همه جوامع باید راههایی را بیابند تا مانع از آن شوند که اعضای آن به هم آسیب برسانند. همه مردم رفتار پرخاشگرانه را تا اندازهای کنترل میکنند ولی از لحاظ ارزشی که برای آن قایلند و میزان محدود کردن آن ، باهم فرق دارند. کودکانی که مستعد پرخاشگری هستند با دیدن خشونت از تلویزیون پرخاشگرتر میشوند. برای مثال ، در میان قبایل سرخپوست آمریکایی ، کومانچیها و آپانچیها کودکانشان را جنگجو بار میآورند و حال آنکه هوپیها و زونیها به فرزندانشان صلح جویی و رفتار غیر پرخاشگرانه میآموزند. اصولاً در فرهنگ آمریکای برای پرخاشگری و سرسختی ارزش قایلند.
تعاریف پرخاشگری
روانشناسانی که اعتقادات نظری متفاوتی دارند در مورد چگونگی تعریف پرخاشگری اساساً باهم توافق ندارند. موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را براساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم یا بر اساس مقاصد شخصی که آن را نشان میدهد. گروهی پرخاشگری را رفتاری میدانند که به دیگران آسیب میرساند یا بالقوه میتواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد (زدن – لگد زدن – گاز زدن) یا لفظی (فریاد زدن ، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران (چیزی را به زور گرفتن) ، نقطه قوت این تعریف عینی بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق میشود. نقطه ضعف آن این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است بطور معمول پرخاشگری تلقی نشود.
شامل 17 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله پرخاشگری آسیب های بیست گانه