لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
پیرمردی سوار بر قطار به مسافرت می رفت.به علت بی توجهی یک لنگه کفش ورزشی وی از پنجره قطار بیرون افتاده بود.مسافران دیگر برای پیرمرد تاسف می خوردند.ولی پیرمرد بی درنگ لنگه ی دیگر کفشش را هم بیرون انداخت.همه تعجب کردند.پیرمرد گفت که یک لنگه کفش نو برایم بی مصرف می شود ولی اگر کسی یک جفت کفش نو بیابد، چه قدر خوشحال خواهد شد.آدم معقول همواره می تواند از سختی ها، شادمانی بیافریند و با آنچه از دست داده است فرصت سازی کند!
آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا ، بی مشکل ، بی کار سخت یافت می شود ، چیزی است که می گذارد در میان شرایط سخت ، آرامش در قلب ما حفظ شود.این تنها معنای حقیقی آرامش است
دانلود مقاله کامل درباره پیرمردی سوار بر قطار به مسافرت می رفت