فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه : مطالعه تطبیقی الگوهای همگرایی منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران بین دو حوزه خلیج‌فـارس و آسیـای مـرکزی

اختصاصی از فایل هلپ پایان نامه : مطالعه تطبیقی الگوهای همگرایی منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران بین دو حوزه خلیج‌فـارس و آسیـای مـرکزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه : مطالعه تطبیقی الگوهای همگرایی منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران بین دو حوزه خلیج‌فـارس و آسیـای مـرکزی


پایان نامه : مطالعه تطبیقی الگوهای همگرایی منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران بین دو حوزه خلیج‌فـارس و آسیـای مـرکزی

چکیده : نقش و اثرات مثبت همگرایی در زمینه‌های گوناگون امری اثبات شده و اجتناب‌ناپذیر است. عــرصــه سیـاست خارجــی هــر کشــور تـرکیبـــی از چالش‌هــا (Challenges) از یک سو و فـرصت‌ها (Opportunities) از سوی دیگر است و در این میان هنر دیپلماسی در شناخت صحیح‌ چالش‌ها و فرصت‌ها و برنامه‌ریزی‌ مناسب در جهت دستیابی به حداکثر منافع ممکن است. در این میان بی‌تردید هر کشور اولویت اصلی سیاست خارجی خود را در مناطق پیرامونی و به عبارتی همسایگان تعریف می‌کند. کشور ج.ا.ایران نیز در مناطق پیرامونی خود باز بر سیستم‌های (Subsystem) مختلف و متنوعی مواجه است. در این پژوهش سعی شده تا با مطالعه زمینه‌های همگرایی ج.ا.ایران با دو حوزه آسیای مرکزی و خلیج‌فارس چالش‌ها و فرصت‌های موجود بررسی گردد، چه درک صحیح از چالش‌ها و فرصت‌های موجود می‌تواند به اتخاذ یک دیپلماسی پویا که بتواند متضمن تأمین منافع ملی کشور باشد کمک شایانی نماید. در نهـایت امیــــد آن می‌رود این پـــژوهش بتواند نقـاشــی بس‌ کوچک در راستـــای تــوسعــه ایــران بـزرگ بردارد.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه : مطالعه تطبیقی الگوهای همگرایی منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران بین دو حوزه خلیج‌فـارس و آسیـای مـرکزی

دانلودمقاله به سوی نسل بعدی جمعیت و الگوهای برنامه ریزی آموزشی

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله به سوی نسل بعدی جمعیت و الگوهای برنامه ریزی آموزشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


در سالهای اخیر از اهمیت آموزش به عنوان سرمایه گذاریهای لازم برای توسعه اقتصادی کاسته نشده است. بدون آموزش، توسعه در مفهوم واقعی کلمه ممکن نیست تنها آموزش است که می تواند مهارتهای لازم برای رسیدن به رشد پایدار اقتصادی و افزایش کیفیت زندگی را ایجاد کند. اکنون نیز این اظهارنظر، ورود به دهة 90، همانند آنچه که در اوایل دهة60 بوده است صحیح می باشد. کنفرانس جهانی آموزش که در سال 1990، در بانکوک برگزار می شود بر این تعهد مستمر و نفع در آموزش به عنوان استراتژی توسعه تأکید می کنند. علیرغم دستاوردهای گسترده آموزشی در تمام حوزه های جهان در حال توسعه مشکلات جدیدی علی الخصوص در آفریقا پابرجاست. اگرچه در طی دهه 70 نام نویسی با نرخی بالاتر از رشد جمعیت در حال افزایش بود اما، در سالهای اخیر نرخ نام نویسی در برخی از کشورها شروع به کاهش کرده است به نحویکه درصد کودکان در سن مدرسه رفتن در مدارس شروع به کاهش کرده است (در برخی از کشورهای آفریقایی حتی نام نویسی های مطلق نیز در حال کاهش است). در دیگر بخشهای جهان اگرچه (نرخ) نام نویسی ها همچنان بالاست اما کیفیت آموزش (به جهت اینکه) منابع به طور مداوم کمتر و کمتر بسط داده می شوند تنزل کرده است. اکنون وضعیت فعلی بدین مفهوم است که برنامه ریزی آموزشی دقیق بیش از هر زمان دیگری با اهمیت است. یکی از راههایی که برنامه ریزی آموزشی می تواند بهبود یابد از طریق استفاده از الگوهاست. الگوها اگر به طور صحیح، توسعه یافته به کار برده شوند می توانند ابزار قدرتمندی باشند که به برنامه ریز آموزشی اجازه می دهند وضعیت فعلی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و تأثیرات سیاستهای جانشین را بررسی کند اکنون اگر از بین نرفتن دستاوردهای آموزشی که در گذشته بدست آمده اند (مدنظر است)، اختصاصی کارای (مؤثر) منابعی که به طور فزاینده کمیاب می‌شوند در بخش آموزش در درجه اول قرار دارد. در حالیکه آموزش همچنان با اهمیت است، مشکلات رشد جمعیت و توسعه سیاستهای جمعیتی و برنامه های تنظیم خانواده متشابهاً با اهمیت هستند. بعد از یک دورة مقاومت، علی الخصوص در آفریقا، نسبت به این عقیده که نرخ های پایین رشد جمعیتی می تواند بر توسعه اقتصادی سودمند باشند،‌ در حال حاضر بسیاری از کشورها پذیرفته اند که تنظیم خانواده استراتژی لازم و ضروری برای توسعه است. اکنون تکنیک‌های طرح ریزی جمعیتی و الگوهای اکونومیک – دموگرافیک ابزارهای تصدیق شده ای برای ادغام جمعیت در برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل سیاست به طور طبیعی در بردارندة نوعی از سنجش آموزشی است. هنوز، علیرغم اهمیت آموزش و جمعیت، روشهایی که اغلب در الگوهای آموزشی – جمعیتی مورد استفاده قرار می گیرند در ده – پانزده سال گذشته تغییر نکرده اند به ندرت پیشرفت تکنیکی در اسباب برنامه ریزی آموزشی ساخته شده است. در بهداشت، جمعیت و دیگر بخشهای اجتماعی پیشرفتهای ایجاد شده و تکنیک های نوینی مورد استفاده قرار می گیرد اما در آموزش این چنین نیست. اغلب پیشرفتی که بدست آمده است شامل رایانه ای کردن تکنیک های موجود با استفاده از ریز پردازنده ها بوده است. این یک توسعه با اهمیت است چرا که آن تکنیک ها را در کشورهای در حال توسعه برای برنامه ریزان قابل دسترس تر نموده است. حتی در انجمن مثلث پژوهش (reaserch Triangle institut) تحت پژوهش و اجرای بنیادین در پروژة سیستمهای آموزشی در حال توسعه که بوسیله usIAD حمایت شده که در آن الگوهای نوین مختلف و ابزارهای برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل سیاست آموزشی توسعه یافته بودند. الگوی پایه طرح ریزی های آموزشی که در دستورالعمل های یونسکو که در دهة 70 توسعه یافته اند پابرجا مانده است. دیگر حوزه ای که در آن برنامه ریز آموزشی گرفتار می آید دسترسی به داده های جدید و معتبر است اغلب در اکثر موارد داده های جمع آوری شده برای برنامه ریز و سیاستگذار ناکافی هستند در مقایسه با دیگر بخشهای اجتماعی داده ها در بخش آموزشی حتی در فقیرترین کشورها نسبتاً خوب هستند. با وجود این در سالهای اخیر نوع داده های جمع آوری شده و روشهای تجزیه و تحلیل و ورود داده ها تغییر چندانی نکرده اند. برخی پیشرفتها از رهگذر توسعه مدیریت آموزش سیستمهای اطلاعاتی (EMTS) در برخی از کشورها مانند بوتساوانا، مصر، اندونزی و پاکستان حاصل شده است. با وجود این ملزومات داده ای نسل بعدی الگوهای برنامه ریز آموزشی که ذیلاً مورد بحث قرار گرفته هم اکنون حتی بوسیله خبره ترین پروژه های (EMTS) مورد توجه قرار نگرفته اند. نهایتاً اینکه اغلب الگوهای آموزشی جدای از دیگر بخشهای اجتماعی و اقتصادی توسعه داده و اجرا می‌شوند برای اجرای یک سیاست جدی این که یک اشتباه است شاید هیچ بخشی نسبت به دیگر بخشها از آموزش مهمتر نیست نه تنها آن دیگر بخشها را تحت تأثیر قرار می دهد بلکه از دیگر بخشها نیز تأثیر می پذیرد. از اینرو بازار کار هم بوسیله پیشرفت آموزشی تعیین می شود و هم آنرا تعیین می کند. برنامه های بهداشتی شامل تنظیم خانواده بوسیلة آموزش تحت تأثیر قرار می گیرد. الگوی کاملتری که چنین تعاملاتی را مورد توجه قرار می دهد نه تنها قادر خواهد بود که بخش آموزش را با دیگر بخشها مرتبط کند، بلکه همچنین می تواند روابط بالقوه میان آموزش و دیگر بخشها را نشان دهد مطالعات هزینه – فایده آموزشی می تواند برای نشان دادن تأثیرات کمی و همچنین تأثیرات معمول کیفی آموزش در چارچوبی کلان را گسترش دهد. این مقاله تکنیک های استاندارد برنامه ریزی آموزشی را بررسی می کند و استدلال می کند که نه تنها چنین تکنیک هایی برای تجزیه و تحلیل سیاستی ناکافی هستند بلکه حتی به سختی برای اهداف آموزشی کافی هستند الگوهای آموزشی باید دستخوش یک دگردیسی مشابه آنچه که نسبت به الگوهای Economic Demografic طی دهه‌های 70 و 80 اتفاق افتاد، گردد. آن الگوها به منظور مرتبط ساختن رفتار Demografic پایه به متغیرهای Sosio Economic بسط یافته بودند که در عوض بوسیله متغیرهای جمعیتی تحت تأثیر قرار گرفته بودند این تغییر در الگوهای آموزشی داده های بهتر، تحقیقات بیشتر و اشکال جدیدی از الگوهای آموزشی را در بر خواهد گرفت. بعلاوه تلفیق الگوهای آموزشی بهتر با الگوهای جمعیتی، بهبود عمده ای در برنامه ریزی آموزشی و تجزیه و تحلیل سیاستی را نشان خواهد داد.
الف) بازنگری مختصری از الگوهای برنامه ریزی آموزشی فعلی یا جاری
منظور از الگوهای برنامه ریزی آموزشی الگوهایی است که می تواند برای طرح ریزی نام نویسی دانش آموزان در سطوح مختلف سیستم آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. بعلاوه الگوهای آموزشی ممکن است در بردارندة اجزای هزینه ای شامل اجزای طرح ریزی عرضه و تقاضای معلمین باشد. به طور طبیعی الگوهای آموزشی ملزومات یک سیستم جهت تداوم با این پیش فرض که وضع موجود تغییر نخواهد کرد را طرح ریزی می کنند، به عنوان مثال (الگوها) شمار یا تعداد دانش آموزانی که در سیستم خواهند بود را به شرط استمرار نرخهای نام نویسی فعلی طرح ریزی می کنند یا تعداد معلمین لازم را در صورتی که نسبتهای معلم به دانش آموز فعلی تغییر نکند را طرح ریزی می‌کنند. اگرچه چنین الگوهایی می توانند تغییرات بیرونی در برخی از پارامترهای مبنایی برای اجرای تظاهرها را تطبیق دهند هیچ رفتاری در این سیستم الگوسازی نمی‌شود. گسترده‌ترین تکنیک برنامه‌ریزی آموزشی مورد استفاده الگوی مقطع‌گذار است (grade transition model).
این الگو تعداد دانش آموزان را با استفاده از نمره ورودی، تکرار کننده دودین و نرخهای ترک تحصیل (نرخهای گذار، طرح ریزی می‌کند) شرح مختصری از این تکنیک در شکل 39 ارائه می شود.
دگرگونیهای بیشماری در الگوی پایه نمره –گذار وجود دارند شامل نسخه ای برحسب سن و نسخه ای که در آن تکرارکنندگان به طور جداگانه (علامت گذاری ) نشان دار می شوند. برخی از متغیرها رویدادهای دموگرافیک مانند مرگ و مهاجرت را آشکار می کنند. الگوی نمره – گذار متشابه تکنیک طرح ریزی جزء – گروه – جمعیت است.
در این سیستم تولدها با ورودیها و مرگها با ترک تحصیلشان نشان داده می شوند. تکرارکننده ها مهمترین تفاوت هستند، زیرا متأسفانه تکرار سنی (eage reption) صورت نمی پذیرد. به همین خاطر این یک تکنیک طرح ریزی است و خود را در اختیار تغییرات رفتاری در سیستم قرار نمی دهد. دیگر تکنیکی که اغلب برای طرح ریزی نام نویسی دانش آموزان بوسیله نمره مورد استفاده قرار می گیرد روش نمره – نسبت نامیده می شود (Grade ratie method)
این روش نرخهای ترک تحصیل یا تکرار کنندگی را مورد استفاده قرار نمی دهد. بلکه پارامتر واحدی برای پیشرفت دانش آموزان از یک نمره به نمره دیگر را مورد استفاده قرار می دهد. اگر پارامتر بزرگتر از یک باشد، بدین مفهوم است که تعداد تکرارکنندگان بیشتر از تعداد ترک تحصیل کنندگان است و بالعکس، اگر کمتر از یک باشد. این روش یا متد این مزیت را دارد که مستلزم داده های کمتری نسبت به الگوی نمره‌گذار است. اما این عیب را دارد که رفتار مبنایی یا پایه در سیستم پنهان است در حقیقت در این روش ناتوانی علامتگذاری تکرار و حذف و یا ترک تحصیل یک اشکال جدی است. مانند هر تکنیک طرح ریزی دیگر پایایی پیش بینی ها صرفاً به همان خوبی پارامترها و داده های دورة زمانی پایه ای است که به آنها وارد می شود. اشتباهات کوچک یا تغییرها در پارامترها می تواند تأثیرات شگرفی بر نتایج طرح ریزی داشته باشد. برخی اوقات بدست آوردن آگاهی از ارقام دورة زمانی پایه ممکن است مشکل باشد اما تخمین ها می توانند زده شوند تخمین نرخهای آینده مشکل آفرین هستند به طور طبیعی برنامه ریز به ثابت نگه داشتن نرخها در ارزش عددی دورة زمانی پایه یا تجزیه و تحلیل روندهای گذشته در پارامترها و تعمیم آنها به زمان حال متوسل می شود جایگزینی سوم برقراری برخی اهداف و درج میان مقادیر دورة زمانی پایه و مقادیر هدف است. در حالیکه اجازة تغییر نرخها با برخی روشها در طی دورة زمانی طرح ریزی بهبودی نسبت به ثابت نگه داشتن آنها است اما بسیاری از مسایل سیاستی مبنایی همچنان نادیده گرفته می شود.
ب) استفاده از الگوها برای تجزیه و تحلیل سیاستی در مقابل برنامه ریزی.
پارامترهای اساسی در متدهای مقطع -گذار و نسبت- نمره بیرونی هستند همانند طرح ریزی های جمعیتی اگر تمام آنچه را که برنامه ریز خواهان انجام آن است طرح ریزی نام نویسی دانش آموزان بر مبنای نرخهای مفروض باشد، این یک مشکل نیست. با وجود این، برنامه ریزان آموزشی و علی الخصوص سیاستگذاران اغلب به تأثیرات درونی و بیرونی سیستم آموزشی که پارامترها را معین می کنند علاقه مندند. اگرچه آگاهی از حجم تغییرات در نام نویسی در نتیجة تغییر نرخ تکرار یا ترک می تواند به شدت برای وزراء قابل توجه باشد (یک مشکل برنامه ریزی)، اما آنها اغلب نسبت به چگونگی تغییر این نرخها علاقه مندتر هستند (مشکل سیاسی). از اینرو مدل آموزش ایده آل این نرخها را به عنوان متغیرهای درونی فرض خواهد نمود به علاوه نرخها باید حداقل به طور غیر مستقیم توسط سیاست تحت تأثیر قرار گیرد. مدلهای طرح ریزی جمعیتی چند سال پیش تر از آنچه که سازندگان مدل نسبت به درونی کردن نرخ زاد و ولد، مرگ و میر و مهاجرت که پارامترهای اساسی در چگونگی تجهیز چنین طرح ریزی هایی هستند دگردیسی مشابهی را تجربه کردند. مدلهای جمعیتی با نرخهای اساسی درونی ساختاربندی شده و به مدلهای اقتصاد کلان مرتبط شدند که برونداد تعیین کننده های نرخ های دموگرافیک را در پی داشت. این عمل مطالعة بهتر کنشهای میان رشد جمعیت و رشد اقتصادی را میسر ساخت. در اینجا، یکی از اهداف، علی الخصوص همانگونه که آن در کشورهای در حال توسعه به کار برده شد این بود که ببینند تا چه حدی نرخ رشد جمعیتی می تواند منجر به تغییر به عنوان نتیجه ای از تغییرات Sosio Economic گردد. البته همچنین این بدین مفهوم است که تا حدودی که متغیرهای سیاستی در مدلها جا گرفته بودند تحلیل گر می توانست با صحت و سقم بیشتری مشارکت سیاست در تغییر نرخ را مورد اندازه گیری قرار دهد. آن همچنین تجزیه و تحلیل شدن مکمل ها را میسر ساخت. برای مثال هم اکنون به خوبی مشخص شده است که آموزش زنان معین کنندة نرخ زاد و ولد است از این رو اگر مورد انتظار است که دستیابی آموزش در طی چند سال آینده رو به بهبودی می رود پس فردی می تواند انتظار داشته باشد که مستقل از هر عمل سیاستی به منظور تحریک برنامه های تنظیم خانواده کاهش خواهد یافت استدلالهای مشابهی می تواند نسبت به مدلهای آموزشی به کار برده شود. شاید ادبیات آموزشی نسبت به آنچه که در تعیین کننده های نرخ های پایه آن از جمله آنچه که در Demoyrafi نسبت به تعیین کننده های زاد و ولد‏، مرگ و میر و مهاجرت هستند آنچنان که باید و شاید پیش رفته نیست. مع هذا برخی نتایج مربوط به پارامترهای گذار در یافته های پژوهشی در کشورهای مختلف شروع به تکرار کرده اند این یافته ها می توانند مبنای نسل جدیدی از مدلهای آموزشی را شکل دهند که در آنها نرخهای گذار پایه درونی هستند. چنین مدلهایی ابزارهای تجزیه و تحلیل سیاستی قدرتمندی خواهند بود.
اگر این مدلها (با مدلهای جمعیتی و مدل مکرو – سوسیو، اکونومیک) تلفیق گردند حتی این رویکرد قدرتمندتر نیز خواهد شد.

 

 

 


ج) طرحی برای مدل توسعه و پژوهش
مدلهای زیادی در زمینه آموزش که نرخهای گذار را درونی بکند وجود نداشته است. مدل آموزش – تأمین مالی که توسط مانوئل زی ملمن از بانک جهانی توسعه داده شده ارائه کننده مثالی از نوع بسیار ساده است در مدل وی نرخ ورود به نمره اول کارکرد حجم بودجه آموزش و ظرفیت سیستم مدرسه برحسب تعداد کلاسها است. از اینرو اگر بودجه اندک باشد؛ سیستم، دانش آموزان بسیاری راتحت پوشش قرار نخواهد داد زیرا ظرفیت بدین منظور ایجاد نشده است. اگرچه یک مدل تا حدی ساده به هنگامیکه به عنوان (مدلی) با یک نرخ درونی (نرخ ورود) ملحوظ نظر قرار می گیرد مدل بهبودی نسبت به رویکرد استاندارد است زیرا آن به طور مستقیم یک متغیر سیاستی (بودجة آموزشی) را با یک پدیدة آموزشی (ورود)، مرتبط می سازد. مثال اخیر دیگر، از یک مدل آموزشی با نرخهای گذار درونی (مدل فرعی آموزش) مدل تحریک ملل متحد راجع به جمعیت و توسعه است (بازی برای آموزش). در آن مدل نرخهای ورود،‌ تکرار و ترک همگی کارکردهای یک شاخص ازدحامی است که خواه به وسیلة نسبت مدرس – دانش آموز و یا خواه به وسیله نسبت کلاس درس – دانش آموز اندازه گیری می شود. زمانیکه این نسبت ها بالا هستند فرض می شود که دانش آموزان بر حضور در کلاس غیر راغب شده اند و نرخ ورود کاهش یافته و ترک تحصیل افزایش خواهد یافت همچنین ازدحام کمرنگ کنندة یادگیری تلقی می شود به نحویکه افزایش تکرار بدیهی خواهد بود. در این مدل شمار مدرسین و تعداد کلاسهای درس با تغییر بودجه آموزش می تواند تغییر یابد (متغیر سیاستی) دیگر سیاستهایی که می‌توانند تأثیری بر روی نرخها داشته باشند غیر مستقیم تر کار می‌کنند برای مثال تغییر روشی که در آن آموزش به انجام می رسد با تغییر نسبت مدرس – دانش آموز یا نسبت کلاس درس – دانش آموز شاخص ازدحام را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
در مدل تحریک ملل متحد شکل کارکردی و پارامترها در کارکردها که برای پیش بینی نرخهای گذار مورد استفاده قرار می گیرند بر مبنای هیچ تحقیقی بنیان نهاده نشده اند و صرفاً پیشنهادی تلقی می‌شوند. برای داشتن نرخهای درونی در مدلهای برنامه ریزی آموزشی سؤالات تشریحی خود نرخها باید توسعه داده شوند نرخهای گذار می توانند به وسیلة متغیرهای درونی دیگر در آن مدل و یا بوسیله متغیرهای بیرونی یا سیاستی تشریح شوند. مدل زیملمن مثالی از مدلی است که در آن نرخ ورودی کارکرد سادة یک متغیر سیاستی است. مدل تحریک ملل متحد مثالی از مدلی است که در آن هم متغیر سیاستی بیرونی (بودجه) و هم متغیر درونی (نام نویسی)، نرخها را مشخص می سازد. یکی از راههایی که در آن برنامه ریزی آموزش و مدلهای سیاستی می‌توانند بهبود یابند، تلاش برای درونی کردن سه نرخ مرکزی است که مشخص کنندة آنچه که برنامه ریزان آموزشی، دسترسی، ابقاء و کارایی می نامند، می باشند. پژوهش آموزش مقایسه ای در تعیین کننده های آن نرخها شروع به نمایان شدن می کنند اگرچه نتایج مبهم تر از آنچه که یکی انتظار آنرا دارد نیستند. مع هذا فرد مشترکی شروع به ظهور می کند و می تواند مبنایی برای مدل توسعه باشد اگرچه انتظار برای نتایجی با چنین کارکردی مرجح خواهد بود اما توسعه مدلهایی با نرخهای درونی پژوهشهای بیشتری را در پی خواهد داشت چرا که ارتباط پژوهش نسبت به تجزیه و تحلیل سیاستی آشکارتر خواهد شد، می‌توان برخی از عناصر چنین مدلی را در نظر گرفت. نرخهای گذار می توانند به وسیله متغیرهایی که در سه طبقه وسیع قرار می گیرند تشریح کنند. این طبقات، متغیرهای خانوادگی و دیگر بسترها، متغیرهای درون مدرسه ای و متغیرهای برون مدرسه‌ای می‌باشند بسیاری از این متغیرها موضوع به کاربری سیاستی هستند و بحث در اینجا صرفاً تشریح انواع متغیرهایی است که مربوط به این هستند نه اینکه بررسی ادبیات موضوع و یا اینکه جامع و حصری باشند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  32  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله به سوی نسل بعدی جمعیت و الگوهای برنامه ریزی آموزشی

فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد الگوهای دلبستگی

اختصاصی از فایل هلپ فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد الگوهای دلبستگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

این فایل شامل 23صفحه شامل به همراه منابع می باشد. شیوه استانددهی این منابع به صورت APA می باشد.

مقدمه

نظریه های الگوهای دلبستگی

 

نظریه جان بولبی                                                                              

 

نظریه روان تحلیل گری                                                                     

 

نظریه ملانی کلاین                                                                           

 

نظریه اریک اریکسون                                                                        

 

نظریه هارلو                                                                                 

 

نظریه تامسون                                                                                 

 

نظریه رفتارگرایی                                                                            

 

دیدگاه کردارشناسی                                                                           

 

نظریه یادگیری اجتماعی                                                                     

 

نظریه روان شناسی شناختی                                                               

 

الگوهای دلبستگی                                                                         

 

دلبستگی پناهگاهی امن را برای فرد مهیا می کند                                       

 

 ثبات و پویایی الگوهای دلبستگی                                                                     

 

سبک دلبستگی در کودکان                                                                             

 

ثبات دلبستگی در بزرگسالی                                                                  

 

ارزیابی ایمنی دلبستگی                                                                    

 

فرهنگ و دلبستگی                                                                                    

 

عوامل مؤثر بر دلبستگی                                                                           

 

پیوندجویی                                                                                             

 

نظریه دلبستگی دیدگاهی القاط نگر                                                                   

 

تفاوت الگوهای فعال درونی و دلبستگی                                                         

 

اصول نظریه دلبستگی                                                                                

 

تأثیر روش های فرزند پروری                                                                        

ماهیت رشته های دلبستگی در روابط زوجین

منابع


دانلود با لینک مستقیم


فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد الگوهای دلبستگی

دانلود مقاله الگوهای برنامه‌ریزی درسی

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله الگوهای برنامه‌ریزی درسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


برنامه‌ریزان درسی به منظور تدوین برنامه‌های درسی از الگوهای مختلفی استفاده می‌کنند که در این میان، آدامز (Adams, 1988) دو الگوی اصلی برای برنامه‌ریزی درسی نام برده است که کاریرد بیشتری دارد: الگوی مبتنی بر هدف و الگوی تعاملی (محسن پور، 1377)

 

الگوی برنامه‌ریزی مبتنی بر هدف
الگوی برنامه‌ریزی درسی مبتنی بر هدف (The Objective Based Model) یا الگوی عقلایی (Rational Model) عبارت است از مجموعه‌ای از اصول یا فنون استراتژیک برای رسیدن به هدف معین. در این الگو، برنامه‌ریزی درسی شامل مجموعه‌ای از روشها تلقی می‌شود و در برنامه‌ریزی تلاش می‌شود تا مشکلات و نیازها و اهداف را شناسایی و سپس برنامه‌ای مناسب برای آن تدوین شود. تعیین اهداف آموزشی و درسی محور برنامه‌ریزی در این الگو است که توسط رفتارگرایان در یادگیری حمایت می‌شود.
این الگو معمولاً بر اساس پیشنهاد تایلر انجام می‌گیرد. طبق پیشنهاد تایلر برنامه‌ریزان درسی برای تدوین هدفها باید از سه منبع مهم به نام ماهیت فراگیران، جامعه و ماده درسی (ساختار دانش) استفاده کنند. آنگاه هدفهای تدوین شده باید از دو صافی فلسفه مسلط اجتماعی و روانشناسی یادگیری برای گزینش دقیق هدفها عبور کنند. گام بعدی که انتخاب تجربیات یادگیری یا به عبارت دیگر محتوای برنامه درسی است باید بر اساس اهداف انتخاب شده و در نظر گرفتن تجربیات گذشته فراگیران تهیه و تدوین گردد. علاوه بر آن، محتوای انتخاب شده و تجربیات یادگیری باید سازماندهی شود، به گونه‌ای که مفاهیم، ارزشها و مهارت‌ها مانند حلقه‌های زنجیر کنار هم قرار گیرند. در مرحله بعدی روش تدریس و بقیه اجزای برنامه درسی انتخاب می‌شود. تعیین ارزشیابی در فرایند برنامه‌ریزی درسی گام بسیار مهمی است که در آخرین مرحله انجام می‌شود. تایلر عنوان می‌کند که معلمان برای پی بردن به اینکه آیا فراگیران به تجربه‌های یادگیری رسیده‌اند یا خیر و برنامه‌ریزان درسی دریابند که آیا تجربه‌ها سازمان‌دهی شده باعث تحصیل هدف‌ها شده‌اند یا خیر باید از شیوه‌های مختلف ارزشیابی استفاده نمایند. (ابراهیمی 1377، ص 20)
طرفداران این الگو معتقدند که تعیین هدفها اولین گام اساسی در برنامه‌ریزی درسی به شمار می‌رود و تدوین آنها کار آسانی نیز نیست. دشواری این کار در این است که سایر مراحل برنامه‌ریزی درسی وابسته به آن است و از طریق آن تعیین و تعریف می‌شود. آنان معتقدند تنها زمانی که هدفها به روشنی و با دقت تعیین شده باشد، می‌توان محتوا و روش تدریس را تهیه و تعیین و سازماندهی نمود. ارزشیابی، نیز فرایندی است که مشخص می‌سازد چه مقدار از هدفها به وسیله محتوا و روشها تحصیل شده‌اند. برنامه‌های درسی بابیت، چرترز، تایلر، تابا، سیلور و الکساندر، هاکینز از جمله الگوهای مبتنی بر هدف تلقی می‌شود.
یک مثال برای برنامه‌ریزی درسی از طریق الگوی مبتنی بر هدف ارائه می‌شود. اگر هدف آموزشی در جلسه اول کلاس تربیت بدنی آموزشی گرم کردن و توضیح ضرورت آن (در حیطه شناختی و روانی حرکتی) باشد، هدف رفتاری زیر را می‌توان برای آن در نظر گرفت:
گام اول: تعیین هدف
هدف رفتاری: فراگیران در پایان درس حرکات ویژه گرم کردن را به طور صحیح و کامل در زمان مناسب انجام دهند.

 

گام دوم: انتخاب محتوا و سازماندهی آن
محتوا یا تجربیات یادگیری با توجه به هدف است، که در این مثال شامل حرکات ویژه گرم کردن است.

 

گام سوم: تعیین روش تدریس
در این مرحله روش تدریس برای مثال روش پرسش و پاسخ انتخاب می‌شود.

 

گام چهارم: تعیین بقیه اجزای برنامه درسی
در این مرحله دیگر اجزای برنامه درسی در نظرگرفته می‌شود.

 

گام پنجم: تعیین روش ارزشیابی
آخرین جزء برنامه درسی تعیین روش ارزشیابی است. در این مرحله تعیین می‌شود، برای مثال (.............) دانش‌آموز در حین تمرین.

 

الگوی برنامه‌ریزی درسی تعاملی
در الگوی برنامه‌ریزی درسی تعاملی (Interactional) فرایند تدریس در الگوی برنامه‌ریزی درسی تعاملی به صورت قالبی و از پیش تعیین شده نیست، بلکه به صورت یک جریان پویا در نظر گرفته می‌شود. شناخت‌گرایان در یادگیری از این الگوی برنامه‌ریزی درسی حمایت می‌کنند.
تفسیر و عمل و مبادله اطلاعات و تعامل بین افراد و نظام و محیط در این الگو مورد تأکید می‌باشد. طبق این الگو، برنامه‌ریزی کوششی است به منظور وساطت بین عمل و نظر. برنامه‌ریزی به مجموعه‌ای روشهای منطقی و دارای توالی منظم گفته نمی‌شود، بلکه عبارت است از تعامل، تفسیر، تصمیم‌گیری درباره اجزای برنامه درسی و باز هم تعامل، تفسیر، تصمیم‌گیری.
طرفداران الگوی تعاملی معتقدند برنامه درسی یک جریان پویا است و ارتباط بین عناصر درسی یک ارتباط خطی نیست. نقطه آغاز برنامه‌ریزی در این الگو با توجه به ویژگی های فراگیران آغاز می‌شود و به عبارت دیگر، دنبال کردن شیوه خطی و سیستماتیک در این الگو مورد نظر نیست. الگوی تعاملی در جریان برنامه‌های درسی بین برنامه‌ریزان درسی، معلمان و فراگیرام، نوعی تبادل و ارتباط متقابل فراهم می‌کند. برنامه‌ریزان و متخصصان آموزشی که از این الگو استفاده می‌کنند ممکن است به جای هدف‌ها، نقطه آغازین کار خود را انتخاب محتوا و سازمان‌دهی آن قرار دهئد.
در الگوی مبتنی بر هدف، تأکید بر موضوع و ساختار دانش است، اما در الگوی تعااملی بیشتر به جریان یادگیری و فراگیران اهمیت داده می‌شود.
توالی نیز در الگوی تعاملی رعایت می‌گردد. یعنی چنانچه تغییری در سازمان‌دهی تجربیات یادگیری صورت گیرد این تغییر و دگرگونی در سایر عناصر برنامه‌ریزی درسی صورت خواهد گرفت.
یک مثال برای برنامه‌ریزی درسی از طریق الگوی تعاملی ارایه می شود. اگر «مطالعات اجتماعی» موضوع درس باشد، برنامه‌ریزی درسی ممکن است مطابق الگوی تعاملی برنامه درسی با روش تدریس و سازماندهای تجربیات یادگیری قرار گیرد و تأکید شود که تمامی دانش‌آموزان به استفاده از روش «ایفای نقش» بپردازند.
گام بعدی تعیین هدف رفتاری است که ممکن است به صورت زیر بیان شود: دانش‌آموزان بتوانند از طریق ایفای نقش ارزشها و پنداشتهای خود را بیان کنند.
برنامه‌ریز در الگوی تعاملی می‌تواند تصمیمات خود را تغییر دهد. برای مثال اگر متوجه شود که روش ایفای نقش برای دانش‌آموزان نتیجه مؤثری نداشته است، از روشهای دیگر استفاده می‌کند. بنابراین مراحل برنامه‌ریزی درسی در الگوی تعاملی ممکن است به صورت زنجیری با حلقه‌های تکراری باشد.
برنامه‌های تربیت بدنی در سیر تکاملی خود الگوهای متعددی را تجربه کرده است. هر الگوی ارائه شده با چهارچوب خاص خود تأثیراتی بر برنامه‌ریزی تربیت بدنی بر جای گذاشته است. برنامه‌ریزی در تربیت بدنی امروز نتیجه بکارگیری و تلفیق مناسب این الگوها می‌باشد. هدف کلی این الگو تسهیل در برنامه‌ریزی درس تربیت بدنی در مدارس است. هر کدام از الگوها با دیدگاهی ویژه هدف خاصی را دنبال می‌کند. در الگوی خاص رشد و تکامل حیطه‌های رفتاری است. در الگوی دیگر هدف خودشناسی و رشد شخصیت فرد مطرح می‌گردد و الگو بیشترین تأکید را بر یادگیری چگونگی حرکت با بهره‌مندی از فضا و بدن در کودکان دارد. آنچه در این الگوها حائز اهمیت است استفاده کاربردی از این الگوها می‌باشد.
کلی و ملوگرانو (Kelly & Melograno, 2004) ده الگوی برنامه‌ریزی درسی برای تربیت بدنی را از منابع مختلف و از نظر متخصصان تربیت بدنی نام برده‌اند.

 

آموزش حرکات بنیادی
آموزش حرکات بنیادی (Movement Education) یکی از متداول‌ترین الگوهای سنتی در برنامه‌ریزی تربیت بدنی است. این الگو، محتوای تربیت بدنی را در مجموعه حرکاتی تعریف می‌کند که استفاده از این حرکات یادگیری را سرعت می‌بخشد. هدف آن تمرین حرکات روزمره و نیز کسب مهارت برای حفظ این حرکات است. (استانلی، 1963)
انسان چگونه حرکت می کند؟ انسان چرا حرکت می‌کند؟ در جستجو برای اینکه چطور می‌توان محتوای تربیت بدنی را طراحی کرد، پاسخ به دو سؤال فوق محتوای الگوی حرکات بنیادی را تشکیل می‌دهد. در این الگو، سطوح مرتب شده حرکات به ویژه در دوره ابتدایی در نظر گرفته می‌شود. موضوعاتی شامل نقش بدن و رابطه آن با فضا، زمان، نیرو و حرکت برای طراحی این الگو استفاده می‌شود. تأکید در این الگو بر کشف مهارت‌های حرکتی مختلف در حوزه‌هایی از قبیل رقص، بازی و ژیمناستیک است. در این الگو از روش اکتشاف راهنمایی شده حرکات حل مسئله استفاده می‌شود. دانش‌آموزان راه‌هایی را برای استفاده از بدنشان را خلق می‌کنند تا به نتایج معینی دست یابند.
طبق الگوی آموزش حرکات بنیادی، برنامه درسی حول پرسش‌های زیر طراحی می‌شود:
 در چه جهاتی می‌توانید حرکت کنید؟ (فضا)
 چه چیزی را می‌توانید حرکت دهید؟ (آگاهی از بدن)
 چگونه می‌توانید حرکت کنید؟ (نیرو، تعادل، انتقال وزن)
 چگونه می‌توانید بهتر حرکت کنید؟ (زمان، حرکت)

 

گرچه الگوی مذکور به طور وسیعی در تربیت بدنی استفاده شده است، اما چنین به نظر می رسد که بیشترین کاربرد آن دبستان باشد. در این الگو کودک یاد می‌گیرد چگونه حرکت کند و در انجام حرکات متنوع چگونه از بدن و فضای اطراف بهره‌مند گردد. چهارچوب آن را همانگونه که لابن (Laben, 1947) بنیانگذار این الگو مشخص کرده است، آگاهی‌های بدن، شناسایی فضایی و کیفیت‌های حرکتی، که شامل قدرت، سرعت و انعطاف‌پذیری می‌باشند تشکیل می‌دهند. ماهیت این الگو چنان است که همه کودکان را به حرکت و فعالیت تشویق می‌کند. از این رو، درک صحیح از چهارچوب این الگو برای مربیان ضروری است.

 

آموزش آمادگی جسمانی
کودکان امروزی بیشتر از گذشته به زندگی ساکن و بدون تحرک جسمانی رو آورده‌اند. جامعه و محیط زندگی طوری تغییر یافته که حرکت بسیار مشکل شده است. این در حالی است که آمادگی جسمانی برای تندرستی و یا برای افزایش تندرستی ضروری است. شیوه زندگی فعال کمک می‌کند تا عوامل خطر سلامتی که موجب بیماری‌های خطرناک از قبیل تصلب شرایین، فشار خون بالا، چاقی و مشکلات کمردرد می‌شود کاهش یابد.
در الگوی آموزش آمادگی جسمانی (Fitness Education) بر بهبود وضعیت زندگی، کسب تندرستی و شیوه زندگی فعال تأکید می‌شود. اهداف این الگو شامل کسب دانش و اطلاعات مربوط به چگونگی تأثیر تمرین جسمانی بر بدن، طراحی برنامه‌های تمرینی، مشارکت و شرکت در فعالیت‌های مؤثر در بهبود آمادگی جسمانی می‌باشد.
طبق الگوی آموزش آمادگی جسمانی، محتوای برنامه درسی حول موضوعات زیر طراحی می‌شود:
 اجزای آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی (انعطاف‌پذیری، استقامت قلبی و تنفسی، قدرت عضلانی، استقامت عضلانی، ترکیب بدن)
 اجزای آمادگی جسمانی مرتبط با عملکرد (سرعت، زمان عکس‌العمل، توان، چابکی، تعادل، هماهنگی)
 روش‌های اندازه‌گیری اجزای آمادگی جسمانی برای تشخیص و تجویز فعالیت
 کاربرد اصول تمرین
 تغذیه، رژیم غذایی و کنترل وزن
 کنترل استرس
 مدیریت شیوه زندگی طراحی برنامه آمادگی جسمانی فردی

 

برنامه‌ریزی در این الگو بر اساس عوامل آمادگی جسمانی می‌باشد. عوامل آمادگی جسمانی در تأمین سلامت نقش عمده‌ای ایفا می‌کند. این عوامل شامل عملکرد قلب و ریه‌ها، ترکیب بدنی، انعطاف‌پذیری، استقامت و قدرت عضلانی است. در این الگو، فعالیت‌هایی که برای حفظ سلامتی مناسب نباشند حذف می‌شود. شناخت ضعف‌های بدنی و رفع آن به وسیله تمرینات و نیز توسعه مهارت‌های حرکتی بنا بر علائق و نیازها مورد توجه و تأکید می‌باشد.

 

آموزش رشد
در الگوی آموزش رشد (Developmental Education) بر رشد همه جانبه دانش‌آموزان توجه می‌شود. به طور کلی از معلمان انتظار می‌رود که محیطی برای یادگیری دانش‌آموزان ایجاد کنند که به شناخت و پرورش فردی پرداخته شود. از آنجایی که دانش‌آموزان مراحل تکامل و الگوهای رشد را طی می‌کنند، آموزش باید یادگیری شناختی، عاطفی و روانی حرکتی را افزایش دهد. نقش تربیت بدنی برای این الگوهای رشدی عبارت است از وجود «تربیت از طریق بدن». این بدین معنی است که مهارت‌های بنیادی در دوره ابتدایی و مهارت‌های ورزشی در دوره متوسطه تدریس شود. فرض بر این است که شرکت در دامنه وسیعی از فعالیت‌ها منجر به رشد شناختی، عاطفی و روانی حرکتی می‌شود، بدون توجه به تفاوت‌های فردی.
بررسی‌های تاریخی در نوشته‌های تربیت بدنی نشان می‌دهد که فلسفه تعلیم و تربیت از طریق بدن مورد تأکید بوده بر خلاف گذشته که تدوین برنامه‌های تربیت بدنی با تعیین اهدافی وسیع در شکلی سنتی مجموعه‌ای از بازیها، ورزش‌ها و حرکات موزون را در بر می‌گرفت. شکل‌گیری الگوی متنوع در سالهای اخیر بر این مبنا قوت گرفت که تربیت بدنی فراتر از تنها فعالیت‌های مذکور توجیه کند.
هر الگوی ارائه شده در تربیت بدنی هدف خاصی را در بر می‌گیرد که این هدف می‌تواند به عنوان مبنایی برای اهداف دیگر در جهت تکامل رشد یک فرد مؤثر واقع شود.
در این الگو هدف اصلی تعلیم و تربیت بدنی افزایش فزایند توسعه است. بدین ترتیب فرض بر این است که افرادی برای رشد و تکامل از یک الگوی عمومی رشد پیبروی می‌کنند که برای دستیابی به حداکثر تکامل رشدی، غنی کردن تجربیات محیطی بسیار ضروری است. برنامه ریزان و مربیان تربیت بدنی در خلق چنین محیطی مسئولیت مهمی را بر عهده دارند.
با توجه به اینکه چهارچوب ادراکی برنامه‌های تربیت بدنی در این الگو مربوط به سلسله مراحل تکامل رشد یک فرد می‌باشد، مربیان می‌توانند با توجه به نظریه‌های مختلفی که در ارتباط با فزایند رشد افراد را که به وسیله نظریه‌پردازانی مانند بلوم (1956)، سیمپسون (1966)، هارو (1972) و گلدبرگز (1982) و غیره ارائه شده است به برنامه‌ریزی بپردازند.
رشد و تکامل حیطه‌های رفتاری (شناختی، عاطفی، روانی و حرکتی) به عنوان یک طرح برای آنچه که این الگو را تشکیل می‌دهد، می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، هم‌چنان که ترکیبی از چند نظریه می‌تواند چهارچوب ادراکی را برای برنامه‌های تربیت بدنی تشکیل دهد (جیوت، 1985)
طبق الگوی آموزش رشدی، برنامه درسی حول اهداف زیر طراحی می‌شود (Annarino, 1978)
 رشد ارگانیک
• قدرت (ساکن و پویا)
• استقامت (عضله و قلبی و تنفسی)
• انعطاف‌پذیری (ایستا و پرتابی)

 

 رشد عصبی
• توانایی‌های حرکتی و ادراکی (تعادل، جنبشی، تمییز بینایی و شنوایی، هماهنگی حرکتی بنیادی، حساسیت لامسه)
• مهارت‌های حرکت‌های بنیادی (دستکاری، ورزش)

 

 رشد عقلانی
• دانش(قوانین، امنیت، ضوابط اخلاقی، واژه‌ها، عملکرد بدن)
• مهارت‌های عقلانی (استراتژی‌ها، قضاوت‌های حرکتی، حل مسایل حرکتی، شناخت روابط)

 

 رشد عاطفی، فردی، اجتماعی
• پاسخ تندرستی (واکنش‌های مثبت به موفقیت و شکست، تحسین زیبایی، خلاص شدن از فشار، سرگرمی، تحسین تماشا کردن)
• خود شکوفایی (آگاهی از توانایی، ظرفیت، استعداد و علاقه)
• عزت نفس (ادراک انفرادی)

 

آموزش رشد اجتماعی و انسانی
اضطراب و ناامنی در جامعه رو به تغییر امروزی تأکیدی بر رشد اجتماعی و انسانی (Humanistic and social Development) است. در این الگو بر یکی از جنبه‌های رشد دانش‌آموزان یعنی رشد اخلاقی توجه می‌شود. بسیاری اعتقاد دارند کودکان بیشتر از قبل رفتارهای نامطمئن و مخرب نشان می‌دهند. در حالی که آموزش رشدی بر سلامت عمومی تأکید می‌شود، در آموزش رشد اجتماعی و انسانی بر خودآگاهی و انتخاب به عنوان پایه‌ای برای رشد شخص تأکید می‌شود. فعالیت‌های جسمانی برای کمک به دانش‌آموزان طراحی می‌شود که آنان هویت شخص خودشان را درک کنند. تأکید بر مفاهیم حیطه عاطفی از قبیل عزت نفس، خود مفهومی، ادراک خود، و همچنین مفاهیم حیطه اجتماعی از قبیل همکاری با دیگران و کنار آمدن یا تحمل دیگران است. معلم در این الگو به نصیحت و توصیه به دانش‌آموزان می‌پردازد تا اینکه تجویز و راهنمایی کند. به دانش‌آموزان فرصت داده می‌شود تا فعالیت‌های شخصی برای خود طراحی و اجرا کنند و اهداف و رفتارهای مورد انتظار خود را ثبت کنند.
طبق الگوی آموزش رشد اجتماعی و انسانی، برنامه درسی حول مراحل زیر در زمینه رشد و آگاهی اجتماعی طراحی می‌شود(Hellison, 1995)
 بی مسئولیتی
• امتناع از شرکت در فعالیت
• سرزنش دیگران، عذرخواهی، تمسخر دیگران
• مدیریت آن مشکل است.

 

 خود کنترلی
• مزاحم دیگران نشود
• اقدام به مشارکت و یادگیری
• نشان دادن خود نظمی
• اقدام به پذیرش مسئولیت اعمال شخصی

 

 مشارکت
• مشارکت از روی میل در فعالیت جسمانی
• پذیرش چالش هنگام مشارکت
• نشان دادن میل و رغبت

 

 مسئولیت پذیری
• تصمیم گیری

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  53  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله الگوهای برنامه‌ریزی درسی