پایان نامه کارشناسی ارشد رشته هواشناسی کشاورزی درباره کشت دیم گندم
مقدمه:
قارچها جزء نهانزادان میباشند و از ادوار قدیم با انسان بودهاند و سوابق فسیلی آنها به پرکامبرین و دونینی میرسد. قبل از قرون وسطی یونانیان و رومیان به قارچ به عنوان غذای مخصوص توجه قابل ملاحظهای داشتند .آزتکها از قارچها به عنوان مواد توهمزا استفاده میکردند.
تشخیص قارچها از گیاهان عالی نه تنها به وسیله فقدان اندامهایی نظیر ساقه، ریشه و سیستم آوندی است بلکه آنها به علت نداشتن کلروفیل، توانایی انجام عمل فتوسنتز را نیز ندارند و برای ادامه زندگی باید مواد غذایی مورد نیاز خود را از تجزیه مواد آلی بدست آورند .
قارچهای آسیای شرق از قبیل Volvarieella avovacea, Lentinus Edodes حدوداً 2000 سال قبل در چین و ژاپن پـــرورش داده میشدند. تکـــنولوژی یا روش کشت این قارچها جزء هنرهای قدیمی و محرمانه این سرزمـــینها بوده است. پرورش قارچ دکمهای (Agaricus Bisporus) آگاریکــوس
تاسیسات مورد نیاز برای پرورش قارچ تکمه ای
خصوصیات مرفولوژی قارچ دکمه ای (تکمه ای)
جنبه های اقتصادی قارچ خوراکی
مراحل آماده سازی بستر (کمپوست)
طرز کاشت اسپونارچ تکمه ای
بیماری های قارچ
فایل حاضر به صورت پاورپوینت و شامل 90 صفحه و قابل ویرایش می باشد.
فرمت فایل:word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات :87
فهرست مطالب :
آشنایی کلی با شرکت کشت و صنعت کارون
مقدمه
کشت و صنعت نیشکر کارون شوشتر
مزارع نیشکر
فعالیت های کشت و صنعت کارون :
عملیات تسطیح اراضی
کاشت
داشت
برداشت
صنایع جانبی
فرایند تولید شکر
آسیاب
واحد خام
مراحل تولید شکر از نیشکر :
برداشت و انبار کردن نیشکر
عصاره گیری از نیشکر
استفاده از فرایند انتشار برای عصاره گیری از نیشکر (Diffusion process)
توزین شربت خام
ته نشین سازی ناخالصیها و زلال سازی شربت نیشکر
تغلیظ شربت
طباخی برای تولید شکر خام
آفیناسیون شکر خام
حل کردن شکر خام(Melting)
تصفیه شربت شکر خام
1-تصفیه با استفاده از ترکیبات فسفات دار و شیر آهک
2 -تصفیه شکر خام با شیر آهک و گاز کربنیک
طباخی برای تولید شکر سفید
مراحل تولید شکر در کارخانه
توزیع شربت خام " مخلوط ":
فیلتراسیون گل کلاریفایر:
ب) مواد نامحلول
ج) سختی دانه
د)اندازه و نظم دانه
و) میزان رطوبت و فاکتورهای ایمنی
ارزیابی بخش های مرتبط با مدیریت صنعتی
ایمنی :
الف- تعریف حادثه
دلایل ایجاد حوادث :
- انواع روش طبقه بندی حوادث :
توضیحات
شرکت کشت و صنعت نیشکر کارون بزرگترین واحد کشاورزی-صنعتی در سطح جهانی است که در جهت گسترش صنایع قند و به زیر کشت در آوردن بخش دیگری از زمینهای خوزستان احداث گردید.
اولین قلمه نیشکر در تاریخ یکشنبه 20 مهرماه 1354 پس ازاینکه 200 روز از فعالیتهای تسطیح و عملیات خاکی سپری میگشت در خزانه کارون کشت گردید.
محل انتخاب شده برای طرح عظیم کشت وصنعت کارون اراضی آبخور رودخانه های کارون و در واقع در محدوده ی دیمچه که در دوازده کیلومتری شوشتر و پنجاه کیلومتری دزفول است.
آب مورد نیاز مزارع از شبکه های آبیاری گتوند (کارون) ودز تامین میگردد. هدف اصلی این طرح احداث مزارع نیشکر به وسعت 25000 هکتار و تولید حدود 200000 تن نیشکر ودر نهایت علاوه بر تامین تقریبی یک چهارم شکر مورد نیازمملکت (25000 تن شکر سفید ) در تولید محصولاتی مانند غذای دام- نئوپان - الکل سرکه - کاغذ - فورفورال نقش اساسی داشته باشد .
- مقدمه:
گردوی معمولی (Juglans vegia L.) متعلق به خانوادةJuglandceae و سطح زیر کشت آن در ایران حدود 62/109810 هکتار بوده و سالیانه بطور متوسط 60/168072 تن گردو از درختان بارور در ایران برداشت میگردد. گردو بخاطر نقشی که در تغذیه، درآمد ناشی از صادرات در اقتصاد و کشاورزی دارد در ایران و جهان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تاکنون عوامل بیماریزای مختلفی از جمله قارچها، باکتریها و بیماریهای ناشی از عوامل محیطی (غیرزنده) از ایران گزارش شده است. بیماری شانکو سیتو سپورایی گردو از اولین بیماریهایی است که در گردو و مورد توجه قرار گرفته و در بعضی مناطق مهم کاشت گردو گزارش و مورد شناسایی قرار گرفته است. در گذشته کاشت گردو بطور وسیع در ایران محدود به چند استان غربی کشور بوده ولی در سالهای اخیر در اکثر مناطق ایران کاشت گردو بخصوص ارقام جدید توسعة زیادی پیدا نموده که پیرو آن مسائل مهمی از نظر بیماریشناسی گیاهی مشهور گردیده است. یکی از این بیماریها شانکوسیتو سپورایی است که هماکنون در اکثر مناطق کاشت گردو در ایران هم روی درختان بالغ و جوان و حتی در نهالستانها بطور گسترده شیوع پیدا کرده است. اگر چه در مناطق محدودی از کشور چندین گونه به عنوان عامل این بیماری شناسایی و گزارش گردیده ولی در مورد گونههای مهم روی گردو در سایر مناطق ایران گزارش دقیقی در دست نیست.
با توجه به اهمیت روزافزون گردو به عنوان یک محصول ارزشمند از نظر غذایی و اقتصادی و ضرورت شناسایی گونههای مهم از نظر بیماریشنای گیاهی این طرح تحقیقاتی با هدف شناسایی گونه های شبه جنس سیتوسپورا مولد بیماری شانکر سیتوسپیورایی گردو در ایران پیشنهاد گردیده است.
2- خصوصیات گیاهشناسی گردو
گردو با نام علمی Juglans regia از خانواده Juglandaceae میباشد که آنرا بومی نواحی آسیای غربی و هیمالیا نام بودهاند. در ایران در جنگلهای شمال از آستارا تا گلی داغ، از جلگه و ساحل تا ارتفاع 1500 متر از سطح دریا انتشار داشته و بطور پراکنده یا کم و بیش انبوه در جنگلها دیده میشود. همچنین در جنگلهای غرب و در راه سنندج به مریوان بطور خودرو مشاهده میگردد. گردو از درختانی است که بواسطة چوب و دانةخود مورد توجه قدیمیان بوده و سالیان و قرون متمادی بدست بدست بشر و حتی پرندگان تکثیر و در نقاط مختلف دنیا انتشار یافته است. از این جهت اظهار نظر دربارة بومی بودن آن در ایران ساده نیست.
گیاهی است یک پایه و خزاندار که ارتفاع آن از 10 تا 25 متر متغیر و دارای برگهای مرکب شانهای است. ریشة گردو محوری و عمیق بوده و نیاز به خاکی با سنگینی متوسط دارد. تکثیر گردو از طریق کاشت بذر و پیوند زدن انجام میشود ولی در ایران اکثر درختان گردو و غیر پیوندی هستند.
در جنس Juglans حدود 15 گونة مختلف وجود دارد. انواع این درخت در چین، ژاپن، فرانسه و آمریکا کشت میشود. مهمترین گردوهای موجود در دنیا معروف به گردوی ایرانی است زیرا ابتدا از ایران به سایر کشورهای خاورمیانه و از آنجا به یونان و روم و انگلستان و سپس به آمریکا انتقال یافته است.
هر چند گردوهایی که در مناطق مختلف ایران کاشته میشوند از گونة گردوی معمولی (J-refia) هستند ولی با توجه به اختلافهای باغبانی در نقاط مختلفی ایران به نامهای متفاوتی مانند گردوی کاغذی، سنگی، ماکویی، سوزنی، نوک کلاغی، ضیاء آبادی، خوشهای، نبرداری و . . . شناخته میشوند.
3- اهمیت و گسترش قارچهای شبه جنس Cytospora
قارچهای شبه جنس Cytospora پراکندگی جهانی داشته و بیشتر گونه های آن روی میزبانهای چوبی و درختی دیده میشوند که بیماریهای ناشی از آنها بنام Cytosporn conker معروفند که در ایران بخاطر رنگ فتیلة حاصل از فعالیت اسپورزایی این قارچها بنام بیماری فتیله نارنجی معروف گشته است گر چه الزاماً همة گونه ها فتیله تولید نمیکنند.
در گذشته تصور بیشتر کارشناسان بیماریهای گیاهی بر این بود که قارچهای این شبه جنس گذر رو یا پارازیتهای ضعیف و درجة دو بوده و اهمیت زیادی برای بیماریهای ناشی از آنها قائل نبودند و باعث میشد که هنگام بازدیدها و مطالعات خود با وجودی که به تکرار به پیکنیدیومها و فتیلههای تولید شده توسط قارچ روی شاخه و تنههای خشکیده یا در حال خشک شدن برخورد میکردند به آنها توجهی نکرده و دنبال عامل دیگری بعنوان عامل اصلی بگردند و سعی می کردند که قارچ دیگری را جداسازی و به عنوان عامل اصل معرفی کنند و در صورت عدم موفقیت عوامل دیگری مانند شرایط بد خاک. ناسازگاری بین پایه و پیوند یا عدم سازگاری ارقام با شرایط اقلیمی محل را به عنوان عامل احتمالی خشکیدگی درختان بیمار معرفی کردهاند. حال آنکه این گروه قارچها میتوانند بسیار مهاجم بوده و به عنوان عامل اصلی به درختان قوی و سالم و شاداب حمله کرده و آنها را بخشکانند. گاهی در اثر حملة این قارچها روی شاخهها و تنة درختان زخمهای ویژهای پیدا میشود که معمولاً توأم با ترشح صمغ است و به تدریج این شاخهها خشک میشود
(Cytospota Canker perenial canker) و زمانی هم حملة این قارچها موجب میگردد که تمامی درخت د ر مدت کوتاهی یکباره از پای درباره و خشک شود ( Apoplexy) . در این حالت سرتاسر تنه و شاخه پوشیده از استردمای قارچ میگردد و فتیلههای خارج شده از آنها منظرة خاصی به درخت میدهد.
نکتة مهم قابل ذکر این است که اگر چه این قارچها برای ایجاد آلودگی احتیاج به راه نفوذ داروند ولی بعضی از راههای نفوذ همیشه و در همه حال بطور طبیعی روی درخت وجود دارد و دیگر آنکه بین گونههای یک قارچ نژادهای متفاوتی هستند که از نظر قدرت تهاجم و بیماریزایی کاملاً با هم متفاوتند. برخی به زحمت از گندروها تمیز داده میشود و بعضی آنچنان مهاجم هستند که موجبات مرگ آنی درخت را فراهم میسازند.
4- ویژگیهای شبه جنس Cytospora
استرومای قارچهای این شبه جنس که قطر آن معمولاً بین 25 تا 4 میلیمتر تغییر میکند در اپیدرم یا پریدرم اندامهای مورد حمله تشکیل میشود. قسمت بالای استروما که به تدریج رشد میکند ایجاد برجستگیهای محدب، گنبدی و یا مخروطی شکلی در سطح میزبان میکند. در مرحلهای ممکن است پریدرم را پاره کند و در این حالت قسمتی از آن از خارج نمایان گردد که به اشکال مختلف قایقی، بیضی، دایرهای و گاهی بدون شکل مشخص بوده و به رنگهای معمولاً چند اتاقک (Chambers) بوجود میآید که به مجموعة این اطاقکها پیکنیدیوم میگویند. این اتاقکها بوسیلة دیواره یا زوائدی به چند حفره (Loculi) تقسیم میشود. این حفرهها به اشکال مختلف بوده و به سمت بالا باریک میشود. اتاقکهای پیکنیدیوم گاهی بطور نامنظم و زمانی منظم و دایرهوار اطراف یک حفرة مرکزی یا ستونک (Columellu) مستقر میگردند. اتاقکها در انتها بهم وصل شده و یا بطور مجزا با یک یا چند مجرا به سطح ریسک منتهی میگردد و انتهای آنها به شکل نقطه یا نقاط تیره در متن دیسک دیده میشود که دهانه (Ostiole) نام دارد. در سطح داخلی اتاقکها و حفرهها کنیدیوفورهای سادة معمولاً نخی شکل و گاهی منشعب بوجود میآید که در انتهای کنیدیو فورها و یا انشعابات آنها نخی شکل و گاهی منشعب بوجود میآید که در انتهای کنیدیوفورها و یا انشعابات آنها کنیدیهای قارچ به تعداد بیشمار تولید میشود و غالباً فضای بین حجرهها و اتاقها را پر کرده و در محیط مرطوب و شرایط مناسب مادهای ژلاتینی به گونة رشتههای مارپیچ از راه دهانة پیکنیدیوم در سطح دیسک خارج میشود. به این رشتة مارپیچ (Tendril) میگویند و رنگ آن سفید، زرد، قرمز یا قهوهای است و این رنگ صفت مشخصه در تشخیص میباشد. کنیدیومها کوچک (3 تا 10 میکرومتر) کمی خمیده و در دو انتها گرد است (Allantoid) که اصطلاحاً سوسیسی شکل مینامند. در قاعدتاً استروما در بعضی گونهها لایهای قهوهای یا تیره دیده میشود که سطح استروما را مانند بشقاب یا کوزهای در برگرفته و آنرا از بافت میزبان جدا میسازد. این لایه که تا زیر اپییدرم و ندرتاً تا پیرامون دیسک کشیده میشود.
کنسپتاکل (Conceptacle) نام دارد.
Sutlon ویژگیهای جنس Cytospora را این گونه شرح میدهد: میسلیوم دیوارهدار، قهوهای روش تا شفاف، کنیدیو ما تا از نوع استروماتیک حقیقی، مجزا، زیراپیدرمی. مخروطی شکل، فرو رفته در بافت میزبان که فقط سر آن بیرون است. به رنگ قهوهای تیره، چند حفرهای که حفرهها بصورت شعاعی قرار گرفته که به طرف مرکز باریک شده و بوسیلة دیوارههایی به رنگ قهوهای روشن تا تیره با بافت زاویهدار از هم مجزا میشوند ولی در منطقة دهانه یا Ostiole به همدیگر میپیوندند. سلولهای لایههای زیرین، میانی و فوقانی دارای دیوارة ضخیم بوده و در منطقة کنیدیزایی به سلولهای کوچک زاویهداری ختم میشوند. کنیدیوفورها شفاف و دیوارهدار که در بالا و پایین بطور نامنظم چند شاخه میشود، صاف و اغلب با یک کنیدی انتهایی، سلول های کنیدیزا انتروبلاستیک، فیالیدیک، مجتمع، راست، شفاف، و صاف که گاهی از شاخههای کوچک جانبی بلافاصله زیر دیوارهها جداکننده بوجود میآیند. کنیدیها در تودههای رنگی متفاوتی، گاهی کروی، قطرهای یا فتیلهای تشکیل میشوند. کنیدیهای شفاف، یک سلولی با دیوارة نازک، صاف و سوسیسی شکل.
گونههای سیتوسپورا اشکال آنامورف جنس Vulosa میباشند که گاهی همراه با مرحلة آسکوماپی دیده میشوند اگر چه بیشتر بصورت جداگانه یافت میشوند. بیش از 400 گونه در شبه جنس توصیف شده و تعدادی نیز اشتباهاً در جنسهای دیگری مانند Dendrophoma sau. آورده شدهاند.
5- بررسی بیماری شانکرسیتو پسورایی یا فتیله نارنجی گردو در ایران:
بهداد عامل بیماری فتیله نارنجی گردو را گونة Cytospotu Ceratophora نام برده در کتاب بیماریهای گیاهی درختان میوه در ایران گسترش آنرا در شهرهای اصفهان، شهریار و ورامین ذکر کرده است. بیماریهای ناشی از گونه های شبه جنس Cytosporu از سال 1356 توسط اشکال مورد مطالعه قرار گرفته و در مطالعات خود بیمار شانکر سیتوسپورایی گردو را از استانهای آذربایجان شرقی در شهرستانهای آذرشهر و شبستر و استان استان آذربایجان غربی در شهرستان اشنوید گزارش و دو گونه بنامهای C.Juglan dicola و C. Juglandina را بعنوان عامل بیماری ذکر کرده است که فرم جنسی گونة اول را بنام Valsa iranica نامگذاری نموده است.
همانطور که ذکر گردیده تاکنون سه گونه روی گردو در ایران شناسایی گردیده است اشکال عقیده دارد که مشخصات قارچ C. ceratophora ذکر شده در ایران با قارچ C.Juglan dicola مطابقت داشته و فقط دو گونة C.Juglan dicola و C. Juglandina را بعنوان عوامل شانکر سیتوسپورایی گردو نام برده که در زیر به شرح این دو گونه میپردازیم.
الف: .Juglan dicola C
1) استروما: استرومای این گونه منفرد، پراکنده و بسیار سطحی است و درست در زیر اپیدرم مستقر میباشد. در سطح شاخه برجستگی ایجاد نمیکند و به ندرت روی. شاخههای باریک برآمدگیهای کوچکی بوجود میآورده استروما پس از تشکیل تدریج بزرگ شده و میرسد و در مراحل آخر رسیدگی لایة خارجی پوست به شکل شکاف یا ترک کوچک پاره میشود و گاهی در این محل ریسک خیلی کوچک ظاهر میشود که به رنگ سفید میباشد و زمانی بدون تشکیل دیسک کنیدیومهای قارچ به شکل معمولاً قطره و به ندرت فتیلة کلانت و کوتاه از یک سوراخ خارج میگردد. رنگ قطرههای خارج شده از این منافذ نارنجی یا پرتغالی براق و خوشرنگ میباشد. در سطح شاخههای قطورتر در مراحل آخر خشکیدگی فقط تعداد زیادی از این قطرههای خشکیده در برش عرضی از استرومایی که کاملاً نرسیده است چند حفره دیده میشود که با چند جدار نازک و خاکستری کم رنگ از هم جدا شده است. در برش از استروهای کاملاً رسیده این جدارها نیز از بین رفته و فقط یک یا دو اتاقک بزرگ مشهود است که مملو از تودة غلیظ کنیدیوم به رنگ زرد عسلی میباشد. در برش عمقی از استروما مقطع آن به شکل مخروط بسیار پخ و یا عدسی شکلی و گاهی بیشکل است و در استرودمای کاملاً رسیده تمامی استروما به رنگ زرد عسلی یک پارچه دیده میشود که فقط چند مقطع اتاقک در آن مشهود است. استروما در قسمت تحتانی که با بافتهای پوست می چسبند سطح مشخصی را تشکیل نداده و فاقد کنسپتاکل می باشد.
2- کنیدبوفور و کنیدیوم: کنیدیوفورها بیشتر ساده و نفی شکل است. انتهای آنها کمی باریک شده و کنیدیها در جهت طول در انتهای آنها مستقر میشود به ندرت کنیدیوفور منشعب نیز در بین آنها دیده می شود. طول آنها از 20-12 میکرومتر تغییر میکند. ولی طول بیشتر آنها 20-18 میکرومتر میباشد.
کنیدیومها کوچک، قطرهای شکل و بیرنگ است. کنیدیهای اینگونه کوتاه، کلفت و انحنای آنها خیلی کم است به طوری که از نیم رخ پهلویی تقریباً شبیه به دانةبرنج به نظر میرسد. اندازة آنها بین 8/5-4* 5/1*3/1 میکرومتر متغیر بوده و متوسط آنها 7/4× 3/1 میکرون میباشد.
3- ویژگیهای قارچ در محیط کشت کلنی این قارچ در محیط کشت مالت آگار حاشیة منظمی ندارد، هیفهای هوایی زیاد است و این هیفها به کلی حالت مخملی می دهد و رنگش سفید است. کلنیهای مسن پرپشت و حالت پنبهای دارد. استرومای این قارچ در این محیط کشت یا تشکیل نمی شود و یا به ندرت تعداد کمی بوجود میآید. استرومای این قارچ در این محیط کشت یا تشکیل نمیشود و یا به ندرت تعداد کمی بوجود میآید. استرومای متشکله شکل معینی ندارد و بسیار کم ارتفاع میباشد، کلنی این قارچ در حالت آگار مخلوط با خردههای چوب گردو بسیار پرپشت بوده و حالت پنبهای و نمدی دارد.
این قارچ روی شاخههای استریل تشکیل پوششی از میسلیومهای سفید قارچ که حالت نمدی دارد می دهد و از روز بیستم به بعد استروماهلی آن تشکیل میشود که بعد از رسیدن از هر کدام از آنها یک و گاهی چند فتیلة کلفت و به رنگ زرد عسلی براق خارج میشود. ساختمان استروما عیناً شبیه استروماهای تشکیل شده روی نمونههای طبیعی میباشد.
4- رشد میسلیوم در درجه حرارتهای مختلف: این قارچ در 5 درجة سانتیگراد حتی بعد از 21 روز نیز رشد نمیکند، بعد از 6 روز در 10 درجة سانتیگراد رشد شروع میشود. درجه حرارت مناسب برای رشد آن 31-25 درجه و بیشینه آن 40 درجة سانتیگراد است.
ب: C: Juglandina
1- استروما: استروما منفرد و نیمه انبوه بوده بطوری که بیشتر سطح شاخه را میپوشاند. جوشاهای استروما در سطح شاخه برجسته و به اشکال مختلف ولی معمولاً قایقی شکل است و طول آنها در جهت طول شاخه میباشد. دیسک کوچک و معمولاً قایقی شکل است و طول آنها در جهت طول شاخه میباشد. دیسک کوچک و معمولاً قایقی شکل است و طول آنها در جهت طول شاخه میباشد. دیسک کوچک و معمولاً بیضوی و گاهی دایرهای شکل بوده و رنگ آن تیره میباشد.
روی شاخههای باریکتر به قطر 7/ تا 8/ سانتیمتر برجستگیهای روی شاخه گاهی گنبدی شکل بوده و قطر آنها به حدود 5/ میلیمتر میرسد. بعضی مواقع هم قسمت انتهای استروما با یک شکاف در جهت عرضی شاخه و به ندرت با چند شکاف کوچک در سطح شاخه نمایان میگردد.
در این گونه در هیچ مورد روی نمونههای طبیعی خروج کنید یومهای قارچ از پیکنیدیوم چه به شکل قطره و چه به شکل فتیله دیده نشده است. در برش عرضی و سطحی از استروما، دایرهای خاکستری دیده میشود که در وسط آن یک سوراخ وجود دارد. در برش کمی عمیقتر مقطع انتهایی اتاقکها و کانال اصلی خروج اسپورها به شکل سوراخ در وسط و قسمتهایی از اکتواستروما که خاکستری بوده و اطراف سوراخ قرار گرفته مشهود است. در برش عرضی در بخش انتواستروما، مقطع اتاقکهای پیکنیدیوم به تعداد 12-8 عدد دیده میشود که وسیع بوده و تقریباً بیشتر آنها مثلثی شکل است و رأس آنها به سوی داخل قرار گرفته و اتاقکها دایرهوار اطراف مجرای خروجی مستقر میباشد.
شکل استروما مخروطی پخ و به ندرت تقریباً شبیه به نیم کره است و در برش عمقی آن ملاحظه میشود که به دو قسمت تقسیم شده است. اکتواستروما که خاکستری متمایل به تیره است و انتواستروما که اتاقکهای پبیکنیدیوم در آن مستقر شده و رنگ آن تیره میباشد. اتاقکهای پیکنیدیوم در قسمت پایین در یک سطح قرار گرفتهاند و همة آنها با یک کانال مشترک به خارج راه پیدا میکند.
2- کنیدیوفور و کنیدیوم: کنیدیوفورها سطح داخلی اتاقکها را پوشانده و انبوه و در پایین کاملاً تنگ هم قرار گرفتهاند، ساده و نخی شکل بوده ولی در انتها به تدریج باریک میگردند کمی خمیده هستند و طول بیشتر آنها 20-18 میکرومتر میباشد ولی گاهی طول بعضی از آنها به 35-20 میکرومتر نیز میرسد. کنیدیومها قلوهای شکل و بیرنگ هستند. طول آنها از 5/6-4 میکرون تغییر میکند. طول بیشتر آنها بین 8/5- 5/4 میکرون و ابعاد آنها بطور متوسط 3/1 *5 میکرون میباشد.
3- ویژگیهای قارچ در محیط کشت: کلنی این قارچ روی مالت آگار در آغاز کم پشت است ولی بعداً میسلیومهای هوایی زیاد شده و حالت پنبهای پیدا میکند. رنگ کلنی در تمامی مدت سفید باقی میماند. استروماهای قارچ به تعداد زیاد در این محیط کشت تشکیل میشود و محتویات آنها شفاف است. استروماهای تشکیل شده در محیط کشت مالت آگار مخلوط با خرده های چوب بزرگ بوده و قطرش به 5-4 میلیمتر نیز میرسد. در مقطع این استرومای قارچ زیرپوست تشکیل میشود که ساختمان تنها شبیه به استرومای تشکیل شده روی شاخههای درختان در نمونههای طبیعی است و در هیچ مورد از استروماهای تشکیل شده روی شاخههای استریل خروج کنیدیومها دیده شده است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله22 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
سیب زمینی Potatoes
طبقه بندی، مبدا" و تاریخچه
سیب زمینی (solanum tuberosum) به خانواده solanaceae تعلق داشته و قرابت نزدیکی با گوجه فرنگی، بادمجان، فلفل، توتون، و تاج ریزی وحشی دارد. سیب زمینی و ذرت بزرگترین ارمغان دنیای جدید به تامین غذای نوع بشر است. تصور می شود که مبدا" سیب زمینی از کشورپرو باشد" لیکن باره ای از محققین عقیده دارند که سیب زمینی به ایالات متحده مشخص نیست. سیب زمینی بعنوان یک محصول غذائی تا قبل از هجوم مهاجرین ایرلندی در سال 1778 دارای اهمیت کمی در آمریکا بود. بهرحال این محصول بیشترین میزان اهمیت خود را در آمریکا بلافاصله پس ارسال 1846 بدست آورد. سالی که بیماری بلایت محصول سیب زمینی ایرلند را متهدم نمود و سبب قحطی گردید. تکیه مردم ایرلند بروی سیب بعنوان یک محصول عمده غذائی و نفوذ آنها در بسط و توسعه این فرهنگ و استفاده از آن در آمریکا بدون شک علت نامیدن این محصول بنام سیب زمینی ایرلندی بجای سیب زمینی پروئی یا آمریکا جنوبی می باشد. لغت ایرلندی بعنوان یک پسوند برای سیب زمینی دارای معنی بسیار خاصی در روستاهای جنوب آمریکا است. جایی که لغت تنهای سیب
زمینی غالبا" بمعنای سیب زمینی شیرین تفهیم می گردد. در شمال آمریکا عکس این موضوع صادق است.
وسعت و اهمیت
سه قرن پیش سیب زمینی ندرتا" بعنوان یک محصول غذائی در اروپا یا آمرکا شناخته می شد. بهرحال امروزه کشت آن کره زمین را در هر دو منطقه معتدله در بر می گیرد و بعنوان مهمترین محصول غذائی در دنیا شاخص است. در ایالات متحده سیب زمینی با اختلاف زیادی مهمترین سبزی از نظر میزان تولید و مصرف می باشد. سیب زمینی بطور تجارتی و برای مصرف خانگی در کل ایلات متحده پرورش یافته واز لحاظ سطح زیر کشت و ارزش پیشتاز کلیه سبزیها است. اهمیت این محصول غذائی اصلی ممکن است بمیزان جزئی در طی سالها کاهش یافته باشد. لیکن بعنوان یک سبزی عمده باقی مانده و در حال تغییرات سریع است. آمریکائیها سیب زمینی بیشتری مصرف می کنند لیکن کمتر از نوع تازه آن، مصرف سرانه بین سالهای 1960 و 1977 تقریبا " 9% افزایش یافت و این زمانی بود که مردم طبقه متوسط آمریکا بطور سرانه 55 کیلو سیب زمینی در سال مصرف می کردند. بهر حال در طی همین دوره 17 ساله مصرف سیب زمینی تازه 36 درصد کاهش یافت.
این ارقام روند جدیدی را در صنعت سیب زمینی نشان می دهد. بعلت افرایش هزینههای کارگرو سرمایه گذاری. الویت دادن مصرف کنندگان به غذاهای راحت، توسعه و سیع فروشگاهای سریعا" عرضه کننده غذا و قیمتهای فوق العاده زیاد اخیر سیب زمینی سبب شد 60% محصول سیب زمینی در سال 1977 که برای مصرف انسان در امریکا بود به بازار تهیه فرآورده اختصاص باید که شامل سیب زمینی یخ زده کنسرو شده و آب گرفته می شود.
در حالیکه سیب زمینی (مخصوصا" برای سرخ کردن) هنوز بر بخش تهیه فرآورده غالب است. ورقههای آب گرفته شده و دانه ای سهم قابل توجهی از بازار را بخود اختصاص می دهد. کارخانههای تهیه سیب زمینی آب گرفته شده در سالهای 1972 و 1977 توسعه زیادی داشتند. در سال 1977، ورقهها و دانههای سیب زمینی تقریبا "19% کل سیب زمینیهای تهیه فرآورده را شامل میشد و وزارت کشاورزی آمریکا تخمین زده بود که این میزان به 27% در سال 1975 افزایش یابد. مصرف کنندگان میتوانند فرآوردهها و محصولات جدیدتری از سیب زمینی انتظار داشته باشند.
سطح زیر کشت سیب زمینی از حدود 1215000 هکتا ردر دهه 1930 تدریجا" به 710775 هکتار در سال 1949 وسپس به حدود 550274 هکتار در سال 1977 کاهش یافت. در حالیکه در طی این زمان عملکرد تقریبا" دو برابر گردید. کل تولید آمرکا از 9305662 تن د رسال 1939 به 10915035 تن در سال 1949 و به 11110821 تن در هر سال 1959 و 14152535 تن در سال 1969، و سپس به حدود 16062292 تن در سال 1977 افزایش یافت. ارزش محصول از 236839000 دلار در سال 1939 به 512393000 در سال 1949 و سپس به 555889000 دلار در سال 1959 افزایش یافت و نوسانات افزایشی حد 11260330000 دلار در سال 1977 را داشته است.
گیاه سیب زمینی
سیب زمینی گیاهی علفی حامل غده است. این گیاه از بخشهای زیر تشکیل شده است. (الف) شاخ و برگ و ساقه، (ب) غده و استولون، و (ج) ریشه به طور کلی فقط غده مورد مصرف قرا میگیرد.
1-2 شاخ و برگ
ساقههای هوایی که ممکن است منشعب باشند، در برش عرضی عموما تو خالی و سه گوشه هستند. ساقه دارای بالهای مستقیم یا موجدار است. بخش تحتانی ساقه گرد و سفت است. برگ بالغ مرکب بوده، شامل دمبرگ با برگچه انتهایی، برگچههای ثانویه و گاهی برگچه ثالثه میباشد.
اگر ساقه مستقیما از غده بذری به وجود آید، ساقه اصلی در نظر گرفته میشود. انشعابات جانبی تحتانی که از ساقه اصلی حاصل شده است را ساقههای ثانویه مینامند. اگر یک ساقه ثانویه در فاصله نزدیکی به غده بذری از ساقه اصلی به وجود آید و تشکیل استولون و غده آن مشابه ساقه اصلی باشد، در این صورت ممکن است این ساقه ثانویه را به عنوان یک ساقه اصلی در نظر گرفت.
جدای از انشعابات جانبی، یک ساقه سیب زمینی ممکن است در طول رشد خود چندین بار تولید انشعابات انتهایی نماید)
بخش تحتانی ساقه (شامل برگهای آن ) تا محل نخستین گل، سطح اول نامیده میشود. فاصله بین نخستین و دومین گروه گلها سطح دوم و فاصله بین دومین و سومین گروه گلها سوم نام گرفته است. تعداد سطوح و طول ساقه در هر سطح به واریته، طول روز، ازت و غیره بستگی دارد. در وایتههای زودرس سیب زمینی تعداد سطوح معدودتر و طول ساقه کوتاهتر است؛ در صورتی که در واریتههای دیر رس سیب زمینی تعداد سطوح بیشتر بوده و در هر سطح ساقههای طویلتر دیده میشود. معمولا در مشاهدات و آزمایشهای روی سیب زمینی خصوصیات برگ و ساقه به شرح زیر ثبت میشوند:
- سبز شدن: درصد بوتههای سبز شده،
- تراکم بوته: تعداد بوتهها و تعداد ساقههای اصلی در هر متر مربع (با استفاده ز فاصله ردیف و تعداد بوته یا ساقه در هر 10 متر طول دریف محاسبه میشود.
- برآورد درصدی از سطح خاک که توسط برگهای سبز پوشیده شده است.
- شاخص سطح برگ و دوام سطح برگ
- وزن شاخ و برگ (تر یا خشک) در متر مربع
- طول ساقه و برگ کل طول ساقه و برگ یا تعداد و طول در هر یک از سطوح
- رنگ برگ (مثلا در آزمایشهایی در رابطه با ازت)
- وضعیت شاخ و برگ از نظر آب
- درصدی از برگهای که دارای علامت بیماری هستند.
موقعیت برگهای مبتلا به بیماری
- مرحله بلوغ
2-2 ریشه
بوتههای رشد یافته از بذرهای حقیقی، یک ریشه راست و باریک توسعه میدهند که از آن انشعابات جانبی به وجود میآید. بوتههای رشد یافته از غده در گرههای زیرزمینی و استولون، تولید ریشههای نابجا میکنند در سیب زمینی ریشهها عموما کم عمق هستند (اغلب به عمق 40 تا 50 سانتی متر) اما، اگر لایههای غیر قابل نفوذ یا تغییر یک مرتبه خاک از نوع به نوع دیگر در پروفیل خاک وجود نداشته باشد، عمق ریشه ممکن است تا یک متر برسد.
3-2 غده
غده را میتوان به عنوان بخشی از ساقه در نظر گرفت که برای ذخیره سازی مواد غذایی و تولید مثل سازش یافته است. گاهی در کنار برگهای ساقه غدههای هوایی تشکیل میشود این امر زمانی رخ میدهد که تولید مواد غذایی توسط شاخ و برگ داشته باشد. ولی انتقال فرآوردههای آسیمیلاسیون به غدهها متوقف شده باشد این توقف انتقال ممکن است در اثر صدمات مکانیکی یا هجوم قارچ (Rhizoctonia solani) به قسمت تحتانی ساقه ایجاد شود.
غده را میتوان یک استولون متورم شده در نظر گرفت برگهای فلسی (ابروان چشمها) و جوانهها (چشمها) در کنار برگهای فلسی ممکن است بعد از برداشت روی پوست به رنگ سبز دیده شوند هر چشم بیش از یک جوانه دارد. پوست غده دارای تعداد زیادی عدسک است. این عدسکها را نیز میتوان به عنوان روزنههای غده در نظر داشت. در برش عرضی غده، بخشهای زیر قابل مشاهده است: لایه چوب پنبه ای بیرونی (پریدرم)، پارانشیم ذخیره کنند درونی، پارانشیم ذخیره کننده بیرونی آوندی فاصله بین پوست و حلقه آوندی معمولا در حدود نیم سانتی متر است، ولی پوست و حلقه آوندی در محل چشمها و در محل اتصال استولون کم و بیش در تماس نزدیک هستند
پوست، وقتی انتهای استولون به صورت غده شروع به تورم میکند (تشکیل غده)، پوست (پریدرم) توسعه مییابد.
پوست یک غده بالغ تقریبا به مواد شیمیایی، گازها و مایعات نفوذ پذیر بوده، و غده را به خوبی در براب میکروارگانیسمها و تلفات آب محفظت میکند. عدسک به صورت یک سیستم ارتباطی بین داخل غده و محیط پیرامون آن عمل میکنند. این اندمکها برای تنفس غده ضروری هستند زیرا دی اکسید کربن، اکسیژن و آب از پوست به سختی صورت میگیرد.
اگر غدهها در خاک خیلی مرطوب رشد کنند، عدسکها باز شده و بسیار بزرگ میشوند، بدین ترتیب میکروارگانیسمهای مضر میتوانند به راحتی وارد غده گردند. میکروارگانیسمها میتوانند حتی پس از ضد عفونی شدن غده در عدسکها زنده بمانند
2-4 نیش
تعداد چشم در یک غده به طور قابل ملاحظه ای بسته به عواملی چون واریته، اندازه غده و شرایط رشد متغییر است. در غده "بین تیج" وجود 12 تا 15 چشم کاملا عادی است. این چشمها مانند جوانههای کناری روی ساقه، یک مارپیچ مخصوص حول غده وجود میآوردند. غلاف در برگیرنده جوانه در چشم، در واقع کنار یک برگ روی بخشی از یک ساقه واقع شده است.
در بسیاری از موارد، جوانه اصلی در بخش میانی چشم قرار میگیرد و در هر طرف آن جوانه ای دیگر وجود دارد که غالبا این جوانهها به خوبی توسط گوشت غده تفکیک شده اند. این جوانههای کناری را ممکن است به عنوان پایینترین جوانههای جانبی یک نیش در نظر گرفت، که در اثر رشد غده از یکدیگر جدا شده اند نیش اصلی نیز حامل جوانههای جانبی است که میتوانند ساقههای جانبی یا استولون به وجود آورند. اگر این نیش قطع شود ولی بخش قائده ای آن باقی بماند. جوانههای کناری بخش قائده که به طور معمول استولونها را به وجود میآورند به صورت یک یا چند ساقه رشد خواهند کرد که همگی از همان چشم منشا گرفته اند. در مورد یک نیش که اجازه یافته است تحت نور تا رسیدن به مرحله ای پیشرفته نمو یابد جوانههای جانبی نیش خواهند زد به طوریکه جوانههای انتهایی و جانبی روی آنها نیز قابل رویت باشد.
نیازهای خاک :تهیه بستر بذر، کاشت و پشته بندی
خاک ورزی، تهیه بستر بذر کاشت و پشته بندی باید طوری انجام شود که سبز شدن به سرعت به وقوع پیوست، همچنین نفوذ عمیق ریشهها و زه کشی خوب تامین شود. همین طور این امکان وجود داشته باشد که غدهها با مقدار کافی خاک پوشانده یم شوند. غدههایی که مقدار کافی خاک پوشیده نشده اند، سبز رنگ خواهند شد و توسط حشرات (مثل شب پره غده) یا قارچها (phytophthora inpestans) مورد هجوم واقع شده و دمای آنها ممکن است خیلی بالا رود.
لایههای نفوذناپذیر
سیب زمینی دارای سیستم ریشه ای ضعیف بوده و در نتیجه لایههای نفوذپذیر موجب میشوند عملکرد به مقدار زیادی کاهش یابد، عمق ریشه دهی را محدود کرده و بنابراین آب قابل استفاده در دورههای خشکی محدود میشود. در خاکهایی که دارای چنین لایههایی هستند تعداد دفعات آبیاری افزایش مییابد. دیگر عیب فشردگی خاک و لایههای متراکم ممکن است آن باشد که بعد از آبیاری یا باران سنگین، خاک به مدت زیادی از آب اشباع شده، موجب از بین بردن ریشهها و پوسیدگی غدهها میشود.
در اروگوئه، فلیپ کانال (مکاتبات شخصی) یک همبستگی مثبت بین عملکرد سیب زمینی و عمق افق A پیدا کرد (شکل 39). در این رابطه، شکستن لایههای متراکم و اجتناب از فشردگی خاک در طول عملیات خاک ورزی توصیه میشود.
سبز شدن و بستر بذر
در دمای بالاتر رشد نیشها سریعتر و در نتیجه دمای بالاتر خاک سبز شدن را تسریع میکند. اما، در دمای خاک بیش از 30c0 سبز شدن خیلی کند میشود. بعد از یک فصل سرد، دمای لایههای سطحی خاک بیش از دمای لایههای تحتانی است. غده بذری مسن (از نظر فیزیولوژیکی )ضعیف، به ویژه به دمای اندک حساس است.اگر دمای خاک کم است.، کاشت کم عمق ممکن است مفید باشد؛ دمای بالاتر خاک اجازه کاشت عمیقتر را میدهد.
دمای خاک تاثیر چشمگیری بر جوانه زدن بذر دارد.
عمق کاشت و سبز شدن
زمان بین کاشت و سبز شدن حاسترین دوره زراعت سیب زمینی است. تحت تاثیر عوامل زیر است:
کیفیت غده بذری (سن و مرحله نیش زنی)
دمای خاک
رطوبت خاک
اگر کیفیت غده بذری خوب نباشد، لازم است کاشت با دقت خاصی انجام شود. عمق کاشت و روش آماده سازی خاک بر شرایط دما و رطوبت خاک اطراف غده کاشته شده، اثر میگذراند. عمق کاشت باید بنابر شرایط خاک تنظیم شود. خاک لایههای عمیقتر نسبت به خاک سطحی با آرامی بیشتری خشک میشود، در شرایط خشک باید کاشت عمیقتر باشد. در شرایط گرم، کاشت میسر است؛ اگر دمای خاک بالا باشد، این عمل سودمند خواهد بود. اگر خاک مرطوب بوده و خطر خشک شدن سطح خاک، وجود نداشته باشد، کاشت عمقی ضرورتی ندارد. در شرایط سرد نیز کاشت کم عمق مفید است.
عمق کاشت و پوشاندن غدههای در حال رشد با خاک
در یک زراعت رو به رشد باید غدهها توسط لایه مناسبی از خاک پوشانده شوند. این عمل به منظور محافظت غدهها از نور مستقیم (که موجب سبز شدن رنگ غده میشود)، از دماها بالا (رشد ثانویه)، واز آسیب حشرات (مثلا شب پره سیب زمینی) انجام میشود.
محل تشکیل استولونها به موقعیت غده مادری وابسته است. محل تشکیل غدههای جدید به موقعیت استولونها و طول آنها بستگی دارد. طول استولونها نه تنها به نوع گیاه یا زراعت (واریته، دما، طول روز و غیره) بلکه به اندازه پشتهها بستگی دارد. تامین پوشش خوب برای غدههایی که به تازگی تشکیل شدهاند از طریق کاشت عمقی و ایجاد پشتههای بزرگ حاصل میشود. از آن جا که کاشت خیلی عمیق اغلب سبز شدن را به تاخیر میاندازد، ممکن است محدود ساختن عمق کاشت (مشروط به فراهمی مناسب و دمای خاک) و سپس پوشاندن غدههای جدید با خاک، بهتر باشد.
هر چه عمق کاشت غده بذری کمتر باشد، لازم میشود بعدا پشتههای بزرگتری احداث شود. پشتهها باید بلند و بخش فوقانی آن مسطح باشد. زمان پشته بندی به رطوبت و دمای خاک بستگی دارد. روش کنترل علفهای هرز را نیز باید در نظر گرفت. در زمان پشته بندی نباید برگهای سبز زمین را پوشانده باشد.
تهیه بستر
تهیه بستر زمانی شروع میشود که مقدار رطوبت خاک در حد مناسبی باشد. کلوخههایی که در طی عملیات خاک ورزی به وجود آمدهاند اغلب تا زمان برداشت در زمین باقی میمانند (باید از تشکیل کلوخه در طی خاک ورزی به ویژه اگر برداشت به صورت مکانیکی انجام میگیرد، اجتناب شود). در بعضی از خاکها و تحت شرایط معینی ایجاد بستر بذر نرم مضر است. این امر در مورد خاکهای سبکتر و جایی که بارندگی (یا آبیاری) ممکن است موجب مسدود شدن یا فرسایش شدید پشتهها شود، صادق است. در شرایط خشک، خرد کردن خاک مشکل است. در حالی که خاک ورزی زوی یک خاک مرطوب موجب تخریب ساختمان خاک میشود. خاک تلف میشود، باید تعداد عملیات خاک ورزی به حداقل ممکن محدود شده و باقاصله اندکی قبل از کاشت به اجرا در آید. بلافاصله بعد از کاشت غدهها با لایه مناسبی از خاک به لایه مناسبی از خاک مرطوب پوشیده میشوند.
پشته بندی و زمان آخرین خاک دادن
عموما سیب زمینی روی پشته کاشته میشود. مزیت پشتهها آن است که امکان کاشت عمیق را فراهم میآورند، در صورتی که میتوان در اواخر فصل نیز به منظور پوشاندن غدههای در حال رشد پشتهها را ایجاد کرد. زمان ایجاد پشتهها به عمق کاشت، دمای خاک، شرایط رطوبتی و روش مورد استفاده برای کنترل علفهای هرز بستگی دارد.
رطوبت و دمای خاک. اگر بعد از کاشت دمای خاک کاهش یابد ممکن است منافذ سطح خاک مسدود شود. نباید بلافاصله بعد از کاشت پشتههای نهایی را ایجاد کرد، بلکه لازم است تا سبز شدن یا حتی زمان رسیدن گیاهان به ارتفاع 20-15 سانتی متر منتظر ماند. از طرف دیگر، اگر بعد از کاشت دمای خاک افزایش مییابد و انتظار میرود یک دوره خشکی حادث شود، بلافاصله بعد از کاشت پشتههای نهایی پشتههای ایجاد شوند. اگر بلافاصله بعد از کاشت پشتههای نهایی ایجاد شوند، غده بذری در مراحل اولیه رشد خود با 14-12 سانتی متر خاک میشود، در صورتی که اگر پشتههای نهایی دیرتر احداث شوند، غده بذری در ابتدا فقط با تقریبا 6 سانتی متر خاک پوشیده خواهد شد.
کنترل علفهای هرز: اگر کنترل علفهای هرز در طی چند عملیات که به تدریج به ایجاد پشته منجر میشود، انجام گیرد، هر عملیات جدید زمانی که علفهای هرز تازه رشد را شروع کردند، به اجرا در میآید. لایههای فوقانی پشته در ابتدا با یک هرس سبک برداشته میشوند و بعدا با ماشینهای پشته ساز روی شته برگدانده میشوند. اگر از علف کشهای تماسی (مثل پراکوت) استفاده میشود که صرفا علفهای هرز در حال رشد را از بین میبرند، بعد از کاشت و پوشیده شدن غده بذری یا حدود 6 سانتی متر خاک و قبل از سبز شدن سیب زمینی، علفهای هرز با این علف کشهای تماسی از بین برده میشوند. علفهای هرزی که بعدا جوانه میزنند را میتوان با پشته بندی بیشتر توسط ادوات پشته ساز به صورت مکانیکی کنترل نمود. پشته نهایی در یک یا دو عملیات ساخته میشود و معمولا بلافاصله قبل از بسته شدن کنوپی کامل میشود. اگر از علف کشهای مورد استفاده در خاک استفاده میشود که در خاک دارای اثر ابقایی هستند ولی علفهای هرز را که فبلا سبز شده اند. علف کشهایی که دارای اثرات ابقایی و تماسی هستند (مثل متریبوزین) یا مخلوطی از علف کشهای تماسی و علف کشهای مورد استفاده در خاک نیز قبل از احداث پشتههای نهایی مصرف میشوند، ولی میتوان آنها را پس از جوانه زدن علفهای هرز نیز به کار گرفت
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 33 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید