فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تاریخچه حجاب

اختصاصی از فایل هلپ تاریخچه حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

تاریخچه حجاب :

1 - آیا در میان ملل دیگر قبل از اسلام حجاب بوده است ؟ 2 - وضع حجاب در جاهلیت عرب . 3 - حجاب در قوم یهود . 4 - حجاب در ایران باستان . 5 - حجاب در هند .

تاریخچه حجاب

اطلاع ما از جنبه تاریخی کامل نیست . اطلاع تاریخی ما آنگاه کامل است‏که بتوانیم درباره همه مللی که قبل از اسلام بوده‏اند اظهار نظر کنیم . قدر مسلم اینست که قبل از اسلام در میان بعضی ملل حجاب وجود داشته است . تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خوانده‏ام در ایران باستان و در میان‏ قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده‏ سخت‏تر بوده است . اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به‏ وسیله اسلام در عرب پیدا شده است . ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 " تاریخ تمدن " ( ترجمه فارسی ) راجع‏ به قوم یهود و قانون تلمود می‏نویسد : " اگر زنی به نقض قانون یهود می‏پرداخت چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می‏رفت و یا در شارع عام نخ می‏رشت یا با هر سنخی‏ از مردان درد دل می‏کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلم‏ می‏نمود همسایگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق‏ داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد " .

علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانکه‏ بعدا شرح خواهیم داد بسی سخت‏تر و مشکلتر بوده است . در جلد اول " تاریخ تمدن " صفحه 552 راجع به ایرانیان قدیم می‏گوید : . " در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با کمال آزادی و با روی‏ گشاده در میان مردم آمد و شد می‏کردند . . . " . آنگاه چنین می‏گوید : " پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد . زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی‏ خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشه‏نشینی زمان حیض که‏ برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان‏ را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پرده‏پوشی در میان مسلمانان به شمار می‏رود . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان‏ روپوش دارد از خانه بیرون بیایند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد که‏ آشکارا با مردان آمیزش کنند . زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر با برادرشان باشد ببینند . در نقشهائی که از ایران باستان بر جای‏ مانده هیچ صورت زن دیده نمی‏شود و نامی از ایشان به نظر نمی‏رسد . . . " . چنانکه ملاحظه می‏فرمائید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده ، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می‏شده‏اند . به عقیده ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن مجوسی‏ درباره زن حائض اجرا می‏شده که در اتاقی محبوس بوده ، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری می‏جسته‏اند و از معاشرت با او پرهیز داشته‏اند سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان‏ بوده است . در میان یهودیان نیز چنین مقرراتی درباره زن حائض اجرا می‏شده است . اما اینکه می‏گوید : " و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان‏ به شمار می‏رود " منظورش چیست ؟ . آیا مقصود اینست که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات‏ خشنی است که درباره زن حائض اجرا می‏شود ؟ ! همه می‏دانیم که در اسلام‏ چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد . زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است ، و همخوابگی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست ، ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگران هیچگونه ممنوعیتی ندارد که عملا مجبور به گوشه‏نشینی شود . و اگر مقصود اینست که حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد ، باز هم سخن‏ نادرستی است . زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به‏ حجاب نازل شده است . از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده می‏شود یعنی هم مدعی است‏ که حجاب به وسیله ایرانیان پس از مسلمان شدنشان در میان مسلمانان رواج‏ یافت و هم مدعی است که ترک همخوابگی با زن حائض ، در حجاب زنان‏ مسلمان و لااقل در گوشه‏گیری آنان مؤثر بوده است .

در جلد 11 صفحه 112 ( ترجمه فارسی ) می‏گوید : . " ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام‏ بود . عربان از دلفریبی زن بیم داشتند و پیوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبیعی وی را با تردید معمولی مردان درباره عفاف و فضیلت زن تلافی‏ می‏کردند . عمر به قوم خود می‏گفت : با زنان مشورت کنند و خلاف رأی ایشان‏ رفتار کنند . ولی به قرن اول هجری مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند ، مردان و زنان با یکدیگر ملاقات می‏کردند و در کوچه‏ها پهلو به پهلوی‏ می‏رفتند و در مسجد با هم نماز می‏کردند . حجاب و خواجه‏داری در ایام ولید دوم ( 126 - 127 هجری ) معمول شد . گوشه گیری زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و نفاس بر مردان حرام‏ بودند " . در صفحه 111 می‏گوید : . " پیمبر از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بود ، اما بعضی عربان این دستور را ندیده می‏گرفتند . همه طبقات زیورهائی داشتند . زنان پیکر خود را به‏ نیم تنه و کمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ می‏آراستند ، موی خود را به‏


دانلود با لینک مستقیم


تاریخچه حجاب

دانلود تحقیق فلسفه حجاب

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق فلسفه حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق فلسفه حجاب


دانلود تحقیق فلسفه حجاب

 

مشخصات این فایل
عنوان: فلسفه حجاب
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 57

این مقاله درمورد فلسفه حجاب می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله فلسفه حجاب می خوانید :

آیا حجاب ریشه در تمایلات فطرى زن دارد؟
عللى که قبلا ذکر کردیم کم و بیش مورد استفاده مخالفان پوشیدگى زن قرار گرفته است.به عقیده ما یک علت اساسى در کار است که مورد غفلت واقع شده است. به عقیده ما ریشه اجتماعى پدید آمدن حریم و حائل میان زن و مرد را در میل به ریاضت، یا میل مرد به استثمار زن، یا حسادت مرد، یا عدم امنیت اجتماعى، یا عادت زنانگى نباید جستجو کرد و لااقل باید کمتر در اینها جستجو کرد.ریشه این پدیده را در یک تدبیر ماهرانه غریزى خود زن باید جستجو کرد.
به طور کلى بحثى است درباره ریشه اخلاق جنسى زن از قبیل حیا و عفاف، و از آن جمله است تمایل به ستر و پوشش خود از مرد.در اینجا نظریاتى ابراز شده است. دقیق‏ترین آنها این است که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیرى است که خود زن با یک نوع الهام براى گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت‏خود در برابر مرد به کار برده است. زن، با هوش فطرى و با یک حس مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمى نمى‏تواند با مرد برابرى کند و اگر بخواهد در میدان زندگى با مرد پنجه نرم کند از عهده زور بازوى مرد بر نمى‏آید، و از طرف دیگر نقطه ضعف مرد را در همان نیازى یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیت و مطلوبیت قرار داده است.در طبیعت، جنس نر گیرنده و دنبال کننده آفریده شده است.به قول ویل دورانت:
«آداب جفتجویى عبارت است از حمله براى تصرف در مردان، و عقب نشینى براى دلبرى و فریبندگى در زنان...مرد طبعا جنگى و حیوان شکارى است، عملش مثبت و تهاجمى است.زن براى مرد همچون جایزه‏اى است که باید آن را برباید.» وقتى که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست همان طور که متوسل به زیور و خودآرایى و تجمل شد که از آن راه قلب مرد را تصاحب کند، متوسل به دور نگه داشتن خود از دسترس مرد نیز شد.دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند و در نتیجه مقام و موقع خود را بالا برد.
ویل دورانت مى‏گوید:
«حیا امر غریزى نیست‏بلکه اکتسابى است.زنان دریافتند که دست و دل بازى مایه طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند.» ویل دورانت مى‏گوید:
«خوددارى از انبساط، و امساک در بذل و بخشش بهترین سلاح براى شکار مردان است. اگر اعضاى نهانى انسان را در معرض عام تشریح مى‏کردند توجه ما به آن جلب مى‏شد ولى رغبت و قصد به ندرت تحریک مى‏گردید.مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بى‏آنکه بداند حس مى‏کند که این خوددارى ظریفانه از یک لطف و رقت عالى خبر مى‏دهد.» مولوى، عارف نازک اندیش و دوربین خودمان، مثلى بسیار عالى در این زمینه مى‏آورد.اول درباره تسلط معنوى زن بر مرد مى‏گوید:
زین للناس حق آراسته است زانچه حق آراست چون تانند رست چون پى یسکن الیهاش آفرید کى تواند آدم از حوا برید رستم زال ار بود وز حمزه بیش هست در فرمان اسیر زال خویش آنکه عالم مست گفتارش بدى کلمینى یا حمیرا مى‏زدى
آنگاه راجع به تاثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن و در بالا بردن مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز، مثلى لطیف مى‏آورد: آنها را به آب و آتش تشبیه مى‏کند، مى‏گوید مثل مرد مثل آب است و مثل زن مثل آتش، اگر حائل از میان آب و آتش برداشته شود آب بر آتش غلبه مى‏کند و آن را خاموش مى‏سازد، اما اگر حائل و حاجبى میان آندو برقرار گردد مثل اینکه آب را در دیگى قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند، آن وقت است که آتش آب را تحت تاثیر خود قرار مى‏دهد، اندک اندک او را گرم مى‏کند و احیانا جوشش و غلیان در او به وجود مى‏آورد، تا آنجا که سراسر وجود او را تبدیل به بخار مى‏سازد.مى‏گوید:

آب غالب شد بر آتش از لهیب ز آتش او جوشد چو باشد در «حجیب‏» چونکه دیگى حایل آمد آندو را نیست کرد آن آب را کردش هوا
مرد برخلاف آنچه ابتدا تصور مى‏رود، در عمق روح خویش از ابتذال زن و از تسلیم و رایگانى او متنفر است.مرد همیشه عزت و استغناء و بى‏اعتنایى زن را نسبت‏به خود ستوده است.
ابن العفیف مى‏گوید:
تبدى النفار دلالا و هى آنسة یا حسن معنى الرضا فى صورة الغضب
نظامى مى‏گوید:
چه خوش نازى است ناز خوبرویان ز دیده رانده از دیده‏جویان
به طور کلى رابطه‏اى است میان دست نارسى و فراق از یک طرف و عشق و سوز و گرانبهایى از طرف دیگر، همچنانکه رابطه‏اى است میان عشق و سوز از یک طرف و میان هنر و زیبایى از طرف دیگر; یعنى عشق در زمینه فراقها و دست نارسى‏ها مى‏شکفد و هنر و زیبایى در زمینه عشق رشد و نمو مى‏یابد.
برتراند راسل مى‏گوید:
«از لحاظ هنر مایه تاسف است که به آسانى به زنان بتوان دست‏یافت و خیلى بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غیر ممکن گردد.» هم او مى‏گوید:
«در جایى که اخلاقیات کاملا آزاد باشد، انسانى که بالقوه ممکن است عشق شاعرانه‏اى داشته باشد عملا بر اثر موفقیتهاى متوالى به واسطه جاذبه شخصى خود، ندرتا نیازى به توسل به عالیترین تخیلات خود خواهد داشت.» ویل دورانت در لذات فلسفه مى‏گوید:
«آنچه بجوییم و نیابیم عزیز و گرانبها مى‏گردد.زیبایى به قدرت میل بستگى دارد و میل با اقناع و ارضاء، ضعیف و با منع و جلوگیرى قوى مى‏گردد.» از همه عجیب‏تر سخنى است که یکى از مجلات زنانه از آلفرد هیچکاک - که به قول آن مجله به حسب فن و شغل فیلمسازى خود درباره زنان تجارب فراوان داردنقل مى‏کند.او مى‏گوید:
«من معتقدم که زن هم باید مثل فیلمى پر هیجان و پر آنتریک باشد، بدین معنى که ماهیت‏خود را کمتر نشان دهد و براى کشف خود مرد را به نیروى تخیل و تصور زیادترى وادارد.باید زنان پیوسته بر همین شیوه رفتار کنند یعنى کمتر ماهیت‏خود را نشان دهند و بگذارند مرد براى کشف آنها بیشتر به خود زحمت دهد.» ایضا همان مجله در شماره دیگرى از همین شخص چنین نقل مى‏کند:
«زنان شرقى تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و رویبندى که به کار مى‏بردند خود به خود جذاب مى‏نمودند و همین مساله جاذبه نیرومندى بدانها مى‏داد، اما به دریج‏با تلاشى که زنان این کشورها براى برابرى با زنان غربى از خود نشان مى‏دهند حجاب و پوششى که دیروز بر زن شرقى کشیده شده بود از میان مى‏رود و همراه آن از جاذبه جنسى او هم کاسته مى‏شود.» مى‏گویند: «مشتاقى است مایه مهجورى.» این صحیح است اما عکس آن هم صحیح است که: «مهجورى است مایه مشتاقى‏» .

امروز یکى از خلاهایى که در دنیاى اروپا و امریکا وجود دارد خلا عشق است.
در کلمات دانشمندان اروپایى زیاد این نکته به چشم مى‏خورد که اولین قربانى آزادى و بى‏بند و بارى امروز زنان و مردان، عشق و شور و احساسات بسیار شدید و عالى است.در جهان امروز هرگز عشقهایى از نوع عشقهاى شرقى از قبیل عشقهاى مجنون و لیلى، و خسرو و شیرین رشد و نمو نمى‏کند.
نمى‏خواهم به جنبه تاریخى قصه مجنون و لیلى، و خسرو و شیرین تکیه کرده باشم، ولى این قصه‏ها بیان کننده واقعیاتى است که در اجتماعات شرقى وجود داشته است.
از این داستانها مى‏توان فهمید که زن بر اثر دور نگه داشتن خود از دسترسى مرد تا کجا پایه خود را بالا برده است و تا چه حد سر نیاز مرد را به آستان خود فرود آورده است!قطعا درک زن این حقیقت را در تمایل او به پوشش بدن خود و مخفى کردن خود به صورت یک راز، تاثیر فراوان داشته است.
آیا منشاء حجاب حسادت در مردان است؟
ریشه دیگرى که براى پیدا شدن حجاب ذکر کرده‏اند جنبه اخلاقى دارد.در اینجا نیز مانند نظریه سابق علت پدید آمدن حجاب را تسلط مرد و اسارت زن معرفى کرده‏اند، با این فرق که در اینجا براى تسلط جویى مرد به جاى ریشه اقتصادى ریشه اخلاقى ذکر شده است; گفته‏اند علت اینکه مرد زن را بدین شکل اسیر نگه مى‏دارد حس خودپرستى و حسادت وى نسبت‏به مردان دیگر است.مرد نمى‏خواهد و رشک مى‏برد که مردان دیگر و لو با نگاه کردن یا همسخن شدن از زنى که تحت اختیار اوست استفاده کنند.
به عقیده این دسته، قوانین دینى و مذهبى با اینکه در جاهاى دیگر با خودخواهیها و خودپرستیها مبارزه کرده است در اینجا بر عکس عمل کرده روى این خودخواهى مردان صحه گذاشته منظور آنها را تامین کرده است.
برتراند راسل مى‏گوید: بشر توانسته است تا حدى در مورد مال و ثروت بر خودخواهى و بخل غالب گردد ولى در مورد زن نتوانسته است‏بر این خودخواهى تسلط پیدا کند.از نظر راسل «غیرت‏» صفت ممدوحى نیست و ریشه آن نوعى بخل و امساک است.
مفهوم سخن راسل این است که اگر بذل و بخشش در مورد ثروت خوب است در مورد زن هم خوب است.چرا بخل و امساک و حسادت در مورد مال نکوهیده و در مورد زن ستوده است؟ چرا نان و سفره داشتن و نمک خود را خورانیدن از لحاظ اخلاق اقتصادى مورد تمجید و ستایش است و همین بذالى و گذشت و کام دیگران را شیرین کردن در اخلاق جنسى مذموم است؟ به عقیده امثال راسل این تفاوت علت معقولى ندارد، اخلاق نتوانسته است در مورد امور جنسى بر خودخواهى و تسلط جویى بشر غلبه کند، بر عکس تسلیم خودپرستى شده همان رذیله را به نام «غیرت‏» از طرف مرد و به نام «عفاف‏» و «حجاب‏» از طرف زن تحت عنوان «اخلاق حسنه‏» پذیرفته است.
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله فلسفه حجاب


تاریخچه حجاب                                                                                                         5  
حجاب ضد استعمار         7    
مفهوم واژه حجاب                                                                                                      13    
سیماى حقیقى مساله حجاب                                                                                      17    
نگاهى کوتاه به تاریخچه حجاب                                                                                18    
پوشش تقویت‏کننده پیوند خانوادگى                                                                                25
پوشش موجب استوارى اجتماع است               28    
حجاب ارزش و احترام زن را افزایش مى‏دهد                                                       30
حجاب ارزش و احترام زن را افزایش مى‏دهد                                                       32
بحثى مختصر درباره علل و عوامل پیدایش حجاب                                                34
آیا مى‏توان گفت عدم امنیت زنان دلیل پیدایش حجاب است؟                               41
آیا حجاب ریشه در تمایلات فطرى زن دارد؟                                                     46
آیا منشاء حجاب حسادت در مردان است؟     50    

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق فلسفه حجاب