
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه52
فهرست مطالب
تحقیق در مورد زندگی نامه پیامبر
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه52
فهرست مطالب
دانلود مقاله «تاریخ زندگی پیامبر اسلام» 143 ص با فرمت WORD
اجداد رسول خدا
از رسول خدا(ص ) روایت شده است که فرمود: اذا بلغ نسبى الى عدنان فامسکوا((هرگاه نسب من بـه عـدنان رسید از ذکر اجداد جلوتر خوددارى کنید ((1)) )) به این جهت , شرح حال اجداد پیامبر اسلام (ص ) را از جد بیستم , یعنى ((عدنان )) شروع مى کنیم .
20 ـ عـدنـان : پـدر عـرب عـدنـانـى است که در تهامه , نجد و حجاز تا شارف الشام وعراق مسکن داشـتـه انـد و آنان را عرب معدى , عرب نزارى , عرب مضرى , عرب اسماعیلى , عرب شمالى , عرب مـتـعـربـه و مـسـتـعـربـه , بـنـى اسـمـاعـیـل , بـنـى مشرق , بنى قیدارمى گویند و نسبشان به اسماعیل بن ابراهیم (ع ) مى رسد ((2)).
عدنان دو پسر داشت : ((معد)) و ((عک )) که ((بنى غافق )) از ((عک )) پدید آمده بودند19 ـ معدبن عدنان : ((عدنان )) با فرزندان خویش به سوى یمن رفت و همان جا بودتاوفات یافت او را چند پسر بـود که معد بر همه آنان سرورى داشت مادر معد از قبیله ((جرهم )) بود و ده فرزند داشت و کنیه معد ((ابوقضاعه )) بود ((3)).
بـه قـول ابـن اسحاق : معدبن عدنان چهارپسر به نامهاى , ((نزار)), ((قضاعه )), ((قنص )) و((ایاد)) داشت .
یکی از منابع شناخت, سیره پیامبر اکرم (ص) است که دو امتیاز نسبت به ادیان دیگر دارد: ۱- سخنان پیامبر اکرم امروز در دست ماست. ۲- تاریخ پیامبر اسلام تاریخ بسیار روشن مستندی است.
نوشتهای که هم اکنون پیش روی شماست تلخیصی است اندک بر کتابی عظیم, کتاب سیره نبوی از استاد شهید مرتضی مطهری است.
در ابتدای کتاب در باره کلمه سیره و علل انتخاب این کلمه برای روش پیامبر و منطقی بودن تفکرات و رفتار پیامبر را توضیح میدهد اقسام حکمت و منطق را نام برده و استفاده از برهان در منطق نظری و تفاوت آن با شعر را بیان میدارد و اینکه اسلام چگونه مکتبی است تا مسئله نسبیت اخلاق و نظر عدهای را با نظر اسلام مورد مقایسه قرار میدهد اصولی که پیامبران استفاده نمیکردند و اصولی که مورد استقاده قرار دادند و روش پادشاهان گذشته را بیان میکند.
کیفیت استخدام وسیله یعنی چگونگی استخدام و بکار گرفتن وسیله و اینکه آیا از هر وسیلهای و لو غیرمقدس میتوان برای هدف مقدس استفاده کرد؟ واقعیت داشتن داستانهای قرآن و داستانهای غیرحقیقی نبودن آنها, نو استنباط کردن با بدعت متفاوت است و جائز میباشد, و داستان ابراهیم پسر رسولالله و کسوف بعد از وفاتش و شایعه و پاکی هدف و وسیله پیامبر و استفاده نکردنش از جهل مردم.
قسمت بعد داستان داود پیغمبر را مورد بررسی قرار میدهد و صحت و سقم تعابیر مختلف را بیان میکند.
دعوت بحق و استفاده نکردن از راه باطل و پوچ در این راه.
قسمت دیگر: چگونگی تبلیغ و رساندن پیام حق که کار آسانی نیست و راههای دعوت به خدا که بشارت و تنذیر از نکات اساسی آن است.
تفاوت تنفیر با تنذیر و داستان با ایمان شدن, یمنیان بطور مثال, که پیامبر از معاز تبشیر وتنذیر مردم را خواست نه تنفیر.
قسمت دیگر در مورد خشیت و خداترسی, تفاوت بین خشیت و خوف و استقامت, تفکر و تذکر, شوری و مشورت از مواردی است که درتبلیغ اسلام پیشبرد دعوت الهی پیامبراکرم بکار میبردند وعلل پیشرفت اسلام را نیز ذکر میکند.
و در پایان استاد مطهری ذکر این مطالب را بمناسبت اصل و تبلیغ میداند و رفق و ملایمت را از ارکان تبلیغ بحساب میآورد و مسئله رهبری و مدیریت را مسئله مستقلی میداند که احتیاج به بحث مفصلی است ولی با کمال تاسف دست جنایتکار منافقان این درخت پربار استاد شهیدمان را از دست ما گرفت: جزایشان با خدا باد.
بعضی از فراد سبکشان دررهبری روز است. مثل سیاست آمریکایی ویزیدی بعضیها سیاستشان بر پایه نیرنگ و ریاست مثل سیاست معاویهای, یزید و معاویه هدفشان یکی بود ولی روششان با هم متفاوت بود.
برخی متدشان اخلاق است اخلاقی واقعی مثل سیره علی سیاست یعنی اداره امور و سائس یعنی مدیر و قرآن میگوید: « وساسهالعیاد» یعنی سیاستمداران بندگان خدا، ولی کم کم نیرنگ و ریا معنی داد و مردم از علی میخواستند که روش معاویه را در پیش بگیرد و کم کم این توهم پیش آمد که معاویه زرنگ است ولی علی زرنگ نیست وعلی خودش میگوید: قسم به خدا که معاویه ازمن زیرکتر نیست او فاجر است و مکر و غدر میکند و مکر و غدر کفر است.
یعنی سبکشان دوراندیشی, برخی قاطع, برخی انفرادی برخی نیز سبکشان اجتماعی و مشورتی است. پیامبر اسلام در مقام نبوت شوری تشکیل میدادند و نمیخواستند سبکشان انفرادی باشد و کمترین ضرر مشورت نکردن شخصیت ندادن به اصحاب و حالت ابزاری داشتن آنهاست در جنگ احد پیامبر (ص) با یارانش مشورت کردند که آیا داخل شهر بمانند بجنگند و با بیرون از شهر مبارزه کنند و سرانجام بنا به نظر اکثریت که جوانان بودند اسلحه بدست گرفته همراه با یارانش برای مبارزه به بیرون از شهر می روند . علی (ع) میگوید: پیامبر طبیبی است که همیشه با تبسمی در حرکت است و انسانها را معالجه میکند و آموزش میدهد» همه مردم فکر میکنند ولی اکثرشان منطقی و براساس معیارهای علم منطق فکر نمیکنند به همین دلیل اکثریت مردم رفتارشان منطق ندارد به جزء عده معدودی.
حکت بر دو قسم است : نظری و عملی , نظری شامل : الهیّات , ریاضیات , حساب , هندسه و هیئت و موسیقی و طبیعیات و... عملی شامل: اخلاقیات, سیاست, و تدبیرمنزل است . منطق هم شامل:۱
- معیارهای نظری که همان منطقهای معمولی است
۲- معیارهای عملی –سیره و روش میباشد . هر انسانی در تمام شرایط و تمام عمر بایستی یک منطق داشته باشد که آن منطق برای او اصل و اصالت داشته باشد .پیامبر هم منطق در عمل داشتند که ما مسلمانان موظّفیم که سیره و منطق عملی ایشان را بشناسیم تا از آن در عمل استفاده کنیم . لکن در مکتب مارکسیم اصلاً بشر نمیتواند یک منطق ثابت داشته باشد او در زندگی تابع شرایط مکانی و زمانی است این مکتب میگوید که انسان در کاخ و کوخ دو منطق دارد زیرا که عقربهٔ فکر بشر با توجّه به منافع و مصالحش حرکت میکند هنگامیکه منافعش در جهت طبقهٔ محروم است عقربهاش به نفع طبقهٔ محروم است و هنگامیکه منافعش در جهت طبقهٔ مرفّه عقربهاش به نفع آنان حرکت میکند . علی الوردی نویسندهٔ عراقی شیعه میگوید«انصاف این است علی (ع) در زندگی خویش این اصل مارکس را نقض کرده است» زیرا که علی(ع) در دو وضع طبقاتی یکی کارگر و دیگری سرباز سادهٔ فقیر و سپس هنگام توسعهٔ اسلام و بدست آوردن غنائم این علی همان علی است .
اصل تأثیر را دربارهٔ بسیاری از افراد ردّ نمیکنیم مثل طلحه و زبیر که با بدست آوردن غنائم فاسد شدند ولی نه بصورت یک اصل کلّی . نه تنها علی بلکه زندگی سلمان و ابوذر و قبل از علی زندگی پیامبر اکرم این اصل را نقض کرده است .
شامل 32 صفحه فایل word قابل ویرایش
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه30
مقدمه
رسول الله (ص) به روایت اهل سنت در روز دوازده ربیع الاول و به روایت اهل تشییع هفده
ربیع الاول و به روایتی که شاید صحیح تر باشد، دوم ربیع الاول در آغوش علی (ع) رحلت کرد. ولی بر خلاف سفارشات بسیار آن حضرت مبنی بر حفظ اتخاذ و وحدت و پرهیز از اختلاف
ودو دستگی و رقابت بر سر دنیا، جامعه اسلامی به دو گروه هواداران خلفا و دوستداران علی(ع)
و اهل بیت تقسیم شدند. ریشه این اختلاف به واقعه ای به نام سقیفه باز می گردد. با رحلت رسول الله (ص) انصار برای اینکه از خلافت باز نمانند وترس و نگرانی که از مهاجران قریش داشتند، در محلی به نام سقیفه بنی ساعده گرد آمدند و خلافت خود را مطرح کردند[1]. در این هنگام سه تن
از مهاجران قریش به نام های ابوبکر، عمر و ابوعبیده جراح که نگران حکومت دنیاوی رسول الله (ص) بودند، خود را به سقیفه رساندند. در این میان ابوبکر خویشاوندی با رسول الله (ص) و امامت و رهبری قریش و پست وزارت را برای انصار مطرح کرد2. بدین سبب گروهی از انصار با دشمنی قبیله ای که در میان اوس و خزرج وجود داشت از خواسته قبلی خود واپس نشستند و با ابوبکر بیعت کردند. فردای آن روز، صبح سه شنبه، با حضور مهاجران و سران قریش در مسجدالنبی با ابوبکر بیعت شد. با بازگشت ابوسفیان از محل ماموریت خود با امتیازاتی که دست آورد، به این گروه پیوست. بدین سان گروه حامیان خلفا شکل گرفت. اینان در جنگ جمل در برابر علی (ع) خود را شیعه عثمان نامیدند و بعدها عنوان « اهل السنه و الجماعه » و یا « اهل العدل والسنه » را برای خود برگزیدند. سرانجام مناقشات میان اصحا حدیث یعنی مالکی ها ، حنبلی ها و شافعی ها
[1] ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، مصر، مطبعه البابی الحلبی و اولاده، 1388ه الجزء الاول، ص6
2 تاریخ طبری، الجزءالثانی، ص457
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه33
فهرست مطالب
تعامل پیامبر با اقوام و مللهای مختلف
پیامبر از طرف خداوند مامور بود شخصاً با اسیران گفتگو کند و آنان را ارشاد و تبلیغ نموده و به آنان امید بدهد .
کفتگوی مستقیم بالاترین شخصیت با اسیر کافر محارب ، بالاترین عنایت اسلام و رسول خدا به اسیران است .
طبق فرمان خدا که دستور می دهد : اگر مخالفان تمایل به صلح نشان دادند تو نیز دست آنها را عقب نزن و تمایل نشان بده – رفتار پیامبر با مخالفان ، بر همین اساس بود . البته در سوره انفاق آیه 58 می خوانیم : هر گاه از توطئه دشمن و نداشتن حسن نیت او بویی بردی ، فوراً با اعلام قبلی ، پیمان را لغو کن . این قرآن است که می فرماید : یهود و نصارا را در مسائلی که مورد توافق هر دو دسته است به وحدت و همکاری دعوت کن .
به اهل کتاب بگو : بیایید در محور توحید و مبارزه با شرک و طاغوت زدایی با هم توافق داشته باشیم . آری ، وحدت در توحید و نفی شرک در مکتب اسلام ارزش دارد .
مشرکان از پیامبر اکرم (ص) خواستند که یا احترام