فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد


تحقیق مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد

 

 

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

 

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

 

تعداد صفحات:3

 

مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد

نگاهی بر یکی از اصیل‌ترین مکاتب اقتصاد آزاد

 

تاریخ انتشار : پنجشنبه 16 شهریور 1385

     پویا جبل‌عاملی    

 

همواره در توجیه خود در بین آکادمی‌های اقتصادی با مشکل روبه‌رو بوده است و هنوز که هنوز است به‌رغم پیشرفت چشمگیر هواداران این مکتب در مطرح کردن خویش، بسیاری از دانشکده‌ها و آکادمی‌های علمی در قبول رویکردهای اتریشی و حتی به نقد کشیدن آن با مانع مواجه‌اند.بی‌تردید چنین موانعی در ایران بسیار بیش از سایر نقاط خواهد بود.

 

 

توسعه مکتب اتریشی و حداقل فراگیری اصولی از آن برای یک دانش‌پژوه اقتصاد نیازمند راهکارهایی از سوی طرفداران این مکتب و به طور کلی طرفداران اقتصاد بازار است.
رسیدن به این هدف که هر دانشجوی کارشناسی در ایران حداقل یک بار نام مکتب اتریشی را شنیده‌ باشد و آشنایی کلی با آن داشته باشد، هدفی بسیار مطلوب خواهد بود.
هدفی که امروز فاصله بسیار با آن داریم. اما چه راهکارهایی برای رسیدن به این هدف وجود دارد؟
دانشجوی اقتصاد بیش از هر چیز به اقتصاد در پارادایم جریان رایج می‌نگرد، اقتصاد خرد و کلان از منظر او تمام آن چیزی است که وی باید در مورد تحلیل اقتصاد بداند و مباحث دیگر به تمامی در این دو خواهد گنجید.
دانشجویان ایرانی شاید حتی در سر کلاس تاریخ اندیشه اقتصادی نیز نام اقتصاد اتریشی را نشنوند.
در چنین فضایی سخن گفتن از مکتبی که این چنین مهجور افتاده است جرات خاص خود خواهد و ظرافت خاص خویش طلب می‌کند.
اگر چه با وجود معدود کلاس‌های روش‌شناسی علم اقتصاد در دانشکده‌های ایران گذاری به اقتصاد اتریشی زده می‌شود، اما این کلاس‌ها که همواره به صورت اختیاری دایر می‌شوند آنچنان محدود هستند که نمی‌توانند جایگاهی باشند برای ابراز اندیشه‌های اتریشی.
بی‌تردید الگوی فکری اتریشی خارج از منظومه جریان رایج است. دانشجوی اخت شده با مدل‌ها و معادله‌های جریان رایج، بسیار سخت می‌تواند اقتصاد اتریشی را درک کند. مگر آنکه ساختار فکری خویش را بار دیگر بنا کند. چنین مشکلی اما از سوی برخی از اتریشی‌ها چون راجر گریسن از دانشگاه آبرِین تا حدودی مرتفع شده است. او که حاضر شد اقتصاد کلان اتریشی را در قالب مدل‌های ترسیمی معرفی کند و مورد دشنام بسیاری از اتریشی‌ها قرار گیرد که می‌انگاشتند وی تقدس میزس را زیر سوال برده است، ثابت کرد که می‌توان الگوی فکری اتریشی را به زبانی ساده‌تر و نزدیک به جریان رایج اقتصادی مطرح کرد. نباید از یاد برد که اگر اقتصاددانان جریان رایج از نمودارها برای بیان اقتصاد مورد نظر خود بهره گرفتند، تنها به این علت بود که اشکال منظور آنها را بهتر، ساده‌تر و تحلیلی‌تر نشان می‌داد، بنابراین چرا نباید اقتصاد اتریشی از این ابزار استفاده کند؟ نکته آنجا است که نباید تحلیل ترسیمی را به طور کامل جایگزین تحلیل غیر ترسیمی نمود وگرنه استفاده از ابزار شکلی به ذاته نمی‌تواند ناقض مکتب اتریشی باشد.در ایران اگر بتوانیم به سمت ترجمه کتاب‌هایی از اقتصاد اتریشی برویم که از ابزار جریان رایج برای معرفی خود استفاده کرده است، بی‌تردید استقبال از مکتب اتریشی به عنوان یکی از پایه‌ای‌ترین مکاتب اقتصاد آزاد، غیرقابل وصف خواهد بود.
اقتصاد اتریشی به زعم بسیاری از طرفداران خود دارای مشخصه‌هایی است که کاملا جدا و منفک از جریان نئوکلاسیکی است. با این وجود کسانی چون اسرائیل کرزنر بر این اعتقادند که مکتب اتریشی به رغم نقد‌هایی که به جریان نئوکلاسیکی به عنوان دیگر جریان حامی اقتصاد آزاد دارد، اما توسعه‌دهنده حیطه علمی نئوکلاسیکی است. از این زاویه مکتب اتریشی دیگر به عنوان مکتبی در تقابل با نئوکلاسیک‌ها مطرح نمی‌شود و اتفاقا رشد و توسعه آن خود امتیازی است برای توسعه تفکر نئوکلاسیک ضمن آنکه باید توجه داشت پدر مکتب اتریشی، منگر، خود یکی از اعضای انقلاب مارژینالیستی قرن نوزدهم است و به عنوان یکی از انقلابیون نئوکلاسیکی مطرح است.
اتریشی‌ها به هیچ رو نمی‌توانند این گزاره را رد کنند که به عنوان مکتب طرفدار اقتصاد بازار با دیگر طرفداران این نوع اقتصاد قرابتی تاریخی و فکری دارند. شاید به همین علت باشد که کرزنر معتقد است، اقتصاد نئوکلاسیک در ابتدا چون مکتب اتریشی، بر رویکرد‌های ذهنی تاکید داشت، اما با گذشت زمان و توجه بیش از اندازه به «تعادل» این رویکرد به فراموشی سپرده شد.
با تاکید بر این وجوه اشتراکی میان مکتب اتریشی و اقتصاد نئوکلاسیک می‌توان به صورت قابل فهم‌تری اصول اتریشی را به مخاطبان منتقل کرد. اگرچه احساس غالب در اقتصاد اتریشی، انفکاک هرچه بیشتر از اقتصاد نئوکلاسیک است و کسانی چون لاخمن، تصور مکتب اتریشی را به عنوان مکمل اقتصاد نئوکلاسیک، کاملا منتفی می‌دانند، اما چنین رویکردی بی‌تردید هم همراه شدن با دیگر مکاتب اقتصاد آزاد است، و هم بی‌تردید اذهان برای دریافت عناصر کامل‌کننده اقتصاد نئوکلاسیک بیشتر آماده‌اند تا اقتصادی متضاد و در تقابل با اقتصاد نئوکلاسیک. نکته قابل توجه دیگر آنکه به نظر می‌رسد در حال حاضر نیز قرابت‌های چشم‌گیری بین تفاسیر اتریشی و نئوکلاسیکی موجود است. به عنوان مثال در حالی که اتریشی‌ها سخن از فرآیند در بازار می‌زنند، نئوکلاسیک‌ها بر تعادل تاکید دارند. اما آنان هنگامی که می‌خواهند رسیدن اقتصاد به نقطه تعادل را تفسیر کنند خواهی‌نخواهی بحث از یک فرآیند بازاری می‌کنند یا زمانی که اتریشی‌ها بر فردگرایی روش شناسانه تاکید دارند، نئوکلاسیک‌ها بی‌تردید با بازکردن مبحث پایه‌های خردی اقتصاد کلان خویش بر همان رویکرد اتریشی‌ها پافشاری می‌کنند.
لذا نه در ایران بلکه در تمامی آکادمی‌های اقتصادی، دید مکملی به اقتصاد اتریشی، هم پیوند زدن میان دو مکتب طرفدار اقتصاد آزاد، البته با دو پارادایم مختلف است و هم کمکی است برای آشنایی هر چه بیشتر دانش‌پژوهان بدین مکتب.
اما یکی از موانع درونی مکتب اتریشی برای توسعه و فراگیری آن بین اقتصاددانان، تدریس سنتی آن به صورت استاد- شاگردی است. منگر استاد بوم - باورک و ویزر بود. این دو خود استاد میزس بودند و میزس استاد ماری رتبارد و اسرائیل کرزنر بود. لاخمن اگر از هایک درس نمی‌آموخت شاید هیچ‌گاه یک اتریشی افراطی نمی‌شد. باید پذیرفت که مکتب اتریشی به‌دلیل عدم همراهی جریان رایج و قلیل بودن عده اقتصاددانان آن، هیچ‌گاه نتوانسته است اقتصاددانان خود را به صورت غیرمستقیم پرورش دهد و سنت استاد- شاگردی چهره غالب تعلیم در مکتب اتریشی بوده است.چاره برون رفت از این سنت، همان دست یازیدن به ابزار جریان رایج است.اگر گروه پیروان بازار در جریان رایج اقتصادی می‌توانند اقتصاددانانی را پرورش دهند که به‌طور مستقیم هیچ استاد نئوکلاسیکی نداشته اند و کتاب و مقاله تنها عامل انگیزشی در این راه بوده است، چرا اتریشی‌ها نتوانند چنین کنند؟ عبور از سنت استاد- شاگردی اقدام دیگری است که اقتصاددانان اتریشی می‌بایست انجام دهند.امروز بیش از گذشته اقتصاددانان ایرانی در پی اقتصاد آزادند و همین امر نیز باعث شده تا نگاهی جدی به مکتب اتریشی شود. پیروان این مکتب باید فرصت را غنیمت شمارند و با پرهیز از نظریه‌های افراطی خود را به عنوان توسعه‌دهندگان مکاتب اقتصاد آزاد در جامعه علمی امروز ایران مطرح کنند. بی‌تردید چنین راهی ضامن فراگیر شدن این مکتب از یکسو و بهره‌بردن اقتصاد ایران از آن، از سوی دیگر خواهد بود.

 

9  نظر تا به این لحظه :


   فرزین  در : پنجشنبه 16 شهریور 1385
آقای جبل عاملی این حقیر کاملا با نظرات شما در زمینه اشاعه مکتب اتریشی اقتصاد در ایران موافق بوده و برای ترجمه کتابهای ارزنده ذیل از لودویگ وون میزس برای قرار دادن در وبسایت جنابعالی بصورت PDF آمادگی کامل خود را اعلام میکنم. با تشکرات فراوان

   سحر  در : پنجشنبه 16 شهریور 1385
چه طوری میتونم با شما تماس بگیرم

   بدون نام   در :  پنجشنبه 16 شهریور 1385
پویای عزیز من پیشنهاد می دهم دوستانی چون شما که علاقمند و ذانش آموخته علم اقتصاد هستند.به جای پرداختن به کلیات خارج از درک جغرافیای اقتصادی ایران به تبیین الگویی بومی و در خور بپردازند.ممنون

   پوریا  در : پنجشنبه 16 شهریور 1385
خوب واضح است که اطلاعات کاملی از این مکتب برای مطالعه موجود است: http://en.wikipedia.org/wiki/Austrian_School http://www.mises.org اما جای سوالات زیر از نویسنده محترم وجود دارد 1. چرا معرفی این مکتب ضروری است؟ 2. آیا یک دانشجوی اقتصاد یا بازرگانی واقعاً نیازی به دانستن این قبیل موارد دارد؟ 3. ریشه های مشکلات اقتصادی ایران و راه حل های آن احتمالاً از فرط وضوح و نزدیکی در فطرت دید اهل فن و تصمیم سازان قرار گرفته است و به عنوان یک دانشجو تصور نمیکنم ایراد در وجه تئوری ماجرا باشد بلکه اراده ای برای بهره گیری از علم اقتصاد در مراکز تصمیم گیری نمیبینم با این شرایط آیا بازی با مباحث فلسفی و تاریخی چیزی جز حاشیه رفتن است؟

   جبل عاملی  در : پنجشنبه 16 شهریور 1385
می پذیرم که باید بیشتر در مورد اقتصاد اتریشی می نوشتم زیرا به نظر می رسد در ایران هنوز اطلاعات ناقصی در مورد مکتب اتریشی وجود دارد. با این وجود برای متممی بر مقاله باید عرض کنم بسیاری از اتریشی ها و حتی اقتصاددانان غیر اتریشی این مکتب را خارج از اقتصاد متعارف می دانند و این همان امری بود که در دهه 1970 با اجلاس سات رویالتن توسط اتریشی ها کاملا عیان شد و آنان در انتقاد از اقتصاد متعارف بیش از پیش تندروی کردند. لیکن می پذیرم که آغاز مکتب اتریشی همراه با انقلاب نئوکلاسیکی بوده است و به همین علت در طی مقاله بر همگرایی میان این مکتب و اقتصاد متعارف تاکید داشتم هر چند بسیاری از اتریشی ها از این امر گریزان هستند و وجوه افتراق را بیش از اتفاق می بینند.

   بدون نام   در :  پنجشنبه 16 شهریور 1385
با تشکر از آقای جبل آملی. به نظر می رسد سوء برداشتی در کار باشد. مکتب اتریش مربوط به نظر فون مایسس نیست گرجه او هم به این مکتب مربوط است. مکتب اتریش در واقع مربوط به اضافه شدن بحت مطلوبیت در تعیین ارزش و بحث تعادل عمومی(لئون والرا) است و جزء مهمی است از اقتصاد نئو کلاسیک. امروزه آنجه که جریان اصلی علم اقتصاد است مبتنی بر مکتب اتریش است. در واقع آنچه دشمنان اقتصاد در داخل کشور به دلیل بی اطلاعی اقتصاد امریکائی می نامند در واقع مبتنی بر و گستره اقتصاد اتریشی است از جمله است نهاد گرائی جدید.

   بدون نام   در :  پنجشنبه 16 شهریور 1385
احساس میکنم نویسنده محترم مقاله میبایست توضیحات بیشتری در مورد مکتب اقتصادی اتریش دهند.ایشان بیش از معرفی این مکتب بز ضرورت تدریس آن در محافل دانشگاهی تاکید میکنند که خود در اذهان سوال برانگیز است.

   بدون نام   در :  پنجشنبه 16 شهریور 1385
اگر مکتب های اقتصاد آزاد تدریس شود و در نهاِت عملی شود، بی ترید راه توسعه واقعی همان است.

   بدون نام   در :  پنجشنبه 16 شهریور 1385
به عنوان خواننده این مطلب که چند سالی است به یاد گرفتن الفبای اقتصاد مشغول هستم به هیچ عنوان مقصود نگارنده را از نوشتن این مطلب در نیافتم. سوالی که در ذهن این مخاطب نقش بسته آن است که چه لزومی به فراگیر شدن محتوی مکتب اتریشی در ایران وجود دارد؟آیا یکی از راهکارهای برون رفت اقتصاد ایران از وضعیت رکودی که در تمامی عرصه‌ها چون آموزش؛سیاستگزاریهاو....تدریس مکتب اتریشی و یادگیری کامل آن توسط دانش‌پژوهان علم اقتصاد است.!!! گمان می‌کنم یکی از بنیادی‌ترین مشکلات اقتصاد ایران آن است که صاحب‌نظران اقتصادی راه توسعه واقعی را گم کرده‌اند و نهایت کاری که می‌توانند انجام دهند انجام ترجمه‌ای خوب از متون دیگران است

بازگشت

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق مکتب اتریشی به عنوان یکی از مکاتب اقتصاد بازار آزاد