فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد سیری در آثار سعدی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد سیری در آثار سعدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

سیری در آثار سعدی

« سعدی سلطان مسلم ملک سخن و تسلطش در بیان از همه کس بیش تر است کلام در دست او مانند موم است.هر معنایی را به عباراتی ادا می کند که از آن بهتر و زیباتر ممکن نیست»

سخن سعدی شیرین و نمکین و در عین حال فصیح و بلیغ است. بیانش روان و ساده و پاک همانند آب زلالی است که برتن و جان شنونده اثر می کند و دلش را جلا می بخشد.« سعدی هم استاد رموز عاشقی است و هم آموزگار تقوی و خردمندی، چیزی که در یک تن جمع شدنش نادر است، در مضامین سعدی نیکی و عشق هرگز از هم جدا نیستند و او همانقدر که عاشقی را آموخته، اخلاق و تقوی را نیز فرا گرفته و آن را در قالب سخن به دیگران می آموزد.

معانی گفته هایش چنان ساده و سهل و قابل درک است و آچنان تازه که سخنش را بس دلنشین نموده، امن نباید از نظر دور داشت که سخنش در عین روانی لفظ و معنی خاص از صناعات شعری نیست. اما نه آن چنان که براحتی پیدا و آشکار باشد.

از دیگر ویژگی های سخن شیخ شیراز آشنایی وی با زندگی و به قول معاصرین

« مردم شناسی» است و آشنایی وی با روحیات انسان ها بصورتهای گوناگون در آثار وی مشهود است.

اوج صفاتیانسانی از آثار و گذشت، صداقت، راست گویی، قناعت و پرهیزکاری در جای جای آثار وی مورد تقدیر قرار گرفته و آموزه های بسیار را به خوانندگان القاء می کند و هر آنچه که برخلاف صفات نیک انسانی است از سوی او مذمت گردیده است.

دنیای سعدی که در آثارش آنرا به تصویر کشیده زیبا و دوست داشتنی است، هر چندگاه رگه هایی از حزن و غم و اندوه در آن یافت می شود اما در پس آن نیز امیدی نهفته است و شاید از آن روست تا مخاطبش را در مقابل بی وفایی دنیا هوشیار نماید.

از این شاعر خوش آوازه ی شیراز آثار گرانسنگ و ارزشمندی خواه به نثر و خواه به نظم به یادگار مانده است که به ترتیب عبارتند از:

1- گلستان در 8 باب

2- بوستان یا سعدی نامه در 10 باب

3- قصاید عربی که در حدود هفتصد بیت و با موضوعات مدح و اندرز و مرثیه می باشد.

4- قصاید فارسی که در ستایش پروردگار و نصیحت بزرگان و پادشاهان است.

5- مراثی شامل چند قصیده بلند که در باره آخرین خلیفه عباسی و رجای وزرای آن عهد است.

6- ملمعات، مثلثات، و ترجیعات که ترجیع بند آن بسیار دلنشین و ممتاز است.

7- غزلیات که شامل 650 غزل می باشد.

8- مجالس پنجگانه که به نثر می باشد و در بردارنده ی خطابه ها و سخنرانی های سعدی است.

9- نصیحه الملوک که آن نیز به نثر و با موضوعات پند و اخلاق است.

10- صاحبیه که مجموعه ای است از قطعات فارسی وعربی و بیش تر از آنها در ستایش شمس الدین صاحب دیوان جوینی است که وزیر دانش دوست اتابکان بود.

11- خبثیات که اشعاری است با مضامین طنز و شوخی های مطبوع

مجموعه ی این آثار را کلیات سعدی نامیده اندکه ابتدا خود شیخ و بعد از آن چند سال پس از وفات او شخصی بنام« ابوبکر بیستون» آنها را مدون نمود.

1- گلستان

مردم همه دانندکه در نامه ی سعدی

مشکی است که در طبله ی عطار نباشد

گلستان کتابی است به نثر و شامل 8 باب که به لحاظ نگارش بسیار روشن، روان و بون شک بی مانند است. چنانچه گفته اند: « سال 656 سر فصل جدیدی است که تاریخ ادبی ایران، زیرا نگارش گلستان حادثه ای است که دو نظیر بیشتر ندارد: شاهنامه و مثنوی....»

سعدی پس از بازگشت به شیراز در مجالس بسیاری حضور یافت و بسیاری از هم نشینان و دوستانش که وی را درسخنوری و افکار بلند مرتبه مسلط دیدند و از آشنایی وی با قرآن و حدیث و روایات حظ فراوان بردند به سعدی پیشنهاد دادند که این همه

« حسن محاوره، قوه ی مناظره و فکاهات نادره» حیف ست که ثبت و ضبط نگرددد و از وی خواستند تا این همه را تدوین کند. چنانچه سعدی در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد سیری در آثار سعدی

تحقیق و بررسی در مورد زن در ترازوی سخن سعدی 23 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق و بررسی در مورد زن در ترازوی سخن سعدی 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

عنوان

زن در ترازوی سخن سعدی

کبری حاجی مرادخانی

کارشناس ارشد، دبیر ادبیات فارسی شهرستان گرگان

چکیده

در این مقاله با توجه به کلیات سعدی و در نظر نظر او درباره‌ی زنان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بیان مقدمه‌ای درباره‌ی دیدگاه سعدی و تفاوت زنان معرفی شده در بوستان و گلستان بر اساس همین دیدگاه به نقش‌های گوناگون زنان در آثار سعدی مانند زن در مقام مادر، زن در نقش دختر، و زن در مقام همسر پرداخته می‌شود. سپس با توجه به حکایات مربوط به زنان ملاک‌های جامعه‌ی روزگار سعدی مانند توجه به زیبایی، عدم رعایت هم شأنی، کدخدا منشی پیران و بزرگان در حل مشکلات، تعدد زوجات، ناسازگاری داماد و مادرزن و آزارهای جنسی بررسی شده است. سپس دریافت بعضی از نکات اعتقادی سعدی در مورد زنان از خلال حکایت‌ها بیان شده و پس از آن با توجه به باب هفتم بوستان فضایل و رذایل زنان از نظر سعدی بیان گردیده است. همچنین به بعضی از سخنان سعدی در مورد زنان که به صورت ضرب‌المثل درآمده اشاره شده و سپس مباحث جمع‌بندی و نتیجه‌گیری شده است

کلید واژه‌های: زن، نقش زن، گلستان، بوستان، سعدی، کلیات سعدی

مقدمه

شیخ مشرف‌الدین سعدی شاعری است که شهرتش قلمرو وسیع ایران و تمدن اسلامی را در نور دیده و جهانی گشته است. شهرت آثار سعدی و اسلوب سهل ممتنع او همه‌ی مرزها را در نوردیده است به طوریکه حدود نیم قرن پس از او غزلش را ابن بطوطه از خنیاگران چینی در پکن شنیده است.

تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام

تا در نماز استاده‌ام گویی به محراب اندری(1)

او شاعری رئالیست و واقع گراست به طوری که در آثار او ردپایی از اساطیر، خرافه‌ها، نمادها و عوالم غیررئالیستی دیده نمی‌شود. او شاعری عاشق است و عارفی واصل که در میان مردم و در زمین می‌زید و با وجود داشتن تجربه‌های ملموس مادی و چشیدن عشق زمینی قصد صعود به عوالم بالا را دارد. سعدی در عرصه نویسندگی نیز قلمش را در هر دو عرصه‌ی نظم و نثر دوانده و هنر خویش را به بهترین وجه نمایانده است.

از آنجا که سعدی در مسافرت‌های 35 ساله‌ی خود اطراف و اکناف عالم را دیده و تجربه‌های بسیاری از آن اندوخته است، در آثار و حکایت‌های او شخصیت‌های متفاوتی را می‌توان مشاهده کرد. زن نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشد.

نقش‌های زنان در آثار سعدی بیشتر مربوط به امور خانوادگی و روابط زن و مرد است و از نقش اجتماعی او به صراحت چیزی نیست. لذا شاید بتوان ادعا کرد که بررسی و مطالعه‌ی نقش زنان در آثار سعدی نه تنها آیینه‌ای از زنان در شیراز قرن هفتم بدست می‌دهد بلکه با توجه به زن عربی که سعدی داشته و جهانگردی او تصویری از زنان ممالک اسلامی آن روزگار است.

زنان معرفی شده در بوستان و گلستان مانند دیدگاه کلی سعدی در این دو کتاب با هم متفاوتند. زن مطرح شده در گلستان تصویری است درست و زنده از دنیا با همه تضادها و تناقض‌ها و با همه زشتی‌ها و زیبایی‌ها. زن آنچنان که هست نه آنگونه که باید باشد و این همان دنیایی است که سعدی آن را دیده است نه آن که از خود خلق کرده و آفریده باشد.

اگر در مطالعه‌ی گلستان نقش‌های مطرح شده‌ی زنان منفی یا درجه دوم و سوم است نیز ناشی از حقیقت دنیاست نه آن که سعدی زن ستیز بوده باشد، زیرا اگر در گلستان و بوستان دقیق شویم به ژرف‌نگریهای سخن سعدی پی برده می‌شود.

او در بسیاری از جاها به صراحت خود و نیکی در منش زنان را ستوده است، همانگونه که بازیگران مرد صحنه‌ی حکایات سعدی بد و خوب دارند زنان نیز از همین دو چهره برخوردارند. اما زن به تصویر کشیده شده در بوستان سیمای یک انسان نمونه را دارد مدینه فاضله‌ای که سعدی در بوستان به تصویر کشیده و آرزوهای بزرگ او در وجود زنان هویداست. زنانی شایسته و اخلاقی، زنانی که به سوی صلاح نصیحت‌گرند، شایسته‌اند و از ناشایستگی‌ها برحذر می‌دارند. هر گاه سعدی در مورد زنان حکایتی را مثل زده است بی‌شک قصد بیان افکار عالی اخلاقی را داشته و آن را در قالب حکایاتی مختصر بیان کرده و در آن بدنبال مقصود خاص خویش بوده است حکایت‌های مربوط به زنان اغلب کوتاه، پرمغز و آمیخته به داروی تلخ نصیحت است.

اگر شربتی بایدت سودمند

ز سعدی ستان داروی تلخ پند (3)

به پرویزن معرفت بیخته

به شهد ظرافت در آمیخته

«در بوستان و گلستان هر حکایتی را که نوشته بخوانیم از آن معنایی عمومی را ملتفت می‌شویم و دانسته می‌شود آنچه در هر حکایت واقع شده نمونه‌ای است از آنچه در باورها واقع می‌شود و در زندگی بسیار کسان اتفاق می‌افتد(4).

«به گفته بعضی‌ها سعدی پسندهای قومی و اجتماعی و آنچه را که رسم مطلوب زمانه‌اش بوده بیان نموده است»(5)، اما باید اقرار نمود ویژگی‌های مثبت زنان یا ذکر صفات رذیله آنان(6) حکایت مردی که زن صاحب جمالش در گذشته و مادرزن در خانه بود(7) یا عدم تناسب سنی زن و شوهر مانند حکایتی پیرمردی که دختری خواسته و حجره به گل آراسته بود (8) و همچنین حکایت منجمی که از رفتار ناشایست همسر خویش در خانه خبر نداشت(9).

امروزه مصادیق فراوانی دارد و گرد کهنگی به آن پاشیده نیست. بعضی از حکایات مربوط به زنان، در آثار سعدی «برای انجام پندها و نصایح کلی و عمومی بوده است»(10).

مانند اشارات زیر که می‌تواند تداعی‌گر راضی بودن به قضا و قدر و پذیرفتن حقیقت وجودی خویش و آینده‌نگری باشد. مثلا از زبان زنی که طفلش دندان در آورده به همسرش که در غم مخارج طفل است می‌گوید هر آن کس که دندان دهد نان دهد(11).

یکی مرد درویش در خاک کیش

نگو گفت با همسر زشت خویش (12)

چو دست قضا زشت رویت سرشت

میندای گلگونه بر روی زشت

که حاصل کند نیک‌بختی به روز

به سرمه که بینا کند چشم کور

به دختر چه خوش گفت بانوی ده

که روز نوا برگ سختی بنه (13)

همه وقت بردار مشک و سبوی

که پیوسته در ده روان نیست جوی

زن در کلیات سعدی رسالت‌های چندگانه‌ای را ایفا می‌کند. زن در نقش همسر، زن در نقش مادر، زن در نقش دختر، زن مظهر پارسایی، زن مظهر عشق و دلدادگی، زن در مقام توکل، زن مظهر پرهیزکاری، و زن مظهر خردمندی و ... حکایات مربوط به لیلی، زلیخا، شیرین، عذرا، ... نیز به دفعات در کلیات سعدی مشاهده می‌شود.

این اشارات فراوان نیز خصوصا در غزلها با چنان تازگی بیان شده است که به جرأت می‌توان گفت تنها شاعر بزرگی چون سعدی به آن دست یافته است و معلوم می‌نماید که زنان عاشق مهمترین گروه مموردنظر سعدی بوده‌اند.

«نقش‌های مختلف زنان در آثار سعدی»

1- زن در مقام مادر

سعدی که در کودکی پدر خود را از دست داده و در آغوش دلپذیر مادر بزرگ شده است علاوه بر آنکه با یتیمان درد آشناست و سروده:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد زن در ترازوی سخن سعدی 23 ص

دانلود مقاله زندگی نامه سعدی شیرازی , word

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله زندگی نامه سعدی شیرازی , word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله زندگی نامه سعدی شیرازی , word


دانلود مقاله زندگی نامه سعدی شیرازی , word

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*  فرمت فایل:Word  قابل ویرایش و آماده پرینت. تعداد صفحه11

فهرست مطالب

زندگینامه

سعدی در شیراز متولد شد. پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود

پس از درگذشت پدر، سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز برای تحصیل به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزه‌های امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» می‌نامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهاب‌الدین سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی بوده‌است که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد.

نظرات دربارهٔ تاریخ تولد و وفات

آرامگاه

نمونهٔ اشعار

آثار

بوستان

گلستان

غزلیات

سعدی و زبان فارسی

جستارهای وابسته

منابع

 

پروژه کامل زندگی نامه سعدی فایل word. شامل 11 صفحه. مناسب جهت انجام تحقیقات، پروژه ها


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگی نامه سعدی شیرازی , word

دانلود سعدی 21 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود سعدی 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 26 صفحه

زندگی‌نامه سعدی در شیراز متولد شد.
پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود.
سعدی هنوز طفل بود که پدرش در گذشت.
در دوران کودکی با علاقه زیاد به مکتب می‌رفت و مقدمات علوم را می‌آموخت.
هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد.
اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمدخوارزمشاه و بخصوص حمله سلطان غیاث الدین، برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز (سال ۶۲۷) سعدی راکه هوایی جز کسب دانش در سر نداشت برآن داشت دیار خود را ترک نماید.
سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزه‌های امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» می‌نامد).
غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهاب‌الدین سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت.
معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی (سال درگذشت ۶۳۶) بوده‌است که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد.
پس از پایان تحصیل در بغداد، سعدی به سفرهای متنوعی پرداخت که به بسیاری از این سفرها در آثار خود اشاره کرده‌است.
در این که سعدی از چه سرزمین‌هایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمی‌توان چندان اعتماد کرد و به نظر می‌رسد که بعضی از این سفرها داستان‌پردازی باشد (موحد ۱۳۷۴، ص ۵۸)، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی.
مسلم است که شاعر به عراق، شام و حجاز سفر کرده است[نیازمند منبع] و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنه، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده باشد.

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود سعدی 21 ص

دانلود مقاله کامل درباره حکایت سعدی

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله کامل درباره حکایت سعدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

باب چهارم - در فوائد خاموشی

حکایت

یکی را از دوستان گفتم امتناع سخن گفتنم به علت آن اختیار آمده است در غالب اوقات که در سخن نیک و بد اتفاق افتد و دیده دشمنان جز بر بدی نمی‌آید گفت دشمن آن به که نیکی نبیند.

نور گیتی فروز چشمه هو

     

زشت باشد به چشم موشک کور

حکایت

بازرگانی را هزار دینار خسارت افتاد پسر را گفت نباید که این سخن با کسی در میان نهی. گفت ای پدر فرمان تراست، نگویم ولکن خواهم مرا بر فایده این مطلع گردانی که مصلحت در نهان داشتن چیست؟ گفت تا مصیبت دو نشود: یکی نقصان مایه و دیگر شماتت همسایه.

حکایت

جوانی خردمند از فنون فضایل حظی وافر داشت و طبعی نافر چندان که در محافل دانشمندان نشستی زبان سخن ببستی باری پدرش گفت ای پسر تو نیز آنچه دانی بگوی گفت ترسم که بپرسند از آنچه ندانم و شرمساری برم.

نشنیدى که صوفیى مى‌کوفت

     

زیر نعلین خویش میخى چند؟

آستینش گرفت سرهنگی

     

که بیا نعل بر ستورم بند

حکایت

عالمی‌معتبر را مناظره افتاد با یکی از ملاحده لَعنهُم الله عَلی حِدَه و به حجت با او بس نیامد سپر بینداخت و برگشت کسی گفتش ترا با چندین فضل و ادب که داری با بی دینی حجت نماند؟ گفت علم من قرآنست و حدیث و گفتار مشایخ و او بدین ها معتقد نیست و نمی‌شنود. مرا شنیدن کفر او به چه کار آید.

حکایت

جالینوس ابلهی را دید دست در گریبان دانشمندی زده و بی حرمتی همی‌کرد گفت اگر این نادان نبودی کار وی با نادانان بدین جا نرسیدی.

اگر نادان به وحشت سخت گوید

     

خردمندش به نرمی‌دل بجوید

دو صاحبدل نگهدارند مویى

     

همیدون سرکشی و آزرم جویی

یکی را زشت خویی داد دشنام

     

تحمل کرد و گفت ای خوب فرجام

بتر زانم که خواهى گفتن آنی

     

که دانم عیب من چون من ندانى

حکایت

سحبان وائل را در فصاحت بی نظیر نهاده‌اند به حکم آن که بر سر جمع سالی سخن گفتی لفظی مکرّر نکردی وگر همان اتفاق افتادی به عبارتی دیگر بگفتی وز جمله آداب ندماء ملوک یکی این است.

چو یکبار گفتی مگو باز پس

     

که حلوا چو یکبار خوردند بس

حکایت

یکی را از حکما شنیدم که می‌گفت هرگز کسی به جهل خویش اقرار نکرده است مگر آن کس که چون دیگری در سخن باشد همچنان ناتمام گفته سخن آغاز کند.

سخن را سر است اى خداوند و بن

   

میاور سخن در میان سخن

خداوند تدبیر و فرهنگ و هوش

     

نگوید سخن تا نبیند خموش

حکایت

تنی چند از بندگان محمود گفتند حسن میمندی را که سلطان امروز ترا چه گفت در فلان مصلحت؟ گفت بر شما هم پوشیده نباشد. گفتند آنچه با تو گوید با مثال ما گفتن روا ندارد. گفت به اعتماد آن که داند که نگویم، پس چرا همی‌پرسید؟

نه سخن که برآید بگوید اهل شناخت

     

به سر شاه سر خویشتن نباید باخت

حکایت

در عقد بیع سرایی متردّد بودم، جهودی گفت آخر من از کدخدایان این محلتم وصف این خانه چنان که هست از من پرس، بخر که هیچ عیبی ندارد. گفتم بجز آن که تو همسایه منی

خانه ام را که چون تو همسایه است

     

ده درم سیم بد عیار ارزد

لکن امیدوار باید بود

     

که پس از مرگ تو هزار ارزد

حکایت

یکی از شعرا پیش امیر دزدان رفت و ثنایی برو بگفت. فرمود تا جامه ازو برکنند و از ده بدر کنند. مسکین برهنه به سرما همی‌رفت، سگان در قفای وی افتادند خواست تا سنگی بردارد و سگان را دفع کند در زمین یخ گرفته بود عاجز شد. گفت این چه حرامزاده مردمانند سگ را گشاده‌اند و سنگ را بسته. امیر از غرفه بدید و بشنید و بخندید گفت ای حکیم از من چیزی بخواه. گفت جامه خود می‌خواهم اگر انعام فرمایی

رضینا مِن نوالِکَ بالرَحیلِ

امیدوار بود آدمى به خیر کسان

     

مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان

سالار دزدان را برو رحمت آمد و جامه باز فرمود و قبا پوستینی برو مزید کرد و درمی چند.

حکایت

منجمی به خانه در آمد یکی مرد بیگانه را دید با زن او به هم نشسته دشنام و سقط گفت و فتنه و آشوب خاست. صاحب دلی که برین واقف بود گفت

تو بر اوج فلک چه دانى چیست

     

که ندانى که در سرایت کیست

حکایت

خطیبی کریه الصوت خود را خوش آواز پنداشتی و فریاد بیهده برداشتی گفتی نعیب غراب البین در پرده الحان اوست یا آیت اِنَّ انکر الاصوات لصوت الحمیر در شأن او.

مردم قریه بعلت جاهی که داشت بلیتش می کشیدند و اذیتش را مصلحت نمی دیدند تا یکی از خطبای آن اقلیم که با او عداوتی نهانی داشت باری به پرسش آمده بودش. گفت: تو را خوابی دیده ام، خیر باد. گفتا چه دیدی؟ گفت: چنان دیدم که تو را آواز خوش بودی و مردمان از انفاس تو در راحت.

خطیب اندرین لختی بیندیشید و گفت: این مبارک خواب است که ددی مرا بر عیب خود واقف گردانیدی، معلوم شد که آواز ناخوش دارم و خلق از بلند خواندن من در رنج، توبه کردم کزین پس خطبه نگویم مگر به آهستگی.

از صحبت دوستی به رنجم

     

کاخلاق بدم حسن نماید

کو دشمن شوخ چشم ناپاک

     

تا عیب مرا به من نماید

حکایت

یکی در مسجد سنجار به تطوّع بانگ گفتی به ادایی که مستمعان را ازو نفرت بودی و صاحب مسجد امیری بود عادل نیک سیرت، نمی‌خواستش که دل آزرده گردد. گفت ای جوانمرد این مسجد را مؤذنانند قدیم هر یکی را پنج دینار مرتب داشته‌ام ترا ده دینار می‌دهم تا جایی دیگر روی.

برین قول اتفاق کردند و برفت، پس از مدتی در گذری پیش امیر باز آمد گفت ای خداوند بر من حیف کردی که به ده دینار از آن بقعه بدر کردی که اینجا که رفته‌ام، بیست دینارم همی‌دهند تا جای دیگر روم و قبول نمی‌کنم. امیر از خنده بیخود گشت و گفت زنهار تا نستانی که به پنجاه راضی گردند.

حکایت

ناخوش آوازی به بانگ بلند قرآن همی‌خواند صاحب دلی برو بگذشت گفت ترا مشاهره چندست؟ گفت هیچ. گفت پس این زحمت خود چندین چرا همی‌دهی؟ گفت از بهر خدای می‌خوانم. گفت از بهر خدای مخوان.

گر تو قرآن بدین نمط خوانی

     

ببری رونق مسلمانی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حکایت سعدی