فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام

اختصاصی از فایل هلپ زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام


زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام

زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام

83 صفحه

هدایتگران راه نور - زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام پیشگفتار

الحمد للَّه، و صلّى اللَّه على محمّد و آله الطاهرین.

دوره اى که با قتل خلیفه سوم آغاز شد و با شهادت امام حسین علیه السلام پایان گرفت، اثرى ژرف بر امّت اسلامى از خود بر جاى نهاد.

در واقع این دوره رامى توان زنجیره اى از فجایع متعدّد به شمار آورد.

امامت سبط اوّل پیامبرصلى الله علیه وآله، امام حسن مجتبى علیه السلام، در میانه همین عصربوده است.

بنابراین بر ماست که زندگى آن امام را بکاویم و آن را بسان مشعلى فراروى خویش قرار دهیم.

آیا غیر از این بود که امام حسن علیه السلام به تصریح پیامبرصلى الله علیه وآله و به شهادت زندگى درخشان خوش پیشوایى مسلمانان را بر عهده داشت؟ مگر نه اینکه ما آن امام را حجّت خداوند بر روى زمین مى دانیم؟ ازاین رو باید در زندگى آن حضرت دقیق شویم و در راه و روش زندگى مکتبى خویش، از حیات وى الهام گیریم.


دانلود با لینک مستقیم


زندگانى کریم اهل بیت حضرت حسن بن على علیه السلام

دانلود تحقیق زندگانى زینب کبرى سلام الله علیها

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق زندگانى زینب کبرى سلام الله علیها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق زندگانى زینب کبرى سلام الله علیها


دانلود تحقیق زندگانى زینب کبرى سلام الله علیها

بزرگترین دختر امیرمؤمنان، على بن ابى طالب علیه‏السلام، یعنى حضرت زینب کبرى سلام الله علیهما درسال ششم و بروایتى سال هفتم هجرى دیده به جهان گشودند .هنگام ولادت نوزاد، جد بزرگوارش رسول خدا، حضرت محمد مصطفى (ص) مسافرت بودند، از این رو على (ع) منتظر تشریف فرمایى آن حضرت شدند تا ایشان نامى براى کودک برگزینند .
پس از بازگشت پیامبر خدا (ص)، جبرئیل بر حضرتش نازل شد و نام زینب را از جانب خداوند تعالى براى این کودک برگزید .
پیک وحى همچنین حوادث تأسف آورى را که مقدر شده بود در آینده براى این بانوى گرامى در کربلا اتفاق بیفتد به اطلاع رسول خدا رساند .
بدین ترتیب بین زینب کبرى و برادرش حسین بن على (ع) از همان کودکى پیوندى عمیق و پیمانى ناگسستنى منعقد گردید .
این دو یار وفادار هیچ گاه از یکدیگر جدا نشدند و هیچ حادثه و مصیبتى نتوانست رشته رابطه معنوى بین آنان را پاره کند .
سالها گذشت و عبدالله بن جعفر طیار پسر عموى زینب (س) براى خواستگارى نزد امیرمؤمنان، على (ع) آمد .
مولاى متقیان به دو شرط با این ازدواج موافقت کردند: نخست آن که عبدالله مانع دیدار زینب از برادرش، حسین (ع) نشود و دیگر آنکه اگر حسین (ع) تصمیم گرفت خواهر را با خود به مسافرت ببرد عبدالله مانع سفر زینب (س) نشود و عبدالله نیز هر دو شرط را پذیرفت .
این شرط از طرفى حکایت از رشته محکم رابطه معنوى بین این خواهر و برادر مى‏کند و از طرفى زمینه ساز حضور آن بانوى مطهر در سرزمین کربلاست تا بتواند رسالت تاریخى خویش را ایفا نماید و نهضت خونین برادر را استمرار بخشد .زینب (س) دست پرورده دامان مادرى چون فاطمه زهرا (س) و خوشه چین علم و دانش پدرى چون على مرتضى سلام الله علیه است، هموکه رسول حق او را دوازه شهر علم مى‏نامید .از این رو زینب کبرى (س) را همواره به فضل و دانش و کمال ستوده‏اند، بطورى که امام زین العابدین (ع) خطاب به عمه گرامیش مى‏فرماید:خدا را سپاس که تو دانشمندى استاد ندیده و دانایى هستى که از کسى دانش نیاموخته‏اى! و بى جهت نیست که نام زینب کبرى (س) را در زمره یان حدیث مى‏بینیم .آن مخدره شخصیتى است که خطبه معروف مادرش، فاطمه زهرا (س) را در مسجد پیامبر و در مقام احتجاج با خلیفه اول روایت کرده است و این در حالى بود که بیش از چهار سال از عمر شریف عقیله بنى‏هاشم، زینب کبرى (س) نمى‏گذشت و باز شگفت آور نیست که پس از انتخاب شهر کوفه به عنوان پایتخت خلافت على (ع) و حضور آن حضرت در شهر، زینب (س) حلقه درسى براى بانوان تشکیل مى‏دهد و به آنان تفسیر قرآن مى‏آموزد مهمترین برهه عمر شریف زینب (س) را سفر آن بانوى مقدس به کربلا و حضور آن حضرت در کاروان اسرا و حوادث بعدى آن دوران تشکیل مى‏دهد .از زمانى که حسین بن على (ع) مدینه را به مقصد مکه ترک فرمود، زینب (س) همراه برادر بود و در طول نبرد نیز این خواهر وفادار دو فرزند خود به نامهاى محمد و عون را به جبهه نبرد فرستاد تا در رکاب سرور و سالارشان بجنگند و سرانجام نیز آنان به شهادت رسیدند .
گرچه این مصیبت براى یک مادر، مصیبتى سخت است، اما زینب (س) در برابر آن کمر خم نکرد و به هیچ وجه ابراز تأسف ننمود .
تنها مصیبتى که توان این کوه استقامت را از او گرفت و دل او را سخت به درد آورد، غم از دست دادن شخصیتهایى چون على اکبر و ابوالفضل العباس (عهما) و مهمتر از همه داغ برادر و مشاهده پیکر صدپاره و حلقوم بریده حسین عزیزش بود .
از این پس او وظیفه داشت از این خونهاى بناحق ریخته شده پاسدارى کند تا موج خروشانش کاخ بیداد بنى‏امیه را از بیخ و بن بر کند .کاروان اسراى اهل بیت پیامبر (ص) وارد شهر کوفه شد و طى مراسمى آنان را نزد عبید الله بن زیاد والى شهر بردند .
حضور بانوان گرامى اسلام در مجلس ابن زیاد و سخنان کوبنده و افشاگر ایشان بخوبى نشان داد که نهضت سرخ حسین همچنان زنده است: ابن زیاد: خدا را شکر که شما را رسوا کرد و مردانتان را کشت و دروغهایتان را آشکار نمود! زینب (س): آنان که رسوا مى‏شوند مردم فاسق و دروغگوهستند و آنها دیگران هستند، نه ما! - دیدى خدا با برادرت چه کرد؟ - من جز زیبایى و نیکویى چیزى ندیدم! این کشتگان، مردمى بودند که خداوند شهادت را براى آنان مقدر فرموده بود و آنان نیز به سوى قتلگاههایشان شتافتند .
اما بزودى خداوند تو و ایشان را براى حساب جمع مى‏کند و آنان با تو به احتجاج بر مى‏خیزند آن وقت خواهى دید که چه کسى رستگار است .
مادرت بر تو بگرید اى پسر مرجانه! این پاسخ کوبنده و قاطع به جبار سرکشى که هرگز تصور نمى‏کرد اینچنین تحقیر شود، براى ابن زیاد بسیار سنگین بود، لذا تصمیم گرفت حضرت را به قتل برساند .اما اطرافیانش او را از این تصمیم منصرف کردند .
دستگاه بنى امیه از دیرباز سعى مى‏کرد با حفظ ظاهر اسلام، ریشه این دین الهى را بخشکاند و نیک دریافته بود که براى رسیدن به این مقصود راهى جز منحرف کردن اذهان عمومى از خاندان پیامبر خدا (ص) ندارد، چرا که آنان عالمان وحى الهى و تنها کسانى بودند که مى‏توانستندا اجراى دقیق تعالیم آسمانى، جامعه را از انحطاط برهانند .
تبلیغات معاویه چشم و دل مردم شام را کور کرده بود .

 

 

شامل 10 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق زندگانى زینب کبرى سلام الله علیها

دانلودمقاله ولادت رسول خدا(ص)و شرح زندگانى آن حضرت

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله ولادت رسول خدا(ص)و شرح زندگانى آن حضرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
ولادت رسول خدا(ص)و شرح زندگانى آن حضرت تا ازدواج با خدیجه قبل از آنکه مبادرت به شرح داستان ولادت رسول خدا(ص)بنماییم،مناسب است به پاره‏اى از بشارتهاى انبیا و پیشگوییهاى منجمان و کاهنان و غیر ایشان درباره تولد و ظهور آن حضرت اشاره شود زیرا در فصلهاى آینده مورد نیاز واقع خواهد شد.
و ما وقتى روى دلیلهاى عقلى و نقلى دانستیم که پیغمبر اسلام خاتم پیغمبران و دین اسلام کاملترین ادیان الهى است ـچنانکه در جاى خود ثابت شده و ما بدان معتقدیمـمى‏دانیم که به طور قطع در ضمن تعلیمات پیغمبران گذشته سخنانى در مورد آخرین پیامبر بوده است و نوید و بشارتهایى از آنها درباره ظهور رسول خدا(ص)رسیده است اگر چه شاید بسیارى از آنها به دست مغرضان و تحریف کنندگان تعلیمات انبیا و کتابهاى آسمانى از بین رفته و یا تحریف شده باشد.
اما از آنجا که بشارت و نوید معمولا در لفافه و به صورت رمز و اشاره القا مى‏شود،باز هم سخنان زیادى از پیمبران گذشته در این باره به ما رسیده و از نابودى و تحریف مغرضین جان سالم به در برده است.
و به گفته یکى از دانشمندان:
«مصلحت خداوندى ایجاب مى‏کرد که این بشارات مانند زیبایى‏هاى طبیعت که محفوظ مى‏ماند یا مانند صندوقچه جواهر فروشان که به دقت حفظ مى‏شود در لفافه‏اى از اشارات محفوظ بماند تا مورد استفاده نسلهاى بعد که بیشتر با عقل و دانش‏سر و کار دارند قرار گیرد» (1) .
بشارتهاى انبیاى الهى درباره آمدن رسول خدا از جمله این بشارتها آیه 14 و 15 از کتاب یهودا است که مى‏گوید:
«لکن خنوخ«ادریس»که هفتم از آدم بود درباره همین اشخاص خبر داده گفت اینک خداوند با ده هزار از مقدسین خود آمد تا بر همه داورى نماید و جمیع بى دینان را ملزم سازد و بر همه کارهاى بى دینى که ایشان کردند و بر تمامى سخنان زشت که گناهکاران بى دین به خلاف او گفتند...»
که ده هزار مقدس فقط با رسول خدا(ص)تطبیق مى‏کند که در داستان فتح مکه با او بودند.بخصوص با توجه به این مطلب که این آیه از کتاب یهودا مدتها پس از حضرت عیسى(ع)نوشته شده. (2)
و از آن جمله در سفر تثنیه،باب 33،آیه 2 چنین آمده:
«و گفت خدا از کوه سینا آمد و برخاست از سعیر به سوى آنها و درخشید از کوه پاران و آمد با ده هزار مقدس از راستش با یک قانون آتشین...»
که طبق تحقیق جغرافى دانان منظور از«پاران»ـیا فارانـمکه است،و ده هزار مقدس نیز چنانکه قبلا گفته شد فقط قابل تطبیق با همراهان و یاران رسول خدا(ص)است.
و در فصل چهاردهم انجیل یوحنا:16،17،25،26 چنین است:
«اگر مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید،و من از پدر خواهم خواست و او دیگرى را که فارقلیط است به شما خواهد داد که همیشه با شما خواهد بود،خلاصه حقیقتى که جهان آن را نتواند پذیرفت زیرا که آن را نمى‏بیند و نمى‏شناسد،اما شماآن را مى‏شناسید زیرا که با شما مى‏ماند و در شما خواهد بودـاینها را به شما گفتم مادام که با شما بودم اما فارقلیط روح مقدس که او را پدر به اسم من مى‏فرستد او همه چیز را به شما تعلیم دهد و هر آنچه گفتم به یاد آورد».
که بر طبق تحقیق کلمه«فارقلیط»که ترجمه عربى«پریکلیتوس»است به معناى«احمد»است و مترجمین اناجیل از روى عمد یا اشتباه آن را به«تسلى دهنده»ترجمه کرده‏اند.
و در فصل پانزدهم:26 چنین است:
«لیکن وقتى فارقلیط که من او را از جانب پدر مى‏فرستم و او روح راستى است که از جانب پدر عمل مى‏کند و نسبت به من گواهى خواهد داد».
و در فصل شانزدهم:7،12،13،14 چنین است:
«و من به شما راست مى‏گویم که رفتن من براى شما مفید است،زیرا اگر نروم فارقلیط نزد شما نخواهد آمد،اما اگر بروم او را نزد شما مى‏فرستم اکنون بسى چیزها دارم که به شما بگویم لیکن طاقت تحمل ندارید،اما چون آن خلاصه حقیقت بیاید او شما را به هر حقیقتى هدایت خواهد کرد،زیرا او از پیش خود تکلم نمى‏کند بلکه آنچه مى‏شنود خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد...»
و سخنان دیگرى که از پیغمبران گذشته به ما رسیده و در کتابها ضبط است و چون نقل تمامى آنها از وضع نگارش تاریخ خارج است از این رو تحقیق بیشتر را در این باره به عهده خواننده محترم مى‏گذاریم و به همین مقدار در اینجا اکتفا نموده و قسمتهایى از سخنان دانشمندان و کاهنان و پیشگوییهاى آنان که قبل از تولد رسول خدا(ص)کرده‏اند نقل کرده به دنبال گفتار قبل خود باز مى‏گردیم.
پیشگویى‏ها و سخنان کاهنان ابن هشام مورخ مشهور در تاریخ خود مى‏نویسد (3) :ربیعة بن نصر که یکى ازپادشاهان یمن بود خواب وحشتناکى دید و براى دانستن تعبیر آن تمامى کاهنان و منجمان را به دربار خویش احضار کرد و تعبیر خواب خود را از آنها خواستار شد .
آنها گفتند:خواب خود را بیان کن تا ما تعبیر کنیم؟
ربیعه در جواب گفت:من اگر خواب خود را بگویم و شما تعبیر کنید به تعبیر شما اطمینان ندارم ولى اگر یکى از شما تعبیر آن خواب را پیش از نقل آن بگوید تعبیر او صحیح است.
یکى از آنها گفت:چنین شخصى را که پادشاه مى‏خواهد فقط دو نفر هستند یکى سطیح و دیگرى شق که این دو کاهن مى‏توانند خواب را نقل کرده و تعبیر کنند.
ربیعه به دنبال آن دو فرستاد و آنها را احضار کرد،سطیح قبل از شق به دربار ربیعه آمد و چون پادشاه جریان خواب خود را بدو گفت،سطیح گفت:آرى در خواب گلوله آتشى را دیدى که از تاریکى بیرون آمد و در سرزمین تهامه در افتاد و هر جاندارى را در کام خود فروبرد !
ربیعه گفت:درست است اکنون بگو تعبیر آن چیست؟
سطیح اظهار داشت:سوگند به هر جاندارى که در این سرزمین زندگى مى‏کند که مردم حبشه به سرزمین شما فرود آیند و آن را بگیرند.
پادشاه با وحشت پرسید:این داستان در زمان سلطنت من صورت خواهد گرفت یاپس از آن؟
سطیح گفت:نه،پس از سلطنت تو خواهد بود.
ربیعه پرسید:آیا سلطنت آنها دوام خواهد یافت یا منقطع مى‏شود!
گفت:نه پس از هفتاد و چند سال سلطنتشان منقطع مى‏شود!
پرسید:سلطنت آنها به دست چه کسى از بین مى‏رود؟
گفت:به دست مردى به نام ارم بن ذى یزن که از مملکت عدن بیرون خواهد آمد.
پرسید:آیا سلطنت ارم بن ذى یزن دوام خواهد یافت؟
گفت:نه آن هم منقرض خواهد شد.
پرسید:به دست چه کسى؟گفت:به دست پیغمبرى پاکیزه که از جانب خدا بدو وحى مى‏شود.
پرسید:آن پیغمبر از چه قبیله‏اى خواهد بود؟
گفت:مردى است از فرزندان غالب بن فهر بن مالک بن نضر که پادشاهى این سرزمین تا پایان این جهان در میان پیروان او خواهد بود.
ربیعه پرسید:مگر این جهان پایانى دارد؟
گفت:آرى پایان این جهان آن روزى است که اولین و آخرین در آن روز گرد آیند و نیکوکاران به سعادت رسند و بدکاران بدبخت گردند.
ربیعه گفت:آیا آنچه گفتى خواهد شد؟
سطیح پاسخ داد:آرى سوگند به صبح و شام که آنچه گفتم خواهد شد.
پس از این سخنان شق نیز به دربار ربیعه آمد و او نیز سخنانى نظیر گفتار«سطیح»گفت و همین جریان موجب شد تا ربیعه در صدد کوچ کردن به سرزمین عراق برآید و به شاپورـپادشاه فارسـنامه‏اى نوشت و از وى خواست تا او و فرزندانش را در جاى مناسبى در سرزمین عراق سکونت دهد و شاپور نیز سرزمین«حیره»راـکه در نزدیکى کوفه بودهـبراى سکونت آنها در نظر گرفت و ایشان را بدانجا منتقل کرد،و نعمان بن منذرـفرمانرواى مشهور حیرهـاز فرزندان ربیعه بن نصر است .
و نیز داستان دیگرى از تبع نقل مى‏کند و خلاصه‏اش این است که مى‏گوید:تبع پادشاه دیگر یمن به مردم شهر یثرب خشم کرد و در صدد ویرانى آن شهر و قتل مردم آن برآمد و به همین منظور لشکرى گران فراهم کرد و به یثرب آمد.
مردم یثرب آماده جنگ با تبع شدند و چنانکه نزد انصار مدینه معروف است،مردم روزها با تبع و لشکریانش جنگ مى‏کردند و چون شب مى‏شد براى تبع و لشکریانش به خاطر اینکه میهمان و وارد بر ایشان بودند خرما و آذوقه مى‏فرستادند و بدین وسیله از آنها پذیرایى مى‏کردند .
مدتى بر این منوال گذشت تا روزى دو تن از احبار و دانشمندان یهود از بنى قریظه به نزد تبع رفته و بدو گفتند:فکر ویرانى این شهر را از سر دور کن و از این تصمیم‏انصراف حاصل نما،و اگر در این کار اصرار ورزى و پافشارى کنى نیروى غیبى جلوى این کار تو را خواهد گرفت و ما ترس آن را داریم که به عقوبت این عمل گرفتار شوى.
تبع پرسید:چرا؟
گفتند:براى آنکه این شهر هجرتگاه پیغمبرى است که از حرم قریش(یعنى مکه معظمه)بیرون آید،و این شهر هجرتگاه و خانه او خواهد بود.
تبع که این سخن را شنید دانست که آن دو بیهوده نمى‏گویند و از روى علم و اطلاع و خبرهایى که از کتابها دارند این سخن را مى‏گویند و به همین سبب از ویرانى شهر یثرب منصرف شد و سخن آن دو نفر در او تأثیر کرد.و در کتاب اکمال صدوق(ره)است که تبع در این باره اشعارى نیز سرود که از آن جمله است:
حتى أتانى من قریظة عالم‏
حبر لعمرک فى الیهود مسدد
قال ازدجر عن قریة محجوبة
لنبى مکة من قریش مهتد
فعفوت عنهم عفو غیر مثرب‏
و ترکتهم لعقاب یوم سرمد
و ترکتها لله أرجو عفوه‏
یوم الحساب من الحمیم الموقد
و در پاره‏اى از روایات نیز آمده است که رسول خدا(ص)فرمود:تبع را دشنام نگویید زیرا او مسلمان شد و ایمان آورد

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ولادت رسول خدا(ص)و شرح زندگانى آن حضرت