لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:238
مقدمه:
در قرن 21 توان مهار منابع انرژی یا خطوط انتقال آن تضمین ورود ثروت است و بدون تضمین جریان انرژی، امنیت ملی کشورها تهدید خواهد شد. این موضوع تا آن حد مورد توجه قرار گرفته که اصطلاح «بازی بزرگ جدید» برای آن انتخاب شده است. در این بازی بزرگ هدف اصلی هر بازیگر مهار منابع یا راههای انتقال انرژی است.
برای اردوگاه غرب و در رأس آن آمریکا که تامین انرژی کشور را جزو منافع حیاتی اعلام کرده، وضع خاورمیانه و آینده آن بسیار خطرناک است. آمریکا و غرب یا باید شیوهای همانند عراق (البته به شرط موفقیت در آینده) یعنی مهار نفتی را در اختیار بگیرند یا آن که راه مناسبی در همکاری با کشورهای دارای منابع عظیم نفتی پیدا کنند.[1]
بحران خاورمیانه و تحولات درونی کشورهای منطقه در جهتی نیست که غرب را به تامین انرژی خود امیدوار سازد. بنابراین موقعیت مناسبی در اختیار اوپک و بویژه کشورهای تولید کننده نفت در خلیج فارس و خاورمیانه قرار گرفته است تا بتوانند با اتخاذ یک راهبرد مشترک و با راهکارهای دیپلماتیک منافع خود را تضمین کنند. در غیر این صورت آمریکا و کشورهای غربی با روشهای گذشته خود که ریشه در استعمار دارد در پی تضمین منافع خود خواهند بود که عراق نمونه آن است؛ هر چند آینده عراق معلوم نیست تا چه حد به سود آمریکا و غرب تمام میشود یا به تقویت اوپک در جایگاه نظام جهانی. به همین جهت، پیامدهای، جنگ آمریکا و عراق و تأثیر آن برآینده اوپک، در این بررسی مورد تاکید قرار گرفته است تا زاویای از این مساله روشن شود.
فصل اول
طراحی پژوهش
1-1- طرح مسأله:
عراق به سبب در اختیار داشتن 112 میلیارد شبکه ذخیره نفت خام، به عنوان دومین کشور جهان از لحاظ ذخایر نفتی[2] میتواند نقش تعیین کنندهای را در آینده اوپک و معادلات نفتی جهان داشته باشد و همین مسأله، بهانه ایالات متحده پس از تصرف عراق بود و با طراح اینکه سهمیه در نظر گرفته شده برای عراق در اوپک (2 درصد نفت جهان)[3] به هیچ وجه برازنده عراق نیست، بذر جدایی و تفرقه را در بین عراق با سایر اعضای اوپک بیفکند. تا حدی که بوش و چنی تصور میکردند که ذخایر نفتی عراق در کمترین مدت ممکن میتواند بازارهای جهان را اشباع کند و قیمت نفت خام را به شبکهای 15 دلار برساند.[4]
اگر تولید کنندگان نفت بازار را اشباع کنند قیمتها سقوط وحشتناکی خواهد داشت و اوپک تحت فشار قرار خواهد گرفت. این امر باعث عدم ثبات در کشورهایی که اتکاء بودجه آنها به درآمدهای نفتی است، خواهد شد و عدم ثبات اقتصادی بر بیثباتی سیاسی فراگیر در منطقه خاورمیانه افزوده میگردد. کارشناسان معتقدند هدف نهایی آمریکا دستیابی به منابع عظیم نفتی جهان به منشور کنترل مناقشات آینده و تسلط بر کانونهای احتمالی قدرت در آینده (اروپا و چین، روسیه) است. در این میان آژانس بینالمللی انرژی که در آغاز عملاً برای مقابله با اوپک تشکیل شده بود، سعی میکند چنین بر همگان به باوراند که جایگزینهایی برای قدرت اوپک هم میتوان یافت. مقامات آژانس مذکور شایع میکنند که مناطق نفت خیزی در خارج از اوپک وجود دارند که میتوانند بر سلطه چندین دهه آن در بازار خاتمه دهند.
از طرف دیگر بحث حضور یا خروج عراق از اوپک مسألهای است که میتواند بر سرنوشت اوپک اثر بگذارد. از اینرو به بررسی این مسأله خواهیم پرداخت که آیا عراق به عنوان یکی از بنیانگذاران اوپک پس از حمله آمریکا به عراق (مارس 2003)، بر اتحاد و همگرایی با اوپک وفادار خواهد ماند و یا اینکه به عنوان متحد آمریکا و انگلیس مسیری خلاف اوپک را میپیماید و با ایجاد اختلاف بین اعضاء درباره نظام سهمیه بندی، افزایش تولیدات نفت بدون توجه به نظام سهمیه فروش ذخایر نفتی به شرکتهای نفتی آمریکایی – اروپایی به تجزیه و تضعیف اوپک میانجامد. حال با توجه به اینکه اوپک در جهت تحولات ناشی از جنگ عراق – آمریکا قرار خواهد داشت و پیامدهای جنگ متوجه این سازمان خواهد بود بررسی این پیامدها که قطعاً بر سیاستگذاریهای نفتی خاورمیانه ای و اوپک تأثیرگذار است، حائز اهمیت است. حال با توجه به این امر سرنوشت اوپک چگونه خواهد بود.
2-1- سئوال اصلی:
جنگ آمریکا علیه عراق در مارس 2003 چه پیامدهای سیاسی ـ اقتصادی بر آینده اوپک بر جای خواهد گذاشت.
سئوالات فرعی:
- اهداف و ساختار اوپک چیست؟
- رابطه آمریکا و عراق پس از تشکیل اوپک چگونه بوده است؟
- دلایل حمله آمریکا به عراق چه بود؟
آیاعراق به تنهایی میتواند جایگزین مناسبی برای تأمین نیازهای نفتی آمریکا باشد
مقاله درباره پیامدهای جنگ آمریکا و عراق (2003) و تأثیر آن بر آینده اوپک