لایحه صورت گیرد ثانیاً تحقیقات گسترده می تواند از با روانی موضوع بکاهد چرا که بسیاری عدالت واقعی در سیستم قضائی می بینند.

 

پ ) فرضیات تحقیق :

 

لایحه برای حل مشکلات قضایی، لایحه ای ناقص است.

 

لایحه دارای پیچیدگیهایی است، که پاسخگوی نیاز جامعه نیست.

 

لایحه مخالف قانون اساسی و شرع است، لذا در سیستم قضایی ایران امکان قضا زدایی گسترده وجود ندارد .

 

ت ) دلیل انتخاب موضوع :

 

لایحه قضازدائی در راستای اصلاح نظام کیفری است، با وجود مشکلات اخیر قوه قضائیه به نظر می رسد جرم انگاشتن هر موضوع بی اهمیت و یا حتی با اهمیت دلیل پیشگیری از جرم نیست، و حتی چنین جرم انگاری موجب اطاله دادرسی و تورم کیفری و ... می شود به همین دلیل موضوع فوق انتخاب گردید تا راهکار جدیدی برای پیشگیری از جرم و جلوگیری از نتای فوق مورد بررسی قرار گیرد.

 

ث ) روش بررسی :

 

بخشهای لایحه به صورت حوزه تفکیک گردد، مواد ذکر شده در هر حوزه از قانونهای ذکر شده استخراج و مقایسه ای کوتاه بین ماده پیشنهادی لایحه و مادۀ قانونهای مرتبط صورت خواهد گرفت و در نهایت بررسی کلی از لایحه و پیشنهادهایی ذکر خواهد گردید.

 

 

 

 

ج ) اصطلاحات و مفاهیم پایه (واژه شناسی) :

 

1 ) قانون1 :

 

مقصود از قانون به معنی اخص کلمه همان مقرّراتی است که با تشریفات مندرج در قانون اساسی از تصویب مجلس شورای اسلامی می گذرد. این قبیل مصوبات را در برابر قانون اساسی قوانین عادی نیز می نامند.

 

2 ) جرم :

 

جرم در لغت به معنای نگاه، جناح ¸عصیان آمده و در قلمرو علوم جزایی و جرم شناختی، یعنی در محدوده علومی که به مطالعۀ کنشهای مخالف نظم اجتماعی می پردازند تعاریف متعددی را می توان اخذ کرد :

 

- جرم در جرم شناسی : جرم علی الاصول به کلیه اعمال ضدّ اجتماعی یا تنشهایی که جامعه را دستخوش آسیب می کند، خواه موجب آنها علتهای روانی باشد یا اجتماعی اطلاق می گردد.

 


جرم در حقوق حقوق جزا جرم در حقوق جزا به نحوی تعریف می شود که مقنن بتواند آن را در قالب قانون پیاده کند در تعریف قانونی جرم باید گفت هر فعل یا ترک که مطابق قانون قابل مجازات یا مستلزم اقدامات تأمینی و تربیتی باشد، جرم محسوب و هیچ امری را نمی توان جرم دانست مگر آنکه به موجب قانون برای آن مجازات یا اقدامات تامینی و تربیتی تعیین شده باشد البته این تعریف در قانون مجازات اسلامی وصول 1370 تغییر چشمگیر داشته و طبق ماده 2 این قانون : هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود.

 

3 ) پدیده جنایی :

 

فعلی که به دلیل اخلال در نظم اجتماعی در قانون جزا تصریح و مجازاتی برای آن منظور شده است3.

 

4 ) سیاست جنایی4 :

 

ترکیب اضافی است که در فرهنگ لغات حقوقی و اجتماعی، در غرب، در معنایی معادل و مترداف با «سیاست کیفری» به کار رفت و اصطلاح شد. بعدها به تدریج تحت تأثیر اندیشه های حقوقی بشری و تمایلات لیبرالیستی، «حقوق کیفری» سلطه انحصاری خود را در زمینه «کنترل رفتاری» از دست داد و در نتیجه اولاً مفهوم اجتماعی «انحراف[1]» در کنار مفهوم حقوقی «جرم[2]» پیدا شد و ثانیاً، مداخله مراجع گوناگون اجتماعی در کنار مراجع دولتی در پاسخهای پیشگیرانه و عکس العملی به «هنجار شکنی» گسترش و اهمیت یافت. به این ترتیب می توان گفت سیاست جنائی قالب لفظی مناسبی بود که مفهوم مضیّق معادل حقوقی کیفری را پشت سرگذاشت و در مفهوم موسوی که علاوه بر مفهوم سنتی «سیاست کیفری»[3] تحولات تئوریک و عملی پدید آمد در قلمرو «هنجار انگاری» و «پاسخ دهی» به نقض هنجارها را منعکس کند، به کا رفت و رواج یافت[4].

 

5 ) قضازدائی :

 


راهکاری فنی برای کاستن از تراکم دعاوی در مراجع رسمی دادگستری است و امری نسبی به شمار می رود.

 

6 ) جرم زدائی :

 

یکی از اهرمها و ساز و کارهایی است که از سوی قانونگذار مورد استفاده قرار گرفته است هر چند که می تواند به موجب روشی باشد که قوه قضائیه آن را تفسیر می کند.

 

7 ) کیفرزدائی :

 


راهکاریست در جهت کاستن جرایمی که امکان حذف وصف مجرمانه آنها وجود ندارد.

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق - لایحه قضازدایی و حذف برخی عنوان‌های مجرمانه از قانون