فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع 24 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع 24 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع

چکیده

یکی از مطالبی که در نام سازی برای محصولات کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اخلاقیات در نام سازی می‌باشد. در این مقاله اهداف نام سازی، مسئولیت اجتماعی، عوامل موثر برخرید اخلاقی، نقص‌های مدل‌های نام سازی، ارتباط آن با شهرت شرکت و دیدگاههای مرتبط با آن و لزوم توجه به نظرات اخلاقی تشریح شده است.

کلیدواژه : نام و نشان تجاری؛ نام سازی؛ اخلاقیات؛ مسئولیت اجتماعی؛ تصویر نام و نشان؛ اعتبارشرکت؛ ارزش ویژه نام و نشان؛ brand; branding; ethics; social responsibility; image; corporate reputation; Brand equity

 

1- مقدمه

در مدلهای مرسوم نام و نشان تجاری کالا، ارزش ویژه نام و نشان بوسیله عملکرد اقتصادی در دوره‌های مالی تعریف و ارزیابی می‌شود. امروزه علاقه به تحقیق در زمینه اخلاقیات بازاریابی و مسائل اجتماعی و قدرت اجتماع در حال رشد است و نام‌های تجاری در خیلی از جنبه‌های زندگی انسان مرسوم هستند. نام‌های تجاری در سبک زندگی و فرهنگ تاثیر داشته و حتی معرف آن هستند نام‌های تجاری در حال نفوذ به زندگی شخصی افراد هستند و ممکن است ارزشها، اعتقادات، سیاستها و حتی روح افراد را تحت تاثیر قرار دهند.ایجاد نام و نشان تجاری فراتر از زمینه بازاریابی و تبلیغات رفته است و به همان اندازه که ساختاری اقتصادی دارد ساختاری اجتماعی نیز دارد. تبلیغات یک عامل نمایان بازاریابی است اما نام و نشان، مرکز ارتباطات بازاریابی است و اغلب چالشها در تبلیغات از استراتژی نام و نشان نشأت می‌گیرد.

2- ایجاد نام و نشان تجاری اخلاقی1

معانی نام و نشان به نقش و ارزش آن در زندگی ذینفعان بستگی دارد و برای استفاده کنندگان از یک نام و نشان تجاری خاص یک قید اخلاقی ایجاد می‌شود. گاهی ممکن است نام و نشان تجاری با نام شرکت پیوند خورده و مترادف با سیاست‌های شرکت شود و یا نشان دهنده وجه مشترک شرکت و مشتریانش شود. همانند فعالیتهای روابط عمومی که وجهه شرکت را نشان می‌دهد وظیفه نام و نشان تجاری نیز نام آوری شرکت است و مدیریت ایجاد نام و نشان می‌تواند به خوبی روابط عمومی ارتباط میان سازمان و ذینفعان را تنظیم کند.

رعایت اخلاقیات و پایبندی به ارزش‌های اخلاقی به صورت یکی از مهمترین پدیده هایی در آمده که در سازمان‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد. اصول اخلاقی به صورت بخشی از سیاست‌های رسمی و فرهنگ غیر رسمی سازمان‌ها در آمده است. بسیاری از سازمان‌ها به صورت رسمی کد‌های اخلاقی تعریف کرده اند و سیستم‌های آموزشی برای این امر ایجاد شده است (کرین و دیگران 1997).

آیا ایجاد نام و نشان باید اخلاقی باشد؟ جواب اکثر سازمان‌ها مثبت است. تاکنون در مورد چیستی نام و نشان سازی اخلاقی به ندرت می‌توان به یک توافق جهانی دست یافت. اخلاقیات موضوعی پیچیده است. اخلاقیات به قوانین عقلی و اصول رفتاری برای تصمیم گیری در باره اینکه چه چیزی خوب است و چه چیزی بد گفته می‌شود. این اصول همیشه به راحتی تعریف نمی‌شوند و اغلب تمایز بین اخلاقیات و قانون مشکل است. ارزش‌های اخلاقی بین افراد، سازمان‌ها و حتی فرهنگ‌ها تفاوت دارند و در تمام زمان تغییر می‌کنند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد جنبه های اخلاقی نام و نشان تجاری در افزایش اعتبار شرکت در اجتماع 24 ص

مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی

اختصاصی از فایل هلپ مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی

در این مقاله مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی مورد بحث قرار می دهیم و هدف این است که روشن کنیم آیا مسئولیت پزشک منوط به اثبات تقصیر او است یا فراتر از آن نیز می رود؟ و دیگر اینکه آیا پزشکی که به قصد احسان فردی را معالجه می نماید ولی به عللی آن فرد جان خود را از دست می دهد ضامن است مطلقاً در همه موارد یا در بعض موارد ضامن است؟ و یا اینکه در مورد پزشک کلاً قاعده احسان – که مسقط ضمان است – را جاری کنیم؟ بدین معنی پزشک محسن است و بر طبق آیه شریفه «ماعلی المحسنین من سبیل» ضمانی بر او نیست. و چنانچه قائل به ضمان شویم در واقع بوی اسائه شده است «هل جزاء الاحسان إلا الاحسان» جهت روشن شدن مطلب کنکاشی پیرامون مسئولیت پزشکی در ابعاد مختلف لازم است. مسئولیت پزشکی آیا در موردی که پزشک بطور مستقیم باعث تلف جان یا مال بیمار می شود باید او را ضامن دانست هر چند در عالم پزشکی خطائی مرتکب نشده باشد؟ تمیز اتلاف در مواردی که پزشک تمام السبب را ایجاد می کند، به ویژه در امر پزشکی دشوار است. بطور معمول، رابطه مستقیم بین تلف و اقدام پزشک در جراحی ها بیشتر عینیت می یابد. بر همین اساس ماده 26 قانون دیات تدوین شده است (1) که مؤدای این ماده مطابق نظر مشهور فقهاء عظام است، و قید «اگر چه ماهر بوده باشد» در پایان ماده نشان می دهد که بکار بردن مهارتهای متعارف در امور پزشکی نیز او را از مسئولیت نمی رهاند. برخلاف نظر ابن ادریس (قده) که می فرماید: پزشک آگاه و محتاط و مأذون را ضامن نمی داند. بنابراین، جراح زیبائی که بین بیمار را قطع می کند ضامن است. زیان دیده تنها باید وقع فعل و انتساب آن را به پزشک جراح ثابت کند و هیچ گونه نیازی به اثبات خطای جراح ندارد. و گروهی از فقهاء (2) اذن بیمار را سبب از بین رفتن ضمان می دانند، بدین معنی عملی که از نظر شرعی مجاز باشد ضمان ندارد، و مشهور فقهاء اذن را ناظر به مداوا می دانند نه اتلاف. این معنی در مورد دامپزشک نیز وجود دارد، چنانکه در ماده 27 قانون دیات می فرماید: هر گاه بیطار و دامپزشک گرچه متخصص باشد در معالجه حیوانی، هر چند با اذن صاحب او باشد، موجب خسارت شود ضامن است، مگر اینکه قبل از درمان از صاحب حیوان برائت حاصل نماید. علیهذا اگر اثبات کند که احتیاطهای لازم و آنچه دانش پزشکی امروز در اختیار جراح نهاده است، بکار برده است، می تواند رابطه علیت بین کار او و تلف را دچار تردید یا منتفی کند و آن را منسوب به طبیعت بیمار و نقص دانش پزشکی سازد. همچنین اکراه، و گاه غرور و وقوع حوادث پیش بینی نشده و احتراذ ناپذیر مانند زلزله و آتش سوزی – نیز رابطه میان فعل پزشک و ورود خسارت را قطع می کند. از نظر اجتماعی، مسئول شناختن پزشک درباره زیان ناشی از اقدامی که او در چارچوب دانش زمان خود داده است. قدرت ابتکار و شکوفائی استعداد را از او می گیرد و دانش پزشکی را در مرز درمان های مرسوم و بی ضرر متوقف می سازد. از بعد اخلاقی نیز، چگونه می توان جزای احسان و نیکی را به بدی داد، و از انسانی که همه کوشش و دانش پزشکی خود را در راه درمان بیمار بکار برده است خسارت گرفت؟ و این معنی برخلاف حکم عقل عملی است «هل جزاء الاحسان إالاالاحسان» ضامن دانستن محسن بحکم عقلاء بماهم عقلاء نباید، «ما علی المحسنین من سبیل» بملاک شکر منعم و جزو آراء محموده است، و قهراً قاعدهملازمه جاری می شود. به تعبیر دیگر، می توان به طور شکل اول ثابت کرد که پزشک ضامن نیست، پزشک محسن است، و محسن بطور کلی ضامن نیست، پس پزشک ضامن نیست. از یک سو، هرگاه این مسئولیت منوط به اثبات تقصیر پزشک باشد، تعصبهای صنفی و پیچیدگی تحقیق و عدم وجود دانش تام و کامل مانع از آن می شود که این دعوی به نتیجهمطلوب برسد. بنابراین در فرض تسبیب محتمل است، همینکه رابطه میان اقدام پزشک وورود خسارت ثابت شود، برای مسئول شناختن او کافی است، مگر اینکه پزشک دلایل و مدارکی ارائه نماید مبنی بر اینکه علت ورود ضرر و خسارت امری خارج از توان او باشد. دیدگاه فقه شیعه در مورد مسئولیت پزشکی محل اختلاف بین فقهاء عظام زمانی است که مریض یا اولیائش اذن در علاج داده باشند و در صورت عدم حصول اذن اختلافی در وجوب ضمان نیست. همچنانکه زمانی که پزشک از بیمار برائت بگیرد عدم وجوب ضمان مجمع علیه است. کنکاشی پیرامون اذن و برائت نسبت به ضمان پزشک الف- در صورتیکه پزشک مباشر در علاج باشد بدون حصول اذن، فقهاء عظام قائل به ضمان شدند مستنداً به قاعده اتلاف. ب – در صورتیکه پزشک مباشر در علاج باشد و اذن از مریض گرفته باشد بدون اینکه برائت از او گرفته باشد، حکم به وجوب ضمان مشهور است نزد فقهاء مستنداً به قاعدهاتلاف؛ برخلاف علامه حلی (قده) که قائل به عدم ضمان شده است مستنداً به اینکه ید او مأذونه است و اصل عدم ضمان می باشد. گروهی از فقهاء به وی اشکال کردند که این اصل به قاعده اتلاف مدفوع است. جهت اکثر متون فقهی ملاحظه می شود که قاعده احسان قاعده «وعلی الید ما اخذت حتی تؤدیه» را تخصیص می زند، ولی قاعده اتلاف اطلاق احوالی دارد، و حکم به ضمان بر روی عنوان متلف رفته است چه محسن باشد چه نباشد چه یدش مأذونه باشد چه غیر مأذونه. لکن بنظر می رسد قاعده اتلاف چنین اطلاقی نداشته باشد بلکه قاعده احسان حکومت واقعیه بر قاعده اتلاف دارد، بدین بیان: اولاً مدرک قاعده اتلآاف - «من أتلف مال الغیر فهوله ضامن» - اطلاق ندارد، به جهت اینکه این کبرای کلی متن روایت نیست بلکه اصطیادی است قهراً دلیل لبی است که اطلاق در آن راه ندارد. و ثانیاً «ما علی المحسنین من سبیل» عام آبی از تخصیص است، لسان آیه شریفه لسانی است که تخصیص برداد نیست، بویژه این معنی مؤدای حکم عقل عملی است. بنابراین محسن ولواینکه تکویناً متلف باشد لکن تعبداً بجهت احسانش غیر متلف است ادعاء، شارع مقدس در حیطه قانونی و تشریعی محسن را غیر متلف می داند، و قهراً «ماعلی المحسنین من سبیل» بر قاعده اتلاف حکومت واقعیه دارد که لباً همان تخصیص قاعده اتلاف است، یعنی «المتلف غیر المحسن ضامن»


دانلود با لینک مستقیم


مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی

مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی

اختصاصی از فایل هلپ مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی

در این مقاله مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی مورد بحث قرار می دهیم و هدف این است که روشن کنیم آیا مسئولیت پزشک منوط به اثبات تقصیر او است یا فراتر از آن نیز می رود؟ و دیگر اینکه آیا پزشکی که به قصد احسان فردی را معالجه می نماید ولی به عللی آن فرد جان خود را از دست می دهد ضامن است مطلقاً در همه موارد یا در بعض موارد ضامن است؟ و یا اینکه در مورد پزشک کلاً قاعده احسان – که مسقط ضمان است – را جاری کنیم؟ بدین معنی پزشک محسن است و بر طبق آیه شریفه «ماعلی المحسنین من سبیل» ضمانی بر او نیست. و چنانچه قائل به ضمان شویم در واقع بوی اسائه شده است «هل جزاء الاحسان إلا الاحسان» جهت روشن شدن مطلب کنکاشی پیرامون مسئولیت پزشکی در ابعاد مختلف لازم است. مسئولیت پزشکی آیا در موردی که پزشک بطور مستقیم باعث تلف جان یا مال بیمار می شود باید او را ضامن دانست هر چند در عالم پزشکی خطائی مرتکب نشده باشد؟ تمیز اتلاف در مواردی که پزشک تمام السبب را ایجاد می کند، به ویژه در امر پزشکی دشوار است. بطور معمول، رابطه مستقیم بین تلف و اقدام پزشک در جراحی ها بیشتر عینیت می یابد. بر همین اساس ماده 26 قانون دیات تدوین شده است (1) که مؤدای این ماده مطابق نظر مشهور فقهاء عظام است، و قید «اگر چه ماهر بوده باشد» در پایان ماده نشان می دهد که بکار بردن مهارتهای متعارف در امور پزشکی نیز او را از مسئولیت نمی رهاند. برخلاف نظر ابن ادریس (قده) که می فرماید: پزشک آگاه و محتاط و مأذون را ضامن نمی داند. بنابراین، جراح زیبائی که بین بیمار را قطع می کند ضامن است. زیان دیده تنها باید وقع فعل و انتساب آن را به پزشک جراح ثابت کند و هیچ گونه نیازی به اثبات خطای جراح ندارد. و گروهی از فقهاء (2) اذن بیمار را سبب از بین رفتن ضمان می دانند، بدین معنی عملی که از نظر شرعی مجاز باشد ضمان ندارد، و مشهور فقهاء اذن را ناظر به مداوا می دانند نه اتلاف. این معنی در مورد دامپزشک نیز وجود دارد، چنانکه در ماده 27 قانون دیات می فرماید: هر گاه بیطار و دامپزشک گرچه متخصص باشد در معالجه حیوانی، هر چند با اذن صاحب او باشد، موجب خسارت شود ضامن است، مگر اینکه قبل از درمان از صاحب حیوان برائت حاصل نماید. علیهذا اگر اثبات کند که احتیاطهای لازم و آنچه دانش پزشکی امروز در اختیار جراح نهاده است، بکار برده است، می تواند رابطه علیت بین کار او و تلف را دچار تردید یا منتفی کند و آن را منسوب به طبیعت بیمار و نقص دانش پزشکی سازد. همچنین اکراه، و گاه غرور و وقوع حوادث پیش بینی نشده و احتراذ ناپذیر مانند زلزله و آتش سوزی – نیز رابطه میان فعل پزشک و ورود خسارت را قطع می کند. از نظر اجتماعی، مسئول شناختن پزشک درباره زیان ناشی از اقدامی که او در چارچوب دانش زمان خود داده است. قدرت ابتکار و شکوفائی استعداد را از او می گیرد و دانش پزشکی را در مرز درمان های مرسوم و بی ضرر متوقف می سازد. از بعد اخلاقی نیز، چگونه می توان جزای احسان و نیکی را به بدی داد، و از انسانی که همه کوشش و دانش پزشکی خود را در راه درمان بیمار بکار برده است خسارت گرفت؟ و این معنی برخلاف حکم عقل عملی است «هل جزاء الاحسان إالاالاحسان» ضامن دانستن محسن بحکم عقلاء بماهم عقلاء نباید، «ما علی المحسنین من سبیل» بملاک شکر منعم و جزو آراء محموده است، و قهراً قاعدهملازمه جاری می شود. به تعبیر دیگر، می توان به طور شکل اول ثابت کرد که پزشک ضامن نیست، پزشک محسن است، و محسن بطور کلی ضامن نیست، پس پزشک ضامن نیست. از یک سو، هرگاه این مسئولیت منوط به اثبات تقصیر پزشک باشد، تعصبهای صنفی و پیچیدگی تحقیق و عدم وجود دانش تام و کامل مانع از آن می شود که این دعوی به نتیجهمطلوب برسد. بنابراین در فرض تسبیب محتمل است، همینکه رابطه میان اقدام پزشک وورود خسارت ثابت شود، برای مسئول شناختن او کافی است، مگر اینکه پزشک دلایل و مدارکی ارائه نماید مبنی بر اینکه علت ورود ضرر و خسارت امری خارج از توان او باشد. دیدگاه فقه شیعه در مورد مسئولیت پزشکی محل اختلاف بین فقهاء عظام زمانی است که مریض یا اولیائش اذن در علاج داده باشند و در صورت عدم حصول اذن اختلافی در وجوب ضمان نیست. همچنانکه زمانی که پزشک از بیمار برائت بگیرد عدم وجوب ضمان مجمع علیه است. کنکاشی پیرامون اذن و برائت نسبت به ضمان پزشک الف- در صورتیکه پزشک مباشر در علاج باشد بدون حصول اذن، فقهاء عظام قائل به ضمان شدند مستنداً به قاعده اتلاف. ب – در صورتیکه پزشک مباشر در علاج باشد و اذن از مریض گرفته باشد بدون اینکه برائت از او گرفته باشد، حکم به وجوب ضمان مشهور است نزد فقهاء مستنداً به قاعدهاتلاف؛ برخلاف علامه حلی (قده) که قائل به عدم ضمان شده است مستنداً به اینکه ید او مأذونه است و اصل عدم ضمان می باشد. گروهی از فقهاء به وی اشکال کردند که این اصل به قاعده اتلاف مدفوع است. جهت اکثر متون فقهی ملاحظه می شود که قاعده احسان قاعده «وعلی الید ما اخذت حتی تؤدیه» را تخصیص می زند، ولی قاعده اتلاف اطلاق احوالی دارد، و حکم به ضمان بر روی عنوان متلف رفته است چه محسن باشد چه نباشد چه یدش مأذونه باشد چه غیر مأذونه. لکن بنظر می رسد قاعده اتلاف چنین اطلاقی نداشته باشد بلکه قاعده احسان حکومت واقعیه بر قاعده اتلاف دارد، بدین بیان: اولاً مدرک قاعده اتلآاف - «من أتلف مال الغیر فهوله ضامن» - اطلاق ندارد، به جهت اینکه این کبرای کلی متن روایت نیست بلکه اصطیادی است قهراً دلیل لبی است که اطلاق در آن راه ندارد. و ثانیاً «ما علی المحسنین من سبیل» عام آبی از تخصیص است، لسان آیه شریفه لسانی است که تخصیص برداد نیست، بویژه این معنی مؤدای حکم عقل عملی است. بنابراین محسن ولواینکه تکویناً متلف باشد لکن تعبداً بجهت احسانش غیر متلف است ادعاء، شارع مقدس در حیطه قانونی و تشریعی محسن را غیر متلف می داند، و قهراً «ماعلی المحسنین من سبیل» بر قاعده اتلاف حکومت واقعیه دارد که لباً همان تخصیص قاعده اتلاف است، یعنی «المتلف غیر المحسن ضامن»


دانلود با لینک مستقیم


مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی

جنبه های هشت گانه در کودکان

اختصاصی از فایل هلپ جنبه های هشت گانه در کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

مقدمه

کودکان اغلب دارای همه جنبه های هشت گانه هستند و نمی توانند تا سطوح بالایی از توانمندی آنها را رشد دهند . اما چنانچه هواردگاردنر متذکر می شود ‏، کودکان از سنین اولیه رشد در بعضی جنبه های هوش دارای گرایش ها و رشد بیشتری هستند . زمانی که کودک مدرسه را آغاز میکند . روش های یادگیری او بر جنبه های قوی تر هوش او منطبق می شود . در این مبحث درباره روش های توصیف هوش های دانش آموزان مطالبی ارایه می شود تا بتوان یادگیری بیشتری را در مدرسه از راه مشخص شدن جنبه های هوشی آنها ایجاد کرد .

جدول 1. خلاصه ای از توانمندی های کودکان را در جنبه های از هوش تر می شوند نشان می دهد . باید به خاطر داشت که اغلب دانش آموزان در حیطه های متعددی قوی هستند . بنابراین نباید کودک را در یک رده ی هوشی خاص طبقه بندی کرد . احتمالاَ هر دانش آموز دست کم در دو یا سه نوع هوش ‏، شاخص و بر جسته است .

جدول 1- هشت روش یادگیری

کودکانی که برجسته هستند در هوش :

تفکر

تمایل

نیاز

زبانی ( کلامی)

با کلمه ها

خواندن ، نوشتن داستان سرایی، بازی با کلمه ها

کتاب ها ، نوار شنیداری ابزار نوشتن کاغذ دفتر خاطرات گفت و گو بحث و مجادله داستان

منطقی /ریاضی

با استدلال

آزمایشکردن ، سوال کردن ، حل معماهای منطقیمحاسبه کردن

موادی که با آن آزمایشکنند ، مواد علمی کارهای مهارتی بازدید از مراکز مجادله داستان

فضایی

با تصویر ها و عکس ها

طراحی ، ترسیم ، تصویر سازی ، خط خطی کردن

هنر لگوها ، ودیو سینما ، اسلاید بازی های خیالی ، مارپیچ ،معما کتاب های مصور بازدید از موزه های هنری

بدنی / جنبشی

با احساس های بدنی

رقصیدن ، دویدن ، پریدن ، ساختن ، لمس کردن ، حالت های حرمتی

ایفای نقش اجرای نمایش تحرک وسیله برای ساختن بازی های ورزشی و بدنی ، آزمایش های لمس کردنی یادگیری کارهای دستی

موسیقیایی

باریتم ها و نغمه ها

آواز خواندن، سوت زدن ، زمزمه کردن ، ضرب گفتن با دست و پا ،گوش کردن

آواز خواندن به مدتطوانی رفتن با کنسرت ها نواختن موسیقی در خانه و مدرسه ابزارهای موسیقی

جمعی

با زیر تاثیر قرار دادن آراء و عقاید دیگران

رهبری ، سازمان دهی ، برقرای ارتباط ، هدایت میانجی گری ، هم گروه شدن

دوستان ، بازیهای گروهی جلسه های اجتماعی رویدادهای جمعی باشگاهها روابط مرید و مرادی

انفرادی

با هماهنگی نیاز ها ، احساس ها و هدف ها

تعیین هدف ها ، میانجیگری ، خیالبافی ، برنامه ریزی ، تفکر و تامل کردن

مکان های سری ( مخفی ) زمان هایی به تنهایی سر کردن اجرای طرح های انفرادی ، حق انتخاب

طبیعت گرا

با طبیعت و شکل های طبیعی

بازی با حیوانات خانگی ، باغبانی ،گردش و مطالعه در طبعت ، پرورش حیوانات ، مراقبت از محیط زیست

دسترسی به طبیعت فرصت هایی برای تعامل با حیوانات ابزارهایی برای مطالعه در طبیعت مانند عدسی یا دوربین های دو چشمی

نتیجه گیری

با بازی می توان همه چیز را به کودک یاد بدهیم ‏، مثل استقلال ( فکری ، علمی ، بیان ) . احترام به نظرات دیگران حق جویی ، آشنا کردن به حق خود و یافتن آن ، حمایت از دیگران به هر طریق مشارکت و تصمیم گیری و ورود بع فعالیت های گروهی ، بهداشت و رعایت تندرستی خود و دیگران ، پاسخ دادن به نیازهای اساسی و ایجاد رضایتمندی روانی . مراقبت و پاسداری از خود و دیگران در هر حا و مکان و بالاخره شادی و ایجاد تفریح بی خطر اما لذت بخش از راه بازیهای فردی ، گروهی ، نمایشی و ….

با شیوه های بازی محوری می توان در نسلهای پس از خودمان تغییرات مطلوبی به وجود آوریم که زندگی سازیهای دلپسند تری داشته باشیم .

بازی و ریاضی

فعالیت های بدنی در یادگیری عملیات و مفاهیم ریاضی مفید است و کودکانی که از جهت اعصاب حسی انگشتان ناتوانی دارند به کاربردن آنها در یادگیری و شمارش و سایر اعمال پیچیده تر ریاضی به مشکل روبرو می شوند .

روشهای جدیدتر در آموزش ریاضی مجموعه اهدافی را پیشنهاد می کند که فعالیت و کارهای علمی در آنها لحاظ شود . بازیهای ریاضی در دهه های گذشته نیز معمول بوده ، مثلاَ (( مار یا مونته سوری )) کودکان را به دسته های مختلف تقسیم بندی می کرد.

و از کودک دیگری می خواست که دسته های مختلف را بشمارد و با هم ترکیب کند و عدد مورد نظر را بگوید او از کودکان به عنوان واحد های ریاضی در بازی استفاده می کرد . البته بازیهای ریاضی به منظور تکمیل درس ریاضی است نه جانشین کردن در کلاس درس .


دانلود با لینک مستقیم


جنبه های هشت گانه در کودکان

مقاله بررسی جنبه های مختلف استان گیلان از لحاظ مردم شناسی

اختصاصی از فایل هلپ مقاله بررسی جنبه های مختلف استان گیلان از لحاظ مردم شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی جنبه های مختلف استان گیلان از لحاظ مردم شناسی


مقاله بررسی جنبه های مختلف استان گیلان از لحاظ مردم شناسی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:25

مشخصات جغرافیایی استان گیلان :

استان گیلان درحدود 14709 کیلومترمربع مساحت وحدود            نفر جمعیت دارد

استان گیلان از شمال به قسمتی از مرز کشورجمهوری آذربایجان و به دریای مازندران واز مشرق به استان مازندران واز جنوب به استان های قزوین وزنجان وازمغرب به استان آذربایجان شرقی محدود می باشد.

مرکزاستان گیلان شهررشت وشهرستانهای تابعه آن عبارتند از:

رشت – بندرانزلی – لاهیجان – رودسر- طوالش – فومن – لنگرود – صومعه سرا – آستارا – ورودبار – املش – آستانه اشرقیه ودیگرشهرها از جمله ماسوله – کلاچای – چابکسروغیره می باشد.

درگیلان بادهای مرطوب درزمستان از شمال غربی دربهار از شرق ودرتابستان وپائیز از مغرب می وزد بههمین جهت گیلان مرطوبترین منطقه سواحل جنوبی بحرخزراست وجمع باران سالانه آن به حداکثر 2089 میلیمتر می رسد.

درگیلان حدود سی وهشت رودخانه بزرگ وکوچک وجود دارد که مهمترین آن عبارتند از : سفید رود – پلرود – شلمان رود – ماسال – گرگانرود – وشفا رود است.

محصولات کشاورزی استان گیلان عبارتند از: 1- غلات ( گندم – جو – برنج – ارزن – ذرت ) 2- حبوبات ( لوبیا – نخود – لپه – عدس – ماش – باقلا و...)

 3- گیاهان صنعتی ( توتون – تنباکو – آفتابگردان – کرچک – کنجد – بادام زمینی – شاهدانه و....) 4- محصولات جالیزی ( هندوانه – خربزه – خیار...)

5- سبزیجات ( سیب زمینی – پیاز – گوجه فرنگی – جعفری – تره – کلم – شلغم- هویج – کاهو ....) 6- گیاهان علوفه ای  7- میوه ها ( مرکبات – انجیر- انگور – انار – گردو – زیتون – چای – توت – شاه توت – فندق ) از مهمترین محصولات : برنج – چای – مرکبات می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی جنبه های مختلف استان گیلان از لحاظ مردم شناسی