دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
فلسفیان و ترکمانی (1382) به منظور تعیین الگوی کشت ترکیب بهینه فعالیت های زراعی و باغی در شهرستان مرند از مدل های موتاد و موتاد هدف استفاده نمودند.
محصولات مورد مطالعه شامل گندم، جو، آفتابگردان، گوجه فرنگی، سیب درجه 1، سیب درجه 2، هلو، زردآلو و آلو می باشد که برای هفت سال انجام شده است.
اهداف تحقیق آنان عبارتند از:
بررسی اثر ریسک بر الگوی کشت کشاورزان
تعیین الگوی بهینه کشت با در نظر گرفتن ریسک درآمدی بهره برداران
مقایسۀ الگوی کشت فعلی با الگوی بهینه کشت با و بدون در نظر گرفتن ریسک ابتدا روش موتاد و تارگت موتاد اعمال شده سپس جهت دخالت دادن فعالیت های باغی به مسأله تنزیل و ارزش زمانی پول توجه شده است. داده ها با به کارگیری روش نمونه گیری و انتخاب بهره برداران نمونه و با استفاده از آمارهای ثبت شده مدیریت کشاورزی شهرستان مرند و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان به دست آمده است
مقایسه نتایج حاصل از موتاد، تارگت موتاد و برنامه ریزی خطی ساده نشان داد که:
افزایش درآمد مورد انتظاری در مدل موتاد (با افزایش حداقل ریسک) موجب می گردد که الگوی کشت به سمت کشت هلو، سیب و زردآلو هدایت گردد از طرف دیگر با افزایش سطح درآمد هدف در مدل موتاد هدف، سطح زیر کشت آفتابگردان و گوجه فرنگی کاهش یافته ولی سطح زیر کشت سیب و هلو افزایش یافته است. تحلیل نتایج نشان می دهد که محصول هلو دارای بالاترین سطح ریسک می باشد.
در نهایت نتایج هر سه الگو نشان داد که تحت شرایط بالاترین ریسک درآمدی نتایج یکسانی از هر 3 الگو حاصل می گردد.
کهنسال و محمدیان (1386) در مطالعه خود ضمن تحلیل نظریه مدل برنامه ریزی آرمانی فازی، کاربرد آن را بهینه سازی الگوی کشت مزرعه دانشگاه فردوسی نشان دادند.
داده های مورد استفاده در این مطالعه مربوطه به سال 85-1384 مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد و نرم افزار مورد استفاده Win Qsb می باشد.
اهداف مختلف مدیر واحد زراعی در این مطالعه به صورت زیر در نظر گرفته شده است شامل:
حداکثر کردن بازده برنامه ای
حداقل کردن هزینه های جاری تولید و حداکثر کردن اشتغال
حداقل کردن استفاده از کودهای شیمیایی از ته و فسفاته و به کارگیری ماشین آلات
حداکثر کردن اهداف تولیدی
محدودیت ها هم شامل محدودیت زمین، آب و محدودیت آخر مربوط به حداکثر تغییر در الگوی کشت موجود است که حداکثر به اندازۀ 30% می تواند تغییر کند.
در مدل طراحی شده با در نظر گرفتن مجموعه ای از اهداف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی سعی در بهینه سازی الگوی کشت در مزرعه مورد نظر با استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی فازی شده است.
نتایج حاکی از آن نشان می دهد که با ایجاد انعطاف در ضرایب مدل که ناشی از بی دقتی در اطلاعات است با نگرش و تفکر فازی، این بی دقتی ته حد زیادی برطرف می شود و شرایط الگوی کشت به طور نسبی بهبود می یابد و از منابع و داده ها به نحو مطلوب تری استفاده می شود.
محمودی و صبوحی (1386) در مطالعه خود به بررسی تأثیر ریسک بر انتخاب الگوی کشت بهینه محصولات زراعی روستای جابان شهرستان دماوند پرداختند.
با توجه به اینکه نوسانات قیمت محصول و نهاده ها (ریسک قیمتی) و نوسانات مربوط به عملکرد (ریسک عملکرد) همگی به درآمد منتقل می شود در این مطالعه نوسانات درآمد به عنوان شاخص ریسک در نظر گرفته شد.
داده های مربوط به هزینه و درآمد با استفاده از اطلاعاتی که سالانه توسط جهاد کشاورزی منطقه تدوین می شود تهیه شده است.
محصولات مورد بررسی گندم آبی، جو آبی، سیب زمینی، خیار و لوبیا می باشد.
هزینه تولید در زیر بخش زراعت به طور کلی شامل هزینه تأمین نهاد های مصرفی، هزینه سالانه ماشین آلات و هزینه نیروی کار می باشد که در مراحل مختلف کشت محصول شامل کاشت، داشت و برداشت تأمین می شود.
ضمناً نهادهای مصرفی شامل بذر، انواع سم، انواع کود شیمیایی (شامل کود فسفات، کود اوره، کود میکرو و کود پتاس)، کودهای دامی و سایر ملزومات مصرفی مانند کیسه پلاستیکی، گونی و جعبه می باشد.
در تحقیق فوق الگوی بهینه کشت منطقه در دو حالت مورد بررسی قرار گرفته است:
در حالت اول با استفاده از تکنیک برنامه ریزی خطی (Linear programming) و در حالت دوم با منظور کردن ریسک مربوط به درآمد که خود، ریسک عملکرد و ریسک قیمت را تحت پوشش قرار می دهد و استفاده از مدل برنامه ریزی درجه دوم (Quadratic programing) الگوی بهینه کشت تخمین زده شده است و از نرم افزار QSB استفاده شده است.
تابع هدف در بر گیرنده سود ناخالص هر یک از فعالیت های فوق می باشد که حداکثر کردن آن هدف اصلی می باشد.
محدودیت ها شامل:
محدودیت زمین آبی
محدودیت آب
محدودیت حداکثر سطح زیر کشت