فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پرواز بدون موتور

اختصاصی از فایل هلپ پرواز بدون موتور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پرواز بدون موتور:

سرعت و شتاب شاهین های ایده‏آل بهنگام شیرجه زدن و اوج گرفتن.

 قسمتی از خلاصه:

برخی از شاهین ها همانند بازها (Falco Peregrinus) در هوا و با حداکثر سرعت شیرجه به شکار خود حمله می‏کنند. و تصور می‏شود که آنها سریعترین حیوانات هستند. حداکثر سرعت آنها بهنگام شیرجه در حدود 157 متر بر ثانیه اندازه گیری شده است، البته سرعت به این بالایی به دقت اندازه گیری نشده است. در این بخش تاثیر نیروهای آترودینامیکی و جاذبه ای (گرانشی) را برروی شاهینهای ایده‏آل مورد بررسی قرار داده و برای محاسبه سرعت و شتاب حین شیرجه زدن از مدلهای ریاضی استفاده می کنیم. شاهین ایده‏آل (مدل) دارای جرمی معادل 5/0 تا 2 کیلوگرم هستند از نظر خصوصیات اندام شناسی در آنرودینامیکی مشابه شاهین های واقعی هستند.

حداکثر سرعت شیرجه زدن بستگی به وزن پرنده و زاویه و مدت شیرجه دارد. در زمان مناسب شاهینهای ایده‏آل می توانند در یک شیرجه قائم به حداکثر سرعتی بین 89 تا 117 متر برثانیه برسند، در صورتیکه ضریب مقاومت هوا را 18/0 فرض کنیم پرنده‏های سنگینتر می توانند به سرعتهای بالاتری نیز برسند. این مقادیر در پروازهای با سرعت کم اندازه‏گیری شده است در پروازی با سرعت بالاتر می توان این مقدار را تا 07/0 کاهش داد. در اینحالت حداکثر سرعت بین 138 تا 174 متر بر ثانیه خواهد بود. در یک شاهین ایده‏آل به وزن یک کیلوگرم که با زاویه بین 15 تا 90 درجه شیرجه می‏زند بعد از حدود 1200 متر به 95% حداکثر سرعت خود می‏رسد. مقدار زمان سپری شده و افت ارتفاع برای رسیدن به 95% حداکثر سرعت در رنجی بین 38 ثانیه و 322 متر در زاویه 15 درجه تا 16 ثانیه و 1140 متر در زاویه 90 درجه قرار دارد.

 خلاصه ای از مقدمه:

بسیاری از پرندگان با بالهای باز و در یک مسیر مستقیم و با سرعت شیرجه بالا به شکار خود حمله می‏کنند. این رفتار عمدتاً ویژگی بازها می‏باشد (Falco Peregrinus) شاهینها می توانند در هوا به سایر پرندگان بچسبند، معمولاً این عمل بعد از یک شیرجه شگفت انگیز که صدها متر بالاتر از شکار شروع می شود، انجام می‏گیرد. قبل از شیرجه یک باز عموماً با بال زدن سرعت خود را افزایش می دهد، سپس با جمع کردن بالهای خود شروع به شیرجه زدن کرده و با تغییر مسیر خود، به مسیری که با افق زاویه‏ای 15 تا 90 درجه می‏سازد قرار می‏گیرد. پرنده در طی شیرجه با صرف انرژی پتانسیل به سرعت خود اضافه می کند. و ممکن است به حداکثر سرعتی که یک جانور می تواند برسد، دلت پیدا کند، این سرعت به میزان تا 157 متر بر ثانیه برآورد شده است. حتی اگر این برآورد صحیح هم باشد دقت آن شناخته شده نیست زیرا اندازه‏گیری سرعت شیرجه یک شاهین مشکل است. برای این کار به وسایل اندازه‏گیری پیچیده نیاز است.

زمان شیرجه کوتاه و محل و زمان شیرجه غیر قابل پیش بینی بوده و در فاصله دوری از مشاهده گر قرار دارد. Alerstam (1978) برای غلبه بر این مشکلات از رادار استفاده کرد و به این طریق سرعت شیرجه یک باز را 39 متر بر ثانیه اندازه‏گیری کرد. Clark (1995) سرعتهای شیرجه‏ای بیشتر از 41 متر بر ثانیه را اندازه‏گیری کرد.

 

انواع بال زدن:
پرندگانی که بال نمی زنند با توجه به سرعت خود بالهایشان را در فاصله‏ای متغیرا: بدنشان نگه می‏دارند. در سرعتهای کم آنها بالهایشان را کاملاً باز می‏کنند. و بتدریج با افزایش سرعت بالهایشان را جمع‏تر می کنند. در سرازیریها و شیرجه های سریع آنها ممکن است تا آنجا که امکان دارد بالهایشان را به بدنشان نزدیک کنند حتی تا نزدیکی نشینگاهشان. (شکل۱) در تحقیق فعلی از فاصله بالها جهت تشخیص شیرجه از دو نوع دیگر پرواز یعنی اوج گرفتن و تغییر جهت استفاده شده است.

 

اوج گرفتن اغلب به پروسه‏ای اطلاق می‏شود که پرنده در آن وضعیت ارتفاع خود را ثابت نگه داشته یا با پرواز در هوا و حرکت در به سمت بالا یا شتاب گرفتن ارتفاع خود را افزایش می‏دهد. در اصطلاح ارنیتولوژی (پرنده شناسی) این واژه بیانگر حالتی است که در آن پرنده با حداکثر فاصله بین بالها و دم کاملاً کشیده در حال پرواز است. مثلاً پرندگانی که کمتر بال می‏زنند اغلب این ارتفاع با چرخاندن بالهایشان در ۹۰ درصد یا ۱۰۰ درصد فاصله بالها بدست می آورند.

 

برای بدست آوردن چنین فاصله‏ای آنها بالهایشان را به جلو حرکت داده و دمشان را از هم باز می‏کنند تا اثر اوج گیری لحظه ای را خنثی کنند. این رفتار را می‏توان در پرندگانی که کمتر بال می زنند در طبیعت مشاهده کرد. وتوکر (۱۹۹۲) این مطلب را در یک تونل باد روی یک شاهین Marris مورد بررسی قرار داد. از نظر پرنده شناسی در سرعتهای بالاتر از حد اوج گیری دم جمع می شود در یک محدوده‏ای از سرعت یک پرنده می تواند در امتداد یک مسیر با حداقل زاویه نسبت به افق کج شود. خم بالها و فاصله بالها در بالاترین سرعت این محدوده تقریباً به میزان ۷۰% ماکزیمم آن کاهش می‏یابد. در این حالت پرنده از حالت «Flexgliding» است. پرندگان شکارچی عمدتاً پس از رسیدن به ارتفاع خاص و در یک سرعت بالا شروع به سرخوردن می کنند.

 

پرندگان می‏توانند با شیب دادن به زاویه حرکت و خم کردن بالهایشان سریعتر نیز سر بخورند. دقیقاً همانند زمانی که شیرجه می‏زنند. بعنوان یک قرار داد که نشان دهنده شیرجه زدن است من توضیح می‏دهم که پرنده‏ای در حال شیرجه است که فاصله بالهایش کمتر از ۷۰ درصد حداکثر فاصله بالهایش است و مسیر سرخوردن آن نیز مستقیم است. پرنده ای که در حال شیرجه زدن است، نیز یک شیرجه‏زن نیست زیرا علیرغم اینکه فاصله بالهایش کمتر از ۷۰% حداکثر است مسیر پرواز آن مستقیم است.

 

خصوصیات اندام شناسی و آئرودینامیکی شاهینهای ایده‏آل:
شاهین های ایده‏آل (یا به اختصار «شاهینها» که با شاهین های واقعی متفاوت هستند) دارای جرم m هستند و از دو طرف متقارن هستند. آنها دارای محور بلندی هستند که از راس نوک شروع و راس دم ادامه داشته و پرونده نسبت به این محور تقارن دارد. برشهای عمود بر محور مدل یک شاهین باعث ایجاد مناطق مختلفی می شود که از نظر سطح با هم متفاوت هستند.

 

منطقه‏ای که در برش عرضی دارای حداکثر مساحت است (بجز بالها) Sb نام دارد. و مساحت منطقه‏ای از برش عرضی که دارای حداکثر مساحت است (شامل بالها) فاصله بالها نام دارد رباط نشان می‏دهند. یک شاهین که دارای جرم معینی است دارای Sb ثابتی است اما می‏تواند فاصله بالهایش را بین مقدار حداقل و حداکثر تنظیم کند (bman , bmin). از آنجائیکه فاصله بالها متفاوت است مساحت بالها (SW) نیز بین مقدار حداقل و حداکثر (Swmin , Swmax) تغییر می کند. SW منطقه ای از بالها است که عمود بر محور تقارن بوده و دارای محور طولانی است. مساحت بال شامل مساحتی از بدن پرنده است که بین بالها قرار دارد.

 

بعنوان یک استثناء بالهای شاهینها دو سطحی نمی باشد خطوط قوسی بالها در منطقه بالها بدن را به دو قسمت تقسیم می کنند. یک خط تومی، خطی است بر اثر برشی در امتداد محور تقارن بدن در بالها ایجاد شده و دو لبه بال را بهم وصل می کنند. خط تومی باتوجه به فاصله بالها متفاوت است.ولی طول متوسط توس است که برابر است با:
C = Swmax / bmax (1)
حالت استثنا همانند شاهینهای واقعی در شاهینهای ایده‏آل وجود دارد (شکل ۱) که ممکن است بالهایشان را در اطراف بدنشان به شکل یک فنجان جمع کنند. (شکل۶). سطح زیرین بالهای فنجانی شده در امتداد بدن است هنگام فرود آمدن ولی فضای خالی آن بین بالها و بدن قرار دارد. در مقاله حاضر به بالهای فنجانی شده تنها در بخش کنترل سرعت شیرجه اشاره می‏کنند.

 

همزمان با پرواز یک شاهین بردار وضعیت (P) مسیر حرکت در فضا را در هر زمان (t) نشان می‏دهد. یک وضعیت در فضا از آنجائیکه فضای مورد مطالعه با دو بعدی است به صورت دو نقطه x,y تعریف می‏شود. شاهین در امتداد مسیر پرواز با سرعت V=dp/dt حرکت می کند که این سرعت دارای بردارهای متناظی Vy , Vx می‏باشد و مسیر پرواز هنگام شیرجه زدن خطی راست است که با محور اتمی x زاویه(۰) را ایجاد می کند.
فرض می شود که باد می وزد بنابراین شاهین می تواند با توجه به اینرسی موجود با سرعت V در هوا شیرجه بزند و می‏تواند با تغییر سرعت نه جهت شتاب خود را افزایش دهد. بهنگام اوج گیری پس از شیرجه، شاهین با تغییر جهت سرعت خود را افزایش می‏دهد نه با تغییر سرعت.

 

در مقاله حاضر از عبارت y بعنوان افت ارتفاع استفاده شده است و مقادیر روی محور x با مقادیر روی محور y نسبت عکس دارند. با چرخش مسیر پرواز در جهت عقربه‏های ساعت مقادیر x به سمت راست افزایش می‏یابد و زاویه ۰ نیز افزایش می یابد (شکل۲).

 

شکل و نیروهای آیرودینامیکی و گرانشی:
یک شاهین در حال پرواز دو نوع نیرو را تحمل می‏کند، یک نیروی ثابت گرانشی (وزن) و یک نیروی متغیر آئرودینامیکی که بر اثر حرکت باد در بالای بدن و بالها ایجاد می‏شود. وزن به طور کاملاً عمود به سمت پایین است مقدار W برابر است با mg که در آن m جرم بدن و g شتاب جاذبه زمین (ms 81/9) است. نیروی وزن را می‏توان به دو مولفه که نیروی آیرودینامیکی نیز دارای اندازه و جهت است که با V و شکل بدن پرنده و زاویه بالها تغییر می‏کند. زاویه حمله بالها زاویه بین یک خط توسی نمای عمودی و مسیر پرواز که شامل خط ترس است، می باشد.

 

از آنجائیکه یک شاهین در یک مسیر مستقیم شیرجه می‏زند در جهت عمود بر مسیر پرواز شتاب ندارد و مجموع بخش عمودی نیروی آیرودینامیکی و جاذبه بایستی صفر باشد. در عرض مجموع بخش موازی نیروهای آیرودینامیکی و جاذبه بهنگام شیرجه زدن صفر نیستند.
بخش های عموی و موازی نیروی آیرودینامیک در یک (۱-) ضرب می شوند و به ترتیب بعنوان بلند کننده (L) و سپس (D) معرفی می شوند. بنابراین در حین شیرجه
L = W Cos 0 (2)
Dv/dt = g 0 – D/M (3)

 

زمانیکه پس (D) برابر با مولفه موازی وزن باشد. و شاهین در حال سکون است و در یک مسیر موازی با سرعت ثابت Ve در حال پرواز است. بعبارت دیگر شاهین در حال تعادل است و شتاب نمی گیرد.

 

واژه شکل به ابعاد جهت شاهین اشاره می کند که می‏توانند نیروی آیرودینامیکی حاصل از یک سرعت را تحت تاثیر قرار دهند. برای مثال پرندگان می توانند با تغییر در زاویه حمله بالها، فاصله بالها و وضعیت پاها نیروی پس را تغییر دهند. آنها همچنین می توانند با فنجانی کردن بالهایشان یا با تغییر در زاویه محور بدنشان با محور (مسیر) پرواز نیروی پس را تغییر دهند. «ضریب شکل» وضعیتی از شکل است که می تواند به صورت عددی همانند فاصله بالها یا زاویه حمله بیان شود.

 

نمودارهای قطبی کارآیی و سرعت:
در نمودار کارآیی (شکل ۳الف) مقدار Vy را در برابر Ve کشیده شده ا ست و روش قراردادی برای توضیح تعادل پرواز پرندگان است. در این مقاله از تبدیل نمودار کارآیی- نمودار قطبی سرعت- برای توضیح شیرجه تعادلی و غیرتعادلی در شاهین ها استفاده شده است و بنابراین من خلاصه ای از جوانب مختلف نمودار کارآیی را بعنوان مقدمه ای برای نمودار قطبی سرعت بیان میکنم.
ارتباط بین Vy و Ve به زمان پس در حالت تعادل بستگی دارد.
D = WE0(4) , E0 = Vy/Ve (5) === Vy = Dve/W (6)

 

برای بسیاری از کارخانجات سازمان گلایدر در پس در حالت عادی و در پرواز در مسیر مستقیم تابع ساده ای از Ve است و نمودار کارآیی به فرم یک خط راست در می‏آید که تحت عنوان «پرواز قطبی» شناخته شده است. با اینحال پرندگان gliding (سرخور) می توانند محدوده‏ای از پس (۰ ) در سرعت معین Ve داشته باشند. زیرا آنها می توانند شکل خود را تغییر دهند مخصوصاً فاصله بالهای خود را در نتیجه این نمودارهای کارآیی را می توان به دو منحنی تقسیم کرد، منحنی حداکثر کارآیی (یا سوپر قطبی) و خط کارآیی حداقل، منطقه محصور بین این دو خط را ناحیه کارآیی می‏نامند. یک پرنده در حال پرواز با سرعت Ve زمانی که ۰ حداقل باشد دارای حداقل پس است، زمانی که پرنده در حالت تعادل سرعت است که Ve = VE کارایی حداکثر باشد.

 

نمودار حداکثر کارآیی مقدار Vy را در برابر VE نشان می دهد و خط کارآیی حداقل نشان دهنده آن است که پرندگان در حالت شیرجه های عمودی هستند یعنی Vy=Ve در این حالت پس برای هر Ve حداکثر بوده و برابر با وزن است. خطوط مستقیمی که در شکل (۳الف) رسم شده اند نشان دهنده جهت های مختلف مسیر پرواز است.

 

نمودار قطبی سرعت (شکل ۳ب) شامل اطلاعات مشابهی همانند نمودار کارآیی است با این تفاوت که بجای آنکه Vy را در مقابل Ve نشان دهد، Vy را در برابر Vx رسم کرده است. Vy , Vx مولفه های بردار سرعت V هستند که می توان در نمودارهای قطبی آنها را مشاهده کرد. Ve در ۰ برابر با از حداقل زاویه پرواز صفر تا ۹۰ درجه نشاندهنده منحنی حداکثر کارآیی است و خط کارآیی حداقل بر محور Vy مماس است. منطقه کارآیی محصور بین نمودار کارآیی حداکثر و محور Vy در مقادیر بزرگ ۰ بنحو چشمگیری افزایش می یابد. خطوط مستقیمی که در شکل ۳ب رسم شده‏اند

 

نشان دهنده جهتهای مختلف پرواز هستند و مقادیر مساوی از V در کمانها زمانی که Vy , Vx برابر باشند ظاهر می شود. در این مطالعه، نمودار قطبی سرعت پرواز تعادلی و غیر تعادلی را تشریح می کند. در مقادیر معین ۰ و t پرنده می تواند تا سرعت V به سرعت خود بیافزاید یا اگر پس برابر WE0 باشد در حالت تعادل قرار گیرد. در حالت تعادل سرعت پرنده اگر مقدار ۰ کمتر از حد ماکزیمم باشد معادل Ve و اگر ۰ ماکزیمم باشد Ve است. تصویر کنید که پرنده ای در نمودار قطبی به آرامی ازابتدای شیرجه و در مسیر پروازی که همراستا با بردار V است شروع به پرواز می کنند. همچنانکه پرنده سرعت می‏گیرد. بسیای آن افزایش می یابد تا آنکه به WE0 می‏رسد و سپس سرعت در حد Ve یا VE با توجه به شکل پرنده ثابت می ماند.

 

 

 

مدل ریاضی:
مدل ریاضی پرواز تعادلی و دو نوع از پرواز غیر تعادلی:
شیرجه زدن هنگامی که ۰ ثابت است و سرعت تغییر می کند و اوج گیری پس از شیرجه زمانی که سرعت ثابت است و ۰ تغییر می کند را توضیح می دهد. در بخشی از مدل که در برگیرنده پرواز تعادلی است از نتایج توکر(۱۹۸۷) استفاده شده است. و بخشهای مربوط به پرواز غیرتعادلی جدید هستند. بخش بعدی مدل را برای پرواز تعادلی در حداکثر کارآیی خلاصه می کنند و روابط مورد استفاده در بررسی شیرجه غیرتعادلی و اوج گیری پس از شیرجه را نشان می دهند.

 

پرواز تعادلی در حداکثر کارایی
پرنده ای که می خواهد در حداکثر کارآیی و سرعت VE پرواز کند بایستی شکل خود را بنحوی تغییر دهد که او فشار را تحمل کند، بالها بایستی نیروی بالابرنده‏ای معادل با Wcos0 را ایجاد کنند و بدن و بالها بایستی حداقل پسا را در سرعت VE داشته باشند. توکر (۱۹۸۷) پارامترهایی که بر شکل بدن تاثیر داشتند را در نیروهای بالابرنده و پسا در سرعتتی های VE کمتر از ۳۰ متر بر ثانیه مورد بررسی قرار داد. در این مقاله این بررسی به سرعتهای غیر تعادلی بالاتری تعمیم یافته است. خلاصه زیر متغیرها و روابط بین آنها را که برای مطالعه این مقاله لازم است را نشان می دهد.

 

فشار دینامیکی (q) به کرات در معادلات مربوط به بالارفتن و فرودآمدن بکار برده میشود:
q = 0.5 PV2(V) که در آن چگالی هوا P برابر با Kgm-3 23/1 است این مقادیر برای هوای استاندارد در سطح دریا و در درجه حرارت ۰C 15 صادق می باشد.
عدد رینولد (Re) ضرایب پسایی را تحت تاثیر قرار می دهد. (۸) Re = pdv/M که در آن d ابعاد طولی شاهین و M دیسکوزیته هوا است. در هوای استانداردی که برای P در بالا توضیح داده شد Kgm-1s-1 6-10 × ۸/۱۷ = M می باشد. مقادیر M , d, p و اغتشاش هوا همگی برای شاهین مورد مطالعه در این مقاله ثابت هستن و فقط ضرایب پسا (drag) توابعی از V و شکل شاهین هستند. مولفه بالابرنده L همراه با Sw و q ضریب بالا برنده CL را منحنی مشخص می کند که برابر است با:

 

CL = L / (qSw) (q)
و از آن برای تعیین پروفایل ضریب پسا (که در ادامه توضیح داده میشود) استفاده میشود. در یک شیرجه با زاویه معین فقط عامل مشکل است که CL را تحت تاثیر قرار می‏دهد از آنجائیکه L (در معادله۲) ثابت است Sw فقط با فاصله بالها تغییر می‏کند. پسا مجموع سه آیتم است. پسای اولیه حاصله از نیروی بالابرنده ایجاد شده، پسای پروفایل که برابر است با پسای بالها منهای پسای اولیه و پسای فراهم که بعلت بدن به استثنای بالها ایجاد میشود.
عامل شکل برای پسای اولیه (Di) فاصله بالها است.

 

Dp = 7.7L2 / (T) qb2 (10)

 

عامل شکل برای پسای پروفایل (Dpr) نیز فاصله بالها است.
Dpr = qSwCD,pr (11)

 

از آنجائیکه ضریب پسای پروفایل CD,pr تابعی از CL است بنابراین b و CD,pr نیز زمانی که پارامتر فاصله برای Re و متر باشد.
عامل شکل برای پسای مزاحم (Drop) برش عرضی (Sb) از بدن است.
Dpar = qSbCpar (12)

 

مقادیر Sb ضریب پسای مزاحم CD,par برای یک شاهین با وزن ثابت، ثابت می باشد. CD,par به وضعیت پاها، دم و وضعیت محور طولی بدن با مسیر پرواز بستگی دارد. شاهینهای ایده آل برای کاهش CD,par بهنگام پرواز در حداکثر کارایی شکل بدن خود را تغییر می دهند. CD,par به Re نیز بستگی ندارد.

 

این ضریب با افزایش Re کاهش می یابد برای مثال prandtl و Tietjens (1957) برای یک نمونه مشابه پرنده که دارای مقدار بیش از حد Re اعالی به شاهینها بوده مقدار کاهش بیش از ۵۰درصد برای Cd, par گزارش کرده‏اند. بنابراین مدل با تغییر Re مقدار CD,par را ثابت نگه میدارد. این مقاله نمونه ای را ارائه می کند که در آنها تاثیرات مقادیر اندک CD,par را بر کارآیی شیرجه توضیح داده شده است.

 

پسای D برابر است با مجموع سه معادله ۱۰و۱۱و۱۲ در یک سرعت معین وبه صورت تابعی از b است که در آن در فاصله b0 پس مقدار حداقل (Drmin) را دارا است. برای مثال، اگر یک شاهین فاصله بالهای خود را افزایش دهد، پسای اولیه کاهش می‏یابد، اما پسای پروفایل با افزایش در SW افزایش می‏یابد. با اینحال افزایش در SW مقدار CL را کاهش می دهد

 

در حالیکه کاهش در CD,par و سبک شدن پسای پروفایل را افزایش می دهد. در مجموع، این تغییرات جهت ایجاد پسای حداقل زمانی رخ می دهد که شاهینها بالهای خود را در حداکثر فاصله قرار دارد و سرعتشان کم است و بالهایشان را خم می‏کنند تا در سرعت بالا فاصله بالها را کم کنند دقیقاً همان کاری که شاهینهای واقعی در طبیعت و دو تونل باد انجام می دهند. در مدل ریاضی منحنی های حداکثر کارایی برای شاهینهای ایده‏آل با قرار دادن Dd/db=0 و پیداکردن b0,Dmin بدست می آید. هر دوی این ها تابعی (f) از V هستند.

 

Dmin = f (V) (13) , b0 = f (V) (14)
با توجه به اینکه b0 نمی تواند از bmax بیشتر باشد توکر (۱۹۸۷) این معادلات را توضیح داده و روشی تکراری را برای یافتن نمودارهای کارآیی حداکثر برای پرندگان در حال پرواز بیان نمود و توماس (۱۹۹۶) با استفاده از روشی مشابه حداقل نیروی لازم برای پرواز فلپ را محاسبه نمود.

 

سرخوردن غیر تعادلی:
شیرجه:
هنگام شیرجه غیرتعادلی یک شاهین در امتداد یک مسیر مستقیم که با افق زاویه ۰ را می‏سازد و با تنظیم فاصله بالهای خود سرعت خود را افزایش می‏دهد و با استفاده از تنظیم CD,par در هر سرعتی پسا را در حداقل نگه میدارد. از معادلات ۱۲و۳ داریم.
Dv/dt = gE0 – f(v)/m (15)

 

با حل این معادل دیفرانسیل را می توان با استفاده از روشهای عددی انجام داد و سرعت شاهین را در هر زمان بدست آورد.
V = f3(t) (16)
در هر سرعتی b0 دارای مقدار خاصی است و رابطه بین b0 و V عبارت است از:
b0 = f4 (V) (17)

 

که از ترکیب معادلات ۱۴و۱۶ بدست می آید. فاصله ای (S) که شاهین در هر زمان می تواند پرواز کند را می‏توان با عددگذاری در معادله ۱۶ بدست آورد و افت ارتفاع شاهین (y) برابر است با:
Y = SE 0 (18)

 

معادلات f1 تا f4 به خصوصیات وابسته به جرم شاهینهای ایده‏آل بستگی دارد که در بخش بعدی توضیح داده خواهد شد. برای محاسبات فوق یک برنامه کامپیوتری که توسط مولف طراحی شده است نیز در دسترس است.

 

اوج گیری پس از شیرجه:
شاهینهای ایده آل با استفاده از پرواز با سرعت ثابت در یک مسیر ایده آل شکل پس از شیرجه اوج می‏گیرند تا اینکه مسیر پرواز افقی شود. این ویژگیها بررسی اوج گیری را آسان می‏کند اما بهنگام اوج گیری افت ارتفاعی شناسایی میشود که احتمالاً بزرگتر از میزان لازم برای شاهینهای واقعی است. ( y). شاهینهای واقعی بهنگام اوج گیری سرعت خود را کاهش می دهند و نیازی به طی مسیری دایره‏ای شکل ندارند. هر دو عامل y را کاهش می‏دهد ولی بررسی آنها هدف این مقاله است.

 

یک شاهین که در مسیری دایره ای با شعاع r (شکل ۴) حرکت می کند شکل خود را برای ایجاد نیروی جانب مرکزی ثابت (mr2/r) تنظیم می کند. این مولفه با مولفه بالابرنده و نیروی گرانشی Wes0 متفاوت است.
r = mv2 / (L1 – W) (19) بنابراین

 

از آنجائیکه مخرج ثابت است و زمانیکه ۰ = ۰ باشد L = L1 است. L1 حداکثر نیروی بالابرنده‏ای است که شاهین می تواند در سرعت V ایجاد کند زیرا شاهین در حین اوج گیری y و در نتیجه r را در حداقل نگه می دارد.
y به زاویه ۰ مسیر پرواز در ابتدای شعاع بستگی دارد.
از شکل ۴ داریم (۲۰) y = r (1 – e 0 )
با ترکیب معادلات ۱۹و۲۰ داریم (۲۱) y = mv2 (1 – es0 ) / (L1 – w )

 

با نگاه اولیه ممکن است فکر کنیم که شاهین می تواند حداکثر نیروی بالابرنده را در زمان اوج‏گیری با حداکثر کردن CL ایجاد کند که چون سرعت کم است این کار با افزایش فاصله بالها و مساحت بالها میسر است.

 

با اینحال در سرعتهای بالا نیروی بالابرنده بالها در این وضعیت گشتاور غیرقابل تحملی را به محل اتصال بالها وارد می‏کند. شاهین می تواند این گشتاور را با خم کردن بالهای خود و کاهش فاصله و مساحت بالها، تقلیل دهد. بنابراین به طور موقت باز در اجرای گشتاور و نیروی بالابرنده بالها کاهش میدهد. در برخی فواصل بالها، گشتاور زمانی که نیروی بالابرنده بالها متناسب با آن فاصله حداکثر است و L = L1 می باشد، فوق‏العاده غیرقابل تحمل است. بررسی زیر نشان می دهد که چگونه L1 را پیدا کرده و حداقل مقدار y لازم برای اوج گیری را محاسبه کرد.

 


 

 

 

 

دانلود با لینک مستقیم


پرواز بدون موتور

دانلود مقاله تعریف موتور

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله تعریف موتور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موتور دستگاهی است که انرژی شیمیایی را به انرژی مکانیکی تبدیل می کند و باعث حرکت اتومبیل می شود.
انرژی: قابلیت انجام کار را انرژی گویند.
ماشینها انرژی را به صورت شیمیایی – الکتریکی- مکانیکی- هسته ای و .... کسب می کنند.عمل ماشین تبدیل انرژی دریافتی به صورت دیگر از انرژی است. با انتقال انرژی دریافتی می باشد یک ماشین انرژی را مصرف نمی کند بلکه آن را منتقل می سازد و یا بصورتی دیگر آن را تبدیل می کند.
واحد کار و انرژی یکی است و برابر ژول(j ) است و چون کار انجام شده مقیاسی ا ز انرژی تبدیل شده و یا منتقل شده است.
نیرو: عاملی است که یا توجه به اثرهایی که روی یک جسم می گذارد، آن را می شناسیم نیرو می تواند سبب حرکت، سکون، چرخش، له شدن و کشیدن و .... یک جسم شود و نیروهای مختلف را براساس اثراتشان نامگذاری می کنند و احد نیرو در سیستم SI ، نیوتن متر(N.M ) می باشد.
تعریف توان: توان، کار انجام شده در واحد زمان است. توان یک ماشین مقیاسی است برای مقداری کاری که ماشین در یک زمان معین انجام می دهد.
=P توان کار
=W کار = توان
=T زمان زمان
واحدهای بزرگتر توان اسب بخار است که برابر 75 کیلوگرم بر ثانیه
=PS اسب بخار
تعریف وزن: برآیند نیروهائی که از طرف زمین برجسم وارد می شود، وزن جسم گویند.
تعریف وزن مخصوص: جرم واحد حجم یک ماده را چگالی یا وزن مخصوص گویند و واحد آن کیلوگرم بر مترمکعب می باشد و با واحد کوچکتر آن گرم بر سانتی متر مکعب
وزن مخصوص p=
جرم جسمM=
حجم جسمV=
دما: کمیتی مقایسه ای است که گرمی و سردی یک جسم را نشان می دهد. دما یکی از کمیت های اصلی سیستم SI است. واحد اندازه گیری آن کلوین(K ) می باشد. واحدهای دیگر آن سانتیگراد سلیبوس و فارنهایت می باشد، که برای تبدیل این دو واحد به یکدیگر از رابطه روبرو استفاده می شود.
خلاء چیست؟
فقدان هوا یا ماده دیگر را خلاء می نامند.
حرکت دورانی:
حرکت یک نقطه یا یک جسم را در یک مسیر دایره ای شکل حرکت دروانی می نامند.
حرکت جسمی که حرکت دورانی داشته باشد برحسب زاویه ای که گردش کرده است معین می شود زاویه بر حسب درجه اندازه گیری می شود. یک دور کامل میل لنگ( محیط دایره) 360 درجه می باشد.
اینرسی:
یکی از خواص ماده می باشد. اینرسی موجب می شود که هر ماده در مقابل تغییر سرعت یا تغییر جهت درجه حرکت مقاومت می کند. یک جسم ساکن تمایل دارد همیشه ساکن و جسم متحرک تمایل دارد همیشه با سرعت ثابت در یک جهت حرکت کند. موقعی که اتومبیل ساکن را بخواهیم حرکت دهیم یا به آن نیرویی وارد کنیم تا بر اینرسی آن غلبه کند. یا اگر بخواهیم از سرعت آن بکاهیم باید ترمز کنیم ترمز باید به اینرسی آن غلبه کند تا اتومبیل توقف نماید.
گشتاور:
یک نیروی پیچشی می باشد برای فرمان دادن اتومبیل در سر پیچ ها باید به فلکه فرمان اتومبیل گشتاور وارد شود. برای بازکردن یک پیچ به آن گشتاور وارد می کنیم. واحد گشتاور برحسب m.kg متر برکیلوگرم یا Ib.ft پوند فوت می باشد.
اصطکاک:
مقاومت در مقابل حرکت لغزشی بین دو جسم است که با هم تماس داشته باشند.
اصطکاک به سه دسته تقسیم می شود:
1- اصطکاک خشک( چوب روی زمین).
2- اصطکاک تر( دو جسم که بین آنها روغن وجود دارد).
3- اصطکاک غلظتی( حرکت گوه ای شکل روغن بین یاتاقانها و میل لنگ).
سیلندر:
استوانه ای که پیستون داخل آن حرکت رفت و برگشتی را دارد سیلندر نامیده می شو.( شکل 2)
نقطه مرگ بالا:
بالاترین نقطه ای که پیستون در حرکت داخل سیلندر از آن حد بالاتر نمی رود نقطه مرگ بالا نامیده می شود و با حروف T.D.C نشان می دهند.(Top-Died-Center ).
نقطه مرگ پائین:
پایین ترین نقطه ای که پیستون در حرکت داخل سلندر از آن حد پائین تر نمی رود نقطه مرگ پائین می نامند و با حروف B.D.C نشان می دهند.(Butem-Died-Center ).
کورس پیستون:
فاصله ای که پیستون در داخل سیلندر مابین نقطه مرگ بالا و پائین حرکت می کند کورس پیستون نامیده می شود( شکل 3)
حجم اولیه:
حجم طی شده توسط پیستون از نقطه مرگ پائین تا نقطه مرگ بالا را حجم اولیه می گویند.
محفظه احتراق:
حجم باقیمانده بین سرپیستون در نقطه مرگ بالا و سر سیلندر می باشد.
حجم کل سیلندر:
حجم اولیه و حجم اطاق احتراق را مجموعاً حجم کل سیلندر می گویند.

فشار کمپرس:
فشار کمپرس در اثر بالارفتن پیستون در زمان تراکم و کوچک شدن فضای بالای سیلندر بوجود می آید این کوچک شدن حجم باعث بالارفتن فشار و گرمای داخلی محفظه احتراق می گردد.

 

نسبت تراکم:
نسبت حجم کل سیلندر به حجم اطاق احتراق را نسبت تراکم گویند. یا نسبت گاز داخل محفظه احتراق را قبل و بعد از تراکم نسبت تراکم می نامند. در موتورهای بنزینی از 6 به 1 الی 12 به یک و در موتورهای دیزلی از 14 به یک الی 22 به یک می باشد.( شکل 4)

 

حجم اطاق احتراق+ حجم سیلندر
= نسبت تراکم
حجم اطاق احتراق
زمان( مرحله یا ضربه):
حرکت پیستون از نقطه مرگ به پایین یا بالعکس را یک زمان( یک مرحله) یک ضربه می نامند.
سیکل:
شروع یکی از زمانهای موتور تا شروع مجدد همان عمل را یک سیکل گویند.
موتورهای احتراقی به دو دسته تقسیم می شوند:
1- موتورهای احتراق خارجی( برونسوز)
2- موتورهای احتراق داخلی( درونسوز)

 

1- موتورهای احتراق خارجی( برونسوز):
در این موتور که در گذشته از آن استفاده می شد. سوخت در خارج از موتور مصرف شده و انرژی حاصل از آن آب موجود در دیگ مخصوص را به بخار تبدیل کرده و از نیروی بخار برای به گردش درآوردن موتور استفاده می شد.( شکل 5)
2- موتورهای احتراق داخلی( درونسوز):
در این نوع موتور که امروزه استفاده می شود سوخت داخل محفظه احتراق سیلندر سوخته و ایجاد قدرت می نماید.
برای ایجاد قدرت در موتورهای احتراق داخلی یا پستی چهار عمل
( مرحله یا زمان) در موتور انجام گیرد که عبارتند از: 1- مکش 2- تراکم 3- احتراق 4- تخلیه
موتورهای درون سوز به دو دسته تقسیم می شوند:
الف: موتورهای چهارزمانه بنزینی – دیزلی
ب: موتورهای دوزمانه بنزینی – دیزلی
تقسیم بندی موتورها از لحاظ سوخت: بنزینی- گازوئیلی- نفتی- الکلی- گازی و برقی و....
تقسیم بندی موتورها از لحاظ سیستم خنک کننده:
1- موتورهائی که بوسیله هوا خنک می شوند.
2- موتورهائی که بوسیله آب خنک می شوند.
تقسیم بندی موتور از لحاظ قرار گرفتن سیلندرها:
) الف- ردیفی)( ب- خورجینی یا V شکل)(د- موتورهای خوابیده – افقی)( ج- ستاره ای یا رادیال)( چ- متقابل)( ح- موتورهای W شکل)( خ- موتور و انگل)
تقسیم بندی موتور از لحاظ طرز قرار گرفتن سوپاپها:
1- ردیفی( معلق) 2- جنبی نوع L 3- نوع F 4 نوع T

 

 

 

طرز انجام چهار عمل در موتورهای چهارزمانه بنزینی:
1- مرحله مکش:
زمانیکه پیستون از نقطه مرگ بالا بسمت نقطه مرگ پائین حرکت می کند. در این حالت دریچه ورودی هوا باز و دریچه خروجی( دود) بسته می شود. بر اثر مکشی که در سیلندر ایجاد می گردد. مخلوط هوا و سوخمخت از راه سوپاپ هوا وارد سیلندر می شود. در این مرحله میل لنگ نیم دور یا 180 درجه گردش کرده است.( شکل 7)
2- مرحله تراکم:
زمانیکه پیستون از نقطه مرگ پایین بطرف نقطه مرگ بالا حرکت می کند و با بالارفتن پیستون هر دو سوپاپ دود وهوا بسته است این حرکت باعث متراکم و فشرده شده( حدود 120 تال 150 پوند بر اینچ مربع یا 8-10 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) مخلوط سوخت و هوا شده که این عمل باعث بالارفتن درجه حرارت و فشار داخل سیلندر می گردد باید توجه داشت در این حالت وزن مخلوط هیچگونه تغییری نمی کند. میزان فشار تراکم و درجه حرارت بستگی به نسبت تراکم موتور دارد. در این مرحله نیز میل لنگ نیم دور یا 180 درجه گردش می کند.(

 


3- مرحله احتراق( قدرت)
در انتهای زمان تراکم یعنی چند درجه از دوران میل لنگ مانده که پیستون به نقطه مرگ بالا برسد شمع جرقه زده و باعث احتراق هوا و بنزین می گردد. احتراق مخلوط بسیار سریع انجام شده انرژی حرارتی سوخت آزاد و موجب بازشدن مولکولها گردیده و این انبساط باعث فشار زیاد( حدود 600 پوند بر اینچ مربع) در اطاق احتراق شده و پیستون را بطرف پائین می راند.
این فشار در حین پایین آمدن پیستون بشدت افت پیدا کرده، این مرحله احتراق یا قدرت عمل مفید سیکل می باشد که تولید انرژی و حرکت میل لنگ را بوجود می آورد حرکت رفت و برگشتی پیستون با کمک شاتون به میل لنگ منتقل شده و تبدیل به حرکت دورانی می گردد لازم به توضیح است که هر دو سوپاپ در این مرحله بسته است. میل لنگ هم برای این مرحله نیم دور یا 180 در جه گردش می نماید.(
4- مرحله تخلیه:
زمانی که پیستون از نقطه مرگ پایین به سمت نقطه مرگ بالا حرکت کرده و این زمان سوپاپ دود باز وسوپاپ هوا بسته می باشد. فشار تراکم باعث خروج دود و مواد باقی مانده حاصل از احتراق از طریق ماینفولد دود می گردد. توضیح اینکه در این مرحله هم میل لنگ نیم دور یا 180 درجه گردش می کند. توجه جمعاً در موتورهای چهارزمانه برای انجام چهار مرحله میل لنگ به دو دور یا 720 درجه گردش نیاز دارد.( شکل 10)
(طرز انجام چهار عمل در موتورهای چهارزمانه دیزل)
1- مرحله مکش یا تنفس:
پیستون از نقطه مرگ بالا به سمت نقطه مرگ پایین حرکت می نماید. در این مرحله سوپاپ هوا باز و سوپاپ دود بسته است و فقط هوای خالص در اثر مکش پیستون وارد سیلندر می شود.( شکل 11)
2- مرحله تراکم:
پیستون از نقطه مرگ پایین به سمت نقطه مرگ بالا حرکت می نماید. در این مرحله هر دو سوپاپ هوا و دود بسته می باشد و فشار تراکم در این مرحله به 30 تا 60 آتمسفر رسیده و درجه حرارت داخل سیلندر به 600 تا900در جه سانتی گراد افزایش می یابد. کمی قبل از نقطه مرگ بالا سوخت مایع( گازوئیل) تحت فشار زیاد بوسیله پمپ انژکتور به داخل سیلندر تزریق می شود گازوئیل ضمن برخورد با هوای گرم و فشرده سیلندر مشتعل می شود.
زمان پایان تزریق سوخت تا شروع احتراق را زمان تأخیر احتراق گویند و این زمان لااقل یکهزارم تا چهارهزارم ثانیه است تزریق سوخت توسط پمپ مخصوص( انژکتور) انجام می گیرد وظیفه این پمپ هدایت مقدار معینی سوخت و ارسال آن در زمان معین به انژکتور است. انژکتور وظیفه پودرکردن وتزریق سوخت به سیلندر را به عهده دارد نسبت تراکم در موتور دیزل 16 به 1 تا 22 به 1 می باشد.( شکل 12)
3-مرحله احتراق( قدرت):
پیستون در اثر انبساط گاز سوخته شده بطرف پائین حرکت کرده و کار با ایجاد می کند در این زمان هر دو سوپاپ هوا و دود بسته است فشار احتراق در این زمان 60 تا 80 آتمسفر است که با اتخاذ تدابیر در تزریق سوخت می توان فشار را تا پایان احتراق تقریباً ثابت نگه داشت.( شکل 13)
4- مرحله تخلیه:
پیستون از نقطه مرگ پایین به سمت نقطه مرگ بالا حرکت می کند. سوپاپ دود باز و هوا بسته، دود ایجادشده در سیلندر در اثر فشار پیستون به خارج هدایت می شود.
توضیح:
در موتور چهارزمانه دیزل مثل( موتور بنزینی) هر مرحله 180 درجه گردش میل لنگ می باشد که با دو دور گردش یا 720 درجه یک سیکل کامل انجام می شود.( شکل14)

 

فرق بین موتورهای چهارزمانه دیزلی و بنزینی
موتور دیزل:
1- فشار تراکم حدود 30 تا 60 آتمسفر است این فشار بعلت مقاومت محدود و مصالح موتور محدود است.
2- نسبت تراکم 16 به 1 الی 22 به 1 است.
3- اشتعال سوخت بطور خودسوزی و بوسیله تراکم زیاد انجام می شود.
4- حداکثر فشار احتراق 80 تا 60 آتمسفر است.
شکل (14)
موتور بنزینی
1- فشار تراکم 8 تا 12 آتمسفر است. این فشار بعلت خودسوزی موتور محدود است.
2- نسبت تراکم 6 به 1 الی 12 به 1 است.
3- اشتعال سوخت بوسیله جرقه های خارجی انجام می شود.
4- حداکثر فشار احتراق 40 تا 20 آتمسفر است.

 

 

 

فرق از نظر ساختمان
موتورهای دیزل:
1- سنگین و محکم
2- دارای پمپ انژکتور و سوپاپ فشار
3- سوخت ارزان قیمت و مقاوم در مقابل تبخیر و غیر خطرناک
موتورهای بنزینی:
1- سبک
2- دارای کاربراتور- کوئل- دلکو- شمع
3- سوخت گران قیمت- رقیق وخطرناک از نظر آتش سوزی
ب: موتورهای احتراق داخلی دوزمانه:
این موتورها اکثراً در موتور سیکلتها – قایق های موتوری و غیره.... بکار می رود. در این موتورها برای هر دو گردش میل لنگ یک احتراق صورت می گیرد. یعنی با گردش 360 درجه میل لنگ چهار عمل در این موتور صورت می گیرد دراین موتورها سوپاپ به آن شکل موتورهای چهارزمانه وجود ندارد.
بلکه داخل سیلندر مجراهائی وجود دارد که بوسیله خود پیستون یا سوپاپ های یک طرفه باز و بسته می شوند. داخل کارتر این موتورها فاقد روغن می باشد. کارتر این موتور کاملاً آبندی بوده و به محفظه میل لنگ معروف است. که پیش تراکم در آنجا صورت می گیرد روغن به نسبت 25 به 1 با بنزین مخلوط می شود و عمل روغن کاری را انجام می دهد و بخاطر همین در این موتورها از بلبرینگ بجای یاتاقان برای میل لنگ استفاده می کند. این موتورها فاقد رینگ روغنی می باشد در ضمن رینگ های کمپرسی هم در محل خود گردش نمی کند و به همین منظور به خاطر جلوگیری از گردش رینگ در محل قرار گرفتن آن خار وجود دارد و از رینگ نوع خاری استفاده می شود و مراحل کار بدین صورت است:
1- احتراق و تخلیه پیش تراکم: زمانی که پیستون از نقطه مرگ بالا بسمت نقطه مرگ پائین می آید نیم دور اول( 180 درجه گردش میل لنگ)
2-تراکم – تنفس: زمانی که پیستون بالا می رود. نیم دور دوم( 180
در جه دوم) جمعاً 360 درجه گردش میل لنگ
طرز کار موتورهای دوزمانه بنزینی:
1- فرض براینکه پیستون کاملاً در نقطه مرگ بالا قرار گرفته دراین لحظه شمع جرقه می زند و پیستون با سرعت به سمت پائین حرکت می کند. پس از اینکه پیستون نصف مسیر را طی کرد از برابر مجرای خروجی که به اگزوز متصل می باشد عبور می کند و دریچه خروج دود بازشده و دود تخلیه می شود.در همین لحظه مجرای انتقال به خاطر اینکه پیستون از مقابل سوراخ آن می گذرد بازشده و در اثر فشاری که پیستون حین پائین رفتن به مخلوط متراکم شده داخل محفظه وارد می کند.
از آن مسیر مخلوط به بالای پیستون راه پیدا می کند. سطح بالای پیستون طوری طراحی شده که این مخلوط به بالای سیلندر می رود و از بالا باعث جاروکردن داخل سیلندر از دود حاصل احتراق می شود و تقریباً کلیه دودها از راه مجرای خروجی تخلیه می شود تا این مرحله پیستون از مرگ بالا به مرگ پائین رسیده است پس با نیم دور گردش میل لنگ یعنی 180 د رجه سه عمل( احتراق، تخلیه، پیش تراکم) انجام شده است.
2- وقتی که پیستون از نقطه مرگ پائین به سمت نقطه مرگ بالا حرکت می کند ابتدا مجرای ورودی که به کاربراتور متصل می باشد و در انتهای سیلندر قرار دارد با گذشتن پیستون از برابر آن مجزا بازشده که در اثر بالارفتن پیستون خلائی در محفظه میل لنگ صورت می گیرد که باعث مکش مخلوط به داخل محفظه می شود. در ضمن در همین موقع که پیستون به سمت بالا حرکت می کند مخلوطی که قبلاً در محفظه میل لنگ متراکم شده و به بالای پیستون راه یافته بود را کاملاً متراکم می کند که چند درجه مانده به نقطه مرگ بالا شمع جرقه می زند و عمل احتراق صورت می گیرد.
3- پس در مرحله دوم که پیستون از پائین به سمت بالا می رود و نیم دور دوم گردش میل لنگ هم می باشد. عمل تنفس و تراکم صورت می گیرد.
فرق بین موتورهای چهارزمانه و دوزمانه
چهارزمانه:
1- موتور چهارزمانه دردو دور گردش میل لنگ یا 720 درجه یکبار عمل احتراق صورت می گیرد.
2- سیستم روغنکاری جداگانه دارد.
3- دارای رینگ روغنی می باشد و رینگ چرخش دارد.
4- یک کارتو برای تمام سیلندرها دارد.
5- دارای سوپاپ می باشد.
6- از یاتاقان برای میل لنگ استفاده می شود.
7- موتور چهارزمانه کمتر گرم می کند.
8- موتور پیچیده و سنگین داشته و وسایل و تجهیزات زیاد دارد و تعمیرات آن مشکل و دارای هزینه زیادی می باشد.
دوزمانه:
1- موتورهای دوزمانه در هر یک دور گردش میل لنگ یکبار عمل احتراق صورت می گیرد.
2- سیستم روغنکاری ندارد و روغن با سوخت مخلوط می شود.
3- فاقد رینگ روغنی و رینگهای ثابت می باشد.
4- برای هر سیلندر یک کارتر جداگانه دارد.
5- فاقد سوپاپ می باشد.
6- فاقد یاتاقان بوده و از بلبرینگ استفاده می شود.
7- بعلت دوبرابر بودن تعداد احتراق گرم می کند.
8- دارای موتور ساده- سبک- و اقتصادی تر نسبت به موتور چهارزمانه است و تجهیزات آن آسانتر می باشد.
عیب یابی موتور
1- کنترل و بازرسی لقی طولی میل سوپاپ:
فاصله بین محور یاتاقان جلو و پلاک( واشر گلوئی را زمانی که میل سوپاپ روی پایه مخصوص قرار داده ایم) با فیلر اندازه می گیریم که این فاصله از(03/0 تا 08/0) میلیمتر می باشد.( شکل 163)
2- کنترل خمش میل سوپاپ:
دومحور یاتاقانی کناره را روی دو پایه جناغی که روی صفحه صافی قرار دارد می گذاریم سپس ساعت را روی یکی از یاتاقانهای میل سوپاپ قرار داده و میل سوپاپ را بوسیله دست یک دور کامل می گردانیم و مقدار خمش را بدست می آوریم که نباید از 05/0 میلیمتر تجاوز کند. در صورت بیشتر بودن می توانیم آن را بوسیله پرس در حالت سرد صاف نمائیم.

 

3- کنترل لقی جانبی بوسیله ساعت اندازه گیر:
میل سوپاپ را به سمت عقب حرکت می دهیم سپس ساعت را بامقداری پیش فشار روی آن قرار می دهیم و ساعت را صفر می کنیم با کشیدن دنده به سمت جلو و فشارآمدن روی سوزن لقی جانبی را نشان می دهند.
زنجیر سفت کن:
زنجیر سفت کن همانطور که از اسم آن پیداست برا ی گرفتن شلی زنجیر و کم کردن صدای چرخ دنده ها بوده و همچنین از سائیدگی زنجیر چرخ دنده ها جلوگیری می کند. در نتیجه تایمینگ سوپاپها بهم نخورده و سوپاپها بموقع باز و بسته می شود. امروزه در اغلب موتورها زنجیره سفت کن اتوماتیک نصب شد ه است این نوع زنجیر سفت کن ها با فشار روغن موتور و فنر کار می کند. روغن موتور با فشار وارد سیلندر زنجیر سفت کن شده و پیستون مربوطه را روی قسمت لاستیکی فشار اده و از شل شدن زنجیر جلوگیری می کند.
هرچند زنجیره های کوتاه نیاز به زنجیر سفت کن ندارند ولی اغلب از آن استفاده می شود.
اغلب زنجیر سفت کن ها مجهز به قطعهای جغجغه ای مانندی هستند که ازبرگشت قطعه لغزنده جلوگیری می کند. در موتورهایی که میل بادامک آن در سرسیلندر واقع شده از زنجیر سفت کن که شامل یک تیغه فنری با پوشش نئوپرین در طرف شل زنجیر و یک صفحه لاستیکی را با پوشش نئوپرین در طرف دیگر آن می باشد و گاهی از چرخ دنده کمکی قابل تنظیم استفاده می کنند.
تایم میل لنگ و میل سوپاپ:
یکی از نکات مهم که در بستن موتور تایم گیری و دقیق درگیری نمودن میل لنگ و میل سوپاپ می باشد.در صورت غلط بودن این درگیری موتور روشن نشده و در صورت روشن شدن بد کار می کند.
علت و دلیل تایم گیری:
در زمان تنفس و با توجه به دیاگرام سوپاپها توأم با پائین آمدن پیستون سوپاپ هوا بازشده و عمل تنفس انجام می شود. همینطور در زمان تخلیه همراه با بالا آمدن پیستون سوپاپ دود بازشده و عمل تخلیه انجام می شود. بدیهی ا ست در زمانیکه پیستون پائین می آید اگر بازشدن سوپاپ هوا و بسته شدن سوپاپ دود در زمان معین انجام نشود باعث عدم کارکرد صحیح موتور خواهد شد. پس جهت میزان کردن و تطبیق اعمال میل سوپاپ و میل لنگ در زمان جمع کردن موتور در یکی از مراحل چهار عمل که بهترین مرحله، مرحله مکش می باشد زمان بازی سوپاپ و حرکت پیستون را یکنواخت و هم زمان می کنیم.
علامتهای تایمینگ روی چرخ دنده ها:
برروی چرخ دنده ها: سینی جلو: سرسیلندر، فایویل، پولی سرمیل لنگ، پوسته کلاچ، علامتهایی از تل سمبه، خط بریدگی، حرف لاتین و یا در جه بندی دیده می شود و یا در موتورهایی که از زنجیر استفاده می شود معمولاً بر روی هر یک از چرخ دنده ها علامت گذاشته شده ضمناً روی زنجیر هم دوتا از دنده ها با رنگ مشخص شده که این علامت ها برای تایم گیری استفاده می شود.
تایم میل لنگ و میل سوپاپ زمانی که علامت روی دنده ها وجود دارد.
1- اگردرگیری میل لنگ و میل سوپاپ بوسیله زنجیر باشد در این حالت روی هر یک از دنده های میل لنگ و میل سوپاپ روی برجستگی یکی ازدنده های آن با سمبه نشان علامت می زنند و به همین ترتیب روی دو حلقه از لایه های زنجیر زنگ زده و با دو لایه از جنس و یا رنگ دیگری انتخاب می کنند که براحتی قابل تشخیص باشد. اگر دولایه مشخصه زنجیر کاملاً روی علائم دنده میل لنگ و میل سوپاپ قرار گیرد زمان باز وبسته شدن سوپاپها و حرکت پیستونها تنظیم است.
2- گاه مشاهده می شود که زنجیر فاقد علامت است ولی هر یک از دنده ها( میل لنگ و میل سوپاپ) دارای یک علامت می باشد که در این حالت دو علامت باید هنگام جازدن زنجیر در مقابل یکدیگر قرار گیرند و صحت ان را در حالی که روی دو علامت خط کش قرار داده ایم بررسی می نمائیم تا در یک امتداد مقابل یکدیگر و در نزدیکترین فاصله نسبت به هم قرار داشته باشند.
3- نوع دیگر درگیری مستقیم دنده میل لنگ و میل سوپاپ است که در این حالت معمولاً یکی از دنده ها دارای دو علامت و دیگری دارای یک علامت می باشد که در این حالت کافی است موتور را بگردانیم دقت نمائیم که علامت یک دنده بین دو دنده دیگر واقع گرد.
4- در نوع دیگری که چرخ دنده میل لنگ و میل سوپاپ بوسیله تسمه درگیر می شوند: دراین نوع یک علامت روی پولی میل لنگ و علامت دیگری روی چرخ تسمه محرک میل دلکو و علامتی هم روی چرخ تسمه میل سوپاپ وجود دارد که در بالای سر سیلندر قرار می گیرد.
هرگاه سه علامت روی چرخ تسمه ها با علامتهای ثابت روی بدنه همآهنگ شود تایمیگ سوپاپها همآهنگ می باشند.
طرز جازدن چرخ دنده های میل لنگ و میل سوپاپ در حالتی که علامت نداشته باشند، ممکن است موتورهایی باشند که فاقد علامت روی چرخ دنده بوده و یا اینکه تعداد علامتهای حک شده روی آن خیلی زیاد و ناخوانا و یا اینکه دنده میل سوپاپ تعویض شده و دنده جدید فاقد علامت باشند.
قبل از تایمگیری بدون علامت لازم است با نکات زیر آشنا شده و سپس با دقت به آنها عمل کرده تایم گیری بطور صحیح انجام شود.
وقتیکه علامتهای مشخصه برحسب درجه هستند، میبایستی نقطه مرگ بالا را کاملاً دقیق مشخص کنیم.
بدست آوردن نقطه مرگ بالا از طریق مختلف 1- می توان بطور تقریبی زمانیکه میل لنگ را بسمت عقربه های ساعت می گردانیم در ضمن با قراردادن انگشتان دست روی پیستون شماره یک آخرین نقطه حرکت پیستون را مشخص کنیم محلی که پیستون می خواهد تغییر جهت بدهد نقطه مرگ بالاست.
2- با ساعت پایه مغناطیسی می توان بطور دقیق نقطه مرگ بالا را بدست آورد. بدین ترتیب که پایه ساعت را روی بلوک قرار داده و سوزن ساعت را داخل سیلندر یک روی پیستون قرار می دهیم. سپس با چرخاندن میل لنگ بسمت راست و یا بالاآمدن پیستون یک عقربه ساعت شروع به حرکت کرده و عقربه ساعت بسمت جلو می چرخد با ادامه دادن حرکت و بالاآمدن پیستون در یک نقطه عقربه ساعت شروع به عقب رفتن کرده که این عمل راچند بار خیلی آرام تکرار می کنیم تا بالاترین نقطه ای که عقربه ساعت را نشان می دهد که همان نقطه مرگ بالا می باشد بدست آید. و برای اینکه این نقطه برای همیشه ثابت بماند در زمانیکه ساعت نقطه مرگ بالا را نشان می دهد با سمبه یک علامت روی یکی از دنده های فلایویل زده و درست در مقابل آن علامت روی پوسته موتور هم یک علامت دیگر می زنیم. این دو علامت به ما کمک می کنند برای دفعات بعدی که می خواهیم سیلندر یک را در نقطه مرگ بالا قرار دهیم دیگر احتیاجی به ساعت نباشد با قرارگرفتن این دو علامت رو بروی هم نقطه مرگ بالا بدست می آید.
3- علامتهایی که برروی پولی میل لنگ یا ضربه گیر جلوی میل لنگ و همچنین در بعضی موتورها برروی فلایویل قرار گرفته است در اصل جهت تنظیم دلکو می باشد ولی در صورت لزوم می توان از آنها برای نقطه مرگ بالا نیز استفاده کرد.( شکل 171)
پائین آوردن پیستون در حد زاویه موردنظر
مثلاً اگر بخواهیم پیستونی را 30 درجه قبل از نقطه مرگ بالا قرار دهیم به روشهای زیر عمل می کنیم:
1- در بعضی از اتومبیلها علامتی روی فلایویل یا روی پولی میل لنگ نصب شده که با دانستن مقدار این علامت می توان پیستون را در حالت موردنظر قرارداد.(مثلاً در کاتالوگ پیکان فاصله گام دو دندانه روی پولی میل لنگ را 5 درجه گفته است).
2- روش دیگر باین صورت می باشد. مثلاً اگر ما 12 درجه قبل ا زنقطه مرگ بالا را لازم داشتیم می توان به این روش بدست آوریم. قطرپولی میل لنگ را بوسیله کولیس یا یک متر فلزی بطور دقیق اندازه می گیریم. عدد بدست آمده رادر عدد 14/3 ضرب می کنیم تا پیرامون آن بدست آید. حالا با استفاده از یک تناسب ساده می توانیم فاصله 12 د رجه را برحسب میلیمتر مشخص نموده و از نقطه مرگ بالا که قبلاً روی پولی مشخص و علامت گذاری شده است از سمت راست آن اندازه و علامت گذاشت( این نقطه نشان دهنده 12 درجه قبل از نقطه مرگ بالا می باشد) مثال: 12 درجه مانده به نقطه مرگ بالا را پیدا کنید. چند درجه می شود.
( پس از اندازه گیری قطر پولی مساوی 14 سانتی متر) محیط

پس به ترتیب بالا 12 درجه مانده به نقطه مرگ بالا را به میلیمتر تبدیل می شود.
تایم میل لنگ ومیل سوپاپ زمانی که علامت وجود ندارد:
1- بطریقه ساعت و آوانس سوپاپ هوا:
در این روش که بسیار دقیق می باشد لازم است که مقدار آوانس سوپاپ هوا را دانسته لقی سوپاپ هوا را در حالت سرد بدانیم. برای این منظور ابتدا پیستون سیلندر یک را در نقطه مرگ بالا قرار داد.( طبق روشهای گفته شده) و سپس باندازه آوانس سوپاپ هوا پیستون یک را در قبل از نقطه مرگ بالا قرار می دهیم( با توجه به روشهای ذکر شده) سپس تایپت و میل تایپت سوپاپ هوای سیلندر مشابه یک یعنی(چهار) را در جای خود قرار می دهیم و پس از آن نوک ساعت اندازه گیر را روی یمل تایپت قرار داده و با چرخاندن میل سوپاپ بسمت گردش( اگر با زنجیر در گیر شده بسمت گردش میل لنگ و اگر دنده به دنده درگیر شده عکس گردش میل لنگ) و زمان حرکت بادامک میل سوپا که تایپت و میل تایپت می زند با ساعت بدست می آوریم سپس در این حالت ساعت را صفر کرده و به گردش میل سوپاپ ادامه می دهیم تا ساعت مقدار لقی سوپاپ هوا را نشان بدهد مثلاً 30/0 دراین موقع دنده میل لنگ و میل سوپاپ را درگیر می کنیم.
2- بطریقه فیلر و آوانس سوپاپ هوا:
این روش هم مانند روش قبل دقیق می باشد باید مقدار آوانس سوپاپ هوا را بدانیم و لقی سوپاپ هوا را نیز بدانیم.
روش کار بدین صورت می باشد که ابتدا پیستون یک را به نقطه مرگ بالا آورده و سپس به اندازه آوانس سوپاپ هوا پیستون یک را در قبل از نقطه مرگ بالا قرار می دهیم. سپس موتور را جمع کرده اگر میل سوپاپ داخل باشد و اگر میل سوپاپ رو باشد که حتماً این کار باید انجام شود. اگر میل سوپاپ داخل است فقط قالپاق دنده میل لنگ و میل سوپاپ را نبسته و دنده ها را در گیر نمی کنیم و اگر میل سوپاپ رو است زنجیر را روی میل لنگ انداخته و برای هر دو حالت سر سیلندر را در محل خود قرار می دهیم و آن را با گشتاور معین پیچ هایش را می بندیم. سپس با گرداندن میل سوپاپ سوپاپهای آنرا فیلر می کنیم.
مخصوصاً سوپاپهای سیلندر مشابه یک( چهار) را سپس در ادامه کار نازکترین فیلر را انتخاب کرده و مابین اسبک و ساق سوپاپ هوای سیلندر چهار قرار می دهیم و میل سوپاپ را بسمت گردش می گردانیم تا زمانیکه اسبک و ساق سوپاپ فیلرها را گاز بگیرد.( یعنی همینطور که میل سوپاپ رامی گردانیم و نازکترین فیلر مابین اسبک و فیلر و سوپاپ قرار گرفته با فیلر بازی می کنیم) هرجا که فیلر دیگر حرکت نکرد آنجا زمانی است که اسبک می خواهد روی ساق سوپاپ فشار وارد کند و آن را باز نماید پس( در این حالت پیستون باندازه آوانس سوپاپ هوا قبل از نقطه مرگ بالا قرار دارد و در ضمن درست اول بازشدن سوپاپ هوا هم می باشد) که دنده ها را جا می زنیم یا زنجیر را درگیر می کنیم.
3- روش قیچی کردن:
درا ین روش پیستون یک را در نقطه مرگ بالا قرار داده و با قراردادن تایپت و میل تایپت سوپاپها سیلندر مشابه یک( یعنی چهار) و چرخاندن میل سوپاپ در جهت گردش آن زمانیکه تایپت دود بالا آمده و سپس به پائین رفت هنگامیکه تایپت هوا می خواهد بالا بیاید سوپاپها در حالت قیچی یا( بالانس) می باشند یعنی آخر بسته شدن سوپاپ دود و اول بازشدن سوپاپ هوا در این زمان بخاطر اینکه پیستون یک را درنقطه مرگ بالا قرار داده بودیم و سوپاپها هم در حالت قیچی قرار گرفته اند. درگیری دنده میل لنگ و میل سوپاپ را انجام می دهیم.
ترتیب احتراق:
فاصله بین انجام هر یک از چهار عمل موتور چهار سیلندر 180 در جه می باشد می دانیم که پیستونهای مشابه با هم بالا و پائین می روند ولی کارهایی که انجام می دهند متفاوتند.
پس زمان احتراق آنها نیز فرق می کند شناخت ترتیب احتراق در فیلرگیری و وایرچینی مورد استفاده قرار می گیرد. در ضمن یکی از دلایل انتخاب ترتیب احتراق متوازن کارکردن میل لنگ و کاهش ارتعاشات آن می باشد.
بدست آوردن ترتیب احتراق:
چون استاندارد ترتیب احتراق از سیلندر یک شروع می شود بنابراین سوپاپهای سیلندر مشابه یک را قیچی کرده و سپس میل لنگ را بآرامی می چرخانیم و به سوپاپهای سیلندرهای دیگر توجه می کنیم. همینکه سوپاپهای سیلندری به حالت قیچی درآمد سیلندر مشابه حالت احتراق است به همین ترتیب تا سیکل تکرار شود ادامه می دهیم.
2- از این روش فقط در موتورهای چهارسیلندر می توان استفاده کرد. باین ترتیب ابتدا شمعها را باز کرد و در محل قرار گرفتن شمعها چوب پنبه یا پارچه قرار می دهیم و با چرخاندن موتور و با بیرون پریدن چوب پنبه ها به ترتیب احتراق موتور پی می بریم.
ترتیب احتراق موتور چهارسیلندر:
با توجه به مطلب فوق می دانیم که زاویه بین لنگهای موتور چهار سیلندر 180 درجه می باشد دراینصورت لنگ شماره 1 و 4 با هم و دو لنگ شماره 2 و 3 نیز با هم بالا و پائین می روند که در نتیجه ترتیب احتراق که در موتورهای چهار سیلندر ردیف مورد استفاده قرار می گیرد برطبق یکی از دو حالت زیر می باشد.
2-4-3-1 این نوع بیشتر معمول است( پیکان) و 2-3-4-1 فولکس واگن
ترتیب احتراق موتور 6 سیلندر( ردیف)
با توجه به اینکه می دانیم که زاویه بین لنگهای میل لنگ موتور 6 سیلندر 120 درجه می باشد. بنابراین هر دو لنگ شماره 6 و 1 -4 و 3-5 و 2 با هم بالا و پائین می روند و در هر دو گردش میل لنگ 6 احتراق انجام می گیرد.
4-2-6-3-5-1 بیشتر معمول است. 5-3-6-2-4 کمتر
ترتیب احتراق موتور 8 سیلندر( ردیفی )
در موتورهای 8 سیلندر زاویه بین لنگهای میل لنگ درجه می باشد. بنابراین لنگهای شماره 8 و 1-5 و 4-6 و 3-7 و 2- با هم بالا و پائین می روند و در موتورهای 8 سیلندر در هر دور گردش میل لنگ 8- احتراق انجام می گیرد.
این نوع بیشتر معمول است 4-7-3-8-5-2-6-1 (1
4-7-6-8-5-2-3-1 (2
ترتیب احتراق در موتورهای 8 سیلندر V شکل:
زمانی که سیلندر های طرف چپ 1 تا 4 و طرف راست 5 تا 8 باشد.
2-7-3-6-8-4-5-1 یا 8-7-3-6-2-4-5-1 و در صورتیکه سیلندرهای طرف چپ اعداد فرد 7-5-3-1 و طرف راست اعداد زوج باشند 3-4-5-6-2-7-8-1 یا 3-6-5-4-8-7-2-1 ترتیب احتراق در بیشتر موتورها روی مانیفولد روی قاپاق سوپاپ یا بدنه موتور از طرف کارخانه سازنده حک شده است.

طریق وایرچینی:
بعد از اینکه به روشهای فوق ترتیب احتراق را بدست آوردیم و کار را برای وایرچینی آماده کردیم باین صورت عمل می کنیم.
به هر طریق که احتراق سیلندر یک را بدست آوردیم( قیچی سیلندر چهار- کمپرس گرفتن سیلندر یک و بالا آوردن پیستون به نقطه مرگ بالا در ابتدا احتراق) و با نگاه کردن به چکش برق و درب دلکو که چکش برق زیر کدامیک از کنتاکتهای درب دلکو می باشد بعد از فهمیدن این موضوع اولین وایر را روی کنتاکتهای درب دلکو که چکش برق زیر آن قرار داده گذاشته و سر دیگر وایر را به شمع یک وصل می کنیم و با دقت باین موضوع که چکش برق به چه سمت گردش می کند( مثلاً به سمت راست) دومین کنتاکت درب دلکو از سمت راست را به شمع سه و سومین کنتاکت از سمت راست درب دلکو را بوسیله وایر به شمع چهار و چهارمین کنتاکت از سمت راست درب دلکو را بوسیله وایر به شمع دو وصل می کنیم.(شکل 172)
تایم دلکو:
منظور از تایم دلکو همانطوریکه در تایم میل لنگ و میل سوپاپ گفته شد زمانی ما می توانیم حداکثر قدرت را از موتور کسب کنیم که زمان بالا و پائین رفتن پیستون و بازی سوپاپها برای یک عمل تنظیم باشند. به همین صورت برای یک احتراق کامل که در یک سیلندر صورت بگیرد باید زمان جرقه نیز با بازی پیستون و سوپاپها در یک زمان معینی انجام گیرد.
پس بطور کلی( تایم دلکو را برای همزمان کردن جرقه در سیلندری که در حالت احتراق قرار گرفته است) برای تایم گیری لازم است به نکات زیر کاملاً دقت شود.
1- پیستوتن یک در حالت احتراق قرار دهیم با قیچی کردن سوپاپ های سیلندر مشابه یک.
2- جهت گردش چکش برق را می توان با چرخاندن موتور بسمت گردش پیدا کرد. در ضمن بادامک دلکو بسمت گردش خود دارای یک خلاصی می باشد با پیداکردن و تشخیص جهت این خلاصی جهت گردش چکش برق را می توان بدست آورد.
3- در هر موتور همیشه دلکو نسبت به بدنه موتوردارای حالت خلاصی است که این حالت د رزمان تنظیم دلکو اجازه گردش دلکو را به حدی برای تنظیم می دهد . 4- می دانیم مل سوپاپ عامل بکاراندازی دلکو و اویل پمپ است این درگیری به چهار صورت انجام می شود.
الف- اویل پمپ میل دلکو را می چرخاند در این حالت اول اویل پمپ ار بسته با توجه به اینکه اویل پمپ دلکو را می گرداند پس باید برای جازدن اویل پمپ آنرا به دلکو میزان کنیم برای این کار ابتدا سیلندر یک را در حالت احتراق گذاشته سپس چکش برق را بسمت شمع یک اول بازشدن دهانه پلاتین قرار میدهیم سپس با نگاه کردن زیر شفت دلکو که نیمدایره ها به چه صورت قرار گرفته اند در ضمن چه زاویه ای دارند عین آن را در شفت اویل پمپ پیاده می کنند و سپس اویل پمپ را جا می زنیم چون نباید کوچکترین اختلافی در زاویه اویل پمپ که همان جهت و زاویه دلکو می باشد وجود داشته باشد. چند بار اویل پمپ را در گیر نموده و خارج کنیم تا همان زاویه دلکو در انتها پیاده شود.
ب- اویل پمپ و دلکو توسط دنده رابط می چرخند در این حالت ابتدا اویل پمپ را بدون تنظیم در محل خود می بندیم سپس تایم دلکو را گرفته و سمت زوایای میل دلکو را روی بدنه رابطه پیاده می کنیم.
ج- اویل پمپ توسط دلکو می چرخد. ابتدا اویل پمپ را بدون تنظیم جا می زنیم. سپس تایم دلکو را گرفته( چکش برق سمت شمع یک – اول باز شدن دهانه پلاتین) دلکو را جا می زنیم.
د- در بعضی از اتومبیلها دلکو و اویل پمپ با هم درگیری نداشته و هر کدام را جداگانه جا می زنیم.
لازم به تذکر است که، قبل از تایم گیری دلکو باید میل لنگ و میل سوپاپ را گرفته سپس تایم دلکو را به این صورت که بعد از دانستن به سمت گردش چکش برق – چکش برق بسمت شمع یک و در ضمن اول بازشدن دهانه پلاتین باشد. شفت دلکو هر زاویه و نیمدایره ها به هر فرمی که باشد باید آن فرم و زاویه را به اویل پمپ یا رابط منتقل نمود.

تنظیم دلکو:
برای تنظیم دلکو لازم است آن را در حالت ایستا تنظیم کرد و خود دلکو برحسب شرایط کار و سرعت گردش موتور اعمال آوانس خود را برای تغییر زمان جرقه انجام می دهد لذا برای تنظم آوانس استاتیکی باید به نکات زیر دقت نمود.
1- ابتدا باید از صحت جازدن( درست جازدن) دلکو اطمینان پیدا کرد.
2- این اطمینان را می توان با حالت انتهای تراکم سیلندر یک و جهت چکش برق تشخیص داد.
3- فاصله اندازه دهانه پلاتین باید تنظیم شود.
4- پیستون یک را باید در انتهای مرحله تراکم و موقعیت صحیح تنظیم آوانس استاتیکی که بوسیله کارخانه سازنده موتور تعیین شده درآید این علامت روی پولی یا فلایویل قرار دارد چون علامت روی بلوک قرار می گیرد لذا باید آزمایش تراکم توسط انگشت یا چوب پنبه سیلندر یک را در حالت انتهای تراکم قرار بدهیم.
راههای تنظیم دلکو:
الف- در حالت خاموش بودن موتور برای این حالت تنظیم باید اول نکات زیر را انجام داد.
1- تنظیم علامت پولی یا فلایویل 2- قراردادن چکش برق روبروی شمع یک 3- شل کردن پیچ پایه دلکو 4- سوئیچ را بازکرده تا چراغ دینام روشن شود. 5- جهت گردش چکش برق را باید بدانیم.
1- تنظیم بوسیله دهانه پلاتین:
پس از انجام اعمال فوق در ب دلکو را برداشته چکش برق را برمی داریم. ابتدا پوسته دلکو را بسمت گردش می گردانیم تا کاملاً دهانه پلاتین بسته شود سپس پوسته دلکو را بسمت مخالف گردش چکش برق حرکت داده تا فیبری پلاتین در اول بادامک یعنی اول بازشدن دهانه پلاتین قرار گرفته باشد در این لحظه دلکو میزان است پیچک پایه دلکو را سفت می کنیم.
2- تنظیم بوسیله وایرشمع یک:
با ترتیب دادن اعمال اولیه بدون برداشتن درب دلکو وایر شمع را از روی شمع بر می داریم نوک فلزی وایر را در فاصله نیم سانتی متری بدنه قرار داده ابتدا پوسته دلکو را بسمت گردش چکش برق حرکت داده سپس پوسته دلکو را به سمت مخالف گردش چکش برق می گردانیم تا زمانی که بین وایر و بدنه جرقه زده شود پایه دلکو را سفت می کنیم.
3- تنظیم بوسیله وایر درب دلکو:
این عمل درحالتی است که از قرارگرفتن چکش برق زیر ترمینال وایر شمع یک اطمینان داشته باشیم این تنظیم مانند وایر شمع یک انجام می شود برای تنظیم وایر برج دلکو را برمی داریم و نزدیک بدنه می گیریم.
4- تنظیم بوسیله لامپ( 6 یا 12 ولت):
پس از اعمال اولیه فقط یک لامپ 12 ولت برداشته و یک تکه سیم هم برمی داریم، دو سر سیم را لخت می کنیم یک طرف سیم را بدور لامپ می بندیم و سر دیگر سیم را به منفی کوئل و ته لامپ را به بدنه موتور وصل می کنیم آنگاه پوسته دلکو را درجهت گردش چکش برق چرخانیده بطوریکه دهانه پلاتین بسته شود در این هنگام( لامپ خاموش می شود) سپس پوسته دلکو را خیلی آرام و در جهت عکس چکش برق می چرخانیم تا لامپ روشن شود.
البته این عمل را چندین بار و خیلی آرام تکرار می کنیم که اول روشن شدن لامپ را پیدا کنیم سپس پیچ پایه دلکو را سفت می کنیم.
( شکل 173)
ب- در حالت روشن بودن موتور زمانی که موتور در دور آرام کار می کند):
1- تنظیم بوسیله چراغ نئون( چراغ تایمینگ):
همانطور که قبلاً توضیح داده شد کارخانه سازنده موتور برای تنظیم در جات( آدوانس و ریتارد) دلکو در بعضی از موتورها( روی پولی یا وزنه نوسان گیر) در قسمت جلوی میل لنگ و بعضی از موتورها این علامت را روی فلایویل در عقب میل لنگ حک کرده اند.
و برای تنظیم دلکو بوسیله چراغ تایمینگ قبل از روشن کردن موتور برای بهتر مشخص شدن علامت تایمینگ در هنگام کار با رنگ علامت را مشخص می کنیم.
انواع چراغ تایمینگ:
1- چراغ تایمینگ سه سیمه، سیم آبی کلفتر با سیم رابط به وایر و شمع یک.
سیم قرمز به مثبت باطری
سیم مشکی به منفی باطری
2- چراغ تایمینگ دو سیمه، آبی یا قرمز وایر شمع یک( به صورت موازی) سیاه به منفی باطری
3- چراغ تایمینگ دوسیمه بصورت سری، یک سر به وایر و سر دیگر به شمع
به هرحال پس از وصل کردن اتصالات چراغ تایمینگ موتور را روشن می کنیم و با چرخاندن پوسته دلکو زمان روشن شدن چراغ نئون و درجه آوانسی یا فلش ثابت بدنه میزان می شود یعنی در یک زمان با روشن شدن لامپ درجه آوانسی و فلش را ببینیم.( شکل 174)
5- تنظیم دلکو با گوش کردن صدای موتور:
در این حالت موتور را روشن کرده تا حرارت به حالت نرمال برسد سپس پیچ پایه دلکو را شل کرده و پوسته دلکو را خیلی آهسته به چپ و راست حرکت می دهیم تا:
1- دور موتور میزان شود. 2- موتور سرگاز داشته باشد. 3- هوای خروجی اگزوز یکنواخت و بدون ریپ زدن باشد. 4- در صورت خاموش کردن موتور، موتور پس نزند.
5- با یک استارت موتور به راحتی روشن شود.
اگر باین صورت شد دلکو میزان است و پیچ پایه دلکو را سفت می کنیم.

 

« کلیات مربوطه به آزمایشهای لازم قبل از تعمیر موتور»
قطعات داخلی موتور و متعلقات آن به مرور در اثر کار فرسوده شده و در انجام وظایف خود دچار اختلالاتی می شوند که قدرت و کارآیی موتور را کم می کند. گرچه عمر موتور تا حد زیادی بستگی به نحوه استفاده و سرویس و مراقبت از آن دارد مع الوصف ضروری است در فواصلی که کارخانجات سازنده توصیه می نماید آزمایشات تنظیمات لازم انجام گردد تا از این طریق برخی از عیوب کوچک که به مرور لطمات شدیدی به قسمتهای مختلف موتور وارد می سازد جلوگیری و اطمینان بیشتری در استفاده از خودرو حاصل گردد لازم به ذکر است قبل از انجام هرتعمیری یا بازکردن قسمتی از موتور از معیوب بودن آن قسمت کاملاً مطمئن بوده زیرا بازکردن هر قطعه ای سبب هزینه وصرف وقت زیادی است چه بسا که اصلاً احتیاجی به تعمیر آن نبود و یا در صورت لزوم با اندک کاری می شود عیب را برطرف نمود. دراین قسمت مقداری از نکات لازم و آزمایشهای عملی که بوسیله ابزار دقیق انجام می شود یبان کرده تا قبل از هر عملی به این نکات و آزمایشات دقت شود.
1- کاهش کشش موتور:
هر زمانی که راننده احساس کند اتومبیلش در جاده صاف دیگر کشش و قدرت قبلی را ندارد و به فرض اینکه( جعبه دنده- ترمز- سیستم جرقه- سیستم سوخت رسانی و ....) کاملاً سالم باشند. در این مرحله کم شدن کشش مربوط به قطعات داخلی موتور مثلاً سائیدگی سیلندر- پیستونها- رینگها- واشر سرسیلندر- مکانیزم سوپاپها و در نتیجه نشست کمپرس به آن مربوط می باشد خارج شدن سوپاپ از آب بندی، سوختن سوپاپ و یا نشیمن آن و سائیدگی پیستون و رینگها باعث کم شدن قدرت و نامنظم کارکردن موتور می شود از اینرو برای مشخص نمودن وضعیت هر یک از قسمتهای فوق بایستی مقدار کمپرس سیلندر را بطور جداگانه اندازه گیری نمود.
اندازه گیری کمپرس موتور:
قبل از اندازه گیری کمپرس موتور باید فاصله سوپاپها( فیلر سوپاپها) را بررسی و تنظیم نمود. موتور را روشن می کنیم تا درجه حرارت آن به حد نرمال برسد. سپس به یکی از طریقهای زیر می توان قطعات موتور را بررسی و عیب یابی کرد.
1- با کمپرس سنج 2- باکمپرس هوا 3- با دستگاه نشت یاب 4- با دستگاه خلاء سنج 5- با دستگاه اندوسکوپی
1- کمپرس سنج( فشارسنج معمولی):
صفحه فشارسنج برحسب پوند و اینچ و کیلوگرم بر سانتی متر مربع مدرج شده است و می دانیم که هر 7/14 پوند بر اینچ مربع = یک کیلوگرم بر سانتی متر مربع می باشد. سوپاپ a در بالای لوله b تعبیه شده تا بعد از آزمایش فشار را آزاد کند و در انتهای لوله b غلاف لاستیکی c قرار دارد.( شکل 175)
آزمایش با کمپرس سنج:
ابتدا همانطور که قبلاً توضیح داده شد.
1- قبل از شروع آزمایش فیلر سوپاپها را کنترل می نمائیم.
2- برای مدت 10 دقیقه موتور را روشن می گذاریم تا به حد نرمال برسد.
3- سپس در حالت روشن بودن موتور و با کشیدن وایر هر سیلندر تا حدودی به نداشتن کمپرس آن سیلندر واقف می شویم در حالتی که وایر شمع یک را کشیدیم و از تغییری که در حالت موتور پیدا می شود. اگر در این حالت با کشیدن وایر تغییری در حالت موتور پیدا نشد دلیل بر قدرت نداشتن آن سیلندر است.
4- شمعهای موتور را باز می کنیم.
5- از تمیزبودن هواکش مطمئن می شویم و در موتورهایی که دارای کاربراتور ونتوری متغیر هستند هواکش را بازمی کنیم.
6- در حین کار با کمپرس سنج اگر کاربراتور ونتوری ثابت است باید دریچه گاز را بازکنیم و اگر ونتوری متغیر است با بازکردن دریچه گاز ضمناً با یک پیچ گوشتی پیستون کاربراتور را بالا قرار می دهیم.
7- از دستگاه کمپرس سنج باید مطمئن باشیم پس از رعایت این نکات باین صورت عمل کمپرس گیری را با کمپرس سنج انجام می دهیم.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   76 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تعریف موتور

بررسی تجربی عملکرد و آلاینده های موتور دیزل تک سیلندر هواخنک در بارهای مختلف با استفاده از مخلوطهای سوخت دیزل و بیویزل

اختصاصی از فایل هلپ بررسی تجربی عملکرد و آلاینده های موتور دیزل تک سیلندر هواخنک در بارهای مختلف با استفاده از مخلوطهای سوخت دیزل و بیویزل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی تجربی عملکرد و آلاینده های موتور دیزل تک سیلندر هواخنک در بارهای مختلف با استفاده از مخلوطهای سوخت دیزل و بیویزل


بررسی تجربی عملکرد و آلاینده های موتور دیزل تک سیلندر هواخنک در بارهای مختلف با استفاده از مخلوطهای سوخت دیزل و بیویزل

چکیده
در تحقیق حاضر با استفاده از سوخت زیستی بیودیزل تولیدی از روغن کرچک و مخلوطهای آن با سوخت دیزل
خالص، متغیرهای عملکردی و آلایندههای خروجی از یک موتور دیزل تک سیلندر هوا خنک مورد ارزیابی قرار
52 و 155 درصد( و در دور ثابت ،25 ، گرفت. این تحقیق در بارهای مختلف موتور )صفر، 22 rpm 1325 انجام
شد. نتایج این تحقیق نشان داد، توان تولیدی برای تمام مخلوطهای سوخت بیودیزل در بارهای مختلف موتور
نسبت به سوخت دیزل خالص اندکی افزایش داشت. با توجه به کاهش جزئی مصرف سوخت موتور با استفاده از
مخلوطهای سوخت بیودیزل، مقدار مصرف ویژه سوخت نیز با استفاده از این مخلوطها مقداری کاهش داشت.
انتشار آلاینده CO برای تمام مخلوطهای سوخت در بارهای متوسط موتور کمترین مقدار را داشت و میزان آن برای
مخلوطهای سوخت بیودیزل نسبت به سوخت دیزل خالص به طور میانگین 6 درصد کاهش نشان داد. انتشار آلاینده
2CO برای تمام مخلوطهای سوخت بیودیزل نسبت به سوخت دیزل خالص دچار کاهش گردید و احتراق مخلوط
B15 8 درصد، بیشترین مقدار کاهش را به خود اختصاص داد. میزان انتشار آلاینده / با 2 xNO خروجی از موتور برای
مخلوطهای B5 و B10 نسبت به سوخت دیزل خالص به مقدار جزئی افزایش و دو مخلوط B15 و B20 میزان انتشار
این آلاینده را کاهش دادند. احتراق مخلوطهای بیودیزل نسبت به سوخت دیزل خالص میزان انتشار هیدروکربنهای
نسوخته را به طور میانگین 21 درصد کاهش داد.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی تجربی عملکرد و آلاینده های موتور دیزل تک سیلندر هواخنک در بارهای مختلف با استفاده از مخلوطهای سوخت دیزل و بیویزل

دانلود مقاله گزارش کاراموزی رشته الکترونیک - کنترل الکترونیکی موتور دیزل

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله گزارش کاراموزی رشته الکترونیک - کنترل الکترونیکی موتور دیزل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

امروزه دیگر از خودروهای پر سر و صدا که دود می کنند خبری نیست. دیگر صحبت از شتاب گیری ضعیف نیست. اکنون اول آلایندگی بعد شتاب و توان قابل قبول، مطرح است. امروزه استفاده از موتور دیزل در خودروها بشدت افزایش یافته و دیگر کسی با دید قبلی به این خودروها نمی نگرد، بلکه نام دیزل یک موتور کم مصرف، پاک و کم هزینه را تداعی می کند.
همه این ها مرهون سیستم های کنترل الکترونیک است که موتورهای دیزل را بهبود بخشیده است. البته اگر طراحی بهینه ای انجام شود سیکل دیزل به گونه ای است که همیشه حجم هوای اضافه در سیلندر موجود است. با استفاده از این موضوع و ایجاد شرایط احتراق کامل موتور دیزل فوق العاده موتور پاکی است در ضمن این سیکل این اجازه را می دهد تا از سوخت های دیگر مانند سوخت های گیاهی و سوخت های ترکیبی نیز استفاده نمود.
با این همه الکترونیک کار را بسیار آسان نموده است. در سیستم های جدید کنترل بهتر و محسوس تری انجام می گیرد که با بالا بردن فشار سوخت به احتراق بهتر و شتاب بیشتر کمک می نماید. برای جلوگیری از کوبش و کاهش صدای موتور از پیش پاشش یا پاشش ترتیبی استفاده می شود. در بعضی سیستم ها نیز می توان از پس پاشش بعنوان یک عامل برای کاهش آلایندگی استفاده کرد.
در این پروژه با چگونگی عملکرد سیستم های کنترل سوخت رسانی موتورهای دیزل (EDC) ، واحد کنترل الکترونیکی (ECU) (در خودرو به هر واحد هوشمند الکترونیکیECU گفته می شود. اما این واژه بیشتر در مورد کنترلر موتور بکار برده می شود.) ، برخی سنسورها و عملگرهای موتور دیزل که در خودروها و وسایل نقلیه تجاری کاربرد دارند و پیرامون این سیستم ها و اجزای مرتبط با آنها آشنا می شویم. این سیستم ها انحصاری است و قوی ترین، قدیمی ترین و کامل ترین آنها متعلق به شرکت بوش می باشد. البته شرکت های دیگری نیز وارد این عرصه شده اند مانند دلفی و غیره، ولی در ابتدای راه می باشند. شرکت بوش با توسعه پمپ های قدیمی (مکانیکی) خود و استفاده از الکترونیک در پمپ های جدید در دنیای دیزل حرف اول را می زند.
بطور خلاصه روش کار در موتورهای دیزل مجهز به EDC بدین صورت است که: ابتدا برخی کمیتها مانند دما ، فشار ، ضربه ، دور موتور و وضعیت پدال گاز توسط سنسورها دریافت و به EDC گزارش می شوند. سپس EDC با استفاده از جداول و فرمول های از پیش تعیین شده موجود در حافظه خود ، یک سری سیگنال‌های الکتریکی تولید کرده و به عملگرها می فرستد. عملگرها نیز به نوبه خود سیگنالها را به کمیت‌های غیر الکتریکی مانند مکانیکی در شیر برقی ، دما در هیتر و غیره تبدیل می‌کنند و در نهایت عملکرد موتور به بهترین شکل ممکن کنترل می شود.
اینجانب تلاش نمودم تا با جمع آوری و ترجمه متون شرکت بوش و اطلاعات سایت شرکت بوش مجموعه اطلاعات مفیدی را گردآوری نمایم، امیدوارم سودمند واقع گردد.

 

عرفان یادگاری
بهار 88

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل اول

 

کنترل الکترونیکی دیزل EDC (Electronic Diesel Control)

 

هدایت الکترونیکی مدرن موتور دیزل امکان تغییر و تنظیم دقیق و با اختلاف کم مقادیر تزریق را فراهم می‌کنند. فقط این چنین خواسته‌های فراوان موتور امروزی می‌توانند برآورده شوند. کنترل الکترونیکی دیزل EDC
(Electronic Diesel control)در سه گروه سیستم سنسورها، مقایسه‌کننده‌ها با مقادیر ایده‌آل (پردازنده) و عملگرها تقسیم‌بندی می‌شوند.

 


الگوریتم 1-1 اجزای اصلی EDC.

 

 

 

 

 


1-1 نگاه اجمالی به سیستم
کنترل الکترونیکی دیزل مدرن EDC به واسطه توان محاسباتی شدیداً افزایش یافته میکروکنترل‌های امروزی در موقعیتی است که بتواند خواسته‌های فوق‌الذکر را برآورده سازد.
برخلاف خودروهای دیزلی با پمپ‌های انژکتور که رگلاتورهای سنتی مکانیکی داشتند، راننده در یک سیستم EDC تاثیر مستقیمی بر حجم سوخت تزریقی (مثلاً از طریق پدال گاز و یا سیم‌کشی) ندارد. حجم سوخت تزریقی بیشتر توسط کمیت‌های مؤثر گوناگون معین می‌شود. از جمله آنها عبارتند از:
- خواسته (واکنش) راننده (وضعیت پدال گاز)
- شرایط کارکرد
- دما موتور
- تاثیرات بر انتشار مواد آلاینده و غیره
مقدار سوخت تزریقی براساس این کمیت‌های تاثیرگذار در پردازنده محاسبه می‌گردد. همچنین لحظه تزریق نیز می‌تواند تغییر یابد و این مستلزم یک برنامه اطمینان بخش است که تفاوت‌ها و تغییرات را تشخیص دهد و به تناسب تاثیرات، تدابیر متناسب را اجرا کند (مثلاً محدود کردن گشتاور و یا افزایش دور ضروری در دور آرام). در EDC به همین دلیل چند مدار تنظیم وجود دارد.
کنترل الکترونیکی دیزل همچنین تبادل اطلاعات و داده‌ها را با سیستم‌های الکترونیکی دیگر در خودرو مانند مثلاً کنترل لغزش خودرو (ASR)، کنترل الکترونیکی جعبه دنده (EGS) یا برنامه پایداری الکترونیکی (ESP) امکان‌پذیر می‌سازد. به این ترتیب کنترل موتور می‌تواند در سیستم کلی خودرو یکپارچه شود.
(مثلاً کاهش گشتاور موتور در هنگام تعویض اتوماتیک دنده، تطبیق گشتاور موتور با چرخ‌ها، آزاد کردن تزریق سوخت توسط سیستم ضد سرقت و غیره).
سیستم EDC کاملاً در سیستم عیب‌یابی خودرو یکپارچه شده است. آن همه خواسته‌های
(On-Board Diagnosis)، (European OBD) EOBD, OBD یا OBD اروپایی را برآورده می‌کند.

 

1-2 الزامات
کاهش مصرف سوخت و آلاینده‌ها به همراه افزایش همزمان در توان و عملکرد و همچنین گشتاور چرخشی توسعه کنونی در حوزه تکنولوژی دیزل را طلب می‌کند. این موضوع در سال‌های اخیر منجر به کاربرد افزاینده سیستم‌های تزریق مستقیم (DI) در موتورهای دیزل شده است که در آنها فشار تزریق در برابر سیستم‌های تزریق غیرمستقیم (IDI) با اتاق چرخش هوا و روش اتاقک پیش احتراق به وضوح بیشتر است. از این طریق ساخت مخلوط سوخت و هوا بهتر انجام می‌شود.
قطرات ریز سوخت که به خوبی در هوا پخش شده‌اند آسان‌تر محترق می‌شوند. این چنین هیدروکربن‌های (HC) نسوخته کمتر در گاز خروجی به وجود می‌آیند. به علت تشکیل مخلوط بهتر و عدم از بین رفتن جریان بین اتاق پیش احتراق و اتاقک چرخش هوا با اتاق احتراق اصلی، مصرف سوخت موتورهای تزریق مستقیم نسبت به موتورهای با تزریق غیرمستقیم حدود10 تا 20% کاهش یافته است.
علاوه بر آن توقعات در مورد راحتی و آسایش رانندگی نیز بر خواسته‌های ما از موتور دیزل تاثیر می‌گذارند. در مساله کاهش سروصدا و انتشار مواد مضر (NOX، CO، HC, ذرات معلق) نیز خواسته‌های بالاتری مطرح می‌شوند. این موضوع منجر به توقعات بیشتر از سیستم انژکتور و تنظیمات آن در مورد
- فشارهای تزریق بالا
- فرم مسیر پاشش
- شروع تزریق متغیر
- پیش پاشش و در صورت نیاز پس پاشش
- در هر شرایط کارکرد، مقدار مناسب تزریق سوخت، فشار هوای ورودی و شروع تزریق
- مقدار سوخت حالت استارت بسته به دما
- تنظیم دور آرام مستقل از بار
- تنظیم سرعت حرکت خودرو
- باز خوراندن گاز خروجی تنظیم شده
- تلرانس‌های کوچک لحظه تزریق و مقدار تزریق سوخت و دقت بالا در مدت طول عمر خودرو (رفتار طولانی مدت)
سیستم‌های کنترل دور سنتی به وسیله ابزارهای تطابق گوناگون شرایط کارکرد موتور را دریافت کرده و کیفیت بالای ساختن مخلوط احتراق را تضمین می‌کنند. آنها البته در یک مدار تنظیم ساده روی موتور محدود می‌شوند و نمی‌توانند کمیت‌های مؤثر مهم مختلف را به سرعت دریافت کنند و یا اصلاً نمی‌توانند دریافت کنند.EDC با خواسته‌های در حال افزایش از یک سیستم ساده با مقادیر تنظیم الکتریکی به یک سیستم کنترل موتور پیچیده که تعداد زیاد از داده‌ها را در زمان واقعی می‌تواند پردازش کند توسعه یافته است.

 

1-3 بخش‌های سیستم
کنترل الکترونیکی دیزل EDC به سه قسمت تقسیم می‌شود.
1_پردازنده اطلاعات، سنسورها و نشانگرهای مقادیر درخواستی را طبق الگوهای محاسباتی ریاضی مشخص (الگوریتم‌های کنترل) پردازش می‌کند. آن سپس به عملگرها با سیگنال‌های خروجی الکتریکی فرمان می‌دهد. ضمنآً پردازنده، رابطه با سیستم‌های دیگر و نیز با رابط عیب‌یابی (Diagnostic) برقرار می‌سازد.
2_ حسگرها و نشانگرهای مقدار خواسته راننده، شرایط کاری (مثلاً دور موتور) و مقادیر خواسته راننده (مانند وضعیت پدال گاز) دریافت می‌کنند. آنها کمیت‌های فیزیکی را به سیگنال‌های الکتریکی تبدیل می‌کنند.
3_عملگرها سیگنال‌های الکتریکی خروجی از پردازنده را به کمیت‌های مکانیکی مبدل می‌کنند. (برای نمونه شیر برقی سیستم تزریق سوخت).

 

 

 

 

 


شکل 1-1 نگاه اجمالی اجزای EDC برای پمپ های تزریق سوخت ردیفی (خطی).

 

 

 

 

 

شکل1-2 نگاه اجمالی اجزای EDC برای پمپ های توزیع کننده VE..EDC مارپیچ (هلیکس) و کنترل دریچه (مجرا).

 

 

 


شکل1-3 نگاه اجمالی اجزای EDC برای پمپ های توزیع کننده کنترل شیر برقی VE..MV,VR.

 

 

 



شکل1-4 نگاه اجمالی اجزای EDC برای سیستم های یونیت انژکتور در خودروهای سواری.

 

 

 

 

 


شکل1-5 نگاه اجمالی اجزای EDC برای سیستم های یونیت انژکتور (UIS) و سیستم های یونیت پمپ (UPS) در وسایل نقلیه تجاری.

 

 

 


شکل1-6 نگاه اجمالی اجزای EDC برای سیستم های ریل مشترک (CRS) در خودروهای سواری.

 

 

 


شکل1-7 نگاه اجمالی اجزای EDC برای سیستم های ریل مشترک (CRS) در وسایل نقلیه تجاری.

 

 

 


فصل دوم

 

واحد کنترل الکترونیکی ECU (Electronic Control Unit)

 

با فن‌آوری دیجیتال مدرن امکانات متنوعی برای هدایت خودرو به وجود آمده‌اند. بسیاری از کمیت‌های فیزیکی مؤثر، می‌توانند همزمان تاثیر خود را بگذارند، طوری که سیستم‌ها به صورت بهینه کار کنند. پردازنده مرکزی سیگنال‌های الکتریکی سنسورها و نشان‌دهنده کمیت‌های درخواستی راننده را دریافت می‌کند. آن را ارزیابی می‌کند و سیگنال های کنترلی را برای هدایت عملگرها محاسبه می کند. برنامه پردازشگر در یک حافظه ذخیره شده است اجرای برنامه به عهده یک میکروکنترلر است.

 

2-1 وضعیت عملکرد
خواسته‌های زیاد و سطح بالایی از یک پردازنده وجود دارد و البته در ارتباط با:
- دمای محیط (در حرکت معمولی خودرو بین40- تا 85+ درجه سانتیگراد برای خودروهای سنگین و40- تا 70+ درجه سانتیگراد برای سواری)
- توانایی مقاومت در برابر مواد موجود در موتور (روغن، سوخت و غیره)
- رطوبت موجود در محیط
- تحریک مکانیکی مانند ارتعاشات ناشی از موتور

 

 

 


2-2 طرح و ساختار
پردازنده در یک محفظه فلزی قرار دارد. سنسورها، عملگرها و تغذیه جریان از طریق یک رابط دارای پین‌های بسیار زیاد به پردازنده متصل می‌گردند. اجزای ساختاری عملکرد جهت هدایت مستقیم عملگرها چنان در محفظه پردازنده یکپارچه شده‌اند که یک عایق حرارتی بسیار خوب نسبت به محفظه تضمین شود.
در هنگام نصب پردازنده روی موتور گرمای محفظه می‌تواند از طریق صفحه خنک تعبیه شده، به سوخت که دور پردازنده جریان دارد، منتقل شود (خنک‌کننده پردازنده، فقط خودروهای سنگین).
اغلب اجزای تشکیل‌دهنده الکترونیکی به صورت فن‌آوری SMD (اجزای مونتاژ شده روی سطح) ساخته می‌شوند. فقط بعضی اجزای عملکردی و سوکت ها سیم‌کشی شده‌اند. این موضوع یک ساختار دارای وزن کم ولی با فضای زیاد را ممکن می‌سازد.

شکل 2-1 طرحی از یک ECU برای سیستم ریل مشترک با انژکتور درون پیزو.
1- کلید مد تغذیه برق قدرت با تثبیت کننده ولتاژ 7- ASIC برای راه اندازی طبقه محرک
2- حافظه EPROM 8- ذخیره ولتاژ بالا (حامل شارژ ولتاژ بالا)
3- خازن پشتیبان باتری (برای تولید ولتاژ بالا) 9- اتصال
4- حسگر فشار جو 10- اتصال طبقه محرک
5- تغذیه برق قدرت ولتاژ بالا 11- کلید چندگانه (چندفاز) طبقه محرک
6- طبقات محرک قدرت بالا

 

2-3 پردازش داده‌ها
سیگنال‌های ورودی
سنسورها به همراه عملگرها، رابطه بین خودرو و پردازنده را به عنوان واحد پردازش برقرار می‌سازند.
سیگنال‌های ورودی آنالوگ
سیگنال‌های ورودی آنالوگ می‌توانند هر مقدار ولتاژ را بدون محدودیت در یک محدوده مشخص بپذیرند مثال‌هایی از کمیت‌های فیزیکی که به عنوان مقادیر آنالوگ آماده می شوند، مقدار دبی هوای ورودی، ولتاژ باتری، فشار داخل مانیفولد هوا و فشار هوای ورودی به موتور، دمای هوای مکیده شده و مایع خنک‌کن موتور هستند. آنها توسط یک مبدل آنالوگ دیجیتال (مبدل A/D) در میکروکنترلر پردازنده به مقادیر دیجیتال تبدیل می‌شوند که میکروپروسسور با آنها می‌تواند محاسبات را انجام دهد. مقدار تفکیک سیگنال وابسته به تعداد مرحله‌های تبدیل است.
سیگنال‌های ورودی دیجیتال
سیگنال‌های ورودی دیجیتال فقط دو حالت دارند: بالا و پایین. مثال‌هایی از سیگنال‌های ورودی دیجیتال سیگنال‌های کلید (خاموش / روشن) و یا سیگنال سنسورهای دیجیتال مثل پالس‌های دور موتور در سنسور هال هستند. آنها
می‌توانند مستقیماً توسط پردازنده پردازش شوند.
سیگنال‌های ورودی به شکل پالس
سیگنال‌های ورودی به شکل پالس از سنسورهای القایی با اطلاعاتی درباره دور موتور و علامت مربوط در یک بخش مداری در پردازنده آماده‌سازی می‌شوند. در این حال پالس‌های نویز از بین می‌روند و سیگنال‌های پالسی شکل به سیگنال‌های مستطیلی مبدل می‌شوند.

 


آماده‌سازی سیگنال
سیگنال‌های ورودی با یک مدار محافظ به حداکثر ولتا مجاز محدود می‌شوند. سیگنال مفید توسط فیلتر کردن تا حد زیادی از سیگنال‌های مزاحم همراه خود رها می‌شوند و در صورت نیاز توسط تقویت‌کننده به حد ولتاژ ورودی مجاز پردازنده تطبیق می‌یابند. بسته به درجه یکپارچه بودن سنسور، آماده‌سازی سیگنال می‌تواند بخشی از آن یا کل آن در سنسور اتفاق بیفتد.
پردازش سیگنال
پردازنده، مرکز کنترل جریان عملکرد است. در میکروکنترلر، الگوریتم‌های کنترل و تنظیم اجرا می‌شوند. سیگنال‌های ورودی که توسط سنسورها و نشان‌دهنده‌های مقدارهای خواسته راننده و رابط‌ها برای سایر سیستم‌ها آماده شده‌اند، به عنوان کمیت‌های ورودی هستند. آنها در پردازشگر یک بار دیگر تغییر می‌یابند و به کمک برنامه و خط مشخصه و میدان مشخصه، سیگنال‌های خروجی محاسبه می‌شوند. یک کوارتز میکروکنترلر را زمان‌بندی می‌کند.
حافظه برنامه
میکروکنترلر یک برنامه احتیاج دارد که در یک حافظه نوع سخت (ROM یا EPROM) قرار دارد، به علاوه داده‌های خاص (داده‌های منفرد، خطوط مشخصه و میدان‌های مشخصه) در این حافظه موجود هستند. در این جا اطلاعات غیرقابل تغییر هستند، که در زمان کار خودرو نیز نمی‌توانند تغییر کنند.
تعداد زیاد مدل‌های خودرو، که مجموعه‌های داده‌های مختلفی را طلب می‌کنند، یک سیستم و شیوه را جهت کاهش انواع مدل‌های پردازنده موردنیاز برای سازندگان خودرو را طلب می‌کند. در این مورد محدوده حافظه جهت کاهش انواع مدل‌های پردازنده‌های موردنیاز برای سازندگان خودرو را طلب می‌کند. در این مورد محدوده حافظه کامل (FEPROM) Flash EPROM با برنامه و مجموعه‌های داده مختص مدل مربوط در پایان تولید خودرو برنامه ریزی می‌شوند (برنامه‌سازی پایان خط تولید EOL: End Of Line) یک امکان دیگر نیز این است

 

که در حافظه، چندین مدل گوناگون از داده‌ها (مثلاً داده‌های کشورهای مختلف) داده شوند که سپس از طریق برنامه‌نویسی در انتهای خط تولید انتخاب شوند.
حافظه داده‌ها
یک حافظه قابل نوشتن و خواندن (RAM) لازم است تا داده‌هایی قابل تغییر مانند مقادیر محاسبه‌ای و مقدارهای سیگنال‌ها را ذخیره کند. RAM برای عملکرد خود احتیاج به تغذیه دائم برق دارد. در صورت خاموش شدن پردازنده با بستن سوییچ این حافظه، کلیه موجودی داده‌های خود را از دست می‌دهد (حافظه فرار). مقادیر تطبیقی (مقادیر دریافت شده از طریق شرایط موتور و شرایط کارکرد خودرو) باید در این حالت پس از روشن شدن دوباره پردازنده مجدداً دریافت شوند. داده‌هایی که نباید از دست بروند (مثلاً کدهای دزدگیر یا ذخیره‌کننده عیوب خودرو) باید همواره در یک EEPROM ذخیره شوند، موجودی اطلاعات در این حافظه حتی در صورت جدا کردن سر باتری نیز از بین نمی‌روند.

 


الگوریتم 2-1 پردازش سیگنال در ECU .

 


ASIC
به خاطر پیچیدگی در حال افزایش عملکردهای پردازنده، توان محاسباتی میکروکنترلر کفایت نمی‌کند. در اینجا ASIC (مدار یکپارچه ویژه کاربرد Application Specified Integrated Circuit) کمک می‌کند این ICها طبق الگوی توسعه پردازنده طراحی و ساخته شوند. آنها مثلاً شامل یک RAM اضافی، ورودی‌ها و خروجی‌ها هستند و می‌توانند سیگنال‌های PWM تولید کنند و به بیرون دهند.
مدول کنترل
پردازنده از یک مدول کنترل برخوردار است که در ASIC یکپارچه شده است. میکروکنترلر و مدول کنترل یکدیگر را کنترل می‌کنند. در صورتی که یک خطا تشخیص داده شود، آنها هر دو مستقل از یکدیگر سیستم تزریق را خاموش کنند.
سیگنال‌های خروجی
میکروکنترلر با سیگنا‌ل‌های خروجی مرحله پایانی را کنترل می‌کند، این مراحل پایانی در برابر اتصال کوتاه به بدنه و یا ولتاژ باتری و همچنین در برابر خراب شدن در اثر اضافه بار الکتریکی حفاظت شده است. این خطاها و نیز سیم‌های پاره شده و یا اشکالات سنسور توسط کنترلر تشخیص داده شده و به میکروکنترلر اعلام می‌شوند.
سیگنال‌های کلیدزنی
با سیگنال‌های کلیدزنی عملگرها می‌توانند روشن و خاموش شوند. (مثلاً فن موتور)
سیگنال‌های PWM
سیگنال‌های خروجی دیجیتال می‌توانند به عنوان سیگنال‌های PWM بیرون داده شوند. این سیگنال‌های مدوله پالس گسترده سیگنال‌های مستطیلی شکل با فرکانس ثابت ولی زمان خاموش و روشن شدن متغیر هستند. با این سیگنال‌ها مبدل‌های الکترونیوماتیکی در هر موقعیتی می‌توانند کنترل و فرماندهی شوند. (مثل شیر بازخوراندن دود خروجی).

 

 

 

a- فرکانس ثابت
b- متغیر نسبت به زمان

 

 

 


نمودار 2-1 سیگنال های PWM .

 

ارتباطات داخل پردازنده
این اجزای ساختمانی حاشیه‌ای، که میکروکنترلر را در کارش حمایت و پشتیبانی می‌‌کنند باید با آن ارتباط داشته باشند. این حالت از طریق سیستم گذرگاه CAN اتفاق می‌افتد. میکروکنترلر از طریق گذرگاه آدرس مثلاً آدرس RAM را به بیرون می‌فرستد که محتوای حافظه آن باید خوانده شود. سپس از طریق گذرگاه داده‌ها به داده‌های متعلق به آدرس منتقل می‌شوند در توسعه اولیه در این حوزه، خودروها با یک ساختار گذرگاه 8 بیتی کار می‌کردند یعنی باس داده ها از هشت سیم تشکیل می‌شود که از طریق آنها 256 مقدار می‌توانستند منتقل شوند. با گذرگاه آدرس 16 بیتی معمول همراه این سیستم‌ها 65536 آدرس می‌توانند مخاطب قرار گیرند. سیستم‌های پیچیده امروزی 16 و یا حتی 32 بیت گذرگاه داده‌ها را طلب می‌کنند. برای آنکه تعداد پین‌ها در بخش‌های تشکیل دهنده کم شود. گذرگاه آدرس و داده می‌توانند با یکدیگر مولتی‌پلکس شوند، یعنی آدرس و داده‌ها به شکل زمانی به جای یکدیگر منتقل شوند و از سیم‌های یکسان استفاده می‌کنند.

 

 

 

سیستم‌ عیب‌یابی
کنترل سنسورها
در کنترل سنسورها به کمک عیب‌‌یابی یکپارچه بررسی می‌شود که آیا سنسور جریان کافی دارد و آیا سیگنال آن در محدوده مجاز قرار دارد (مثلاً دمای بین oC40- و oC50+). سیگنال‌های مهم، تا جایی که ممکن باشد، 3-2 برابر (دوبل) اجرا می‌شوند یعنی این امکان وجود دارد در حالت معیوب بودن یکی از دو تا سه انتخاب موجود استفاده شود.
شناخت عیب
تشخیص عیب در حوزه کنترل یک سنسور ممکن است در عملکرد با مدار کنترل بسته (مثلاً کنترل فشار) خارج شدن از یک محدوده تنظیم نیز می‌تواند تشخیص داده شود.
یک مسیر سیگنال به عنوان خراب دسته‌بندی می‌شود، وقتی که یک خطا در مدتی بیش از زمان از پیش تعریف شده وجود داشته باشد در این صورت خطا به همراه شرایط محیطی همراهش، که خطا در آن شرایط افتقا افتاده (مثلاً دمای آب خنک‌کنندة، در موتور و غیره)، در ذخیره‌کننده خطاهای پردازنده ذخیره می‌شوند.
برای بسیاری از خطاها یک تشخیص ـ دوباره ـ بی‌عیب شدن نیز ممکن است. در این مورد مسیر سیگنال یک زمان تعریف شده به عنوان بدون عیب تشخیص داده شود.
برطرف کردن عیب
در صورت آسیب دیدن محدوده سیگنال مجاز در یک سنسور، یک مقدار ثابت از پیش تعریف شده به آن نسبت داده می‌شود. این شیوه در مورد سیگنال‌های ورودی زیر به کار می‌رود:
- ولتاژ باتری
- دمای روغن، هوا و مایع خنک‌کننده
- فشار هوای ورودی به موتور
- فشار اتمسفر و دبی هوا
در مورد عملکردهای مهم، واکنش‌های جانشین هم وجود دارند، که ادامه حرکت خود را مثلاً تا اولین تعمیرگاه ممکن می‌کنند. از کار افتادن یک پتانسیومتر پدال گاز می‌تواند مثلاً با مقدار پتانسیومتر دوم محاسبه گردد وقتی که پتانسیومتر اول مقادیر بسیار با نوساناتی را نشان می‌دهد و یا موتور با یک دوره موتور ثابت و پایین حرکت می‌کند.

 

2-4 عملکرد EDC
پردازنده سیگنال‌های سنسور خارجی را ارزیابی می‌کند و آنها را تا حد ولتاژ مجاز محدود می‌کند. میکروپروسسور از این داده‌های ورودی و با توجه به میدان‌های مشخصه ذخیره شده در خود زمان‌های پاشش (و مدت آنها را) محاسبه می‌کند و این زمان‌ها را به جریان‌های زمانی سیگنال‌ها تبدیل می‌کند که با شرایط کارکرد موتور نیز همخوانی داشته باشد. به خاطر دقت موردنظر و حرکت بالای موتور یک توان محاسباتی بالا موردنیاز است.
به وسیله سیگنال‌های خروجی، رابط‌های خروجی پردازنده کنترل می‌شوند که توان کافی را برای همه عملگرها (مثل شیر برقی) فراهم می‌کنند. به علاوه موقعیت‌دهنده‌های عملکرد موتور (مانند بازخوراندن گاز خروجی سیلندر و یا هوای ورودی سیلندر) و برای عملکردهای کمکی دیگر (مثل رله شمع پیش گرمکن و یا تهویه مطبوع Air condition) کنترل می‌شوند. این خروجی‌های پردازنده در مقابل اتصال کوتاه و نیز خرابی در اثر اضافه بار الکتریکی محافظت می‌شوند. خطاهایی از این نوع و نیز سیم‌های پاره شده به میکروپروسسور اعلام می‌شوند.
عملکرد عیب‌یابی خروجی پردازنده برای شیرهای برقی مسیرهای سیگنال معیوب را نیز تشخیص می‌دهد. به علاوه بعضی از سیگنال‌های خروجی از طریق رابطهایی به سیستم‌های دیگر در خودرو داده می‌شوند، در چارچوب یک اصل امنیتی، پردازنده بر کل سیستم تزریق انژکتوری نظارت می‌کند.

 


تنظیم شرایط کارکرد
برای آنکه موتور در همه شرایط کارکرد با احتراق بهینه کار کند، مقدار تزریق مناسب لحظه‌ای در پردازنده محاسبه می‌گردد. در این مورد باید کمیت‌های گوناگونی مدنظر قرار گیرند.
مقدار سوخت در حالت استارت
در هنگام استارت مقدار سوخت وابسته به دمای مایع خنک‌کننده و دور موتور محاسبه می‌شود. مقدار سوخت استارت با روشن شدن سوییچ تا رسیدن به یک حداقل دور موتور ارسال می‌شود. راننده تاثیری بر مقدار سوخت در حال استارت ندارد.
شرایط حرکت خودرو
در شرایط کارکرد عادی خودرو حرکت آن مقدار سوخت تزریقی وابسته به موقعیت پدال گاز (سنسور پدال گاز) و دور موتور محاسبه می‌شود. این حالت از طریق منحنی مشخصه برای رفتار حرکت اتفاق می‌افتد. خواسته راننده و توان خودرو به این ترتیب در بهترین حالت ممکن با یکدیگر تطبیق می‌یابند.
تنظیم دور آرام
در دور آرام موتور نقش اصلی را در مصرف سوخت، مقدار بازده خودرو و دور آرام موتور بازی می‌کنند. بخش قابل توجهی از مصرف سوخت خودروها در ترافیک فشرده خیابان‌ها به شرایط کارکرد موتور وابسته است. به همین دلیل یک دور موتور حتی‌الامکان پایین دارای مزیت است. ولی دور آرام باید چنان تنظیم گردد که دور آرام در همه شرایط (مثلاً هنگام روشن بودن سیستم برقی خودرو، یا روشن بودن تهویه مطبوع و غیره) خیلی افت کند، و یا حتی خاموش گردد.
برای تنظیم دور ایده‌آل آرام موتور تنظیم‌کننده با رگلاتور دور آرام مقدار سوخت را تا آنجا تغییر می‌دهد که دور موتور واقعی اندازه‌گیری شده درست با دور موتور ایده‌آل برابر شود. دور موتور ایده‌آل ویژگی‌های تنظیم توسط دنده در حال کار (در جعبه دنده اتوماتیک) و دمای موتور (سنسور مایع خنک‌کننده) تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

 

به گشتاور خارجی، گشتاورهای مالشی درونی نیز اضافه می‌شوند که توسط کنترل دور آرام باید حذف شده و به تعادل برسند. آنها بسیار کم تغییر می‌‌کنند ولی دائماً در تمام طول عمر موتور متغیر هستند و به علاوه به شدت به دماوابسته هستند.

 


الگوریتم 2-2 محاسبه مراحل تزریق سوخت در ECU .
کنترل کارکرد آرام
به خاطر تلرانس‌های مکانیکی و تغییرات در طول مدت حرکت همه سیلندرهای موتور گشتاور یکسانی تولید نمی‌کنند. این موضوع به ویژه در دور آرام نمود بیشتری دارد و منجر به اصطلاحاً نامیزان کار کردن موتور می‌شوند. رگلاتور کارکرد آرام، تغییرات دور موتور را پس از هر احتراق دریافت کرده و آنها را با هم مقایسه می‌کند. مقدار سوخت برای هر سیلندر سپس با استفاده از تفاوت‌های دورها چنان تنظیم می‌شود که همه سیلندرها حتی‌الامکان یک مقدار مساوی گشتاور تحویل دهند.
کنترل سرعت حرکت خودرو
برای راندن اتومبیل با سرعت ثابت رگلاتور سرعت ثابت وارد عمل می‌شود. آن سرعت خودرو را روی مقدار خواسته شده ثابت نگاه می‌دارد. این مقدار می‌تواند به وسیله اهرم تنظیم گردد. مقدار سوخت تزریقی تا زمانی بالا و پایین می‌رود که سرعت اندازه‌گیری شده با سرعت ایده‌آل تنظیم شده برابر شود. اگر راننده در هنگام روشن بودن رگلاتور سرعت ثابت پدال کلاچ یا ترمز را بگیرد، فرآیند تنظیم خاموش می‌شود.
با گرفتن پدال گاز سرعت ایده‌آل را می‌توان بالا برد و شتاب گرفت. وقتی پدال گاز دوباره رها شود، کنترل‌کننده سرعت آخرین سرعت موجود را به کمک تنظیم مجدد اهرم خود تنظیم می‌کند. یک تغییر پله پله و مرحله‌ای سرعت ایده‌آل نیز از طریق اهرم، ممکن می‌باشد.
تنظیم مقدار تزریق
همیشه تزریق مقدار سوخت خواسته راننده و یا مقدار سوختی که به صورت فیزیکی ممکن باشد مجاز نیست. این مطلب می‌تواند دلایل زیر را داشته باشد:
- آلایندگی بیش از حد
- خروج بیش از حد دوده
- اضافه بار مکانیکی به خاطر وجود گشتاور بیش از حد و یا دور بیش از حد موتور
- حرارت اضافی به خاطر دمای مایع خنک‌کننده، روغن و یا توربور شارژر
حد تزریق سوخت به خاطر وجود کمیت‌های ورودی مختلف مانند مقدار هوای مکشی، دور و دمای مایع خنک‌کننده قرار داده می‌شود.
در صورت گرفتن ناگهانی و یا رها کردن ناگهانی پدال گاز نتیجه آن یک سرعت زیاد تغییر در مقدار تزریق سوخت است و به همراه آن همچنین گشتاور چرخشی است. موتور و قطعات متحرک به خاطر این تغییر بار ناگهانی ارتعاشات تولید می‌کنند که در تکان‌ها و تغییرات در دور موتور خود را نشان می‌دهند.
گزینه جذب فعال این تغییرات دوره‌ای در دور موتور را کاهش می‌دهد، به این طریق که مقدار سوخت تزریقی با دوره تناوب ارتعاش یکسان تغییر می‌کند، در هنگام افزایش دور کمتر شده و در هنگام کاهش دور افزایش می‌یابد. حرکت به این ترتیب تا حد زیادی جذب می‌شود.

 

a- بدون خفه کن موج فعال
b- با خفه کن موج فعال
1- عملکرد فیلتر
2- تصحیح فعال

 

 

 

 

 

نمودار 2-2 نمونه ای از خفه کن موج فعال (ARD) .

 

 

 



شکل 2-2 نمونه ای از کنترل مداوم آرام (LRR) .

 

تصحیح ارتفاع
به کمک سنسور فشار محیط، فشار اتمسفر می‌تواند توسط پردازنده دریافت گردد. فشار اتمسفر روی تنظیم فشار هوای ورودی سیلندر تاثیرگذار است و همچنین بر محدودیت گشتاور چرخشی مؤثر است. به این وسیله در ارتفاعات بالا مقدار سوخت پاشش کاهش می‌یابد و خروجی دود کاهش می‌یابد.
خاموشی سیلندر
اگر در دور موتورهای بالا یک گشتاور چرخشی پایین مدنظر باشد، باید سوخت خیلی کمی پاشیده شود. یک امکان دیگر به اصطلاح قطع سیلندر است. در این حال نصف انژکتورها قطع می‌شوند (UIS، UPS، CR) و انژکتورهای
باقیمانده به همین نسبت مقدار سوختشان بیشتر می‌شود. این مقدار می‌توان با دقت بیشتری تزریق شود.
به وسیله الگوریتم‌های مخصوص نرم‌افزاری تغییر حالت‌های ملایم یعنی بدون تغییر در گشتاور چرخشی در زمان روشن کردن و یا قطع کردن سیلندر به دست می‌آیند.

 

خاموش کردن موتور
اصول کاری خود احتراقی این نتیجه را دارد که موتور دیزل فقط به وسیله قطع تحویل سوخت به حالت خاموش در می‌آید. در کنترل الکترونیکی دیزل، موتور از طریق روند پردازنده تزریق صفر (عدم باز شدن شیر برقی) خاموش می‌شود.
تبادل اطلاعات
ارتباط بین پردازنده موتور و سایر پردازنده از طریق گذرگاه (Controller Area Network) CAN انجام می‌گیرد. به این طریق مقادیر ایده‌آل جهت نظارت بر خطاها و کارکرد خودروها که موردنیاز هستند و داده‌های مربوط به شرایط کارکرد و اطلاعات وضعیت منتقل می‌شوند.
مداخله خارجی در تنظیم مقدار سوخت تزریقی
در مداخله خارجی مقدار سوخت تزرقی توسط یک پردازنده بیرونی (مثلاً پردازنده سیستم ABS، ASR و...) تحت تاثیر قرار می‌گیرد. این پردازنده به پردازنده موتور اطلاع می‌دهد که تا چه مقدار گشتاور چرخشی موتور (و به همین ترتیب مقدار سوخت تزریقی) باید تغییر کند.
سیستم ضد سرقت الکترونیکی
برای امنیت خودرو در برابر سرقت به کمک یک پردازنده اضافی برای استفاده ضد سرقت می‌توان جلوی استارت خودرو را گرفت. راننده می‌تواند به این پردازنده مثلاً از طریق کنترل از راه دور علامت دهد که او مجاز به استفاده از خودرو می‌باشد. سپس در پردازنده موتور، ارسال سوخت باز می‌شود طوری که استارت موتور و حرکت خودرو امکان‌پذیر شود.

 

 

 


سیستم تهویه
برای اینکه در دماهای بالا محیط بیرونی یک دمای مطبوع در درون خودرو داشته باشیم، سیستم تهویه هوا را به کمک یک کمپرسور سرماساز خنک می‌کند.
نیاز آن به توان مکانیکی بسته به موتور و وضعیت حرکت خودرو 1 تا 30% توان موتور را در بر می‌گیرد. به محض اینکه راننده پدال گاز را به سرعت بگیرد (یعنی درخواست بیشتر گشتاور ممکن را کند)، کمپرسور سرماساز مدت کوتاهی توسط EDC خاموش می‌شود.
از این طریق توان موتور به طور کامل در اختیار قوه محرکه قرار می‌گیرد. این موضوع در دمای داخل اتاق تاثیر محسوسی ندارد.
پردازنده کنترل شمع پیش گرمکن
پردازنده شمع گرمکن (Preheating Glow Plug) برای کنترل شمع پیش‌گرمکن از پردازنده موتور اطلاعات
مربوط به زمان و مدتی که باید شمع سرخ شود دریافت می‌کند. پردازنده شمع پیش‌گرمکن بر فرآیند برافروخته شدن شمع نظارت می‌کند و ایرادها و مشکلات را به پردازنده موتور اعلام می‌کند تا در عملکرد عیب‌یابی مدنظر قرار گیرد.

 

2-5 انتقال اطلاعات به سیستم‌های دیگر
نگاهی به سیستم
کاربرد افزاینده سیستم‌های کنترل و هدایت الکترونیکی در خودروها مانند:
- کنترل الکترونیکی پمپ انژکتور و موتور
- کنترل جعبه دنده یا گیربکس
- سیستم ترمز ضد قفل ABS
- کنترل لغزش ASR
- کنترل حرکت و پایداری خودرو ESP
- کنترل گشتاور کششی موتور MSR
- کامپیوتر مرکزی و غیره
شبکه کردن این پردازنده‌های منفرد را می‌طلبد. تبادل اطلاعات بین سیستم‌ها تعداد سنسورها را کاهش داده و بهره هریک از سیستم‌ها را افزایش می‌دهد. رابطهایی که مخصوصاً و به صورت ویژه‌ برای کاربردهای خودرویی توسعه داده شده‌اند می‌توانند در دو بخش تقسیم‌بندی شوند:
- رابطهای سنتی
- رابطهای سریال مانند CAN
انتقال سنتی اطلاعات
انتقال سنتی اطلاعات در خودرو به این طریق شناخته می‌شود که هر سیگنال به یک سیم منفرد مربوط است. سیگنال‌های دودویی (باینری) می‌توانند فقط از طریق دو وضعیت، (1) (بالا) و یا (0) (پایین) (مثلاً کمپرسور تهویه خاموش یا روشن) منتقل شوند (کد باینری).
از طریق نسبت‌ها، کمیت‌های متغیر می‌توانند به صورت پیوسته منتقل شوند (مثلاً وضعیت سنسور پدال گاز). افزایش تبادل داده‌ها بین اجرای الکترونیکی در خودرو دیگر نمی‌تواند از طریق رابطهای معمولی انجام گیرد. پیچیدگی دسته سیم‌ها و اندازه کانکتورها امروزه فقط با مصرف بسیار زیاد و هزینه بسیار، قابل انجام است و خواسته‌ها از سیستم تبادل اطلاعات بین پردازنده‌ها نیز همچنان افزایش می‌یابد. در بعضی خودروها پردازنده‌ها با حدود 30 جزء تشکیل‌دهنده ارتباط دارند. این گستردگی و جامعیت با کابل‌کشی سنتی به شکل اقتصادی انجام‌پذیر نیست.

 

 

 



شکل 2-3 وضعیت معمولی انتقال اطلاعات.

 

انتقال داده‌ها به صورت CAN
مشکلات تعداد بسیار زیاد سیم‌ها در تبادل اطلاعات از طریق رابطهای معمولی می‌توانند با استفاده از سیستم‌های گذرگاه حل شوند. CAN یک سیستم گذرگاه است که به صورت ویژه برای خودروها طراحی شده است. داده‌ها به صورت سریال منتقل می‌شوند یعنی روی یک سیم اطلاعات پشت سر هم ارسال می‌گردند. وقتی که پردازنده‌های الکترونیکی یک رابط سیال CAN داشته باشند، می‌توانند داده‌ها را روی سیم‌های گذرگاه CAN ارسال و دریافت کنند.

 

 

 

 

 


حوزه‌های کاربرد
چهار حوزه کاربرد با خواسته‌های متفاوت برای CAN در خودرو وجود دارند:
استفاده از مولتی پلکس
استفاده از مولتی پلکس برای کاربرد کنترل و تنظیم اجزا در حوزه الکترونیک مربوط به راحتی سرنشینان و اتاق خودرو کاربرد دارد. مانند تنظیم تهویه مطبوع، قفل مرکزی و جابجایی و تنظیم صندلی‌ها. نرخ انتقال داده‌ها عموماً بین 10 کیلوبایت در ثانیه و 125 کیلوبایت در ثانیه هستند (CAN سرعت پایین).
کاربرد در ارتباط بی‌سیم و متحرک
در این کاربرد اجزایی مانند سیستم ناوبری، تلفنی یا سیستم صوتی با واحدهای نمایش و دسته کنترل با هم مرتبط می‌شوند. هدف این است که مسیرهای دستوری را تا حد امکان یکپارچه کرد. همچنین اطلاعات وضعیت را جمع‌بندی کرد تا انحراف راننده به حداقل برسد.
نرخ داده‌ها در این حوزه تا Kbit/s125 است: در این حالت انتقال مستقیم داده‌های صوتی و تصویری ممکن نیست.
کاربردهای عیب‌یابی
کاربردهای عیب‌یابی با استفاده از CAN این هدف را دارند که شبکه موجود را جهت عیب‌یابی پردازنده‌های متصل به کار ببرند. عیب‌یابی مرسوم امروزی از طریق کابل (ISO 9141) دیگر موردنیاز نیست. نرخ انتقال داده‌ها Kbit/s500 برنامه‌ریزی شده است.
کاربرد زمان واقعی یا همزمان (Real time)
این کاربردها که در آنها سیستم‌های الکتریکی مانند کنترل موتور، کنترل جعبه دنده و کنترل حرکت و پایداری خودرو (ESP) با یکدیگر شبکه می‌شوند، در خدمت تنظیم حرکت خودرو هستند.
ویژگی خاص آنها نرخ انتقال داده بین Kbit/s125 و Mbit/s 1 (CAN سرعت بالا برای انجام روش زمان واقعی) یا همزمان است. این قسمت به کاربردهای زمان واقعی اختصاص دارد.
جفت کردن پردازنده
در جفت کردن پردازنده‌ها سیستم‌های الکترونیکی مانند کنترل موتور، سیستم ضد قفل (ABS)، کنترل لغزش (ASR) و همچنین کنترل حرکت و پایداری خودرو (ESP)، کنترل الکترونیکی جعبه دنده و غیره از طریق رابط CAN با یکدیگر جفت می شوند. پردازنده‌ها در این حال به عنوان ایستگاه دارای شرایط یکسان از طریق ساختار گذرگاه خطی مرتبط هستند. این ساختار به نام Multi-Master شناخته می‌شوند. این سیستم دارای این مزیت است که سیستم باس در هنگام از کار افتادن یک ایستگاه برای سایر سیستم‌ها به طور کامل در دسترس است. در مقایسه با سایر چیدمان‌های لاجیک (منطقی) (مثل ساختار حلقه یا ستاره) در این حالت احتمال خرابی کل سیستم به شدت کاهش یافته است. در ساختارهای حلقه‌ای یا ستاره‌ای خرابی یکی از اعضاء و یا واحد مرکزی منجر به از کار افتادن کل سیستم می‌گردد.
نرخ‌های معمول در این سیستم بین حدود Kbit/s125 و Mbit/s1 قرار دارند. آنها باید آن قدر بالا باشند که رفتار زمان واقعی مورد انتظار تضمین شود. این یعنی اینکه مثلاً پردازنده موتور مقداری را که از بار موتور می‌خواند در چند میلی‌ثانیه به پردازنده جعبه دنده انتقال دهد.

شکل 13-4 وضعیت گذرگاه خطی اطلاعات.

 


آدرس‌دهی مربوط به محتوا
سیستم گذرگاه CAN تک‌تک ایستگاهها را آدرس‌دهی نمی‌کند، بلکه به هریک پیغام یک شناسه ثابت 11 بیتی (فرمت استاندارد برای خودروهای سواری) و یا 29 بیتی (فرمت گسترش یافته برای وسایل نقلیه سنگین) اختصاص می‌دهد. این شناسه محتوای پیام را مشخص می‌کند (مثلاً دور موتور). در یک پیام می‌توانند همچنین چند سیگنال با هم ارسال شوند (مثلاً وضعیت قرارگیری چند کلید).
یک ایستگاه، فقط داده‌هایی را استفاده می‌کند، که شناسنه متعلق به آن در فهرست پیام‌های قابل دریافتش وجود داشته باشند (آزمایش پذیرش پیام). از همه داده‌های دیگر به سادگی چشم‌پوشی می‌شود. این عملکرد می‌تواند توسط یک زیربنای ویژه CAN برآورده شود (Full-CAN) از طریق بار روی میکروکنترل کاهش می‌یابد. زیربنای اساسی CAN همه پیام‌ها را می‌بینند. سپس میکروکنترلر به محل‌های حافظه مهم دسترسی پیدا می‌کند.
آدرس‌دهی مربوط به محتوا این امکان را پدید می‌آورد که یک سیگنال به چندین ایستگاه ارسال شود، به این طریق که یک فرستنده سیگنال خود را مستقیماً و یا از طریق یک پردازنده روی شبکه گذرگاه ارسال می‌کند. آنجا سیگنال در دسترس همه گیرنده‌ها قرار دارد. به علاوه از آنجا که سیستم‌های بیشتری نیز به سیستم CAN موجود می‌توانند اضافه شوند، تعداد زیادی از انواع ابزارها می‌توانند اضافه شوند. در صورت که ECU یا پردازنده به اطلاعات بیشتری که در گذرگاه وجود دارند نیاز داشته باشد، تنها کاری که باید انجام دهد فراخوانی آن است.

 

ایستگاه 2 در حال فرستادن،
ایستگاه 1و4 در حال دریافت
داده ها

 

 

 

الگوریتم 2-3 آدرس دهی و فیلتر کردن پیام (بررسی دریافت).
ایستگاه 2 استفاده از اولین دریافت
(سیگنال در گذرگاه = سیگنال از
ایستگاه 2)
0- سطح تعادل
1- سطح مغلوب

 

 

 

نمودار 2-3 داوری رقم دودئی بوسیله رقم دودئی.

 

اولویت‌بندی
شناسه علاوه بر محتوای داده‌ها، همزمان اولویت پیام را در هنگام ارسال مشخص می‌کند. یک سیگنال که خیلی سریع‌ تغییر می‌کند (مثلاً دور موتور). باید به همان نسبت سریع‌تر ارسال شود به همین علت اولویت بالاتری را نسبت به سیگنالی که به نسبت کندتر تغییر می‌کند (مثلاً دمای موتور) دریافت می‌کند. در ادامه پیام‌ها براساس اهمیتشان نیز رتبه‌بندی می‌شوند (مثلاً عملکرد امنیت خودرو). پیام‌های دارای اولویت یکسان وجود ندارند.
توزیع گذرگاه بین پردازنده‌ها
وقتی که گذرگاه، آزاد و خالی است هر ایستگاه می‌تواند انتقال پیام‌ها را شروع کند. وقتی که چند ایستگاه همزمان شروع به ارسال کنند، در این صورت پیام دارای اولویت بالاتر تقدم می‌یابد، بدون اینکه اتلاف وقت یا داده‌ها به وجود آید (پروتکل بدون خرابی). این موضوع با استفاده از مفهوم بیت در حال استراحت (عدد منطقی 1) و حاکم (عدد منطقی 0)، که در آن پیام‌های حاکم یا مسلط بر پیام‌های دیگر غلبه دارند. فرستنده‌ها با پیام‌های با اولویت کمتر، به طور خودکار گیرنده می‌شوند و فرستادن پیام خود را به محض آزاد شدن مجدد گذرگاه تکرار می‌کنند. برای آنکه همه پیغام‌ها موقعیت ورود به گذرگاه را داشته باشند، سرعت باس باید با تعداد

 

ایستگاههای متناسب باشد. یک زمان سیکل باری سیگنال‌هایی که دائماً در حال تغییر هستند تعریف می‌شود (مثل

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گزارش کاراموزی رشته الکترونیک - کنترل الکترونیکی موتور دیزل

مقاله موتور های الکتریکی

اختصاصی از فایل هلپ مقاله موتور های الکتریکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله موتور های الکتریکی


مقاله موتور های الکتریکی

موضوع :

مقاله موتور های الکتریکی

( فایل word قابل ویرایش )

فهرست مطالب :

عنوان : 
مقدمه 
ساختار ماشینهای الکتریکی 
انواع موتور های الکتریکی 
موتور های AC‌ 
موتورهای پله ای
نحوه حرکت موتورهای الکتریکی
موتورهای خطی 
انواع ژنراتورهای DC‌ 
انواع مفصل ها 
منابع 

مقدمه
یک موتور الکتریکی ، الکتریسیته را به حرکت مکانیکی تبدیل می‌کند. عمل عکس آن که تبدیل حرکت مکانیکی به الکتریسیته است، توسط ژنراتور انجام می‌شود. این دو وسیله بجز در عملکرد ، مشابه یکدیگر هستند. اکثر موتورهای الکتریکی توسط الکترومغناطیس کار می‌کنند، اما موتورهایی که بر اساس پدیده‌های دیگری نظیر نیروی الکتروستاتیک و اثر پیزوالکتریک کار می‌کنند، هم وجود دارند.
ساختار ماشینهای الکتریکی
ماشینهای الکتریکی از دو بخش اساسی تشکیل شده اند:
الف)قسمت متحرک ودوار به نام رتور
ب) قسمت ساکن به نام استاتور
بین این دو قسمت ،شکاف هوایی وجود دارد .
استاتو و رتور از مواد فرومغناطیسی ساخته می‌شوند تا چگالی شار بیشتر گردد و در نتیجه اندازه و حجم ماشین کمتر شود.
نکته: اگر شار در رتور و استاتور متغیر با زمان باشد ،هسته اهنی لایه‌به‌لایه ساخته می‌شود تا جریان گردابی کاهش یابد.
در بسیاری از ماشینها محیط داخلی استاتور و محیط بیرونی رتور حاوی شیارهای متعددی است که داخل آنها هادی‌ها جاسازی میشوند، این هادیها بهم وصل می شوند و سیم پیچی حاصل می شود.به سیم پیچی هایی که در آنها ولتاژ القا می شود ،سیم پیچی آرمیچر اطلاق می گردد. به سیم پیچ هایسی که ار آنها جریان میگذرد تا میدان مغناطیسی و شار اصلی را پدید آورند، سیم پیچ تحریک یا سیم پیچ میدان گفته می شود.
سیم پیچ آرمیچر تامین کننده تمام قدرتی است که تبدیل شده و یا انتقال می یابد. قدرت نامی سیم پیچ آرمیچر،‌هم در ماشین های DC و هم در ماشین های AC فقط با جریان متناوب کارمی کند.
ایده کلی این است که وقتی که یک ماده حامل جریان الکتریسیته تحت اثر یک میدان مغناطیسی قرار می‌گیرد، نیرویی بر روی آن ماده از سوی میدان اعمال می‌شود. در یک موتور استوانه‌ای ، روتور به علت گشتاوری که ناشی از نیرویی است که به فاصله‌ای معین از محور روتور به روتور اعمال می‌شود، می‌گردد.

تعداد صفحات : 27


دانلود با لینک مستقیم


مقاله موتور های الکتریکی