لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:14
سلجوقیان که بودند؟
سلجوقیان شعبه اى از ترکان غز بودند این ایل که از ترکستان گذشته و وارد ماوراءالنهر شد درحقیقت گله بان و بیابانگرد بود. اما طى مدت بسیارکوتاه با درهم کوبیدن قدرت غزنویان و سایر قدرتهاى ملوک الطوایفى، از ترکستان در شرق تا سواحل مدیترانه در غرب را به تصرف درآوردند.
سلجوقیان قبیلهاى از نژاد ترکان اُغوز بودند و نام خود را از سلجوق یکى از رؤساى خود گرفتند. آنها پس از گرایش به اسلام از اُغوزها جدا شدند و به خدمت سامانیان در آمدند و در حومهٔ سمرقند سکنیٰ گزیدند. سپس سلطان محمود غزنوى به سلجوقیان اجازهٔ سکونت در منطقهٔ خراسان را در این اسکان نخستین هستهٔ مرکزى سلطنت آنان را که در عرض نیم قرن امپراتورى منسجم ولى مستعجلى بود، تشکیل داد. این امپراتورى بهتدریج گسترش یافت و شامل همهٔ آسیاى صغیر نیز شد و تحولات نژادى و زبانى وسیعى در مناطق مختلف بهوجود آورد. از این زمان به بعد ترکان سرتاسر آناتولى را گرفته و زبان و نژاد خود را تحمیل نمودند. در منطقهٔ آذربایجان نیز تحولاتى از این دست صورت گرفت؛ اما مرکز ایران با جذب ترکان و ایرانى کردن آنها روش متفاوتى را در پیش گرفت.
سلجوقیان در سال ۴۳۱ صاحب کل خراسان شدند و به طرف مرکز ایران روى آوردند و شهر رى و اصفهان را تصرف کردند. طغرل رهبر آنها در سال ۴۴۷ وارد بغداد شد و از خلیفه وقت لقب سلطان دریافت نمود و بازوى نظامى خلافت عباسى گردید. سپس جانشین او الب ارسلان، آذربایجان، شمال بینالنهرین و سوریه را تصرف کرد و سپس بر امپراتور بیزانس غلبه نمود و راه نفوذ سلجوقیان به آناتولى گشوده شد. سپس ملکشاه پسر او، نظامالملک را که یکى از فرهیختگان ایرانى بود و سیاستمدارى بزرگ و توانا و نماینده طبقهٔ حاکم ایرانى و مشاور پدرش بهشمار مىآمد، به وزارت خود برگزید.
ارکان امپراتورى سلجوقى علیرغم شکوه و جلال ظاهریش، سست و رو به نابودى بود. این قوم صحرانشین فاقد مفهوم ملت و حکومت بودند و سرزمینهاى مفتوحه را ملک شخصى خانوادهٔ خان مىپنداشتند.
تا زمان مرگ سنجر در سال ۵۵۲ سلطنت سلجوقیان، در خراسان و ماوراءالنهر ادامه یافت. این مناطق بعداً تحت سلطهٔ یک سلسلهٔ ترک نژاد دیگر یعنى خوارزمشاهیان قرار گرفت. تا اینکه این سلسله در مقابل تهاجم مغولان در سال ۶۱۶ از پاى درآمد.
قدرت نظامى سلجوقیان
قدرت نظامى سلجوقیان در زمان آلپ ارسلان به اوج خود رسید. او با سپاهى عظیم ابتدا با عبور از بین النهرین با نیروهاى فاطمیان درگیر شد و پس ازچند جنگ خونین آنها را کاملاً از سوریه، فلسطین و سپس مکه و مدینه بیرون کرد. اما انرژى سلاجقه بیش از آن بود که متوقف شوند. بنابراین داخل قلمرو امپراتورى بیزانس به پیشروى پرداختند.
اسارت امپراتور
بیزانس که در این زمان داراى قدرتى قابل توجه شده بود براى نجات خود سپاهى عظیم به فرماندهى امپراتور «دیوژن رومانوس» بسیج کرد این سپاه درغرب آسیاى صغیر در منطقه اى به نام ملازگرد روبه روى خود سپاه بزرگ آلپ ارسلان را دید. نبردى سنگین بین دو سپاه درگرفت و درعین ناباورى سپاه رومانوس کاملاً منهدم شد.
به این ترتیب رومانوس نیز اسیر گشت و وسعت بیزانس به نصف کاهش یافت.
مقاله درباره سلجوقیان