فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق وبررسی در مورد نگاهی گذرا به رویکردهای فلسفی اندیشه ورزان معاصر 59 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق وبررسی در مورد نگاهی گذرا به رویکردهای فلسفی اندیشه ورزان معاصر 59 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

نگاهی گذرا به رویکردهای فلسفی اندیشه ورزان معاصر

تأملی کوتاه درباره فلسفه وجودی

عمدتاً فلسفه معاصرغربی را به دوجریان کلان تحلیلی ـ تجربی واروپایی ـ قاره ای تقسیم می کنند . شاید به گزاف نگفته باشیم که بعد از مارکسیسم اگزسیتانیالیزم بیشترین تأثیررا درغرب داشته است . بنیان گذاراین مکتب سورن گرکگورعارف بزرگ دانمارکی است که برای اولین بارخودرا به عنوان فیلسوف وجودی معرفی کرد ! اگرچه اگزسیتانیالیزم به عنوان یک مفهوم ونگرش بیشتروجود داشت .

متفکران این مکتب اصالت را به وجود می دهند نه به آن معنایی که درفلسفه اسلامی تعبیرمی شوددرفلسفه اسلامی برخی فیلسوفان بین ماهیت ووجود اصالت را با وجود می دهند اما دراین جا اصلاً بحث برسراین دو ـ ماهیت ووجود ـ نیست بلکه انسان موجود بی ماهیت قلمداد می شود که پرتاب شدگی از ویژگیهای اساسی او محسوب می گردد این انسان یا به تعبیرهایدگراز این درجستجوی ماهیت خود به سوی آینده می رود واصلاً درصدد طرح ریزی برای آینده است وتلاش می کند ازاین راه حرکت به سوی آینده وساختن ماهیت خویش ـ ماهیت خودرا بسازد که البته این به سادگی میسرنیست بلکه همراه با یک اضطراب وجودی است .

اگزسیتانیالزیم برخلاف مکاتب دیگر یک نظام فلسفی مدرن یا فلسفه سیستماتیک نیست ! اتخاذ موضع مشترک برخی از فیلسوفان چون کرکگور، نیچه ، هایدگر، یاسپوس ، سارترومارسل ، درحوزه معرفتی باعث گردیده تا آنها را دراین جریان فکری قراربگیرند وگرنه هایدگرهستی شناس بود وخودرا از سارترجدا می داشت وسارترنیز زمانی اعلام کردکه باید پذیرفت که ایدئولوژی برترقرن 20 مارکسیسم هست والبته تلاش زیادی درآشتی دادن مارکسیسم واگزستیانیالیزم از خود نشان داد با این که یکی از عوامل شکل گیری این مکتب نقد شدید کرکگوربراصالت جمع وتاریخی نگری مارکس وهگل بودودراواخرعمرهم اعلام کرد یک آنارشیست است !!!

نیچه راهم بیشتربه عنوان پیام آورمرگ باورونهیلیزم می شناسد ویاسپرس نیز از این که اورافیلسوف مکتبی بخوانند فاصله می گرفت .

علاوه برمتفکران که نام آنها ذکرگردیدمی توان ازداستایوسکی ، سیمون دوبوآروکامونیز به عنوان کسانی یادکردکه تفکراگزیستانس را درقالب رمان یا داستان بسط می دادند فلسفه وجودی درمقایسه باسایرمکتب های فلسفی معاصراز تعالی بیشتری برخورداراست وبه قول شریعتی بهترین است ! این فلسفه دررابطه با تعلیم وتربیت وروان شناسی نیز آراعمیق وقابل تأملی داردکه البته با مرگ سارترـ که معروف به غول این مکتب درفرانسه بود وخوداز طریق ترجمه هانری کربن با هایدگرواگزیستانیالیزم آشنا شده ، این مکتب روبه افول رفت علاوه بربی ماهیتی انسان که همراه با اضطراب می باشد واین ناشی از پرتاب اووحرکتش به سوی آینده است ازویژگیهای دیگرانسان که دراین مکتب برآن اشاره شده است می توان به آزادی ، اصالت خود ، اختیارو... اشاره کرد .

چنانچه کرکگوربه نقدشدید مارکس وهگل می پردازدوایده آنان مبنی براین که هویت انسان درپیوستن با جمع ساخته می شود وپس اصالت با جمع است را شدیداً مورد حمله قرارمی دهد وحتی آنان را دروغگوخطاب می کند ازمنظرمتفکران وجودی این مفاهیم باعث رشد معنوی انسان می شود . چنانچه سارترآدمی را درآزادی تعریف می کند وهایدگرمعتقداست هرانسانی خود سرنوشت خویش را به گونه ای که می خواهدرقم می زند با این وجودمتفکران فوق علیرغم داشتن مواضع مشترک گاه باتضادهای فکری هم مواجه هستند ، چنانچه خودسارتربراین اساس متفکران را به دوگروه خداباوروملحدتقسیم می کند .

براین اساس کرکگورومارسل از متفکران خداباوروسارتروبرخی دیگرملحد قلمداد می شوند ودراین میان از هایدگرویاسپرس می توان به متفکران معنوی یاد کردچراکه هایدگربا طرح برخی از مسائل چون توجه انسان به مرگ واهمیت دادن به ندای وجدان انسان را تاحد زیادی به نوعی عرفان نزدیک می کند برخلاف انسان سارتر که محکوم به آزادی ونهایتاً پوچی است . جدازاین هایدگرموجودی اصیل است که متفاوت با سایرموجودات به عنوان یک مسنده معناداردرهستی می زید وبه زمان توجه می کند چنانچه به زعم اودازاین زمان بودگی است .

انسان شناسی هایدگرورای انسان شناسی علمی وفلسفی سوژه یا ابژه نگر است که قابل مقایسه با هیچ انسان شناسی دیگر دردوران مدرن که با رهیافتی سکولاراست نمی باشد لذا می توان به وضوح به توارد بین وفلسفه اوواسلام اشاره کرد . انشاءا... درفرصتی مناسب برتبیین وتحلیل دیدگاههای هایدگردرحوزه های مهم معرفتی خواهیم پرداخت ، چون نقد غرب ، تحلیل ماهیت تکنولوژی انسان شناسی هایدگرو... ، هایدگرمیزان ارزشمندی انسان را دردرک وبرداشت او می دانست. این نوشتاررابا جمله ای از هایدگربه پایان می بریم .

انسان ارباب طبیعت نیست شیان وجود است !!

اگرهایدگربله ! دیگران هم ....

ومن می گویم این ها بزرگترین متفکران عصرما واصلاً مظاهرعالم جدیداندانتقادکرده اند که من با متفکران گزینشی عمل می کنم بااین معنی که هرکس ضدغرب یا مدرنیته باشد را انتخاب به تبیین وتحلیل وبسط دیدگاههای آنان می پردازم ! اگرمدعی کمی اهل مطالعه باشد که هست اما متأسفانه عینک ایدئولوژیکی راهم باید به کناری بزند که نزده ، تأییدمی کند که هایدگرواشپنگلرورنه گنون ومارکس وفروید ودریدامارکوزه ولیوتارو... هرکدام متعلق به یک جریان فکری هستند وهیچ قرابتی هم بین هایدگرواشپنگلریا دریداوهورکایمروجودندارد.

من نمی دانم چرابرخی روشن فکران دینی ما صرفاً سنبلی صحبت می کنندویادرمان رادرمسائل سیاسی می بینند وهنوز درس نگرفته اند که اگرمی شد دست به گزینش زدچراتابه حال ما متجددمأبیم وبرشهرتجدد واردنشده ایم وچراخودغرب بدرابه کنارنمی گذاردواصلاً چه کسی وچطورمی تواند دست به گزینش بزند وچه معیاری برای خوب وبدوتشخیص این ها از هم دارد؟ چنانچه مدعی جامعه مدنی رامطلوب نظرخودمی داند ونگارنده معتقداست که جامعه مدنی از ابعاد مختلف به نقد کشیده شده وتاریخ مصرف آن تمام شده ، نقدی که مارکسیست ها وسوسیالیست ها برجامعه مدنی واردکردندودراین موردمی توان برنقدهای دیگران چون خود لیبرال ها ، پست مدرن ها ، اسلامیست ها و... اشاره نمودبرفرض قبول آن هم آیا این پذیرش مارادرنظام جهانی برعقب نمی اندازد که پس از دویست سال تازه از جامعه مدنی وقبول آن صحبت کنیم ؟ حقیقت رااگربخواهید من اصلاً درصدد جواب گویی نبوده ام وتصورمی کنم هرهایی را با هوی جواب نمی دهند . اما وقتی می بینیم عده ای خودرا اهل علم وفلسفه می دانند ومنتقد وعالم قلمداد می کنند ومدعی تساهل وتسامح ، جامعه مدنی ، آزادی حقوق ؟؟ ، دموکراسی ، پلورالیزم و... هستند واز دیگرسواز هیچ هتاکی وبرچسب زدن ویا دخالت درزندگی خصوصی متفکران وبزرگ نمایی اشتباهات احتمالی آنان فروگذارنیستند فکرکردم نباید سکوت کنم وباید بنویسم حال که این جوراست دیگران هم می توانند از اشتباهات تاریخی بعضی یادکنندچنانچه که اگر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد نگاهی گذرا به رویکردهای فلسفی اندیشه ورزان معاصر 59 ص

ماهیت تصویر و اندیشه

اختصاصی از فایل هلپ ماهیت تصویر و اندیشه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 63

 

ماهیت تصویر و اندیشه

وینگشتاین بعد از بیان اصول و مبادی هستی شناسی به طرح ماهیت اندیشه و تصویر و از آن پس به طرح ماهیت زبان می پردازد این انتقال از طریق این ایده‌ی معروف ویتگنشتاین صورت می گیرد که اندیشه ها و گزاره ها تصاویر واقعیت هستند.

وینگشتاین قبل از اینکه وارد مبحث ماهیت اندیشه و زبان شود به طور مختصر در ابتدا درباره‌ی ماهیت تصویر سخن می گوید ما از طریق یک تصویر می توانیم واقعیت را بازنمایی کنیم «تصویر نمایانگر وضع در فضای منطقی … است . تصویر مدل واقعیت به شمار می آید» (رساله 2/2 ، 11/2) هر تصویری از عناصر و اجزایی ترکیب شده است که مقوم تصویر می باشند هر یک از این اجزاء و عناصر، ابژه ای در عالم واقعیت را بازنمایی می کنند، ترکیبی از این تصویر، ترکیبی از ابژه ها را در یک وضعیت امر بازنمایی می کند. همانطور که میان ابژه های واقعیت ترتیب و رابطه ای وجود دارد، همین رابطه نیز میان عناصر تصویر که معرف این ابژه ها می باشند نیز وجود دارد. ویتگنشتاین همانطور که روابط میان ابژه های واقعیت را صورت منطقی واقعیت تلقی می کند، روابط میان عناصر تصویر را نیز «ساختار تصویر» می نماید. ساختار منطقی تصویر، خواه در اندیشه یا در زبان، همشکل و همریخت ساختار منطقی حالت امور واقعی است که بازنمایی می کند (مقاله‌ی اینترنت «لودویگ ویتگنشتاین» از دایره المعارف اینترنت) لذا یک نوع اشتراک میان تصویر و واقع در صورت منطقی شان وجود دارد، در صورتی که این اشتراک در میان نباشد در آن صورت تصویر نمی تواند واقع را بازنمایی کند، زیرا «در تصویر و چند تصویر شده، بایستی وجه مشترکی در میان باشد تا اولی تصویر دومی گردد.» ( رساله 161/2) رابطه‌ی تصویریی که میان تصویر و چند تصویر شده تحقق می یابد ناشی از همین اشتراک در صورت و هم آرایی و تطابق عناصر آنهاست و همین هم آرائی است که این امکان را به تصویر می دهد تا تصویر کننده‌ی واقعیت باشد (رساله 1515/2 و 1514/2)

ویتگنشتاین از آنجایی که ساختار و ترکیب نمایش یک تصویر را شکل و صورت منطقی می نامد، به همین علت نیز مقصر است. هر آنچه که یک تصویر است، یک تصویر منطقی نیز می باشد، در حالی که هر تصویری به عنوان مثال نمی تواند فضایی باشد (رساله 182/2).

اما این صورت منطقی تصویر به وسیله‌ی خود تصویر نمی تواند منعکس شود و صرفاً هر تصویری می تواند دال بر آن باشد، ویتگنشتاین معنای یک تصویر را «آنچه را که یک تصویر مجسم می دارد» تعریف می کند (رساله 221/2) و معنای آن را متمایز از صدق و کذب آن می داند می گوید «آنچه را که تصویر مجسم می کند، آن را مستقل از درست یا نادرست بودنش و بر مبنای شکل نمایش آن مجسم می نماید» (رساله 22/2) و معتقد است، درستی و نادرستی تصویر نیز به واسطه‌ی سازگاری یاناسازگاری مضمون تصویر با واقعیت تعیین می شود (رساله 222/2) یعنی باید آن را با واقعیت مقایسه کرد تا درستی یا نادرستی آن را تعیین کنیم، بدین ترتیب تعیین پیش بینی درستی یا نادرستی تصویر را رد می کند و می گوید «تصویر به تنهایی نمی تواند معرف درستی یا نادرستی خود باشد» (224/2)

وینگشتاین تمایز میان معنا و صدق و کذب گذاره را نیز در رساله مطرح می کند زیرا طبق نظریه‌ی تصویری اش گذاره نیز تصویر واقعیت می باشد و معتقد است که هر گزاره‌ی قبل از تعیین صدق و کذب آن باید معنایی داشته باشد یعنی در تقسیم اولیه ابتدا گزاره را به معنادار و بی معنا تقسیم می کند و بعد صدق و کذب آنها را مطرح می کند.

وینگشتاین بعد از اینکه مطالب مربوط به تصویر را مطرح کرد به بیان ماهیت اندیشه می پردازد، این ماهیت اندیشه را در اصل سوم رساله ذکر می کند که معرف نحوه‌ی گذر فلسفه‌ی وینگشتاین از هستی شناسی به معرفت شناسی است و در آن به بیان چگونگی ارتباط و پیوند میان جهان و اندیشه‌ی معطوف به جهان می پردازد او در این اصل اندیشه را «تصویر منطقی واقعیتها» معرفی می کند به عبارت دیگر «یک اندیشه ، فقط وقتی اندیشه است که ساختار منطقی یک گزاره یا تصویر را داشته باشد» (هاوارد ماونس در آمدی بر رساله‌ی منطقی – فلسفی ، ص 159) وینگشتاین اندیشه را به این دلیل تصویر عالم می داند که اندیشه «امکان وضعی که اندیشه از آن برخاسته است…» را بازنمایی می کند لذا تصویر است، اما تصویر منطقی بودنش بدین جهت است که همانطور که در مبحث مربوط به تصویر گفته شد، هر تصویری چون ساختار منطقی اش با ساختار منطقی آنچه که تصویر می کند مشابه و مشترک است لذا تصویر منطقی می باشد، اندیشه نیز که واقعیت را تصویر می کند و ساختار اجزای آن با ساختار اجزای واقعیت مشابه و مشترک است لذا تصویری منطقی می


دانلود با لینک مستقیم


ماهیت تصویر و اندیشه

دانلود مقاله کامل درباره با معماران عصر دیجیتال ( اندیشه های مایکل پورتر ) 10 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله کامل درباره با معماران عصر دیجیتال ( اندیشه های مایکل پورتر ) 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

با معماران عصر دیجیتال اندیشه های مایکل پورتر

به راهبرد هزینه برمی گردیم. آیا راهبرد پیشروبودن در هزینه هیچگونه ریسکی دربرندارد؟- البته پیشرو بودن در هزینه فشارهای شدید بر شرکت جهت حفظ موقعیت خود می آورد. این امر به معنای سرمایه گذاری مجدد در تجهیزات مدرن، به دورریختن دارائیهای مستهلک، اجتناب از افزایش خطوط تولید و هوشیار بودن نسبت به پیشرفتهای فناوری است.- می توانید مثالی در این زمینه بزنید؟- نمونه کلاسیک آن شرکت فورد در دهه 1920 است که با کاستن از مدلها و گونه های مختلف، تجهیزات خودکار پیشرفته و تلاش برای دستیابی به کاهش هزینه ازطریق آموزش به نوعی پیشرو بودن غیرقابل انکار در هزینه دست نیافته بود. وقتی تمایل مشتریان به پرداخت بهای بیشتر برای داشتن خودرو با ویژگیهای بیشتر پدید آمد، شرکت جنرال موتورز با راه اندازی خط کاملی از مدلها خود را برای بهره برداری از این تحول آماده کرد، اما باتوجه به انعطاف ناپذیری که به دلیل سرمایه گذاریهای سنگین جهت به حداقل رساندن هزینه یک مدل قدیمی انجام گرفته بود، شرکت فورد با هزینه های بسیاری جهت تعدیل مجدد راهبرد روبرو شد.- خطرات ناشی از راهبرد تمایز چیست؟- یک شرکت ممکن است به تمایز دست یابد، با این حال، تمایزیافتگی معمولا تفاوت قیمت را نیز به همان اندازه حفظ خواهدکرد. پس اگر درنتیجه تغییرات فناوری یا صرفا عدم توجه، هزینه شرکت تمایزیافته بیش از حد افزایش یابد ممکن است شرکت کم هزینه در موقعیتی قرارگیرد که قادر به اعمال بیشترین فشار بر حریف باشد.- شما برای راهبردهای رقابتی، دو رویکرد تهاجمی و دفاعی را قائل هستید. بیشتر توضیح دهید.-یک راهبرد رقابتی موثر ممکن است باعث ایجاد نوعی اقدام دفاعی یا تهاجمی جهت تثبیت موقعیت شرکت درمقابل پنج عامل رقابتی گردد. در رویکرد دفاعی، می توان راهبرد را به عنوان فرایندی در ایجاد سیستم دفاعی در مقابل عوامل رقابتی یا یافتن موقعیتهایی در درون صنعت تعریف کرد. در رویکرد تهاجمی هدف از به کارگیری راهبرد، نه تنها مقابله با عوامل رقابتی، بلکه اعمال تغییراتی در منشا این عوامل است.- جایگاه راهبرد رقابت بین المللی کجاست؟- رقابت بین المللی به یکی از مهمترین موضوعهایی تبدیل شده است که امروزه شرکتها وحکومتها با آن مواجه هستند. از دهه 1960 که تجارت بین المللی انفجارگونه در اثر سرمایه گذاری خارجی رشد خود را آغاز کرد، رقابت بین المللی یک ضرورت شده است. راهبرد بین المللی البته موضوعی است با قلمرو جغرافیایی. تجزیه وتحلیل آن کاملا مانند چگونگی رقابت یک شرکت در سطح محلی، منطقه ای و ملی در یک کشور است.- آیا الگویی برای رقابت بین المللی وجود دارد؟-مناسب ترین نهاد برای تجزیه وتحلیل راهبرد بین المللی، صنعت است، زیرا صنعت حوزه ای است که مزیت رقابتی در آن به صورت برد و باخت مطرح است. الگوی رقابت بین المللی کاملا از یک صنعت تا صنعت دیگر متفاوت است و طیف وسیعی از صنایع داخلی یا جهانی را در حوزه رقابت خود دربرمی گیرد. در صنایع داخلی، رقابت در هر کشور اساسا به رقابت در دیگر کشورها وابسته نیست. در این حالت، مزیتهای رقابتی شرکت، بسیار مختص همان کشور است، مانند خرده فروشی ها، کالاهای مصرفی، توزیع و بیمه. درطرف دیگر طیف، صنایع جهانی قرار دارند، یعنی صنایعی که در آن موقعیت رقابتی یک صنعت در یک کشور، کاملا تحت تاثیر موقعیت آن در سایر کشورهاست وبرعکس. مانند صنایع تلویزیون سازی، نیمه هادی، خودرو، ساعت و هواپیماهای تجاری. البته با وجود همه این توضیحات باید گفت هیچ الگویی برای رقابت بین المللی و راهبرد جهانی وجود ندارد.- شما دو بعد و دو مدل برای فعالیت و رقابت در صحنه جهانی درنظرگرفته اید. آنها کدام هستند؟- در رقابت بین المللی، یک شرکت باید بعضی فعالیتها را در کشورها انجام دهد و نیز باید فعالیتهای بین المللی را به صورت یک سیستم یکپارچه و هماهنگ اداره کند. وجه خاص راهبرد بین المللی آن است که می توان دو بعد کلیدی برای چگونگی رقابت بین‌المللی یک شرکت درنظر گرفت. اولی را من مدل ترکیب و شکل (CONFIGURATION) فعالیتهای جهانی شرکت می نامم، یعنی جایی یا جاهایی که فعالیتها در زنجیره ارزشی انجام می شود. بعد دوم را من هماهنگی (COORDINATION) می نامم که اشاره دارد به اینکه چگونه فعالیتهای مشابه یا مرتبط در کشورهای مختلف با هماهنگی انجام می شود.مثلا یک شرکت اگر دارای سه کارخانه است، می تواند هر سه کارخانه استقلال کامل داشته باشد و یا اینکه کاملا از لحاظ مشخصه‌ها، فرایند تولید، قطعات و مانند آن مشابه باشند. مدل ترکیب و شکل نیز طیفی از تمرکز تا عدم تمرکز را دربرمی گیرد. یعنی یک فعالیت در یک محل انجام می شود و خدمات و پشتیبانی از آن محل به همه جای دنیا داده می شود مثل آزمایشگاه تحقیق و توسعه یک کارخانه بزرگ، و یا اینکه فعالیتها در کشورهای مختلف انجام می شود. البته یک شرکت نیاز ندارد همه فعالیتهایش را در همان کشور انجام دهد.- مفهوم زنجیره ارزشی (VALUE CHAIN) که به آن اشاره کردید چیست؟- هر شرکت مجموعه ای است از فعالیتهای مختلف اجرایی برای انجام کسب و کار در صنعت خود. من این فعالیتها را فعالیتهای ارزشی می نامم مانند فروش محصول توسط فروشندگان، انجام تعمیر و نگهداری توسط تکنسین ها، طراحی محصول یا فرایند توسط دانشمندان در آزمایشگاه و حفظ دفاتر مالی توسط حسابداران.- آیا یک تقسیم بندی و تفکیک منطقی از این فعالیتها می توان صورت داد؟-فعالیتهای عمومی زنجیره ارزش را می توان به دو دسته تقسیم کرد. من دسته اول را فعالیتهای بنیانی می نامم، که شامل تولید فیزیکی محصول یا خدمت، عرضه آن، بازاریابی و پشتیبانی و خدمات پس از فروش است. دسته دوم را من فعالیتهای پشتیبانی می‌نامم که ورودیها یا زیرساختها را فراهم می آورد که امکان می دهد فعالیتهای بنیانی به صورت روان انجام گیرد، مانند خرید، توسعه فناوری و مدیریت منابع انسانی.- شاهد آن هستیم که همواره منازعه ای بین این دو دسته فعالیت در جریان است و عدم ارتباط و تفاهم کار را به صورت جزیره ای درمی‌آورد. یعنی فعالیتهای مختلف به صورت مستقل ونامربوط انجام می گیرد. چه باید کرد؟- فعالیتها در زنجیره ارزشی شرکت مستقل نیست وازطریق


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره با معماران عصر دیجیتال ( اندیشه های مایکل پورتر ) 10 ص

دانلود حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه سیاسی عالمان شیعی 28 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه سیاسی عالمان شیعی 28 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 34 صفحه

حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه سیاسی عالمان شیعی در بحث‏حکومت اسلامی از دیدگاه علمای شیعه پژوهشگر در برابر سه جریان فکری متفاوت قرار خواهد گرفت که تا به امروز یعنی پس از گذشت دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی هر یک در راه مشخص خود حرکت نموده‏اند.
البته نباید گمان کرد که تقسیم بندی این جریانهای فکری به معنای تقسیم شدن نظریه پردازان روحانی حکومت اسلامی به سه دسته مشخص نیز هست زیرا در بستر متحول شرایط اجتماعی و سیاسی طبیعتا دیدگاههای علما نیز شاهد تغییراتی بوده است.
بدین معنا که دیدگاههای متفاوت یک روحانی در شرایط سیاسی متفاوت، گاهی به هر سه جریان فکری یاری رسانده است.
از این رو در این مبحث تقسیم بندی مشخصی از روحانیون قابل تشخیص نیست و اشخاص نیز چندان مورد تاکید نمی‏باشد.
در حقیقت آنچه بیشتر مورد توجه است افکار و جهت گیریهای آنها می‏باشد که در این پژوهش با عناوین جریانهای فکری اول، دوم و سوم از آنها یاد خواهد شد.
نکته دیگر آنکه، تحلیل جریان فکری سوم بدلیل ارتباط نزدیک آن با رخدادهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در چهارچوب زمانی این پژوهش نمی‏گنجد، از این رو اشاره‏های کوتاه ما به این جریان، فقط با هدف نشان دادن خطوط کلی اندیشه‏های عالمان شیعی درباره حکومت اسلامی خواهد بود.
پیش از هر چیز باید به یک نکته اشاره کرد که هیچیک از علمای شیعه بر سر وجودیت‏یک امیر یا حاکم اختلاف نظری نداشته‏اند و پایه دیدگاه آنها نیز روایاتی است که می‏گوید:«مردم احتیاج به امیر و حاکم دارند یا خوب باشد یا بد.
() »در این موضوع نیز تردید نداشته‏اند که همه فسادها و آلودگیهای موجود در جوامع بشری:«معلول مقرراتی است که از افکار خود آنها یعنی انسانها مایه گرفته و سندی است‏برای اثبات این حقیقت که قوانین بشری بسی نارسا و سخت آسیب‏پذیر است.
() » یک نگرش کلی درباره مفهومی به نام ولایت در میان همه علمای شیعه به چشم می‏خورد که می‏توان آن را مترادف سرپرستی دانست.
چنین ولایتی از نظر آنها: «مساله‏ای است که هیچ اجتماعی در هیچ شرایطی نمی‏تواند از آن بی‏نیاز باشد (1) » و گاهی حتی برخی از دیدگاهها آنرا فراتر از چهارچوب یک مذهب خاص نیز دیده‏اند تا جایی که «هر انسانی با ذهن عادی خود نیازمندی جامعه را هر چه کوچک هم باشد به وجود ولایت درک می‏نماید.
» (2) در این تعبیر کلی سخن از یک جامعه ولایی آنگونه که بعدها مطرح شد نیست و ولایت می‏تواند حتی در یک جامعه وحشی نیز وجود داشته باشد زیرا بیشتر در معنای تکیه گاهی برای حفظ موجودیت هر جامعه بکار می‏رود.
با چنین تعبیری ولایت:«موضوعی است که هر روش اجتماعی، استبدادی و قانونی، وحشی و مترقی، بزرگ و کوچک و حتی جامعه خانوادگی در سرپا بودن خود به وی تکیه می‏کند.

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه سیاسی عالمان شیعی 28 ص

تحقیق درمورد اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درمورد اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 78

 

فصــل چهار

اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز

4-1- مقدمه

«علوم انسانی از تشبیه به علوم طبیعی آغاز کردند و جز این افقی نمی‎دیدند و چاره‎ای نداشتند. پیروزی و کامیابی علوم طبیعی و در صدر آنها علم فیزیک، در فتح عرصه‎های طبیعت چندان کوبنده و دلربا بود که هیچ کس را دو دل نمی‎نهاد که علم اگر هست همان علم روشمند طبیعت است و معیار علمیت را اگر از جایی باید وام کرد، آنجا عرصة علوم طبیعی است. جایی که زانوان کانت در برابر علم نیوتونی لرزید، و متافیزیک را به خاطر «زایندگی ملعونش» طعن زد و طرد کرد» و دیگر نمی‎شد با عینک متافیزیک به طبیعت نگاه کرد. زیرا که طبیعت ریاضی گونه دیده می‎شد.

گسترش غیرمذهبی در عصر ما که معروف به انفجار شناخت یا پیروزی عقلانیت علمی یا تکنولوژی است، مولود این انقلاب علمی بود. ذهن انسان قادر است که عمق و ژرفای عالم طبیعی را با علم و تکنولوژی یعنی با شناخت عملکرد داخلی ملکول و وضعیت فضای بیرونی فیزیک و شیمی بدست بیاورد.

بینش علمی مدرن با فروپاشی جهان میانه همراه شد. به عبارت دیگر،‌ فروپاشی جهان عصر میانه نه تنها طرز برخورد جدیدی از طبیعت بنیادی نهاد، بلکه تلاشها و کوششهای جدیدی را برای فهم از خود نیز مهیا و آماده کرد. از هنگامی که خداوند دیگر بی‎واسطه در آفرینش درک نمی‎شد، برای متکلمین و معتقدان ضروری می‎باشد، که به طور کلی تأکید بیش از اندازه‎ای بر وحی خداوندی کنند که کلامش حاوی کتاب مقدس است، وحی‎ای که تنها برای انسان در میان همه مخلوقات بدلیل توانایی در زبان قابل فهم است. این گرایش منجر به این شد تا برای درک آن نگاه هرمنوتیکی یا تفسیری از کتاب مقدس به عمل آورند، این مسئله در طول رفورم و پست رفورم بوده است.

پس، بینش علمی، در قلمروی تحقیق تجربی است و آن ناشی از تلاشی است تا جهان را چنانچه ما آن را دریافت می‎کنیم، بفهمیم، پیش‎بینی کنیم و رویدادهای قابل مشاهده را تبیین کنیم و قوانین طبیعت را صورتبندی کنیم.

در اینجا به اندیشه سیاسی قدیم می‎پردازیم. زیرا که اندیشه سیاسی مدرن در برابر آن معنا پیدا می‎کند.

4-2- اندیشه سیاسی قدیم

به نظر افلاطون و ارسطو، قدرت سیاسی جدا از جامعه نیست. قدرت سیاسی یعنی جامعه، قدرت سیاسی عبارت از کل قدرت جامعه است و تنها به دلیل فنونی که در آن به کار می‎رود از دیگر مناسبات ممتاز می‎شود. بر طبق این نظر، بین دولت و جامعه یا اقتصاد و سیاست یا اخلاق و سیاست یا دین و سیاست یا فرهنگ و سیاست، فرقی نیست. انسان یعنی شهروند، هر فعالیت جامعه یا شهروندان جامعه دارای ماهیت سیاسی است. شهروند فقط از راه فعالیت سیاسی به اشعه ادعای خویش تحقق می‎بخشد و تنها به برکت سیاسی به مرتبه انسانی دست می‎یابد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز