فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اشکانیان

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله اشکانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


امپراتوری اشکانی 250 ق.م. 224 م.

 

اشکانیان (۲۵۰ پ. م ۲۲۴ م.) که از تیره ایرانی پرنی و شاخه‌ای از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بودند، از ایالت پارت که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند. نام سرزمین پارت در کتیبه‌های داریوش پَرثَوَه آمده است که به زبان پارتی پهلوی می‌شود. چون پارتیان از اهل ایالت پَهلَه بودند، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می‌توان خواند. ایالت پارتی ها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای مازندران و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می‌شد. قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای مازندران می‌زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیه خراسان مسکن گزیدند.
این امپراتوری در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه‌های قفقاز تا خلیج فارس توسعه یافت. در عهد اشکانی جنگ های ایران و روم آغاز شد. سلسله اشکانی در اثر اختلافات داخلی و جنگ‌های خارجی به تدریج ضعیف شد تا سر انجام به دست اردشیر اول ساسانی منقرض گردید.

 

ساتراپی پارت

 


سکه آندراگوراس, واپسین شهرب سلوکی پارت . اودر حدود 250 پیش از میلاد ادعای استقلال نمود.

 

پس از فتح ایران به دست اسکندر مقدونی و مرگ او، ایران به سلوکوس سردار مقدونی رسید؛ نخستین برخورد او با همسایگان ایران در مرزهای جنوب شرقی روی داد که نتیجه آن واگذاری بخش خاوری ایران به چاندراگوپتا پادشاه هند از سلسله ماوریا بود. در حدود ۲۸۱ پیش از میلاد اقوام بربر (به گفته منابع یونانی) به شمال شرقی ایران یورش بردند و شماری از شهرها از جمله چند مهاجرنشین یونانی را ویران ساختند. آنتیوخوس یکم پس از دفع این یورشها شمار مهاجرنشینان یونانی را افزایش داد و مرگیان را به صورت سنگر و بارویی درآورد، همچنین دو لشکر کشی به مرزهای شمال شرقی ایران انجام داد، یکی دریایی به فرماندهی پاتروکلس در امتداد کرانه های خاوری دریای مازندران و دیگری زمینی به فرماندهی دموداماس به آن سوی سیردریا (سیحون) که به تأسیس دو استان آنتیوکیس و سلوکیس انجامید. در ۲۵۰ پیش از میلاد آندراگوراس شَهرَب پارت و دیودوتوس شَهرَب (ساتراپی) باکتریا (بلخ) اعلام استقلال نمودند؛ دیودوتوس خود را شاه خواند و قلمرو یونانی - بلخی را تأسیس نمود.

 

پیدایش
که یاد و نام او [اشک یکم] در دستگاه پارت کوچک تر از کورش پارسی، اسکندر مقدونی و رومانیس رومولیس نبود. یوستینوس
به عقیده یوزف ولسکی، ارشک (اشک) در سالهای ۲۳۸/۲۳۹ پیش از میلاد و در زمان پادشاهی سلوکوس دوم کالینیکوس به پارت یورش برد و بر آندراگوراس پیروز شد، سپس بر هیرکانی (گرگان) تاخت و آنجا را تسخیر نمود و شالوده های دستگاه اشکانی و پادشاهی پارت ها را پی ریزی نمود.

 


شاهزاده پارتی, پیدا شده در خوزستان.

 

وی در آساک واقع در استاونه(آستوئن) در بخش شمالی قلمرو پارت که نِسا هم در آن بود تاجگذاری کرد. سلوکوس دوم برای باز پس گیری سرزمینهای از دست رفته پادشاهی سلوکی دست به لشکر کشی به بخش‌های شمال شرقی ایران زد، در تلاش برای دست یافتن به این هدف با دیودوتوس یکم شاه یونانی - بلخی پیمان یگانگی بست اما با مرگ دیودوتوس یکم و تغییر سیاست جانشین او، دیودوتوس دوم، که با اشک یکم متحد شد، سلوکوس دوم تنها ماند. اشک یکم به روش استپ نشینان به درون استپها پس نشست تا شاید در دشتهای هموار آنجا از سواره نظامش بهتر بهره گیرد و سپس وارد نبرد شد. نتیجه نبرد پیروزی اشک یکم بود. از آن پس پارت ها این روز را به عنوان روز استقلال جشن گرفتند. اشک دوم پس از پدر در سال ۲۱۷ پیش از میلاد بر تخت پادشاهی نشست و روند گسترش قلمرو اشکانی را ادامه داد، وی اکباتان را نیز به قلمرو اشکانی افزود. در واکنش به این امر آنتیوخوس سوم پس از در هم شکستن شورش ساتراپهای باختر ایران رهسپار خاور شد؛ اشک دوم به ناچار اکباتان را رها نمود و همچون پدرش به استپ ها پس نشست. آنتیخوس پس از باز پس گیری شهرهای تامبراکس و سورینکس و چند پیروزی بر پارتهای در حال عقب نشینی از پیش روی در استپها خودداری نمود و بنا به دلایل نامعلوم (شاید پس از شکست از اوتیدم (جانشین دیودوتوس دوم شاه یونانی - بلخی) با اشک دوم صلح نمود. نکته جالب توجه در این عقب نشینی پارتها، کشتار همه یونانیان شهر سورینکس بود؛ این مساله در تضاد با جمله های حک شده بر پشت سکه های اشکانی در آن دوره (فیل هلن [یونان دوست]) است و این نشانه دهنده سیاست واقع بینانه شاهان اشکانی و آگاهی آنان از پیوندهای میان یونانیان و سلوکیان می باشد. پس از اشک دوم دقیقا مشخص نیست چه کسی جانشین او شده، نامهایی همچون وَردان، وُنون، بلاش، خسرو و پارتامازیس آمده اند، با این حال بر سر کار آمدن نماینده شاخه فرزند کوچک تر یعنی فریاپیت (حدود ۱۹۱ تا ۱۷۵ پیش از میلاد) امری مسلم است. درباره پادشاهی او و جانشینش فرهاد یکم (حدود ۱۷۶-۱۷۵ پیش از میلاد) تقریباً چیزی نمی دانیم، تنها در دو سند درباره پادشاهی فرهاد یکم آورده شده که او پس از شکست دادن قبیله «مردها» در البرز آیشان را به خاراکس نزدیک دروازه های مازندران کوچاند.
جانشین او مهرداد یکم (حدود ۱۷۱ تا ۱۳۸ پیش از میلاد) نخستین شاه بزرگ اشکانی است که دولت پارت را به جایگاه یک امپراتوری خاوری رساند.

 

شاهنشاهی

 

بازسازی یک کمان دار پارتی کنده کاری شده بر ستون ترایان.

 

مهرداد یکم (۱۷۱ تا ۱۳۸/۱۳۷ پیش از میلاد) با آگاهی از شرایط نابه سامان دولتهای بلخی و سلوکی نخست به خاور لشکر کشی نمود تا سرزمینهایی که اوتیدم در زمان پادشاهی اشک دوم و لشکر کشی آنتیوخوس سوم گرفته بود بازپس گیرد. در آن زمان در بلخ پس از مرگ اوتیدم، فرمانروایی دوپاره شده بود، دمتریوس پسر او دولتی در هند تشکیل داده و اوکراتیدس غاصب قدرت را در بلخ غصب کرده بود. اما مهرداد یورش اصلی خود را نه به خاور بلکه به باختر انجام داد. از مرگ آنتیوخوس چهارم اپیفان پس از یورش ناکامش به ایران که با پارتها تماسی پیدا نکرد، وضع سلوکیان بحرانی شد و شَهرَب ماد به نام تیمارخوس اعلام پادشاهی کرد. تیمارخوس پس از نبردهای طولانی از مهرداد شکست خورد و مهرداد ماد را نیز به فرمانروایی خود افزود و باکازیس نامی را به حکومت آن نشاند. با تسخیر ماد راه ورود به بین النهرین باز شد و مهرداد با بهره جستن از پیکار میان دمتریوس دوم سلوکی و تریفون غاصب به میان رودان تاخت و بابِل و سلوکیه را گرفت، وی در سلوکیه با عنوان «شاهنشاه» تاجگذاری کرد در حالی که منطقه نفوذش در ۱۴۱ پیش از میلاد تا شهر اوروک در جنوب بابل گسترش یافته بود.

 


سوار پارتی. Palazzo Madama, تورین, ایتالیا.

 

دمتریوس پس از غلبه بر تریفون و دلگرمی از دعوت مادها و شهرهای یونانی خود را آماده جنگ با مهرداد نمود. از سوی دیگر خود پارت مورد تهدید سکاها قرار گرفته بود. مهرداد که با جنگی دو سویه روبرو شده بود، خود با بخشی از سپاه به هیرکانیه رفت و وظیفه رودررویی با دمتریوس را بر دوش فرماندهان خویش گذاشت.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اشکانیان

دانلود مقاله گزارش کارآموزی سیالات برش

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله گزارش کارآموزی سیالات برش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


1-1- تاریخچه شرکت نفت بهران:
شرکت نفت بهران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان انواع روغن موتور، روغن های صنعتی، مواد اولیه لاستیک سازی و مواد پارافینی می‎باشد و یکی از سه شرکت تولید کننده روغن های صنعتی در ایران می‎باشد که نقش بسیار مهمی در پیشرفت صنایع کشور بر عهده دارد.
این شرکت در سال 1341 در شهر ری در جنب ساختمان فعلی پژوهشگاه صنعت نفت و با مشارکت بخش خصوصی و تحت امتیاز چند ملیتی ESSO و وابسته به شرکت اکسون و با نام شرکت تولید روغن تهران شروع به کار نمود.
در ابتدا این شرکت با دریافت روغن پایه از پالایشگاه آبادان و اختلاط آن با مواد افزودنی به تولید روغن موتور مشغول بود ولی در سال 1347 پالایشگاه آن با ظرفیت سالانه 30000 تن روغن پایه آماده بهره برداری گردیده و روغن پایه پس از اختلاط با مواد افزودنی مناسب به انواع گوناگون روغن های موتور و روغن های صنعتی مورد نیاز صنایع تبدیل می گردد.
تا قبل از انقلاب این شرکت محصولات خود را تحت آرم ESSO و با نامهای تجاری کمپانی اکسون آمریکا به بازار عرضه می گردید. پس از قطع رابطه با آمریکا برنامه ریزی و سیاست گذاری جهت اداره شرکت توسط بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی راساً به عهده گرفته شد و کارها بر پایه مدیریتی پویا استوار گردید. در پی تحولات فوق نام شرکت در سال 1363 به پالایشگاه روغن تهران و در سال 1369 همراه با گسترش دامنه فعالیت های اصلی شرکت به ویژه در زمینه نفت و پتروشیمی به شرکت نفت بهران(سهامی عام) تغییر یافت هم اکنون با اجرای برنامه توسعه پالایشگاه و افزایش سطح کیفیت و ظرفیت تولید انواع روغن و دیگر محصولات بالغ بر 100 میلیون لیتر در سال گردیده است. از نظر سود دهی رتبه دوم را در میان شرکت های سازمان یافته بنیاد مستضعفان و جانبازان داشته است. این شرکت دارای صادرات روغن موتور وکس (WAX) به کشورهای ایتالیا. رومانی، پاکستان و لبنان و … می‎باشد.
از جمله محصولات ساخته شده در بهران می‎توان از انواع روغن های برش، روغن های عملیات ماشین کاری فلزات روغن های گریفیت دار برای مصرف در درجه حرارت های بالا، روغن های کمپرسورهای پیستونی و … را نام برد. محصولات ویژه براساس سفارش و با توجه به مقدار مورد نیاز قابل تولید هستند.
1-2- کلیات عملکرد در شرکت نفت بهران
خوراک واحد روغن سازی ماده ای بنام لوبکارت است که یکی از محصولات برج تقطیر در خلاء پالایشگاه نفت است. لوبکات بعلت دارا بودن مواد آروماتیک و پارافینیک سنگین نامطلوب و نداشتن مشخصات فیزیکی لازم در سه واحد جداگانه مورد پالایش قرار می‎گیرد.
1-2-1- واحد استخراج مواد آروماتیک توسط حلال فورفورال
دراین واحد برجی بنام RDC (برج استخراج) از اختلاط لوبکات و فورفورال دو فلز جدا تشکیل می‎شود. آروماتیکها در فورفورال حل شده و بعلت اختلاف دانسیته ازفلز روغنی (رافینیت) جدا می‎شود. از بالای برج مخلوط رافینیت و حلال و از پایین برج آروماتیکها (اکستراکت) EXTERACT و حلال خارج می‎شوند. پس در دو سیستم بازیابی حلال از رافینیت و اکستراکت جدا می‎شود. رافینیت بعنوان خوراک واحد M.E.X و اکستراکت بعنوان محصول جانبی جهت ساخت روغنهای صنعتی استفاده می‎شود.
1-2-2- واحد موم زدایی توسط حلال تولوئن و M.E.K
رافینیت حاصله از واحد فورفورال ضمن اختلاط با مخلوط حلال های تولوئن و M.E.K در حلالهای برودتی سرد شده و کریستالهای پارافینی سنگین (واکس) تشکیل می‎شوند. پس مخلوط روغن و حلال ضمن عبور از فیلترهای خلاء مرحله اول و مرحله دوم از کریستالهای واکسی تفکیک گشته و جهت بازیابی حلال به سیستم های بازیابی هدایت می گردند.
محصول به دست آمده خوراک واحدها یدرو بوده و فوم حاصله پس از کاهش درصد روغن بعنوان پارافین ‌و نمونه به بازار عرضه می گردد.
1-2-3- واحد تصفیه توسط گاز هیدروژن
محصول بدست آمده از واحد M.E.K ضمن اختلاط با هیدروژن در فشار و درجه حرارت بالا وارد راکتور شده و از نظر رنگ و ثبات حرارتی بهبود می یابد. در این واحد مواد ناخواسته بوسیله واکنش شیمیایی از روغن جدا شده و ترکیبات غیر اشباع به ترکیبات اشباع تبدیل می گردند. محصول بدست آمده از این واحد بعنوان روغن پایه جهت ساخت انواع روغنهای موتور و صنعتی بکار می رود.
در این واجد جهت تأمین مشخصات فیزیکی مورد نظر مطابق با استانداردهای جهانی و برای تولید انواع مختلف روغن های موتور صنعتی با توجه به نوع روغن تولیدی روغن پایه با مواد افزودنی مناسب مخلوط می گردند.
1-2-4- واحد تولید ضد یخ
شرکت نفت بهران در حال حاضر دو نوع ضد یخ به کمک 2000 تن در سال و با سطح کیفیت با استانداردهای ملی ایران 338 بنام ضد یخ و ضد جوش بهران بهمن با استانداردهای جهانی BS- 6580 انگلستان بنام بهران پلور را تولید و به بازار عرضه می نماید.
1-2-5- واحد تولید وکس کم روغن :
این شرکت به منظور بهبود کیفیت و پاسخگویی به نیاز صنایع و طرح تولید واکس کم روغن بطریق تعریق و همچنین رنگبری از واکس را در دست اجرا دارد. ظرفیت تولید این واحد تا پایان سال 1378 به 3000 تن در سال افزایش یافته است.
1-2-6- واحد پایلوت :
شرکت نفت بهران طرح رنگبری روغن جهت استفاده در صنایع غذایی، دارویی، شیمیایی و نساخی را در دست مطالعه و بررسی دارد که این تحقیقات در حد پایلوت به نتیجه مطلوب رسیده است.
1-2-7- واحد تسهیلات (تولید آب، بخار، هوا و برق)
وظیفه تأمین تسهیلات مورد نیاز از واحدها از قبیل آب صنعتی آب سرد ، بخار ، هوا، برق و سوخت را واحد تسهیلات جانبی به عهده دارد. آب پالایشگاه در حال حاضر به میزان متوسط 25 مترمکعب در ساعت از خط لوله آب شهری پالایشگاه تهران تأمین می‎شود. آب نرم (آب معدنی) توسط 4 مخزن سختی گیر با تولید متوسط 20 متر مکعب در ساعت تولید می‎شود و جهت سرد کردن آب برگشتی از واحد ها، 4 برج خنک کننده وجود دارد که اغلب 2 و یا 3 برج در سرویس می‎باشد.
برای تأمین بخار فشار بالا از 4 رنگ بخار با ظرفیت اسمی 68 تن در ساعت استفاده می‎شود و از کندانس برگشتی از واحدها بخار فشار پایین تولید می‎شود. این بخار در کوره رافینیت واحد فورفورال به بخار مافوق گرم تبدیل شده و به مصارف مورد نظر می رسد.
وظیفه تولید هوا در پالایگشاه به عهده 4 دستگاه کمپرسور به ظرفیت کل اسمی SCEM 1500 می‎باشد مصرف هوا شامل هوا جهت وسائل ابزار دقیق مصارف واحد می‎باشد.
برق پالایشگاه از دو منبع برق شهر و نیروگاه تأمین می‎شود. حدودا 1300 کیلو وات از برق شهر و 1475 کیلو وات از واحد نیروگاه مصرف میگردد.
1-2-8- آزمایشگاه:
بطور کلی آزمایشاتی که د ر آزمایشگاه انجام می‎شود به دو دسته عادی و ویژه تقسیم می گردند. آزمایشات عادی که بر روی روغن پایه و محصولات انجام می‎شود شامل مشخصات فیزیکی از قبیل رنگ مقدار آب، چگالی، گرانروی، کف، نقطه ریزش، نقطه اشتعال و خاصیت جدا شدن از آب در روغن های هیدرولیک می‎باشد و آزمایشات ویژه که عموما توسط قسمت کارشناسی آزمایشگاه انجام می‎شود مشخصاتی مانند T.B.N (عدد کل قلیایی) اندازه گیری مقدار روی و خاکستر باقی مانده می‎باشد. این قسمت در زمینه سرویس دادن به سایر قسمتهای شرکت نیز فعالیت دارد.
1-2-9- آزمایشگاه پژوهشی:
این قسمت در ساخت محصولات جدید ارتقاء کیفیت محصولات ساخت نمونه های جدید با نمونه روغنهای خارجی مورد مصرف در صنایع بهبود پروسس شییمیایی و ارائه خدمات کارشناسی غیر روتین به داخل و خارج کشور فعالیت دارد. این واحد تحت مدیریت بازاریابی و فروش فعالیت می نماید.
از دیگر فعالیتهای واحد پژوهش می توانیم به ارائه محصولات خاص که در صنایع مصرف خاصی دارد و همچنین راه یافتن راه کارها و فرآیندهای جدید برای تولید محصولات اشاره می‎کند.

 


1-2-10- واحد ظرفسازی و پرکنی
ضد یخ و روغن های صنعتی و موتور تولیدی در قسمت مخلوط کنی با توجه به توانایی ظرفسازی و پرکنی در زمینه ساخت ظروف و خطوط پرکن موجود در ظروف دراین قسمت بسته بندی شده و به بازار عرضه می‎شوند.
1-2-11- لوبکات Lobcut :
پس از اینکه ته مانده برج خلاء را در قسمت آسفالت زدایی پالایشگاه از آسفالت عاری کردند به عنوان خوراک ورودی برای این چرخه صنعتی آورده می‎شود که به این خوراک اصطلاحاً لوبکات گفته می‎شود.
این برش دارای مواد Ar ، نفتینیک، هیدروکربن های اشباع نشده و پارافینیک ها می‎باشد.
این خوراک ورودی را بر حسب ویسکوزیته سینماتیک آن در به دسته های مختلف تقسیم بندی می کنند و لوبکات را به وسیله یک ضریب نشان دهندة مقدار ویسکوزیتة آن است نشان می دهند مانند لوبکات 36 ، لوبکات 32، لوبکات 55.
رنگ لوبکات بستگی به هیدروکربن های Ar دارد. هر چه مقدار آروماتیک بیشتر باشد رنگ لوبکات تیره تر است بعضی اوقات لوبکات ورودی از لحاظ رنگ در رنج وسیعتری تغییر می‎کند که برای منظور روغن سازی مناسب نیست که در این حالت ابتدا آن را تقطیر کرده بعد جداسازی را انجام می دهند تا لوکات مورد استفاده در روغن سازی به دست آید. بعد از اینکه لوبکات وارد پالایشگاه شد برحسب درجه ای که دارند در تانک های بزرگی ذخیره می‎شوند. به علت بالا بودن ویسکوزیته باید همیشه گرم نگه داشته شود. برای این منظور در داخل مخازن لوله هایی تعبیه شده است که بخارات از داخل آنها رد می‎شود که باعث انتقال حرارت می‎شود. از لحاظ رعایت مسائل ایمنی و جلوگیری از آتش سوزی روی مخازن لوبکات را به وسیله گاز خنثی می پوشانند تا از تماس هوا با ماده نفتی جلوگیری کند.

 

 

 

2-1- مقدمه
آنچه که امروزه تحت نام روغن جهت روانکاری و یا کاربردهای مخصوص دیگر همچون هیدرولیک سیستم های حرارتی، عایق الکتریکی و یا برش فلزات به کار می رود می باید دارای خصائص عدیده ای باشد.
مشخصه های عمومی که هر روغنی باید داشته باشد همان مشخصه های اصلی است که ابتدا مد نظر بوده مثلا اصطکاک قطعات را به منظور حرکت دو قطعه کاهش دهد ویا اینکه حرارت حاصل در سیستم که بطرق مختلف بوجود می‎آید تحمل به نوعی برطرف نماید و یا اینکه به نحوی آب بندی ایجاد کند که از نفوذ ذرات خارجی جلوگیری نموده و یا برعکس ذرات ریزی که از سائیدگی حاصل می‎شود از محل شرکت دو قطعه برداشته و از محیط عمل خارج نماید.
ولیکن تعدادی از مشخصه ها خیلی اختصاصی است و بستگی به نوع عملکرد آن دارد مثلا روغنهایی که در تراشکاری بکار می رود و باید آب بخوبی مخلوط شده و از اکیسد شدن قطعات بسیار داغ فلزی در مجاورت هوا و آب جلوگیری به عمل آورده و ضمناً عمر متغیر برش را بهبود بخشد.
به منظور ساخت یک روغن که بتواند کلیه مشخصات لازم را برحسب عملکرد داشته باشد دو ماده اصلی به نام روغن و یا به مواد افزودنی را با یکدیگر مخلوط می نمائیم.
روغن پایه ماده ای است نفتی و یا سنتتیک synthetic (مصنوعی) که در حدود 95-90 درصد روغن را بر حسب نوع روغن تمام شده تشکیل می‎دهد (در بعضی موارد از این مقدار کمتر است) و می‎توان نیازهای یک روغن را تا حدودی بر حسب آن عملکرد برطرف نماید.
رکن اساسی هر روغن تمام شده ماده ای به نام روغن پایه است و بعد از مخلوط شدن با مواد دیگر تبدیل به روغن محصول می گردد.
برای تهیه این ماده در حال حاضر سه راه وجود دارد که عبارت است از استفاده از برش مواد نفتی، تصفیه روغنهای مصرف شده و تهیه مصنوعی آنها (سنتتیک) که در فصول بعدی به تفصیل به روشهای تهیه آنها خواهیم پرداخت.
مواد افزودنی تعدادی مواد شیمیائی با ترکیبات مخصوص است که افزودن آنها به مقدار معین به روغن پایه خواص روغن را ترمیم و تصحیح نموده و علاوه بر آن تعدادی مشخصه مخصوص که درروغن پایه وجود ندارد و یا ضعیف می‎باشد به مجموع روغن می‎دهد.
2-2- ساخت روغن پایه از برش مواد نفتی
این نوع روغن های پایه که امروزه اکثراً مورد مصرف قرار می‎گیرد از نفت خام و بر طبق مراحل زیر حاصل می گردد.
2-2-1- تقطیر
به منظور تنظیم یک برش خاص نفتی که گرانروی ونقطه اشتعال معینی داشته باشد.
2-2-2- تصفیه و پالایش شیمیائی:
در طی این عملیات مشخصه تغییرات گرانروی بازاء تغیر درجه حرارت تصحیح شده و ضمناً عمر روغن افزایش می یابد.
2-2-3- آسفالت گیری:
این عملیات که بر روی ته مانده از برج تقطیر در خلاء صورت می‎گیرد مشخصه عملکرد روغن در درجه حرارت های مختلف را بهبود می بخشد.
2-2-4- موم گیر:
که مشخصه روغن را در درجه حرارت پائین تصحیح و تغییر می‎دهد.
2-3- تقطیر نفت خام
اولین مرحله ای که بر روی نفت خام صورت می‎گیرد تقطیر است.
نفت خام که از چاه استخراج می گردد ابتدا تحت عملیات جداسازی مواد سبک و گوگردی قرار می‎گیرد تا جهت انتقال به پالایشگاه ها آماده و مناسب باشد.
نفت خام پس از این مرحله توسط تلمبه ها و سیستم مخصوص به مخازن پالایشگاه وارد می‎شود.
جداسازی مواد نفتی بر مبنای اختلاف نقاط جوش آنها می‎باشد بدین ترتیب که اگر نفت خام را تا درجات بالا گرم کنیم که کلیه ماد آن بخار شود و بعد به تدریج سرد نمائیم به ترتیب مواد از سنگین به سبک شروع به تقطیر نموده و تا زمانی که به درجه حرارت محیط اطراف بر سیم کلیه مواد (غیر از گازهای خیلی سبک) مجدداً به صورت مایع در خواهند آمد.
بر این اساس نفت خام را در پالایشگاه تحت عملیات تقطیر (در فشار و تعویض خانه ها یا در خلاء) به ترتیب زیر قرار می دهند.
2-3-1- تقطیر در فشار (یک اتمسفر)
نفت خام تا درجه حرارت 600 الی 650 درجه فارنهایت حرارت داده می‎شود تا جهت جداسازی برشهای گوناگون به برج تقطیر در فشار اتمسفر وارد شود اگر این درجه حرارت بیشتر گرم شود امکان تجزیه مواد نفتی می‎باشد.
برج تقطیر دارای تعدادی سینی فلزی سوراخ دار می‎باشد که اجازه می‎دهد بین مایع تقطیر شده که از بالا به پائین می ریزد و بخار مواد نفتی که در حال بالا رفتن است تبادل انرژی (حرارت) و جرم انجام گرفته و به صورت تعادل در آید. مضافاً به اینکه توسط وسائل کنترل کننده سعی می گردد درجه حرارت سینی ها بر حسب نقطه جوش مواد نفتی ثابت نگهداری شود تا همان مواد نفتی بخصوص برروی آن تقطیر و برحسب نیاز و طراحی خارج گردد.
انواع رایج سینی های یک برج از نوع فنجانی سوراخ دار، شیر دار می‎باشد.
در طی این عملیات نفت خام تبدیل به برش های زیر می گردد.
- برش مواد سبک شامل گازهای سبک، گازهای آشپزخانه، بنزین سبک و سنگین
- برش نفتا
- برش نفت سفید
- برش گازوئیل
- ته مانده برج تقطیر در اتمسفر
2-3-2- تقطیر در خلاء:
ته مانده برج تقطیر در فشار اتمسفریک دارای موادی است که لازم است مجدداً تحت عملیات تقطیر قرار گیرد ولی همان طوری که قبلاً ذکر گردید برای تقطیر این باقیمانده لازم است درجه حرارت از 700 درجه فارنهایت بالاتر رود.
در چنین درجه حرارتی قبل از آنکه مواد شروع به تبخیر نمایند تعدادی مواد نفتی تجزیه خواهند شد (شکست مولکولی حرارتی) و بدین لحاظ نمی توان آنها را از یکدیگر جدا نمود.
برای جداسازی این مواد بر مبنای نقطه جوش از خاصیت تقلیل نقطه جوش در اثر تقلیل فشار استفاده و تقطیر در شرایط خلاء صورت می‎گیرد و بدین سبب دیگر لازم نخواهد بود، که درجه حرارت را بالاتر برد.
در عمل ته مانده برج تقطیر را بدون آنکه مخازن بین راه داشته باشد در یک کوره مجدداً گرم نموده و به برج تقطیر در خلاء وارد می نمایند و همان طور که ذکر شد مواد نفتی که بخار شدن در شرایط فشار اتمسفر احتیاج به درجه حرارت بالاتر از 700 تا 800 درجه فارنهایت داشتند اینک در تحت شرایط خلاء در زیر حرارت 700 درجه فارنهایت شروع به بخار شدن می نمایند.
برش های زیر از این برج حاصل می‎شود:
- گازهای سبک که جهت سوخت در کوره های پالایشگاه مصرف و یا در مشعل پالایشگاه سوزانده می‎شود.
- مواد سبک نفتی که مشخصات معینی ندارد و در کوره ها به عنوان سوخت معمولی مصرف می‎شود.
- گازوئیل سنگین
- خوراک دستگاه های ایزوماکس
- خوراک دستگاههای روغنسازی که بعضی مواقع به عنوان سوخت مصرف می گردد (لوبکات)
- ته مانده برج تقطیر در خلاء که خوراک دستگاه های آسفالت گیری و تولید برایت استاک است و در غیر اینصورت به مصرف سوخت می رسد.
2-4- دستگاه های تفکیک و تقطیر روغن «لوب تاور»
آنچه که از برج تقطیر نفت خام در خلاء به عنوان خوراک دستگاههای روغنسازی، تولید می گردد مخلوطی از مواد سبک و سنگین روغن است و می باید مجدداً درشرایط دقیقتر تحت خلاء تقطیر گردد تا از نظر گرانروی تفکیک گردد.
به همین علت مواد فوق به یک کوره وارد شده و پس از گرم شدن به برج تقطیر روغن «لوب تاور» می رود.
برشهایی که از این برج حاصل می‎شود به شرح زیر می باشد :
- گازهای سبک و غیرقابل مایع شدن که در کوره ها و یا مشعل پالایشگاه سوزانده می‎شود.
- مواد نفتی سبک که مختصات معینی ندارد و در کوره ها و یا مشعل پالایشگاه سوزانده می‎شود.
- برش روغن سبک که برای کنترل مختصات خوراک واحد ایزوماکس عودت می گردد.
- برش روغن سبک (روغن 10.20) به عنوان خوراک دستگاه های روغن سازی مصرف میگردد.
- برش سنگین که برای کنترل مختصات خوراک دستگاه های ایزوماکس عودت داده می‎شود.
- برش روغن سنگین (روغن 30.40) که بعنوان خوراک دستگاههای روغن سازی مصرف می گردد.
دراین مرحله قصد مهم در تقطیر تنظیم اشتعال و گرانروی می‎باشد زیرا این پارامترها در مشخصه و تنوع برش روغن ها تأثیر خواهد داشت.
لازم به توضیح است که دریافت برش 10 و 20 همزمان امکان ندارد و برحسب شرایط تابستانی و زمستانی برشهای (10.30) و یا (20.40) از این برج دریافت می‎شود. نقطه اشتعال یک برش نفتی مستقیما به موادی که نقطه جوش پائین دارند بستگی دارد وحتی اگر درصد بسیار کمی از این مواد در برش نفتی وجود داشت باشد تأثیر بسزایی در نقطه اشتعال خواهد گذاشت. برای ورغنهایی که از یک حوزه نفتی می باشند گرانروی نیز تابعی از نقاط جوش مواد و همچنین جرم مولکولی آنهاست.
درتقطیر در خلاء گرانروی پارامتر تعیین کننده است زیرا در این مرحله تنظیم نقطه جوش بسیار مشکل است.
2-5- شناخت هیدروکربورهای روغن پایه
اکثر ترکیباتی که در مواد نفتی وجود دارد ترکیباتی از هیدروژن و کربن هستند. علاوه بر این ترکیبات که به نام هیدروکربورها نامیده می‎شوند ترکیبات دیگری نیز که شامل مقادیر جزئی گوگرد، اکسیژن، نیتروژن، هستند وجود دارد.
اکسیژن اکثرا در شکل اسیدهای نفتنیک و ازت در شکل روغنهای پایه نفتنیکی وجود دارد. گوگرد می‎تواند هم به صورت گوگرد محلول آزاد یا هیدروژن نفتنیکی و یا ترکیبات آلی وجود داشته باشد. مقداری ترکیبات فلزی نیزدر حد چند قسمت در میلیون قسمت به صورت ترکیبات آلی وجود دارند.
ابتدا لازم است هیدروکربورهای اصلی که از نفت خام حاصل می‎شود ارزیابی و شناسایی نمائیم. این هیدروکربورها در سه گروه اصلی طبقه بندی می‎شوند و مشخصات هر روغن پایه بر حسب اینکه چه درصدی از آنها در روغن وجود داشته باشد تغییر می نماید.
2-5-1- گروه پارافینیک
گروه پارافینیک شامل ترکیبات هیدروکربور اشباع شده خطی زنجیره ای و یا شاخه ای می باشند.
پارافین های شاخه ای که از نظر شیمیایی قابل توجه می باشند و به مقدار زیاد در برش روغنها از نفت خام پارافینیک به دست می‎آید.
پارافین های زنجیره ای خطی که از وزن مولکولی برخوردار هستند نقطه ریزش را بالا می برند و باید توسط عملیات موم گیری جد اشوند.
روغنهایی که در آنها بیشتر هیدروکربورهای پارافینیک اجزاء تشکیل دهنده آنست دارای خواص زیر می باشند:
وزن مخصوص کم برای گرانروی معین:
برای روغنهایی با گرانروی معین و یکسان آنکه وزن مخصوص کمتری دارد دارای هیدروکربور پارافینیک بیشتری است، چنین روغنی در حد گرانروی روغنهای موتور دارای وزن مخصوص مابین 88/0 و 890/0 می‎باشد.
تغییرات کم گرانروی نسبت به درجه حرارت
این خاصیت توسط مشخصه ای به نام اندیس گرانروی نشان داده می‎شود.
روغنهایی که از خانواده پارافین هستند اندیس گرانروی بالائی دارند و معمولاً در روغن موتورها در حد 100 می‎باشد.
روغنهایی که به طور طبیعی دارای اندیس بالائی هستند مطلوب می باشند ولی امروزه با مصرف مواد افزودنی این مشخصه را بهبود می بخشند.
فراریت کم برای یک گرانروی معین:
هر چه میزان هیدروکربورهای پارافینیک بیشتر باشد محدوده تقطیر در حد بالایی است و نقطه اشتعال بالائی در یک گرانروی معین دارند.
قدرت حلالیت کم
یکی از مختصات روغنهای پارافینیک قدرت نسبی کم آنها برای حل کردن مواد حاصل از اکسیداسیون است.
بدین ترتیب مقاوم تر در مقابل اکسیداسیون نسبت به روغنهای نفتنیک می باشند که ترکیبات حاصل از اکسیداسیوان را ته نشین می نماید.
این مشخصه با نقطه آنیلین نشان داده می‎شود که برای پارافین ها حدود 100-90 درجه سانتیگراد است.
2-5-2- هیدروکربورهای نفتینیک و مشخصات آنها :
این دسته ازهیدروکربورها از این نظر که هیدروکربور اشباع شده هستند مشابه پارافین ها هستند و از اتصال گروه های متیلن که در یک حلقه تنظیم شده اند تشکیل گردیده اند.
یک چنین حلقه کربنی بسته را به نام مونوسیکلیک و موقعی که بیشتر از یک حلقه باشد پلی سیکلیک نامیده می‎شود.
این امکان وجود دارد که یک زنجیر پارافینی نیز به یک گوشه آن حمله کرده و نسبت اتم های کربن جانبی به کربن های داخل گروه به نحوی باشد که در مشخصات آن تأثیر بگذارد و بدین لحاظ در انتخاب آن برای یک روغنکاری مخصوص باید مد نظر قرار بگیرد.
در روغنهایی که درصد مواد نفتنیک بیشتر است خواص زیر مشهود است:
وزن مخصوص نسبی زیاد برای گرانروی معین
برای ورغنهای موتور معمولاً در حد 9/0 می باشد.
تغییرات زیاد در گرانروی نسبت به درجه حرارت.
اندیس گرانروی نسبتاً پایین است و حدود 90-40 می‎باشد.
فراریت زیاد نسبت به برش های پارافینی در یک گرانروی معین:
نقطه اشتعال آنها نسبتاً پایین است.
قدرت حلالیت زیاد :
نقطه آنیلین نسبت به پارافین ها پائین تر است و بدینسان اجزاء اکسید شده را در خود بیشتر حل می نماید و برای این مزیت است که در بعضی از مواقع با روغنهای پایه پارافین مخلوط می‎شود .
این قدرت حل کنندگی طبیعی می‎تواند تا اندازه ای به عمل پاک کنندگی مواد افزودنی کمک نماید و موقعی که روغن خیلی شدید اکسید شده است مفیدتر است.
2-5-3- هیدروکربورهای آروماتیک و خواص آنها :
هیدروکربورها دراین نوع حلقوی بسته می‎باشند که مشخصه نیمه اشباع دارند. ترکیبات جانبی می‎تواند هیدروکربورهای زنجیره ای باشد و بدینسان تعداد بی شماری از ترکیبات مختلف بوجود آورد.
این نوع ساختمان راحتتر از ترکیبات پارافینی و نفتنیکی واکنش می نماید و به ترکیبات جانبی خورنده رزینی و آسفالتی تبدیل می‎شود.
نقطه آنیلین خیلی پائین است زیرا قدرت حلالیت بالایی دارند و بدلیل نقاط ضعیف یاد شده در بالا زیاد مورد توجه قرار نمی گیرد.
بالاخره خاصیت دیگر آن تشکیل امولسیون راحتتر با آب بخاطر کشش سطحی کمتر می‎باشد.
جدول ج-1 مشخصات سه گروه اصلی هیدروکربورها را در روغنهای روان کننده نشان می‎دهد.
جدول ج-2 مشخصات هیدروکربورها و رابطه آنها را با شکل ساختمانی در روغنهای روان کننده مشخص می نماید.
2-5-4- توزیع هیدروکربورها وانواع روغن پایه:
همانطور که قبلا ذکر گردید مقدار هر یک از هیدروکربورهایی که در گروه های مختلف هستند مشخصات کلی روغن پایه را معین می نماید.
مثلا جدول زیرترکیبات شیمیایی در سه نوع روغن پایه را نشان می‎دهد.
روغن درصد اتم کربن پارافین ها درصد اتم کربن آروماتیک ها درصد اتم کربن نفتینیک ها
الف
ب
ج 50
6/58
8/65 2/14
7/7
3/6 8/35
7/33
9/27
جدول ج 1
مشخصات اصلی سه گروه هیدروکربورها که در روغن روانکاری تأثیر می گذارد.
پارافینیک (وزن مخصوص کم تر) نفتینیک (وزن مخصوص زیاد) آروماتیک (وزن مخصوص زیادتر)
نقطه ریزش بالایی دارند و توسط عملیات موم گیری و مواد افزودنی بهبود می یابند.
اندیس گرانروی بالا
فراریت خیلی‎کم و بدین‎ترتیب نقطه اشتعال بالا دارند. مقدار کربن باقیمانده متوسطی‎دارندکه درشکل‎گرانول‎خواهد بود.
اکسیداسیون به کندی صورت می‎گیرد. ابتدا اسید فرار که کم و بیش خورنده میباشد تولید می نماید (بیشتر روی یاتاقانهایی که از نوع سرب و مس و کاردمیم - نیکل و یا کاردمیم نقره است اثر می گذارند) و سپس ترکیبات گرانروی بالا را در خود حل می کند
قدرت حلالیت برای ترکیبات آلی که از باقیمانده احتراق و سوخت حاصل می‎شود ندارد. پارافین های سبک که در اثر اکسیداسیون پلی مریزه می‎شوند رسوب می دهند. نقطه آنیلین بالا نقطه ریزش پائینی دارند. اما در درجه حررات کم نیمه پلاستیک هستند (هیچگونه رابطه ای بین فشار و جاری شدن ندارند)
اندیس گرانروی پائین و نیمه پلاستیک هستند فراریت آنها زیاد است و بنابراین نقطه اشتعال کمتری دارند و کربن باقیمانده آنها کمتر است و بیشتر در شکل پودر می‎باشد.
اکسیداسیون صورت می‎گیرد که کمی درجه حرارت بالاخورنده است اما ابتدا در حالت معلق بوده و سپس شکل لجن در خواهد آمد.
قدرت حلالیت برای ترکیبات شیمیایی که در اثر کارکرد روغن بوجود می‎آید دارد و بمیزان کمتری برای ترکیبات حاصل از سوخت و احتراق موتورهای دیزلی نیز مؤثر است.
نقطه آنیلین پائین
----------

 

اندیس گرانروی خیلی پائین مثلا زیر صفر دارند فراریت خیلی زیاد و مقدار کربن باقیمانده نیز خیلی زیاد است.

 

برای اکسیداسیون بسیار مستعد است با رسوب نامحلول خواهد بود.

 

قدرت حلالیت برای ترکیبات شیمیایی بوجود آمده در کارکرد بالاتر از 180 درجه سانتیگراد دارد.
اعضا آنها بنزن است که حلال مخصوصی است که میتواند ترکیبات رزین و آسفالت را در خود حل نماید.
نقطه آنیلین خیلی پائین و حل کننده طبیعی لاستیک است.

 

جدول : ج-2
رابطه بین مشخصات و شکل ساختمانی هیدروکربورها
نوع هیدروکربورها مشخصات اصلی
پارافین زنجیره ای مستقیم گرانروی با درجه حرارت تغییر بسیار کمی دارد
مقاوم دربرابر اکسیداسیون است.
نقطه ریزش بالایی دارد.
پارافین زنجیره ای شاخه ای گرانروی با درجه حرارت بسیار کم تغییر می‎کند
مقاوم در برابر اکسیداسیون
ممکن است نقطه ریزش پائینی داشته باشد
حلقه های نفتینیک با شاخه های جانبی کوتاه‎پارافین‎زنجیره‎ای مقاومت خوب در برابر اکسیداسیون
نقطه ریزش پائین
گرانروی با درجه حرارت بسیار متغیر است
حالت پلاستیکی درشرایط سرد دارد
حلقه های آروماتیک با شاخه های جانبی کوتاه پارافین زنجیره ای نقطه ریزش بر طبق ساختمان مولکولی متغییر است
مقاومت و ثبات حرارتی دارد
گرانروی بشدت با حرارت تغییر می‎کند
بسهلوت اکسید می‎شود
حلقه های نفتینیک با شاخه های جانبی بلند پارافینی گرانروی با درجه حرارت کمی تغییر دارد
مقاوم دربرابر اکسیداسیون است
ممکن است نقطه ریزش پائینی داشته باشد
حلقه های آروماتیک با شاخه های جانبی بلند پارافینی گرانروی با درجه حرارت تغییر کمی دارد
ممکن است در برابر اکسیداسیون مقاومت خوبی داشته باشد (اگر تعداد سیکل ها زیاد نباشد)
ممکن است نقطه ریزش پائینی داشته باشد.

 

اختلاف جزئی که در تقسیم تعداد اتم کربن در این سه نوع روغن وجود دارد اثر مهمی در مشخصه و خاصیت روغن دارد.
مثلا : روغن پایه که از نفت حوزه پنسیلونیا که معمولاً بالاترین مقدار پارافین را دارد از نظر تقسیم مواد شیمیایی به شرح زیر است:
اتم های کربن در شکل پارافین 78-75 درصد
اتم های کربن در شکل نفتینیک 20-13 درصد
اتم های کربن در شکل آروماتیک 10-6 درصد
2-6- واحد روغن سازی
برشهای حاصل از تقطیر در خلاء که از دستگاه برج تفکیک وتقطیر در خلائ حاصل می گردد دارای ترکیبات نامطلوبی است که برای روغن کاری مناسب نیستند و میبایستی در تحت عملیات تصفیه قرار گرفته و از بین برده می‎شوند.
به عنوان مثال این ترکیبات وجودشان در وغن سبب می گردد که بعد از مدت زمان کوتاهی که در کار قرار می گیرند سیاه شده و گرانروی آن افزایش یافته و تولید اسید نموده و موادی را بوجود اورد که در روغن به صورت لجن نامطلوب باقی می ماند.
این ترکیبات تعدادی به طور طبیعی در نفت خام ورودی بر حسب حوزه نفتی وجود دارد و تعدادی مثل الفین ها در مراحل تقطیر در دیواره های کوره ها و در اثر حرارت بالا تولید می گردند با از بین بردن یک چنین موادی این امکان وجود خواهد آمد که روغنهای روان کننده در سطح بسیار عالی از نظر کیفیت از نفت خام به دست می‎آید وبدین ترتیب آنها را از موادی مانند آروماتیک و موم که برای ر وغنکاری نامناسب می باشند عاری نمائیم.
عملیاتی که امروزه بر روی برش روغن حاصل از تقطیر روغن انجام می‎گیرد عبارتست از:
- استخراج مواد آروماتیک
- عملیات موم گیری
- تصفیه نهایی
ذیلا به تشریح هر یک از مواد فوق می‎پردازیم:

 


2-6-1- استخراج مواد آروماتیک و نفتینیک
همانطور که در مباحث قبل مشخص گردید خاصیت هیدروکربورها از نوع آروماتیک و نفتینیک و مشتقات آنها این است که گرانروی آنها در اثر تغییر درجه حرارت متغییر است و درجه این حساسیت برحسب نوع شاخه های جانبی و بلند و کوتاه بودن آن متغیر است ولی آنچه که مشخص است این است که نسبت به هیدروکربورهای پارافینی تغییرات گرانروی شدیدتر است.
یکی از خواصی که برای اکثر روغنها مورد نیاز می‎باشد این است که بتواند فیلم نازک روغن را ما بین سطوح قطعات فلزی حفظ نماید و نگهداری ضخامت این فیلم بستگی مستقیم به گرانروی روغن دارد.
بدین ترتیب لازم است که روغن گرانروی خود را در درجه حرارت های مختلف حفظ نماید و همانطور که ذکر گردید گروه آروماتیک و تا اندازه ای نفتینیک این خاصیت را نداشته و برای روغنکاری مناسب باید از محیط خارج گردند.
در حال حاضر سه نوع فرآیند پالایش برای این منظور قابل اجرا است:
- تصفیه با اسید سولفوریک و جداسازی مواد تشکیل دهنده
- استخراج مواد آروماتیک با حلال
- عملیات هیدروژنه کردن
مزیت عمده این روشها این است که پایداری و ثبات کیفیت روغنها را تصحیح می نماید و مشخصه گرانروی - درجه حرارت را بهبود می بخشد. عملیات پالایش همچنین ترکیباتی نظیر حلقوی گوگرددار (هترو سیکلیک های گوگردی مثل مشتقات تیوفن) را از بین برده و به عنوان باز دارنده اکسیداسیون به طور طییعی عمل می نماید.
در حقیقت عملیات پالایش و میزان عمق آن اثر متقابل روغن را در برابرباز دارنده های سنتتیک بهبود می بخشد.
2-6-1-1- تصفیه با اسید :
یکی از عملیات تصفیه درسالهای قبل که اینک با متدهای مدرن جایگزین شده است تصفیه برش های نفتی با اسید سولفوریک و اولئوم است.
در این روش علاوه بر بهبود رنگ خواصی نظیر ثبات رنگ و عمر روغن بهتر شده و به علت خارج شدن مواد آروماتیک وزن مخصوص روغن کاهش یافته و ضریب گرانروی بالا می رود.
نقطه ریزش تا اندازه ای بالاتر می رود زیرا مواد استخراج شده تا حدودی به عنوان ماده کاهش دهنده نقطه ریزش به طور طبیعی عملی می نمودند.
یکی از نقاط ضعف این روش تولید پس مانده لجن اسیدی به مقدار زیاد است که به لحاظ اثرات منفی در محیط زیست نمی توان در هر محلی تخلیه نمود عملیات خنثی سازی توسط هیدروکسید کلسیم انجام می گردد و درصد نسبت وزنی اسید نسبت به روغن اگر حدود 10 درصد باشد بهتر خواهد بود و اضافه بر آن بهبود زیادی نخواهد داشت.
تصفیه با روش اسید سولفوریک در نوع تصفیه خشک و مرطوب است و نامیدن این دو بخش به لحاظ نوع خنثی کردن اسید از طریق هیدروکسید کلسیم (تصفیه خشک) و یا خنثی نمودن اولئوم با محلول قلیائی کاستیک (تصفیه مرطوب) می‎باشد.
امروزه فرآیند تصفیه با اسید سولفوریک برای تولید روغن سفید بودن رنگ و بو و طعم که مصارف داروئی برای انسان دارد مورد استفاده قرار می‎گیرد. این عملیات اگر با روغن های سنگین انجام گیرد بسیار پرخرج خواهد بود.
2-6-1-2- استخراج با حلال فورفورال
این نوع تصفیه به روشی اطلاق می گردد که خارج نمودن آروماتیک و بقیه عناصر نامطلوب روغن توسط استخراج مایع به مایع انجام می پذیرد.
حلالهای مناسب عبارتند از فنل، فورفورال، اکسید سولفورو، وان - ام- پی، آنیلین نیترو بنزن و …
مبناهای این کار اولین بار توسط Edeleanu (ادی لانو) در سال های 1907 تا 1912 با حلال اکسید سولفور و مواد آروماتیک استخراج گردیده (حلالیت پارافین و نفتینیک در آن کم است)
بقیه روشها که در آن حلال استفاده می گردد و بعدا توسعه پیدا نمود و بر مبنای این روش پایه گذاری شده است.
پالایش با فورفورال :
عبارتست از جداسازی فیزیکی که از خاصیت حلالیت متفاوت مواد آروماتیکی با فورفورال نسبت به مواد پارافینی و نفتینیکی استفاده می‎شود.
فورفورال که یک آلدئید به فرمول می‎باشد.
مایعی بدون رنگ و با بوی بادام تلخ است و در مقابل نور هوا تیره می گردد نقطه جوش آن 162 درجه سانتیگراد است و از فرایند عمومی استخراج با حلال مراحل زیر را شامل می‎شود.
هواگیری و خشک کردن خوراک: وجود آب روی حلال فنل و هوا مشکلاتی را برای موادی مثل اکسید سولفور و فورفورال ایجاد می نماید.
- استخراج با حلال: معمولاً روش جریانهای معکوس برای تماس مایع استفاده می گردد و در بعضی از مواقع بر عکس آن خواهد بود ( مثل آسفالت گیری با گاز پروپان).
- جدا کردن حلال ازروغن که توسط حرارت و تقطیر و بخار شدن انجام می گردد این عملیات معمولاً به سهولت صورت می‎گیرد زیرا روغن و حلال تفاوت نقطه جوش زیادی دارند.
(البته جدا کردن بنزین و سولفوردی اکسید استثناء است)
- خالص نمودن روغن: روغن آخرین مقادیر باقیمانده حلال را درطی عملیات در برج عریان کننده از دست خواهد داد و اگر دارای مقادیر ناچیز آب باشد تحت بخار شدن در شرایط خلاء نیز قرار می‎گیرد.
- خالص نمودن حلال: در این مرحله ب را از حلال مثلا فورفورال جدا می سازند و یا حلال را از حلالهای دیگر تفکیک می نمایند.
پالایش با فورفورال
پالایش با فورفورال عبارتست از جداسازی فیزیکی که از خاصیت حلالیت متفاوت مواد آروماتیکی پارافینی و نفتینی با فورفورال استفاده می‎شود. بدین ترتیب از اختلاط فورفورال با لوب کات دو فاز مختلف تشکیل می‎شود. مقادیری از لوب کات که عمدتاً مواد آروماتیکی است در فورفورال حل شده و به نام اکستراکت نامیده می‎شود که فاز پایینی را در برج RDC تشکیل می‎دهد.
فاز دیگر مقادیری فورفورال می‎باشد که در بقیه لوب کات حل شده است و به نام رافیت مشهور می‎باشد. رافینینت عمدتاً از مواد پارافینی و نفتینک و موجود در لوب کات تشکیل می یابد. مراحل بعدی جداسازی فورفورال از محلول اکستراکت و رافینیت می‎باشد که با توجه به اختلاف درجه جوش فورفورال و اکستراکت (و پارافینیت) از طریق تقطیر کمک بخار انجام می گیرد.
2-6-1-3- عوامل مؤثر در جداسازی مواد آروماتیکی از لوب کات
الف- تعداد مراحل اختلاف فورفورال با روغن :‍
افزایش تعداد مراحلی که لوب کات در یک درجه حرارت معین با فورفورال مخلوط گشته و اکستراکت دوباره با فورفورال مخلوط می گردد در مقدار تولید رافینیت و کاهش مقدار اکستراکت مؤثر می‎باشد. در عمل برج اختلاط و جداسازی اکستراکت (EXTRACTIONTOWER) یا از لایه هایی R SCIING RINGS تشکیل یافته و یا مجهز به ROTAHXG DISC CONTACTOR (RDC) می باشند. درهر حال جریان متقابل فورفورال و لوبکات موجب می‎گردد لوب کات با فورفورال تماس کافی پیدا نماید. این برجها که به صورت عمودی قرار دارند رافینیت بخاطر وزن مخصوص پائین تر به طرف بالای برج حرکت نموده و فورفورال به سمت پائین حرکت می نماید. در برجهایی که به صورت لایه هایی از RASCHIG پر می باشند ارتفاع برج و تعداد لایه ها و ضخامت Rasching ring معرف تعداد مراحل اختلاط فورفورال با ر وغن می‎باشد که همواره ثابت می‎باشد مگر تغییر اساسی در برج ایجاد گردد. در مقابل برجهایی که مجهز به RDC می باشند سرعت چرخش DISC ها که قابل کنترل می‎باشد دفعات اختلاط فورفورال با روغن را معین می نمایند. افزایش تعداد دفعات در درجه حرارت ثابت برای تولید روغن با کیفیت معین نیاز به نسبت فورفورال به روغن کمتری داشته و بازده بیشتری را موجب می گردد. در مورد فورفورال افزایش دفعات اختلاط با روغن حتی به بیش از شش مرحله تأثیر جزئی بر بازده نخواهد داشت.
ب- نسبت فورفورال به روغن :
افزایش نسبت فورفورال به لوب کات در حالی که بقیه متغیرها ثابت باشند موجب بهبود کیفیت رافینت (اندیس گرانروی بالاتر)، کاهش راندمان (نسبت به رافینت به لوب کات)، افزایش هزینه های تصفیه و کاهش ظرفیت کارخانه میگردد. افزایش نسبت فورفورال به روغن موجب افزایش کار در قسمت جداسازی فورفورال گشته که نه تنها هزینه ها را افزایش می‎دهد بلکه در صورت محدودیت سیستم بازیابی فورفورال موجب کاهش ظرفیت کارخانه می گردد.
ج- درجه حرارت:
افزایش درجه حرارت در بر ج اختلاط و جداسازی در حالیکه بقیه متغیرها ثابت باشد موجب بهبود کیفیت رافینیت (اندیس گرانروی بالاتر) و کاهش راندمان می گردد. محدودیت از نظر درجه حرارت بالا حلالیت تمام لوب کات در فورفورال و چنانچه درجه حرارت خیلی پائین باشد مشکل بستن مواد مومی و مشکلات سیال بودن رافینت می‎باشد.
دو متغیر درجه حرارت و نسبت فورفورال به لوب کات در کارخانجات روغن سازی بسادگی قابل کنترل بوده و از عواملی هستند که برای کنترل کیفیت وبازده کارخانه به کار برده می‎شوند . با افزایش تدریجی نسبت فورفورال به لوب کات و کاهش درجه حرارت برای تولید رافینت با کیفیت ثابت بهبود در راندمان بتدریج کاهش یافته و این امر در تهیه رافینت با کیفیت بالاتر بسیار محسوس تر است.
د- اختلاف درجه حرارت در مقاطع مختلف برج:
کاهش تدریجی درجه حرارت از بالای برج تا پائین موجب می گردد مواد پارافینی حل شده در فورفورال به تدریج جدا شده و به سمت بالای برج هدایت شود کاهش درجه حرارت در پائین برج و حفظ اختلاف درجه حرارت بیشتر بین بالا و پائین برج موجب کیفیت پائین تر برج و حفظ اختلاف درجه حرارت بیشتر بین بالا و پایین برج موجب کیفیت پائین تر رافینیت (اندیس گرانروی پائین تر) و تولید رافینیت بیشتر نسبت به لوب کات تغذیه شده می گردد. پائین ترین حد درجه حرارت قسمت پائین برج بستگی به ظرفیت دستگاههای تبادل حرارتی که مقادیری از مواد داخل برج را سرد می نمایند. اختلاف درجه حرارت در طول برج اختلاط و جداسازی اکستراکت همچون یک رفلاکس داخلی (INTERNAL REFLUX) عمل می نماید.

 


هـ - باز گرداندن مقداری اکستراکت:
تأثیر مشابه اختلاف درجه حرارت در پائین و بالای برج را می‎توان از طریق باز گرداندن مقدار اکستراکت که قسمتی از فورفورال آن جدا شده باشد به قسمت پائین برج اختلاط و جداسازی اکستراکت انجام داد. در نتیجه مقادیری مواد پارافینی که قبلا در فورفورال حل شده اند از فورفورال جدا شده و به قسمت بالای برج هدایت می‎شود نتیجتاً موجب کاهش کیفیت و تولید بیشتر رافینیت نسبت به لوب کات می گردد. از آنجائیکه مقادیر بیشتری فورفورال می بایست مجدداً به قسمت بازیابی فورفورال ارسال گردد ممکن است موجب محدودیت در ظرفیت کارخانه گردد.
به طوری که ملاحظه می‎شود متغیرهای زیادی می‎توانند در کیفیت و مقدار رافینیت مؤثر باشند و تأثیر هر یک نیز متفاوت می‎باشد. بنابراین ممکن است شرایطی را پیدا نمود که در عین حال که موجب افزایش کیفیت می‎شود کمیت رافینیت نیز افزایش یابد و یا اینکه یکی از آنها ثابت بوده و دیگری بهبود یابد. بدین ترتیب شرایطی که متغیرهای مختلف می بایست دارا باشند تا تولید رافینیت در حداکثر راندمان و با کیفیت ثابت باشد برای لوب کاتهای مختلف تعیین می گردد از طرف دیگر کیفیت و راندمان تولید رافینیت تنها نکات مورد توجه در تصفیه روغن نمی باشد غالباً حداکثر تولید رافینیت و حداقل هزینه های تولید نیز مورد توجه قرار می‎گیرد که می‎توان از طریق تغییر در شرایط متغیرها چنین نتایجی را نیز به دست آورد. بنابراین برای انواع لوب کات و کیفیتی که رافینیت های مختلف از نظر اندیس گرانروی می بایست دارا باشند شرایط بهینه برای متغیرهای مختلف از قبل تعیین گشته و کارخانه را همواره با توجه به این شرایط و نوع لوب کاتی که تغذیه می گردد به کار می گیرند.
2-6-1-4- خواص فورفورال
وزن مولکولی 1/96
وزن مخصوص در 68 درجه فارنهایت 160/1
حرارت لازم برای تبخیر بی تی یوبرای هر پوند 188 در 340 درجه فارنهایت
حرارت لازم برای تبخیر بی تی یو برای هر پوند 165 در 450 درجه فارنهایت
نقطه جوش درجه فارنهایت 323
ضریب حرارتی بی تی یو هر پوند و برای هر درجه فارنهایت 504/0 در 340 درجه فارنهایت
نقطه ذوب درجه فارنهایت 7/32-
نقطه اشتعال درجه فارنهایت 135 تا 140
کشش سطحی در 68 درجه فارنهایت دین در هر سانتی متر 44 تا 49
اندیس شکست نور در 68 درجه فارنهایت 526/1
حد پائین شرایط انفجاری با هوا درصد 1/2 در 275 درجه فارنهایت
گرانروی در 77 درجه فارنهایت سنتی پویز 49/1
حلالیت در 122 درجه فارنهایت درصد وزنی 5 آب در فورفورال
حلالیت در 122 درجه فارنهایت درصد وزنی 10 فورفورال در آب
نقطه جوش آزتروپ فورفورال/ آب درجه فارنهایت 208
مقدار فورفورال در آزتروپ فورفورال / آب درصد وزنی 35
فورفورال ممکن است موجب سر درد افراد گردد که با قرار گرفتن در هوای آزاد رفع می گردد. در اثر تماس با پوست ممکن است موجب تحریک گردد که پس از شستشو با آب برطرف می‎شود. وزن مخصوص بالای آب موجب می گردد که فاز اکستراکت براحتی در پائین برج جمع گردد و کشش سطحی آن از ایجاد امولسیون با لوب کات جلوگیری می نماید. نقطه جوش نسبتاً پائین آن موجب می‎شود که به راحتی از رافینیت و اکستراکت جدا گردد. یکی از معایب فورفورال اکسیده و پولیمرایز شدن آن خصوصاً در حرارتهای بالا و چنانچه در معرض نور قرار داده شود در این صورت رنگ آن تیره شده اسیدهای آلی و چنانچه حرارت خیلی بالا باشد کک نیز ایجاد می گردد. بنابراین در کارخانجات فورفورال سعی می نمایند از ورود هوا به سیستم فورفورال جلوگیری نموده و فورفورال را بیش از 445 تا 450 درجه فارنهایت حرارت نمی دهند. گاهی اوقات مقداری مواد بازی برای خنثی نمودن اسید تولید شده در سیستم تزریق می نمایند و برای جلوگیری از ورود هوا معمولاً مخازن را از گازی خنثی به عنوان پوشش پر می نمایند و لوب کات ورودی به کارخانه را نیز از دستگاه DEAERATOR عبور می دهند.
2-6-1-5- دستگاه های عمده
دستگاه Dcaerator شامل برجی است که از تعدادی plate تشکیل یافته و فشار داخل آن پائین تر از فشار اتمسفری نگهداشته می‎شود و لوب کات از بالای برج وارد و از پائین خارج می گردد. بدین ترتیب هوا و گازی که همراه لوب کات باشد خارج می گردد برج اختلاط و جداسازی اکستراکت Extraction tower به طوری که قبلاً ذکر گردید یا شامل لایه هایی از RASCIIING RINGS می باشد و یا مجهز به RDC است. لوب کات از وسط برج و فورفورال در بالاتر از وارد برج می گردد. فورفورال به خاطر سنگینی به پائین برج آمده و مواد آروماتیکی موجود در لوب کات را در خود حل و به صورت اکستراکت از پائین برج خارج می نماید. مواد پارافینی و نفتینی که در فورفورال حل نشده اند مقداری فورفورال را در خود حل نموده از بالای برج خارج می گردد.
برای جداسازی فورفورال موجود در فاز رافینیت حرارت آن را افزایش داده و به وسیله خلاء Stripping به وسیله بخار آب (معمولاً Super Heat ) حتی مقادیر جزئی فورفورال را از رافینیت در برج خاصی که بدین منظور تعبیه گردیده خارج می نمایند.
فاز اکستراکت که در فورفورال حل می‎باشد کمی بالاتر از نقطه جوش فورفورال گرم می‎شود L. P Flash Tower می گردد. در این برج مقادیر عمده

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گزارش کارآموزی سیالات برش

دانلود مقاله معماری ارگانیک

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله معماری ارگانیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

معماری ارگانیک
بینش معماری ارگانیک ریشه در فلسفه رمانتیک دارد.رمانتیسم یک جنبش فلسفی هنری و ادبی در اواخر قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی در شمال غربی اروپا بودکه به سایر نقاط اروپا و آمریکا سرایت کرد. این جنبش واکنشی در مقابل خرد گرایی عقل مدرن بود. رمانتیک ها همانند پیروان تفکر کلاسیک به ذهن انسان اعتقاد داشتند. ولی رمانتیک ها به آن بخش از ذهنتوجه داشتند که بیشتر در باره احساس وعواطف بود.درصورتی که برای فلاسفه کلاسیک عقل و منطق اهمیت داشت.
نکته حائز اهمیت این که اکثر فلاسفه رمانتیک شاعر بودند و به تجلیل از طبیعت عواطف وتخیل می پرداختنددر حالی که اکثر فلاسفه کلاسیک ریاضیدان بودند. برای نطریه پردازان قرن نوزدهم آمریکا که به دنبال زیبایی مدرن بودند طبیعت تنها فلسفه صحیح تلقی می شدهنرمند می بایست ترکیبی می ساخت که به موازات طبیعت باشد و پروسه حیات و رشد و توسعه را به صورتی انتزاعی نشان دهد.
رالف والدو امرسون نویسنده شاعر و کشیش آمریکایی هنرمندان را تشویق می کرد که از طبیعت الهام بگیرند.وی هنرمندان را برای یافتن رابطه بین فرم و عملکرد در طبیعت هدایت می کرد او می نویسد :طبیعت سیستمی از فرم ها و روش های به وجود آوردن را خلق می کند که مستقیما قابل تطبیق در هنر است. همچنین ویوله لودوک معمار معروف فرانسوی معماران را ترغیب می کرد که قوانین طبیعی خلقت را به کار گیرند همانند مجسمه سازان قرون وسطی که گیاهان و حیوانات را مطالعه می کردند تا بفهمند که چگونه فرم های آنها یک عملکردی را نشان می دهند و یا خود را با خصوصیات ارگانیسم تطبیق می دهند.
معماری ارگانیک در آمریکا در قرن ۱۹ توسط فرانک فرنس و لویی سالیوان شکل گرفت.اوج شکوفایی این نظریه را می توان در نیمه اول قرن بیستم درنوشتارها وطرح های فرانک لوید رایت مشاهده کرد. به اعتقاد فرانک فرنس بر اساس نظریه ارگانیک همه فرمها طبیعی پویا هستند.نیروها وفشارهایی که در ساختار یک حیوان دخیل هستند کشش ماهیچه ها و مفاصل هنگامی که موجود حرکت می کند طرح رشد و گسترش که در فرم گیاهان و صدف ها دیده می شود تصویری از یک شکل زنده است.اگر یک کار هنری بخواهد بیان کننده باشد باید به صورت ارگانیک ساخته شود.اجزا آن نمی توانند به صورت بخش های مجزا باشند بلکه آنها باید در یک سیستم پویا و شکل پذیر در یکدیگر ادغام شده باشند بیان در معماری باید در حل کردن نیروهای فیزیکی که در یک کالبد ارگانیک عمل می کند صورت می گیرد. سالیوان از پایه گذاران مکتب شیکاگو ومعماری مدرن درآمریکا بود وی اعتقاد بسیار زیادی به فرم های طبیعی و سبک ارگانیک داشت.سالیوان به روشی معتقد بود که مشابه پروسه به وجود آوردن در طبیعت بود.او برای اولین بار اصطلاح فرم تابع عملکرد را بیان نمود.یعنی سالیوان فرم تابع عملکرد را در پروسه رشد و حرکت طبیعی می دید.
سالیوان در مورد مصالح می گفت :سنگ و ملات در ساختمان ارگانیک زنده می شود.موضوعی که فرانک لوید رایت شاگرد وی بهتر از هر معمار معاصر دیگری آن را در ساختمان هایش نشان داده است. رایت اگر چه با تکنولوژی مدرن مخالفتی نداشت ولی وی آن را به عنوان غایت و هدف تلقی نمی نمود.به اعتقاد رایت تکنولوژی وسیله ای است برای رسیدن به یک معماری والاترکه از نظر وی همانا معماری ارگانیک بود.
رایت در ۲۰ مه ۱۹۵۳ در تلیسین معماری ارگانیک را در نه عبارت ذیل تعریف کرد:
۱- طبیعت: فقط شامل محیط خارج مانند ابرها درختان و حیوانات نمی شود بلکه شامل داخل بنا و اجزا و مصالح آن می باشد.
۲- ارگانیک: به معنای همگونی و تلفیق اجزا نسبت به کل وکل نسبت به اجزا است.
۳- شکل تابع عملکرد:عملکرد صرف صحیح نمی باشد بلکه تلفیق فرم و عملکرد و استفاده از ابداع وقدرت تفکر انسان در رابطه با عملکرد ضروری است.فرم و عملکرد یکی هستند.
۴- لطافت:تفکر و تخیل انسان باید مصالح وسازه سخت ساختمان را به صورت فرم های دلپذیر و انسانی شکل دهد.همان گونه که پوشش درخت و گل بوته ها شاخه های آنها را تکمیل می کند.مکانیک ساختمان باید در اختیار انسان باشد و نه بالعکس.
۵- سنت: تبعیت و نه تقلید از سنت اساس تفکر معماری ارگانیک است.
۶- تزئینات: بخش جدائی ناپذیر از معماری است.رابطه تزئینات به معماری همانند گل ها به شاخه های بوته می باشد.
۷- روح: روح چیزی نیست که به ساختمان القا شود بلکه باید در درون آن وجود داشته باشد و از داخل به خارج گسترش یابد.
۸- بعد سوم: بر خلاف اعتقاد عمومی بعد سوم عرض نیست بلکه ضخامت و عمق است.
۹- فضا: عنصری است که دائما باید در حال گسترش باشد.فضا یک شالوده پنهانی است که تمام ریتم های ساختمان باید از آن منبعث شود و در آن جریان داشته باشد.
شاهکار معماری فرانک لوید رایت ونظریه ارگانیک را می توان در خانه آبشار در ایالت پنسیلوانیا در آمریکا دید.موارد طراحی و اجرایی را که رایت برای این خانه ویلایی در نظر گرفته بود می توان درهشت مورد زیر اشاره کرد.
۱- حداقل دخالت در محیط طبیعی
۲- تلفیق حجم ساختمان با محیط طبیعی به گونه ای که هر یک مکمل دیگری باشد.
۳-ایجاد فضاهای بین ساختمان و محیط طبیعی
۴- تلفیق فضای داخل با خارج
۵- نصب پنجره های سرتاسری و از بین بردن گوشه های اتاق
۶- استفاده از مصالح محیط طبیعی مانند صخره ها و گیاهان چه در داخل بنا چه در خارج بنا
۷- نمایش مصالح به همان گونه که هست چه سنگ چه چوب و یا آجر
۸- استمرار نمایش مصالح از داخل به بنا
از نظر رایت ارگانیک یعنی تلفیق شدن کل مجموعه و در مورد ساختمان ارگانیک معتقد بود: ساخته شده توسط افراد از درون زمین با تمهیداتی که خود در نظرمی گیرند و با توجه به زمان مکان محیط و هدف. از جمله معماران مطرح این سبک در آمریکا در حال حاضر فی جونز است.هرچند معماری ارگانیک بر خلاف کارهای میس و کوربوزیه صورتی جهانی به خود نگرفت ولی با این حال پیروانی در سایر کشورها پیدا کرد.در اروپا می توان از هوگوهرینگ و هانز شارونآلمانی آلوار آلتو فنلاندی وگروه دیستیل در هلند نام برد.در ایران هم می توان در کارهای مهندس هوشنگ سیحون – مهندس پاسبان – مهندس مهرداد ایروانیان نمونه هایی ازاصول طراحی معماری ارگانیک را مشاهده کرد.
ارتباط معماری با ارگانیسم های طبیعی به طور موثر به ۴ مورد محدود میشود:
۱- رابطه ی ارگانیسم ها با محیط خود
۲-وابستگی بین ارگانها با یکدیگر
۳- رابطه ی بین فرم و عملکرد
۴- اصل حیات
خانه آبشار ( کوفمن )
معماری فقط نوعی فعالیت رویداد یا مجموعه ای از دست سازها نیست حتی هنر صرف هم نیست . معماری برای تمام امور انسانی بنیادی و اساسی است و از همان آغاز تمدن ایجاد شده است چرا که بدون آن امکان بوجود آمدن تمدن یا فرهنگی وجود نداشت. معماری اجتناب ناپذیر جهانی بی پایان و نیاز ابتدایی است . دامنه ی معماری از بدوی ترین شکل سکونت در غارها تا پیچیده ترین نوع ساختمانها را در بر می گیرد.
به عقیده ی بن فارمر معماری هنری است که نمی تواند خود را از شرایط بافت پیرامون جدا نگه دارد شرایطی که نا گزیر باید به آن توجه کند هر مکانی ویژگی خاص خود را دارد و پاسخ منحصر به فرد را می طلبد . با رشد توسعه ی سرمایه و ثروت تعداد مشتریان معماری افزایش یافت و مسئله ی دست یافتن به خصوصیات اصیل در معماری بومی باشدت بیشتری نمایان گشت .علیرغم اینکه مسائل اقتصادی در نهایت اثرات خود را به موضوع معماری وارد نموده اند اما منبع اصلی و بی واسطه ی موثر دگرگونی ایده ها و نظریات در معماری را بیشتر فلسفی باید دانست.
آرمان های عملکردگرایانه
یکی از کنجکاو ترین و دور از دسترس ترین پدیده های نیمه ی قرن نوزدهم نیاز گسترده و مصرانه در تقاضای یک معماری جدید بود که در حدود سال۱۸۹۰ به اوج خود رسید زمانیکه گستره ی تجاری فولاد و بتن مصلح توصعه ی قابل ملاحظه ای یافت. نیاز به پاسخ گویی به خواسته ها ی جدید از جمله نیاز به ساختمان های صنعتی ، راه آهن ، مرکز خرید، زندان ها ، بانک ها ، کار خانه جات، خانه های شهری ، خانه های کارگری …که ناشی از صنعتی شدن بود عمدتا خطوط و فرمها تناسباتی منتهی شد که در الفبای معماری ما جایی نداشته بود .
مبلغینی نظیر جیمز فرگوسن در نظریه های خود پا را از تحول تدریجی فرمهای کلاسیک و قرون وسطایی فراتر نهاده اند او معماری معاصر شرقی را به واسطه ی تداوم ظهورش در تطابق با یک سنت پایدار میشود و آنچه فرگوسن و پیروانش میخواستند دگرگونی بود در راستای دگرگونی های اجتماعی و فنی که در تمدن جدید در شرف وقوع بود و سفارش دهندگان و مشتریان آخرین افرادی بودند که در طلب یک دگرگونی بودند . در قرن نوزدهم معماران و اندیشمندان برای به ظهور رسانیدن معماری جدید به نتیجه ی مهمی رسیدند و به قیاس معماری با مقوله های مختلف پرداختند که قیاس های عملکردی مهمترین قیاس بودند که عبارت است از
قیاس معماری با موجودات زنده
قیاس زیست شناسی
قیاس معماری باماشین مکانیکی
قیاس زیست شناسانه
شاید بتوان گفت که برای اولین بار این بوفن بود که در سخنرانی خود در آکادمی فرانسه در باغ موضوع سبک از قیاس های زیست شناسانه در توضیح مقصود خود استفاده کرد گفت : ذهن انسان هرگز قادر به خلق چیزی نیست مگر اینکه ذهن او از طریق انجام تجربیات و تمرکز افکار پرورانده شده باشد بدان معنی که ادراکات او نطفه های محصول او را شکل میدهد.
فرانک لوید رایت در مقتله ای باد عنوان در باب علت معماری گفت : منظور من از معماری ارگانیک آن است که این معماری از درون به بیرون در هماهنگی با شرایطی که ایجاد آن را میسر میدارد توسعه میابد .همچنین از ایده ی تکامل تدریجی به مثابه یک تفکر نوین در قیاس زیست شناسانه میتوان استفاده کرد این تکامل تدریجی عینا در مورد معماری نیز مصداق دارد.
همانطوریکه معماری رم تکامل یافته ی معماری یونان با معماری دوره های بعد از مسیحسیت تکامل یافته ی دوره های قبل خود میباشد نظریه ی تکامل نظریه ی مکتبتبعیت عملکرد از فرم را تائید میکند و این نظریه را ارائه میکند که ابتدا فرمها بوجود آمدند سپس عملکردها و اگر دگرگونی در فرمها به وقوع میپیوندد به واسطه ی عدم توانایی عملکردی فرمها به وقوع میپیوندد و فرمهای فاقد عملکرد قادر به بقا نیستند.
این قیاس سرانجام منجر به پیدایش معماری ارگانیک درقرن ۱۹ شد.
رابطه ی ارگانیسم با محیط خود و قیاس آن با معماری
فون هامبولت معتقد است که گیاهان را نباید با توجه به ویژگی های ذاتی طبقه بندی کرد بلکه بر اساس محیط و اقلیم پرورش آن را باید بررسی کرد که در این زمینه بسیار شبیه معماری است. به این ترتیب که معماتری را باید با توجه به موقعیت منطقه ای بررسی کرد نه نوع عملکرد آن ویژگی های محیطی درفرم تاثیر مستقیم دارد به عنوان مثال معابد یونان با معابد ژاپن تقریبا دارای یک نوع عملکرد ولی ساختار و فرم کاملا متفاوتی دارند.
وابستگی بین ارگانها و رابطه ی آن ها با یکدیگر شاید بتوان آن را به مثابه ارتباط بین بخش های مختلف یک ساختمان توجیه کرد به نظر ویکدو ازیر بخش های یک ساختمان را به مثابه دندان های یک حیوان تشبیه کرده است که گویای نوع خاصی از ساختار زنده و روند هضم می باشد و منطبق بر نحوه ی زندگی او شکل یافته و دقیقا هر قسمت تکمیل کننده ی قسمت دیگر است بخشها و ارتباطات بین بخشها بیانگر نوع عملکرد یک بنا می باشد .
رابطه ی بین فرم و عملکرد
مهمترین واقعیت مهم زیست شناسانه ای که در ارتباط با معماری قابل قیاس مینماید مقوله ی ارتباط فرم با عملکرد را شامل می شود . نظریه ای که گویای تبعیت فرم از عملکرد است به شدت توسط آن دسته که به تبعیت عملکرد از فرم معتقد بودند مورد اعتراف قرار میگیرد و هیچ کس ارتباط بین فرم و عملکرد را انکار نمیکرد از لحاظ قیاس عملکردی رابطه ی بین فرم و عملکرد به مثابه ضرورتی برای زیبا بودن قلمداد می شود. همانگونه که به لحاظ قیاس زیست شناسانه این رابطه به معنی داشتن حیات است.
بودلر در سال ۱۸۵۵ گفت : زیست شناسان بهترین کسانی هستند که میدانند بین فرم و عملکرد چه ارتباط تحسین بر انگیزی است و بسته به موقعیت و نوع عملکرد هر حیوان ، ارگانیسم اعضا و فرم آن ارگانیسم تغییر می کند. به نظر فرانک لوید رایت معماری ارگانیک به معنی معماری زنده است معماری که درآن هر گونه فرم بی خاصیت همانند بخشی از روند رشد یک موجود از سیستم حذف می شود و معماری در آن هر عنصر و هر جزئی از عناصر در ارتباط با وظیفه ای که بایستی به انجام برسانند شکل می گیرد .
سر دبیر یکی از مجلات معماری در سال ۱۸۶۳ گفته بود که ما این معماری را معماری ارگانیک مینامیم زیرا این معماری در ارتباط با مکاتب تاریخی والتقاطی حاوی همان رابطه ایست که زندگی سازمان یافته ی حیوانات و گیاهان با موجودیت سازمان نیافته ی زمین و محیطی که جهان را شکل داده است بر قرار نموده است .
در آخر اینکه معماری دیگر بهانه ای برای فراموشی همجواری خود با دیگر عناصر موجود در دست ندارد ولی از طرف دیگر با پذیرش کلی فلسفه ی عملکرد گرایی دیگر نیازی به ارتکاب به آنچه که در دوران معماری انقلابی که بی توجهی به نیازمندی های کاربردی و منطق ساختاری و توجه به ایده های فرمال به گونه ای اسف بار و اهانت آمیز هنر خوانده میشد وجود ندارد . وقتی چنین ساختمان هایی در شهرهای ما پهلوی هم گذاشته میشوند مصداقی مسرت بخش از پی ریزی شایستگیها و مناسب بودن جلوه گر میشود ولی در عین حال حاوی پیام هشدار دهنده نیز هستند وآن اینکه در معماری ضرورتا تنها شایستگی و مناسب بودن نیست که بقا را تضمین می کند .
قیاس مکانیکی
از جمله قیاس هایی که اهمیت زیاد دارد قیاس بین ساختمان و ماشین مکانیکی به لحاظ تاریخی حتی میتوان گفت که این قیاس برتری و ارجحیت خاصی دارد بخصوص زمانیکه ما حاوی بودن یک عملکرد را به مثابه یک نظریه یی بنیادی در وجود زیبایی مد نظر داشته باشیم. در اوایل قرن نوزدهم هنری میلن -ادواردز سعی کرد به ویژگیهای ارگانیک فرمها از طریق بررسی انها به مثابه یک ماشین دست یابد .
امروزه با قیاس های مکانیکی عمدتا به واسطه ی نظریات لوکوربوزیه که در کتابی با عنوان به سوی یک معماری جدید منتشر شده است و آنچه که او نمایانده است حاوی یک پیشینه ی متمایز و طولانی است و نام لوکوربوزیهن غالبا با کلمه ی عملکرد گرایی تشخص یافته و خانه را یک نوع ماشین فرض می کند .
فردریک اچلر به عنوان مقدمه در ترجمه ی انگلیسی کتاب لوکوربوزیه نوشت در مهندسی مکانیکی مدرنو فرمهاد عمدتا در ارتباط با عملکردشان توسعه می یابند بدین لحاظ طراح یا مخترع شاید حتی کوچکترین توجهات خود را به اینکه در نهایت فرمهایی که طرح می کند چگونه خواهد بود معطوف نمی دارد و از آنجایی که او دارای یک غریزه ی طبیعی نا خود آگاه خواهان نظم می باشند و برای اچلر اصالت مندرجات کتابهای لوکوربوزیه این بود که خواننده را وادار می ساخت که به پارتنون یا سن پیترو یا رم به گونه ای نگاه کند که به یک اتوموبیل خیره می شود چنانچه این ساختمان ها با توجه به خصوصیات عملکردی و تجسمی آنها مورد مطالعه قرار گیرند با ظاهری کاملا نوین جلوه خواهند کرد .
تردیدی نیست که شعار لوکوربوزیه مبمنی بر اینکه یک خانه ماشینی است برای زندگی کردن در تاثیری بسیار قویی و تعیین کننده ای برتمایل طبیعی قرن بیستم گذاشته باشد . در قیاس مکانیکی یکی از فاجعه آمیز ترین نتایج حاصله از این قیاس ضروری است که ذکر شود و آن این واقعیت است که با ساختمان غالبا به عنوان موجودات یا اشیا تنها ومنزوی رفتار میشود که به گونه ای اختیاری در محوطه یا نقطه ای از شهر استقرار یافته است نه به عنوان بخشی از محیط که در آن جایگزین شده است.
در قیاس مکانیکی به گونه ای نا خواسته و ندانسته بر نقطه نظری کاملا متضاد تکیه زده میشود کشتی ها هواپیماها ، اتومبیل ها برای مکان جغرافی دقیق و خواصی طراحی نشده و با نقطه نظر ضرورت وجود ارتباط فضایی بین آنهاد طراحی نمیشوند و این نحوه ی بر خورد است که منجر به افزایش تمایل به طراحی ساختمان به صورت منفک و مجرب به مثابه موجودی تنها در فضا شده است.
معماری ارگانیک

معماری ارگانیک فلسفه معماری است که هارمونی را میان مسکن انسان و جهان طبیعی ترویج می دهد، به وسیله طرحی که کاملا مخلوط و موافق با سایتش نزدیک می شود که ساختمان ها ، مبلمان و محیط ها بخشی از ترکیب متحد وابسته به یکدیگر شده اند .معماران Imre makovecz , Hundertr wasser , Bruno zevi , rudulf steiner , bruce goff , Louis Sullivan , frank liyod wright , antoni gaudi , gustav stickly و غالب اخیر anton alberts و laurie backer همه در کارشان در معماری ارگانیک مشهور هستند.
همچنین معماری ارگانیک به همه طبیعت از مراحل طراحی فرانک لوید رایت ترجمه شده است. متریال ها، اشکال عمده و ترتیب اصلی مطالب مهم ادامه پیدا می کنند که خودشان را به عنوان یک چیز کلی در سراسر ساختمان تکرار کنند .
ایده معماری ارگانیک فقط به لفظ ارتباط ساختمان با محیط های طبیعی اشاره نمی کند، بلکه چگونگی طراحی ساختمان ها تفکر دقیقی هست درباره اینکه آیا اینها ارگانیسم یکپارچه ای بودند.
هندسه در سراسر ساختمان های رایت حالت و منشا مرکزی را درست می کند.
همچنین ضرورتاً معماری ارگانیک طراحی تحت اللفظی از هر جزء ساختمان است. از پنجره تا کف سازی ها، تا صندلی های شخصی، قصد دارد که فضا را پر کند.
هر چیزی که با دیگری ارتباط دارد بازتاب سیستم های مرتب همزیستی با طبیعت است .اصطلاح معماری ارگانیک به وسیله فرانک لوید رایت معمار معروف ابداع شد گرچه هیچ وقت سبک پنهانش با نوشته به صورت خوبی بند بند نشده بود :
"در نتیجه من اینجا می ایستم قبل از موعظه کردن شما برای معماری ارگانیک :
شناساندن معماری ارگانیک برای داشتن یک هدف مدرن و آموزش آن بسیار نیازمند است، اگر ما اکنون برای دیدن کل زندگی هستیم و پذیرایی کل زندگی، نگه داشتن سنت های ضروری برای یک سنت عام ( مهم ) ،همچنین گرامی نداشتن هیچ شکل متعصبانه که برای ما در گذشته حال و آینده پا برجا مانده است. اما در عوض تمجید از قوانین ساده عقل سلیم یا حس فوق العاده ای که شما ترجیح می دهید از راه عناصر طبیعی تعیین کنید." ( فرانک لوید رایت ، معمار ارگانیک ، سال 1939 ) .
تئوریسین ، دیوید پیرسون لیستی از قوانین درباره طراحی معماری ارگانیک پیشنهاد کرد که به عنوان gaia charter برای طراحی و معماری ارگانیک شناخته شده است که می گوید بگزارید طراحی :
- الهام گرفته از طبیعت و قابل تحمل ، شاداب نگه داشته شده از گزند و گوناگون باشد
- آشکار مانند یک ارگانیسم ، از دانه درون
- پیرو جریان ها و قابل انعطاف و قابل انطباق
- ارضا کننده نیاز های اجتماعی ، مادی و معنوی
- رویاننده سایت و بی همتا
- تجلیل کننده از روح جوانی ، بازی و سورپرایز
- بیان کننده ریتم موزیک و قدرت رقص
یک نمونه شناخته شده از معماری ارگانیک خانه آبشار است .محل اقامتی که فرانک لوید رایت برای خانواده کافمن در روستایی در پنسیلوانیا طراحی کرده است .رایت انتخاب های بسیاری داشت تا محل خانه را در این سایت بزرگ تعیین کند اما خواست که خانه را با وجود سر و صدای شلوغ از هجوم آب و شیب سایت ، مستقیما بالاتر از آبشار و نزدیک نهر ایجاد کند . خط بندی افقی بنایی سنگی ،با پایه های جسورانه از بتون زرد رنگ ،با صخره محلی بیرون زده و محیط پوشیده از درخت ترکیب می شود .
تاریخچه معماری ارگانیک
ادگار کافمن یک تاجر موفق اهل پترزبورگ و موسس فروشگاه بزرگ کافمن بود . پسرش ، معماری را به طور خلاصه زیر نظر رایت آموخت . ادگار به وسیله رایت و پسرش ترغیب شده بود که هزینه مدل شهر رویایی اش را جزء به جزء برشمرد. وقتی کامل شد ، در فروشگاه بزرگ کافمن نشان داده شد و رایت در خانه کافمن «برجی کوچک» مهمان بود ، جایی که شاهکار شهر نورمان فرانسه به وسیله معمار معروف پترزبورگ بنوجانسن (1964-1874) ، در کلیسای شیک fox در حومه شهر را در سال 1923 برای کافمن به وجود آورد. رایت و فامیل کافمن در برج کوچک از نوشیدنیها لذت می بردند تا وقتی که رایت ، کسی که هیچ موقعیتی را برای فریفتن مشتری از دست نمی دهد ، با لحنی به ادگار گفت که بزرگتر فامیل کافمن قصد استراق سمع را دارد ، «ادگار ، این خانه لایق والدین تو نیست ...» این گفته علاقه کافمن را به چیزی شایسته تر تحریک کرد، نتیجه نهایی خانه آبشار شد .
کافمن مقداری مایملک همراه با آبشار و چندین کلبه در خارج پترزبورگ داشت . کلبه ها در کمپشان شروع به خراب شدن کردند تا جایی که اسباب باید دوباره سازی می شدند، کافمن با رایت تماس گرفت. در نوامبر 1934 رایت از Bear Run (جاده ای روستایی در یک مایلی شهریتان stewart ، استان Fayette ، پنسیلوانیا) دیدن کرد. او بررسی محیط پیرامون آبشار را خواست، که در مارس 1935 به دستش رسید . این بررسی به وسیله مهندس شرکت Fayette از Union town ، پنسیلوانیا تهیه شده بود و شامل همه تخته سنگها، درختها و توپوگرافی بود. رایت 9 ماه برای نظراتش درباره سایت وقت گرفت تا به طرحی که به سرعت اسکیس زده بود شکل بدهد، برای بررسی و تطابق با آنان در سال 1935 .پس از آن بود که کافمن برای اولین بار متوجه شد که طرح رایت برای خانه قرار است در بالای آبشار ساخته شود به جای پایین آبشار ، جایی که او فکر می کرد .

 


طراحی و ساخت
طرح ساخت خانه آبشار به رایت با مشارکت Mendel Glickman و Willian Wesley peters ، کسانی که مسئول طراحی ستونهای انقلابی، که خصیصه طراحی رایت بود ، سپرده شد. در 15 اکتبر 1935 پلانهای اولیه برای تائید به کافمن فرستاده شد ، پس از دیدار مجددی که رایت از سایت کرد و برآورد هزینه را برای مشتری اش تهیه کرد . در اکتبر 1935 یک معدن سنگ قدیمی در غرب آبشار برای تهیه سنگهای مورد نیاز برای دیوارهای ساختمان باز شد . رایت در دوره ساخت فقط از سایت دیدارهای دوره ای می کرد . در عوض باب موشر (Bob Mosher) ، یکی از شاگردانش رابه عنوان نماینده ثابت در سایت ، تعیین کرد . در مارس 1936 ترسیم نهایی کار به وسیله رایت با آغاز کار در روی پله و اصل خانه بیرون آمد . کار ساخت با کشمکش بین رایت ، کافمن و پیمانکار ساختمان دچار دردسر شده بود.
کافمن طراحی رایت را به وسیله فیلمی از مهندسان مشاور مرور می کرد به طوری که شک کرد که آیا رایت تجربه کافی برای استفاده از بتون مسلح را دارا است . رایت به محض دریافت خبرشان ،دلخور شد و بلافاصله از کافمن خواست تا طراحی هایش را برگرداند و نشان داد که درحال صرف نظر از پروژه است . کافمن عذرخواهی کرد و متعاقبا گزارش مهندس را در داخل دیوار سنگی خانه دفن کرد.
در ژوئن 1936 رایت پس از بازدید از سایت ، کار با بتون برای پل را که داشت ساخته می شد ، رد کرد . برای کف سازی پایه ای ، رایت و تیمش از میله هایی به صورت وارونه با ورقه صاف استفاده کردند . برای ساخت فرم زیرین سقف فضای پایین ، پیمانکار ، والترهال ، که یک مهندس بود ، محاسبات مستقلی را ارائه داد و برای افزایش تقویت پوشش سقف طبقه اول دلیل آورد . رایت ، مانع پیمانکار شد . تا وقتی که چندین منبع توضیح دادند که این پیمانکار بوده که بی سروصدا کار تقویت را دو برابر کرد ، به عقیده دیگران این تقاضای کافمن بود که مهندسان مشاورش طراحی های تقویتی رایت را دوباره طراحی کنند و مقدار فولاد تعیین شده به وسیله رایت را مضاعف کنند . فولاد اضافی نه فقط وزنی به slab (تخته سنگ) اضافه نکرد بلکه بسیار نزدیک به یکدیگر گذاشته شد که بتون اغلب نمی توانست چنانکه باید و شاید بین فولاد را پر کند . که slab را سست کرد افزایش پیمانکار نتوانست چارچوب پایه در را در شیب ناچیز رو به بالا درست کند، تا نشست و سستی پایه را جبران کند، تا باردیگر بتون بهبود یابد و چارچوب برداشته شود . در نتیجه سستی قابل ملاحظه ای را گسترش داد. به محض فهمیدن اینکه چه کاری انجام شد ، رایت موقتا موشر را با ادگار تافل جایگزین کرد .
مهندسان مشاور با موافقت کافمن برای پیمانکار ترتیب دادند که دیوار پشتیبان را در زیر تیر اصلی تکیه گاه برای تراس غربی اجرا کند . وقتی رایت در بازدید از سایت آن را فهمید، موشر را احتیاطاً از هدایت بر سنگها برکنار کرد . بعدا وقتی کافمن اعتراف کرد که چه کار کرده است رایت به او کاری را که موشر انجام داده بود، و پایه بالا نگه داشته شده در طی ماه گذشته در تست بارگذاری بدون پشتیبانی دیوار را، نشان داد .
در اکتبر 1937 اصل خانه کامل شد .
هزینه
در زمان ساخت جمعاًَ 155000 دلار برای خانه هزینه شد . پی آمد می آید : خانه 75000 دلار ، اتمام و مبله 22000 ، خانه مهیمان ،گاراژ و اقامتگاه خدمتکاران 50000 دلار ، دستمزد معمار 8000 دلار ، با حساب تورم می شود 3/2 میلیون دلار درسال 2007 .
استفاده از خانه
از سال 1937 تا 1963 خانه آبشار ،خانه تعطیلات آخر هفته فامیل بود . در سال 1963 کافمن کوچک مایملک را به Western Pennsylvania conservancy بخشید . در سال 1964 به عنوان موزه بر روی عموم باز شد و تا ژانویه 2008 نزدیک به 5 میلیون نفر از خانه بازدید کردند . در حال حاضر هر ساله پذیرایی بیش از 120000 بازدید کننده است.
سبک
خانه آبشار به عنوان یکی از بهترین شاهکارهای رایت ، به عنوان پویایی و همچنین برای یکپارپگی اش با محیط برجسته طبیعی قرار گرفته است . وسعت نبوغ رایت در اتمام هر جزء از این طرح ، تنها می تواند در این عکسها اشاره کند . این طرح ارگانیک اقامتگاه شخصی ، قصد دارد که انزوای طبیعت برای دارندگانش را داشته باشد . خانه برای ارتباطاش با سایت شناخته شده است . بر روی آبشار فعالی که در زیر خانه جاری است ساخته شده است . اجاق شومینه در اتاق نشیمن از تخته سنگهای یافته شده در سایت ترکیب شده است و به محض اینکه خانه ساخته شد ، یک گروه از تخته سنگها که در محل جا مانده بود مختصراً در میان کف اتاق نشیمن پیش امد . رایت در آغاز قصد داشت که این تخته سنگها هم سطح با کف زمین برش خواهد خورد ، اما آن ، یکی از مکانهای آفتابی مورد علاقه خانواده کافمن شد ، بنابراین آقای کافمن اصرار کرد که آن همانطور که هست بماند . همزمان با اینکه آتشدان به صورت عادی باقی ماند ، و اثر بخشیدن صخره های خشک جلو آمده از جویبار ، کف های سنگی زیاد شد .
به انضمام گسترش محیط تا کوچکترین جزئیات ، به عنوان مثال در مکان برخورد شیشه با دیوارهای سنگی فریم آهنی وجود ندارد و بلکه ، شیشه مستقیما آب بندی شده (بتونه شده) تا سنگ . راهروهایی مستقیما به پایین تا آب وجود دارد و در پلی که خانه اصلی را به ساختمان میهمان و خدمتکار ارتباط می دهد ، تخته سنگ طبیعی که آب از داخلش می چکد،به خارج باز می گرداند . اتاقهای خواب کوچک هستند ، بعضی حتی با سقف کوتاه، چه بسا برای تشویق مردم به خارج ، به طرف فضای باز اجتماعی ، سطوح و فضاهای خارج .
جویبار فعال (که کاملا از داخل و خارج خانه شنیده می شود)، سریع فرا می گیرد (احاطه می کند) ، و توده دیوارهای سنگی محلی و تراسهای پایه شده (مشابه شکلهای صخره ای در همان حوالی) می خواهند که درهارمونی باشند ، در ردیف علاقه رایت در ساختن ساختمانهایی که بیشتر ارگانیک هستند و بنابراین به نظر می رسد که بیشتر با محیطشان در تداخل باشند .
بنابراین خانه آبشار در تمام خانه می تواند شنیده شود ، و نمیتواند بدون خارج رفتن دیده شود . طرح، پهنای عریض پنجره ها را به هم آمیخت و بالکنها ازواگذاری به اتاقهای اصلی ، در احساس نزدیکی با محیط ،خارج شدند .
اوج تجربه بازدید از سایت پلکانی داخلی هست که از اتاق نشیمن به پایین هدایت می کند که دسترسی را به هجوم جویبار در پایین خانه مستقیما اجازه می دهد .
دیدگاه های رایت از آنچه که باید باشد یک ورودی بحث شده است در اینکه : هنوز ، دری که استاد رایت مطرح کرده به عنوان در اصلی ، در یک گوشه پنهان شده ، و خیلی کوچک است . ایده رایت از نمای باشکوه برای این خانه، از پرسپکتیو تمام عکس های مشهور خانه های جمع آوری شده از پایین رود و مشاهده زاویه های مقابل از در اصلی است .
در دامنه کوه در بالای خانه اصلی چهار گاراژ بدون سقف هست (با وجود اینکه خانواده کافمن درخواست گاراژ کرده بودند) با مسکنی برای خدمتکاران، و یک خواب میهمان . این ساختمان دور افتاده ضمیمه شده ، یک سال پس از استفاده ، از مصالحی با کیفیت مشابه و دقت در جزئیات مانند خانه اصلی ، ساخته شده است .
مشکل آن فقط یک استخر کوچک است که دائما به وسیله آب طبیعی خورده شده و به رودخانه پایین لبریز می شود .
مفهوم رمانتیک
انسان ها به خصوص انسان های اولیه، خردمندانه با طبیعت زندگی کرده اند که حاصل عشق و تمایل او به ارتباط همزیستانه آثار هنری، ادبی و معماری بوده است. این عشق باعث ایجاد جنبش های هنری و گرایش های رمانتیک در هنر و معماری شد.هنرمندان رمانتیک تفکرات و احساساتی فراتر از زمان و مکان خود داشتند و علت اصلی مخالفت با رمانتی سیسم همین مسأله است که فرآیندها و راه حل ها پاسخگوی نیاز مردم آن عصر نمی باشد و ذهن مردم متوجه گذشته ای می شود که بهتر بود. خلاقیت بشری که اساساً به امور اسطوره ای وابسته است باید به نوعی رمانتیک دانست. و هر کسی را که معتقد باشد معماری علاوه بر تمام امور باید احساسات انسان را نیز ارضا کند باید رمانتیک دانست.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  57  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معماری ارگانیک

دانلودمقاله مسیحیت صهیونیسم

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله مسیحیت صهیونیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

تاریخچه صهیونیسم مسیحی:
درمواجهه با فرایند جهانی شدن سه دین بزرگ جهان عکس العملهای متفاوتی نشان داده اند :
1-غرب مسیحی دین را ازسیاست جدا دانسته تا به آرامش وسکون دست یابد .
2- یهودیان آواره شده ودرملتها حل شده اند تا زمینه تشکیل حکومت اسرائیل به تدریج فراهم شد .
3-جهان اسلام درمسیر مبارزه، دین وسیاست را به هم پیوند زده وهویت خود را حفظ کرده است .

دراین میان دو دین مسیحیت ویهودیت دست به تعاملی میان خودشان زدند.
مسیحیان دراین میان قصد تسلط برآسیا وبخصوص خاورمیانه دارند وازطرف دیگر یهودیان که طبق پیشگوئیهای دین خودشان قصد احیای معبد سلیمان وزمینه سازی ظهور منجی خود را دارند . بنابراین یهودیان دراین بین زمینه ظهور مسیح را درخاورمیانه فراهم می کنند . مسیحیت غرب نیز یهودیان را ازحمایت خود محروم نمی کنند .1
با توجه به مطالبی که گذشت جریانی بوجود آمد که مسیحیت صهیونیسم نام داشت . جریان مسیحیت صهیونیسم جریانی است ، سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ونظامی که با اتکاء به پیشگوئی آخرالزمان درمواضع خود قرار گرفته اند . این گروه یهودی ، ظهور عیسی (علیه السلام) درآخرالزمان را مشروط به وقوع جنگی عالم گیر وهسته ای می دانند واین منطقه جنگی را منطقه آرماگدون درفلسطین اشغالی می دانند وسرزمین موعود خود را علاوه برفلسطین ، سوریه ، عراق، ایران ، عربستان می دانند وشعار از نیل تا فرات را سر میدهند . 2

موسس مسیحیت صهیونیسم:
حال که تا حدودی با مسیحیت صهیونیسم آشنا شدیم بهتر است اندکی نیز درباره زمان تشکیل افراد موسس آن واهداف مسیحیت صهیونیسم بدانیم.

مسیحیت صهیونیسم توسط فردی به نام لوتر به جریان افتاد . لوتریکی ازرهبران نهضت پروتستانیسم بود که تحت تاثیر شدید تئلوژی عهد عتیق قرار داشت .

ازاقداماتی که توسط لوتر انجام شد می توان به موارد زیر اشاره کرد :
1- بزرگداشت یهود وبرتر دانستن این قوم .
2- متعلق دانستن سرزمینهای فلسطین یا ارض موعود به یهودیان ازجانب خداوند .

لوتر تا آن اندازه به تمجید ایهودیت پرداخت که درنوشته های خویش به این مسئله که او را یهودی بنامند افتخار می کرد . اینگونه افراط کاریها که توسط لوتر وهمراهان او انجام می شد باعث شد که این مسئله در اذهان عمومی جا افتاد که پروتستانیسم را مذهبی براساس شالوده های یهود بدانند ولوتر ازجانب کلیسای کاتولیک به عنوان پایه گذار انحراف درمسیحیت معرفی شود .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 12   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مسیحیت صهیونیسم

دانلود مقاله ماهیت و عوامل انقلاب اسلامى ایران

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله ماهیت و عوامل انقلاب اسلامى ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

سخنرانى در مسجد الجواد
تذکر: این مقاله مجموعه چند سخنرانى استاد شهید در مسجدالجواد است که در فروردین ماه پنجاه و هشت ایراد گردید و ازجمله آخرین کنفرانسهاى عمومى آن مرحوم به حساب مى‏آید. از آنجا که پاره‏اى از نکات طرح شده در این مجموعه گفتار،باآنچه که ایشان در مسجد فرشته بیان کرده‏اند،مشترک بوده است،لذا مواردى را که در سخنرانیهاى مسجد فرشته ذکر گردیده‏بصورت پاورقى به این مقاله اضافه کرده‏ایم.
بسم الله الرحمن الرحیم
در آغاز سخن به مضمون یک آیه از آیات کریمه قرآن اشاره‏میکنم که در حکم دیباچه این بحث‏خواهد بود.خداوند رحمان‏در سوره مبارکه مائده میفرماید:
الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون... (1)
آیه خطاب به مسلمانان میفرماید:اکنون دیگر کافران ازدین شما نا امید شده‏اند.آنها ناامیدند از اینکه بتوانند با دین شمامبارزه کنند.دشمنان شما شکست قطعى خورده‏اند و دیگر از ناحیه آنها خطرى شما را تهدید نمیکند.اما امروز که روز پیروزى است‏باید از چیز دیگرى ترس داشته باشید و آن ترس از منست.
مفسرین در تفسیر این آیه گفته‏اند منظور این است که ازاین پس خطر از درون شما را تهدید میکند نه از بیرون.یعنى که‏خطر بکلى رفع نشده بلکه تنها خطر دشمن خارجى از میان رفته‏است.
«از خدا ترسیدن‏»که در آیه آمده است‏بمعناى ترس ازقانون خداست،ترس از آنکه خداوند،نه با فضلش،بلکه با عدلش‏با ما رفتار کند.در دعاى ماثور از امام على(ع)میخوانیم:یا من‏لا یخاف الا عدله...اى کسیکه ترس از او ترس از عدالت اوست. در یک نظام عادلانه که در آن حقیقتا هیچ ظلم و اجحافى نسبت‏به‏هیچکس صورت نمیگیرد،انسان تنها از اجراى عدالت است که‏میترسد.ترس او از این خواهد بود که مبادا خطائى مرتکب شودکه مستحق مجازات گردد. اینست که میگویند ترس از خدا درنهایت امر بر میگردد به ترس از خود،یعنى به ترس از تخلفات وجرائم خود.
آنجا که میفرماید اى مسلمانان،در آستانه پیروزى و شکست‏خصم،دیگر از دشمن بیرونى نترسید،بلکه از دشمن درون ترس‏داشته باشید،به یک معنا با آن حدیث معروف که پیغمبر اکرم‏خطاب به جنگاورانى که از غزوه‏اى برمیگشتند بیان فرمود،ارتباطپیدا میکند.پیغمبر در آنجا فرموده بود:شما از جهاد کوچکترباز گشتید اما جهاد بزرگتر هنوز باقى است (2) .
مولوى میگوید:
اى شهان کشتیم ما خصم برون مانده خصمى زان بتر در اندرون
آیه‏اى که برایتان تلاوت کردم همراه آیه یازده از سوره رعد ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم... (3) اساس و بنیان‏مناسبى را تشکیل میدهند براى تحلیل تاریخ اسلام.
بررسى تاریخ اسلام نشان میدهد که بعد از وفات پیغمبرمسیر انقلاب اسلامى که آن حضرت ایجاد کرده بود عوض شد.دراثر رخنه افراد فرصت طلب و رخنه دشمنانى که تا دیروز با اسلام‏میجنگیدند،اما بعدها با تغییر شکل و قیافه خود را در صفوف‏مسلمانان داخل کرده بودند،مسیر این انقلاب و شکل و محتواى‏آن تا حدود زیادى عوض گردید،بدین ترتیب که از اواخر قرن اول‏هجرى،تلاشهائى آغاز شد تا از این انقلاب ماهیت اسلامى یک‏انقلاب ماهیتا قومى و عربى تعبیر بشود.وارثان میراث پیامبر به‏عوض این که اعتقاد داشته باشند که این اسلام و ارزشهاى اسلامى‏بود که پیروز گردید و بعوض آنکه به حفظ و تداوم دستاوردهاى‏انقلاب اسلامى با همان معیارها و با همان اصول اعتقاد داشته‏باشند،اعتقاد پیدا کردند به اینکه انقلاب ماهیتى قومى و عربى‏داشته و این ملت عرب بوده است که با ملل غیر عرب جنگیده وآنها را شکست داده است.بدیهى است که همین امر براى ایجادشکاف در درون جامعه اسلامى کافى بود.
در برابر این جریان گروهى به حق ادعا کردند که آنچه شمابعنوان اسلام مطرح میکنید اسلام واقعى نیست،زیرا در اسلام‏حقیقى،مسائل قومى و نژادى محلى از اعراب ندارد.از سوى دیگرگروهى نیز این مسئله را مطرح کردند که حالا که پاى قومیت در میان است چرا قوم عرب؟چرا ما نباید سرورى و آقائى داشته باشیم؟ به این ترتیب نطفه جنگهاى قومى و نژادى و یا به اصطلاح امروزناسیونالیستى و راسیستى در میان امت مسلمان بسته شد.
تاریخ دو سه قرن اولیه اسلام،مالامال از جدالها و نزاعهابین نژادهاى عرب،ایرانى،ترک،اقوام ما وراء النهر و...است. در ابتدا،در دوره بنى امیه،نژاد عرب روى کار آمد.بنى عباس که‏به خلافت رسیدند،با آنکه عرب بودند اما چون با بنى امیه ضدیت‏داشتند،ایرانیها را تقویت کردند و زبان و خط فارسى را رواج‏دادند.بعدها متوکل عباسى،هم بدلیل آنکه پیوندى با نژادترک پیدا کرده بودند (4) و هم از آن جهت که میخواست‏خودش‏را از شر ایرانیها خلاص کند ترکها را بر امور مسلط کرد،و اعراب‏و ایرانیها را زیر دست قوم ترک قرار داد.
امروز نیز ما درست در وضعى قرار داریم نظیر اوضاع ایام آخرعمر پیامبر،یعنى وقتى که آیه الیوم یئس الذین...نازل شد.پیام‏قرآن به ما نیز این است که حالا که بر دشمن بیرونى پیروز شده‏ایدو نیروهاى او را متلاشى کرده‏اید،دیگر از او ترسى نداشته باشید،بلکه اکنون باید از خود ترس داشته باشید،از منحرف شدن نهضت‏و انقلاب است که باید ترس داشته باشید.اگر ما با واقع بینى و دقت‏کامل با مسائل فعلى انقلاب مواجه نشویم و در آن تعصبات وخودخواهى‏ها را دخالت دهیم،شکست انقلابمان بر اساس قاعده‏«و اخشون‏»و براساس قاعده‏«ان الله لا یغیر...»حتمى الوقوع خواهد بود،درست‏به همانگونه که نهضت صدر اسلام نیز بر همین اساس‏با شکست روبرو شد.
اصلى که در بسیارى از موارد صدق میکند این است که نگه‏داشتن یک موهبت از بدست آوردنش اگر نگوئیم مشکلتر،مطمئناآسانتر نیست.قدما میگفتند جهان گیرى از جهاندارى ساده‏تر است. و ما باید بگوئیم انقلاب ایجاد کردن از انقلاب نگاهداشتن سهلتراست.در همین انقلاب خودمان بوضوح میبینیم که از وقتى که به‏اصطلاح شرایط سازندگى پیش آمده،آن نشاط و قوت و قدرتى را که‏انقلاب در حال کوبیدن دشمن بیرونى داشت،تا حدود زیادى ازدست داده و یک نوع تشتت و تفرقه در آن پیدا شده است.البته‏این تفرقه یک امر غیر مترقبه و غیر قابل پیش بینى نبود،از قبل‏حدس زده میشد که با رفتن شاه آن وحدت و یک پارچگى که درمیان مردم بود تضعیف شود.
از اینجا معلوم میشود که بررسى ماهیت این انقلاب بعنوان‏یک پدیده اجتماعى ضرورت اساسى دارد.ما میباید انقلاب خودمان‏را بشناسیم و همه جنبه‏هایش را به بهترین نحو تحلیل کنیم.تنهابا این شناختن و تحلیل کردن است که امکان تداوم بخشیدن به‏انقلاب و امکان حفظ و نگهدارى آنرا پیدا خواهیم کرد.
لازم است ابتدا یک بحث کلى درباره انقلابها مطرح کنیم‏و بعد از آن،انقلاب ایران را بطور اخص مورد بررسى قرار دهیم‏در اولین قدم باید ببینیم انقلاب یعنى چه؟انقلاب عبارتست ازطغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یا یک سرزمین،علیه نظم حاکم‏موجود براى ایجاد نظمى مطلوب.به بیان دیگر انقلاب از مقوله‏عصیان و طغیان است علیه وضع حاکم،بمنظور استقرار وضعى دیگر (5) باین ترتیب معلوم میشود که ریشه هر انقلاب دو چیز است، یکى‏نارضائى و خشم از وضع موجود،و دیگر آرمان یک وضع مطلوب، شناختن یک انقلاب یعنى شناخت عوامل نارضائى و شناخت آرمان‏مردم.
در مورد انقلابها بطور کلى دو نظریه وجود دارد،یک نظریه‏این است که اصلا همه انقلابهاى اجتماعى عالم،اگر چه در ظاهرممکنست‏شکلهاى مختلف و متفاوتى داشته باشد،روح و ماهیتشان‏یکى است.پیروان این نظریه میگویند تمام انقلابها در دنیا،چه‏انقلاب صدر اسلام چه انقلاب کبیر فرانسه،جه انقلاب اکتبر و یاانقلاب فرهنگى چین و...با اینکه شکلهایشان فرق میکند در واقع‏یک نوع انقلاب بیشتر نیستند.در ظاهر به نظر میرسد که یک‏انقلاب مثلا علمى است و دیگرى سیاسى است،یکى دیگر انقلاب‏مذهبى و قس علیهذا،با این حال روح و ماهیت همه اینها یک‏چیز بیشتر نیست،روح و ماهیت تمام انقلابها اقتصادى و مادى‏است.
انقلابها از این جهت درست‏شبیه یک بیمارى است که درموارد مختلف آثار و علائم متفاوت و مختلفى نشان میدهد،امایک طبیب و پزشک میفهمد که همه این علائم مختلف و متفاوت و همه این نشانه‏ها و آثار که بظاهر مختلفند یک ریشه بیشترندارند.این آقایان میگویند در همه انقلابها،در واقع نارضائیها درنهایت امر بیک نارضائى برمیگردند خشم‏ها نیز همگى بیک خشم،و آرمانها نیز همگى بیک آرمان منتهى میشوند.تمام انقلاب‏هاى‏دنیا در واقع انقلاب‏هاى محرومان است علیه برخوردارها.ریشه‏همه انقلابها در آخر بمحرومیت‏برمیگردد. (6)
در زمان ما این مسئله-تکیه بر روى منشا طبقاتى انقلاب‏ها-رواج بسیار پیدا کرده و حتى کسانى هم که از مفاهیم اسلامى‏سخن میگویند و دم از فرهنگ اسلامى میزنند،خیلى زیاد روى‏مسئله مستضعفین،استضعافگرى و استضعاف شدگى تکیه میکنند. بطورى که این افراط بنوعى تحریف و انحراف کشیده شده است.
پیروان نظریه دوم میگویند،بخلاف آنچه معتقدان نظر اول‏ادعا میکنند،همه انقلاب‏ها ریشه مادى صرف ندارد.البته ممکن‏است ریشه پاره‏اى از انقلابها دو قطبى شدن جامعه از نظر اقتصادى‏و مادى باشد،و یک شاهد مثال در اینمورد تعبیر حضرت امیر(ع) است در خطبه‏اى که بمناسبت آغاز خلافت ایراد فرمود. (7) .
امام علیه السلام در این خطبه از کظه ظالم-سیرى و اشباع‏ظالم-و سغب مظلوم-گرسنه ماندن مظلوم-نام میبرد.یعنى‏دو قطبى شدن جامعه و تقسیم آن بمعدودى افراد سیر و کثیرى‏افراد گرسنه.سیرى که از شدت پرخورى ثقل کرده و باصطلاح تخمه(سوء هاضمه)پیدا میکند و گرسنه‏اى که از شدت محرومیت‏شکمش‏به پشتش مى‏چسبد.
بر طبق نظر دوم درباره انقلاب‏ها،تقسیم جامعه از نظراجتماعى و اقتصادى به دو قطب محروم و مرفه شرط ضرورى پیدایش‏انقلاب نیست.بسا ممکن است انقلابى خصلت انسانى محض‏داشته باشد.طغیان به جهت گرسنگى،اختصاص بانسان ندارد. حیوان هم اگر خیلى گرسنه بماند بسا هست که علیه انسان یا حیوانهاى‏دیگر و یا حتى علیه صاحبش طغیان میکند.حال آنکه در بسیارى‏موارد انقلابها صرفا خصلت انسانى داشته‏اند.انقلاب هنگامى‏مى‏تواند انسانى باشد که ماهیتى آزادیخواهانه و ماهیتى‏سیاسى داشته باشد نه ماهیتى اقتصادى.چون این امکان هست درجامعه‏اى شکم‏ها را سیر بکنند و گرسنگى‏ها را تا حدى و یا بطور کلى‏از بین ببرند،ولى بمردم حق آزادى ندهند،حق دخالت در سرنوشت‏خود و حق اظهار نظر و اظهار عقیده را از آنها سلب بکنند.مى‏دانیم‏که هیچ کدام از این مسائل به عوامل اقتصادى مربوط نیستند. در چنین جامعه‏اى،مردم براى کسب این حقوق از دست رفته‏قیام میکنند و انقلاب براه میاندازند و به این ترتیب انقلابى نه‏با ماهیت اقتصادى بلکه با ماهیتى دمکراتیک و لیبرالى بوجودمیآورند.
علاوه بر دو نوع ماهیتى که ذکر کردیم،انقلاب میتواندماهیتى اعتقادى و ایدئولوژیک داشته باشد.بدین معنى که مردمى‏که به یک مکتب ایمان و اعتقاد دارند و به ارزشهاى معنوى آن‏مکتب،شدیدا وابسته هستند،وقتیکه مکتب خود را در معرض آسیب میبینند و وقتى آنرا آماج حمله‏هاى بنیان برافکن میبینند،خشمگین و ناراضى از آسیبهائى که بر پیکر مکتب وارد شده و درآرمان برقرارى مکتب بطور کامل و بى نقص،دست‏به قیام میزنند. انقلاب این مردم ربطى به سیر یا گرسنه بودن شکمشان و یا ارتباطى‏با داشتن یا نداشتن آزادى سیاسى ندارد،چرا که ممکن است اینان‏هم شکمشان سیر باشد و هم آزادى سیاسى داشته باشند اما از آنجاکه مکتبى را که در آرزو و آرمان آن هستند،استقرار نیافته میبینند،برمیخیزند و قیام میکنند.
اگر بخواهیم عوامل ایجاد انقلاب را دسته بندى کنیم،باین‏نتیجه میرسیم که عامل ایجاد قیام‏ها یا از نوع عامل اقتصادى ومادى است،یعنى قطبى شدن جامعه و تقسیم آن به دو قطب مرفه‏و محروم،و برخوردار و بى‏نصیب است که سبب قیام میگردد.
طبعا آرمان چنین قیامى هم رسیدن بجامعه ایست که در آن‏از این شکافهاى طبقاتى اثرى نباشد،یعنى رسیدن بجامعه‏اى بى‏طبقه.و یا عامل آن،وجود خصلت‏هاى آزادیخواهانه در بشر است. یکى از ارزشهاى والاى انسانى همین خصوصیت آزادیخواهى اوست‏یعنى براى یک انسان،آزاد بودن و آقا بالا سر نداشتن از هر اندازه‏ارزش مادى ارجمندتر است (8) .
در نامه دانشوران نوشته‏اند،بو على سینا در وقتیکه شغل‏وزارت همدان را داشت (9) روزى با دبدبه و کبکبه وزارت از راهى میگذشت اتفاقا دید کناسى در کنار دیوارى مشغول خالى کردن‏چاه است.کناس ضمن کار این شعر را با خود زمزمه میکرد:
گرامى داشتم اى نفس از آنت که آسان بگذرد بر دل جهانت
بوعلى از دیدن وضع کناس و شعرى که میخواند بخنده افتادبا خود فکر کرد این بابا با این شغل پستى که براى خودش‏انتخاب کرده،تازه هنوز سر نفس خود منت میگذارد که من تو رامحترم شمردم.دستور داد کناس را بحضورش بیاورند.بعد رو به اوکرد و گفت،انصاف اینست که هیچ کس در دنیا به اندازه تونفس خودش را گرامى نداشته است.کناس نگاهى بدبدبه و کبکبه‏بوعلى کرد،فهمید که او وزیر است،جواب داد،شغل من با همه‏پستى که دارد بمراتب شریفتر از شغل تو است تو ناچارى هر روز که‏پیش پادشاه میروى تا بحد رکوع در جلوى او خم شوى،حال آن‏که من آزادم و نیاز به بندگى کسى ندارم،نوشته‏اند بوعلى باشرمسارى از کناس جدا شد و رفت.
آنچه که کناس بر زبان آورد،حکایت از واقعیتى میکند که‏در فطرت هر انسانى قرار دارد.این فطرت آزادگى انسان است که‏کناسى را،به خم شدن در برابر یک جبار،یک پادشاه،و یا یک‏انسان مثل خود ترجیح میدهد،و لو هر قدر هم که انجام چنین‏کارى مزایاى مادى بدنبال داشته باشد.در نقطه مقابل انسان ازاین جهت،حیوان قرار دارد که این مسئله برایش مطرح نیست،حیوان تنها میخواهد شکمش سیر باشد و دیگر هیچ،حال آنکه‏یک انسان آزادگى را به هر چیز دیگر ترجیح میدهد.
باین ترتیب بسیار طبیعى است که عامل حرکت ملتى،عامل‏سیاسى باشد نه عامل اقتصادى، و مادى.انقلاب فرانسه بعنوان‏مثال،از این قبیل انقلابهاست،بعد از آنکه فیلسوفان و حکمائى‏نظیر روسو آنهمه تبلیغ درباره آزادى و آزادى خواهى و حیثیت‏انسانى و حریت و ارزشهاى آن کردند،زمینه قیام را آماده ساختند ومردم که بیدار شده بودند،براى کسب آزادى انقلاب کردند.
عامل سوم ایجاد انقلابها،عامل آرمان خواهى و عقیده طلبى‏است،انقلابهاى اصطلاحا ایدئولوژیک.اینگونه انقلابها جنگ‏عقایدند نه جنگ اقتصادى در مظهر عقاید.جنگهاى مذهبى نمونه‏خوبى از نبردهائى است که بر سر عقیده و آرمان بر پا میگردد.قرآن‏نیز بر این نکته تکیه میکند،در آیه سیزدهم سوره آل عمران نکته‏ظریفى مندرج است.آیه مربوط بجنگ مسلمانان با کفار در غزوه‏بدر است.آنجا که آیه از مؤمنان نام میبرد،جنگ آنان را جنگ‏ایدئولوژیک و جنک عقیده مینامد.حال آنکه از جنگ کافران بجنگ‏عقیده تعبیر نمیکند.آیه میفرماید:
قد کان لکم آیة فى فئتین التقتا فئة تقاتل فى سبیل الله و اخرى کافرة (10)
در برخوردى که میان دو گروه روى داد،عبرت و نشانه‏اى‏براى شما وجود دارد،یک گروه از اینان در راه خدا یعنى براى‏ایمان و عقیده‏شان میجنگیدند،و اما آن گروه دیگر کافر بودند. آیه‏نمیگوید که گروه دوم نیز در راه عقیده نبرد میکردند،زیرا جنگ آنهاواقعا ماهیت ایمانى نداشت،حمایت امثال ابو سفیان از بتها،بدلیل‏اعتقاد به بتها نبود چرا که ابو سفیان میدانست اگر نظم تازه‏اى‏مستقر شود،از قدرت و شوکت او چیزى باقى نمیماند،او در واقع‏از منافع خودش دفاع میکرد نه از اعتقاداتش.
اکنون نهضت ما با این پرسش روبروست که،اساسا انقلاب‏ایران چه ماهیتى دارد؟آیا ماهیت طبقاتى دارد؟آیا ماهیت‏لیبرالیستى دارد؟آیا ماهیت ایدئولوژیکى و اعتقادى و اسلامى‏دارد؟ آنهائى که معتقدند تمام انقلابها ماهیت مادى و طبقاتى‏دارد،میگویند واقعیت این است که انقلاب ایران قیام محرومین‏علیه مرفه‏ها بوده است.یعنى در ایران دو طبقه در مقابل یکدیگرایستاده‏اند،طبقه اغنیا و طبقه فقرا و این انقلاب اگر میخواهد ادامه‏پیدا کند میباید همین مسیر را بپیماید.آن عده‏اى هم که خود رامسلمان میدانند اما شبیه ایندسته مى‏اندیشند،سعى مى‏کنند به‏قضیه رنگ اسلامى بزنند.اینها مى‏گویند بحکم آیه و نرید ان نمن‏على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین و نمکن‏لهم فى الارض و نرى فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا یحذرون... (11) اسلام هم تاریخ را بر اساس دو قطبى شدن جامعه‏ها و جنگ‏استضعاف‏گر و استضعاف شده و پیروزى استضعاف شده بر استضعاف‏گرتفسیر میکند.این انقلاب هم یک نمونه از آنها است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  41  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ماهیت و عوامل انقلاب اسلامى ایران