مقاله کامل بعد از پرداخت وجه
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات: 22
مقدمه
یکی از دغدغههای اساسی کانون خانوادهها در عصر حاضر، بحث هویت و بحران هویت نوجوانان است. در بحث روانشناسی رشد از دوره نوجوانی به عنوان بحرانیترین دوره زندگی یاد شده است؛ به طوری که«استانلیهای»، پدر روانشناسی نوجوانی و بلوغ، دوره نوجوانی را دوره فشار و طوفان میداند. همانگونه که طوفان به یکباره و بدون خبر، اثرات شدید و مخربی بر جای می گذارد، دوره نوجوانی نیز به طور ناگهانی با بلوغ شروع میشود و اثرات شدیدی بر رفتار و حالات نوجوان به جای میگذارد. (1) چنانچه از ابتدای نوجوانی نتوان این طوفان را به صورت اصولی و سازمان یافته مهار نشود، ممکن است خسارات جبران ناپذیری را بر روان نوجوان بر جای نهد. در زمانهای گذشته و نسلهای پیشین، به علت کوچک بودن شهرها و نیز زندگی روستایی و همچنین نبود وسایل ارتباط جمعی و رسانههای مختلف، امکان تبادل اطلاعات بسیار محدود بود. از این رو، مباحث هویت آنچنان با چالش روبرو نمیشد؛ اما امروزه با وجود پدید آمدن فناوریهای نوظهور و رسانههای مختلف و نیز مطرح شدن مسأله جهانی شدن، این معضل کمی پیچیدهتر جلوه نموده است. طی پژوهشی که در یکی از کشورهای غربی صورت گرفت و چند سال به طول انجامید، از افراد خواسته شد به این پرسش پاسخ دهند که «علت توجهشان به برنامههای تلویزیون و سایر رسانههای دیگر چیست؟» یک دسته از پاسخها کسب آگاهی در مورد خویشتن، تقویت ارزشهای شخصی، یافتن الگوهای رفتاری، همانندسازی با ارزشهای مورد اعتنای دیگران و در یک کلام، «هویتیابی» بود.(2)
در عصر حاضر گستردگی و دستیابی آسان به اطلاعات متنوع پیرامون همه مسائل فوق، نوجوان را با انبوهی از ابهامات وسردرگمیها مواجه ساخته واو را در مقابل راههایی متفاوت برای پیمودن زندگی آینده خویش قرار داده است. بررسیهای روانشناسی اجتماعی در زمینه قدرت رسانهها نشان میدهد که این وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرتی هستند که میتوانند نسلی تازه در تاریخ پدید آورند؛ نسلی که با نسلهای پیشین از جهت فرهنگ، ارزشها، هنجارها و آرمانها بسیار متفاوت است. رسانهها از طریق ارائه هنجارهای خاص اجتماعی به افراد تلقین میکنند که رفتار ارائهشده در رسانهها، رفتار «مناسب اجتماعی» است. به این ترتیب، رسانهها با ارائه الگوها و هنجارهای خاص که در جهت اهداف مدیران رسانهها است، باعث ایجاد همنوایی در افراد میگردند.(3)
به دلیل رشد هیجانی وعاطفی این دوران، نوجوان با ویژگیهای خاصی چون: هیجانها وعواطف تند وشدید و نیز تأثیرپذیری سریع از محرکهای هیجانی مواجه میشود که علت آن نامتعادل شدن ترشحات غدد داخلی(درون ریز) و تغییر گرایش او نسبت به محیط است؛(4) رسانهها نیز از همین ویژگی متابولیسمی استفاده نموده و هویتهای مد نظر خویش را به نوجوانان القاء میکنند. در همین راستا کشورهای غربی با به راه انداختن جنگ نرم هویت نوجوانان را مورد هدف قرار دادهاند؛ اینان با بهرهگیری از ابزارهایی همچون ماهواره که یک رسانه یکسویه و نیز اینترنت که رسانهای تعاملی محسوب میشود، به جنگ هویت نوجوان رفته و هدفی جز ایجاد بحران هویت و سرانجام تخریب هویت در این قشر ندارند. آنچه در این مقاله بیشتر مورد نظر ما است، هویت دینی و اسلامی نسل نوجوان است که از یک جهت از هویت ملی سرنوشت سازتر، کاراتر وجهت بخشتر است؛ از این رو، هدف گرفتن هویت اعتقادی واسلامی نوجوانان توسط دشمن امری بدیهی است؛ به صورتی که معاون وقت شورای اطلاعاتی امنیت ملّی در سازمان سیا گفته است: «اسلام و نهضتهای اسلامی در زمان ما منبع کلیدی کسب هویت را برای اقوامی فراهم میآورند که قصد دارند همبستگی اجتماعی خود را در مقابله با تهاجم فرهنگی تقویت کنند.» بر همین اساس، مؤسسه امور امنیت ملّی یهودیان در واشنگتن، طی کنفرانسی بهصراحت اعلام کرد: «باید هویت دینی مسلمانان را از آنان بگیریم.»(5)
ضرورت این مسائل ایجاب می کند که با یک برنامهریزی صحیح و کارشناسانه بتوان از بروز مشکلاتی همچون بحران هویت در نوجوانان جلوگیری به عمل آورد و به صورت صحیح و علمی راههای شناخت و تقویت هویت را پیش پای آنان نهاد.
به همین منظور در این مقاله ابتدا به تبیین مسائل پیرامون نوجوانان خواهیم پرداخت، سپس با هویت وبحران هویت آشنا می شویم وپس از آن به تأثیر فناوری اطلاعات بر هویت می پردازیم ودر نهایت، راهکارهایی را برای برونرفت از این مسأله ارائه خواهیم کرد.
پیش از آنکه به بررسی این موضوع بپردازم، لازم می دانم به دو نکته اساسی در زندگیهای امروز که منشأ بسیاری از مشکلات است، اشارهای داشته باشم. اول اینکه در این عصر به علت مشغلههای فکری و شغلی فراوان والدین، تربیت صحیح فرزندان و بهویژه نوجوانان و توجه به عواطف و نیازهای آنان مورد غفلت قرار گرفته است. هنگامی که هم پدر و هم مادر به کار و فعالیتهای اقتصادی مشغولاند یا مشغلههای فکری دیگری غیر از خانواده دارند، فرزندان برای برطرف کردن نیازهای عاطفی، جسمی وروحی به سوی وسایل و ابزار سرگرم کننده روز رفته و به آنها متوسل میشوند. از آنجایی که متأسفانه در بیشتر مدارس بُعد پرورشی رنگ و بوی کمی به خود گرفته و بیشتر جنبه آموزشی مورد تأکید قرار میگیرد و در همان بُعد آموزشی نیز از خطرات فناوریهای روز کمتر سخن به میان میآید، نوجوان در دام آماده پهن شده قرار گرفته و گاهی مواقع، آنچنان گرفتار شده که قابل نجات نبوده و یا با صرف هزینههای مادی ومعنوی فراوان باید آنان را از این دام رهایی بخشید.
دوم آنکه، بُعد تربیت مذهبی وتقویت اعتقادی فرزندان بسیار افت نموده و نتوانستهایم آنان را با معارف و مبانی قرآن و دین مبین اسلام بهخوبی آشنا کنیم وجذابیتهای این دین را در دل وجان فرزندان نهادینه کنیم تا با هر وسوسهای در دامی قرار نگیرند.(6)
تحقیق در مورد فناوری اطلاعات، نوجوان و بحران هویت