فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله سلجوقیان ساختمان مظهر زیبایی

اختصاصی از فایل هلپ مقاله سلجوقیان ساختمان مظهر زیبایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله سلجوقیان ساختمان مظهر زیبایی


مقاله سلجوقیان ساختمان مظهر زیبایی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:61

معماری سلجوقی موقر و نیرومند و دارای ساختاری بغرنج بود. ولی اینهمه نه ناگهانی بودند و نه تصادفی، بلکه تجلی متعالی یک رستاخیز ایرانی بود که در اوایل سده دهم با سامانیان آغاز شد. این رستاخیز در زمان سلجوقیان به اوج خود سید، چون هرچند ایجاد آثار هنری پس از سده دوازدهم نیز ادامه یافت، الخطاطی مشهود در نیروی خلاق پدیدار گردید. این مساله اغلب وقتی صادق است که نیروی جنبش یک عصر بزرگ به نهایت می رسد و گرایش به ایجاد بناهای تاریخی و کارهای پهلوانی جای خود را به داستانسرایی و یادآوری گذشتگان می دهد.

زمینه فرهنگی

ایران علاوه بر منابع دایمی خود مقدار زیادی از ثروت اقتصادی و معنوی قلمرو و عباسیان برخوردار بود که در اواسط سده هشتم در تحت تسلط ایرانیان در بغداد ایجاد شد. انگیزه های خلاق جامعه های متفاوت و غالباً رقیب، پیوسته حیات فرهنگی و تفکر اسلامی را گسترده و تقویت می کرد و محتوی غنی تر و سرمشقهای تازه‌تر زیباشناختی و معنوی فراهم می ساخت. مهمترین آنها تناسب سازی و حفظ فرهنگ یونانی بود. علم و حکمت یونانی، از طریق ترجمه های سازمان یافته با سرمایه مامون عباسی (813-833) در ایران شناخته شد. و در آنجا هم درست مانند پیدایش رستاخیز در اروپا، تاثیری قاطع داشت. آثار جالینوس، افلاطون و ارسطو به وسیله همه رهبران فکری ایران با پیگیری مطالعه شد. به علاوه، خلفای عباسی علاقه عمیقی به معارفدر جدی ترین شکل آن داشتند. (اطلبوالعلم ولو بالعین) سفارش پیامبر اسلام بود و بعد از عبادت، کسب معرفت مقدسترین کار تلقی می شد، که حتی برایمان بی دلیل ترجیح داشت.

منصور عباسی (754-75) در تشویق علوم شرکت جست و حمایتش از شعرا و فضلا پیدایش گروههایی برای مباحثات جدی را معمول ساخت. چنین تاسیساتی با علاقه مورد پذیرش قرار گرفت و راه موثری برای ایجاد و ترویج فرهنگ تازه شد. در سراسر اعصار اولیه اسلامی، با اینکه نبوغ ایرانی برای اداره امپراطوری اسلامی اهمیت اساسی داشت، شخصیت ملی خود ایران سترون و افسرده مانده بود. ولی در اثنای سده دهم ایران، شاعران، حکما، ریاضی دانان، منجمان، طبیعی دانان، مورخان، جغرافیدانان و لغت نویسان برجسته ای پرورد، که اغلب درخشان و بسیاری شان دارای اعتباری بی‌همتا بودند و و همه با اصالت، شجاعت و ظرفیت فرهنگی فراوان، عصر ساسانی علی رغم کشمکشهای سخت و طاقت فرسا در ایران، دوران ادب و تمدن بود. بی‌شک در مقام مقایسه، همان عصر در اروپا دوران تاریکی به شمار می رفت.

بی شک مهمترین عنصر در آغازگری رستاخیز ملی ایران شاهنامه فردوسی بود که در سال 1010 به اتمام رسید. این کتاب که از بزرگترین حماسه های جهان است، بلافاصله به طور دائم در دلهای مردم راه یافت. از آ‎غاز پیدایش اسلام که ایران آن را با علاقه پذیرفت، هیچ اثر هنری مستقلی را پیش از فردوسی نمی توان ذکر کرد. با اینکه عربی جایگزین فارسی شده بود، فردوسی منظومه خود را به شعر فارسی نوشت و به پاکسازی زبان از واژه های خارجی پرداخت و به آن شخصیتی تازه و نیرومند بخشید. او در تمام پنجاه هزار بیت شعرش بیش از نهصد و هشتاد و چهار عبارت عربی به کار نبرده و بقیه فارسی سره است. او نه تنها بهره گیری از زبانی نوسازی شده و با شکوه را احیاء کرد، بلکه کتابش اعتماد و میهن پرستی تازه‌ای پدید آورد. شاهنامه افتخارات گذشته ایران را بیان، سنت های آن را احیاء جشن های ملی را تجدید، احساسات ملی را تریوج و در عین حال آینده اش را پیشگوئی می کرد.

در این لحظه حساس از تاریخ ایران رسوم ملی نیروی جنبش چشمگیری یافت. فردوسی از طریق دستاورد خویش ذخایر ایران را به حرکت در آورد.م او مقام بزرگترین شاعر ایران را داراست و نه تنها در غنای فرهنگی ملتش سهیم است.

مییل فطریشان به ریاضیات و علوم طبیعی را هم تشویق کرده. به این ترتیب روح استقلال معنوی و خلاقیت در سراسر ایران نفوذ می کرد و دستاوردهای این عصر می‌توانست کشور را برای از سر گذراندن مصایبی که در راه بود رهبری کند.

فرمانروایان که در میانشان فضلا و شعرای واقعی هم بود، در حمایت از شعرا، هنرمندان و فضلا با هم رقابت می کردند. حامی علم و ادب بودن وظیفه ای شاهانه تلقی می شد و نشانه با ارزش برای احراز مقام و قبول عامه بود.

کتابخانه های عصر گویای داستان فرهنگی با مشارکت وسیع است، که در آن معرفت محترم شمرده می شد. صاحب بن عباد وزیر آل بویه کتابخانه بزرگی داشت با بیش از 000/200 مجله کتاب. هر مسجد یک مجموعه کتاب داشت و قاضیان گردآوری و حفظ آنها را تشویق می کردند. قاضی نیشابور خانه ای را همراه با کتابخانه برای استفاده خاص علمایی که از آن شهر دیدار می کردند، اختصاص داد و حتی هزینه زندگی آنها را هم تأمین می کرد. یکی از معروفترین کتابخانه ها را عضدالدوله گرد آورد. و در بنای خاصی در شیراز جای داد. تالار طاق ضربی بزرگی به اطاق های متعدد باز می شد که در آنها کتاب ها را در صندوق های مخصوصی نگهداری می‌کردند. فهرست منظمی برای آنها تنظیم شده بود. البته بقیه جهان اسلام هم در علاقه ایران به کسب معرفت سهیم بود، مثلاً ابن ندیم بغدادی از همه کتابهای شناخته شده در آن عصر اعم از اسلامی و غیر اسلامی، فهرست مفصلی تالیف کرد. این کتابخانه‌ها مورد استفاده وسیع و عاقلانه ای قرار می گرفت، درهای اغلبشان به روی همه استفاده کنندگان باز بود و تسهیلات- از جمله اعتباراتی برای قلم و کاغذ- تأمین می شد.

از این اوضاع و احوال یک عده، فضلا، علماء، طراحان و هنرمندان پدید آمدند که در بسیاری زمینه ها به کامیابی های مهمی دست یافتند. در هر دو عصر آل بویه و سلجوقی برخی از بهترین منسوجاتی بافته شد که تا کنون به دست آمده است. طرحهایی قوی و سنگین، با اصالت و برازندگی و تجسم نمایان و در عین حال فنون بافندگی بی همتا.

متخصصانی که سفالگری این عصر و بیشتر کارهای نیشابور و سمرقند را دیده اند آنها را ظریف ترین آثاری می دانند که تا کنون شناخته شده است. نیمه دوم سده نهم شاهد ظهور عده ای از دایره المعارف ها و تاریخهای عمومی، لغت نویسان و نحویانی بود که به طور جدی برای تکمیل زبان به عنوان وسیله موثلر صراحت و ارتباط کار می‌کردند و بر رونق عصر جدید طلوع معرفت می افزودند.

هر یک از شاغل علمی موجب پیدایش متفکران بزرگی شده که بسیاری شان در رشته های مختلف سرآمد بودند. رازی (ح 850-923) پزشک نامدار، چیزی فراتر از بزرگترین پزشک بالینی اسلام بود و در عین حال شیمی‌دان و فیزیک دانی بود که تاثیرش در سراسر جهان اسلام منتشر شد و در عصر رستاخیز در اروپا نمایان گشت. لایق ترین همکاران او ایرانی بودند. یکی از آنان به نام دینوری در عین حال لغت نامه نویس، مورخ، گیاهشناس و منجم بود.

در سده دهم، طبری (838-923) مولف تاریخ موسیقی ده جلدی[1] که حاوی اطلاعات تاریخی و حتی باستان شناسی با ارزشی است، یک زیج، صورالکواکب و برخی ابزارهای نجومی ابتکاری را به وجود آورد. حکما و مورخان کم آوازه‌تری هم بودند که البته آثارشان در سطح والایی قرار داشت. ریاضیات و نجوم سخت تشویق می‌شد و در یک دایره المعارف ایرانی مربوط به سال (976) به نام مفاتیح العلوم به خوبی تلخیص شده بود و علمایی در رشته های مختلف شرحهای مشترکی تحت عنوان رساله های اخوان الصفا منتشر می کرد. در نیمه اول سده یازدهم فعالیت فکری به نقطه اوج خود رسید. در میان فضلای این عصر دو تن از بزرگترین دانشمندان جهان بودند که به این عصر یک برجستگی جهانی بخشیدند این دو عبارت بودند از ابن سینا (980-1037) و بیرونی (مستوفی 1048).

شاید از این دو ابن سینا بزرگتر باشد- دارای آثار بیشتر، فراگیرتر، درخشان‌تر، جامع‌تر شخصیتی سازمان دهنده و خستگی ناپذیر بود. او ریاضیدان، منجم و شاعری مادرزاد بود که در زمینه فیزیک کارهای درخشانی کرد. و از نخستین شخصیتهای برجسته جهان در زمینه پزشکی و رشته وابسته آن داروشناسی بود. او در مقام یک مرجع استناد پزشکی در سراسر اروپا سخت مورد احترام قرار گرفت و کتابهای پزشکی‌اش تا سده هفدهم در اکسفورد و مون پلید متنهای پایه بود.

در نیمه دوم سده یازدهم عمرخیام شاعر محبوب می زیست که در عین حال فیلسوفی اصیل و ریاضیدانی بزرگ بود. او یازده نوع مختلف از معادلات در جد سوم را تشخیص داد. در سال 1074 تقویم تازه ای تنظیم کرد. با اینهمه هنوز به عنوان یک جبران برجسته شناخته می شود. یک شخصیت کاملاً متفاوت دیگر که بر همان عصر تاثیر گذاشت، (غزالی 1038-1111) بود که دارای قدرتی معنوی، احساساتی عمیق و ایثار محض بود. او در شاعری، حکمت و فقه شهرت داشت ولی بنا به عرف زمان اطلاعات مفیدی در برخی از علوم بدست آورد. و رسالاتی در باب اختر شماری و اصول اساسی نجوم نوشت.


[1]. باید در چاپ یا فهم مطلب اشتباهی رخ داده باشد. به چنین کتای از طبری برنخورده ام. مترجم


دانلود با لینک مستقیم


مقاله سلجوقیان ساختمان مظهر زیبایی

تحقیق درمورد معماری دوره سلجوقیان

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درمورد معماری دوره سلجوقیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 51 صفحه

سلجوقیان: ساختمان مظهر زیبایی معماری سلجوقی موقر و نیرومند و دارای ساختاری بغرنج بود.
ولی اینهمه نه ناگهانی بودند و نه تصادفی، بلکه تجلی متعالی یک رستاخیز ایرانی بود که در اوایل سده دهم با سامانیان آغاز شد.
این رستاخیز در زمان سلجوقیان به اوج خود سید، چون هرچند ایجاد آثار هنری پس از سده دوازدهم نیز ادامه یافت، الخطاطی مشهود در نیروی خلاق پدیدار گردید.
این مساله اغلب وقتی صادق است که نیروی جنبش یک عصر بزرگ به نهایت می رسد و گرایش به ایجاد بناهای تاریخی و کارهای پهلوانی جای خود را به داستانسرایی و یادآوری گذشتگان می دهد. زمینه فرهنگی ایران علاوه بر منابع دایمی خود مقدار زیادی از ثروت اقتصادی و معنوی قلمرو و عباسیان برخوردار بود که در اواسط سده هشتم در تحت تسلط ایرانیان در بغداد ایجاد شد.
انگیزه های خلاق جامعه های متفاوت و غالباً رقیب، پیوسته حیات فرهنگی و تفکر اسلامی را گسترده و تقویت می کرد و محتوی غنی تر و سرمشقهای تازه‌تر زیباشناختی و معنوی فراهم می ساخت.
مهمترین آنها تناسب سازی و حفظ فرهنگ یونانی بود.
علم و حکمت یونانی، از طریق ترجمه های سازمان یافته با سرمایه مامون عباسی (813-833) در ایران شناخته شد.
و در آنجا هم درست مانند پیدایش رستاخیز در اروپا، تاثیری قاطع داشت.
آثار جالینوس، افلاطون و ارسطو به وسیله همه رهبران فکری ایران با پیگیری مطالعه شد.
به علاوه، خلفای عباسی علاقه عمیقی به معارفدر جدی ترین شکل آن داشتند.
(اطلبوالعلم ولو بالعین) سفارش پیامبر اسلام بود و بعد از عبادت، کسب معرفت مقدسترین کار تلقی می شد، که حتی برایمان بی دلیل ترجیح داشت. منصور عباسی (754-75) در تشویق علوم شرکت جست و حمایتش از شعرا و فضلا پیدایش گروههایی برای مباحثات جدی را معمول ساخت.
چنین تاسیساتی با علاقه مورد پذیرش قرار گرفت و راه موثری برای ایجاد و ترویج فرهنگ تازه شد.
در سراسر اعصار اولیه اسلامی، با اینکه نبوغ ایرانی برای اداره امپراطوری اسلامی اهمیت اساسی داشت، شخصیت ملی خود ایران سترون و افسرده مانده بود.
ولی در اثنای سده دهم ایران، شاعران، حکما، ریاضی دانان، منجمان، طبیعی دانان، مورخان، جغرافیدانان و لغت نویسان برجسته ای پرورد، که اغلب درخشان و بسیاری شان دارای اعتباری بی‌همتا بودند و و همه با اصالت، شجاعت و ظرفیت فرهنگی فراوان، عصر ساسانی علی رغم کشمکشهای سخت و طاقت فرسا در ایران، دوران ادب و تمدن بود.
بی‌شک در مقام مقایسه، همان عصر در اروپا دوران تاریکی به شمار می رفت. بی شک مهمترین عنصر در آغازگری رستاخیز ملی ایران شاهنامه فردوسی بود که در سال 1010 به اتمام رسید.
این کتاب که از بزرگترین حماسه های جهان است، بلافاصله به طور دائم در دلهای مردم راه یافت.
از آ‎غاز پیدایش اسلام که ایران آن را با علاقه پذیرفت، هیچ اثر هنری مستقلی را پیش از فردوسی نمی توان ذکر کرد.
با اینکه عربی جایگزین فارسی شده بود، فردوسی منظومه خود را به شعر فارسی نوشت و به پاکسازی زبان از واژه های خارجی پرداخت و به آن شخصیتی تازه و نیرومند بخشید.
او در تمام پنجاه هزار بیت شعرش بیش از نهصد و هشتاد و چهار عبارت عربی به کار نبرده و بقیه فارسی سره است.
او نه تنها بهره گیری از زبانی نوسازی شده و با شکوه را احیا

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد معماری دوره سلجوقیان

مقاله درباره سلجوقیان

اختصاصی از فایل هلپ مقاله درباره سلجوقیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره سلجوقیان


مقاله درباره سلجوقیان

 لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 تعداد صفحات:14

 

سلجوقیان که بودند؟

سلجوقیان شعبه اى از ترکان غز بودند این ایل که از ترکستان گذشته و وارد ماوراءالنهر شد درحقیقت گله بان و بیابانگرد بود. اما طى مدت بسیارکوتاه با درهم کوبیدن قدرت غزنویان و سایر قدرتهاى ملوک الطوایفى، از ترکستان در شرق تا سواحل مدیترانه در غرب را به تصرف درآوردند.

سلجوقیان قبیله‌اى از نژاد ترکان اُغوز بودند و نام خود را از سلجوق یکى از رؤساى خود گرفتند. آنها پس از گرایش به اسلام از اُغوزها جدا شدند و به خدمت سامانیان در آمدند و در حومهٔ سمرقند سکنیٰ گزیدند. سپس سلطان محمود غزنوى به سلجوقیان اجازهٔ سکونت در منطقهٔ خراسان را در این اسکان نخستین هستهٔ مرکزى سلطنت آنان را که در عرض نیم قرن امپراتورى منسجم ولى مستعجلى بود، تشکیل داد. این امپراتورى به‌تدریج گسترش یافت و شامل همهٔ آسیاى صغیر نیز شد و تحولات نژادى و زبانى وسیعى در مناطق مختلف به‌وجود آورد. از این زمان به بعد ترکان سرتاسر آناتولى را گرفته و زبان و نژاد خود را تحمیل نمودند. در منطقهٔ آذربایجان نیز تحولاتى از این دست صورت گرفت؛ اما مرکز ایران با جذب ترکان و ایرانى کردن آنها روش متفاوتى را در پیش گرفت.

سلجوقیان در سال ۴۳۱ صاحب کل خراسان شدند و به طرف مرکز ایران روى آوردند و شهر رى و اصفهان را تصرف کردند. طغرل رهبر آنها در سال ۴۴۷ وارد بغداد شد و از خلیفه وقت لقب سلطان دریافت نمود و بازوى نظامى خلافت عباسى گردید. سپس جانشین او الب‌ ارسلان، آذربایجان، شمال بین‌النهرین و سوریه را تصرف کرد و سپس بر امپراتور بیزانس غلبه نمود و راه نفوذ سلجوقیان به آناتولى گشوده شد. سپس ملک‌شاه پسر او، نظام‌الملک را که یکى از فرهیختگان ایرانى بود و سیاستمدارى بزرگ و توانا و نماینده طبقهٔ حاکم ایرانى و مشاور پدرش به‌شمار مى‌آمد، به وزارت خود برگزید.

ارکان امپراتورى سلجوقى علیرغم شکوه و جلال ظاهریش، سست و رو به نابودى بود. این قوم صحرانشین فاقد مفهوم ملت و حکومت بودند و سرزمین‌هاى مفتوحه را ملک شخصى خانوادهٔ خان مى‌پنداشتند.

تا زمان مرگ سنجر در سال ۵۵۲ سلطنت سلجوقیان، در خراسان و ماوراءالنهر ادامه یافت. این مناطق بعداً تحت سلطهٔ یک سلسلهٔ ترک نژاد دیگر یعنى خوارزمشاهیان قرار گرفت. تا این‌که این سلسله در مقابل تهاجم مغولان در سال ۶۱۶ از پاى درآمد.

 

قدرت نظامى سلجوقیان

قدرت نظامى سلجوقیان در زمان آلپ ارسلان به اوج خود رسید. او با سپاهى عظیم ابتدا با عبور از بین النهرین با نیروهاى فاطمیان درگیر شد و پس ازچند جنگ خونین آنها را کاملاً از سوریه، فلسطین و سپس مکه و مدینه بیرون کرد. اما انرژى سلاجقه بیش از آن بود که متوقف شوند. بنابراین داخل قلمرو امپراتورى بیزانس به پیشروى پرداختند.

اسارت امپراتور

بیزانس که در این زمان داراى قدرتى قابل توجه شده بود براى نجات خود سپاهى عظیم به فرماندهى امپراتور «دیوژن رومانوس» بسیج کرد این سپاه درغرب آسیاى صغیر در منطقه اى به نام ملازگرد روبه روى خود سپاه بزرگ آلپ ارسلان را دید. نبردى سنگین بین دو سپاه درگرفت و درعین ناباورى سپاه رومانوس کاملاً منهدم شد.

به این ترتیب رومانوس نیز اسیر گشت و وسعت بیزانس به نصف کاهش یافت.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره سلجوقیان

تحقیق در مورد غزنویان

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد غزنویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

قرن پنجم و ششم عصر غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان

 

آمیزش زبان فارسی با زبان عربیزبان پارسی که در قرن چهارم از آمیزش با زبان عربی تا حدی مصون مانده و لغات تازی در آن اندک بود از قرن پنجم ببعد بنسبت بیشتری با لغات عربی درآمیخت. پیداست که این آمیزش یکباره با شروع قرن پنجم بکمال نرسید بلکه تدریجاً صورت گرفت و این سیر تدریجی چنان بود که کثرت کلمات عربی در پایان قرن پنجم خیلی بیشتر از آغاز آن و در آخر قرن ششم زیادتر از اول آن بوده است. از علل عمده این امر یکی تزاید نفوذ دین اسلام در این دو قرن و زبان ملازم آن یعنی زبان عربی بود. دیگر آنکه در این دو قرن تعلیم و تعلم زبان عربی با شدتی بیشتر از پیش در ایران رواج داشت و چون توسعه و افزایش مدارس در قرن پنجم و ششم با قوت بسیار صورت گرفته و از مواد اصلی و اساسی دروس در این مدارس زبان و ادب عربی بود، طبعاً همه اهل سواد و کسانی که در پی تحصیل علم و ادب بودند از زبان و ادب عرب آگاهی می‏یافتند و از اینجاست که در قرن پنجم و ششم کمتر کسی از شاعران و نویسندگان را می‏یابیم که اثری از ادب عربی در گفتار او نباشد. علاوه بر این در طی قرنهای دوم و سوم و چهارم همه علوم اسلامی تدوین شده و اصطلاحات علمی فراوان در زبان عربی گرد آمده و بر اثر ترجمه بسیاری کتب از منابع یونانی و پهلوی و سریانی و هندی، ادب عربی غنی و ثروتمند و دارای نفوذ بسیار گردیده بود. دین اسلام و رواج قرآن کریم و احادیث نیز مایه تشدید نفوذ لغات عربی و ورود بسیاری از آنها در زبان فارسی شده بود. باین جهات هر چه از آغاز تسلط تا زیان بر ایران بعهد معاصر نزدیکتر شویم کلمات تازی را بنسبت بیشتری در زبان فارسی می‏یابیم. در قرن پنجم و ششم این عوامل چون دست بهم دادند باعث شدند که زبان فارسی با سرعت بیشتری با لغات تازی آمیخته شود چنانکه در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم که پایان این دوره است در زبان نظم و نثر فارسی بسیاری از کلمات غیر لازم عربی وارد شده بود. از طرفی دیگر چون قرن پنجم و ششم دوره برچیده شدن حکومتهای ایرانی و روی کار آمدن غلامان و قبایل ترک نژاد بود قسمتی از لغات ترکی نیز بوسیله سپاهیان و عمال دولتی در زبان فارسی راه جست ولی نسبت این لغات بواژه‏های تازی بسیار ناچیز و غیر قابل ملاحظه بود.رواج زبان ادبی در نواحی مرکزی و جنوبی و غربیچنانکه میدانیم تا اواخر قرن چهارم ادبیات دری تنها بنواحی شرقی ایران یعنی سیستان و خراسان و ماوراءالنهر اختصاص داشت زیرا لهجه‏یی که نخستین آثار ادبی ایران دوره اسلامی با آن وجود آمد متعلق بهمین نواحی بود اما از اوایل قرن پنجم بعللی ادبیات دری بنواحی مرکزی و اندک اندک بشمال و مغرب و جنوب نیز راه یافت و شاعران و نویسندگان بجای لهجه ملهی خود لهجه ادبی دری را بتقلید از شاعران خراسان و ماوراءالنهر برای شعر و نثر پذیرفتند و در دربارها مرسوم کردند و اگر چه در همان حال هم شاعرانی مانند بندار رازی بزبان اهل ری و علی پیروزه و مسته مرد ملقب به دیواروز که هر دو معاصر عضدالدوله دیلمی بودند بلهجه طبرستانی و بابا طاهر عریان همدانی بلهجه محلی خود شعر می‏ساختند لیکن لهجه ادبی دربارها و کتب اصلی ادبی تنها لهجه اهل مشرق بود و شاعران و نویسندگان برای آنکه خوب از عهده بیان مقاصد خود در پارسی دری برآیند از دیوانهای شعرایی مانند رودکی و منجیک و دقیقی و فردوسی و نظایر آنان استفاده میبردند و یا خواندن آثار آنانرا بمبتدیان توصیه میکردند. ناصر خسرو در سفرنامه خود گوید: «...و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم، شعری نیک می‏گفت اما زبان فارسی نیکو نمیدانست پیش من آمد دیوان منجیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید، باو گفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند...»راوندی در کتاب راحة الصدور از قول احمد بن منوچهر شصت کله آورده است که «... سید اشرف بهمدان رسید در مکتبها می‏گردید و می‏دید تا کرا طبع شعرست، مصراعی بمن داد تا بر آن وزن دو سه بیت گفتم، بسمع رضا اصغا فرمود و مرا بدان بستود و حث و تحریض واجب داشت و گفت از اشعار متأخران چون عمادی و انوری و سید اشرف و بلفرج رونی ... و حکم شاهنامه آنچ طبع تو بدان میل کند قدر دویست بیت از هر جا اختیار کن و یادگیر و برخواندن شاهنامه مواظبت نمای تا شعر بغایت رسد...»این اشارات و نظایر آنها می‏رساند که با رواج شعر دری در نواحی جدیدی غیر از مشرق ایران آموختن لهجه دری و نکات آن و علی الخصوص مشکلات لغات آن لهجه از مسائل عادی نوآموزان بود و بهمین سبب است که اسدی طوسی که قسمت بزرگی از زندگی خود را در حدود اران و آذربایجان گذرانیده بود چون عدم اطلاع شاعران آن نواحی را از مشکلات لغات دری ملاحظه کرد بتألیف کتاب لغت فرس همت گماشت و در آغاز آن نوشت«... و غرض ما اندرین لغات پارسی است که دیدم شاعرانرا که فاضل بودند ولیکن لغات پارسی کم میدانستند...» و در اینجا هم مانند قول ناصر خسرو مراد از زبان پارسی لهجه دری یا پارسی دری است.انتشار زبان فارسی در خارج از ایرانموضوعی که در تاریخ زبان فارسی قرن پنجم و ششم قابل ملاحظه و مطالعه است انتشار زبان فارس است در خارج ایران. در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم دو تن از پادشاهان فاتح ایران یعنی ناصرالدین سبکتکین و پسر او یمین الدوله محمود شروع به پیشرفت‏ها و فتوحاتی در جانب ولایت سند کردند و در عهد این دو پادشاه و جانشینان آنان بتدریج ناحیه پهناوری از هندوستان تحت اطاعت سلاطین غزنوی درآمد. می‏دانم که نزدیک بتمام عمال و حکام و سربازان غزنوی خواه آنانکه در جانب ایران بودند و خواه آنانکه در جانب ایران بودند و خواه آنانکه در طرف هندوستان، ایرانی نژاد و متکلم بلهجات ایرانی و معتاد به ادبیات دری بودند و بهمین سبب توقف آنان در هندوستان و حکمروایی بر آن سامان باعث نشر پارسی دری دراراضی متصرفی غزنوی گردید خاصه که زبان رسمی دربار غزنوی پارسی دری بوده است. پس از تسلط سلاجقه بر ایران چنانکه می‏دانیم دسته‏یی از آنان با تصرف آسیای صغیر دولتی را که بنام دولتی را که بنام دولت سلاجقه آسیای صغیر معروف است در آن سامان بوجود آوردند. در دربار امرای این سلسله مانند همه دربارهای سلجوقی زبان فارسی بود و بهمین سبب در این ناحیه حتی در شام بتدریج زبان فارسی دری رواج یافت و اندک اندک کار بجایی کشید که در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم آسیای صغیر یکی از مراکز ادبیات فارسی گردید. در نتیجه این دو جریان یعنی نفوذ ادبیات دری از خراسان بسایر ولایات ایران و رواج زبان پارسی در خارج از کشور ایران از اواسط قرن پنجم ببعد بسیاری شاعر و نویسنده بیرون از ناحیه خراسان و ماوراءالنهر پدید آمدند و این امر چنانکه خواهیم دید باعث تنوع عظیمی در ادب فارسی گردید.بعد از مطالعه مختصری که در باب زبان فارسی در قرن پنجم و ششم کردیم اینک به بیان وضع نثر و نظم در این دوره مبادرت می‏کنیم:نثر فارسی در قرن پنجم و ششم


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد غزنویان

سلجوقیان

اختصاصی از فایل هلپ سلجوقیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

سلجوقیان

« 590- 429 ق / 1194 -1038 م»

دولت سلجوقی که توسط دو برادر، چغری بیگ و طغرل بیگ ترکمان به دنبال غلبه نهایی ایشان بر مسعود غزنوی به وجود آمد، هر چند از لحاظ نظامی بر عناصر ترک و ترکمان متکی بود، اما از نظر اداری و سیاسی به همان اندازه دولت غزنوی، صبغه ایرانی داشت که بر بستری و آل سلاجقه نیز همچون غزنویان خود را وارث آیین و رسوم سامانیان می‏دانستند. نیم قرن پس از آن که حکومت طغرل در خراسان پا گرفت، قلمرو جانشینان او از جیحون تا فرات و از فارس تا شام و آناطولی را در بر گرفت و بدین گونه یک خاندان غیر ایرانی پس از گذشت چهار سده که از سقوط ساسانیان می‏گذشت، حدود ایران را که به دست وی افتاده بود به وسعه عهد ساسانیان رساند و حتی فرهنگ ایرانی و میراث ساسانی را در سراسر آن نشر کرد. گرچه شیوه فرمانروایی آنها، با نظام ملوک الطوایفی، مرکز گریز و جنگهای بی وقفه و بیابانگردی، بیشتر یادآور دوران اشکانیان بود.

قدرت گیری سلجوقیان

آغاز کار سلجوق

پس از مرگ دُقاق، فرزند وی، سلجوق مورد توجه بیغو قرار گرفت و با لقب سباشی «= جلو دار لشکر» مفتخر شد. سلجوق چون خود را به بیغو بسیار نزدیک می‏دید، به خود اجازه داد، روزی در حرمخانه پادشاه رفته، بالاتر از زنان و فرزندان وی بنشیند. زنان بیغو این رفتار «ناپسند» را به پادشاه بردند و از وی تنبیه او خواستار شدند. چون سلجوق از عزم پادشاه در سیاست کردن خود، مطلع شد، با صد تن از خویشان و دلاوران و جنگجویان خود به همراه بار و بنه، ترکستان را ترک گفت و رهسپار ماوراءالنهر شد و راه سمرقند در پیش گرفت. چندی در جند اقامت کرد و در همانجا بود که اسلام آورد. اعتبار نظامی سلجوق

در همین ایام و اقامت وی در جُند بود که برخی از طوایف ترک، از امیر جُند، درخواست باج و خراج کردند. سلجوق وی را از پرداخت باج بر حذر داشت و با دلاوران خود، با سپاهیان ایلک خان به جنگ پرداخت و آن‏ها را متفرق کرد. از آن پس، سلجوق اعتبار و قدرت زیادی کسب کرد و اغلب امیران و پادشاهان در دفع «کفار» از وی استفاده می‏کردند، چنان که، ابراهیم سامانی نز در نبرد با ایلک خان از سلجوق یاری طلبید.

پسران سلجوق

سلجوق چهار پسر داشت به نامهای؛ اسرافیل، میکائیل، موسی بیغو و یونس. میکائیل و موسی بیغو در روزگار جوانی در یکی از جنگها، زخم سختی برداشته و کشته شدند. میکائیل خود دارای دو پسر به نامهای؛ طغرل بیگ و چغری بیگ بود. همین دو برادر بودند که توانستند در عهد مسعود غزنوی، پایه‏های دولت سلجوقیان را مستحکم سازند.

رابطه سلاطین سلجوقی با خلفای بغداد

رابطه سلجوقیان با رهبر اسمی عالم اسلام؛ یعنی خلیفه بغداد نیز مبتنی بر یک سیاست روشن و پیروی از یک سلسله اصول دیپلماسی نبود. از همان عهد طغرل تا پایان فرمانروایی قوم، پادشاهان سلجوق، وقتی محتاج به تأیید خلیفه بودند، نسبت به وی اظهار فروتنی و خاکساری می‏کردند و هنگامی که از حمایت او بی نیاز، با وی دعوی رقابت و همسری داشتند و احیاناً برخوردهایی خشونت آمیز نشان می‏دادند.

خلیفه عباسی در دوران اقتدار این قوم، اگر چه مثل دوران آل بویه در شرایط ضعف نبود، اما با تعظیم و تکریم ظاهری هم که از سوی سامانیان و غزنویان در حق وی اظهار می‏شد، مواجه نبود.

در اغلب مواقع در این دوران، خلیفه بغداد قدرتش محدود به قلمرو کوچک خویش و نظارت بر امور شرعی بود، و حتی اتابکان و خوارزمشاهیان نیز، خلیفه را تنها در همین محدوده مورد تأیید قرار می‏دادند.

انتظام ملوک الطوایفی از طریق قدرت سلطان

ملوک الطوایفی رایج در این عصر هم از طریق قدرت فائقه سلطان تحت نظارت بود. چیزی که این نظارت را تا پایان عهد سلجوقیان تأمین کرد، ترتیبات دیوانی و نظام اداری بود که هر چند شاهزادگان و حکام - ملوک الطوایف - به آسانی به آن گردن نمی‏نهادند، اما به هر صورت نوعی انتظام قابل قبول را در سراسر قلمرو آل سلجوق برقرار می‏داشت. از سوی دیگر، خوی بیابانی امیران ترک آل سلجوق و قدرت مطلقه و عشق به غارت و استبداد این امیران، نظام دیوانی و صاحبان دیوان را که به هر تقدیر نظم و نسق و حساب و کتاب از لوازم و ضرورتهای شغل آنان بود، این وزیران و دیوانیان را در مقابل سلطان قرار می‏داد زیرا استبداد و اِعمال قدرت بدون حسابرسی و حساب دهی پادشاهان، نظام دیوانی را بر نمی‏تافت. به همین جهت بارها سلاطین سلجوقی، وزیران خود را کشتند و یا به کشتن دادند و یا به دست دشمنان سپردند و اموالشان را مصادره کردند.

زمینداری سلجوقی اقطاع و سستی بنیان های حکومت

با توسعه و رایج شدن نظام اقطاع، بزرگان و امیران خود را در مجرای قانونی انداخته و به نام قانون و حکومت، اقدامات مستبدانه را مشروع و مقبول ساختند. در عین حالی که، بنیانهای حکومت را نیز سست و بی دوام نمودند. به هر حال این شبانان بیابانگرد، بعد از غلبه بر مسعود، در مرو و همچنین نیشابور، خطبه سلطنت به نام خود خواندند و آغاز فرمانروایی آل سلجوق را اعلام داشتند.

این جابجایی سلطنت از غزنویان به سلجوقیان دست کم برای مردم ایران با وجود استمرار برخی از معایب و مصیبتهای گذشته که ناشی از طبیعت این قوم و استبداد مطلقه حاکم بر ایران بود محاسن و منفعتهایی نیز به همراه داشت. چه امیران اولیه قوم که تربیت شدگان وزیرانی با کفایت و مدبر و توانا همچون خواجه عمید الملک کندری، و خواجه نظام الملک طوسی بودند، این میزان درک و آگاهی منافع دراز مدت دولت خود را داشتند که بخشی از اموال ستانده شده را صرف رعایا، تعمیر جاده‏ها، امنیت راهها، ساختن پلها و رباطها کنند.

بدون نظارت آنها بر احوال رعایایی که می‏باید بر وفق آیین حکومت، منافع مادی و نیروی نظامی آن را تأمین کنند، ممکن نبود. .


دانلود با لینک مستقیم


سلجوقیان