فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مونوگرافی روستای اخترآباد

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله مونوگرافی روستای اخترآباد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

تعریف مردم شناسی:
مردم شناسی مانند جامعه شناسی یکی از علوم معتبر و دامنه دار اجتماعی است که بیش از صد سال از عمر آن نمی گذرد اما در جامعه ما مردم شناسی بر خلاف جامعه شناسی به حد کفایت مورد توجه قرار نگرفته و دنبال نشده است. البته پیش از ظهور مردم شناسی به عنوان یک علم مورخان و سیاحان و فیلسوفان و اخلاق شناسان درباره سلوک اجتماعی و فرهنگی اقدام اقوام گوناگون به تاملاتی نظری دست یازیده اند و آثاری بس ارجمند پدید آورده اند که به بیش از دو هزار سال همواره مورد استفاده و مواجه اصحاب پنج قرن پیش از طلوع عصر مسیحی گزارشی مردم شناختی از قوم ایرانی و رسوم اخلاقی آن به دست داده است و ابوریحان بیرونی که در قرن چهارم به بررسی فرهنگی مردم هند پرداخته و محصول این پژوهش را در کتاب مشهور خویش به نام تحقیق درباره هند ابدیت بخشیده است. (محمودی اصل/1377 و ص 7)
تک نگاری
مطالعه جامع یک اجتماع و یا با یک امر اجتماعی نظیر خانواده، کارخانه، طبقه و غیره. تشریح همه جانبه یک پدیده یا مجموعه ای از پدیده ها است، در تک نگاری ابتدا از وضع عینی ، ظاهر، سطح خارجی پدیده که قابل مشاهده است، آغاز می کنند، سپس ابعاد ذهنی، روانی و پیچیده آن را به نگارش در می آورند، بدین سان در این مفهوم کلیت و هم فردیت دیده می شود. کلی است چون در خلال آن همه اضلاع یک محل شناخته می شوند. فردی است چون یک پدیده نظیر ده، یک کارخانه یک مدرسه در همه ابعادش سنجیده می شود. (ساروخانی، 1377 ص 319)
گرچه واضح نام و پایه گذار این شیوه تحقیق دانشمندی فرانسوی لوپله Leplay بوده که از نیمه قرن نوزدهم به این گونه تصویر سازی از واقعیت اجتماعی روی آورد اما منوگرافی روستایی با النسبه تازه تر است. و ظاهراً علت آن توجه به مطالعه ده و پرورش در باب زندگی روستانشینان تحول سریع و شگرفی بود که بر اثر ارتباط با حیات شهری و ورود تمدن ماشینی در دیه ها پدیدار شده و دنیای ساکن روستا را به کلی دگرگون کرده است. (صفی نژاد/ منوگرافی ده طالب آباد/ تیرماه 1345 (ص 5)

تعریف روستا
ده واژه ای است پارسی مشتق از کلمه دهیو به معنی سرزمین و کشور و از معنای آن مرکزی از تجمع انسان ها و واحد جغرافیایی به ذهن متبلور می شود که شخصیتی اقتصادی و اجتماعی قایم به خود دارد. «روستا» نیز واژه ای است مأخوذ از کلمه «رستاق»، که در اصطلاح جغرافیدانان اسلامی به ناحیه ای اتلاق می شد که دارای مزارع و قریه هایی باشند. واژه رستاق در دوره های بعدی به دو معنی استعمال شده است:‍ نخست به معنای دهستان که هم اکنون نیز در برخی از استان های کشور مصطلح است، دوم به معنای ده و قریه که در این مفهوم تا اواخر دوره قاجاریه به کار می رفته و در حال حاضر به واژه روستا تبدیل شده است.
در دوره اسلامی، اصطلاح ده یا قریه به هر نقطه مسکونی اطلاق می شد که دارای مسجد جامع و منبر نباشد و در آن برای اجرای حد نسبت به مجازات بزهکاریها اجازه نداشته باشند ده در ایران امروز به سکونتگاهی اطلاق می شود که اکثریت مردم آن از طریق کشاورزی سنتی یا نیمه سنتی به امرار معاش بپردازند. اگر چه این تعریف شامل تمام مناطق روستایی کشور نمی شود و به دلیل شرایط انتقالی جامعه استثناهایی بر آن می توان مشاهده کرد، اما اکثریت قریب به اتفاق روستاهای کشور را شامل می شود.

 


ملاک های تعریف روستا
1-تعداد جمعیت
ملاک های ملاک رقم جمعیت برای کشورهای جهان یکسان نیست و مقدار آن از یک تا پانزده هزار نفر متغیر است. در ایران مطابق به سرشماری های سراسری رقم پنج هزار نفر برای این امر در نظر گرفته شده بود.
معیار جمعیت برای تعیین و تشخیص شهر از روستا در بسیاری از موارد نمی تواند درست باشد چرا که صرف نظر از قراردادی و اختیاری بودن آن اولا با افزودن یا کاستن یک فرد، جامعه از حالت روستایی به شهر تبدیل می شود و یا برعکس. ثانیاً ممکن است جوامعی وجود داشته باشند که با وجود کم بودن تعداد جمعیت آنها از میزان لازم، اقتصاد و روحیه شهری داشته باشند و یا با وجود بیشتر بودن جمعیت از نظر اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی یک محیط روستایی محسوب شوند.
2-انبوهی جمعیت
برای رفع نقیصه مربوط به تعداد جمعیت در بعضی از کشورها انبوهی جمعیت را نیز به شماره حسابهای آن می افزاید.
در این مورد والترویل کاکس تحقیقی در ایالت نیویورک امریکا به عمل آورده و به این نتیجه رسیده است است که انبوهی کمتر از 100 نفر در هکتار «کشور» را تشکیل می‌دهد، انبوهی 100-1000 نفر «روستا» و انبوهی بیش از 1000 نفر در هکتار «شهر» را نشان می دهد اما این ملاک نیز نمی تواند شهر و روستا را دقیقاً از همدیگر متمایز سازد و انتقادهای وارد بر ملاک تعداد جمعیت در این مورد نیز وارد است.
3-سازمان و تشکیلات اداری
در برخی از تعاریف مانند سرشماری های اخیر ایران، روی سازمان های اداری و تشکیلات حقوقی روستائی تکیه می شود. در این تعاریف شهر را جایی می دانند که دارای شهر داری باشد و به وسیله آن اداره می شود.
این ملاک نیز به تنهایی نمی تواند در تعیین شهر و روستا دقیق باشد زیرا تعدادی از نقاطی که شهرداری دارند مشخصات روستایی به چشم می خورد. ممکن است در آنها شغل عمده خمردم کشاورزی باشد، روابط خود مصرفی دیده شود و صنعت و خدمات رشد ناچیزی داشته باشند.
4-سیمای فیزیکی
این ملاک که دیدگاه برخی از جغرافی دانان است. شهر را جایی مصنوعی می داند که از خیابان ها، ساختمان ها، جدول های آب و سایر دستگاه ها و بناها درست شده و زندگی شهری را امکان پذیر می‌کند. با توجه به این تعریف، باید روستاها را جایی دانست که از تسهیلات و امکانات شهری نظیر خیابان ساختمان های مدرن، جدول های آب و .. محروم باشد.
بدیهی است که وجود خیابان و جدول آب و غیره به تنهایی نمی تواند منطقه ای را شهر کند، چرا که در روستاها نیز این امر امکان پذیر بوده و در مواردی عملی شده است. از سوی دیگر این تمایز میان شهر و روستا جنبه دلخواه و قراردادی دارد، زیرا شرایط زیست روستایی متدرجاً و بی آنکه دچار وقفه شدید شود به شرایط شهری مبدل می گردد.
5-بافت اجتماعی و فرهنگی
در این مورد جامعه شناسان از بافت اجتماعی مانند تفاوت های قشربندی اجتماعی، متحرک شغلی و طبقاتی، تجانس و عدم تجانس جمعیت جامعه و از بافت فرهنگی مانند سنت گرایی مخالفت در برابر نوآوری، اعتقاد به سرنوشت، صمیمیت و مهمان نوازی، روابط نزدیک و مانند اینها نام می برند که به علت ذهنی بودن برخی از این ملاک ها و دشواری تعیین برخی دیگر، تشخیص روستا و شهر بر اساس آنها میسر است.
6-ساختار اقتصادی و شیوه معیشت
این ملاک مهمترین معیار تشخیص شهر و روستا از هم محسوب می شود و آن را می توان عامل تعیین کننده شهر یا روستا بودن یک نقطه دانست. منطور از ساختار اقتصادی و معیشت جامعه در این مورد عبارت است از شغل اساسی مردم و شیوه زندگی اکثریت اعضای جامعه.
با توجه به این ملاک، هنگامی که در یک جامعه اکثریت مردم به کشاورزی می پردازند و زندگی خود را از این راه تامین می کنند، می توان گفت یک اجتماع روستایی است روستا مکانی است که انسان در ارتباط مستقیم و اولیه با طبیعت قرار می گیرد و نیرو و نیازهای معیشت خود را از آن فراهم می آورد تغییرد و تبدیل شکل نهایی محصولات به دست آمده می تواند در شهر یا روستا صورت گیرد اما در هر حال تولید در محیط طبیعی و از طریق کشت در روستا به انجام می رسد. به طور کلی مساله این نیست که ممکن است در شهر کشاورزی وجود داشته باشد و یا برخی از مردم شهری به فعالیت‌های زراعی مشغول شوند بلکه واقعیت این است که کشاورزی فعالیت اساسی شهر نیست. (تقوی/ 1378/13/14/15)
انواع اجتماعات روستایی:
1-ده یا قریه: ده یا قریه واحدی اقتصادی- اجتماعی، جغرافیایی و مرکز تجمعی از مردم یکجانشین است که قسمت اعظم درآمد آنها از کشاورزی تامین می شود و شرایط بالقوه خودکفایی را نیز در خود دارد. در حال حاضر این خودکفایی از قوه به فعل در نمی آید، چون تحول اقتصاد شهری و از هم پاشیدگی نظام زمینداری سنتی کهن موجب گسترش شبکه ارتباطی روستا و شهر در بسیار از نقاط دنیا حتی در جوامع تطور یافته سنتی شده است. به همین علت امروزه اقتصاد روستایی در ارتباط نزدیک و رویارویی با اقتصاد شهری قرار دارد.
2-مزرعه: در حقیقت مزرعه جذئی از زمین های متعلق به یک ششدانگ است که خود به تنهایی واحدی مستقل را تشکیل نمی دهد و علاوه بر آن در غالب نقاط، سکونتگاهی است. معمولاً نام مزرعه منطبق با نام چشمه، قنات یا چاهی است که موجب ایجاد مزرعه در حول و حوش ده شده است. یک ده ممکن است علاوه بر زمین های زراعی متصل به مساکن روستایی، در چند کیلومتری خود نیز دارای مزارع متعدد با عناوین خاص باشد که از لحاظ حقوقی جزئی از ده متبوع خود تلقی شود. به صورتی که در نظام شبه فئودالی ایران مجموعاً ملکی ششدانگ را به وجود می آورد.
در حال حاضر، مزرعه محل سکونت روستائیان نیست و وجود موارد استثنائی یعنی مزرعه های معدودی که یکی دو خانوار در آن ساکنند، باعث نمی شود که آن را سکونتگاه تلقی کنیم.
مزرعه را گاه «کلاته»، «قشلاق»، «براکوه» و غیره نیز نامیده اند.
3-مکان: محلی است خارج از محدوده ثبتی یا عرضی دهات که به طور عمده فعالیت غیرکشاورزی در آنجا انجام می گیرد، مانند معادن کارخانجات، قهوه خانه، و نظایر آن.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  120  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مونوگرافی روستای اخترآباد

دانلودمقاله شناخت الکل

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله شناخت الکل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
1- الکل و انواع آن
از نظر علم شیمى هر ماده‏اى که در فرمول شیمیایى آن عامل‏هیدروکسیل (-OH) وجود داشته باشد، یک الکل محسوب مى‏شود.الکل از مشتقات هیدروکربن هاست که در آن‏ها هرمولکول، ترکیبى ازچند اتم هیدروژن و کربن مى‏باشد. نهایت، یک عامل (OH) جانشین‏یک اتم هیدروژن مى‏گردد. و بنابر تعداد عامل (OH) ، الکل‏ها را یک یاچند ظرفیت مى‏گویند. (1) الکل انواع زیادى دارد که ذیلا به برخى ازآن‏ها اشاره مى‏کنیم:
الف) الکل متیلیک
ساده‏ترین الکل‏ها، الکل متیلیک (2) است که مبناى الکل‏هاى یک‏ظرفیتى مى‏باشد. الکل متیلیک از تقطیر چوب به دست مى‏آید و ازاین رو به آن عرق چوب نیز مى‏گویند. این ماده مایعى است‏بى رنگ‏که در 66 درجه سانتى گراد مى‏جوشد، با شعله کمى آبى رنگ‏مى‏سوزد و چون با آب مخلوط گردد، تقلیل حجم یافته و تولیدحرارت مى‏کند.
الکل متیلیک، در صنایع رنگ‏سازى کاربرد دارد. به علاوه سمى‏است قوى که با شرب 8 تا 10 گرم آن اختلالات هاضمه و اغلب‏کورى دست داده و تلف مى‏کند. (3) .
پس از الکل متیلیک یا متانول بقیه الکل‏هاى یک ظرفیتى یا یک‏عاملى را به الکل‏هاى نوع اول، دوم و سوم طبقه‏بندى مى‏کنند. (4) اتانول که موضوع بحث ماست، در زمره الکل‏هاى نوع اول است.هم چنین الکل‏هاى دو ظرفیتى و سه ظرفیتى و ... نیز وجود دارد که‏مى‏توان از ضدیخ به عنوان الکل دو ظرفیتى (یا الکل دو عاملى‏اشباع) و گلیسیرین به عنوان الکل سه ظرفیتى (یا الکل سه عاملى‏اشباع) نام برد. (5) .
ب) الکل اتیلیک
اگر واژه الکل بدون هیچ پسوند یا پیشوندى به کار رود، مقصود الکل‏اتیلیک یا اتانول (6) است که معروف‏ترین انواع الکل مى‏باشد. در آینده‏خواهیم دید که الکل اتیلیک در صنایع گوناگون و در زندگى روز مره‏مردم، کاربرد زیادى دارد.
چنان که در مقدمه اشاره شد، موضوع بحث ما در این نوشتارمنحصرا الکل اتیلیک یا اتانول است. و هر کجا در این رساله، واژه‏الکل را بدون افزودن کلمه دیگر به کار بریم مقصودمان همین نوع‏الکل مى‏باشد.
اتانول به طور طبیعى و به مقدار بسیار کم در نان (5/0 درصد)،مغزانسان و گیاهان وجود دارد. علاوه بر مخمر (7) و بعضى باکترى‏ها،بدن انسان نیز مقدار چشمگیرى الکل تولید مى‏کند. در اکثر موارد،تمام این تولید، مربوط به میکروب‏هاى موجود در روده انسان‏مى‏باشد. براى آشنایى بیش تر با این ماده، به تبیین اوصاف الکل وآثار ظاهرى الکل برجسم و روان آدمى مى‏پردازیم.
2 - ویژگى‏هاى الکل و آثار آن
الکل اتیلیک در 3/78 درجه سانتى گراد به جوش مى‏آید و در114-درجه ذوب مى‏شود. الکل مطلق، آب گونه‏اى است‏بى‏رنگ وزود آتش‏گیر، با بویى ویژه، در برودت زیاد ابتدا قوام آمده و سپس‏مانند شیشه منجمد مى‏گردد. (8) .
الکل برخلاف پندار بعضى، اثر تحریکى بر اعضاى بدن ندارد،بلکه اثر آن تخدیر یعنى تضعیف فعالیت‏هاى بدن و کاستن از دقت درانجام رفتارهاى گوناگون است. در کتاب‏هاى علمى نیز، الکل را درردیف تخدیر کننده‏ها هم چون اتر و غیره مى‏آورند. یکى ازدانشمندان در این زمینه مى‏گوید: «این واقعیت که افراد تحت تاثیرالکل، خجالتشان از بین مى‏رود و زیاد حرف مى‏زنند، به علت اثرتحریکى الکل بر مغز نیست، بلکه به دلیل از بین رفتن کنترلى است که‏مراکز عالى مغز در میانه‏روى و اعتدال شخص از خود انجام‏مى‏دهند.» (9) .
به هر حال، تمامى مشروبات الکلى، حاوى مقدارى الکل‏مى‏باشند و هرگونه آثار تخدیرى که از مشروبات الکلى بروز مى‏کندمربوط به وجود این ماده در آن هاست. میزان این تخدیر که ما از آن به‏«مستى‏» تعبیر مى‏کنیم بستگى به درصد الکل موجود در این گونه‏مشروبات دارد. چنان چه شخص مقدارى الکل بنوشد، قریب 15 آن‏فورا به وسیله جدار معده داخل در خون و بقیه در امعاء واردمى‏گردد. مقدارى هم ممکن است‏به وسیله ریتین یا با ادرار خارج‏شود. ولى قسمت اعظم آن در هر حال در بدن مى‏ماند و در آن جامتدرجا اکسید شده و احتیاجى به هضم و گوارش ندارد. (10) .
کبد انسان قادر است در هر ساعت، 8 گرم الکل را اکسید کند.مقادیر زیادتر در جریان خون ظاهر شده ولى غلظت کم تر از 05/0%علامتى در شخص به وجود نمى‏آورد. از غلظت 05/0% به بالاست‏که علائمى نظیر کاهش توازن اعمال فیزیکى و اختلال در دید پیش‏خواهد آمد.
غلظت‏بالاتر از 25/0% علائم مشخصى به وجود مى‏آورد. و اگرغلظت‏به 1% در خون برسد، اختلال تنفسى و قلبى و نهایتا مرگ‏ایجاد مى‏شود هر چند مقدار کشنده آن برحسب افراد فرق مى‏کند.
پیترکوپر نیز در این زمینه چنین مى‏نویسد: «الکل از تمام راه‏هاجذب بدن مى‏شود ولى جذب آن از راه دهان و معده بسیار کم است.روده کوچک 80% یا بیش تر مقدار خورده شده را جذب مى‏کند.کم تر از 10% بى‏تغییر از راه ادرار و تنفس دفع مى‏شود. الکل دربافت‏ها به سرعت منتشر شده و در حدود 8 گرم در ساعت اکسید وبه گاز کربنیک و آب تبدیل مى‏شود. (11) بدین ترتیب مهم‏ترین اثر الکل،تضعیف دستگاه اعصاب مرکزى است. الکل در نتیجه تاثیر برروى‏اعصاب، واکنش در رگ‏ها ایجاد نموده و خون را به سطح بدن جریان‏مى‏دهد و از این طریق، پوست را قرمز مى‏کند و ابتداءا در بدن ایجادحرارت مى‏نماید. اما این اثر دیرى نمى‏پاید، چرا که پس از مدت‏کوتاهى، بدن حرارت خود را تا دو برابر از دست مى‏دهد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله شناخت الکل

دانلودمقاله سنگ

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله سنگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

کلمه سنگ یا صخره به مجموعه از مواد معدنی گفته می شود که قسمت اصلی قشر زمین را تشکیل می دهند ، بنابراین در اصطلاح ساختمانی مصالح اولیه ساختمان مانند سنگهای طبیعی ، آجر ، ملات ، بتون و غیره سنگ نامیده می شوند که این مصالح هم بصورت مصنوعی و هم از طبیعت بدست می آیند . بطور کلی آن دسته از مصالح ساختمانی چه طبیعی و چه مصنوعی که دارای استحکام ، دوام و کارایی بهتری باشند خاصیت مورد نیاز را دارا هستند .
مصالح طبیعی مهم برحسب عناصر تشکیل دهندة آن به سه دسته مصالح سیلیسی ، مصالح رسی و مصالح آهکی تقسیم بندی می شوند که در زیر به توضیح آنها می پردازیم .
1 ـ سنگهای سیلیس مانند : کوارتز ، گرانیت ، ماسه ، سنگ گرانود یوریت ریولیت ، کوارتزیت
2 ـ سنگهای آهکی : اکثر سنگهایی که در کشور ما در ساختمان برای نما یا پله و یا کف مصرف می شوند دارای نامهای ویژه ای با توجه به محل استخراج یا رنگ و یا شکل نامگذاری شده است . مانند : جی ـ چشم گاوی ، نجف آبادی ، گوهر ، گردوئی ، اورتین ، مرمریت ، روچینی و غیره هستند که این نوع سنگها آهکی هستند و با چاقو خط بر می دارند و در اسیدکلریدریک جوش می خورند .
3 ـ سنگهای رسی : مانند سنگ اوج
سنگها را از نظر فشار ایجاد می توان به شرح زیر تقسیم بندی کرد :
الف ـ سنگهای آذرین که خود به دو نوع می باشند . 1ـ آذرین درونی 2ـ آذرین بیرونی که عبارتند از : گرانیت گرانو دپوریت ، سینینیت ، گابرو ، ایندریت ، بازالت
ب ـ سنگهای رسوبی : مانند سه سنگ ، سنگ آهک ، برش ، آرکوز ، سیلیت ، استون سنگ ، سنگ رسوبی دوسمیت ، گرانودیوریت
ج ـ سنگهای دگرگون : که شامل مرمر ، آسلیت ، فیلیت ن شیست گناس ، هدرن ، فلس کوارتزیت
سنگهای خروجی را به صورت قطعات بزرگ از معدن استخراج می نمایند که بزرگی این قطعات تا حدی است که بتوانند در مقابل تلاشهای خشنی که ضمن جابجا کردن به آنها وارد می شود ، مقاومت کنند . خاصیت مهم شکلهای خروجی در این است که در تمام جهات دارای مقاومت یکسان بوده و در اکثر موارد می توان از آنها استفاده نمود .
پر مقاومت ترین سنگ ها ، سنگی است که بزرگترین وزن مخصوص را داشته باشد . از آنجایی که سنگ در مقابل خردشدن مقاومت زیادی دارد لذا فقط در موارد خاصی مقاومت آن را در مقابل خردشدن مورد مطالعه قرار می دهند ، زیرا معمولاً مقاومت سنگ از هر لحاظ بیشتر از مقاومت مورد نیاز بود ، است تا عمدتاً هرگاه ن دوام سنگ در مقابل برش و سایش برای ما رضایت بخش باشد می توانیم آن را نیز کافی فرض نماییم .
نامگذاری سنگها
سنگ های آذرین : این نوع سنگها از درون زمین به روی زمین رانده شده اند . خمیر مایة این سنگها سه جور سرد شده ، بسته شده و سنگ شده است .
سنگ های بلوری : خمیرمایة این سنگها در زیر زمین به کندی سرد شده ، بسته و سنگ شده و به همین دلیل دانستن زمان برای سرد و رنگ شدن به شکل دانه های بلور در آمده است مانند سنگها گرانیت و دیوریت که در راه چالوس و در شمال گچسر و … یافت می شوند و سنگسازی ینیت که در کردستان پیدا شده است . سنگهای بلور دانه : خمیرمایة این سنگها در حال سردشدن ، بستن و بلوری شدن است . چون در جای تازه افت گرما زیاد است بخشی از خمیرمایة سنگ که بلوری شده بود ، زود سرد شده بسته و به شکل نیمه بلوری سنگ می شود . در این سنگ ها کانیهای بلوری و سنگ خمیری از یک جنسند و شکلشان دو گونه است مانند : پرفیر گرانیت ، پرفیر دیوریت و پرفیرزی ینیت .
سنگهای بلوری نشده خمیری آتشفشانی : خمیرمایة این سنگ ها از درون زمین به روی زمین ریخته شده و چون زود سرد می شوند به صورت بلوری در نمی آیند و به شکل خمیر سنگی بسته می شوند . از این نوع سنگها می توان بازالتی (نو) و پرفیری (کهنه) را نام برد . خمیرمایة تند روان بیرون ریخته از درون زمین که خیلی زود سرد شده به شکل کفسنگ درآمده است . مانند : کفسنگ کبود رشته کوه البرز یا اینکه شیشه أی می شود مانند : پرامیت میانه . خمیرمایة سنگ که به شکل کف از درون زمین بیرون ریخته و خیلی زود سرد شده به شکل پوکه سنگ ، سنگ شده است . مانند : پوکه سنگهای البرز ، سهند ، لولان و تفتان .
سنگهای ته نشسته : در روی زمین از ته نشین شدن جسم های محلول یا شناور در آب و یا فرو غلتیدن در آب رودخانه ها ، یا در یخچالها و یا فرو افتادن از هوا ( برف و گرد و خاک ) درست شده اند . سنگهای ته نشسته آبرفتی خرد سنگی هستند . کارشناسان آمریکا زمین های سنگی را بسته به درشتی و ریزی و جنس آنها گروه بندی و دانه بندی کرده اند .
سنگهای خرد شده ، ته نشسته از آب روان ( آبرفتی ) یا یخ روند ، از باد ( گرد و خاک ) برف و تگرگ ، ته نشسته در رودخانه ها ، دریاچه ها و دلتاها .
شکل سنگها کم جابجا شده
لبه تیز جابجا شده
لبه گرد زیاد جابجا شده و
ریز شده خیلی زیاد جابجا شده و ریز دانه
دانه دانه آوار ،
سنگ های خرد شده لبه تیز شن
ریگ نرمه شن
ماسه خاک رس
لای
به هم چسبیده سنگ دج خرده
سنگی سنگ دج
شنی ماسه سنگ سنگ خاک رسی

 

مراحل اکتشاف ، استخراج ، حمل و آماده کردن سنگ :
سنگ که استخراج می شود یا بصورت ابعاد منظم استفاده می شود . در اکتشاف ، از طریق بازدید کلی و یا نقشه های هوایی و … می توان موقعیت معدن را بدست آورد . پس از اکتشاف باید بررسی کنیم :
1 ـ نوع سنگ
2 ـ مشخصات سنگ
3ـ ذخیره معدن

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   9 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سنگ

دانلود مقاله ژاپن

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله ژاپن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه
ژاپن کشوری است که با رشد صنعتی خود در سطح جهان نظر همه محققان را به سوی خود جلب کرده است ، هر فردی خواهان آن است که بداند این کشور کوچک چگونه در مدت کمتر از یک قرن توانسته است بازارهای بزرگ جهان را تسخیر نماید حتی اگر خودمان به پیرامون محل زندگی خویش نیم نگاهی بیندازیم آثار تلاش ها و اختراعات و ابتکارات مردم این کشور را خواهید دید . شکی نیست که پیشرفت هرکشور ریشه عمیق در آموزش و پرورش آن کشور دارد و این امر در کشور آفتاب تابان به خوبی توانسته است با برنامه ریزی دقیق و آموزش جدی بر همه مشکلات فائق آمده و تکنولوژی و صنعت خود را به اعلاء ترین درجه از پیشرفت رساند و نظر محققان آموزشی را به خود جلب نماید .
از آنجایی که یکی از اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی ساختن جامعه ای ایده آل و موفق و الگو می باشد و این امر بدون توجه به آموزش و پرورش امری غیرممکن خواهد بود لذا آشنایی و شناخت آموزش و پرورش کشورهای درحال توسعه و پیشرفته بسیار ضروری بوده و راهگشای ما در پیشرفت علمی و صنعتی کشورمان می باشد . لذا بر آن شدم تا با مطالعه و تحقیق پیرامون سازمان آموزش و پرورش این کشور قدمی هرچند ناقص برداشته و به این ترتیب شناختی مختصر در این زمینه بدست آورم .
این تحقیق شامل سه بخش عمده می باشد . که بخش اول آن به شناخت وضعیت جغرافیایی و تاریخی و خصوصیات فردی ژاپنی ها می پردازد و بخش دوم آن که خود شامل دو بخش دیگر است به آشنایی با آموزش و پرورش گذشته ، قبل از عصر می جی ( miji ) ، سالهای (1868 1630) م و در عصر « می جی » ( 1945 1868 ) م ، پرداخته شده است و در بخش سوم که شامل آموزش و پرورش ژاپن امروز و نظام فعلی می باشد پرداخته شده است .
قابل توجه است که در این نوشته بیشتر سعی بر اختصار و فهرست نگاری از نظام آموزشی کشور ژاپن با مختصری از وضعیت هر موقعیت شده است هرچند که هر عصری دارای فلسفه ها و تعلیم و تربیت خاص مربوطه به خود است که در این تحقیق مجال به پرداختن گسترده آن نبود و بیشتر بر نظام فعلی تأکید شده است .
از خداوند متعال توفیق روزافزون و کسب تجارب ارزنده و پیشرفت همه جانبه همه
دست اندرکاران تعلیم و تربیت را خواستارم .
« و به امید روزی که نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران الگویی برای همه
نظام های دنیا باشد »
هاشم جعفرزاده ـ آبان ماه 85

 

 

 

 

 

 

 

قسمت اوّل

 

شامل مشخصات :
1ـ جغرافیائی
2ـ تاریخی
3ـ خصوصیات فردی اجتماعی

 


1) آشنایی مختصر با وضعیت جغرافیایی ، اقتصادی ژاپن :
ژاپن ، با وسعت 372.313 کیلومتر مربع پنجاهمین کشور جهان است که در نیمکره شمالی و نیمکره شرقی در شرق قاره آسیا بصورت مجمع الجزایر در شمال غرب اقیانوس کبیر و در کنار دریای ژاپن و نزدیکی سواحل روسیه و کره جنوبی واقع شده است و در کمربند زلزله ای اقیانوس کبیر که قسمت اعظم آن را جنگل ها با آب و هوای نسبتاً گرم و پر باران می باشد وجود دارد .
 جمعیت آن در سال 1900 میلادی بالغ بر 180 میلیون نفر و تراکم جمعیت 313 نفر در کیلومتر مربع می باشد . 76% مردم کشور ساکن شهرها بوده و پرجمعیت ترین شهر آن توکیو با بیش از 10 میلیون نفر جمعیت می باشد . 3/24% جمعیت را افراد کمتر از 14 سال و 4/64% را افراد بالاتر از 60 سال تشکیل داده است ، متوسط عمر مردان در سال 1983 معادل 5/72 سال و زنان 80 سال است . 4/99% مردم این کشور از نژاد ژاپن بوده و 5/0% از نژاد کره می باشند .
 زبان رسمی و رایج ژاپنی بوده که با خط مخصوص به خود نوشته می شود .
 دین اکثر مردم بودایی و شینتو بوده و 8/0% مسیحی می باشد و 2/0% مسلمان
می باشند .
 حکومت این کشور امپراطوری است و نخست وزیر و وزراء در عین حال عضو مجلس می باشند . قوه مقننه از دو مجلس که یکی مجلس نمایندگان با 511 عضو که به مدت چهارسال انتخاب شده و دیگری مجلس مشاورین با 252 عضو که به مدت 6 سال انتخاب می شوند ، تشکیل شده است .
 قانون اساسی که در سال 1947 تدوین شد ژاپن را که از 43 ناحیه که هرکدام بوسیله یک فرماندار انتخاب می شود و دارای یک شورای محلی می باشد و اداره می شود به دو ناحیه شهری و یک ناحیه پایتخت نشین تشکیل یافته است قرار داده است .
 صنعت و کشاورزی عبارت است از فولاد سازی ، ماشین آلات ، کشتی سازی ،
هواپیماسازی ، شیمیایی ، الکترونیک ، برنج ، غلات ، سبزیجات ، میوه جات ، سیب زمینی ، توتون مهمترین محصولاتش را تشکیل می دهد .
 نیروی کار بالغ بر 70.000.000 نفر است که 36% آن در صنایع 12% آن در کشاورزی و 52% در بازرگانی و تجارت مشغول می باشند .
 میزان تولید ناخالص ملی در سال 1985 حدود 1057 میلیارد دلار بوده که درآمد سرانه به 170.000 دلار که 8/36% از صنایع 1/8% از کشاورزی 23% از تجارت و 11% از خدمات می باشد بدست می آید .
 ارتباطات در ژاپن به صورت دولتی و خصوصی اداره می شود ، در سال 1976 تعداد 944 فرستنده رادیویی 6117 فرستنده تلویزیونی و 59.650.000 گیرنده رادیویی و 26.545.000 گیرنده تلویزیونی بوده است ( آمار مربوط به سال 1984 می باشد ) در سال 1975 تعداد 14.283.000 رادیو و 12.453.000 تلویزیون تولید شده است .
 نشریات در این کشور بطور متوسط 250 نشریه روزانه با تیراژی حدود 61.081.000 و سرانه 526 روزنامه برای هر هزار نفر منتشر می گردد که مقیاس آن براساس سیستم متریک می باشد ؟
2- تاریخچه مختصر ژاپن :
تاریخ روشن و واضح ژاپن به سال 660 قبل از میلاد برمی گردد که امپراطور ژاپن در این سال بوسیله جیموتنو تأسیس شد و از همان سال امپراطوران ژاپن به خود جنبة الهی دادند ، در قرون اولیه میلادی قبایل مختلفی در جزایر ژاپن سکونت داشتند که حکومت هریک از آنها در دست کاهنان بود . نخستین اروپایی هایی که به ژاپن راه یافتند پرتقالی ها بودند که در سال 1542 با این کشور روابط بازرگانی برقرار نمودند ، در اواسط و اواخر قرن شانزدهم مسیحیت به ژاپن وارد شد در اواخر قرن 16 سه جنگجوی بزرگ یعنی « بوتوناگا ، هیدیوشی ، وایباسو » یکی بعداز دیگری ژاپن را به تسلط خود درآوردند .
ایباسو ، مؤسس سلسله « شوگویی توکوگاوا » بود که در سال « 1867 1603 » بر ژاپن فرمانروایی کرد .
جامعه ژاپن در دوره خاندان « توکوگاوا » طبقه بندی شده بود و حدود و اختیارات آنها سخت رعایت می شد . این طبقات عبارت بودند از : فئودال ها ، سامورایی ها ، دهقانان ، صنعت کاران ، تجار . در قرون 17 و 18 شهرها رونق گرفت و طبقه بازرگانان بر کشور مسلط شدند .
در اواسط قرن 19 رژیم « شوگوتی توکوگاوا » که از داخل و خارج در معرض تهدید بود از پا درآمد و درسال 1868 « شوگون » وقت ناچاراً استعفا کرده و در سال 1868 امپراطوری « موتسوهیتو» به عنوان اولین امپراطوری پس از 700 سال قدرت را در دست گرفت و از این زمان دوره معروف بازگشت « می جی » آغاز گردید . در این دوره فرمانروایان ژاپن به جای خودداری از ورود بیگانگان و عدم تجارت با آنان ، سعی درا ستفاده از فنون و صنایع و تمدن مغرب زمین کرده و در این راه به پیشرفت های فراوانی نائل شدند و به خاطر وجود رهبرانی لایق ژاپن به سرعت به یک مملکت صنعتی نوین و یک قدرت نظامی و قطب اقتصادی مبدل شد .
3) خصوصیات فردی و اجتماعی مردم ژاپن :
به لحاظ اینکه در رابطه با خصوصیات فردی و اجتماعی ژاپنی ها در مقالات ، کتابها ، نقل قولها ، کنجکاوی زیادی نشان داده می شود در این قسمت سعی شده است باتوجه به سخنان وگفته های هیئت های اعزامی ، و فیلم های ژاپنی ، نوشتجات و مجلات و کتابهای گوناگون چکیده ای از این خصوصیات فردی ، اجتماعی را بیان کنیم . اما باید اذعان کنم که هرچند جامعه کنونی ژاپن رفته رفته دچار سرمایه داری غربی گردید . آموزش و پرورش ژاپن هنوز هم نتوانسته است مفاسد اجتماعی که خودبخود در نظام های سرمایه داری بوجود می آید را به کلی از بین ببرد و می توان گفت که مجموعه مفاسدی که در جامعه های غربی سرمایه داری به عیان مشاهده می گردد ، در جامعه ژاپن به صورت جوانه های ناپیدا و مخفی و یا به شکل عیان به چشم می خورد و برنامه های رادیو و تلویزیون و دیگر وسایل ارتباط جمعی خاصه مجلات و روزنامه های خاص در تقویت و اشاعة آن در بین جوانان بسیار فعال هستند ، بدیهی است خصوصیاتی که در ذیل آمده است عموماً به نکات مثبت اشاره شده است ولی به این معنا نیست که کشور ژاپن هیچ مشکلی ندارد بلکه چون ذکر علل پیشرفت مادی و فنی ژاپن مورد نظر بوده است فقط به موارد مثبت اشاره شده است .
به طور خلاصه و کلی خصوصیات فردی ، اجتماعی مردم ژاپن را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد :
1) سخت کوشی و خود اتکایی
2) نظم پذیری و رعایت ضوابط و دستورالعمل ها بطور مؤثر و خودکار
3) برخورداری از روحیه قناعت و صرفه جویی
4) جمع گرایی و وابستگی به خانه و گروه و توجه به « ما » در مقابل دیگران که در سطح ژاپن وجود دارد .
5) رعایت سلسله مراتب و احترام به تجارب و سابقه کار و اطاعت از همدیگر از روی احترام نه ترس .
6) آگاهی دادن و مطلع کردن افراد همه جامعه یا گروه و شرکت از فعالیت ها و اهداف مربوطه و برقراری نوعی سابقه پدرانه .
7) برخورداری از وجدان کاری بسیار بالا و اهمیت قائل شدن برای کار و ارجح شمردن مصالح شرکت و مؤسسه بر منافع شخصی .
8) توجه به نظافت و بهداشت و سرزندگی و نشاط و خنده رویی
9) توجه خاص به زیبایی و طبیعت و گل
10) وطن دوستی و دارابودن عرق مذهبی .
000 با توجه به این اصول درمی یابیم که رمز موفقیت و پیشرفت این کشور چه می تواند باشد .
مقدمه کوتاه :
دلائل انتخاب پرداختن به آموزش و پرورش ژاپن در زمان گذشته بدین علت است که چون پایه و اساس آموزش فعلی بر همان چهارچوبه های نظام آموزشی قبل می باشد . لذا شناخت و آشنایی با نظام گذشته ضروری می نمود به گفته « آقای محمد تقی زاده » استاد ایرانی دانشگاه چیبای ژاپن « شناخت ژاپن امروز» بدون شناخت ژاپن دیروز امکان پذیر نیست ، درواقع آنقدر که « دیروز ژاپن » از نظر بنیادی برای ما آموزنده است « امروز ژاپن » چندان چیزی برای آموختن ندارد » . لذا لازم دیدم مختصری هرچند کوتاه و گذرا از نظام گذشته آموزش و پرورش ژاپن داشته باشم که در ذیل از نظرتان می گذرد .

 

 

 

 

 

قسمت دوّم

 

شامل : آموزش و پرورش ژاپن در گذشته :
1ـ قبل از عصر می جی
( 1868 ـ 1630 )
2ـ در عصر می جی
( 1945 ـ 1868 )

 

1) آموزش و پرورش قبل از عصر می جی « miji »
« 1868 تا 1630 میلادی »
در سال 1615 جنگهای داخلی قبیله ای ژاپن پایان یافت و حکومت سلسله « توکوگاوا » آغاز شد . بنیانگذاران این سلسله دستورالعملی برای ایجاد سربازخانه ها داده بود که به « سامورایی » دستور می داد ، آموختن را مقدم دارند و بدین ترتیب درسال « 1630 م» اولین آکادمی تعالیم کنفوسیوس پایه گذاری شد و سپس بقیه مؤسسات آموزشی جهت پرورش « سامورایی ها » و فئودال ها ایجاد شد . هرچند در این زمان آموزش و پرورش ژاپن بر پایه سلسله مراتب طبقاتی بنا شده بود و فقط برای سامورایی ها آموزش بالاترین رتبه ای بود که بتوانند به عنوان طبقه حاکم کارایی خود را حفظ کنند .
بنابراین آموزش آنها رسماً و دقیقاً تحت کنترل بود و برای عوام هرچند که آموزش برایشان منع شده بود اما از کمک دولت برخوردار نبودند ، آموزش نخبگان دربار در یک مدرسه خاص که تعالیم کنفوسیوس و هنرهای باب طبع درباریانبود به آنها آموخته می شد ، تربیت سامورایی ها با حکمرانان و طبقه اداره کننده کشور در مدارس خاصی که به نام « شوگونالS ho-gunal » شناخته می شدند انجام می گرفت و سامورایی ها مجبور بودند بین 8 تا 15 سالگی این مدارس را طی کنند این مدارس بعدها با پذیرفتن برخی جنبه های غربی از اولین پیشروان معروف آموزش و پرورش غرب در ژاپن شدند که منحصراً جنبه حرفه ای و کاربردی داشتند .
در سال 1740 این مدارس اجازه یافتند که زبان آلمانی تدریس کنند و از آن پس آموزش به طریق غربی آغاز می گردد ، در سال 1756 یک دانشکده طب به شکل غربی گشایش می یابد که بعداً هستة اصلی ایجاد دانشگاه توکیو می شود . در قلمرو هر فئودال که تعدادشان به 280 می رسید حداقل یک مدرسة خاص به عنوان مدارس ایالتی ایجاد گردید که در قرن 19 توسعه فراوان یافت و کلیه مطالب تدریس آن از تعالیم کنفوسیوس مایه گرفته بود و تاریخ چین ، خط ، انشاء ، آداب و تشریفات را شامل می شد ، این مدارس برای هر طبقه از سامورایی ها کلاس خاصی داشت و از لحاظ محتوی نیز آموزش طبقاتی بود . آموزش دیگر مردم ، در مدارس خصوصی بسیار متفاوت صورت می گرفت . مدارسی که تحت عنوان « شی جوکو » خوانده می شد و در آن همه رقم آموزش ابتدایی تاعالی ترین درجات دانش را تدریس می کردند هرچند بسیاری از آنها به سامورایی ها تعلق داشت ولی به تدریج درهای خود را بر روی مردم عادی گشودند .
آموزش مردم عادی تر در مکتب خانه هایی که به نام « تراکویا ـ Terakoya » خوانده می شد صورت می گرفت و کلاً غیرمذهبی بودند و زائیده اشتیاق مردم برای تحصیل بود و از خانه معلم برای مدرسه استفاده می شد و محصلین آن را فرزندان عوام شهری ، تجار ، در شهر و در روستاها فرزندان خانواده های مرفه تشکیل می دادند . این مدارس بطور متوسط بین 30 تا 60 شاگرد داشت که دختران و پسران را با هم می پذیرفتند ورودی به این کلاس ها بین 6 تا 8 سالگی بود و در 11 تا 13 سالگی کارآموزی آنها شروع می شد . در این مدارس کلاس بندی وجود نداشت و عموماً خواندن ـ نوشتن و حساب را آموزش می دادند و حدودی هم درس اخلاق و حسابداری را می آموختند و برخی زبان چینی ، جغرافیا ، و تاریخ را آموزش می دادند . معلمین از احترام خاصی برخوردار بودند و شهریه منظمی را دریافت نمی کردند . در پایان سلسله « توکوگاوا » که یک سلسلة فئودالی بود وضع سواد بدین شرح بود :

 

درصد کل جمعیت
مردان سامورایی 100% طبقات صاحبان حرفه در شهر 50 60
7% 2%
زنان سامورایی 50% طبقات صاحبان حرفه در روستا 40 50%

بازرگانان 80 70% بزرگان دهات 100%
زنان بازرگانان 60 50% 3% طبقه متوسط دهات 50 60% 87%
بازرگانان شهرهای کوچک50 60% روستائیان دورافتاده 20%

 

2) وضعیت آموزش و پرورش درعصر می جی1 « miji »
( 1945 تا 1868 ) میلادی
با سقوط فئودالیسم و استقرار امپراطوری می جی ، فصل جدیدی در آموزش و پرورش ژاپن گشوده می شود و در همین دوره است که باید ریشه های آموزش و پرورش ملی را جستجو کنیم . باید گفت که تعلیم و تربیت در طی دوره امپراطوری « می جی » هدف خود را تربیت انسانهایی ، درست کار ، میهن پرست و باسواد و عاقل قرار داده بود و به تجدید نظر در نظام آموزش و پرورش قبل اقدام کرد و مبنای کار خود را بر دو اصل استوار ساخت .
1- اصل سونو ـ Sonno ـ به معنای تقدس امپراطور و پیروی از تعالیم امپراطوران سابق .
2- اصل ـ کای کوکوـ Kaikoku ـ به مفهوم گشودن درهای باز کشور و بطور خاص غربی کردن جامعه ژاپن می باشد .
در سال 1871 برای آموزش کلیه مردم وزارت آموزش و پرورش تأسیس شد و در سال 1872 فرمان انقلابی « گاکوسة ای » یا فرمان تعلیم وتربیت صادرشد فرمانی که نشانه تغییر اساسی عبور از آموزش و پرورش فئودالی به تعلیم و تربیت انفرادی و نوین بود ـ درهمین سال وزارت آموزش و پرورش فرمان ترجمة آثار ادبی وقانون آموزش کشور را صادر کرد که اقتباسی از آموزش و پرورش فرانسه بود . اما نظریه ها ، روشها و مواد آموزشی از تعلیم و تربیت آمریکایی ها بود .
در این فرمان نخستین دستورالعمل مهم درباب نظام آموزشی بود ، دارای روحیه ترقی خواهی و درصدد آن بود تا علوم نوینی را به کشور ژاپن وارد نماید ، براساس این فرمان کشور ژاپن به 8 بخش دانشگاهی تقسیم شده بود و از نظر آموزش متوسطه شامل 32 بخش می شد و هریک شامل 210 بخش ابتدایی بود که بدین ترتیب در دهه ( 1872 تا 1880 ) م کشور ژاپن دارای 53.760 مدرسه بود ، تا سال 1873 تنها 24/4% دختران به مدرسه راه یافتند اما درسال 1891 با اجرای این طرح می توان ادعا کرد که 50% پسران و 50% دختران به مدرسه می رفتند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   47 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ژاپن

دانلودمقاله نظام های سیاسی

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله نظام های سیاسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 
طبقه بندی نظام های سیاسی
نظام های سیاسی برحسب معیارهای مختلفی قابل تقسیم بندی هستند. ارسطو به موضوع طبقه بندی انواع حکومت علاقۀ خاصی داشت . در این کار وی بر دو محور تکیه می کرد: یکی معیار شمار حکام و گروه حاکمه و دوم ویژگیهای اخلاقی نظام ها ؛ از این حیث که در خدمت منافع خصوصی حکام یا مصالح عمومی باشند. با ترکیب این دو معیار سه نوع رژیم به دست می آید: حکومت های تک نفره خوب یا بد ؛ یعنی مونارشی و جباریت ؛ حکومتهای چند نفره خوب یا بد ، یعنی اریستوکراسی و الیگارشی و حکومت های خوب یا بدی که دردست شمار کثیری از مردم باشد ، یعنی پولیتئی و دموکراسی .
همچنین به نظر ارسطو نظام های سیاسی یا قوانین اساسی به حسب روش سازماندهی به سه عنصر حکومت قابل طبقه بندی بودند. سه عنصر حکومت عبارتنداز : عنصر تصمیم گیری در سیاست داخلی و خارجی ، عنصر اداری یعنی کل مناصب اجرایی حکومت و عنصر قضایی . عنصر اول وسوم معمولاً در اختیار حکام اصلی مثلاً پادشاه یاگروه حاکمه در الیگارشی هاست . اماعنصر دوم ممکن است مبتنی بر انتقال موروثی مناصب ، انتخابی بودن آنها و یا قرعه کشی باشد. انتخابات بویژه در اریستوکراسیها معمول بود که بیش از رژیم های دیگر بر فضائل مدنی و سیاسی استوار بودند . روش قرعه کشی نیز در دموکراسیها معمول بود.
درقرون جدید علاوه بر معیار عددی ، ملاک تفکیک و رابطۀ قوای حکومتی با یکدیگر در تقسیم بندی رژیم ها مورد توجه قرار گرفت . شارل لویی منتسکیو (1755ـ1689) نظریه پرداز فرانسوی در کتاب معروف خود روح القوانین استدلال کرد که طبقه بندی قدیمی رژیم های سیاسی به مونارشی ، اریستوکراسی و دموکراسی رسا نیست ، بلکه باید رژیم ها را به مونارشی ، استبداد و جمهوری ( چه دموکراسی و چه اریستوکراسی) طبقه بندی کرد . اساس این طبقه بندی را اصول هریک از آن نظام ها تشکیل می دهند که عبارتند از : افتخارجویی ( مبنای مونارشی ) ، ترس ( اساس استبداد) و فضیلت مدنی ( اساس جمهوری) . همچنین به نظر منتسکیو حکومتهای معقول و معتدل آنهایی هستند که میان سه قوۀ مجریه ، مقننه وقضائیه ، تفکیک و توازن ایجاد کنند. هریک از قوا باید به وسیلۀ نهادهای جداگانه ای اجرا شود و نمایندۀ شأن اجتماعی خاصی باشد . اشراف باید برقدرت و اقدامات عامه مردم نظارت کنند و مردم نیز متقابلاً بر اشراف نظارت داشته باشند. به نظر منتسکیو حکومت مطلوب ، حکومتی مرکب از عناصر سلطنتی، اشرافی و جمهوری بود، زیرا ویژگی اصلی چنین حکومتی ، تفکیک قوا و نظارت آنها بریکدیگر است .
درمباحث پیشنین از دو معیار برای تقسیم بندی انواع کلی نظام های سیاسی سخن گفتیم : یکی طبقه بندی آنها بر حسب غلبۀ یکی از وجوه اساسی دولت و دوم بر حسب نوع رابطۀ دولت با طبقات اجتماعی .با کاربرد این معیارها ویژگیهای بیشتری دربارۀ انواع نظام های سیاسی شناخته می شود. معیار عددی دیگر امروزه بیانگر نوع و سرشت نظام های سیاسی نیست . در همۀ دولتهای مدرن گروههای محدودی درامر عملی حکومت کردن دخیل هستند ، لیکن شیوه به قدرت رسیدن ، نحوۀ اعمال قدرت آنها ، پایگاهها و مبانی اقتدارشان و نوع رابطه ای که با جامعه دارند ، بسیار متفاوتند . همچنین معیار ارسطویی رعایت نفع و مصلحت عمومی وخصوصی دیگر از چشم اندازی صرفاً اخلاقی معنادار نیست ، بلکه باید آن را با توجه به ملاکهای اقتصادی و اجتماعی تکمیل کرد. دو معیار وجوه چهارگانۀ دولت و رابطۀ آن با طبقات اجتماعی ، انواع رژیم های سیاسی را به شکل کامل تر و جامع تری باز می نمایند. چنانکه قبلاً اشاره شد، بر حسب ملاک اول ، چهارنوع کلی نظام سیاسی ممکن است به دست آید: اقتدارطلب ، ایدئولوژیک ، رفاهی و طبقاتی . اقسام مشخص تری از رژیم های سیاسی ممکن است در درون هریک از این انواع کلی یافت شود. برحسب ملاک دوم ، چنانکه قبلاً دیدیم ، دولت ممکن است ابزار طبقۀ مسلط ، نمایندۀ وضعیت تعادل وتوازن طبقاتی و یا دارای استقلال نسبی از طبقات اجتماعی باشد.
با این حال دو معیار اخیر نیز تا اندازۀ زیادی انتزاعی هستند. توصیف رفاهی بودن یا طبقاتی بودن دولت دیگر ابعاد و ویژگیهای آن را آشکار نمی سازد . همچنین بیان نوع رابطه میان دولت و طبقات معین اجتماعی تصویر کاملی به دست نمی دهد. حال با ترکیب مجموعۀ معیارهای فوق در دو معیارکلی تر می توان تصویر جامع تری از انواع رژیم های سیاسی به دست داد: یکی شیوۀ اعمال قدرت حکومتی بر جامعه که ساخت قدرت را تشکیل می دهد ودوم میزان اعمال قدرت حکومتی بر جامعه برای ایجاد تحولات اقتصادی و اجتماعی. از منظر معیاراول نظام های سیاسی بردو دستۀ بزرگ یعنی دموکراتیک و اقتدارطلب تقسیم می شوند و از حیث معیاردوم رژیم های سیاسی چپ گرا و راست گرا قابل تمیزند. تنوع رژیم های سیاسی درعمل از میزان نسبی دموکراتیک بودن یا اقتدارطلب بودن و چپگرا یا راستگرا بودن حاصل می شود.
از لحاظ معیارنخست، ساخت قدرت بر دو نوع است : یکی ساخت قدرت یکجانبه و دیگری ساخت قدرت دوجانبه . درنوع اول قدرت سیاسی مشروعیت خودرا از منابع ماوراء اجتماعی به دست می آورد و نهادهای مشارکت و رقابت درآن ضعیف اند. اشکال مختلفی از رژیم های استبدادی قدیم وجدید ، توتالیتر و دیکتاتوریهای نظامی وغیرنظامی دارای ساخت قدرت یکجانبه اند. درساخت قدرت دو جانبه منبع مشروعیت درون ـ اجتماعی است و در نتیجه امکان مشارکت و رقابت سیاسی درآنها به درجات مختلف وجود دارد . بعلاوه می توان از ساختار قدرتی نام برد که درآن قدرت از لحاظ ظاهری دارای ساختار دوجانبه و نهادهای مشارکت است ، ولی درواقع ساخت قدرت یکجانبه است . دموکراسیهای صوری یا شبه دموکراسیها دارای چنین ساخت قدرتی هستند.
معیار دوم طبقه بندی نظام های سیاسی ، میزان دخالت دولت در اقتصاد و جامعه یا به تعبیر مشهر چپ و راست بودن آنهاست. واژه های چپ وراست برای تفکیک نگرشها و ایدئولوژیهای سیاسی درسطح افراد، احزاب و دولتها به کاررفته است . با این حال این دو واژه از دقت کافی برخوردار نیستند و نمی توانند انواع گوناگون مواضع ایدئولوژیک سیاسی را پوشش بدهند . ریشۀ تاریخی این واژگان به انقلاب 1789 درفرانسه باز می گردد. درجلسات مجلس ملی انقلاب درپاریس اعضاء تندرو تر در سمت چپ و اعضاء میانه روتر در سمت راست جایگاه رئیس مجلس می نشستند. پس از آن مفهوم چپ به تدریج برای توصیف هواداری از انقلاب ، حاکمیت مردم ، حکومت جمهوری و ضدیت با کلیسا ، و مفهوم راست برای توصیف حمایت از تخت وتاج و کلیسا و حکومت اشرافی به کاررفت . دردوران انقلاب صنعتی چپ گرایی به معنای حمایت از منافع طبقۀ کارگر و راستگرایی به مفهوم پشتیبانی از طبقۀ سرمایه دار به کار می رفت . از این رو چپ وراست دو معنای جداگانه و درعین حال بهم پیوسته سیاسی و اقتصادی داشته اند. چپ درمعنای سیاسی بر ارزشهای فرهنگی و اجتماعی تمدن جدید غربی یعنی آزادی، برابری ، خودمختاری فرد، فردیت انسان ، عقلگرایی ، علم گرایی ، ترقی و پیشرفت جامعه ، دموکراسی ، حاکمیت مردم و اصالت انسان تأکید گذاشته است. درمقابل راست در معنای سیاسی آن بر سنت و سنتگرایی ، ارزشهای مذهبی ، کمال ناپذیری انسان ، حفظ آداب ورسوم ، نفی حاکمیت مردم یا صلاحیت مردم درحکومت ، اجتناب ناپذیر بودن نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی ، ضدیت با عقلگرایی و علم گرایی مفرط و اهمیت خانواده به جای اصالت فرد تأکید گذاشته است .
از نظر اقتصادی چپ گرایان بر ضرورت دخالت دولت در اقتصاد برای تأمین عدالت اجتماعی و راست گرایان بر عدم امکان تأمین عدالت اجتماعی ازطریق سیاسی ، ضرورت حفظ بازار آزاد ، دفاع از سرمایه داری و جلوگیری از مداخله گسترده دولت در امور اقتصادی تأکید می گذارند. اگر مفهوم چپ سیاسی و راست سیاسی را به ترتیب با معیار اول یعنی گرایش دموکراتیک و گرایش اقتدارطلبانه منطبق کنیم ، آنگاه از ترکیب دو معیار بالا چهار دسته رژیم های سیاسی به دست می آید که عبارتند از : 1) نظام های دموکراتیک راست ، 2) نظام های اقتدارطلب راست ، 3) نظام های دموکراتیک چپ و 4) نظام های اقتدارطلب چپ .
درپرتو کلی این طبقه بندی اینک به بررسی برخی انواع مهم نظام های سیاسی می پردازیم . نخست دسته بندیهای کلی مثل دموکراسی ، دموکراسی اجتماعی ، اقتدارطلبی ، توتالیتریسم و کورپوراتیسم را توضیح می دهیم و سپس به اشکال عینی دولت و نمونه هایی از نظام های سیاسی محافظه کار، لیبرال ، لیبرال دموکراسی ، دولت رفاهی ، نئولیبرال ، فاشیست و کمونیست می پردازیم .
اشکال عمومی
دموکراسی
دموکراسی قرن بیستم حاصل لیبرالیسم قرن نوزدهم است ؛ البته لیبرالیسم قرن نوزدهم خود ریشه در افکار هیوم ، میل و روسو دارد. برخی دموکراسی را ایدئولوژی سیاسی طبقات متوسط می دانند. به هرحال تفاوت اصلی میان دموکراسی در قرن نوزدهم و بیستم در این است که امروزه اصول و ایدئولوژی سیاسی طبقات متوسط به اقشار گسترده ای از جامعه تسری یافته است . مفهوم اصلی این ایدئولوژی برابری همگان در حوزۀ سیاسی و حقوقی است . درقرن نوزدهم هدف دموکراسی برآوردن خواست های حقوقی و سباسی اقشار متوسط بود و از این رو سرمایه داری ، سیستم اقتصادی متناسب با این ایدئولوژی بشمار می رفت ، اما درقرن بیستم برابری در حوزۀ اجتماعی بیشتر مورد توجه بوده است این نوع برابری با نوع سرمایه داری آزاد قرن نوزدهم مناسبت چندانی ندارد؛ درعوض مفهوم دولت رفاهی پشتوانه و ضامن واقعی دموکراسی سیاسی در قرن بیستم بوده است . از سوی دیگر از نظر اخلاقی ، دموکراسی بر اصل نسبیت ارزشها استوار است ؛ یعنی هیچگونه معیار مطلقی برای تعیین سلسله مراتب ارزشها درکار نیست . نتیجۀ این نگرش انکار عینیت هرگونه حقیقت اخلاقی است ، زیرا با اعتقاد به مفاهیم اخلاقی مطلق ، سلطۀ سیاسی سنتی همچنان برقرار خواهد ماند و اصل درستی نظر اکثریت مردم ( که ممکن است برخلاف اصول اخلاقی قدیم باشد ) مقبول نخواهد بود . برعکس رژیمهای اقتدارطلب و غیردموکراتیک همواره بر اساس ارزشهای مطلق اخلاقی حکم رانده اند .
مظهر فلسفی دموکراسی مکتب پراگماتیسم ( عمل گرایی ) است که بعد از جنگ دوم بخصوص در افکار چارلز پیرس درامریکا پدیدار شد. ویلیام جیمز روانشناس امریکایی و جان دیویی نیز از هواداران این مکتب بودند. نقطه نظر اصلی این مکتب آن است که عنصر اصلی تشکیل دهندۀ حقیقت ، فایده است . مثلاً اموری مثل مذهب و سنت تا آنجا که برای حفظ جامعه فایده دارند ، حقیقت نیز دارند. حقیقت عقاید از نتایج عملی آنها معلوم می شود. به این ترتیب از نگاه این مکتب حل مشکلات اجتماعی جانشین دستیابی به حقیقت مطلق می شود؛ همچنین مکتب عمل گرایی معتقد به نسبیت اخلاق است و به هرگونه اقتدار اخلاقی عینی و مطلق حمله می کند .
درتوضیح ویژگیهای کلی دموکراسی بر چند نکته اساسی معمولاً تأکید می گذارند :
1ـ دموکراسی حکومتی است مبتنی بر آراء و افکار عمومی و باید مستمراً نسبت به آن احساس مسئولیت کند؛ به سخن دیگر صرف دموکراتیک بودن منشأ حاکمیت برای دموکراسی کافی نیست ، بلکه مسئولیت درمقابل مردم باید مستمر باشد و حکومت دائماً منشأ دموکراتیک خود را تجدید کند .
2ـ افکار عمومی به شیوه ای آزاد و آشکار ابراز شود و شیوه های مناسبی برای ابراز آن همچون روزنامه های آزاد ، انتخابات ، تحزّب ، مراجعه به آراء عمومی و غیره وجود داشته باشد.
3ـ درمورد مسائل مورد اختلاف در نزد افکار عمومی ، باید افکار اکثریت عددی را درنظر گرفت و برای تأمین نظر اکثریت ، باید حق رأی و مشارکت سیاسی را به همه گروهها و اقلیت ها بسط داد.
4ـ حکومت دموکراسی در فضایی عمل می کند که سرشار از نهادها و انجمن های مستقل و خودجوش و متعددی باشد که در مقابل خودکامگی احتمالی حکام از حقوق و آزادیهای افراد و انجمن ها پشتیبانی کنند .
5ـ حکومت دموکراسی مستلزم کثرت گرایی اجتماعی است ؛ یعنی این واقعیت که هر جامعه ای مرکب از منافع و علائق و ارزشهای گوناگون است ، باید درنظر گرفته شود. حکومت دموکراسی نمی تواند به سود یکی از این اجزاء عمل کند.
6ـ دموکراسی مستلزم نسبی گرایی ارزشی و اخلاقی است و بنابراین هیچ گروهی حق ندارد درجایگاه حکومت ، هیچ فلسفه یا ایدئولوژی خاصی را برگروههای دیگر تحمیل کند. با تغییر افکار عمومی ، حقایق و اخلاقیات هم دگرگون می شوند. پس دموکراسی حکومتی است که درآن امکان تبدیل اقلیت های فکری به اکثریت همواره وجود دارد.
7ـ شرط عملکرد رضایت بخش نهادهای دموکراتیک رعایت آزادیهای اساسی از جمله آزادی بیان ، انجمن و قلم است ؛ آزادی همچون جریان خون ارگانیسم حکومت دموکراسی است .
بطورکلی سه دسته نظریه دربارۀ حکومت دموکراسی وجود دارد : یکی دموکراسی به معنای حکومت اکثریت مردم ؛ دوم دموکراسی به معنای حکومت قانون و سوم دموکراسی به معنای حکومت متناوب چندین گروه برگزیده.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   112 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نظام های سیاسی