فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تعلیم و تربیت در اسلام2

اختصاصی از فایل هلپ تعلیم و تربیت در اسلام2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث ما درباره تعلیم و تربیت در اسلام است . تعلیم و تربیت ، بحث‏ ساختن افراد انسانها است . یک مکتب که دارای هدفهای مشخص است و مقررات همه جانبه‏ای دارد و به اصطلاح سیستم حقوقی و سیستم اقتصادی و سیستم سیاسی دارد ، نمی‏تو اند یک سیستم خاص آموزشی نداشته باشد . یعنی‏ مکتبی که می‏خواهد در مردم طرحهای خاص اخلاقی ، اقتصادی و سیاسی را پیاده‏ کند بالاخره اینها را برای انسانها می‏خواهد ، اعم از اینکه هدف، فرد باشد یا جامعه ، که این خود مسأله‏ای است ، که در همین جا باید بحث بشود .

اگر هدف ، جامعه باشد ، بالاخره این افراد هستند که به وسیله آنها باید این طرحها پیاده شود . افراد باید آموزش ببینند و طوری پرورش پیدا کنند که همین طرحها را در اجتماع پیاده کنند . و اگر هدف فرد باشد نیز ] بدیهی است که آموزش و پرورش افراد ضروری است ] . در اسلام ، هم اصالت فرد محفوظ است و هم اصالت اجتماع ، یعنی فرد خودش خالی از اصالت نیست . پس بالاخره طرحی و برنامه‏ای برای‏ ساختن فرد وجود دارد ، اعم از اینکه فرد را باید ساخت برای طرحهایی که‏ برای اجتماع و جامعه است - و این طرح و برنامه را به عنوان مقدمه ساختن‏ اجتماع در نظر بگیریم - یا فرد را باید ساخت از این نظر که هدف ، ساختن‏ افراد است ، و یا از یک نظر جمعی فرد باید ساخته بشود ، هم از آن جهت‏ که باید مقدمه‏ای و ابزاری برای ساختن اجتماع باشد و هم از نظر اینکه‏ خودش هدف است . اینجاست که ما باید با اصول تعلیم و تربیت اسلامی آشنا بشویم . اولا آیا اسلام برای مسأله تعلیم به عنوان آموزش دادن و آگاهی دادن اهمیتی‏ قائل است یا نه ؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام عنایتی به پرورش عقل و فکر انسان دارد یا چنین عنایتی ندارد ؟ این همان مسأله علم است که از قدیم‏ میان علما مطرح بوده ، هم اصل مطلب که اسلام دینی است که به علم دعوت‏ کرده است ، و هم خصوصیات آن که آن علمی که اسلام به آن دعوت کرده است‏ چه علمی است ؟ که افرادی نظیر غزالی ، فیض و دیگران در این زمینه بحث‏ کرده‏اند . و از نظر تربیت و پرورش هم که مقررات اخلاقی اسلام ، همه ، مقررات پرورشی انسانها است که انسانی که اسلام می‏خواهد پرورش بدهد ، انسان نمونه اسلام چگونه انسانی است و مدل آن انسان چگونه مدلی است . البته مسائل دیگری هم در اینجا هست که مربوط به کیفیت اجرای مطلب است‏ ، یعنی هدفها مشخص ، ولی برای تربیت انسان از چه متود و روشی بایداستفاده کرد ؟ یعنی تا چه اندازه ملاحظات روانی در تعلیمات اسلامی منظور شده است ؟ مثلا در تعلیم و تربیت کودک چه دستورهایی رسیده و در آن‏ دستورها چقدر واقع بینی و ملاحظات روانی رعایت گردیده ، و درگذشته ، تعلیم و تربیتهای قدیمی ما چقدر منطبق با تعلیمات اسلامی بوده و چقدر نبوده ، و تعلیم و تربیتهای امروز ما چقدر منطبق است ؟

پرورش عقل

مسأله اول که باید بحث کنیم همان مسأله پرورش عقل و فکر است . در اینجا ما دو مسأله داریم ، یکی مسأله پرورش عقل ، و دیگر مسأله علم . مسأله علم همان آموزش دادن است . " تعلیم " عبارت است از یاد دادن . از نظر تعلیم ، متعلم فقط فراگیرنده است و مغز او به منزله‏ انباری است که یک سلسله معلومات در آن ریخته می‏شود . ولی در آموزش ، کافی نیست که هدف این باشد . امروز هم این را نقص می‏شمارند که هدف‏ آموزگار فقط این باشد که یک سلسله معلومات ، اطلاعات و فرمول در مغز متعلم بریزد ، آنجا انبار بکند و ذهن او بشود مثل حوضی که مقداری آب در آن جمع شده است . هدف معلم باید بالاتر باشد و آن اینست که نیروی فکری‏ متعلم را پرورش و استقلال بدهد و قوه ابتکار او را زنده کند ، یعنی کار معلم در واقع آتشگیره دادن است . فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا این تنور را داغ کنید ، و تنوری‏ که در آن ، هیزم و چوب جمع است ، شما آتشگیره از خارج می‏آورید ،آنقدر زیر این چوبها و هیزمها آتش می‏دهید تا خود اینها کم کم مشتعل بشود و تنور با هیزم خودش مشتعل گردد . چنین به نظر می‏رسد که آنجا که راجع به‏ عقل و تعقل - در مقابل علم و تعلم - بحث می‏شود نظر به همان حالت رشد عقلانی و استقلال فکری است که انسان قوه استنباط داشته باشد .

دو نوع علم

جمله‏ای دارند امیرالمؤمنین که در نهج‏البلاغه است ( و من مدتها پیش ، ذهنم متوجه این مطلب شده بود و شواهدی هم برایش جمع کرده‏ام ( . می‏فرمایند : « العلم علمان » ( و در یک نقل دیگر : » العقل عقلان ) ، علم‏ مطبوع و علم مسموع » ( یا : « عقل مطبوع و عقل مسموع ( ولا ینفع المسموع‏ اذا لم یکن المطبوع » ( 1 ). علم دو علم است ، یکی علم شنیده شده ، یعنی‏ فرا گرفته شده از خارج ، و دیگر علم مطبوع . علم مطبوع یعنی آن علمی که از طبیعت و سرشت انسان سرچشمه می‏گیرد ، علمی که انسان از دیگری یاد نگرفته و معلوم است که همان قوه ابتکار شخص‏ است . بعد می‏فرماید : و علم مسموع اگر علم مطبوع نباشد فایده ندارد . و واقعا هم همین جور است . این را در تجربه‏ها درک کرده‏اید : افرادی هستند که اصلا علم مطبوع ندارند . منشأ آن هم اغلب سوء تعلیم و سوء تربیت است‏ ، نه اینکه استعدادش را نداشته‏اند . تربیت و تعلیم جوری نبوده که آن‏ نیروی مطبوع او را به حرکت درآورد و پرورش بدهد .

سیستم آموزشی قدیم و پرورش عقل

اغلب سیستم آموزشی قدیم خودمان همین جور بوده . شما می‏بینید که افرادی‏ - حال یا به علت نقص استعداد و یا به علت نقص تعلیم و تربیت - نسبت‏ به آن معلوماتی که آموخته‏اند درست حکم ضبط صوت را دارند . کتابی را درس گرفته ، خیلی هم کار کرده ، خیلی هم دقت کرده ، درس به درس آن را حفظ کرده و نوشته و یاد گرفته ، بعد مثلا مدرس شده و می‏خواهد همان درس‏ را بدهد ، آنچه که در این کتاب و در حاشیه‏ها و شرح آن بوده ، همه را مطالعه کرده و از استاد فراگرفته است . هر چه شما راجع به این متن و این‏ شرح و این حاشیه بپرسید ، خوب جواب می‏دهد ، یک ذره که پایتان را آن‏ طرف بگذارید ، او دیگر لنگ است ، معلوماتش فقط همین مسموعات است و اگر مطلب دیگری در جای دیگر باشد که او بخواهد از این مایه‏های معلومات‏ خودش آنجا نتیجه‏گیری بکند عاجز است . و بلکه من دیده‏ام افرادی را که بر ضد آنچه که اینجا یاد گرفته‏اند آنجا قضاوت می‏کنند . و لهذا شما می‏بینید که یک عالم ، مغزش جاهل است . عالم است ولی مغزش مغز جاهل است . عالم است ، یعنی خیلی چیزها را یاد گرفته ، خیلی اطلاعات دارد ولی آنجا که شما مسأله‏ای خارج از حدود معلوماتش طرح می‏کنید می‏بینید که با یک‏ عوام صد درصد عوام طرف هستید ، آنجا که می‏رسد ، یک عوام مطلق از آب‏ درمی‏آید .


دانلود با لینک مستقیم


تعلیم و تربیت در اسلام2

مقاله اصول و روش های تربیت در اسلام

اختصاصی از فایل هلپ مقاله اصول و روش های تربیت در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اصول و روش های تربیت در اسلام


مقاله اصول و روش های تربیت در اسلام

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 45 صفحه می باشد.

 فهرست

مقدمه. ۱

روش های تربیت در نهج البلاغه. ۵

روش تربیت فرزند. ۵

انتخاب همسر. ۵

ایّام بارداری. ۸

دوران کودکی.. ۹

دوران هفت سالگی یا آغاز تعلیم. ۱۲

همراه تربیت: ۱۲

۱ـ تعلیم قرآن و دانش.. ۱۳

۲ـ تقویت عاطفی، با تلقین محبت.. ۱۳

۳ـ تعلیم امور فنی نظامی و دانش روز ۱۴

۴ـ جدا سازی. ۱۴

۵ ـ وفا به وعده‏ها ۱۴

۶ـ تعلیم عبادات.. ۱۵

نوجوانی یا حساسترین دوران تربیت.. ۱۵

نامه به امام حسن. ۱۶

۱ـ پدر قبل از دیگران دل جوانش را فتح کند. ۱۶

۲ـ بیان احکام حلال و حرام. ۱۷

۳ـ الگو دهی.. ۱۸

۴ ـ تحکیم اعتقادات.. ۱۸

۵ ـ تشویق به عمل و بندگی.. ۱۹

۶ـ ساده بیان کردن مسائل. ۲۰

۷ ـ تعلیم مکارم اخلاق. ۲۱

الف: انصاف و دیگران را چون خود پنداشتن. ۲۱

ب: هر حرفی نگفتن: ۲۲

ج: دوری از خود بزرگ بینی و حرص… ۲۲

د: حفظ کرامت انسانی.. ۲۳

۵ ـ حفظ حرّیت انسانی.. ۲۳

پی‏نوشت‏ها: ۲۴

روش های تربیتی کودکان. ۲۸

بررسی روشهای تربیتی از نگاه قرآن. ۳۲

معنی تربیت.. ۳۲

اهمیت تربیت.. ۳۳

بررسی روش های تربیتی.. ۳۷

آسان گیری. ۳۷

لطیف سخن گفتن. ۳۸

معرفی نمونه های ناپسند. ۳۹

منابع و مآخذ. ۴۱

روش های تربیت در نهج البلاغه

روش تربیت فرزند

تربیت فرزند از بنیادی‏ترین مسائل تربیتی شمرده می‏شود، و سنگ زیرین تربیت‏های بعدی است، به همین جهت در دین مقدّس اسلام، سخنان معصومین، مخصوصاً امیرمؤمنان سخت بر این امر تکیه و تأکید شده است.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم؛(۱) فرزندان خود را گرامی دارید، و آنها را نیکو تربیت کنید.»

و علی(ع) فرمود: «حقّ الولد علی الوالدان یحسّن اسمه و یحسّن ادبه و یعلّمه القرآن؛(۲) حق فرزند بر پدر این است که اسم نیکو برای او انتخاب کند، و نیکو تربیتیش نماید، و قرآن را به او بیاموزد.» و حضرت امام سجّاد (ع) نیز در مقام تربیت فرزند و مسئولیّت سنگین الهی آن از پیشگاه خدا استعانت می‏جوید و عرضه می‏دارد: «و اعنی علی تربیتهم و تأدیبهم و برّهم؛(۳)(بارالها!) مرا در تربیت و تأدیب و نیکی فرزندانم یاری نما.» معلوم می‏شود مسئله به حدّی سنگین است که حضرت سجاد(ع) که امام معصوم است با آن عظمتش طلب استمداد از خداوند می‏نماید. منتهی نکته در خور دقت این است که در اسلام برنامه تربیت فرزند از دوران قبل از ازدواج شروع می‏شود، یعنی از زمان انتخاب همسر هم مرد و هم زن باید برنامه ریزی داشته باشند که پدر و مادر خوب و تربیت صحیح یافته انتخاب نمایند.

انتخاب همسر

صلاحیّت متقابل مرد و زن و یا همان پدر و مادر آینده سخت بر فرزند اثر دارد، زیرا اخلاق و اوصاف والدین طبق قانون «وراثت» به فرزندان منتقل می‏گردد. گرچه علم ژنتیک در غرب علم نو ظهوری است امّا قانون وراثت به صورت کلّی چهارده قرن است که در اسلام مطرح شده است.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «در خانواده صالح ازدواج کنید زیرا اخلاق (و خصوصیات) روحی به ارث می‏رسد.)(۴) در جای دیگر فرمود: «تخیّروا لنطفکم، فانّ النّساء یلدن اشباه اخوانهن و اخواتهنّ؛(۵) (همسر مناسبی) برای نطفه هایتان انتخاب کنید، زیرا زنان همانند برادران و خواهران خود فرزند به دنیا می‏آورند.» و در روایت دیگری می‏خوانیم: «انظر فی ایّ شی‏ءٍ تضع ولدک فان الزق اساسٌ؛(۶) ببین نطفه خود را در چه محلی مستقر می‏کنی، زیرا اخلاق اجداد و پدران، به فرزندان به ارث می‏رسد.»

به همین جهت است که علی(ع) بعد از وفات فاطمه(س) می‏خواست همسر اختیار کند به عقیل برادرش ـ که اطلاعات وسیعی از نسب قبائل عرب و تاریخ گذشته آن روز داشت ـ سفارش فرمود که از اقوام اصیل و شجاع عرب همسری برای من انتخاب کن که زاده شجاعان و وارث دلاوری و شهامت باشد؛ زیرا می‏خواهم از این ازدواج فرزند شجاع و دلیری به دنیا بیاید، عقیل پس از بررسی و جستجو «ام البنین کلابیّه» را پیشنهاد کرد، چرا که که در جامعه (آن روز) شجاع و دلیرتر از اجداد و پدران او نبود(۷) این نشان می‏دهد که پدری چون امیرمؤمنان که معصوم است و شخصیت دوم عالم هستی است، برای تربیت فرزندان سالم نیاز به همسری دارد که از خانواده پاک و عفیف و اصیل و شجاع باشد.

و در طرف مردان هم سفارش شده است، که به غیر متدین، شرابخوار، بی‏نماز دختر ندهید، چرا که بر نسل و فرزندان خویش اثر می‏گذارد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «هرگاه کسی نزد شما به خواستگاری آمد که دین و امانت داری او را می‏پسندید، پس (دخترتان را به او) تزویج دهید، وگرنه فتنه و فساد بزرگی ایجاد می‏شود.»(۸)

و امام حسن مجتبی(ع) به مردی که درباره ازدواج دخترش با او مشورت نمود، فرمود: «زوّجها من رجلٍ تقیٍّ، فانه ان احبّها اکرمها و ان ابغضها لم یظلمها؛(۹) به مرد باتقوای او را تزویج کن پس اگر او را دوست بدارد گرامی می‏دارد و اگر از او نفرت پیدا کرد در حق او ستم روا نمی‏دارد( زیرا تقوای او چنین اجازه نمی‏دهد) لذا هم مرد باید دارای تقوا و دامن پاک باشد و هم زن عفیفه و پاکدامن. به این جهت اسلام از کار خلاف عفّت سخت نهی نموده، چرا که آینده نسل‏ها را فاسد و جامعه را به فساد می‏کشاند. به این تحقیق توجّه کنید:

«در سال ۱۷۲۰ م در سواحل آمریکا مردی در خانواده فاسد و بی‏بندو بار (و از پدر و مادر بی عفّت و فاسد) متولد (شد) و تمام عمر خود را به رذالت و می‏خوارگی سپری کرد و از راه دزدی زندگی خود را تأمین می‏نمود، از این مرد پنج دختر باقی ماندند که همه همانند پدر به دور از تربیتی سالم (و بی عفت) و خانواده‏ای عاری از محبّت بودند، در نسل پنجم افراد این خانواده به ۱۲۰۰ نفر رسیدند که طبق آمار گرفته شده، افراد أناث( و زن) این خاندان همگی اهل فحشاء بوده ۲۴۰ تن از آنان به سفلیس مبتلا شدند، و ۱۳۰ نفر از مردها دزدهایی جنایت پیشه و ماهر گردیدند، از این خانواده هفت نفر آدمکش حرفه‏ای و سیصد نفر دیگر همگی دارای مشاغل ممنوعه بودند، به جامعه تحویل داده شد و در طی مدّت هفتاد سال ۰۰۰/۷۰۰/۱ دلار زیان مالی توسط این خانواده به دولت آمریکا وارد شده بود.»(۱۰) اینجاست که عمق دستورات اسلام درک می‏شود که این همه درباره پاکی و تدیّن و حفظ نسل سفارش نموده است. و در قرآن کریم از زبان نوح می‏خوانیم: «ای خدا! کافران را از بین ببر و اگر آن‏ها بمانند، همانند خود را به دنیا می‏آورند و بندگانت را گمراه می‏کنند زیرا آنان جز فرزند فاجر و کافر به دنیا نمی‏آورند.»(۱۱)

عاقبت گرگ زاده گرگ شود   گرچه با آدمی بزرگ شود

و پزشکان امراض روحی و روانی نیز ثابت کرده‏اند که ۶۶% کودکان مبتلا به امراض روحی، بیماری را از مادران خود به ارث برده‏اند.(۱۲)

ایّام بارداری

گام دوم تربیت فرزند مربوط به ایام عمل زناشویی و ایام بارداری می‏شود، در آغاز ازدواج، اسلام دستوراتی از دعا و ذکر و نماز و طهارت و امثال آن دارد که سخت برآینده فرزند اثر می‏گذارد.

پزشکان می‏گویند: اگر هنگام تولید نطفه پدر مسموم باشد، تمام سلول‏های بدن او مسموم بوده و در نتیجه علیل خواهد بود، و از این نطفه مسموم و علیل، جنین ناقص و علیل به وجود می‏آید، این مسمومیت ممکن است در اثر غذای فاسدی، چون خوردن مشروب، کشیدن تریاک، کشیدن چرس و بنگ و غیره باشد، پس در هنگام مسمومیت، مخصوصاً مستی، بایستی از تولید مثل خودداری کرد.(۱۳) در اسلام هم سفارش شده که از لقمه حرام پرهیز شود، و همین طور از مجامعت بعد از احتلام بدون غسل، مجامعت در ایام حیض و عادت ماهانه، حرف زدن در حال مجامعت، تصور و فکر شیطانی داشتن و…نهی شده است.(۱۴)

و همین طور بر کنترل اوصاف و اخلاق و رفتار مادر در ایام بارداری سخت سفارش و توصیه شده است، چرا که آینده تربیت صحیح یا ناصحیح فزرند از همین دوران ورق می‏خورد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الشقی شقیٌ فی بطن امّه و السعید من سعد فی بطن امّه؛(۱۵) انسان بد و شقی در شکم مادر، بد و شقی می‏گردد و انسان صالح و سعید در شکم مادر رستگار و صالح می‏گردند.» یعنی با توجه به رفتار آینده جنین و با توجه به اخلاق و رفتار پدر و مادر که به او منتقل می‏شود از همان دوران جنین بودن و قرار داشتن در «رحم مادر» آینده او مشخص می‏گردد. و حتی تغذیه مادر بر تربیت روحی و اخلاقی او مؤثر است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «به زنان باردار، بِه بخورانید زیرا این میوه مایه زیبایی کودک و حسن خوی او خواهد بود.»(۱۶) و در روایت دیگر می‏خوانیم: «اطعموا نساءکم الحوایل اللبان فانّه یزید فی عقل الصّبی؛(۱۷) به همسران باردار خود کندر بدهید، زیرا کندر در افزایش خرد بچّه مؤثر است» از زبان مادر سید محمد حسین طباطبائی حافظ کلّ قرآن، دکتر هفت ساله (که اکنون بیش از سیزده سال دارد) نقل شده است که راز آن همه استعداد و نورانیّت او این بوده که من در دورانی که به او باردار بودم از گفتن و شنیدن غیبت پرهیز می‏کردم و مرتب قرآن می‏خواندم.

این که در حدیث آمده: «الجنّة تحت اقدام الامّهات؛(۱۸)بهشت زیر پای مادران است.» معانی برای این حدیث بیان شده از جمله می‏توان گفت: شاید مراد این باشد که بهشت رفتن فرزند بستگی به اوصاف و خصوصیات و پاکی و تربیت مادر دارد، یعنی این مادر است که فرزند را بهشتی می‏کند، همان تعبیری که در عرف می‏گویند این عمل زیر سر فلانی است، یعنی بهشت رفتن هم زیر سر تربیت مادر است.

دوران کودکی

دوران کودکی آغاز دوران تربیت مستقیم والدین است نسبت به فرزند، چرا که در دوره‏های قبلی اوصاف و اخلاق اصالت و پاکی و یا اوصاف مقابل آنها عهده دار تربیت بودند، و مستقیماً والدین دخالت نداشتند امّا در دوران کودکی تربیت مستقیم و مسئولیت اصلی و جدید آن‏ها شروع می‏شود، در این دوره، مخصوصاً تا دوران سه سالگی مربّی اصلی مادر است، هر چند برخی دستورات مستحبی مثل نام گذاری نیکو، عقیقه، خواندن اذان و اقامه در گوش راست و چپ متوجه پدر است،(۱۹) اما سرسلسله جنبان تربیت فزرند مادر است چرا که او با شیر دادن مخصوصاً اگر با طهارت باشد، و عطوفت و مهربانی، و تلقین برخی کلمات، از همه مهمتر با رفتارهای عبادی و اخلاقی خویش شاکله درونی و اخلاقی او را مهندسی می‏کند، به این جهت مادر توجّه کند که خیلی از مطالب را می‏تواند به فرزندش در این دوران تلقین نماید، شاهد این ادّعا اشعاری است که فاطمه زهرا(س) به هنگام بازی دادن حسنش می‏خواند، و به این طریق به تربیت روحی و پرورش جسمی او می‏پرداخت.

«اشبه اباک یا حسن   و اخلع عن الحقّ الرّسن»

«حسن جان! مانند پدرت علی(ع) باش و ریسمان را از گردن حق بردار»

«واعبد الهاً ذا المنن     ولاتوال ذاالاحن»

«خدای احسان کننده را پرستش کن و با افراد دشمن و کینه توز دوستی مکن.»

و آن گاه که حسین(ع) را بر روی دست نوازش می‏کرد می‏فرمود:

«انت شبیهٌ بابی         لست شبیهاً بعلیٍ»

«تو (حسین جان) به پدرم رسول خدا(ص) شباهت داری و به پدرت علی(ع) شبیه نیستی»(۲۰) و همین طور در روایات سخت سفارش شده که عمل زناشوئی در اطاقی که حتی بچه شیرخوار بیدار است انجام نگیرد، و اگرنه اثرات زیانباری بر روحیه او خواهد گذاشت این نشان می‏دهد که کودکان شیرخوار از حسّ و درکهایی برخوردارند و گفتار و رفتار اطرافیان کاملاً بر آن‏ها تأثیر می‏گذارد.

نکته دیگر این است که اگر مادر به هر علّتی نمی‏تواند بچه را شیر دهد، و یا نیست، باید در انتخاب دایه و کسی که به او شیر می‏دهد سخت دقت شود، امیرمؤمنان در این زمینه چنین سفارش می‏کند: «انظروا من ترضع اولادکم فانّ الولد یشبّ علیه؛(۲۱) دقت کنید چه کسی فرزندان شما را شیر می‏دهد، چرا که فرزند بر اساس همان شیر و اوصاف صاحب او رشد می‏کند.» و در حدیث دیگر فرمود: «ما من لبنٍ یرضع به الصبّی اعظم برکة علیه من لبن امّه؛(۲۲) هیچ شیری با برکتر از شیر مادر برای کودک وجود ندارد.» و در این دوران پدر و مادر به شدّت از تنبیه بدنی طفل پرهیز نمایند، چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اطفال را بخاطر گریه نمودن نزنید، زیرا گریه آنها تا چهارماه شهادت بر یگانگی خداوند است، و در چهار ماه دوّم صلوات بر نبی و آل نبی است، و در چهار ماه سوم دعا برای والدین است.»

مسئولیت مشترکی که در این دوره متوجه والدین است جهت سلامت روحی و روانی فرزند اوّلاً، اظهار محبت به فرزندان و بوسیدن آنان است پیامبر اکرم(ص) فرمود: «احبّوا الصبیان و ارحموهم؛(۲۳) کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنها مهربان باشید.» و امام صادق(ع) فرمود: «خداوند بنده را مورد لطف قرار می‏دهد، بخاطر شدّت محبتی که به فرزندش دارد.»(۲۴) و درباره بوسیدن و خوشحال نمودن فرزند فرمود: «کسی که فرزندش را به بوسد خداوند به او حسنه می‏دهد، و کسی که او را خوشحال کند، خداوند در روز قیامت خوشحالش می‏کند.»(۲۵)

و ثانیاً تبعیض قائل نشدن بین آنان است، مثلاً پسران را بهتر از دختران ندانند، امام صادق(ع) فرمود: «پسرها نعمتند و دختران حسنه، خداوند از نعمت می‏پرسد، ولی در مقابل حسنات پاداش می‏دهد.»(۲۶) و همین طور بین پسران و یا خود دختران تبعیض قائل نشوند، و اگر هم برخی دارای لیاقت‏هایی است که نیاز به تشویق و احترام بیشتری دارد، به گونه‏ای باشد که ایجاد حساسیت و حسادت نکند.

رسول اکرم(ص) درباره مسابقه خطّاطی به حسن و حسین(ع) سفارش فرمود: هر کس خط او زیباتر است قدرت او نیز بیشتر است، حسنین(ع) هر کدام خط زیبایی نوشتند، ولی رسول خدا بین آن دو بزرگوار قضاوت نکرد، و آن دو را به مادرشان راهنمائی فرمود، تا نگرانی قضاوت با عاطفه مادری جبران شود.

حضرت زهرا(س) دید که هر دو خط زیباست و هر دو در این مسابقه هنری شرکت نموده‏اند، چه باید کرد؟ و من چگونه میان دو کودکم داوری کنم؟ با ژرف نگری و رعایت مسائل دقیق تربیتی، قضاوت نهایی را به تلاش خودشان ارتباط داد و فرمود: «ای نور دیدگانم! من دانه‏های این گردنبند را با پاره کردن رشته آن بر سر شما می‏ریزم و میان شما دانه‏های گردنبند را پخش می‏نمایم هر کدام از شما دانه‏های بیشتری بگیرد خط او بهتر و قدرت او بیشتر است.»(۲۷)


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اصول و روش های تربیت در اسلام

تحقیق درباره تربیت بدنی در مدارس 16 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره تربیت بدنی در مدارس 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

تربیت بدنی در مدارس

فراهم کردن زمینه شادی های سالم و حرکات سرورآفرین و ورزش های نشاط بخش یکی دیگر از نیازهای فرزندان می باشد، که والدین وظیفه دارند برای تقویت روح و جسم فرزندانشان به مسائل تفریحی و ورزشی آنان توجه کنند. همچنین والدین وظیفه دارند فرزندان جوان خود را در انتخاب شغل مناسب راهنمایی و یاری کنند، چرا که بیکاری نه تنها موجب از بین رفتن استعدادهای درونی یک جوان می شود و او را به فردی تن پرور و بی خاصیت تبدیل می کند بلکه حتی ممکن است زمینه انحرافات اخلاقی آن ها را نیز فراهم کند و شخصی را که باید به عنوان سرباز جامعه باشد، سربار اجتماع کند.حضرت موسی بن جعفر(ع) می فرمایند: مردی به حضور پیامبر(ص) آمد و گفت: «یا رسول ا... این فرزند من بر گردن من چه حقوقی دارد؟ رسول گرامی فرمودند: اسم زیبا بر او بگذار و به خوبی او را تربیت کن و شغل خوبی برایش انتخاب کن.»والدین باید در فراز و نشیب های زندگی همچون دوستی مهربان در کنار فرزندانشان باشند چرا که در راه زندگی راهزنان زیادی به کمین نشسته اند.

برای آنها که پر از انرژی، پر از آرزوهای روزها دور و پر از هیجان‌های روزهای نوجوانی‌اند زنگ ورزش چقدر خالی از هیجان می‌گذرد. این‌گونه است که دانش‌آموزانی که باید در بهترین سال‌های رشد و شکوفایی توانمندی‌های جسمی و روحی خود را افزایش داده و مطابق با استانداردهای آموزشی در سال‌های تحصیل دست کم یکی از رشته‌های ورزشی مورد علاقه خود را به‌طور حرفه‌ای یا نیمه‌حرفه‌ای فرا بگیرند با شانه‌هایی خموده و اندام‌هایی که عمدتا به انواع ناهنجاری‌های قامتی مبتلا هستند، بزرگ می‌شوند، دوره‌های ابتدایی، راهنمایی و متوسطه را به اتمام می‌رسانند شاید به امید ورزشگاهی در دانشگاه‌ها که باوجود دانشکده‌هایی که در خانه‌های 2 طبقه و 3 طبقه شکل گرفته‌اند امیدواری برای تحقق این امید وجود ندارد.

کارشناسان آموزشی در سال‌های گذشته به کرات درباره پیامدهای منفی ناکارآمدی زنگ‌های ورزش در مدارس هشدار داده‌اند. با این همه مطالعات اخیر که نشان‌دهنده افزایش ناهنجاری‌های قامتی در دانش‌آموزان و به ویژه دانش‌آموزان دختر است گویای آن است که همچنان برنامه ریزی برای استفاده بهینه از ساعات ورزش درمدارس با وجود تاکیدهای مکرر کارشناسان و نتایج تحقیقات پژوهشکده آموزش و پرورش و سایر موارد مشابه در حاشیه مانده و در واقع به دلیل تعدد مسائل و مشکلاتی که هر یک به نوعی بخشی از نظام آموزشی و پرورشی کشور را مبتلا کرده، ناهنجاری‌های قامتی در دانش‌آموزان رو به افزایش است و این در حالی است که در صورت استفاده مطلوب از زنگ‌های ورزش و ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان می‌توان میزان این اختلالات را که می‌توانند سلامت جسمی و حتی سلامت روانی دانش‌آموزان را با مخاطره مواجه کنند، کاهش داد

با این همه زنگ‌های ورزش نه نسل‌های امروز را ونه دانش‌آموزانی که این روزها عضو جامعه دانشگاهی کشورند و نه حتی آنهایی که سال‌هاست از درس و مدرسه فارغ شده‌اند را به لحظه‌های هیجان‌انگیز روزهای کودکی و نوجوانی نمی‌برد. برخی کارشناسان بر این باورند که دلیل اصلی توسعه نیافتگی تربیت بدنی در مدارس، پیش‌بینی کار بدون طراحی است. در مهرماه و شروع کلاس‌ها هر معلمی می‌داند چه چیزی باید تدریس کند مثلاً معلم ریاضی، ریاضی تدریس می‌کند اما معلم تربیت بدنی از همان ابتدا به‌صورت تنوعی کار می‌کند. 5 عامل دلیل اصلی بروز این مشکل هستند: فضا، برنامه درس، تجهیزات، نیروی انسانی و عامل فرهنگی. مصوبه‌ای در خرداد سال 83 به تصویب رسید که بر اساس آن سازندگان مدارس موظف شدند به ازای هر 10 کلاس یک سالن ورزشی نیز احداث کنند اما این واقعیت تا از مصوبه‌بودن خارج و عملیاتی شود، چه بسیار دانش‌آموزانی که فارغ‌التحصیل شدند و چه فرصت‌هایی که از دست رفته و چه زنگ‌هایی که هیچ گاه زنگ ورزش نبوده است.

چاقی‌های دانش‌آموزان، والدین بی‌توجه

زنگ ورزش فرزند شما در مدرسه، تجربه دو ساعت کسالت بار و نا کارآمد است، اگر آنقدر که به درس‌های ریاضی و هندسه نوجوان 16 ساله اهمیت می‌دهید به فعالیت‌های بدنی و تغذیه او اهمیت نمی‌دهید باید این هشدار کارشناسان را به مثابه زنگ خطری تکرار کنیم که فرزند شما در معرض ابتلا به دو بیماری شایع در دانش‌آموزان و نوجوانان ایرانی یعنی «چاقی» و «افسردگی» است.

البته نیاز به نگرانی چندانی نیست چرا که به گفته، فریبرز تیرداد، کارشناس تغذیه، خانواده‌ها می‌توانند به سادگی از احتمال ابتلای فرزندانشان به این دو بیماری پیشگیری کنند. به گفته این کارشناس تغذیه در سال‌های اخیر چاقی‌های مفرط و در پی آن افسردگی میان دانش‌آموزان ایرانی شایع شده که فقر حرکتی دانش‌آموزان در مدارس از یک سو و تغذیه نامناسب آنها از سوی دیگر دو عامل اصلی بروز این دو عارضه به شمار می‌رود.

به اعتقاد این روانشناس نه تنها مدارس ما امکانات مناسبی برای ورزش دانش‌آموزان مهیا نمی‌کنند و در بسیاری از موارد اساسا چنین امکانی به دلیل محدودیت اعتبارات و فضا برای آنها وجود ندارد که در بسیاری از موارد خانواده‌ها نیز به اهمیت فعالیت‌های منظم بدنی برای کودکان و نوجوانانشان آگاه نیستند. والدین می‌توانند خلا ناشی از فقر حرکتی دانش‌آموزان در مدارس را با نام‌نویسی آنها در دوره‌های ورزشی جانبی در ساعات فراغت و حتی برنامه ریزی‌های کم‌هزینه‌تر مانند پیاده‌روی هفتگی یا حتی روزانه یا استفاده از دستگاه‌های مکانیکی که به تازگی در پارک‌های تهران نصب شده تا اندازه زیادی کاهش دهند.

تیرداد با بیان اینکه چاقی به ویژه در دانش‌آموزان دوران ابتدایی رو به افزایش است، می‌گوید : نامناسب بودن تغذیه، کم تحرکی، انجام


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تربیت بدنی در مدارس 16 ص

نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت

اختصاصی از فایل هلپ نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت

اکسیر محبت

تربیت واقعی و صحیح با یک کلمه که همان " عشق " است آغاز می شود . عشق و نشانه های مربوط به آن از چنان اهمیتی برخوردار است که بدون ذخایر و گنجینه های نهفته ی آدمی ظاهر و آشکار نمی شود . "محبت" و "مهرورزی" در زندگی همه ی ما به خصوص کودکان و نوجوانان نقش اساسی دارد . محبت قانونی است که سلامت و سعادت و شادمانی و هماهنگی و همه گونه کامیابی را برای آدمی به ارمغان می آورد ؛ به شرط آنکه بدانیم چگونه و به چه اندازه از این اکسیر حیات استفاده شود تا ازافراط وتفریط که هر یک عوارض نامطلوبی درتربیت دارند پیش گیری شود . اگر کسی احساس کند که دردل و قلب دیگری جای دارد ، به راحتی نمی تواند از او دل بکند و آنچه بیش از همه انسانها را به یکدیگر پیوند می زند همین جایگاه ها است . پیوندی قوی تر از محبت نمی تواند انسانها را به یکدیگر نزدیک سازد . پیوند ناشی از محبت ، پیوندی است که به سادگی گسسته نمی شود . هر چه پیوند عاطفی بین مربی و متربی محکم تر باشد ، صداقت و یکرنگی و صفای بیشتری بین آنها رواج خواهد یافت ونادرستی وناراستی و تقلب کمتری دربین آنها مشاهده خواهد شد.معلم واقعی کسی است که محبت فراگیران را به صورت عمیق در دل داشته باشد و آنان را همچون فرزندان خود دوست داشته بدارد . بسیاری از رفتارهای ناهنجار فراگیران را که معلول شرایط نامساعد خانواده و یا اطرافیان اوست با محبت و صبر و حوصله می توان درمان کرد . معلم باید با صبر و حوصله به سراغ او رود و بی آنکه محبت او شکل ترحم به خود بگیرد می تواند قلب او را تسخیر کرده و با نیروی معجزه آسای مهر و محبت بیماری روحی و روانی او را درمان کند .

معلمان باید در این زمینه به نکات زیر توجه نمایند :

    تشخیص کودکانی که در خانواده از محبت لازم برخوردار نبوده اند و برقراری رفتار محبت آمیز با آنان به شیوه ای طبیعی

    سعی بر تغییر نگرش و رفتارهای نامناسب کودکان محروم از محبت ، با تشخیص استعدادها توانایی ها ورغبتهای آنان وترغیب وتشویقشان به انجام فعالیت های سازنده

    تشویق وترغیب دانش آموزان در برقراری روابط صمیمانه و محبت آمیز با یکدیگر

    خودداری از تبعیض و یا افراط در تشویق عده ای خاص از دانش آموزان ؛ خصوصاَ در حضور دانش آموزان دیگر

    مورد خطاب قرار دادن نام دانش آموزان همراه با محبت و توأم با احترام .

    گوش دادن به سخنان دانش آموزان با مهربانی و حوصله در هنگام صحبت کردن و یا سؤال پرسیدن .

    برخورد محبت آمیزتر با دانش آموزان در محیط بیرون از مدرسه .

    اظهار محبت  و همدردی  از جانب  مربیان  در مواقعی  که  برای  دانش آموز و  یا خانواده اش حادثه یا آسیبی پیش می آید .

هدفهای تربیتی معلم و متعلم در فرایند تعلیم

یکی از اساسی ترین اهداف تربیتی در رابطه با معلم و متعلم محبت است .

معلم برای اینکه بتواند در تعلیم و تربیت نقش اساسی خویش را ، به نحو احسن ایفا نماید ، باید بکوشد که نخست با دانش آموزو دانشجوی خویش رابطه برقرار سازد و او را همانند فرزند خود در زیر چتر محبت بگیرد و با دوستانه رفتار کند .محبت آموزگار به شاگرد خویش می تواند به صورت پذیرش ، نوازش ، نرمی در گفتار ، برقراری فضای امن ، حمایت ، تعریف و تحسین ، تشویق ، عفو و اغماض ، عذر پذیری و ... آشکار شود . این محبت باید به گونه ای باشد که متعلم این رابطه حسنه و محبت آمیز را احساس نماید ولی به معلم خویش وابستگی پیدا نکند . محبت درستِ معلم به متعلم باعث می شود :

اولاً – ترس و اضطراب ، بی حوصلگی ، پرخاشگری ، سهل انگاری در انجام وظیفه و اموری از این قبیل در متعلم ایجاد نشود و یا اگر داشته به صورت قابل ملاحظه ای کاهش یابد و یا حتی از بین برود .

ثانیاً – متعلم جدی تر درس می خواند و حرکت و جنب و جوش آن افزایش می یابد و از سؤال کردن و دنبال نمودن بحث برای یادگیری استنکاف نمی کند .

ثالثاً - متعلم به معلم خویش اعتماد می کند و مشکلاتش را با او در میان می گذارد و راهنمایی های او را مورد توجه قرار می دهد و این امر به حل مشکلاتش می انجامد .

رابعاً - متعلم به لزوم برقراری رابطه عاطفی با دیگران پی می برد و راه صحیح چگونه محبت کردن را نیز ، عملاً یاد می گیرد و بدین وسیله " جامعه پذیری " در او تقویت می شود و حتی معلم را به عنوان اسوه ی خویش می پذیرد و از رفتارهای او سرمشق می گیرد و چگونه صحیح زیستن را می آموزد و شایستگی های اخلاقی ، معنوی و اجتماعی و ... او را بکار می بندد .


دانلود با لینک مستقیم


نقش محبت و مهرورزی در تعلیم و تربیت

عبرت و تربیت در قرآن و نهج

اختصاصی از فایل هلپ عبرت و تربیت در قرآن و نهج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

عبرت و تربیت در قرآن و نهج‏البلاغه

.

منابع عبرت و شیوه‏هاى عبرت‏آموزى عبرتها به وسعت دنیا گسترده است. هر پدیده، آیه‏اى از آیات الهى است و پیامى دربردارد. هر کس دیده‏اى عبرت بین داشته باشد، مى‏تواند از لابلاى پدیده‏ها، پیامها را دریابد. براى آگاهى و بیدارى انسان هشدارها داده شده است و عبرتها بى‏پرده و آشکار رخ نموده‏اند. به فرموده امیرالمؤمنین(ع)، اگر انسان چشم باز کند و ببیند، وسایل بینایى او فراهم است، و اگر گوش شنوا داشته باشد، سخنان حق گفته شده است و اگر اهل هدایت باشد، وسایل هدایت فراهم است: وَلَقَدْ بُصِّرْتُمْ اِنْ اَبْصَرْتُمْ، وَ أُسْمِعْتُمْ اِنْ سَمِعْتُمْ، وَ هُدِیتُم اِنِ اهْتَدَیْتُمْ، وَبِحَقٍّ اَقُولُ لَکُمْ: لَقَدْ جاهَرَتْکُمُ الْعِبَرُ وَ زُجِرْتُمْ بِما فیهِ مُزْدَجَرٌ.23 آن حقایق را به شما نیزنشان دادند، ولى دیدن نخواستید و به گوش شما رسانیدند، ولى شنیدن نخواستید، شما را راه نمودند، ولى ره‏یافتن نخواستید، براستى مى‏گویم که عبرتها و اندرزها بر شما آشکار بود و از آنچه مى‏باید دورى جویید شما را منع کردند . ولى افسوس که از این همه منابع عبرت‏آموز، اندکى از مردم پند مى‏گیرند و بخش عظیمى از مردم چشم عبرت‏بین ندارند و همچنان در شهوات نفس و غفلتها گرفتارند: مَا اَکْثَرُ العِبَرُ وَ اَقَلُّ الاِعْتِبَارُ.24 عبرتها چه بسیارند و عبرت گیرچه کم! در این بخش به مهمترین منابع و شیوه‏هاى عبرت‏آموزى اشاره مى‏کنیم. و پیش از آن، ذکر این نکته را لازم مى‏دانیم که منابع عبرت و شیوه‏هاى عبرت‏آموزى، دو مبحث جداگانه است و هر کدام بحث مستقلى دارد، ولى با توجه به این‏که این دو مبحث بسیار به هم نزدیک هستند و شناخت هر منبع، اتخاذِ روشى را به دنبال دارد،این دو را در یک مبحث ذکرمى کنیم: الف. دنیا، سراى عبرت یک نگاه عموعى به دنیا و ویژگیها و سنتهاى حاکم بر آن، جداى از وقایع تاریخى، پندهاى فراوانى به انسان مى‏دهد. قوانینى بر دنیا حاکم است که هر یک مى‏تواند درس عبرتى براى انسان باشد. شناخت دنیا و آشنایى با خصوصیات آن، تأثیر قابل ملاحظه‏اى در سلوک و رفتار فراگیرنده مى‏گذارد. شاید امیرالمؤمنین(ع)، تنها کسى باشد که به طور جامع به توصیف ابعاد و ویژگیهاى مختلف دنیا پرداخته و به قصد تأثیرگذارى و عبرت‏دهى از آن سخن گفته است، تعابیر، تشبیهات و تمثیلات گوناگونى که در باب دنیا، در کلام على(ع) وجود دارد، همه حاکى از همین مطلب است. تعابیرى چون: «اَلدُّنْیَا دارٌ مُنِىَ لَهَا الفَنَاءُ25 ...»، «اَلدُّنْیَا دَارُ فَنَاءٍ و عَنَاءٍ و غِیَرٍ و عِبَرٍ...26»، «[الدنیا] دَارُ حَرْبٍ وَ سَلْبٍ وَ نَهْبٍ وَعَطْبٍ...27»، «اِنّهَا دَارُ شُخُوصٍ و مَحَلَّةُ تَنْغِیصٍ28...»، «دارٌ بِالْبَلاَءِ مَحْفُوفَةٌ29...»، «مَثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ الحَیَّةِ30...»، و صدها تعبیر دیگر، همه درصددِ دادن شناختِ عبرت‏آموز به انسانهاست. چنانچه گذشت، خود حضرت، پس از توصیه‏هاى فراوان در ابعاد گوناگون به فرزندش امام مجتبى(ع)، هدف خود را از این همه سفارش چنین بیان مى‏فرماید: یَا بُنَىَّ اِنّى قَدْ انْبَأتُکَ عَنِ الدُّنْیَا وَ حَالِهَا، وَ زَوَالِهَا وَ انْتِقَالِهَا وَ أنْبَاْتُکَ عَنِ الآخِرَةِ وَ مَا اَعَدَّ لِأهْلِهَا فِیهَا وَ ضَرَبْتُ لَکَ فِیهِمَا الأمْثَالُ، لِتَعْتَبِرَ بِهَا وَ تَحْذُوَ عَلَیْهَا.31 پسر عزیزم! من تورا از دنیا و تحولات گوناگونش و نابودى ودست به دست گردیدنش آگاه کردم و از آخرت و آنچه براى انسانها در آنجا فراهم است اطلاع دادم و براى تو از هر دو مثال زدم تا به آن پندپذیرى و براساس آن در زندگى گام بردارى. طبق این کلام، دادن این شناخت در مورد دنیا و آخرت به این دلیل است که فراگیرنده از آن عبرت بگیرد و مسیر زندگى را بر آن اساس پایه‏گذارى کند. بنابراین یکى از شیوه‏هاى عبرت‏آموزى، توصیف دنیا و بیان ویژگیها و سنتهاى رایج آن براى فراگیرنده است. ب. تاریخ، مدرسه عبرت‏آموزى تاریخ و حوادث مختلف آن، از ابتداى آفرینش تاکنون، از مهمترین و اصلى‏ترین منابع عبرت‏آموزى است که در منابع اسلامى به صورت گسترده‏اى به آن اشاره شده است. بخش عظیمى از آیات قرآن، ذکر مباحث تاریخى در قالب داستان، قصه و خاطره تاریخى است و همه اینها با هدف پندآموزى و عبرت‏دهى به مخاطبان صورت گرفته است. زیرا غالبا پس از ذکر هر قصه یا جریان تاریخى، به این هدف اشاره شده است. مثلاً، پس از ذکر داستان حضرت یوسف(ع)، به عنوان نتیجه تربیتى آن، چنین مى‏فرماید: «لَقَدْ کَانَ فِى قِصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لاُِولِى الاَلْبَابِ، مَا کَانَ حَدِیثا یُفْتَرى وَ لکِنْ تَصْدِیقَ الّذِىَ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ کُلِّ شَى‏ءٍ وَ هُدَىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤمِنُونَ.32 در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان اندیشه بود! اینها داستان دروغین نبود؛ بلکه وحى آسمانى است، و هماهنگ است با آنچه پیش‏روى او (از کتاب آسمانى پیشین) قرار دارد، و شرح هر چیزى (که پایه سعادت انسان است)؛ و هدایت و رحمتى است براى گروهى که ایمان مى‏آورند! در این آیه شریفه به چند مطلب اشاره شده است: 1. غرض از ذکر این داستان، عبرتها و پندهایى است که در آن نهفته است. داستان فوق آیینه‏اى است که مى‏توان در آن عوامل پیروزى و شکست، کامیابى و ناکامى، خوشبختى و بدبختى، سربلندى و ذلت و خلاصه آنچه در زندگى انسان ارزشمند و یا بى‏ارزش است، را دید، آیینه‏اى که عصاره تمام تجربیات اقوام پیشین و رهبران بزرگ در آن به چشم مى‏خورد و مشاهده آن، عمر کوتاه مدتِ هر انسانى را به اندازه عمرِ تمام بشریت طولانى مى‏کند. 2. داستان فوق بیان واقعیتهاست و از آمیختگى با دروغ و افتراء منزه است. 3. تنها صاحبان عقل و اندیشه هستند که توانایى مشاهده این نقوش عبرت را بر صفحه این آیینه عجیب دارند. 4. هر آنچه انسان به آن نیاز دارد و در سعادت و تکامل او دخیل است، در این آیات آمده است و به همین دلیل، مایه هدایت و رحمت براى همه کسانى است که ایمان مى‏آورند.33 نمونه این نوع نتیجه‏گیرى در جاى جاى قرآن کریم به چشم مى‏خورد. امیرالمؤمنین(ع) نیز در نهج‏البلاغه، بخش عظیمى از تلاش خود را به بیان عبرتهاى تاریخى اختصاص داده است. به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مى‏شود: ـ وَ اِنَّ لَکُمْ فِى القُرُونِ السَّالِفَةِ لَعِبَرةٌ. اَیْنَ العَمَالِقَةُ وَ ابْنَاءُ العَمَالِقَةِ، اَیْنَ الْفَرَاعِنَةُ وَ اَبْنَاءُ الفَرَاعِنَةُ.34 همانا در قرنهاى گذشته براى شماعبرتى است، عمالقه (پادشاهان حجاز و یمن) و فرزندانشان کجا رفتند؟ فرعونها و فرزندانشان کجایند؟ واعْتَبِروا بِمَا قَدْ رَأَیْتُمْ مِنْ مَصَارِعِ الْقُرُونِ قَبْلَکُمْ، قَدْ تَزَایَلَتْ اَوْ صَالُهُمْ، وَزَالَتْ أَبْصَارُهُمْ وَأَسْمَاعُهُمْ، وَذَهَبَ شَرَفُهُمْ وَعِزُّهُم.35 ـ و از آنچه برگذشتگان شما رفت عبرت گیرید که چگونه بندبند اعضاى بدنشان از هم گسست، چشم و گوششان نابود شد و شرف و شکوهشان از خاطره‏ها محو گردید.


دانلود با لینک مستقیم


عبرت و تربیت در قرآن و نهج