فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فردوسی 1

اختصاصی از فایل هلپ فردوسی 1 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

(حدود ۳۲۹ تا حدود ۴۱۰ هجری قمری)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.

زندگی

در مورد زندگی فردوسی افسانه‌های فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرن‌های اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده است، و دیگر این که به علت محبوب بودن اشعارش در بین مردم عادی، شاهنامه‌خوان‌ها مجبور شده‌اند برای زندگی او که مورد پرسش‌های کنجکاوانهٔ مردم قرار داشته است، داستان‌هایی سرِهم کنند

تولد

بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۲۹ هجری قمری در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.

استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۲۹ شده است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۸۷ قمری می‌دانند:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت

نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

[...]

فریدون بیداردل زنده شد

زمین و زمان پیش او بنده شد

و از این که فردوسی در سال ۳۸۷ پنجاه و هشت ساله بوده است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۲۹ متولد شده است.

تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ فردوسی نوشته است، در ده «باز» نوشته است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند. پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.

نام او را منابع قدیمی‌تر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشته‌اند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بی‌ارزش می‌دانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بی‌بنیاد» خوانده است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده است، «منصور». نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده است. محمدامین ریاحی، از فردوسی‌شناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده است. منابع کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کرده‌اند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته است که اعطای لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن می‌داند.

کودکی و تحصیل

پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۲) که می‌توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته است. در نتیجه خانوادهٔ فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته است و نیز تحصیلات مناسبی کرده است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بوده است. به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفهٔ یونانی نیز آشنایی داشته است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۴).

جوانی و شاعری

کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده است. ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند.

با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری از حدود چهل سالگی فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفته است و احتمالاً سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان‌های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشته است، شروع کرده است. این حدس می‌تواند یکی از دلایل تفاوت‌های زیاد نسخه‌های خطی شاهنامه باشد، به این شکل که نسخه‌هایی قدیمی‌تری از این داستان‌های مستقل منبع کاتبان شده باشد. از جمله داستان‌هایی که حدس می‌زنند در دوران جوانی وی گفته شده باشد داستان‌های بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، و داستان سیاوش است.

فردوسی پس از اطلاع از مرگ دقیقی و ناتمام ماندن گشتاسب‌نامهاش (که به ظهور زرتشت می‌پردازد) به وجود شاهنامهٔ ابومنصوری که به نثر بوده است و منبع دقیقی در سرودن گشتاسب‌نامه بوده است پی برد. و به دنبال آن به بخارا پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا کتاب را پیدا کرده و بقیهٔ آن را به نظم در آورد. (سید حسن تقی‌زاده حدس زده است که فردوسی به غزنه که پایتخت غزنویان است رفته باشد که با توجه به تاریخ به قدرت رسیدن غزنویان، که بعد از شروع کار اصلی شاهنامه بوده است، رد شده است.) فردوسی در این سفر شاهنامهٔ ابومنصوری را نیافت ولی در بازگشت به طوس، امیرک منصور (که از دوستان فردوسی بوده است و شاهنامهٔ ابومنصوری به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق جمع‌آوری و نوشته شده بود) کتاب را در اختیار فردوسی قرار داد و قول داد در سرودن شاهنامه از او حمایت کند.

سرودن شاهنامه

مقاله اصلی: شاهنامهٔ فردوسی


دانلود با لینک مستقیم


فردوسی 1

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

اختصاصی از فایل هلپ حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

(حدود ۳۲۹ تا حدود ۴۱۰ هجری قمری)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و گویندهٔ شاهنامهٔ فردوسی است که مشهورترین اثر حماسی فارسی است و طولانی‌ترین منظومه به زبان فارسی تا زمان خود بوده است. او را از بزرگ‌ترین شاعران فارسی‌گو دانسته‌اند.

زندگی

در مورد زندگی فردوسی افسانه‌های فراوانی وجود دارد که چند علت اصلی دارد. یکی این که به علت محبوب نبودن فردوسی در دستگاه قدرت به دلیل شیعه بودنش، در قرن‌های اول پس از پایان عمرش کمتر در مورد او نوشته شده است، و دیگر این که به علت محبوب بودن اشعارش در بین مردم عادی، شاهنامه‌خوان‌ها مجبور شده‌اند برای زندگی او که مورد پرسش‌های کنجکاوانهٔ مردم قرار داشته است، داستان‌هایی سرِهم کنند

تولد

بنا به نظر پژوهشگران امروزی، فردوسی در حدود سال ۳۲۹ هجری قمری در روستای باژ در نزدیکی طوس در خراسان متولد شد.

استدلالی که منجر به استنباط سال ۳۲۹ شده است شعر زیر است که محققان بیت آخر را اشاره به به قدرت رسیدن سلطان محمود غزنوی در سال ۳۸۷ قمری می‌دانند:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت

نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت

[...]

فریدون بیداردل زنده شد

زمین و زمان پیش او بنده شد

و از این که فردوسی در سال ۳۸۷ پنجاه و هشت ساله بوده است نتیجه می‌گیرند او در حدود سال ۳۲۹ متولد شده است.

تولد فردوسی را نظامی عروضی، که اولین کسی است که دربارهٔ فردوسی نوشته است، در ده «باز» نوشته است که معرب «پاژ» است. منابع جدیدتر به روستاهای «شاداب» و «رزان» نیز اشاره کرده‌اند که محققان امروزی این ادعاها را قابل اعتنا نمی‌دانند. پاژ امروزه در استان خراسان ایران و در ۱۵ کیلومتری شمال مشهد قرار دارد.

نام او را منابع قدیمی‌تر از جمله عجایب المخلوقات و تاریخ گزیده (اثر حمدالله مستوفی) «حسن» نوشته‌اند و منابع جدیدتر از جمله مقدمهٔ بایسنغری (که اکثر محققان آن را بی‌ارزش می‌دانند و محمدتقی بهار مطالبش را «لاطایلات بی‌بنیاد» خوانده است) و منابعی که از آن مقدمه نقل شده است، «منصور». نام پدرش نیز در تاریخ گزیده و یک منبع قدیمی دیگر «علی» ذکر شده است. محمدامین ریاحی، از فردوسی‌شناسان معاصر، نام «حسن بن علی» را به خاطر شیعه بودن فردوسی مناسب دانسته و تأیید کرده است. منابع کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز برای پدر فردوسی ذکر کرده‌اند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد بن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران در رد نام «فخرالدین» نوشته است که اعطای لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان بلوغ فردوسی مرسوم شده است و مخصوص به «امیران مقتدر» بوده است، و در نتیجه این که پدر فردوسی چنین لقبی داشته بوده باشد را ناممکن می‌داند.

کودکی و تحصیل

پدر فردوسی دهقان بود که در آن زمان به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی صاحب ده بوده است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۲) که می‌توان از آن نتیجه گرفت زندگی نسبتاً مرفهی داشته است. در نتیجه خانوادهٔ فردوسی احتمالاً در کودکی مشکل مالی نداشته است و نیز تحصیلات مناسبی کرده است. بر اساس شواهد موجود از شاهنامه می‌توان نتیجه گرفت که او جدا از زبان فارسی دری به زبان‌های عربی و پهلوی نیز آشنا بوده است. به نظر می‌رسد که فردوسی با فلسفهٔ یونانی نیز آشنایی داشته است (ریاحی ۱۳۸۰، ص ۷۴).

جوانی و شاعری

کودکی و جوانی فردوسی در دوران سامانیان بوده است. ایشان از حامیان مهم ادبیات فارسی بودند.

با وجود این که سرودن شاهنامه را بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری از حدود چهل سالگی فردوسی می‌دانند، با توجه به توانایی فردوسی در شعر فارسی نتیجه گرفته‌اند که در دوران جوانی نیز شعر می‌گفته است و احتمالاً سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر اساس داستان‌های اساطیری کهنی که در ادبیات شفاهی مردم وجود داشته است، شروع کرده است. این حدس می‌تواند یکی از دلایل تفاوت‌های زیاد نسخه‌های خطی شاهنامه باشد، به این شکل که نسخه‌هایی قدیمی‌تری از این داستان‌های مستقل منبع کاتبان شده باشد. از جمله داستان‌هایی که حدس می‌زنند در دوران جوانی وی گفته شده باشد داستان‌های بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، و داستان سیاوش است.

فردوسی پس از اطلاع از مرگ دقیقی و ناتمام ماندن گشتاسب‌نامهاش (که به ظهور زرتشت می‌پردازد) به وجود شاهنامهٔ ابومنصوری که به نثر بوده است و منبع دقیقی در سرودن گشتاسب‌نامه بوده است پی برد. و به دنبال آن به بخارا پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا کتاب را پیدا کرده و بقیهٔ آن را به نظم در آورد. (سید حسن تقی‌زاده حدس زده است که فردوسی به غزنه که پایتخت غزنویان است رفته باشد که با توجه به تاریخ به قدرت رسیدن غزنویان، که بعد از شروع کار اصلی شاهنامه بوده است، رد شده است.) فردوسی در این سفر شاهنامهٔ ابومنصوری را نیافت ولی در بازگشت به طوس، امیرک منصور (که از دوستان فردوسی بوده است و شاهنامهٔ ابومنصوری به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق جمع‌آوری و نوشته شده بود) کتاب را در اختیار فردوسی قرار داد و قول داد در سرودن شاهنامه از او حمایت کند.

سرودن شاهنامه

مقاله اصلی: شاهنامهٔ فردوسی

شاهنامه مهم ترین اثر فردوسی و یکی از بزرگ ترین آثار ادبیات کهن فارسی می باشد.

فردوسی برای سرودن این کتاب در حدود پانزده سال بر اساس شاهنامهٔ ابومنصوری کار کرد و آن را در سال ۳۸۴ قمری پایان داد. فردوسی از آنجا که به قول خودش هیچ پادشاهی را سزاوار هدیه کردن


دانلود با لینک مستقیم


حکیم ابوالقاسم حسن بن علی طوسی معروف به فردوسی

مقاله درباره امام حسن

اختصاصی از فایل هلپ مقاله درباره امام حسن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره امام حسن


مقاله درباره امام حسن

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:8

اسم آن بزرگوار حسن است و این اسم از طرف پروردگار عالم به ایشان عنایت شده است. از امام سجاد روایت است که چون حضرت مجتبی علیه السلام به دنیا آمد، جبرییل بر پیامبر (ص) نازل شد و از طرف حق تعالی گفت: چون منزلت امیرالمؤمنین نسبت به تو به منزلة هارون نسبت به موسی است و اسم پسر هارون حسن بوده است، پس اسم او را حسن بگذارید. روایت منزلت روایتی است مشهور میان علمای اسلام، زیرا از طریق عامه و خاصه با سندهای متعددی از رسول اکرم روایت شده است که مکرراً فرموده اند: یا علی انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لانبی بعدی. یعنی: «تو نسبت به من همچون هارونی نسبت به موسی، جز آنکه پس از من پیامبری نخواهد آمد.» یعنی همچنانکه هارون در غیبت موسی، خلیفة موسی بود تو نیز خلیفة منی و فقط تفاوت در این است که پس از موسی پیامبرانی آمدند، ولی پس از من پیامبری نخواهد آمد.

مشهورترین کنیة آن بزرگوار ابومحمّد، و مشهورترین القاب او مجتبی و سبط اکبر است. آن بزرگوار چهل و هفت سال عمر کرد زیرا ولادت آن بزرگوار شب نیمة رمضان المبارک سال سیّم هجرت بود. آن حضرت هفت سال با جدّ بزرگوارش، و بعد از آن سی سال با پدر بزرگوارش زندگی کرد. مدّت امامت ایشان ده سال است.

حضرت حسن علیه السلام از هر جهت حسن است. جدّی چون رسول اکرم صلی الله علیه وآله داشت، و پدری چون امیرالمؤمنین، و مادری چون زهرای مرضیه. اگر از همة قوانین مؤثر در تشکیل شخصیت کودک مثل قانون وراثت بگذریم، برداشت فرزند از گفتار و کردار پدر و مادر را نمی توانیم انکار کنیم. وقتی جدّی چون رسول اکرم به قدری عبادت کند که پاهای مبارک او متورم شود و آیة طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقی[1][1] (پیامبر ما بر تو قرآن را نازل نکردیم تا به مشقّت بیفتی) در حق وی نازل گردد، سبطی چون حسن تربیت می شود که بیشتر از بیست بار پیاده به مکه می رود و در بعضی از سفرها، پاهای مبارک آن حضرت متورم می شود. هنگامی که پدری چون امیرالمؤمنین علیه السلام در دل شب در وسط میدان سجّاده بیندازد و تکبیرها از او شنیده شود و از ترس و ابهت پروردگار عالم بنالد، پسری چون حسن تربیت میشود که موقع وضو گرفتن بدنش می لرزد و وقتی وارد مسجد می شود با تضرع می گوید: الهی ضیفک ببابک یا محسن قد اتاک المسئ فتجاور عن قبیح عندی بجمیل ما عندک یا کریم.

«ای خدا مهمان تو در خانه ات آمده است، ای نیکوکار، گنه کار به در خانة تو آمده، ای کریم به خوبی خود از زشتی او بگذر.»

وقتی پدری چون امیرالمؤمنین سی سال برای مصالح اسلام صبر کند و با دیگران بسازد، و چون کسی که خاری در چشم او و استخوانی در گلوی او باشد در این جهان زندگی کند، فرزندی چون حسن خواهد داشت که ده سال برای مصالح اسلام صبر می کند و با معاویه مدارا می نماید.

و مادری چون زهرا دارد که غذای خود و وابستگان خود را به فقیر می دهد، سپس غذا تهیه می کند، یتیمی می آید و باز غذا را به او می دهد و دربار سوم غذا را به اسیر می دهد و بالاخره با آب افطار می کنند و غذا نمی خورند، و آیة مبارکه:

ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا[2][2].

«و غذای خود را که به آن احتیاج داشتند به فقیر و یتیم و اسیر می دهند» در حق آنان نازل می شود؛ این ایثارگری را فرزندش حسن به ارث خواهد برد.

روزی سائلی خدمت آن بزرگوار آمد و اظهار فقر کرد و برای آن حضرت دو بیت شعر خواند که مضمون آن چنین است: «چیزی ندارم که بفروشم و حوایج خود را رفع کنم، و حالم بر گفته ام گواه است و فقط آبرویم مانده که می خواستم فروخته نشود. ولی امروز تو را خریدار یافتم، آبرویم را بخر و مرا از فقر نجات ده!» حضرت به آن کسی که تهیة مخارج در دستش بود فرمود: «هرچه داری به این مرد بده که من از او خجالت می کشم!» دوازده هزار درهم موجودی را به او داد چنانکه برای مخارج آن روز چیزی نماند، و جواب دو شعر را نیز چنین داد: «تو از ما با عجله چیزی خواستی، آنچه بود دادیم و بسیار کم بود. بگیر و آنچه داشتی ـ آبرو ـ حفظ کن و گویا که ما را ندیده ای و به ما چیزی نفروخته ای.»

و مادری دارد چون زهرا که از شب تا صبح در نماز است و پس از هر نمازی به دیگران دعا می کند و هنگامی که حضرت حسن می پرسد چرا به ما دعا نکردی جواب می دهد: یا بنی الجارثم الدار ـ پسر کم، همسایه ما مقدم است. این مادر مربی پسری چون حسن است. این روایت از او است:

ان رجلاً اتی الحسن بن علی علیهما السلام فقال بابی انت وامی اعنی علی قضاء حاجة. فانتعل وقام معه فمر علی الحسین صلوات الله علیه وهو قائم یصلی. فقال له این کنت عن ابی عبدالله تستعینه علی حاجتک؟ فذکر انه معتکف. فقال له اما انه لو اعانک کان خیرا له من اعتکافه شهرا.

«مردی حاجتی داشت، متوسل به حضرت حسن شد. آن حضرت به دنبالش راه افتاد. در میانه راه امام حسین را دید که در حال نماز است. حضرت به آن مرد فرمودند چرا برای حاجتت به حسین مراجعه نکردی؟ گفت او در مسجد معتکف بود. حضرت فرمودند: اگر به او کمک می کرد بهتر از یک ماه اعتکاف بود.

حضرت مجتبی علیه السام از نظر نسب سرآمد همة مردم بود، و از نظر حسب و فضایل انسانی، از زبان آن حضرت بشنویم:


[1][1] طه، آیه 1 و 2 .

[2][2] انسان ، آیه 8.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره امام حسن