فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد دین فرهنگ و تمدن اسلامى

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد دین فرهنگ و تمدن اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دین فرهنگ و تمدن اسلامى


تحقیق در مورد دین فرهنگ و تمدن اسلامى

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 34

 

ساده ترین شیوه برخورد با یک واقعیت نادیده انگاشتن آن است و تلاش براى شناخت و پذیرش آن نشانه رشد و خردمندى.
دین فرهنگ و تمدّن وجوه و زوایاى گوناگون از بود و هست زیست بشرند و هندسه زندگى انسان از آغاز تا کنون بلکه تا پایان را نشان مى دهند. هیچ یک براى انسان پدیده اى بیگانه نیست که از بیرون به قلمرو حیات آمده باشد بلکه از هستیِ شکل یافته انسان و نسبت و پیوند او با دیگر واقعیتها بر آمده است. نه فرهنگ و تمدّن بر جایگاه دین مى نشیند و نه دین را مى توان بر جاى هیچ کدام نشاند.هم چنان که هیچ یک را نمى توان نادیده انگاشت. تا کنون کسانى که کوشیده اند دین را از متن زندگى بیرون برانند راه به جاى نبرده اند و در مقابل آنان که خواسته اند دیندارى را تمام ساحت وجودى انسان بدانند و تمامت زندگى را به دست دین بسپارند توفیقى نداشته اند.
دین و فرهنگ و تمدّن سه مقوله فراگیرند که به گونه هماهنگ و همخوان قلمرو زندگى انسان را پدید مى آورند. این سه جلوه پویاییِ حیات آدمى آن گاه که به مهر و
آشتى نشینند و یکدیگر را کامل کنند زندگى بالنده و انسانى; یعنى حیات آرمانى بشر رخ مى نماید.
در این نوشتار هدف آن است که پیوند این سه عنصر به طور کلى و بویژه جایگاه دین در این میان نموده شود.
براى این منظور در سه مقام به ترتیب: تعریف و شرح مفاهیم سیر تکامل مشترک و موازى دین و تمدّن و در پایان از عناصر تمدّنیِ دین سخن خواهد رفت.
در بخش نخست تلاش مى شود از رهگذر تعریف و تفسیر هر کدام نسبت مفهومى میان آنها آشکار گردد و در بخش دوّم هم گرایى و پیوند دین و تمدّن در مقام تحقق تاریخى آنها توصیف مى شوند و آن گاه نقش بنیادین دین در شکل گیرى عنصرها و ارکان سازنده تمدّن شرح خواهد شد تا پیوند ذاتى و ماهوى آنها روشن شود.
ییادآور مى شویم: نگاه این نوشتار به واقعیت دین فرهنگ و تمدّن است و در پى آن پیوند و خویشاوندى آنها در همین مقام جست و جو مى شود. اما باور ما آن است در گذر از تاریخ سرگذشتى که بر هر کدام رفته است به کلى از بایدها و واقعیتهاى بایسته خالى نبوده و نیست; بلکه در آینه تاریخِ حیات بشر بویژه در برهه هایى که انسانهاى صالح و خودساخته هدایت انسان و جامعه را بر عهده داشته اند و نیز در ساحتهاى زندگى امروز به گونه نسبى بایسته ها و واقعیتهایى از این سه عنصر آشکار است; زیرا اگر چه پاره اى کژراهه رویها و انحرافها و دور افتادنها از واقعیت دیده مى شود و به همان نسبت پاره اى جداییها رخ مى نمایاند; ولى جدا از جریانهاى سطحى و زودگذر متن زندگى انسانها به خوبى واقعیتهاى انسانى دین و فرهنگ و تمدّن راستین را نشان مى دهد. با توجه و نگاه ژرف به همین واقعیتهاست که هماره لایه هاى رویین دین و فرهنگ و تمدّن از سوى انسانهاى مصلح و واقع نگر مورد نقد و بازنگرى و تعدیل قرار مى گیرد و نو به نو شکل و هستى جدید پیدا مى کند تا آن که واقعیتِ هریک به تمام ظهور و بروز یابد.
دین
از آن جا که تعریف و شناخت ماهیت دین از تحلیل ساختارهاى دینى به دست مى آید متکلم فیلسوف روان شناس و جامعه شناس بر اساس نوع تحلیل از ساختارهاى یک دین به تعریفى از دین مى رسد. چون امروزه مباحث فلسفه دین کلام الهیات روان شناسى و جامعه شناسى دین گستره ویژه اى یافته است درباره تعریف دین آراى بسیار و گونه گون مطرح است.
در این جا مراد ما از دین دین آسمانى و وحیانى است که داراى سه بخش: عقاید و باورها احکام و آیینها اخلاق و ارزشهاست و در تعریف آن مى توان گفت: مدلول و فرانمود گزاره هاى هستى شناسانه و انسان شناسانه و مجموعه بایدها و نبایدها و شایدها و نشایدهاى مبتنى بر آن که از سوى خداوند براى کمال یابى و سعادتمندى بشر فرود آمده یا تنفیذ شده است.
در این تعریف به دو نیاز و انتظار اساسى و فطرى که دین براى بشر پاسخ مى دهد توجه شده است.
بخشى از دین مدلول مجموعه اى از گزاره هاى نظام مند در باره تفسیر هستى حیات انسان و حقایق تکوینى با نگرش الهى است که پاى بندى قلبى به آنها سبب کمال انسان مى گردد.
و بخش دیگر دین مجموعه معیارها و آموزه هاى بایسته و شایسته براى زندگى هستند که پاى بندى به آنها سعادت دنیوى و اخروى بشر را پایندان است.پس مراد از دین آن چیزى است که به واقع برنامه کمال یابى و سعادت مندى انسان را ارائه کند و دیندارى پاى بندى قلبى و رفتارى به چنین برنامه اى است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دین فرهنگ و تمدن اسلامى

تحقیق و بررسی در مورد تمدن چین

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد تمدن چین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

مقدمه:

ازمیان تمدنهای بزرگ غیر غربی ، تمدن چین ، نخستین تمدنی بود که اروپاییان با آن آشنا شدند وبه ارزیابیش پرداختند . ولی فقط در پنجاه واندی سال گذشته اخیراست که دستاودردهای هنر وادبیات چینی به تدریج برجهان خارج آشکار شده ومنطقا مورد بررسی قرارگرفته اند . با اینحال بسیاری از کسانی که امروزه به دامنه وپیوستگی تمدن چین پی برده اند وبر زیبایی چشمگیر هنراین سرزمین صحه می گذارند ، هنوزاز پیچیدگی این دو شاخه فعالیت معنوی چینیان اطلاع کافی به دست نیاورده اند .

چین کشوری پهناور بااوضاع گوناگون جغرافیایی وبامساحتی معادل ایالات متحده امریکا است مرزهای سیاسی وفرهنگی این سرزمین ، درپاره ای دورانها ، دوبرابر مرزهای کنونی بوده ونقاطی چون تبت ، ترکستان چین ( سینکیانگ ) مغولستان ، منچوری و بخشهایی ازکره را در بر می گرفته است این کشور ، چندین ریگزار بیابانی ، رودهای خروشان ، کوههای بلند ، وکشتزارهای حاصلخیز دارد .

چین شمالی ، که عمدتا دراطراف شهر یکن متمرکز شده است ، آب وهوایی خشک ومعتدل متمایل به سرد دارد ، ولی چین جنوبی مرطوب وگرمسیری است .

با آنکه دامنه تفاوتهای زبان شفاهی مردم چین بسیار زیاد است ودربسیاری از نقاط زبان مردم دیگربرای کسی مفهوم نیست ، زبان مکتوب این ملت درسراسر چین یک شکل داشته وبرای همگان قابل فهم بوده ات ؛ این عامل به انسانهایی که هزاران کیلومتر از همدیگر دور بودند امکان داد که سنتهای ادبی ، فلسفی ، ومذهبی مشترک خود را زنده نگاه دارد وتقویت کنند.

همین وجه اشتراک ویکنواختی را می توان درشیوه های بیان هنری نیز مشاهده کرد ، زیرا تغییرات در شکلهای هنر چین ، درتمام دورانها ، بجزدوران پیش ازتاریخ ، بسیار اندک است.

درنظر چینیها انسان بر طبیعت مسلط نیست ؛ بلکه بخشی از آن است ومانندهمه موجودات دیگربه فعل وانفعالات آن واکنش نشان می دهد معنی شادمان وسعادتمند زیستن ، هماهنگ بودن باطبیعت است ، معنی نقاش بودن تبدیل شدن به ابزاری است که طبیعت با استفاده از آن خود برانسان می نمایاند . کار نقاش ، بیان پیوستگی اش به موج زندگی وهماهنگیش باتمام آن چیزهایی است که در رشد وتغییرند ، وبه زبان دیگر بیان خصلتی شخص است که د راثرنظاره طبیعت پالایش یافته است .

گذشته از این ، چون طبیعت بامعیارهای زمان ومکان اندازه گیری و طبقه بندی نمی شود ، نقاش چینی هم آن رابه قابهای پرسپکتیو با رنگهای سیر وروشن محدود نمی سازد . او نمی کوشد تا بااستفاده از یک چنین وسیله ای شکلهای طبیعی را تکثیر وتثبیت کند . تقارن موجوددرموجودات رشد یابنده ، حرکات بی پایان ودرهم طبیعت ، بی پایانی حوادث آسمانی همگی با محدود شدن به یک قاب چهار گوشه ، خطوط راست وخشک ، آغاز وپایان مانعة الجمع هستند . شکل ظاهر ، همیشه با گذر هنرمند ا زدرون آن ، تغییر شکل می یابد . همچنان که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد تمدن چین

تحقیق و بررسی در مورد تمدن چین

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد تمدن چین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

مقدمه:

ازمیان تمدنهای بزرگ غیر غربی ، تمدن چین ، نخستین تمدنی بود که اروپاییان با آن آشنا شدند وبه ارزیابیش پرداختند . ولی فقط در پنجاه واندی سال گذشته اخیراست که دستاودردهای هنر وادبیات چینی به تدریج برجهان خارج آشکار شده ومنطقا مورد بررسی قرارگرفته اند . با اینحال بسیاری از کسانی که امروزه به دامنه وپیوستگی تمدن چین پی برده اند وبر زیبایی چشمگیر هنراین سرزمین صحه می گذارند ، هنوزاز پیچیدگی این دو شاخه فعالیت معنوی چینیان اطلاع کافی به دست نیاورده اند .

چین کشوری پهناور بااوضاع گوناگون جغرافیایی وبامساحتی معادل ایالات متحده امریکا است مرزهای سیاسی وفرهنگی این سرزمین ، درپاره ای دورانها ، دوبرابر مرزهای کنونی بوده ونقاطی چون تبت ، ترکستان چین ( سینکیانگ ) مغولستان ، منچوری و بخشهایی ازکره را در بر می گرفته است این کشور ، چندین ریگزار بیابانی ، رودهای خروشان ، کوههای بلند ، وکشتزارهای حاصلخیز دارد .

چین شمالی ، که عمدتا دراطراف شهر یکن متمرکز شده است ، آب وهوایی خشک ومعتدل متمایل به سرد دارد ، ولی چین جنوبی مرطوب وگرمسیری است .

با آنکه دامنه تفاوتهای زبان شفاهی مردم چین بسیار زیاد است ودربسیاری از نقاط زبان مردم دیگربرای کسی مفهوم نیست ، زبان مکتوب این ملت درسراسر چین یک شکل داشته وبرای همگان قابل فهم بوده ات ؛ این عامل به انسانهایی که هزاران کیلومتر از همدیگر دور بودند امکان داد که سنتهای ادبی ، فلسفی ، ومذهبی مشترک خود را زنده نگاه دارد وتقویت کنند.

همین وجه اشتراک ویکنواختی را می توان درشیوه های بیان هنری نیز مشاهده کرد ، زیرا تغییرات در شکلهای هنر چین ، درتمام دورانها ، بجزدوران پیش ازتاریخ ، بسیار اندک است.

درنظر چینیها انسان بر طبیعت مسلط نیست ؛ بلکه بخشی از آن است ومانندهمه موجودات دیگربه فعل وانفعالات آن واکنش نشان می دهد معنی شادمان وسعادتمند زیستن ، هماهنگ بودن باطبیعت است ، معنی نقاش بودن تبدیل شدن به ابزاری است که طبیعت با استفاده از آن خود برانسان می نمایاند . کار نقاش ، بیان پیوستگی اش به موج زندگی وهماهنگیش باتمام آن چیزهایی است که در رشد وتغییرند ، وبه زبان دیگر بیان خصلتی شخص است که د راثرنظاره طبیعت پالایش یافته است .

گذشته از این ، چون طبیعت بامعیارهای زمان ومکان اندازه گیری و طبقه بندی نمی شود ، نقاش چینی هم آن رابه قابهای پرسپکتیو با رنگهای سیر وروشن محدود نمی سازد . او نمی کوشد تا بااستفاده از یک چنین وسیله ای شکلهای طبیعی را تکثیر وتثبیت کند . تقارن موجوددرموجودات رشد یابنده ، حرکات بی پایان ودرهم طبیعت ، بی پایانی حوادث آسمانی همگی با محدود شدن به یک قاب چهار گوشه ، خطوط راست وخشک ، آغاز وپایان مانعة الجمع هستند . شکل ظاهر ، همیشه با گذر هنرمند ا زدرون آن ، تغییر شکل می یابد . همچنان که هنر او بیان کلی تجربه اش از طبیعت است خود اونیز بخشی از بیان کلی هنرش می شود .

این نگرش فلسفی چینیها به نقاشی غیر دینی را در مراحل اماده سازی مناسک گونه مواد ومصالح کار هنرمند نیز می توان مشاهده کرد مثلا بهترین مرکب را از مخلوط کردن دوده چوب یامواد سوختنی دیگربا سربشم حیوانی وکوبیده نرم خاک رس ، صدف ماهی یا بشم ساییده شده ودیگر موادمعطر به دست می آورند . ازترکیب همین مواد ، که تک تک شان خواص ومعانی نمادین وجسمانی ویژه ای داشتند ، قلمی می ساختند که (غالبا کنده کاری شده بود ) درنزد هنرمندان بسیار گرانقدر به شمار می رفت .

دوره شانگ

تا اواخر سال 1929 بسیاری از محققان وتاریخدانان دروجود سلسله شانگ تردید داشتند ، ولی درهمان سال ، حفریابی درآنیانگ واقع در چین شمالی انجام گرفت که نه فقط یکی از آخرین پایتختهای سلسله شانگ را از دل خاک به درآورد بلکه مراحل پیشرفت قبلی شاهان سلسله مزبور را نیز روشن ساخت . ازجلمه کشفیات حیرت آور می توان به تعداد کثیری استخوان منقوش اشاره کرد . که زمانی برای غیبگویی به کار می رفته اند وحاوی اطلاعات بسیاری در باره مردم آن دوره هستند خط آن مردم ، اساساً تصویری بود ولی به قدر کافی برای بیان مفاهیم واندیشه های انتزاعی تکامل یافته بود این گزارشهای پراکنده ، همراه با دیگر اشیاء ومدارک به دست آمده ازحفریات مزبور ، حکایت از وجود تمدنی پیشرفته - هرچند بر بر – دارند هنر بزرگ دوره شانگ ساختن ظروف مفرغین مخصوص مراسم مذهبی این ظروف مفرغین برای نگاه داشتن شراب ، آب ،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد تمدن چین

تحقیق وبررسی در مورد نقش تاریخی زن در تمدن ایرانی اسلامی 20 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق وبررسی در مورد نقش تاریخی زن در تمدن ایرانی اسلامی 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

نقش تـاریـــخی

زن در تمــــدن

ایــرانی – اســلامی

فهرست

عنوان صفحه

پیشگفتار 2

مقدمه 3

محتوای مقصد و منظور فرهنگی انقلاب 5

مشارکت‌ زنان‌ در جهاد 7

سخن آخر 17

چکیده 18

منابع و مآخذ 19

پیشگفتار

انقلاب اسلامی ایران، تنها یک جهاد و مبارزه سیاسی برای تغییر یک حکومت یا رژیم طغیانگر و ظالم و مستبد نــبود، بلکه نهضت بیداری یک ملت در برابر صف خودکامگی، استعمار و از خودبیگانگی بود. حرکت بیداری برای مقابله با استعمار و برکندن مبانی فرهنگی ، اعتقادی و آئینی یک ملت بود. حـماسه‌ای برای احیاء آئـین و فکر و اندیشه دینی، اعتقادی و باورهای دیرین و پا بر جای یک ملت بزرگ بود. یک حماسه عظیم بود که با همــت و غیـرت مردمی بپاخاسته، برای صیانت از ارزش های دین باورانه خود بسیج شدند. اینچنین حرکتی توانست، با دست آویزی به اصول و آرمان‌هــا و ارزش‌های مکتبی خود، تحـولات بسـیار گســترده‌ای را در سنگرهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین اقتصادی و منطـقه‌ای مارا در جهان بدنبال داشته است. باید از بهترین تعبیر نهضت‌های اسلامی برای این عملکردها و پیامدهای عظیم و امیدبخــش به دنـبال آن از کلمه تجـدید حیات اسـتفاده کنیم و اینچنین در یک نگاه فرهنگی می‌توانیم این را "حیات طیبه یک ملت " بخوانیم.

و اگر در بحث‌ها و گفتمان انقلاب یا همین حیات طیبه خوب نگاه افکنیم این‌گونه می‌بینیم که: * آرمان‌ها و آئین و اصول فرهنگ اسلامی تکیه گاه و سنگر رهایی بخش برای دست یابی به پیروزی ملت و انقلاب بود.

* بهره‌بری از فرامین و تعالیم اسلام و ائمه هدی

* ایجاد و املای عدالت اجتماعی به ویژه عزت بخشیدن به قشر عظیم زنان و رد زمینه‌های تبعیض در قوانین جامعه

* پرهیز از وابستگی و قطع هرگونه ریشه‌های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی

* گزینه خود باوری به آنچه استعداد و توانایی به حساب آید

* سخت کوشی، همبستگی و جهاد برای استقلال برای رسیدن به تکامل

* ضرورت توجه به خطر از خودبیگانگی فرهنگی

* توسعه تعلیم و تربیت عمومی و عالی در همه نقاط کشور و به حداقل رساندن گزینه بی‌سوادی و خود این اهداف و وجود سرشار گزینه‌های بالا باعث شکل و حجم بخشی به هدف‌های فرهنگی در این راستا است.

مقدمه

شاید بارزترین حقیقتی که بتوان درباره اندیشه اسلامی معاصر در مسائل زنان گزارش کرد، آن است که این نگرش دگرگون یا بازسازی نمی‌شود و به صورتی در نمی‌اید که زنان آن را بپذیرند و با آن هم رای و موافق باشند، مگر اینکه خود بانوان برای دگرگونی و نواندیشی در زمینه‌های معرفتی و علمی نقش داشته و سهیم باشند.

حال پرسش آن است که ایا بانوان توانسته‌اند نواندیشی اسلامی در مسائل زنان،نقش داشته باشند؟ اگر به بررسی میزان سهم و نقش فکری و فرهنگ زنان در زمینه‌ها و بسترهای مربوط به آنان بپردازیم، حتماً بدین سؤال می‌رسیم و باز خواهیم پرسید: ایا این فعالیت‌ها پیشروانه بوده و رنگ و بوی پیشرفت دارد، یا عقبگرد بوده و پسرو شمرده می‌شود، یا اینکه مردّد است؟!

آنچه در این باره به شکل اساسی بدان می‌پردازیم، نگرش زنان و ارزیابی آنان از فعالیت‌های فرهنگی و فکری در این زمینه است.

البته مقصود از این گفتار و مقاله، منحصر کردن فعالیت‌های زناان در قضایا و امور مربوط به خود نیست و نیز مقصود آن نیست که بانوان جز درمسائل متعلق به خویش، آگاهی و تخصص ندارند (این پندار را بانوان نپذیرفته و رد می‌کنند و درحق خود ناروا می‌شمرند) بلکه مقصود آن است که زنان، به مسائل خویش آگاه‌تر و نزدیک‌ترند،

و بیش از همه نسبت بدان قضایا درایت و معرفت دارند، طبق درک و برداشت بانوان، این مسائل گرفتار کژاندیشی و سوء برداشت شده، به گونه‌ای تفسیر و بیان می‌شود که به دور از عدالت اسلامی است،در نتیجه نیازمند بازنگری و تصحیح می‌باشد؛ و این وضع نابسامان وقتی پیش می‌اید که زنان در فعالیت و نظر دادن در مسائل و امور مربوط به خود، کنار نهاده شوند.

در حقیقت وقتی که زنان پیشرفت خود در زمینه‌های فکری و فرهنگی را اعلام کردند درخواست داشتند وقتی از امور و مسائل خویش سخن می‌گویند، بدانان گوش دهند. اینان درک کرده و آگاه شده بودند که در ادای نقش فکری و فرهنگی خود در مسائل مربوط به خویش، بسیار عقب مانده‌اند، بانوان از این وضع به تنگ آمده، می خواستند خود از خویش سخن بگویند، تا بدین وسیله وجود و حضور خود را ابراز کنند و آنچه را در نبود و غیاب‌شان بدانان تحمیل گشته بود، رد نمایند.

از آن زمان که زنان دیدگاه خود را ابراز داشتند (که بیانگر آگاهی‌های نوینی بود که به دست می‌آورد و نیز مبین بیداری فکری و فرهنگی آنان بود)در افکار و تصورات و دیدگاه هایی که طرح می‌کردند دقت داشتند، در نتیجه فهمیده می‌شد بیان آن دیدگاهها مورد نیاز بوده، می‌باید به آنها اهمیت داده و راه را برای طرح‌شان گشود، نیز می‌فهماند آنچه توسط بانوان بیان می‌شود، چه قدر ارزشمند است، چون اندیشه اسلامی را برمی‌انگیزاند و به جدل و بحث‌های جدی وا می‌داشت و باعث می‌گشت به شیوه جدید و متفاوت با گذشته، درباره امور و مسائل زنان بحث و بررسی شود.

می‌توان گفت اگر اندیشه اسلامی درباره نگرش به مسائل زنان دچار ضعف و کاستی شده بود، به سبب آن بود که زنان در بیان نگرش فکری و فرهنگی خویش گرفتار ضعف و ناتوانی بودند. وقتی این پدیده را درک می‌کنیم که شاهد باشیم چگونه زن وقتی سعی و تلاش کرد بر این ضعف چیره شود و بتواند افکار و تصوراتی را که دارد، بیان کند و از آنها دفاع نماید؛

وضع به‌گونه‌ای گشت که درباره «اندیشه اسلامی در مورد زنان» بدون فهم و دانستن سخنان زنان نمی‌شد سخن گفت و می‌بایست دانست چگونه زن خود را می‌نگرد و باور دارد، نیز باید دانست نظر او درباره مسائل و امور مربوط به خویش چه و چگونه است.

شاید به فهم زنان، رسیدن به چنین برایندی یا نزدیک شدن و توجه بدان، پیروزی فکری و فرهنگی شمرده می‌شد، زیرا باعث می‌گشت به دستآورد و باور اخلاقی و اجتماعی تبدیل شده، بدانجا بینجامد که برای دستیابی به خواسته‌ها و پشتیبانی از حقوق زنان و نیز بهبود زندگی و معیشت بتوان از آن بهره جست.

اما تردیدی نیست که اندیشه اسلامی، سده‌های سخت و طولانی را شاهد بود، چنانکه زنان در سده‌ها گرفتار ناتوانی بودند و به گوشه‌نشینی و عزلت کشانده شدند،درنتیجه تأثیر و فعالیت خود را از دست داده، نمی توانستند به حقوق خویش دست یافته، خود عهده‌دار مسائل خویش گردند، گرچه توان بالقوه داشتند اما نه در تاریخ و نه طی سده‌هایی، شایستگی و کفایت بانوان به منصه ظهور نرسید و در زمینه‌های فکری و اجتماعی، اثری از آن دیده نمی‌شد. با این حال، دیر رسیدن به چنین برایندی، بهتر از هرگز نرسیدن است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد نقش تاریخی زن در تمدن ایرانی اسلامی 20 ص

تحقیق و بررسی در مورد هنر و تمدن اسلامی در هند

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد هنر و تمدن اسلامی در هند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

هنر و تمدن اسلامی در هندوستان

هنر و تمدن اسلامی در هندوستان

سرزمین هند از جمله کشورهایی است که تمدن با سابقه ای داشته و وجود ادیان بودائی و هند و ... باعث شده بود انواع معابد و پرستشگاهها ساخته شده و به دلیل قرار گرفتن این کشور در مسیر جاده ابریشم، از روزگاران قدیم مورد توجه تجار و بازرگانان باشد. در این میان ایرانیان سهم زیادی در ارتباط با هندیان به خود اختصاص داده بودند به گونه ای که مطالعه ریشه های زبانی و فرهنگی هندیان، جای پای ایرانیان را به وضوح نشان می دهد. این نکته در دوره اسلامی نمود بیشتری پیدا می کند. نفوذ زبان فارسی در زمان با بریان در هند به اوج می رسد و در این دوره، زبان فارسی، زبان اصلی دربار محسوب شده و شاعران و ادیبان پارسی گوی به تعداد زیادی افزایش می یابد. زبان اردو که لبریز از واژه ها و لغات فارسی است، در نتیجه اختلاط زبانهای فارسی و هندی بوجود آمده است.

زبان و خط فارسی در هند چنان ریشه دوانده بود که شاعری چون اقبال لاهوری هم به فارسی و هم به هندی شعر می سروده است. نیز در نتیجه این روابط سبکی به نام هندی در تقسیم بندی شعر و ادب ایران بوجود آمد و اکثریت سرایندگان اشعار هندی (سبک هندی)، در هند اقامت داشته و تحت تأثیر آنها قرار گرفته اند. اولین حکومت اسلامی در هند توسط غزنویان ایجاد شد. سلطان محمود غزنوی در قرن پنجم به هند هجوم آورد و معبد بزرگ سومنات در گجرات در نزدیک بمبئی را ویران نمود. وی به علم و هنر علاقه داشت، به همین خاطر با ورودش به هند، نویسندگان و بزرگانی چون ابوریحان را با خود همراه کرد. ابوریحان تحقیقات و بررسی هایی که درباره فرهنگ، زبان، ادبیات، اعتقادات و آداب و رسوم هندیان انجام داده بود را در کتاب خود با نام تحقیق ماللهند جمع آوری کرد و فرخی سیستانی که در آثار خود از خاطرات سفر با سلطان محمود غزنوی و فتح سومنات سخن می گوید، از جمله کسانی است که همراه سلطان غزنوی مدتی در هند اقامت داشته است.

بیشتر آثار مورد مطالعه غزنویان در افغانستان است و اطلاعات موجود بیشتر از طریق کتب و نگارشاتی است که توسط جهانگردان، شاعران، نویسندگان و محققان آن عهد مرقوم شده است.

به طور کلی دوره ا سلامی هند را می توان به دو بخش تقسیم کرد: یکی قبل از مغولها و دیگری مغولها.

در دوره اول تأثیرپذیری در معماری و هنر، بیشتر تحت تأثیر هندیان بوده اما دوره بعد یعنی زمان مغولان بابری، تأثیرات ایرانی هویداست.

غوریان

دومین سلسله اسلامی در هند، توسط ترکمنهای غوری ایجاد شد. قطب الدین ایبک، سردار ترک به هند حمله و رشد و با شکستن حصار بزرگ لعل کوت، اقتدار خود را بر هند تثبیت کرد. سلطان قطب الدین به هنر و فرهنگ علاقمند بود و بناهای زیادی از خود به یادگار گذاشت. در دربار وی، شاعران و هنرمندان زیادی گرد آمده بودند. امیر خسرو دهلوی از شاعران معروف این عهد است که به طوطی هند معروف بود. در قلب افغانستان منطقه ای به نام غود وجود داشت که از همین نقطه، غوریان بر مناطق وسیعی از دریای خزر تا شمال هند دست یافتند. در دوره غوریان، ثبات اسلامی در هند بیشتر می شود. اگرچه در دوره های مختلف حکومتهای اسلامی در هند، راجپوتها (حکومت هندی) در بخشی از مناطق هند حکومت می کردند.

مسجد قوه الاسلام: که قطب الدین نیز نامیده می شود از شاهکارهای هنری غوریان ترکمن است. بیشتر شهرت این بنا به مناره بلند 5/72 متری آن است که در قسمت فوقانی بارکتری شده و در فواصل


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد هنر و تمدن اسلامی در هند