فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

روانشناسی مرد و زن

اختصاصی از فایل هلپ روانشناسی مرد و زن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

روان‌شناسی زن - مردچرا برخی مردان در برابر ابراز عشق خست می‌ورزند؟نانسی گودمترجم: فروزنده داورپناهبه نظر می‌رسد بعضی از زوج‌ها هیچ‌گاه هم‌زمان در وضعیت خلقی یکسانی قرار ندارند. زمانی که یکی از آن‌ دو سرحال است دیگری گرفته است؛ یا در حالی که وجود یکی ا‌ز آن د‌و از ملایمت موج می‌زند، دیگری غضبناک و خشمگین است. چنین حالتی گاه و بی‌گاه در هر رابطه‌ای پیش می‌آید. اما معمولاً طرف گرم‌تر هر رابطه را زنان تشکیل می‌دهند. شما همواره به راحتی، کلمات حاکی از تحسین و عشق خود را نسبت به او به زبان می‌آورید که با عشق صادقانه شما همراه است. اما شوهرتان تنها در سالگردهای ازدواج یا در تعطیلات دوستت دارم را به زبان می‌آورد. و زمانی لب به تحسین و قدردانی می‌گشاید که به این کار وادار شده باشد. «معلوم است، قشنگ شده‌ای» «آره، شام عالی بود» در بیشتر مواقعی که به کمک او نیاز دارید، اوسکوت اختیار می‌کند. در شرایطی که شما عشق خود را به زبان می‌آورید، او از ابراز علاقه دست می‌کشد؛ د‌ر واقع شما، به طور ناخودآگاه عاطفی از نوع سادومازوخسیتی (خودآزاری – دیگر آزاری) درگیر شده‌اید. طرفی که ز‌بان برای ابراز علاقه می‌بندد، نقش تنبیه‌گر (سادیست و دیگر آزار) را ایفا می‌کند و طرفی که علاقه‌اش را به زبان می‌آورد در نقش فرد تنبیه شده (مازوخیست، خودآزار) قرار دارد. برخی زوج‌ها تا پایان این دو نقش را ایفا می‌کنند. زوج‌های دیگر هم هستند که در عین حال که الگوی خودآزاری – دیگرآزاری میان آن دو پا برجا است به جان می‌آیند و در مواردی به ایفای نقش‌های متفاوتی رو می‌آورند. این تقابل عادت و احساسات می‌تواند در زندگی شغلی هر دو طرف هم انعکاس پیدا کند. ممکن است مرد مورد نظر شما در کار خود موفق و رضایتمند باشد، در حالی که شما در انتخاب میز شغلی خود سر در گم مانده باشید.معمولاً جاکوب، طرف دهنده (دیگرآزار) و آنا، طرف گیرنده (خودآزار) بود، تا آن‌که آن دو موقعیت خود را جابه‌جا کردند. نوع روابط آن‌ها که هر دو درویشان در اوایل سنین چهل سالگی خود قرار داشتند و پانزده سال از ازدواجشان می‌گذشت، کاملاً قابل پیش‌بینی بود، آنا آرام، صبور، سهل‌گیر و خوش‌اخلاق بود. او صرف نظر از آن که جاکوب چه می‌گفت یا چه رفتاری می‌کرد، با انتقادهای او با تسامح و گذشت روبرو می‌شد و سعی می‌کرد با خوش‌رویی، افسردگی را از وجود جاکوب بزداید. جاکوب تقریباً هیچ‌گاه به این خاطر از آنا تشکر نمی‌کرد و احساس می‌کرد که این حق اوست که از حمایت آنا از خود برخوردار باشد. او در ابتدا به کار معماری مشغول بود و از شغل خود لذت می‌برد. اما چند سال بعد همین کار، برایش برای او تکراری شد؛ به گونه‌ای که در عین حال که نمی‌توانست خود را از آن رها سازد، دیگر از آن لذت نمی‌برد. در طی همین سال ها، آنا به شغل پرستاری اشتغال داشت که درآمد چندانی هم نداشت. اگرچه آنا هر روز به انبوه شکایت‌های شغلی جاکوب گوش می‌داد، اما او علاقه‌ی خاصی به شنیدن مسایل شغلی آنا نداشت.چهار سال پیش آنا در دوره مراقبت‌های پیشرفته شرکت کرد و از آن پس به عنوان مسؤول درمانگاه به کار پرداخت که همان کاری بود که آن را د‌وست می‌داشت. طی این چند سال، علاقه او به جاکوب تغییر کرد. دیگر حوصله شنیدن شکایت‌های او را نداشت و از رفتار اجتناب جویانه و خشک او با خود، به خشم می‌آمد. به جاکوب گفت که تمایلی ندار‌د که به مشکلات او گوش بدهد و دو سال پیش به او اقرار کرد که دیگر او را مثل قبل دوست ندارد و احتمال دار‌د که ا‌ز او جدا شود. اما چنین نکرد. حال که به گفته خود، نقش زنی «غرغرو» را ایفا می‌کند جاکوب به راستی تغییر کرده است. او دیگر معمولاَ به زبان می‌آورد که چقدر او را د‌وست دارد! این‌که او زنی فوق‌العاده است و کمابیش به احساسات او توجه نشان می‌دهد. آنا از این ناراحت است که همسرش، زمانی مهربانی با او را آغاز کرده است که او دیگر علاقه‌ی سابق را به وی ندارد؛ زیرا احساسات گذشته‌اش نسبت به او تغییر کرده است.اگرچه شاید چنین به نظر برسد که عامل اختلاف در این‌جا «ناهماهنگی زمانی» است، اما در زندگی مشترک آنا و جاکوب، به واقع هیچ نوع هم زمانی وجود ندارد. گویی قرارداد ناگفته‌ای که بر این ازدواج سایه افکنده، مستلزم آن است که یکی از دو طرف همواره از خود مایه بگذارد و ببخشد، و دیگری همواره بستاند. البته هیچ یک ا‌ز آن دو هشیارانه از چنین توافقی آگاهی ندارد، اما در عین حال به آن عمل می‌کند و در نتیجه حالت سادومازوخیسم (خودآزاری – دیگرآزاری) میان آن دو برقرار می‌ماند. در چند سال اول ازدواج، جاکوب عشق و حمایت خود را از آنا دریغ می‌داشت و آنا طرفی بود که بدون آن‌که توقعی داشته باشد همواره ایثار می‌کرد. اما در این چند سال اخیر، موقعیت آن دو جابه‌جا شده است؛ حال آنا عشق و محبت خود را از جاکوب دریغ می‌دارد در حالی که او در این رابطه در نقش فرد خوش‌رو عمل می‌کند. در صورتی که در ارتباط میان شما و مرد مورد نظرتان شما در نقش ایثارگر خستگی‌ناپذیر قرار دارید و او عشق خود را ابراز نمی‌کند، می‌توانید همین‌ که از علل روانی زیربنایی این حالت آگاهی پیدا کردید، این الگو را تغییر دهید.نخستین این علت‌ها، به آموزش خانوادگی مربوط می‌شود. هر گاه افراد به صورتی بزرگ شوند که نشانی از ابراز تحسین، عشق، و قدرشناسی مشاهده نکرده باشند، به سختی می‌توانند این حالت‌ها را در بزرگسالی خود، ظاهر سازند. پدر و مادرها علت ابراز محبت خود را به گونه‌هایی برای فرزندانشان توضیح می‌دهند که دیگر به صورت کلیشه درآمده‌اند: «اگر خیلی از تو تعریف کنم، کله‌ات پر از باد می‌شود»، «او که هیچ کاری را درست انجام نمی‌دهد»، «با این کار، مثل بچه کوچولوها دل نازک بار می‌آید.» و ... تمامی این توضیحات برای کودکان منطقی و غیرقابل تردید به نظر می‌رسند. پدر جاکوب، زمانی که او شش ساله بود آن‌ها را ترک کرد. و او که با پدری طرد کننده و مادری سخت‌گیر و همواره خسته روبرو بود، هیچ الگویی از ابراز علاقه در برابر خود نداشت. او مشاهده کرده بود که هر گاه ساکت و عبوس بود، رفتار مادرش با او ملایم‌تر می‌شد؛ به همین دلیل طبیعتاً انتظار داشت که همسرش نیز به همان‌‌گونه با این نوع رفتا‌ر او برخورد کند. و آنا هم به دلیل پیشینه خانوادگی خود، به این کار تمایل نشان می‌داد. پدر ا‌و از آن قبیل مردانی بود که فکر می‌کرد اگر فرزندانش را تنبیه بدنی نکند، آن‌ها فاقد تربیت درست به بار می‌آیند، و مادرش هم همانند فرزندان خانواده هم ا‌ز او می‌ترسید و هم به او وابسته بود. او با همسرش نه به منزله شوهر که همانند پادشاه رفتار می‌کرد. اگرچه والدین او به وجود آنا افتخار می‌کردند و هر یک در عمل و کلام به او محبت می‌ورزیدند، اما او همان الگوی حاکم بر روابط پدر و مادر‌ش را به خانه همسر آورده بود. یعنی زوجی که یکی از آن دو سلطه‌جو پرخاشگر و ممسک بود و طرف دیگر، همسری مطیع، مهربان، و کم‌توقع بود. حال روشن است که چرا در بررسی چنین وضعیت‌هایی هم نحوه‌ی برخورد والدین با فرزندان و هم شیوه‌ی برخورد آن دو با یکدیگر اهمیت دارد.


دانلود با لینک مستقیم


روانشناسی مرد و زن