فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله شناخت الکل

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله شناخت الکل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
1- الکل و انواع آن
از نظر علم شیمى هر ماده‏اى که در فرمول شیمیایى آن عامل‏هیدروکسیل (-OH) وجود داشته باشد، یک الکل محسوب مى‏شود.الکل از مشتقات هیدروکربن هاست که در آن‏ها هرمولکول، ترکیبى ازچند اتم هیدروژن و کربن مى‏باشد. نهایت، یک عامل (OH) جانشین‏یک اتم هیدروژن مى‏گردد. و بنابر تعداد عامل (OH) ، الکل‏ها را یک یاچند ظرفیت مى‏گویند. (1) الکل انواع زیادى دارد که ذیلا به برخى ازآن‏ها اشاره مى‏کنیم:
الف) الکل متیلیک
ساده‏ترین الکل‏ها، الکل متیلیک (2) است که مبناى الکل‏هاى یک‏ظرفیتى مى‏باشد. الکل متیلیک از تقطیر چوب به دست مى‏آید و ازاین رو به آن عرق چوب نیز مى‏گویند. این ماده مایعى است‏بى رنگ‏که در 66 درجه سانتى گراد مى‏جوشد، با شعله کمى آبى رنگ‏مى‏سوزد و چون با آب مخلوط گردد، تقلیل حجم یافته و تولیدحرارت مى‏کند.
الکل متیلیک، در صنایع رنگ‏سازى کاربرد دارد. به علاوه سمى‏است قوى که با شرب 8 تا 10 گرم آن اختلالات هاضمه و اغلب‏کورى دست داده و تلف مى‏کند. (3) .
پس از الکل متیلیک یا متانول بقیه الکل‏هاى یک ظرفیتى یا یک‏عاملى را به الکل‏هاى نوع اول، دوم و سوم طبقه‏بندى مى‏کنند. (4) اتانول که موضوع بحث ماست، در زمره الکل‏هاى نوع اول است.هم چنین الکل‏هاى دو ظرفیتى و سه ظرفیتى و ... نیز وجود دارد که‏مى‏توان از ضدیخ به عنوان الکل دو ظرفیتى (یا الکل دو عاملى‏اشباع) و گلیسیرین به عنوان الکل سه ظرفیتى (یا الکل سه عاملى‏اشباع) نام برد. (5) .
ب) الکل اتیلیک
اگر واژه الکل بدون هیچ پسوند یا پیشوندى به کار رود، مقصود الکل‏اتیلیک یا اتانول (6) است که معروف‏ترین انواع الکل مى‏باشد. در آینده‏خواهیم دید که الکل اتیلیک در صنایع گوناگون و در زندگى روز مره‏مردم، کاربرد زیادى دارد.
چنان که در مقدمه اشاره شد، موضوع بحث ما در این نوشتارمنحصرا الکل اتیلیک یا اتانول است. و هر کجا در این رساله، واژه‏الکل را بدون افزودن کلمه دیگر به کار بریم مقصودمان همین نوع‏الکل مى‏باشد.
اتانول به طور طبیعى و به مقدار بسیار کم در نان (5/0 درصد)،مغزانسان و گیاهان وجود دارد. علاوه بر مخمر (7) و بعضى باکترى‏ها،بدن انسان نیز مقدار چشمگیرى الکل تولید مى‏کند. در اکثر موارد،تمام این تولید، مربوط به میکروب‏هاى موجود در روده انسان‏مى‏باشد. براى آشنایى بیش تر با این ماده، به تبیین اوصاف الکل وآثار ظاهرى الکل برجسم و روان آدمى مى‏پردازیم.
2 - ویژگى‏هاى الکل و آثار آن
الکل اتیلیک در 3/78 درجه سانتى گراد به جوش مى‏آید و در114-درجه ذوب مى‏شود. الکل مطلق، آب گونه‏اى است‏بى‏رنگ وزود آتش‏گیر، با بویى ویژه، در برودت زیاد ابتدا قوام آمده و سپس‏مانند شیشه منجمد مى‏گردد. (8) .
الکل برخلاف پندار بعضى، اثر تحریکى بر اعضاى بدن ندارد،بلکه اثر آن تخدیر یعنى تضعیف فعالیت‏هاى بدن و کاستن از دقت درانجام رفتارهاى گوناگون است. در کتاب‏هاى علمى نیز، الکل را درردیف تخدیر کننده‏ها هم چون اتر و غیره مى‏آورند. یکى ازدانشمندان در این زمینه مى‏گوید: «این واقعیت که افراد تحت تاثیرالکل، خجالتشان از بین مى‏رود و زیاد حرف مى‏زنند، به علت اثرتحریکى الکل بر مغز نیست، بلکه به دلیل از بین رفتن کنترلى است که‏مراکز عالى مغز در میانه‏روى و اعتدال شخص از خود انجام‏مى‏دهند.» (9) .
به هر حال، تمامى مشروبات الکلى، حاوى مقدارى الکل‏مى‏باشند و هرگونه آثار تخدیرى که از مشروبات الکلى بروز مى‏کندمربوط به وجود این ماده در آن هاست. میزان این تخدیر که ما از آن به‏«مستى‏» تعبیر مى‏کنیم بستگى به درصد الکل موجود در این گونه‏مشروبات دارد. چنان چه شخص مقدارى الکل بنوشد، قریب 15 آن‏فورا به وسیله جدار معده داخل در خون و بقیه در امعاء واردمى‏گردد. مقدارى هم ممکن است‏به وسیله ریتین یا با ادرار خارج‏شود. ولى قسمت اعظم آن در هر حال در بدن مى‏ماند و در آن جامتدرجا اکسید شده و احتیاجى به هضم و گوارش ندارد. (10) .
کبد انسان قادر است در هر ساعت، 8 گرم الکل را اکسید کند.مقادیر زیادتر در جریان خون ظاهر شده ولى غلظت کم تر از 05/0%علامتى در شخص به وجود نمى‏آورد. از غلظت 05/0% به بالاست‏که علائمى نظیر کاهش توازن اعمال فیزیکى و اختلال در دید پیش‏خواهد آمد.
غلظت‏بالاتر از 25/0% علائم مشخصى به وجود مى‏آورد. و اگرغلظت‏به 1% در خون برسد، اختلال تنفسى و قلبى و نهایتا مرگ‏ایجاد مى‏شود هر چند مقدار کشنده آن برحسب افراد فرق مى‏کند.
پیترکوپر نیز در این زمینه چنین مى‏نویسد: «الکل از تمام راه‏هاجذب بدن مى‏شود ولى جذب آن از راه دهان و معده بسیار کم است.روده کوچک 80% یا بیش تر مقدار خورده شده را جذب مى‏کند.کم تر از 10% بى‏تغییر از راه ادرار و تنفس دفع مى‏شود. الکل دربافت‏ها به سرعت منتشر شده و در حدود 8 گرم در ساعت اکسید وبه گاز کربنیک و آب تبدیل مى‏شود. (11) بدین ترتیب مهم‏ترین اثر الکل،تضعیف دستگاه اعصاب مرکزى است. الکل در نتیجه تاثیر برروى‏اعصاب، واکنش در رگ‏ها ایجاد نموده و خون را به سطح بدن جریان‏مى‏دهد و از این طریق، پوست را قرمز مى‏کند و ابتداءا در بدن ایجادحرارت مى‏نماید. اما این اثر دیرى نمى‏پاید، چرا که پس از مدت‏کوتاهى، بدن حرارت خود را تا دو برابر از دست مى‏دهد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله شناخت الکل

دانلودمقاله سنگ

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله سنگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

کلمه سنگ یا صخره به مجموعه از مواد معدنی گفته می شود که قسمت اصلی قشر زمین را تشکیل می دهند ، بنابراین در اصطلاح ساختمانی مصالح اولیه ساختمان مانند سنگهای طبیعی ، آجر ، ملات ، بتون و غیره سنگ نامیده می شوند که این مصالح هم بصورت مصنوعی و هم از طبیعت بدست می آیند . بطور کلی آن دسته از مصالح ساختمانی چه طبیعی و چه مصنوعی که دارای استحکام ، دوام و کارایی بهتری باشند خاصیت مورد نیاز را دارا هستند .
مصالح طبیعی مهم برحسب عناصر تشکیل دهندة آن به سه دسته مصالح سیلیسی ، مصالح رسی و مصالح آهکی تقسیم بندی می شوند که در زیر به توضیح آنها می پردازیم .
1 ـ سنگهای سیلیس مانند : کوارتز ، گرانیت ، ماسه ، سنگ گرانود یوریت ریولیت ، کوارتزیت
2 ـ سنگهای آهکی : اکثر سنگهایی که در کشور ما در ساختمان برای نما یا پله و یا کف مصرف می شوند دارای نامهای ویژه ای با توجه به محل استخراج یا رنگ و یا شکل نامگذاری شده است . مانند : جی ـ چشم گاوی ، نجف آبادی ، گوهر ، گردوئی ، اورتین ، مرمریت ، روچینی و غیره هستند که این نوع سنگها آهکی هستند و با چاقو خط بر می دارند و در اسیدکلریدریک جوش می خورند .
3 ـ سنگهای رسی : مانند سنگ اوج
سنگها را از نظر فشار ایجاد می توان به شرح زیر تقسیم بندی کرد :
الف ـ سنگهای آذرین که خود به دو نوع می باشند . 1ـ آذرین درونی 2ـ آذرین بیرونی که عبارتند از : گرانیت گرانو دپوریت ، سینینیت ، گابرو ، ایندریت ، بازالت
ب ـ سنگهای رسوبی : مانند سه سنگ ، سنگ آهک ، برش ، آرکوز ، سیلیت ، استون سنگ ، سنگ رسوبی دوسمیت ، گرانودیوریت
ج ـ سنگهای دگرگون : که شامل مرمر ، آسلیت ، فیلیت ن شیست گناس ، هدرن ، فلس کوارتزیت
سنگهای خروجی را به صورت قطعات بزرگ از معدن استخراج می نمایند که بزرگی این قطعات تا حدی است که بتوانند در مقابل تلاشهای خشنی که ضمن جابجا کردن به آنها وارد می شود ، مقاومت کنند . خاصیت مهم شکلهای خروجی در این است که در تمام جهات دارای مقاومت یکسان بوده و در اکثر موارد می توان از آنها استفاده نمود .
پر مقاومت ترین سنگ ها ، سنگی است که بزرگترین وزن مخصوص را داشته باشد . از آنجایی که سنگ در مقابل خردشدن مقاومت زیادی دارد لذا فقط در موارد خاصی مقاومت آن را در مقابل خردشدن مورد مطالعه قرار می دهند ، زیرا معمولاً مقاومت سنگ از هر لحاظ بیشتر از مقاومت مورد نیاز بود ، است تا عمدتاً هرگاه ن دوام سنگ در مقابل برش و سایش برای ما رضایت بخش باشد می توانیم آن را نیز کافی فرض نماییم .
نامگذاری سنگها
سنگ های آذرین : این نوع سنگها از درون زمین به روی زمین رانده شده اند . خمیر مایة این سنگها سه جور سرد شده ، بسته شده و سنگ شده است .
سنگ های بلوری : خمیرمایة این سنگها در زیر زمین به کندی سرد شده ، بسته و سنگ شده و به همین دلیل دانستن زمان برای سرد و رنگ شدن به شکل دانه های بلور در آمده است مانند سنگها گرانیت و دیوریت که در راه چالوس و در شمال گچسر و … یافت می شوند و سنگسازی ینیت که در کردستان پیدا شده است . سنگهای بلور دانه : خمیرمایة این سنگها در حال سردشدن ، بستن و بلوری شدن است . چون در جای تازه افت گرما زیاد است بخشی از خمیرمایة سنگ که بلوری شده بود ، زود سرد شده بسته و به شکل نیمه بلوری سنگ می شود . در این سنگ ها کانیهای بلوری و سنگ خمیری از یک جنسند و شکلشان دو گونه است مانند : پرفیر گرانیت ، پرفیر دیوریت و پرفیرزی ینیت .
سنگهای بلوری نشده خمیری آتشفشانی : خمیرمایة این سنگ ها از درون زمین به روی زمین ریخته شده و چون زود سرد می شوند به صورت بلوری در نمی آیند و به شکل خمیر سنگی بسته می شوند . از این نوع سنگها می توان بازالتی (نو) و پرفیری (کهنه) را نام برد . خمیرمایة تند روان بیرون ریخته از درون زمین که خیلی زود سرد شده به شکل کفسنگ درآمده است . مانند : کفسنگ کبود رشته کوه البرز یا اینکه شیشه أی می شود مانند : پرامیت میانه . خمیرمایة سنگ که به شکل کف از درون زمین بیرون ریخته و خیلی زود سرد شده به شکل پوکه سنگ ، سنگ شده است . مانند : پوکه سنگهای البرز ، سهند ، لولان و تفتان .
سنگهای ته نشسته : در روی زمین از ته نشین شدن جسم های محلول یا شناور در آب و یا فرو غلتیدن در آب رودخانه ها ، یا در یخچالها و یا فرو افتادن از هوا ( برف و گرد و خاک ) درست شده اند . سنگهای ته نشسته آبرفتی خرد سنگی هستند . کارشناسان آمریکا زمین های سنگی را بسته به درشتی و ریزی و جنس آنها گروه بندی و دانه بندی کرده اند .
سنگهای خرد شده ، ته نشسته از آب روان ( آبرفتی ) یا یخ روند ، از باد ( گرد و خاک ) برف و تگرگ ، ته نشسته در رودخانه ها ، دریاچه ها و دلتاها .
شکل سنگها کم جابجا شده
لبه تیز جابجا شده
لبه گرد زیاد جابجا شده و
ریز شده خیلی زیاد جابجا شده و ریز دانه
دانه دانه آوار ،
سنگ های خرد شده لبه تیز شن
ریگ نرمه شن
ماسه خاک رس
لای
به هم چسبیده سنگ دج خرده
سنگی سنگ دج
شنی ماسه سنگ سنگ خاک رسی

 

مراحل اکتشاف ، استخراج ، حمل و آماده کردن سنگ :
سنگ که استخراج می شود یا بصورت ابعاد منظم استفاده می شود . در اکتشاف ، از طریق بازدید کلی و یا نقشه های هوایی و … می توان موقعیت معدن را بدست آورد . پس از اکتشاف باید بررسی کنیم :
1 ـ نوع سنگ
2 ـ مشخصات سنگ
3ـ ذخیره معدن

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   9 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سنگ

دانلود مقاله ژاپن

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله ژاپن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
ژاپن کشوری است که با رشد صنعتی خود در سطح جهان نظر همه محققان را به سوی خود جلب کرده است ، هر فردی خواهان آن است که بداند این کشور کوچک چگونه در مدت کمتر از یک قرن توانسته است بازارهای بزرگ جهان را تسخیر نماید حتی اگر خودمان به پیرامون محل زندگی خویش نیم نگاهی بیندازیم آثار تلاش ها و اختراعات و ابتکارات مردم این کشور را خواهید دید . شکی نیست که پیشرفت هرکشور ریشه عمیق در آموزش و پرورش آن کشور دارد و این امر در کشور آفتاب تابان به خوبی توانسته است با برنامه ریزی دقیق و آموزش جدی بر همه مشکلات فائق آمده و تکنولوژی و صنعت خود را به اعلاء ترین درجه از پیشرفت رساند و نظر محققان آموزشی را به خود جلب نماید .
از آنجایی که یکی از اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی ساختن جامعه ای ایده آل و موفق و الگو می باشد و این امر بدون توجه به آموزش و پرورش امری غیرممکن خواهد بود لذا آشنایی و شناخت آموزش و پرورش کشورهای درحال توسعه و پیشرفته بسیار ضروری بوده و راهگشای ما در پیشرفت علمی و صنعتی کشورمان می باشد . لذا بر آن شدم تا با مطالعه و تحقیق پیرامون سازمان آموزش و پرورش این کشور قدمی هرچند ناقص برداشته و به این ترتیب شناختی مختصر در این زمینه بدست آورم .
این تحقیق شامل سه بخش عمده می باشد . که بخش اول آن به شناخت وضعیت جغرافیایی و تاریخی و خصوصیات فردی ژاپنی ها می پردازد و بخش دوم آن که خود شامل دو بخش دیگر است به آشنایی با آموزش و پرورش گذشته ، قبل از عصر می جی ( miji ) ، سالهای (1868 1630) م و در عصر « می جی » ( 1945 1868 ) م ، پرداخته شده است و در بخش سوم که شامل آموزش و پرورش ژاپن امروز و نظام فعلی می باشد پرداخته شده است .
قابل توجه است که در این نوشته بیشتر سعی بر اختصار و فهرست نگاری از نظام آموزشی کشور ژاپن با مختصری از وضعیت هر موقعیت شده است هرچند که هر عصری دارای فلسفه ها و تعلیم و تربیت خاص مربوطه به خود است که در این تحقیق مجال به پرداختن گسترده آن نبود و بیشتر بر نظام فعلی تأکید شده است .
از خداوند متعال توفیق روزافزون و کسب تجارب ارزنده و پیشرفت همه جانبه همه
دست اندرکاران تعلیم و تربیت را خواستارم .
« و به امید روزی که نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران الگویی برای همه
نظام های دنیا باشد »
هاشم جعفرزاده ـ آبان ماه 85

 

 

 

 

 

 

 

قسمت اوّل

 

شامل مشخصات :
1ـ جغرافیائی
2ـ تاریخی
3ـ خصوصیات فردی اجتماعی

 


1) آشنایی مختصر با وضعیت جغرافیایی ، اقتصادی ژاپن :
ژاپن ، با وسعت 372.313 کیلومتر مربع پنجاهمین کشور جهان است که در نیمکره شمالی و نیمکره شرقی در شرق قاره آسیا بصورت مجمع الجزایر در شمال غرب اقیانوس کبیر و در کنار دریای ژاپن و نزدیکی سواحل روسیه و کره جنوبی واقع شده است و در کمربند زلزله ای اقیانوس کبیر که قسمت اعظم آن را جنگل ها با آب و هوای نسبتاً گرم و پر باران می باشد وجود دارد .
 جمعیت آن در سال 1900 میلادی بالغ بر 180 میلیون نفر و تراکم جمعیت 313 نفر در کیلومتر مربع می باشد . 76% مردم کشور ساکن شهرها بوده و پرجمعیت ترین شهر آن توکیو با بیش از 10 میلیون نفر جمعیت می باشد . 3/24% جمعیت را افراد کمتر از 14 سال و 4/64% را افراد بالاتر از 60 سال تشکیل داده است ، متوسط عمر مردان در سال 1983 معادل 5/72 سال و زنان 80 سال است . 4/99% مردم این کشور از نژاد ژاپن بوده و 5/0% از نژاد کره می باشند .
 زبان رسمی و رایج ژاپنی بوده که با خط مخصوص به خود نوشته می شود .
 دین اکثر مردم بودایی و شینتو بوده و 8/0% مسیحی می باشد و 2/0% مسلمان
می باشند .
 حکومت این کشور امپراطوری است و نخست وزیر و وزراء در عین حال عضو مجلس می باشند . قوه مقننه از دو مجلس که یکی مجلس نمایندگان با 511 عضو که به مدت چهارسال انتخاب شده و دیگری مجلس مشاورین با 252 عضو که به مدت 6 سال انتخاب می شوند ، تشکیل شده است .
 قانون اساسی که در سال 1947 تدوین شد ژاپن را که از 43 ناحیه که هرکدام بوسیله یک فرماندار انتخاب می شود و دارای یک شورای محلی می باشد و اداره می شود به دو ناحیه شهری و یک ناحیه پایتخت نشین تشکیل یافته است قرار داده است .
 صنعت و کشاورزی عبارت است از فولاد سازی ، ماشین آلات ، کشتی سازی ،
هواپیماسازی ، شیمیایی ، الکترونیک ، برنج ، غلات ، سبزیجات ، میوه جات ، سیب زمینی ، توتون مهمترین محصولاتش را تشکیل می دهد .
 نیروی کار بالغ بر 70.000.000 نفر است که 36% آن در صنایع 12% آن در کشاورزی و 52% در بازرگانی و تجارت مشغول می باشند .
 میزان تولید ناخالص ملی در سال 1985 حدود 1057 میلیارد دلار بوده که درآمد سرانه به 170.000 دلار که 8/36% از صنایع 1/8% از کشاورزی 23% از تجارت و 11% از خدمات می باشد بدست می آید .
 ارتباطات در ژاپن به صورت دولتی و خصوصی اداره می شود ، در سال 1976 تعداد 944 فرستنده رادیویی 6117 فرستنده تلویزیونی و 59.650.000 گیرنده رادیویی و 26.545.000 گیرنده تلویزیونی بوده است ( آمار مربوط به سال 1984 می باشد ) در سال 1975 تعداد 14.283.000 رادیو و 12.453.000 تلویزیون تولید شده است .
 نشریات در این کشور بطور متوسط 250 نشریه روزانه با تیراژی حدود 61.081.000 و سرانه 526 روزنامه برای هر هزار نفر منتشر می گردد که مقیاس آن براساس سیستم متریک می باشد ؟
2- تاریخچه مختصر ژاپن :
تاریخ روشن و واضح ژاپن به سال 660 قبل از میلاد برمی گردد که امپراطور ژاپن در این سال بوسیله جیموتنو تأسیس شد و از همان سال امپراطوران ژاپن به خود جنبة الهی دادند ، در قرون اولیه میلادی قبایل مختلفی در جزایر ژاپن سکونت داشتند که حکومت هریک از آنها در دست کاهنان بود . نخستین اروپایی هایی که به ژاپن راه یافتند پرتقالی ها بودند که در سال 1542 با این کشور روابط بازرگانی برقرار نمودند ، در اواسط و اواخر قرن شانزدهم مسیحیت به ژاپن وارد شد در اواخر قرن 16 سه جنگجوی بزرگ یعنی « بوتوناگا ، هیدیوشی ، وایباسو » یکی بعداز دیگری ژاپن را به تسلط خود درآوردند .
ایباسو ، مؤسس سلسله « شوگویی توکوگاوا » بود که در سال « 1867 1603 » بر ژاپن فرمانروایی کرد .
جامعه ژاپن در دوره خاندان « توکوگاوا » طبقه بندی شده بود و حدود و اختیارات آنها سخت رعایت می شد . این طبقات عبارت بودند از : فئودال ها ، سامورایی ها ، دهقانان ، صنعت کاران ، تجار . در قرون 17 و 18 شهرها رونق گرفت و طبقه بازرگانان بر کشور مسلط شدند .
در اواسط قرن 19 رژیم « شوگوتی توکوگاوا » که از داخل و خارج در معرض تهدید بود از پا درآمد و درسال 1868 « شوگون » وقت ناچاراً استعفا کرده و در سال 1868 امپراطوری « موتسوهیتو» به عنوان اولین امپراطوری پس از 700 سال قدرت را در دست گرفت و از این زمان دوره معروف بازگشت « می جی » آغاز گردید . در این دوره فرمانروایان ژاپن به جای خودداری از ورود بیگانگان و عدم تجارت با آنان ، سعی درا ستفاده از فنون و صنایع و تمدن مغرب زمین کرده و در این راه به پیشرفت های فراوانی نائل شدند و به خاطر وجود رهبرانی لایق ژاپن به سرعت به یک مملکت صنعتی نوین و یک قدرت نظامی و قطب اقتصادی مبدل شد .
3) خصوصیات فردی و اجتماعی مردم ژاپن :
به لحاظ اینکه در رابطه با خصوصیات فردی و اجتماعی ژاپنی ها در مقالات ، کتابها ، نقل قولها ، کنجکاوی زیادی نشان داده می شود در این قسمت سعی شده است باتوجه به سخنان وگفته های هیئت های اعزامی ، و فیلم های ژاپنی ، نوشتجات و مجلات و کتابهای گوناگون چکیده ای از این خصوصیات فردی ، اجتماعی را بیان کنیم . اما باید اذعان کنم که هرچند جامعه کنونی ژاپن رفته رفته دچار سرمایه داری غربی گردید . آموزش و پرورش ژاپن هنوز هم نتوانسته است مفاسد اجتماعی که خودبخود در نظام های سرمایه داری بوجود می آید را به کلی از بین ببرد و می توان گفت که مجموعه مفاسدی که در جامعه های غربی سرمایه داری به عیان مشاهده می گردد ، در جامعه ژاپن به صورت جوانه های ناپیدا و مخفی و یا به شکل عیان به چشم می خورد و برنامه های رادیو و تلویزیون و دیگر وسایل ارتباط جمعی خاصه مجلات و روزنامه های خاص در تقویت و اشاعة آن در بین جوانان بسیار فعال هستند ، بدیهی است خصوصیاتی که در ذیل آمده است عموماً به نکات مثبت اشاره شده است ولی به این معنا نیست که کشور ژاپن هیچ مشکلی ندارد بلکه چون ذکر علل پیشرفت مادی و فنی ژاپن مورد نظر بوده است فقط به موارد مثبت اشاره شده است .
به طور خلاصه و کلی خصوصیات فردی ، اجتماعی مردم ژاپن را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد :
1) سخت کوشی و خود اتکایی
2) نظم پذیری و رعایت ضوابط و دستورالعمل ها بطور مؤثر و خودکار
3) برخورداری از روحیه قناعت و صرفه جویی
4) جمع گرایی و وابستگی به خانه و گروه و توجه به « ما » در مقابل دیگران که در سطح ژاپن وجود دارد .
5) رعایت سلسله مراتب و احترام به تجارب و سابقه کار و اطاعت از همدیگر از روی احترام نه ترس .
6) آگاهی دادن و مطلع کردن افراد همه جامعه یا گروه و شرکت از فعالیت ها و اهداف مربوطه و برقراری نوعی سابقه پدرانه .
7) برخورداری از وجدان کاری بسیار بالا و اهمیت قائل شدن برای کار و ارجح شمردن مصالح شرکت و مؤسسه بر منافع شخصی .
8) توجه به نظافت و بهداشت و سرزندگی و نشاط و خنده رویی
9) توجه خاص به زیبایی و طبیعت و گل
10) وطن دوستی و دارابودن عرق مذهبی .
000 با توجه به این اصول درمی یابیم که رمز موفقیت و پیشرفت این کشور چه می تواند باشد .
مقدمه کوتاه :
دلائل انتخاب پرداختن به آموزش و پرورش ژاپن در زمان گذشته بدین علت است که چون پایه و اساس آموزش فعلی بر همان چهارچوبه های نظام آموزشی قبل می باشد . لذا شناخت و آشنایی با نظام گذشته ضروری می نمود به گفته « آقای محمد تقی زاده » استاد ایرانی دانشگاه چیبای ژاپن « شناخت ژاپن امروز» بدون شناخت ژاپن دیروز امکان پذیر نیست ، درواقع آنقدر که « دیروز ژاپن » از نظر بنیادی برای ما آموزنده است « امروز ژاپن » چندان چیزی برای آموختن ندارد » . لذا لازم دیدم مختصری هرچند کوتاه و گذرا از نظام گذشته آموزش و پرورش ژاپن داشته باشم که در ذیل از نظرتان می گذرد .

 

 

 

 

 

قسمت دوّم

 

شامل : آموزش و پرورش ژاپن در گذشته :
1ـ قبل از عصر می جی
( 1868 ـ 1630 )
2ـ در عصر می جی
( 1945 ـ 1868 )

 

1) آموزش و پرورش قبل از عصر می جی « miji »
« 1868 تا 1630 میلادی »
در سال 1615 جنگهای داخلی قبیله ای ژاپن پایان یافت و حکومت سلسله « توکوگاوا » آغاز شد . بنیانگذاران این سلسله دستورالعملی برای ایجاد سربازخانه ها داده بود که به « سامورایی » دستور می داد ، آموختن را مقدم دارند و بدین ترتیب درسال « 1630 م» اولین آکادمی تعالیم کنفوسیوس پایه گذاری شد و سپس بقیه مؤسسات آموزشی جهت پرورش « سامورایی ها » و فئودال ها ایجاد شد . هرچند در این زمان آموزش و پرورش ژاپن بر پایه سلسله مراتب طبقاتی بنا شده بود و فقط برای سامورایی ها آموزش بالاترین رتبه ای بود که بتوانند به عنوان طبقه حاکم کارایی خود را حفظ کنند .
بنابراین آموزش آنها رسماً و دقیقاً تحت کنترل بود و برای عوام هرچند که آموزش برایشان منع شده بود اما از کمک دولت برخوردار نبودند ، آموزش نخبگان دربار در یک مدرسه خاص که تعالیم کنفوسیوس و هنرهای باب طبع درباریانبود به آنها آموخته می شد ، تربیت سامورایی ها با حکمرانان و طبقه اداره کننده کشور در مدارس خاصی که به نام « شوگونالS ho-gunal » شناخته می شدند انجام می گرفت و سامورایی ها مجبور بودند بین 8 تا 15 سالگی این مدارس را طی کنند این مدارس بعدها با پذیرفتن برخی جنبه های غربی از اولین پیشروان معروف آموزش و پرورش غرب در ژاپن شدند که منحصراً جنبه حرفه ای و کاربردی داشتند .
در سال 1740 این مدارس اجازه یافتند که زبان آلمانی تدریس کنند و از آن پس آموزش به طریق غربی آغاز می گردد ، در سال 1756 یک دانشکده طب به شکل غربی گشایش می یابد که بعداً هستة اصلی ایجاد دانشگاه توکیو می شود . در قلمرو هر فئودال که تعدادشان به 280 می رسید حداقل یک مدرسة خاص به عنوان مدارس ایالتی ایجاد گردید که در قرن 19 توسعه فراوان یافت و کلیه مطالب تدریس آن از تعالیم کنفوسیوس مایه گرفته بود و تاریخ چین ، خط ، انشاء ، آداب و تشریفات را شامل می شد ، این مدارس برای هر طبقه از سامورایی ها کلاس خاصی داشت و از لحاظ محتوی نیز آموزش طبقاتی بود . آموزش دیگر مردم ، در مدارس خصوصی بسیار متفاوت صورت می گرفت . مدارسی که تحت عنوان « شی جوکو » خوانده می شد و در آن همه رقم آموزش ابتدایی تاعالی ترین درجات دانش را تدریس می کردند هرچند بسیاری از آنها به سامورایی ها تعلق داشت ولی به تدریج درهای خود را بر روی مردم عادی گشودند .
آموزش مردم عادی تر در مکتب خانه هایی که به نام « تراکویا ـ Terakoya » خوانده می شد صورت می گرفت و کلاً غیرمذهبی بودند و زائیده اشتیاق مردم برای تحصیل بود و از خانه معلم برای مدرسه استفاده می شد و محصلین آن را فرزندان عوام شهری ، تجار ، در شهر و در روستاها فرزندان خانواده های مرفه تشکیل می دادند . این مدارس بطور متوسط بین 30 تا 60 شاگرد داشت که دختران و پسران را با هم می پذیرفتند ورودی به این کلاس ها بین 6 تا 8 سالگی بود و در 11 تا 13 سالگی کارآموزی آنها شروع می شد . در این مدارس کلاس بندی وجود نداشت و عموماً خواندن ـ نوشتن و حساب را آموزش می دادند و حدودی هم درس اخلاق و حسابداری را می آموختند و برخی زبان چینی ، جغرافیا ، و تاریخ را آموزش می دادند . معلمین از احترام خاصی برخوردار بودند و شهریه منظمی را دریافت نمی کردند . در پایان سلسله « توکوگاوا » که یک سلسلة فئودالی بود وضع سواد بدین شرح بود :

 

درصد کل جمعیت
مردان سامورایی 100% طبقات صاحبان حرفه در شهر 50 60
7% 2%
زنان سامورایی 50% طبقات صاحبان حرفه در روستا 40 50%

بازرگانان 80 70% بزرگان دهات 100%
زنان بازرگانان 60 50% 3% طبقه متوسط دهات 50 60% 87%
بازرگانان شهرهای کوچک50 60% روستائیان دورافتاده 20%

 

2) وضعیت آموزش و پرورش درعصر می جی1 « miji »
( 1945 تا 1868 ) میلادی
با سقوط فئودالیسم و استقرار امپراطوری می جی ، فصل جدیدی در آموزش و پرورش ژاپن گشوده می شود و در همین دوره است که باید ریشه های آموزش و پرورش ملی را جستجو کنیم . باید گفت که تعلیم و تربیت در طی دوره امپراطوری « می جی » هدف خود را تربیت انسانهایی ، درست کار ، میهن پرست و باسواد و عاقل قرار داده بود و به تجدید نظر در نظام آموزش و پرورش قبل اقدام کرد و مبنای کار خود را بر دو اصل استوار ساخت .
1- اصل سونو ـ Sonno ـ به معنای تقدس امپراطور و پیروی از تعالیم امپراطوران سابق .
2- اصل ـ کای کوکوـ Kaikoku ـ به مفهوم گشودن درهای باز کشور و بطور خاص غربی کردن جامعه ژاپن می باشد .
در سال 1871 برای آموزش کلیه مردم وزارت آموزش و پرورش تأسیس شد و در سال 1872 فرمان انقلابی « گاکوسة ای » یا فرمان تعلیم وتربیت صادرشد فرمانی که نشانه تغییر اساسی عبور از آموزش و پرورش فئودالی به تعلیم و تربیت انفرادی و نوین بود ـ درهمین سال وزارت آموزش و پرورش فرمان ترجمة آثار ادبی وقانون آموزش کشور را صادر کرد که اقتباسی از آموزش و پرورش فرانسه بود . اما نظریه ها ، روشها و مواد آموزشی از تعلیم و تربیت آمریکایی ها بود .
در این فرمان نخستین دستورالعمل مهم درباب نظام آموزشی بود ، دارای روحیه ترقی خواهی و درصدد آن بود تا علوم نوینی را به کشور ژاپن وارد نماید ، براساس این فرمان کشور ژاپن به 8 بخش دانشگاهی تقسیم شده بود و از نظر آموزش متوسطه شامل 32 بخش می شد و هریک شامل 210 بخش ابتدایی بود که بدین ترتیب در دهه ( 1872 تا 1880 ) م کشور ژاپن دارای 53.760 مدرسه بود ، تا سال 1873 تنها 24/4% دختران به مدرسه راه یافتند اما درسال 1891 با اجرای این طرح می توان ادعا کرد که 50% پسران و 50% دختران به مدرسه می رفتند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   47 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ژاپن

دانلودمقاله فمینیسم

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله فمینیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

راهپیمایی روز جهانی زن در بنگلادش به ابتکار سازمان ملی کارگران زن در ۸ مارس ۲۰۰۵فمینیسم باور داشتن به حقوق زنان و برابری سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی زن و مرد است. فمینیسم مباحثه‌ای است که از جنبش‌ها، نظریه‌ها و فلسفه‌های گوناگون تشکیل شده است که در ارتباط با تفاوت جنسیتی هستند و از برابری برای زنان دفاع کرده و برای حقوق زنان و مسایل زنان مبارزه می‌کند.
واژهٔ فمینیسم را نخستین بار شارل فوریه، سوسیالیست قرن نوزدهمی برای دفاع از جنبش حقوق زنان به کار برد.
فمینیسم مجموعهٔ گسترده‌ای از نظریات اجتماعی، جنبش‌های سیاسی، و بینش‌های فلسفی است که عمدتاً به وسیلهٔ زنان برانگیخته شده‌اند یا از آنان الهام گرفته‌اند، مخصوصا در زمینه شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن‌ها. به عنوان یک جنبش اجتماعی، فمینیسم بیشترین تمرکز خود را معطوف به تحدید نابرابری‌های جنسیتی و پیشبرد حقوق، علایق و مسایل زنان کرده‌است. فمینیسم عمدتاً از ابتدای قرن ۱۹ پدید آمد. زمانی که مردم به طور وسیع این امر را پذیرفتند که زنان در جوامع مرد محور، سرکوب می‌شوند.
در طی یک قرن و نیم جنبش رو به رشد زنان هدف خود را تغییر ساختارهای اقتصادی-اجتماعی و سیاسی مبتنی بر تبعیض جنسیتی علیه زنان قرار داده‌ است.
فمینیست‌های اولیه را به اصطلاح «موج اول» می‌نامند. نهضت‌های حق‌طلبانه زنان تا سال ۱۹۶۰ جزء موج اول هستند. اولین آثار زنان در این موج از نقش محدود زنان انتقاد می‌کنند بدون اینکه لزوماً به وضعیت نامساعد آنان اشاره کرده و یا مردان را از این بابت سرزنش کنند. موج اول فمینیستی با روشنگری‌های مری ولستون کرافت و بیانیه ۳۰۰ صفحه‌ای‌اش در سال ۱۷۹۲ در انگلستان آغاز شد.
این جنبش در طول سال‌های بعد، با ظهور موج دوم فمینیسم و موج سوم فمینیسم کامل‌تر شد. فمینیسم سعی می‌کند تا ضمن درک دلایل نابرابری‌های موجود، تمرکز خود را به سیاست‌های جنسیتی، معادلات قدرت و جنسیت معطوف نماید.
موضوع‌های کلی مورد توجه فمینیسم تبعیض، رفتار قالبی، شیء‌انگاری، بی‌داد و مردسالاری/پدرسالاری هستند. فعالان فمینیست به مواردی مانند حقوق تولیدمثلی، خشونت خانگی، برابری دستمزد، آزار جنسی، و تبعیض جنسیتی می‌پردازند.
جوهرهٔ فمینیسم آن است که حقوق، مزیت‌ها، مقام، و وظایف نبایستی از روی جنسیت مشخص شوند. به رغم اینکه بسیاری از رهبران فمینیسم زنان بوده‌اند ولی این بدان معنا نیست که تمام فمینیست‌ها زن بوده‌اند/هستند.
تمام فمینیست‌ها به اصل موضوع تلاش برای احقاق حقوق زنان معتقد هستند ولی در مورد علل این ستم‌دیدگی و روش‌های مبارزه با آن اختلاف وجود دارد و همین مساله موجب همراهی فمینیسم با پسوندهای متفاوت شده‌ است.
فمینیسم (به عنوان جنبش اصالت زنان) بخشی از پدیده یا جنبش توجه به دیگری یا اصالت دیگری است، جنبشی که در قلمرو نژاد، قومیت و جنسیت پدیدار شد‌. فمینیسم در عین حال توجه‌برانگیزترین بخش این جنبش نیز هست که روایت‌های مختلفی چه در جهت موافق و چه در جهت مخالف دارد.[۱]

 

خاستگاه‌ها
در طول تاریخ حامیان برابری جنسیت‌ها و حقوق زنان را می‌توان یافت. برای مثال، ملکه تئودورا از روم شرقی یکی از طرفداران وضع قوانینی بود که موجب حمایت‌های بیشتر از زنان و آزادی‌های بیش‌تر در امور زنان می‌گشت، و کریستین د پیزان، اولین نویسنده حرفه‌ای زن، بسیاری از عقاید فمینیستی را بسیار زودتر از سال ۱۳۰۰ میلادی در مقابله با کوشش‌هایی که جهت محدود کردن ارث‌بری زنان و عضویت در اتحادیه انجام می‌گرفت ارتقا داد. به هر حال، بیش از چند قرن از یکپارچگی فمینیسم به عنوان یک فلسفه گسترده و جنبش اجتماعی نگذشته‌است.
تاریخ فمینیسم مدرن به عنوان یک فلسفه و جنبش اغلب باز می‌گردد به روشنفکری با روشنفکرانی همچون مری ورتلی مونتاگو و مارکوئیز د کاندورست که از تحصیلات زنان پشتیبانی می‌کردند. اولین مجمع علمی زنان در سال ۱۷۸۵ در میدلبورگ، شهری در جنوب جمهوری هلند بنیان نهاده شد. در طی این دوره وجود روزنامه‌هایی برای زنان که مبتنی بر موضوعاتی همچون علم بود به خوبی عمومی گردید. مری ولستن کرفت «یک حمایت کننده از حقوق زنان» در سال (۱۷۹۲) یکی از اولین عاملانی است که بدون شک می‌تواند فمینیست نامیده شود.
فمینیسم در قرن نوزدهم یک جنبش نهادینه شد تا این که مردم به گونه‌ای افزون‌تر نسبت به رفتار ناعادلانه با زنان آگاهی یابند. شارل فوریه سوسیالیست آرمان‌خواه در سال ۱۸۳۷ کلمه «فمینیسم» را اختراع نمود، و معتقد بود که گسترش پشتیبانی از حقوق زنان در همه جوامع زودتر از سال ۱۸۰۸ پیشرفت خواهد کرد. از اولین همایش حقوق زنان در سنکا فالز، نیویورک در سال ۱۸۴۸ جنبشی سازمان‌یافته تاریخ‌گذاری شد. در سال ۱۸۶۹، جان استوارت میل کتاب پیروی از زنان را به جهت اثبات این که «تبعیت قانونی تنها یک جنس از دیگری اشتباه بوده... و ...یکی از رئوس موانع جهت پیشرفت انسان است» منتشر نمود.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم زنان در بسیاری از کشورها توانستند به حق رای و شرکت در انتخابات دست یابند. نیوزیلند در سال ۱۸۹۳ اولین این کشورها بود. با کمک کیت شپارد طرفدار دادن حق رای یا حق انتخاب به زنان، مخصوصا در سال‌های پایانی جنگ جهانی اول پیشرفت کرد. دلایل این امر متفاوت بود، اما همه آن‌ها یک خواسته را که تصدیق همکاری و مساعدت زنان در طول جنگ بود در بر داشت، و همچنین تحت تأثیر قدرت نطق و بیانی که دو طرف در زمان توجیه تلاش‌های جنگی‌شان استفاده کردند واقع شد. برای مثال از زمانی که نکات چهارده‌گانه وودرا ویلسون خود تصمیم‌گیری را به عنوان اساس جامعه به رسمیت شناخت، تزویر در نظر نگرفتن حق نیمی از جوامع مدرن از دادن حق رای مشکل شد.

 

گرایش‌های فمینیسم
برخی از تئوریهای فمینیستی فرضیات پایه راجع به جنسیت، تفاوت جنسیت و تمایلات جنسی، شامل مقوله خود زنان را به عنوان یک عقیده کل نگر مورد تحقیق قرار می‌دهند، سایر تئوریها (به جای ارائه تعدد جنسیتها) مذکر / مونث بودن را کاملاً به صورت دوشاخه‌ای مورد تحقیق قرار می‌دهند. معذالک دیگر تئوریهای فمینیستی مفهوم «زن» را بصورت عادی تلقی و تحلیلها و مقالات انتقادی خاص از نابرابری جنسیت، تهیه می‌کنند،
و بیشتر جنبشهای اجتماعی فمینیستی حقها، علایق و مسائل زنان را ترویج می‌کنند. سالهاست که چندین زیر مجموعه از ایدئولوژی فمینیستی گسترش پیدا کرده‌است. جنبشهای فمینیستی اولیه و نخستین اغلب موج اولیه فمینیستها، و فمینیستهای حدودا بعد از سال ۱۹۶۰ موج دوم فمینیستها نامیده می‌شوند. اخیرا، در حالی که موج دوم فمینیستها هنوز فعال می‌باشند بعضی از فمینیستهای جوانتر خود را به عنوان موج سوم فمینیستها معرفی کرده‌اند.
وندی کامینر، در کتاب خود «یک آزادی هراسناک: گریز زنان از برابری» تضادهای دیگر میان فرمهای فمینیسم را شناسائی می‌کند: تضاد میان چیزی که او آن را فمینیسم «تساوی گرا» و «طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی» می‌نامد. او فمینیسم تساوی گرا را به عنوان ارتقا دهنده برابری بین زنان و مردان از طریق اهدای حقوق برابر در نظر می‌گیرد. فمینیستهای طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی ترجیح می‌دهند که بر روی حمایتهای قانونی برای زنان، همچون قوانین استخدام و قوانین طلاق که از زنان محافظت می‌نمایند متمرکز باشند، گاه از محدودیت حقوق مردان، همچون سخنرانی آزاد (مخصوصا، حق تولید و مصرف نقاشیهای مستهجن) حمایت می‌کنند

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله فمینیسم

دانلود مقاله اشکانیان

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله اشکانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


امپراتوری اشکانی 250 ق.م. 224 م.

 

اشکانیان (۲۵۰ پ. م ۲۲۴ م.) که از تیره ایرانی پرنی و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش پَرثَوَه آمده است که به زبان پارتی پهلوی می‌شود. چون پارتیان از اهل ایالت پَهلَه بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند. ایالت پارتی ها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای مازندران و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای مازندران می‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.
این امپراتوری در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا خلیج فارس توسعه یافت. در عهد اشکانی جنگ های ایران و روم آغاز شد. سلسله اشکانی در اثر اختلافات داخلی و جنگ‌های خارجی به تدریج ضعیف شد تا سر انجام به دست اردشیر اول ساسانی منقرض گردید.

 

ساتراپی پارت

 


سکه آندراگوراس, واپسین شهرب سلوکی پارت . اودر حدود 250 پیش از میلاد ادعای استقلال نمود.

 

پس از فتح ایران به دست اسکندر مقدونی و مرگ او، ایران به سلوکوس سردار مقدونی رسید؛ نخستین برخورد او با همسایگان ایران در مرزهای جنوب شرقی روی داد که نتیجه آن واگذاری بخش خاوری ایران به چاندراگوپتا پادشاه هند از سلسله ماوریا بود. در حدود ۲۸۱ پیش از میلاد اقوام بربر (به گفته منابع یونانی) به شمال شرقی ایران یورش بردند و شماری از شهرها از جمله چند مهاجرنشین یونانی را ویران ساختند. آنتیوخوس یکم پس از دفع این یورشها شمار مهاجرنشینان یونانی را افزایش داد و مرگیان را به صورت سنگر و بارویی درآورد، همچنین دو لشکر کشی به مرزهای شمال شرقی ایران انجام داد، یکی دریایی به فرماندهی پاتروکلس در امتداد کرانه های خاوری دریای مازندران و دیگری زمینی به فرماندهی دموداماس به آن سوی سیردریا (سیحون) که به تأسیس دو استان آنتیوکیس و سلوکیس انجامید. در ۲۵۰ پیش از میلاد آندراگوراس شَهرَب پارت و دیودوتوس شَهرَب (ساتراپی) باکتریا (بلخ) اعلام استقلال نمودند؛ دیودوتوس خود را شاه خواند و قلمرو یونانی - بلخی را تأسیس نمود.

 

پیدایش
که یاد و نام او [اشک یکم] در دستگاه پارت کوچک تر از کورش پارسی، اسکندر مقدونی و رومانیس رومولیس نبود. یوستینوس
به عقیده یوزف ولسکی، ارشک (اشک) در سالهای ۲۳۸/۲۳۹ پیش از میلاد و در زمان پادشاهی سلوکوس دوم کالینیکوس به پارت یورش برد و بر آندراگوراس پیروز شد، سپس بر هیرکانی (گرگان) تاخت و آنجا را تسخیر نمود و شالوده های دستگاه اشکانی و پادشاهی پارت ها را پی ریزی نمود.

 


شاهزاده پارتی, پیدا شده در خوزستان.

 

وی در آساک واقع در استاونه(آستوئن) در بخش شمالی قلمرو پارت که نِسا هم در آن بود تاجگذاری کرد. سلوکوس دوم برای باز پس گیری سرزمینهای از دست رفته پادشاهی سلوکی دست به لشکر کشی به بخش‌های شمال شرقی ایران زد، در تلاش برای دست یافتن به این هدف با دیودوتوس یکم شاه یونانی - بلخی پیمان یگانگی بست اما با مرگ دیودوتوس یکم و تغییر سیاست جانشین او، دیودوتوس دوم، که با اشک یکم متحد شد، سلوکوس دوم تنها ماند. اشک یکم به روش استپ نشینان به درون استپها پس نشست تا شاید در دشتهای هموار آنجا از سواره نظامش بهتر بهره گیرد و سپس وارد نبرد شد. نتیجه نبرد پیروزی اشک یکم بود. از آن پس پارت ها این روز را به عنوان روز استقلال جشن گرفتند. اشک دوم پس از پدر در سال ۲۱۷ پیش از میلاد بر تخت پادشاهی نشست و روند گسترش قلمرو اشکانی را ادامه داد، وی اکباتان را نیز به قلمرو اشکانی افزود. در واکنش به این امر آنتیوخوس سوم پس از در هم شکستن شورش ساتراپهای باختر ایران رهسپار خاور شد؛ اشک دوم به ناچار اکباتان را رها نمود و همچون پدرش به استپ ها پس نشست. آنتیخوس پس از باز پس گیری شهرهای تامبراکس و سورینکس و چند پیروزی بر پارتهای در حال عقب نشینی از پیش روی در استپها خودداری نمود و بنا به دلایل نامعلوم (شاید پس از شکست از اوتیدم (جانشین دیودوتوس دوم شاه یونانی - بلخی) با اشک دوم صلح نمود. نکته جالب توجه در این عقب نشینی پارتها، کشتار همه یونانیان شهر سورینکس بود؛ این مساله در تضاد با جمله های حک شده بر پشت سکه های اشکانی در آن دوره (فیل هلن [یونان دوست]) است و این نشانه دهنده سیاست واقع بینانه شاهان اشکانی و آگاهی آنان از پیوندهای میان یونانیان و سلوکیان می باشد. پس از اشک دوم دقیقا مشخص نیست چه کسی جانشین او شده، نامهایی همچون وَردان، وُنون، بلاش، خسرو و پارتامازیس آمده اند، با این حال بر سر کار آمدن نماینده شاخه فرزند کوچک تر یعنی فریاپیت (حدود ۱۹۱ تا ۱۷۵ پیش از میلاد) امری مسلم است. درباره پادشاهی او و جانشینش فرهاد یکم (حدود ۱۷۶-۱۷۵ پیش از میلاد) تقریباً چیزی نمی دانیم، تنها در دو سند درباره پادشاهی فرهاد یکم آورده شده که او پس از شکست دادن قبیله «مردها» در البرز آیشان را به خاراکس نزدیک دروازه های مازندران کوچاند.
جانشین او مهرداد یکم (حدود ۱۷۱ تا ۱۳۸ پیش از میلاد) نخستین شاه بزرگ اشکانی است که دولت پارت را به جایگاه یک امپراتوری خاوری رساند.

 

شاهنشاهی

 

بازسازی یک کمان دار پارتی کنده کاری شده بر ستون ترایان.

 

مهرداد یکم (۱۷۱ تا ۱۳۸/۱۳۷ پیش از میلاد) با آگاهی از شرایط نابه سامان دولتهای بلخی و سلوکی نخست به خاور لشکر کشی نمود تا سرزمینهایی که اوتیدم در زمان پادشاهی اشک دوم و لشکر کشی آنتیوخوس سوم گرفته بود بازپس گیرد. در آن زمان در بلخ پس از مرگ اوتیدم، فرمانروایی دوپاره شده بود، دمتریوس پسر او دولتی در هند تشکیل داده و اوکراتیدس غاصب قدرت را در بلخ غصب کرده بود. اما مهرداد یورش اصلی خود را نه به خاور بلکه به باختر انجام داد. از مرگ آنتیوخوس چهارم اپیفان پس از یورش ناکامش به ایران که با پارتها تماسی پیدا نکرد، وضع سلوکیان بحرانی شد و شَهرَب ماد به نام تیمارخوس اعلام پادشاهی کرد. تیمارخوس پس از نبردهای طولانی از مهرداد شکست خورد و مهرداد ماد را نیز به فرمانروایی خود افزود و باکازیس نامی را به حکومت آن نشاند. با تسخیر ماد راه ورود به بین النهرین باز شد و مهرداد با بهره جستن از پیکار میان دمتریوس دوم سلوکی و تریفون غاصب به میان رودان تاخت و بابِل و سلوکیه را گرفت، وی در سلوکیه با عنوان «شاهنشاه» تاجگذاری کرد در حالی که منطقه نفوذش در ۱۴۱ پیش از میلاد تا شهر اوروک در جنوب بابل گسترش یافته بود.

 


سوار پارتی. Palazzo Madama, تورین, ایتالیا.

 

دمتریوس پس از غلبه بر تریفون و دلگرمی از دعوت مادها و شهرهای یونانی خود را آماده جنگ با مهرداد نمود. از سوی دیگر خود پارت مورد تهدید سکاها قرار گرفته بود. مهرداد که با جنگی دو سویه روبرو شده بود، خود با بخشی از سپاه به هیرکانیه رفت و وظیفه رودررویی با دمتریوس را بر دوش فرماندهان خویش گذاشت.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اشکانیان