فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد

اختصاصی از فایل هلپ مقاله درباره تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد


مقاله درباره تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای  تعهد

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:60

مقدمه:

بی گمان عصر حاضر، عصر تحول ودگرگونی است، عصر پیشرفت و تکنولوژی است، عادات و رسوم و روابط اجتماعی دقیقاً دگرگون شده است و نیاز های امروز جوامع بشری چهره ای تازه به خود گرفته و از اساس متحول شده است. از سوی دیگر، تحولات و پیشرفتهای حیرت آور علوم و فنون در سالهای اخیر، ایجاد ارتباط و همبستگی بیین ملتها را یک ضرورت انکار ناپذیر ساخته است، چندان که این عصر را «عصر ارتباطات » یا به تعبیر دقیق تر «عصر انفجار اطلاعات» نامیده اند. در شرایط کنونی سر نوشت کشورها چنان به هم وابسته و مربوط شده است که هیچ کشوری نمی تواند به تنهایی در گوشه ای از جهان به سر برد، زیرا جدایی و اتروای یک ملت بقا و حیات آن را بخ مخاطره می اندازد. بر همین اساسی، همراه با رشد صنعتی واقتصادی و علمی جوامع، مناسبات میان دولتها در زمینه های مختلف گسترش می یابد و از همین نقطه تلاش برای اعتلا و ارتقای سطح این مناسبات آغاز می شود.

در این میان نقش مهم حقوق در تنظیم روابط بین المللی و توسعه و تداوم آن را نمی توان نادیده گرفت. حقوق با وضع اصول و قواعدی که حاکم بر روابط داخلی و خارجی است، شرایط لازم برای گسترش و استمرار این روابط را مهیا می کند و مشکلات و موانع مفاد قرار داد و ضرورت انطباق شروط از اولیه با اوضاع و احوال تغییر یافته، حکم می کند. به تعبیر دیگر، چنانچه تغییر بنیادین اوضاع و احوال، تعادل قراردادی و موازنه های تعهدات دو طرف را به شدت بهم زنده و انجام تعهد را برای یک طرف، به غایت سخت و دشوار و برای طرف دیگر، بسیار سهل و آسان سازد، در اینصورت، تعدیل یا فتح قرارداد که حکم استنثنائی و ثانوی قرادداد است، جایگزین حکم طبیعی و اولی آن ( لزوم وفای به عهد) می باشد.

از این روست که با وجود آنکه رویه قضایی کشورهایی که نص خاصی در زمینه تغییر اوضاع و احوال زمان انعقاد عقد و آثار آن ندارد، با دیده تردید به این نظریه می نگرد، دسته بزرگی از کشورهای دیگر، آن را درقوانین داخلی خود پذیرفته اند. از جمله کشورهایی که نظریه مذکور را در سیستم قوانین داخلی خود جای داده اند می توان به آلمان-ایتالیا- سوئیس- مصر- الجزایر- عراق-لیبی و سوریه اشاره نمود. به هر تقدیر امروزه این نظریه چه در حقوق خصوصی و چه در قلمرو حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شده است.

ولی بنابر ضرورتهای خاص، آن را در قلمرو حقوق عمومی و در مورد قراردادهای اداری به کا برده اند.درحقوق بین الملل عمومی نیز، نظریه یاد شده به عنوان یکی از اصول مسلم و مورد قبول کشورهای متمدن مطرح شده و کنوانسیون 1969 وین راجع به حقوق معاهدات مقرراتی را در این زمینه پیش بینی نموده است. همچنین در حقوق تجارت بین المللی و در قراردادهای بازرگانی خارجی به این نظریه نقش مهمی را بازی می کند، زیرا در شرایط حاضر به ندرت می توان قراردادی یافت که مسئله دگرگونی اوضاع و احوال زمان تراضی، در شروط آن پیش بینی نشده باشد. بطور معمول، اثر تغییر اوضاع و احوال بر رابطه قراردادی، در شروط « تجدید نظر در قرارداد»، «دشواری اجرای قراد داد» و « تطبیق قرار داد با شرایط جدید» تصریح می گردد.

سیستم حقوقی کشور ما بیش از هر سیستم دیگری متکی به اعتقادات مذهبی است و برای اصل لزوم ارزشو قداست خاصی قائل است. با توجه به اصل لزوم قراردادها متعهد موظف است متعهد را بجا آورد و نمی تواند از انجام متعهد سرباز زند. م 219 قانون مدنی اعلام می کند« در عقودی که بر طبق قانون واقع شده باشد بین متعاملین و قائم مقام آنها لازم الاتباع است» و ماده 220 همان قانون مقرر می دار:« اگر در ضمن معامله شرط شده باشد که در صورت تخلف مبلغی به عنوان خسارت تأدیه نماید، حاکم نمی تواند او را به بیشتر یا کمتر از آنچه اعلام شده است محکوم نماید. بنابراین نه تنها یکی از دو طرف نمی تواند آنچه را که به اشتراک خواسته اند تغییر دهند، قانونگذار یا دادرس نیز حق تغییر یا تعدیل آن را ندارد. با این وجود ، نمی توان منکر شد که آگاهی اوقات اوضاع و احوال چنان دگرگون می شود که اجرای تعهد را برای متعهد دشوار می کند و با موجب جرح و مشقت وی می گردد و این سئوال را به ذهن مبتادر می کند که آیا چنین اوضاع و احوالی در حیطة تراضی وارادة طرفین بوده است؟ آیا طرفین اجرای تعهد در چنین شرایطی را در نظر داشته اند؟ آیا د رچنین اوضاع و احوالی عقد نیروی الزام آور خود را حفظ کرده و متعهد را مکلف به ایفای تعهد در چنین شرایط شاقی می کند


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد

تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد(تحقیق)

اختصاصی از فایل هلپ تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد(تحقیق) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد(تحقیق)


تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای  تعهد(تحقیق)

فرمت ورد

36 صفحه

تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای  تعهد

 

فهرست عناوین اصلی

مقدمه ......................................................................................................................... 1

فصل اول: کلیات......................................................................................................... 5

فصل دوم: تاریخچه..................................................................................................... 9

فصل سوم: مبانی  نظریه تغییر اوضاع و احوال................................................................ 12

مبحث اول: مفهوم حقوقینظریه تغییر اوضاع و احوال..................................................... 15

گفتاراول: عناصر سازنده اصل ربوس............................................................................ 15

مبحث دوم: نظریه اوضاع و احوال در حقوق ایران........................................................ 22

گفتار اول: نظریه تغییر اوضاع و احوال در قانون مدنی ایران.......................................... 23

نتیجه گیری.................................................................................................................. 36

 

 

مقدمه:

بی گمان عصر حاضر، عصر تحول ودگرگونی است، عصر پیشرفت و تکنولوژی است، عادات و رسوم و روابط اجتماعی دقیقاً دگرگون شده است و نیاز های امروز جوامع بشری چهره ای تازه به خود گرفته و از اساس متحول شده است. از سوی دیگر، تحولات و پیشرفتهای حیرت آور علوم و فنون در سالهای اخیر، ایجاد ارتباط و همبستگی بیین ملتها را یک ضرورت انکار ناپذیر ساخته است، چندان که این عصر را «عصر ارتباطات » یا به تعبیر دقیق تر «عصر انفجار اطلاعات» نامیده اند. در شرایط کنونی سر نوشت کشورها چنان به هم وابسته و مربوط شده است که هیچ کشوری نمی تواند به تنهایی در گوشه ای از جهان به سر برد، زیرا جدایی و اتروای یک ملت بقا و حیات آن را بخ مخاطره می اندازد. بر همین اساسی، همراه با رشد صنعتی واقتصادی و علمی جوامع، مناسبات میان دولتها در زمینه های مختلف گسترش می یابد و از همین نقطه تلاش برای اعتلا و ارتقای سطح این مناسبات آغاز می شود.

در این میان نقش مهم حقوق در تنظیم روابط بین المللی و توسعه و تداوم آن را نمی توان نادیده گرفت. حقوق با وضع اصول و قواعدی که حاکم بر روابط داخلی و خارجی است، شرایط لازم برای گسترش و استمرار این روابط را مهیا می کند و مشکلات و موانع مفاد قرار داد و ضرورت انطباق شروط از اولیه با اوضاع و احوال تغییر یافته، حکم می کند. به تعبیر دیگر، چنانچه تغییر بنیادین اوضاع و احوال، تعادل قراردادی و موازنه های تعهدات دو طرف را به شدت بهم زنده و انجام تعهد را برای یک طرف، به غایت سخت و دشوار و برای طرف دیگر، بسیار سهل و آسان سازد، در اینصورت، تعدیل یا فتح قرارداد که حکم استنثنائی و ثانوی قرادداد است، جایگزین حکم طبیعی و اولی آن ( لزوم وفای به عهد) می باشد.

از این روست که با وجود آنکه رویه قضایی کشورهایی که نص خاصی در زمینه تغییر اوضاع و احوال زمان انعقاد عقد و آثار آن ندارد، با دیده تردید به این نظریه می نگرد، دسته بزرگی از کشورهای دیگر، آن را درقوانین داخلی خود پذیرفته اند. از جمله کشورهایی که نظریه مذکور را در سیستم قوانین داخلی خود جای داده اند می توان به آلمان-ایتالیا- سوئیس- مصر- الجزایر- عراق-لیبی و سوریه اشاره نمود. به هر تقدیر امروزه این نظریه چه در حقوق خصوصی و چه در قلمرو حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شده است.

ولی بنابر ضرورتهای خاص، آن را در قلمرو حقوق عمومی و در مورد قراردادهای اداری به کا برده اند.درحقوق بین الملل عمومی نیز، نظریه یاد شده به عنوان یکی از اصول مسلم و


دانلود با لینک مستقیم


تغییر اوضاع و احوال و تأثیر در اجرای تعهد(تحقیق)

تحلیل محمود واعظی از اوضاع منطقه در گفت وگو با شرق

اختصاصی از فایل هلپ تحلیل محمود واعظی از اوضاع منطقه در گفت وگو با شرق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

تحلیل محمود واعظی از اوضاع منطقه در گفت وگو با شرق

خاورمیانه جدید رایس مرده به دنیا آمد

روز دوشنبه گذشته ساعاتی پس از آتش بس میان حزب الله لبنان و ارتش رژیم اسرائیل و جنگی که ۳۳ روز به طول انجامید، به دیدار دکتر محمود واعظی معاون پژوهش های سیاست خارجی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام رفتیم تا با وی در مورد تحولات اخیر خاورمیانه صحبت کنیم. محمود واعظی که دانش آموخته روابط بین الملل است و دکترای خود را در این رشته اخذ کرده در عین حال در رشته مخابرات در دانشگاه های آمریکا تحصیل کرده اما همزمان با انقلاب اسلامی از رساله دکترای خود دفاع نکرده و به ایران بازگشته است. او که پیشتر معاون اروپا، آمریکای وزارت خارجه بوده و دوسال در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی معاونت اقتصادی این وزارتخانه را برعهده داشته در مورد وقایع اخیر خاورمیانه معتقد است که خاورمیانه جدید مورد نظر خانم رایس مرده به دنیا آمد و پیروز جنگ ۳۳روزه حزب الله لبنان بود. واعظی گرچه معتقد است که چارچوب قطعنامه صادر شده در مورد لبنان آمریکایی است اما در عین حال می گوید که پیامد های این قطعنامه به نفع حزب الله است. متن کامل مصاحبه ما با دکتر واعظی در پی می آید.آقای دکتر واعظی، اجازه بدهید از ابتدای جنگ ۳۳ روزه آغاز کنیم، ابتدا حماس یک سرباز اسرائیلی را به اسارت می گیرد و سپس با واکنش سنگین ارتش اسرائیل مواجه می شود. پس از آن حزب الله وارد عمل می شود و دو سرباز اسرائیلی را به اسارت می گیرد که با واکنش سنگین تر اسرائیل مواجه می شود. دلیل این واکنش اسرائیل چه بود و از این حملات پردامنه چه اهدافی را دنبال می کردواکنش اسرائیل به حماس و حزب الله دو مورد متفاوت است. یعنی یک موضوع داخلی و خارجی به شمار می رود. آقای اولمرت و حزب جدیدالتاسیس ایشان برخلاف انتظارها در انتخابات پارلمانی گذشته نتوانستند موفقیت مطلق به دست بیاورند و ناچار به ائتلاف با حزب کارگر شدند. یعنی عملا دولتی مقتدر در اسرائیل بر سر کار نیامد. نکته دیگر اینکه شخصیت اولمرت همواره در سایه شخصیت شارون بود. اولمرت از این فرصت پیش آمده استفاده کرد و به بهانه آزادی یک اسیر اسرائیلی که توسط حماس گرفته شده بود مردم غزه را سرکوب کرد تا اعتباری برای خودش کسب کند. بحث دیگر، بحث عرصه فلسطین است. برخلاف تصور آمریکایی ها و اسرائیلی ها در انتخابات سراسری گذشته در فلسطین، حماس با درصد بسیار بالایی، اکثریت کرسی های پارلمان را به دست آورد و حاکم سرزمین های فلسطینی شد. این موضوع به هیچ وجه برای اسرائیلی ها و آمریکایی ها قابل قبول نبود. بنابراین به دنبال بهانه ای بودند تا به نوعی حماس را سرکوب کنند. بنابراین ابتدا تلاشی سیاسی را آغاز کردند تا میان فتح و حماس اختلاف افکنی کنند. قبل از این درگیری ها در اراضی فلسطینی بحث رفراندوم مطرح بود و مسائلی که حماس و فتح به رهبری ابومازن را در مقابل هم قرار می داد. حتی بسیاری از کشورهای عربی هم تلاش می کردند تا به جای برقراری رابطه با حماس با ابومازن محمود عباس رابطه برقرار کنند. این تلاش های سیاسی با فشارهای اقتصادی هم همراه بود. محدودیت های عجیبی که برای بودجه حماس برقرار شد و تحریم های بین المللی علیه این دولت، در همین راستا انجام شد. بنابراین تصمیم گرفتند با این هجوم حماس را نابود کنند. اما آنچه که در لبنان اتفاق افتاد برمی گردد به تلاش های نظامی آمریکایی ها در منطقه بعد از یازدهم سپتامبر. در حقیقت این تلاش ها از بعد سیاسی از زمان کلینتون آغاز شد که به نتیجه نرسید و سرمایه گذاری هایی که پس از یازدهم سپتامبر، بوش از نظر نظامی انجام داد. با لشکرکشی به افغانستان و عراق. گرچه حمله به افغانستان ارتباط چندان مستقیمی با وقایع اخیر ندارد اما پیامد این حمله به بهانه مبارزه با تروریسم و تسری آن به گروه های فلسطینی و لبنانی و مبارزین مسلمان در راستای خواست اسرائیلی ها بود. حمله به عراق هم در همین راستا تعریف می شد. یعنی یکی از اهداف آمریکایی ها تسلط بر عراق در کوتاه مدت بود. هدف واشینگتن هم منزوی کردن همه کشورهای مخالف بود و از همه اینها مهمتر، طرح خاورمیانه بزرگ بود که پس از حمله به عراق مطرح شد.یعنی طرح خاورمیانه بزرگ بعد از حمله به عراق مطرح شد یا از قبل طراحی شده بود و با حمله به افغانستان آغاز شدبله، اصولا خاورمیانه یکی از مناطق حساس و تعیین کننده در سیاست خارجی آمریکا است و به همین دلیل آمریکایی ها همواره از طریق سیاسی به دنبال طرحی بودند تا وضعیت خاورمیانه را در راستای اهداف خودشان تغییر دهند. ضمن اینکه اروپایی ها هم از نگاه دیگری برای خاورمیانه طرح داشتند. طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا از طریق سیاسی اجرا نشد لذا آمریکا می خواست که نیروی نظامی آن را پشتیبانی کند. بر این اساس بحث خاورمیانه بزرگ مطرح شد. بحث خاورمیانه بزرگ مفصل است، یکی از اهداف آن امنیت اسرائیل و مشروعیت بخشیدن به آن است. خاورمیانه بزرگ هنگامی تحقق می یابد که کشورهای این منطقه اسرائیل را به رسمیت بشناسند و صلحی در منطقه برقرار شود که تامین کننده خواسته های اسرائیل باشد و روابط اقتصادی این رژیم با کشورهای منطقه عادی شود. اما ناکامی های آمریکا در عراق و اینکه به اهداف حداقلی هم در این کشور دست نیافت و از سوی دیگر پیروزی حماس عملا طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا را به هم ریخت.یعنی به نظر شما پیروزی حماس در فلسطین و روی کار آمدن یک دولت نزدیک به ایران در عراق، برنامه های آمریکا را با مشکل مواجه کردبله، دولتی نزدیک به ایران و دولتی که مستقل عمل می کند. نتایج انتخابات در چندین دوره مردم عراق برخلاف حمایت آمریکا از ایاد علاوی که یک شیعه سکولار است مردم به فهرست ائتلاف یکپارچه عراق دادند. این شکستی برای آمریکا بود در عراق. با همه سرمایه گذاری های نظامی، اقتصادی، تبلیغاتی و غیره سیاست آمریکا در عراق با شکست مواجه شد. در بحث افغانستان هم اگر بخواهیم اشاره کوتاهی بکنیم، امروز در این کشور با همه تلاش ها، طالبان مجددا در حال ظهور است و درگیری ها رو به افزایش گذاشته است و امنیت برقرار نشده و همه اینها برخلاف وعده هایی است که به مردم افغانستان داده شد. بازسازی اساسی در این کشور انجام نشده و از لحاظ اقتصادی هم کاری جدی برای مردم انجام نشده است.آقای دکتر بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ارتش اسرائیل از چندین ماه قبل آماده این حمله بود. یعنی معتقدند که این واکنش سنگین یک شبه اتفاق نیفتاده است، نظر شما در این مورد چیستدقیقا، به نظر من هم حزب الله آمادگی حمله اسرائیل را داشت و هم اسرائیل طرح داشت برای حمله به لبنان. دلایل آن هم مشخص است: ۱ بحث داخلی سرزمین های فلسطینی، روی کار آمدن حماس و اینکه اولمرت به دنبال مشروعیت بخشیدن به خودش بود. اما بحث دیگر اینکه اسرائیل به دنبال خلع سلاح حزب الله بود. ۲ ظرف چند روز تا رودخانه لیطانی پیشروی کند. ۳ به دنبال اجرایی کردن قطعنامه ۱۵۵۹ بود و حاشیه امنیت کامل برای خودش ایجاد کند. ۴ نیروهای چندملیتی با مجوز اجرایی را در جنوب لبنان مستقر کند و ۵ به هر حال در شرایط جدید به لبنان و سوریه و کشورهای دیگر منطقه زهر چشم نشان دهد. اینها از روز اول جنگ روی صحبتشان حزب الله نبود. ولی منظورشان ایران و سوریه بود.آمریکایی ها هم از سوی دیگر اهدافی بزرگتر از اهداف اسرائیل دنبال می کردند و هماهنگی بسیار نزدیکی میان آمریکا، انگلیس و اسرائیل در وهله اول و در دایره ای دیگر بین برخی از کشورهای عربی و قدرت های بزرگ وجود داشت. دلیل آن هم اینکه کشورهای عربی از فردای حمله به لبنان سکوت پیشه کردند که انگار هیچ خبری در دنیا نیست. اما آمریکایی ها و انگلیسی ها از همان روزهای اول با حمایت از اسرائیل صحبت از نابودی حزب الله و خلع سلاح کامل آن می کردند. برخی از کشورهای عربی هم به جای موضع گیری علیه اسرائیل، صحبت از ماجراجویی حزب الله می کردند. به نظر من هماهنگی نانوشته میان این کشورها وجود داشت. عملا اسرائیل با پشتوانه نظامی و سیاسی بسیار گسترده علیه یک گروه به نام حزب الله وارد عمل شد. ارتش لبنان هم که اقدامی نکرد ولی در داخل لبنان گروه هایی از حزب الله وجود داشت. حمایت سوریه و ایران هم وجود داشت. اما پس از آن دو اتفاق افتاد: اول کشته شدن مردم بی دفاع لبنان به ویژه حمله به قانا و دوم استفاده از همه ابزارها برای محدود کردن حزب الله، یعنی همه تلاش خودشان را کردند تا جلوی دارو، غذا و غیره را بگیرند. این عوامل باعث شد افکار عمومی جهان علیه اسرائیل بسیج شود. نتیجه اینکه در یک زمان ۱۵ روزه در کشورهای عربی و اسلامی، لحن عوض شد. دولت های عربی و اسلامی حقایق را درک نکردند، بلکه تغییر لحن آنان به دلیل فشار افکار عمومی مسلمانان بود. به طور خلاصه اینکه اسرائیل اهدافی را در منطقه با هدف تثبیت مشروعیت خودش، مرعوب کردن لبنان و سوریه و ایران و حتی کشورهای عرب با توجه به سابقه جنگ های گذشته دنبال می کرد. در گذشته همه جنگ های اسرائیل علیه کشورهای عربی به یک هفته نکشیده بود. اسرائیلی ها تصور نمی کردند که یک گروه مورد حمایت شیعیان این گونه مقاومت کند. آنها فکر می کردند حزب الله را نابود خواهند کرد و این یک اشتباه محاسباتی اطلاعاتی بود. اگر آنها تحلیل امروز را از حزب الله داشتند، قطعا در آغاز جنگ این گونه صحبت نمی کردند و این گونه وارد جنگ نمی شدند. به هیچ کدام از اهداف تعریف شده شان هم دست پیدا نکردند. نه توانستند اسرایشان را آزاد کنند، نه حزب الله خلع سلاح شد. نیروهای ناتو و چندملیتی هم جای خود را به نیروهای حافظ صلح سازمان ملل داد. بنابراین من معتقدم که این جنگ شکست ارتش اسرائیل بود که با این عملیات هیمنه اش فروریخت. وعده دولت اسرائیل به مردمش هم تحقق نیافت. اما در نقطه مقابل حزب الله نشان داد که یک گروه چریکی کوچک سی و چند روز می تواند در مقابل ارتش اسرائیل که خود را چهارمین یا پنجمین ارتش دنیا می نامد مقاومت کند. به اعتراف خود اسرائیلی ها و آمار رسمی شان ۱۲۶ نظامی اسرائیلی کشته شده اند که قطعا همراه با سانسور است. بسیاری از مردم شهرهای شمالی اسرائیل برای بیش از یک ماه در پناهگاه ها زندگی کردند. اما حزب الله تنها ۶۱ کشته داد و بیش از ۱۰۰ تانک مرکاوای ارتش اسرائیل را هم منهدم کرد. اسرائیلی ها ۱۰۴۵ لبنانی غیرنظامی را کشتند که ۳۵۰ نفرشان کودک بودند و تعدادی از آنها هم پیرزن و پیرمرد بودند. منهدم شدن سه ناوچه ارتش اسرائیل هم اتفاق بزرگی بود. تا به امروز در هیچ کدام از جنگ های گذشته نیروی دریایی اسرائیل ضربه ندیده بود.شما فرمودید که اسرائیل در گذشته در همه جنگ های کلاسیک پیروز شده است. اما در تنها جنگ چریکی در برابر همین حزب الله در جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ شکست خورد. مگر اسرائیل تجربه شکست در جنگ های غیرکلاسیک را نداشت، پس چرا وارد جنگ شدبه نظر من اسرائیل کاملا حساب شده عمل کرد. در یک هفته اول همه مسیرهای منتهی به جنوب لبنان را بست و حزب الله را محاصره کرد. یعنی حتی مسیرهای جنوب لبنان به خود لبنان را هم مسدود کرد. مسیر دارو و غذا را هم به جنوب مسدود کردند. اما حزب الله مقاومت کرد. این اشتباه محاسباتی اسرائیل بود. اسرائیل فکر نمی کرد که حزب الله بتواند با سلاح دیگری جز کاتیوشا شهرهای دورتر از فاصله ۲۰ تا ۲۵ کیلومتری را با مرز هدف قرار دهد. وقتی هم که هدف قرار داد، اسرائیل سعی کرد مقر پرتاب موشک حزب الله را نابود کند که باز هم چیزی پیدا نکردند. چون حزب الله از مناطق مسکونی ضربه می زد. بعد از آن هم فکر کردند که موشک های حزب الله تمام خواهد شد اما نشد. ضمن اینکه اسرائیلی ها فکر می کردند که با شروع جنگ حزب الله با فشار افکار عمومی لبنان مواجه می شود که این هم اشتباه بود. یعنی حزب الله که در گذشته با طایفه سنی به دلایل مختلف و مسائلی مانند ترور رفیق حریری مشکل داشت، در این قضیه بدنه سنی ها از راس بریدند و از حزب الله حمایت کردند. مسیحی های لبنان هم حمایت کردند. پس فشار افکار عمومی هم اشتباه محاسباتی بود. در ابتدای جنگ آنها می گفتند که حزب الله به دستور ایران و تحت الشعاع قرار دادن موضوع هسته ای وارد جنگ با اسرائیل شده است. ولی انصافا سید حسن نصرالله در نطق های تلویزیونی اش به قدری با مردم منطقی صحبت کرد که آنها قانع شدند جنگ لبنانی است. دوم اینکه آنها در هفته دوم جنگ آنقدر در جنوب لبنان آتش ریختند که فکر نمی کردند چریکی بتواند در آنجا باقی بماند. اما وقتی پس از آتش باری به قصد پیشروی به سمت رودخانه لیطانی با مقاومت چریک های حزب الله مواجه شدند و شروع به عقب نشینی کردند، حزب الله می دانست که اسرائیل توسعه طلب است و چشم به خاک لبنان دارد. بنابراین در زیرزمین سنگرهایی بتونی درست کرده بودند.آقای دکتر سئوال من اینجاست. چه لزومی داشت که حزب الله در این موقعیت زمانی وارد جنگ با اسرائیل شود در حالی که الان به هرحال زیرساخت های لبنان ویران شده است یعنی حزب الله انتظار این واکنش را از اسرائیل داشت و اگر داشت وارد این جنگ می شداین جنگ با انتخاب حزب الله نبود بلکه جنگی طراحی شده از قبل از سوی اسرائیل بود و به بهانه اسارت دو سرباز اسرائیلی آن را آغاز کردند. اما حزب الله معتقد است تا وقتی که حتی یک متر از خاک لبنان تحت اشغال است باید برای آزادی آن جنگید. مزارع شبعا در اشغال اسرائیل است و باید مقاومت کرد. حزب الله معتقد است که سربازان اسرائیلی را در خاک خودش به اسارت گرفته. این ایده اساسی حزب الله است. اما


دانلود با لینک مستقیم


تحلیل محمود واعظی از اوضاع منطقه در گفت وگو با شرق

تحقیق درمورد موقعیت جغرافیایی عربستان و اوضاع اجتماعی – سیاسی آن پیش از اسلام

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درمورد موقعیت جغرافیایی عربستان و اوضاع اجتماعی – سیاسی آن پیش از اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

موقعیت جغرافیایی عربستان و اوضاع اجتماعی – سیاسی آن پیش از اسلام

عربستان یا شبه جزیره عربستان سرزمینی است در منتهی الیه جنوب غربی آسیا به شکل مربع مستطیل با ضلعهای نامتساوی که بین 12 و 32 درجه عرض شمالی و 35 و 60 درجه طول شرقی میان آفریقا و قسمت بزرگی از آسیا قرار گرفته است . مساحت این سرزمین به دو میلیون و ششصدهزار کیلومتر مربع می رسد. عربستان از شمال به کشورهای اردن و عراق از شره به خلیج فارس و دریای عمان و دریای عرب ، از جنوب به خلیج عدن و از سوی مغرب به دریای سرخ محدود است . چنانکه می بینیم سرزمین عربستان از سه جانب به دریا پیوسته و این سه جانب را پنج دریا فرا گرفته است ،‌و تنها از سمت شمال است که به خشکی منتهی می شود. با اینهمه دورن این سرزمین از آب که مایه زندگانی هر جانداری است بهره چندانی ندارد. در سراسر این منطقه گستره رودخانه ای که وسیله حمل و نقل باشد یافت نمی شود . تنها رودیک ه در آن جریان دارد در وادی حجر (در یمن است) که در ازای آن از یکصد کیلومتر بیشتر نیست .

رشته کوههای بلندی که از شبه جزیره سینا آغاز و در امتداد دریای سرخ تا خلیج فارس کشیده می شود همچون دیواری بلند آنرا فرا گرفته است . در خلال این کوهها دره های کوچک و بزرگی وجود دارد که عرب آن را وادی می گوید. مهمترین این وادیها سرحان رومه ، دواسر و حَضرَ موت است . روزگاران پیش از اسلام بعض این وادیها مانند (سرحان) راه تجارتی بوده است . سراسر ساحل دریاهای اطراف آن – جز در چند منطقه – پر از اسفنجها و مانعهای طبیعی است که کشتی نمی تواند در آن پهلو بگیرد. اگر از کوههایی که همچون باروی استوار گرد عربستان را فرا گرفته است بگذرید و بدرون سرزمین برسید به مانعهای دیگری بر خواهید خورد ،‌چنانکه در شمال آن بادیه الشام است که از حدود فلسطین تا جنوب غربی عراق کشیده است ،‌و در جنوب آن بیابان ،‌بیابان وسیع دیگری است بنام نَفود که هفتاد هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و از شن نرم پوشیده شده است . وزش باد توده های شن را از این سو ب هآن سو می بردو ایجاد راه را در دنیای قدیم – ناممکن می ساخت. از جنوب به سمت شرق این شبه جزیره بیابان دیگری است به نام الرُْبع الخالی که تا امروز همچنان خالی است . وسعت این بیابان به پانصد هزار کیلومتر مربع می رسد و می توان گفت پهناورترین بیابانهای خشک و خالی جهانست . بین الربع الخالی و نفوذ بیابان دیگری است به نام دَهنا که آنهم از ریگ روان پوشیده است و به خاطرم همین مانعهای طبیعی هزاران سال شبه جزیره عربستان در خاموشی و گمنامی بسر می برد. بدون تردیدی اگر دین اسلام در این سرزمین پدید نمی آمد ،‌و از آنجا به دیگر سرزمینهای جهان نمی رفت عربستان همچنان در انزوا بسر می برد و یا اینکه توجه چندانی بدان نمی شد. با اینهمه نباید پنداشت که پیش از اسلام در این منطقه از آبادانی و تمدن نشانی نبوده است . چنانکه خواهیم نوشت قسمت مستعد آن (جنوب ) آبادان بود و دولتهایی در آنجا تاسیس شده است . همچنین در دیگر قسمتها نیز تمدنهایی (هر چند به صورت ناقص) وجود داشته است .

ساکنان این سرزمین را عرب می نامند. در اینکه معنی عرب چیست و از چه زمان آن مردم را بدین نام نامیده اند و این مردم از کجا بدین سرزمین آمده اند هنوز میان نژاد شناسان اختلاف است . بعض داستانهای پیش از اسلام که پس از اسلام گرد آمده و به نام تاریخ معروف شده است گوید چون نام نیای آن مردم یَعرَب بن قحطان بوده است فرزندان او عرب نام گرفته اند.

تقسیمات جغرافیایی

سرزمین عربستان را گاه بر اساس عوارض جغرافیایی و گاه بر حسب شرایط اقلیمی تقسیم می کنند. بر اساس تقسیم بندی نخستین آن را پنج قسمت کرده اند. :

تهامه وآن سرزمینی است پست که از مساحل دریای سرخ از ینبع آغاز میشود و تا سرزمین نجران امتداد دارد . و آن را بخاطر گرمای سخت و نوزیدن باد بدن نام نامیده اند.

حجاز که در لغت به معنی مانع است . این سرزمین را حجاز نامده اند چون در جهت شمالی یمن و شرق تهامه قرار دارد و این دو قسمت را از هم جدا می کند. حجاز از چند وادی ترکیب می شود و میان وادیها سلسله کوههایی است که بلندی بعض آنها از دوهزار متر بیشتر است .

نجد که از جنوب به یمن و از شمال به بادیه السماوه امتداد دارد. و به سبب بلندی زمین آن را نجد نامیده اند.

یمن که از نجد تا اقیانوس هند در جنوب و دریای سرخ در غرب گسترده است .

عروض که به معنای مانع است شامل یمامه ،‌عمان و بحرین است و بدان دلیل آن را عروض نامیده اند که میان یمن ،‌نجد و عراق واقع شده است .

دین و اعتقادات

در جنوب عربستان پرستیدن جرمهای آسمانی چون ماه و ستاره و خورشید سابقه طولانی داشته است . در قرآن کریم به آفتاب پرستی قوم سبا اشارت رفته است . آفتاب پرستی در شمال عربستان نیز معمول بوده است.

بیابان نشینیان عموما بت پرست بوده اند. آنان پس از آنکه در شهرهای جای گرفتند پرستش بتهای خود را ترک نگفتند . همه بت های قبیله پرستشگاه خاصی نداشته است . بعض قبیله ها بت های خود را در جاهایی بر پا کرده بودند و به زیارت آن می رفتند ولی بیشتر قبیله ها بت هایی داشتند که همراه خود از این سو به آن سو می بردند. این بت ها از چوب ،‌سنگ و گاه از خرما ساخته می شود و بهنگام ضرورت از آن استفاده می کردن . در قرآن کریم از چند بت نام آمده است .

لات که بتی بوده است در طائف و خدمتگزاران آن ثقیف بوده اند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد موقعیت جغرافیایی عربستان و اوضاع اجتماعی – سیاسی آن پیش از اسلام