
بررسی اثرات هارمونیک های ولتاژ و جریان بر روی
ترانسفورماتورهای قدرت(فایل WORD)
شامل 141 صفحه
پروژه کارشناسی بررسی اثرات هارمونیک های ولتاژ و جریان بر روی ترانسفورماتورهای قدرت(فایل WORD)
بررسی اثرات هارمونیک های ولتاژ و جریان بر روی
ترانسفورماتورهای قدرت(فایل WORD)
شامل 141 صفحه
اثرات دما و کشش سطحی درمکانسیم های مختلف تولید
خلاصه:
موضوع این مقاله مطالعه اهمیت نسبی دو مکانیسم تکمیلی همچون جابجایی با آب و آشام طبیعی، ارزیابی تأثیر حالت های مختلف دما و کشش سطحی درنرخ تولید و برداشت نهایی نفت ازآزمایشهای آزمایشگاهی است. مکانیسم تولید به وسیله آشام طبیعی به طور تاریخچه ای باتولید درمخازن شکاف دار طبیعی همراه شده است. با وجود این اثر ناهمگونی ها و کانالی شدن، که معمولاً درمخازن غیرشکاف دار آرژانتین وجود دارد، نشان می دهد که مکانیسم آشام بطور قابل توجهی به تولید نفت کمک میکند.
ارزیابی همزمان هر دومکانیسم (آشام و جابجایی) به وسیله آزمایشهای آزمایشگاهی مشکل است. بنابراین آزمایشهای جابجایی و آشام به طور جداگانه انجام شدند.آزمایشهای جابه جایی با آب در دمای اتاق و در انجام شدند. درحالیکه آزمایشهای آشام درو سانتیگراد انجام شدند. هر دو مطالعه درابتدا با آب و سپس با آب و سورفاکتانت، با رسیدن به شرایط با کشش سطحی پایین انجام شدند.
زمانیکه پدیده به طور زیادی به ترکیب مولکولی سیالها و سنگ وابسته است، آزمایشها تا حدممکن عیناً به صورت شرایط مخزن طراحی شدند و به این علت آب ، نفت و سنگ همان سازند استفاده شدند. سنگ استفاده شده برای این مطالعه به طور زیادی Water wet است.
آزمایشهای جابجایی با سورفاکتانت بااستفاده از دو روش مختلف انجام شدند. A) شروع تزریق سورفاکتانت همزمان با شروع جابجایی است. B)تزریق سورفاکتانت بعد از تزریق یک حجم منفذی (pv) ازآب شروع می شود.
توضیحات :
مقاله حاضر به بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات با تکیه بر صادرات غیرنفتی وعوامل مؤثر برآنها از طریق روش حداقل مربعات دومرحلهای میپردازد. نتایج نشان میدهند که صادرات غیرنفتی و تولید ناخالص داخلی هر دو بر روی یکدیگر تأثیرات معنیداری میگذارند ولی تأثیرات GDP بر صادرات غیرنفتی به مراتب بیشتر است..
فهرست مطالب :
♦ این پژوهش با فرمت Word ارائه شده و قابل ویرایش است.
چکیده : این تحقیق به بررسی اثرات آزادسازی مالی و تجاری بر توسعه مالی گروهی از کشورهای عضو اوپک (ایران، عربستان، کویت، ونزوئلا، الجزیره، نیجریه، امارات و قطر) با تاکید بر ایران طی سال¬های 2011-2000 با استفاده از روش داده-های تابلویی (POOLED) می¬پردازد. نتایج این تحقیق نشان می¬دهد که آزادسازی مالی اثر مثبت و معنادار بر توسعه مالی این گروه از کشورها دارد و (1) درصد افزایش در آزادسازی مالی باعث افزایش 0.21 درصد در توسعه مالی می-شود. یعنی هرچه مالکیت و کنترل دولتی در بخش بانکداری و بیمه کمتر و میزان آزادی موسسات مالی در تعیین نحوه تامین اعتبار که براساس درصدی از تولید ناخالص داخلی بیان می¬شود، بیشتر باشد باعث بهبود در توسعه مالی این گروه از کشورها می¬شود. این نتیجه با یافته¬های قبلی و همچنین انتظارات تئوریکی سازگار است. پس فرضیه اول تایید می¬شود. آزادسازی تجاری اثر مثبت و معنادار بر توسعه مالی این گروه از کشورها دارد و (1) درصد افزایش در آزادسازی تجاری، باعث افزایش 0.06 درصد در توسعه مالی می¬شود. یعنی هرچه سهم و میزان محدودیت تعرفه¬ای و غیر تعرفه¬ای بر واردات کالاهای خارجی که به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی بیان می¬شود، کمتر باشد و میزان آزادسازی تعرفه¬ای و غیر تعرفه¬ای بر واردات کالاهای خارجی، بیشتر باشد، باعث بهبود در توسعه مالی این گروه از کشورها می-شود. این نتیجه با یافته¬های قبلی و همچنین انتظارات تئوریکی سازگار است. پس فرضیه دوم هم تایید می¬شود. از شاخص درآمد سرانه به قیمت¬های ثابت 2000 آمریکا به عنوان شاخص اثر گذار بر توسعه مالی استفاده شده است که اثر مثبت و معنادار بر توسعه مالی این گروه از کشورها دارد و (1) درصد افزایش در درآمد سرانه، باعث افزایش 0.17 درصد در توسعه مالی می¬شود. همچنین از شاخص¬های نهادی و قانونی به عنوان متغیرهای توضیحی در مدل استفاده شده است می¬باشد که از شاخص¬های فساد، ثبات دولت و کیفیت بوروکراسی به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی تشکیل شده است که اثر مثبت و معناداری بر سطح توسعه مالی این گروه از کشورها دارد و (1) درصد افزایش در شاخص نهادی، باعث افزایش 0.02 درصد در توسعه مالی می¬شود. نتایج حاصله با یافته¬های قبلی و انتظارات تئوریکی سازگار است و یافته¬های قبلی محققان دیگر را در کشورهای عضو اوپک هم تایید می¬نماید.
از زمان انتشار شاهکار پوتنان (Putnan-1993)، سرمایه اجتماعی (Social Capital) نه تنها در زمینه توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه بلکه در کشورهای توسعه یافته نیز به عنوان یک موضوع مهم مورد توجه قرار گرفته شد. البته اهمیت عوامل اجتماعی از زمان های بسیار دور مورد بحث بوده است. به نحوی که در قدیمالایام سرمایههای اجتماعی مانند نظم، اعتماد و… از اصول ارزشمند جامعه به حساب میآمدهاند برای مثال در قرن هفتم میلادی، زمانی که نخستین قیمتهای ایجاد شده، سنگ بنای اولین نهادهای اقتصادی را می نهاد، یکی از اصول 17 گانه موجود در نظام اجتماعی ـ اقتصادی ژاپن این چنین بود که: هماهنگی بالاترین درستکاری است.
هدف این مقاله معرفی و توضیح کانالهایی است که از طریق آنها سرمایه های اجتماعی بر نحوه عملکرد عوامل اقتصادی اثر میگذارد. سپس به بررسی این نکته که کانال های بیان شده تا چه حد در معرض تحلیل های اقتصادی قرار گرفته اند پرداخته می شود. در نهایت نیز از بین آنها، مهم ترین کانال های تأثیرگذاری و آنهایی که به عنوان چالش های جدیدی برای اقتصاد مطرح شده اند، معرفی میشود.
در این مقاله به دو دلیل در مورد تعریف سرمایه اجتماعی صحبت نمی کنیم، نخست اینکه در این مورد فراوان صحبت شده و دوم به خاطر هدف اصلی مقاله، که می خواهد تمام جنبه هایی که از نقطه نظر اقتصادی با مبحث سرمایه اجتماعی مرتبط است را بررسی کند. با این وجود بازگو شدن تعریف OECD در مورد سرمایه اجتماعی مثمرثمر خواهد بود:
سرمایه اجتماعی شبکه ای در هم تنیده از هنجارها، ارزش ها و ادراک های مشترک افراد جامعه است که همکاری و تعامل بین آنها را تسهیل می کند.
در بحث حول سرمایه اجتماعی، ضروری است که بین دو مفهوم تفکیک صورت بگیرد یکی مواردی که سرمایه اجتماعی را به صورت متغیرهایی مانند اعتماد و اطمینان (Trust) و عضویت (membership) در نظر می گیرند و دیگری مواردی که غیرقابل مشاهده ولی در عین حال بسیار مهم هستند که پس از تعامل با یافتهای اجتماعی موجود در جامعه، تبلور یافته و بر سرمایه های اجتماعی گروه اول تاثیر می گذارند. ما برای تفاوت گذاشتن بین این دو، گروه اول را سرمایه های اجتماعی v و گروه دوم را سرمایه های اجتماعی u می نامیم. طبق تعریف، مطالعات کاربردی در مورد مفهوم اقتصادی سرمایه های اجتماعی، به تحلیل رابطه بین سرمایه های اجتماعی V و متغیرهای اقتصادی مرتبط که ما آنها را E می نامیم، می پردازد. در بحث حول سرمایه های اجتماعی مهم است که بدانیم هدف ما بررسی رابطه Uو E یا رابطه Vو E است که در این مقاله ما درصدد بررسی نحوه اثرگذاری گروه U بر E هستیم. (شکل 1)
به منظور تفاوت گذاشتن بین عوامل محض (Formal factor) و عوامل غیرمحض، من اهمیت بیشتر را به عوامل غیر محض دادم زیرا عوامل محض مانند سیستم قانونی به وضوح دارای دلالت و مفهوم اقتصادی هستند و بر این اساس همواره در تیرس تحلیل های اقتصادی قرار دارند. البته این مطلب به آن معنا نیست که در بررسی اقتصادی عوامل اجتماعی غیرمحض، بتوانیم نقش عوامل محض را نادیده بگیریم. در واقع می توان گفت عوامل غیرمحض، عوامل محضی هستند که هنوز به صورت رسمی و قانونی تدوین نشده و در نتیجه به شدت تحت تأثیر عوامل محض قرار دارند.
ین مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 30صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید