فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود زندگی نامه سهراب سپهری

اختصاصی از فایل هلپ دانلود زندگی نامه سهراب سپهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود زندگی نامه سهراب سپهری


دانلود زندگی نامه سهراب سپهری

زندگی نامه سهراب سپهری 

سهراب سپهری شاعر و نقاش معاصر ایران در ۱۵ مهر ماه ۱۳۰۷ در کاشان پا به عرصه حیات گذشت و در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۹ در تهران درگذشت.

وی پس از طی تحصیلات شش ساله ابتدایی در دبستان خیام کاشان (۱۳۱۹) و متوسطه در دبیرستان پهلوی کاشان (خرداد ۱۳۲۲) و به پایان رساندن دوره ی دو ساله ی دانشسرای مقدماتی پسران (خرداد ۱۳۲۴)، در آذر ۱۳۲۵ به استخدام اداره ی فرهنگ کاشان در آمد. در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره ی دبیرستان خود را دریافت نمود. سپس به تهران آمد و در دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در تهران در آمد که پس از هشت ماه کار استعفا کرد. سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعه ی شعر نیمایی خود را به نام «مرگ رنگ» انتشار داد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و به دریافت نشان درجه ی اول علمی نیز نایل آمد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعه ی اشعار خود را با عنوان «زندگی خواب ها» منتشر کرد. آنگاه به تأسیس کارگاه نقاشی همت گماشت. در آذر ۱۳۳۳ در اداره ی کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزه ها شروع به کار کرد و در ضمن در هنرستان های هنرهای زیبا نیز به تدریس می پرداخت. در مهر ۱۳۳۴ ترجمه ی اشعار ژاپنی از وی در مجله ی «سخن» به چاپ رسید. در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمناً در مدرسه ی هنرهای زیبای پاریس در رشته ی لیتوگرافی نام نویسی نمود. وی همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاه ها به معرض نمایش گذاشت. حضور در نمایشگاه های نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت. وی سفرهای دیگری به کشورهای جهان نمود.

شعر سهراب

شعر سهراب سپهری رنگارنگ است و خواننده را به افقهای تازه می کشاند. آثار وی پُر است از صور خیال و تعبیرات بدیع، که با وجودِ زیبایی ظاهری و تصویرهای بدیع و رنگارنگ، در مجموع از جریان های زمان به دور است. در اشعار او نقد و پیام اجتماعی کم رنگ است، و در آن پراکندگی و ناهماهنگی تصاویر به چشم می خورد. اما سهراب در اشعارش به طور کلی و در بعدی وسیع نگران انسان و سرنوشت اوست. سپهری روح شاعرانه و لطیفی داشت که برای هر چیز معنی و مفهومی خاص قائل بود. تخیل وی در همه ی اشیاء باریک می شد و از آنها تصاویری زنده و حساس می ساخت، بدین علت است که اندیشه ها و تجربه های فکری و عاطفی او به حالتی دلپذیر درآمده است. سهراب سپهری دارای سبک ویژه ای است که می توان او را بنیانگذار این شیوه دانست. در واقع می توان گفت قابل توجه ترین اتفاق در عرصه ی شعر نو در سال ۱۳۳۲، چرخش سهراب سپهری از زبان نیمایی به زبان هوشنگ ایرانی است. اهمیت این اتفاق از آن جهت بود که در آن سالها، متأثرین از نیما فراوان بودند، ولی کسی به زبان هوشنگ ایرانی و زیبایی شناسی او وقوف نداشت.

 

 

   

 

 

 

 

 

 

 

 

سپهری، تنها شاعر متأثر از درک هوشنگ ایرانی بود که زبان او را تا حد چشمگیری تکامل بخشید و اگر این نبود یکی از ظریفترین و پر ظرفیت ترین دستاوردهای شعر نو، نیمه کاره و ناقص می ماند. شعر سپهری دارای تصویرهای شاعرانه و مضامین و مفاهیم عرفانی و فلسفی و غنائی است. سهراب شاعری بود، غوطه ور در دنیای شعر و هنر خویش که به همه چیز رنگ شعر می داد. همه ی اشیاء برای او معنویت داشتند، در ژرفای هر چیز مادی فرو می رفت و به آن حیات معنوی می بخشد. گویی برای او تمام ذرات عالم دارای روح و عاطفه و احساس بودند. زبان سپهری نیز زبانی لطیف و ویژه ی خود اوست. شعرش دارای تصاویر تازه ولی مبهم است و از این رو ساده و روشن نیست. خیالات ظریف و تصویرهای زیبا سراسر اشعار وی را در برگرفته است. او البته همواره در راه تکامل خویش پیش رفته است و این نکته را از خلال شعرهای «هشت کتاب» او می توان دریافت. در کل، سهراب سپهری در شعر با زبان ساده، انسانها را به نگریستن دقیق در طبیعت و نزدیک شدن و یکی شدن با آن دعوت می کند. او محیط خود و عصری را که در آن می زیست نمی پسندید و در جستجوی عالمی والاتر و برتر بود.

خود سهراب می گوید :

… مادرم میداند که من روز چهاردهم مهر به دنیا آمده ام. درست سر ساعت ۱۲ ؛ مادرم صدای اذان را می شندیده است…

پدر سهراب، اسدالله سپهری، کارمند اداره پست و تلگراف کاشان، و اهل ذوق و هنر بود وقتی سهراب خردسال بود، پدر به بیماری فلج مبتلا شد.

… کوچک بودم که پدرم بیمار شد و تا پایان زندگی بیمار ماند. پدرم تلگرافچی بود. در طراحی دست داشت. خوش خط بود. تار مینواخت. او مرا به نقاشی عادت داد…

پدر سهراب سر انجام در سال ۱۳۴۱ دار فانی را ودا گفت.

 

...

 

 

14 ص فایل Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود زندگی نامه سهراب سپهری

دانلود مقاله سهراب سپهری

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله سهراب سپهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله سهراب سپهری


دانلود مقاله سهراب سپهری

 نقاش و شاعر، 15 مهرماه سال 1307 در کاشان متولد شد.
خود سهراب میگوید :
... مادرم میداند که من روز چهاردهم مهر به دنیا آمده ام. درست سر ساعت 12. مادرم صدای اذان را میشندیده است... (هنوز در سفرم - صفحه 9)
پدر سهراب، اسدالله سپهری، کارمند اداره پست و تلگراف کاشان، اهل ذوق و هنر.
وقتی سهراب خردسال بود، پدر به بیماری فلج مبتلا شد.
... کوچک بودم که پدرم بیمار شد و تا پایان زندگی بیمار ماند. پدرم تلگرافچی بود. در طراحی دست داشت. خوش خط بود. تار مینواخت. او مرا به نقاشی عادت داد... (هنوز در سفرم - صفحه 10)
درگذشت پدر در سال 1341
مادر سهراب، ماه جبین، اهل شعر و ادب که در خرداد سال 1373 درگذشت.
تنها برادر سهراب، منوچهر در سال 1369 درگذشت. خواهران سهراب : همایوندخت، پریدخت و پروانه.
محل تولد سهراب باغ بزرگی در محله دروازه عطا بود.
سهراب از محل تولدش چنین میگوید :
... خانه، بزرگ بود. باغ بود و همه جور درخت داشت. برای یادگرفتن، وسعت خوبی بود. خانه ما همسایه صحرا بود . تمام رویاهایم به بیابان راه داشت... (هنوز در سفرم - صفحه 10)
سال 1312، ورود به دبستان خیام (مدرس) کاشان.
... مدرسه، خوابهای مرا قیچی کرده بود . نماز مرا شکسته بود . مدرسه، عروسک مرا رنجانده بود . روز ورود، یادم نخواهد رفت : مرا از میان بازیهایم ربودند و به کابوس مدرسه بردند . خودم را تنها دیدم و غریب ... از آن پس و هربار دلهره بود که به جای من راهی مدرسه میشد.... (اتاق آبی - صفحه 33)
... در دبستان، ما را برای نماز به مسجد میبردند. روزی در مسجد بسته بود . بقال سر گذر گفت : نماز را روی بام مسجد بخوانید تا چند متر به خدا نزدیکتر باشید.
مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سالها مذهبی ماندم.
بی آنکه خدایی داشته باشم ... (هنوز در سفرم)
سهراب از معلم کلاس اولش چنین میگوید :
... آدمی بی رویا بود. پیدا بود که زنجره را نمیفهمد. در پیش او خیالات من چروک میخورد...
خرداد سال 1319 ، پایان دوره شش ساله ابتدایی.
... دبستان را که تمام کردم، تابستان را در کارخانه ریسندگی کاشان کار گرفتم. یکی دو ماه کارگر کارخانه شدم . نمیدانم تابستان چه سالی، ملخ به شهر ما هجوم آورد . زیانها رساند . من مامور مبارزه با ملخ در یکی از آبادیها شدم. راستش، حتی برای کشتن یک ملخ نقشه نکشیدم. اگر محصول را میخوردند، پیدا بود که گرسنه اند. وقتی میان مزارع راه میرفتم، سعی میکردم پا روی ملخها نگذارم.... (هنوز در سفرم)
مهرماه همان سال، آغاز تحصیل در دوره متوسطه در دبیرستان پهلوی کاشان.

شامل 23 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سهراب سپهری

دانلودمقاله بررسی زندگی سهراب سپهری

اختصاصی از فایل هلپ دانلودمقاله بررسی زندگی سهراب سپهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

1- تاریخجه زندگی شاعر ، نقاش و هنرمند سهرای سپهری
2- تحلیل کلی بر وضعیت شعر او ، مضامین و تفاسیر شاعر
3- مروری بر آثار شاعر
گردآورنده : سحر مولودی
استاد مربوطه : استاد فخر
درس مربوطه : وصایای حضرت امام خمینی (ره )
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

 

 

 

 

 

 

 


شرح مختصری از زندگی نامه سهراب سپهری :
سهراب در 15 مهر ماه 1307 در شهرستان کاشان متولد شد پس از پایان تحصیلات دوره ابتدایی و متوسطه به دانشسرای مقدماتی تهران رفت و در خرداد ماه 1324 دوره دو ساله ابن دانشسرا را به پایان رساند . در سال 1325 به استخدام ادارخ آموزش و پرورش کاشان درآمد و در همین سال نخستین شعرش بنامن « بیمار» در ماهنامه جهان نو منتشر شد .
در سال 1327 از آموزش و پرورش استعفاء داد و در امتحانات ششم ادبی شرکت و دیپلم ادبی گرفت و مهر ماه همان سال در دانشکده هنرهای زیبای تهران به تحصیل پرداخت . در همین سال در شرکت نفت استخدام شد و پس از یکسال استعفاء داد . و در خرداد ماه 1332 دوره لیسانس دانشکده هنرهای زیبای تهران را در رشته نقاشی به پایان رساند و رتبه اول شد و به دریافت نشان درجه اول علمی نائل گشت .
اولین کتاب سهراب سپهری با مان مرگ رنگ در سال 1330 منتشر شد از نظر زبان و فضا و مفاهیم و تعابیر همان مفاهیم و تعابیری است که در شعر معاصر بیش می بینیم .
سال 1332 آغاز کار او بعنوان طراح در سازمان همکاری بهداشت تهران است و در همین سال دومین مجموعه اشعار خود را با عنوان زندگی خوابها منتشر کرد.
در آذرماه 1335 آغاز کار او در اداره کل هنرهای زیبا در قسمت موزه ها و تدریس در هنرستان های هنرهای زیبا شروع شد و مشغول گشت.
مرداد 1336 سفر اروپا از راه زمینی تا اریس و لندن، نام نویسی در مدرسه هنرهای زیبای پاریس در رشته لیتوگرافی
سال 1337 سفر دو ماهه از پاریس به رم
مرداد 1339 مسافرت به توکیو برای آموختن فنو حکاکی روی چوب
سال 1340 انتشار مجموعه دیگری از اشعار خود با عنوان شرق اندوه
اسفند 1341 برگزاری نمایشگاه انفرادی در تالار فرهنگ تهران
سال 1343 سفر به هند (تماشای بمبئی ، بنارس، دهلی، آگره، غارهای آجانتاف کشمیر) سفربه پاکستان (تماشای لاهوروپیشاور) سفر به افغانستان، اقامت در کابل و بازگشت به تهران.
آبان ماه 1344 انتشار شعر بلند صدای پای آب در فصلنامه آرش سفر به اروپا، مونیخ و لندن و بازگشت به ایران.
سال 1345 انتشار شعر بلند مسافر در فصلنامه آرش
بهمن ماه1346 برگزاری شب شعر سهراب سپهری در گالری روزن
بهمن ماه 1346 برگزاری نمایشگاه افرادی در گالری سیحون تهران
سال 1348 شرکت رد فستیوال بین المللی نقاشی در فرانسه و اخذ امتیاز مخصوص
سال 149 سفر به آمریکا و اقامت در لانگ آیلند شرکت در یک نمایشگاه گروهی در شهر (بریچ همپتن) بازگشت به ایران پس از 7 ماه
سال 1350 برگزاری یک نمایشگاه انفرادی درگالری بنس نیویورک بازگشت به ایران.
سال 1352 سفر به پاریس و اقامت در کوی بین المللی هنرها
سال 1352 سفر به یونان و مصر بازگشت به ایران
سال 1356 خرداد ماه انتشار هشت کتاب مجموعه اشعار منتشر شده سپهری به اضافه مجموعه «ما هیچ ما نگاه» توسط کتابخانه طهوری تهران
دی ماه 1358 مسافرت به انگلستان برای درمان بیماری سرطان خون
اسفندماه 138 بازگشت به ایران
اول اردیبهشت 139 چشم از عرصه گیتی فروبست
2- تحلیلی کلی بر وضعیت شعر او، مضامین و تفاسیر شاعر مربوطه:
سپهری بر خلاف شعرای دیر که شعرهای آنها دارای ساخت و فضای مشخص و مجردی است اینگونه نیست در شعر او نمی توان به دنبال تنوع موضوع شت. چون و یک شاعر واقعی است و به خود متوجه، نه به چیزهای مجرد و موضوع های منفرد و منحصر. او موقعیت آرمانی در جهان را می طلبد و می جوید و با نگاهی متفاوت که از سرچشمه پنهان ذهن و خیال او جاری می شود در مسیرهای مختلف به راه می افتد و به دنبال تازگیها به قصد تازه بینی ها و نام گذاری های نو، می رود.
تقریباً تمام شعرای نسل نو یا شعر نو دو دوره را گذرانده اند.
1-دوره ای که درگیر قافیه ها و وزن ها بوده اند.
2- دوره ای که به دروه شعر نیمایی معروف است و شعر آزد می گفتند که خود را از قالبها بیرون کشیده اند این قواعد شامل کارهای سپهری نیز می شود.
اما به صورتی دیگر:
دوره نخست که شامل چهار مجموعه اولین است یعنی (مرگ رنگ- زندگی خوابها- آوار آفتاب- شرق اندوه) و دوره دوم شامل (صدای پای آب- مسافر- حجم سیر- ما هیچ ما نگاه)
سپهری تامرز شنیدن صدای پای آب خاصه در کتاب مرگ رنگ و شرق اندوه که شامل شعرهای موزون است، گذشته از قافیه های دوبه و و چارپاره ها کمه خود جزو لاینفک قالب این شعر است سخت به قافیه توجه دارد مثلاً در مرگ رنگ
رخنه ای نیست در این تاریکی درو دیور بهم پیوسته
سایه ای لغزد اگر روی زمین نقش و همی است زبندی رسته
وهمینطور قافیه های نیمائی و ومولوی وار که در حکم ضرب- آهنگی تفاوت و متناوب است.
خورشیدی درهر مشت بام نگه بالا بود
می پرید گل وا بود؟ بوئیدن بی ما بود زیبا بود
تنهایی تنها بود
ناپیدا پیدا بود
او آنجا، آنجا بود
در دوره دوم او قوالب و چارپاره ها را رها کرد و این دوره به دوره شنیدن پای آب معروف است که قالب نیمایی اختیار کرده و به آن روی می آورد سپهری از این پس منطق و اسلوب نثر را بر اشعار خود حاکم می کند چنانچه در دو مجموعه زندگی خوابها و آوار آفتاب این ویژگی برجسته می شود.
من در پس در تنها مانده بودم
همیشه خود را در پس یک در تنها دیده ا، گویی وجودم در پای این در جامانده بود
در گنگی آن ریشه داشت، آیا زنگی ام صدای بی پاسخ بود
(زندگی خوابها ص 128)
در اصول دوره دوم شعر او می توان به تاثیر نقاشی اشاره کرد:
اصلی که رد دوره اول شعر او جای به جای به نشانه های آن برخوردیم، و در دوره دوم نیز به نمونه های آن جای به جای می توان برخورد:
گاه به صورت اعتراف: به این معنی که شاعر مستقیماً به هنر نقاشی خود اشاره می کند:
اهل کاشانم
پیشه ام نقاشی است
گهگاهی قفسی می سازی از رنگ،
می فروشم به شما
همچنین اسلوب نثری به معنی شیوه بیان مستقیم و شستن اجزاء جمله در جای اصلی خود و به این اعتبار که این اصل از مختصات شعر حرفی است، خاصه در شعرهایی که از اصل ساختار و شکل درونی عاری است، بیشتر خود را نشان یم دهد.
مردمان را دیدم شهرها را دیدم دشت ها را کوهها را دیدم
آب را دیدم خاک را دیدم نوروز ظلمت را دیدم
در بررسی دیگر می توان در این دوره سطور ساده یا مصراعهای گاهگاهی ساده دوره اول را بیشتر می توان دید تا آنجا که این را نمی توان شعر به معنی دقیق و متعالی آن خواند.
تکه نانی دارم، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی
مادی دارم، بهتر از برگ درخت، دوستانی بهتر از آب روان
همه اینها تلاش سپهری است برای اکتساب زبان مشخص و مختص به خود اوست.
اشعار سپهری حالت طولی وافقی خود را هیچ گاه از دست نمی دهد شعر سپهری جاده ای در طبیعت زیباست که رهرو آن را فرصت تماشا نیست درست بر خلاف شعر نیما. زیرا نیما خواننده را در منازل بین راه می ایستاندف می گرداند و اندک اندک روابط پنهان از چشم او را می گشاید. به عبارت دیگر صدای پای آب و مسافر سپهری، شما را همراه آب و مسافر می برد و مرغ آفین و ناقوس نیما شما را می نشاند و به فکر وامی دارد، سپهری می گوید حس کن و برو. نیما می گوید بنشین و بیندیش اما چرا اینگونه سات. چون شعر سپهری شعری است حسی سطور مخیل متوالی اند بی هیچ مرز تنفسی.
شعر سپهری مانند تصاویر گوناگون اسلایدهایی هستند که به سرعت از برابر چشم می گذرند و متداولاً عوض می شوند.
سپهری در شعرهایش فقط حرفهای شاعرانه می زند. هر وقت که حال داشت و در حالت سرایش قرا گرفت قلم را بر می دارد و هرجا که از آن احساس خسته شد قلم را به زمین می گذارد. شعر او از نقطه ای به حرکت آغاز می کند و بر خطی مستقیم راه می افتد و به نقطه پایان یم رسد. چنین شعری نطفه ای ندارد که بارور شود و به یک باره متولد شود.
و اما سپهری از کدام مبداء به اینجا رسیده است و از آغاز حیات شاعری خود به دنبال چه بوده و به جستجوی کدام نقش ناپیدا برخاسته و حرکت کرده و در کجا به مرز شناخت خاص خویش رسیده است باید گفت:
یکی از واژه های بسامدی شعر سپهری کلمه «ادراک» است که از به تناوب در دوره های مختلف شعری او دیده می شود و اگر به ترتیب مورد بررسی قرار گیرد حضور خود را نشان می دهد. زیرا بدیهی است که هر کلمه، که رد شعر یک شاعر وضع بسامدی یافت، بی سببی نیست. خاصه اگر این کلمة «ادراک» باشد که خود مبین درک خاص شاعر- اگر نه جدید- از هستی است.
این کلمه نشاندهنده اشتیاق شاعر به درک حقیقت هستی است.
مروری بر آثار شاعر
3- در اینجا به بررسی اثار شاعر می پردازیم:
سپهری در نخستین مجوعه شعر خود «مرگ رنگ» که در بیست سالگی منتشر می کند نشان می دهد که فضای شعر احساساتی و ابتدایی نوجوانی را پشت سر ذارده و به شعر نیما به عنوان پیشرفته ترین زبان و بیان شعری آن زمان چشم دوخته است.
به این کتاب در دو بخش جداگانه جداگانه می توان نظر افکند
بببخش چارپاره ها که فضای رمانیتک آن سالها را داراست و بخشی که حاصل توجه به فضا و بیان و زبان شعر نیماست به طوری که پایانبندی مصراعها نز به عمد از روی شعر نیما نوشته شده است در این کتاب به زبان اصلی سپهری که از صدای پای آب چهره می نماید، جز در چند تک مصراع نمی توان برخورد کرد اما چهره سپهری نقاش را چه از نظر شیوه نگارش و چه از لحاظ استفاده از مصالح نقاشی به وضوع می توان دید.
دومین مجوعه اثر او زندگی خوابها نام دارد.
این اثر در نخستن سال های دهه سی نوشته شده است.
سالهایی که اگر همه شاعران از خویشتن خویش دل می کنند و رها می شوند و به جامعه تند وعصبی آن سالها می پیوندند، سپهری از این جامعه می بُرد و به خود باز می گردد، شعر منظوم و عینی- اجتماعی نیما را کنار می گذارد و به شعر منثور ذهنی – انفرادی خود پناه می برد حتی به تاثیر از هنر نقاشی اش نیز که اگر در «مرگ رنگ» به تصویر دنیای بیرون از خویش می پرداخت در این کتاب به تصویر دنیای درون خود می پرداز. زیرا بیداری ها و آمیختگی با طبیعت در «مرگ رنگ» به خواب و رویا و کابوس و هذیان در زندگی خوابها تبدیل شده است.
به عبارت دیگر اگر در ان مجموعه به بیداری راه می رفت و بیانگر دنیای واقعی بیرون از خویش بود در این مجموعه درخواب راه می رود و از رویاها و کابوس های خود سخن می راند.
دومین مجوعه شعر او آوار آفتاب نام دارد.
این مجوعه سالهای 1333 تا 1337 او را در بر می گیرد. د راین کتاب شاعر از خواب و رویائی کتاب زندگی خوابها (جز د رچند شعر از جمله شاسوهسا که دنباله خوابهای پیشین اوست) بیدار می شود و شاید از هیمن روست که پیچیدگی های زبان آن کتاب را ندارد و از این لحاظ گامی به پیش است.
در این کتاب به جلوه های زبان خاص سپهری از صدای پای آب به بعد بیشتر می توان برخورد. همچنین شور و شوق یگانگی و آمیختگی با طبیعت را که در شعرهای بعدی سپهری کاملاً واضح می شود، بیشتر می توان دید ضمن اینکه حالات سفر و حرکات ذهن او نیز در این کتاب بیش از کتابهای دیگر به چشم می خورد.
در این مجموعه بی آنکه بتوان گفت اشعار منتخبف شعرهایی درخشانند اما در مجموع کوتاهتر و جمع و جورتر از اشعار کتب قبلی او به نظر می رسند. از میان این شعرها باید از اشعار آوای گیاهان، میوه تاریک، نیایش، نزدیک آی وخوابی در هیاهوی نام برد که هر کدام عرصه تیره و تار جستجوهای گوناگونی هستند که بعدها در فضای صدای پای آب، مسافر، و حجم سبز روشن می شوند توجه به عصر اساطیر و دوران قبل از نامگذاری اشیاء دعوت های ویزه ی شاعر به حرکت و شناخت جهان و نیایش شاعر با خدا و اولین جلوه دوست و نگاههای نافذ در اشیا و تفکر و تعمق نسبت به مظاهر طبیعت و شنیدن آوای رویش از زیر خاک خاموش و تاریک تا آفتاب روشن و همه و همه از مختصات بارز این کتاب به شمار می روند.
شرق اندوه چهارمین مجموعه شعر سپهری است که در سال 1340 منتشر شده است. در این مجموعه صدای اوزان تند و رقص انگیز و نخستین جلوه های عرفاین شعر او را می توان شنید و دید.
این دو مشخصه، خحاصه زیر عناوین ویژه و غریب شعرها که از تعمّد شاعر در این نامگذاری ها حکایت می کند. امثال «نا» «هایی» «پادمه» «تراو» «وید» و ... بیشتر جالب توجه است. خاصه اینکه در این مجموعه نیز همچون مجموعه های پیشین، به شعر موفق یا حتی نیمه موفقی که بتوان انگشت روی آن گذارد و در نوع خود کامل دانست، نمی توان رسید.
همه شعرهای این کتاب حاصل توجه دوره ای شاعر به دیوان شمس بوده است. هم از لحاظ وزن و هم توجه به قوانینی مکرر و هم حالات شور انگیز و به شوق آمیز و حالاتی که شنوندگان ذوق زده و حیرت زده را دعوت به حرکت می کند دعوت به جستجوی حقیقت ناپیدا و خاصه خدای مقصود شاعر، که اولین نشانه های حضور او در همین کتاب احساس می شود از میان قطعات این کتاب این شعرها برگزیده شده اند شعر «هلا» که عرصه دعوت به این حرکت و بعد پایان شب شک و دو شعر درنا و پادمه که عرصه احساس خداست و بعد قطعیت همین احساس در شعر «چند».
دو شعر بلند صدای پای آب و مسافر در دیوان هشت کتاب به عنوان پنجمین و ششمین کتاب سپهری آمده اند .
سپهری در این دو شعر ، سرانجام به زبان مختص و مشخص خود دست می یابد . زبانی ساده و راحت و سرشار از تصویر های گوناگون و با بیابانهای ناهمسطح و اندیشه و دیدی که همه و همه حاکی از آنند که شاعر از هر نظر به جستجو هایش پایان داده و در واقع در پایان دالانهای تو در توی سر گیجه آور مجموعه های پیشین به طبیعت بازو عریان دلخواه خود راه یافته است . شاعر در هر دو اثر به زبان شعر و تصویر حرف می زند .
در صدای پای آب بیشتر و در مسافر کمتر و با این تفاوت که شعر اول ، صرفاً یک شکل حلولی و افقی دارد و بر خطی مستقیم حرکت می کند و در شعر دوم این شکل افقی و حلولی و گاه با خطوط عمودی نیز قطع می شود . و هر دو شعر با استعدادکاهش و افزایش بسیار . تا آنجا که می شود نیمی از سطور آنها را حذف کرد یا همانقدر به آنها افزود . شعر اول از هر نظر بسیار ساده تر و راحت تر نوشته شده و شعر دوم پیچیده تر و دشوارتر . منتها هر دو با زبان تخاطب معمول و متعارف روزگار ماست . با مصرعهایی که از نظر ارزشهای بیانی در سطوح مختلفند .
در صدای پای آب شاعر در بیان شرح حال خود با مروری در ایام کودکی و نوجوانی و بعد از نوجوانی و کمال به مهمانی جهان می رود .
مهمانی بریده از گذشته و آینده که عاشق حال است .
حال این دنیا ، دنیایی که همه افراد و اشیا ء و اعضای آن چنان زیبا و بجا نشسته اند که شاعر جزء از سر تسلیم و رضا پرستش آن را چاره ای نمی یابد . در شعر مسافر دنیای شاعر و سیع تر و واقعی تر است و محصول مسافرتهای واقعی اوست .
هفتمین مجموعه شعر سپهری و کاملترین آنها مجموعه « حجم سبز » است
شاعر این شعرها ، دیگر از پشت شیشه مات و غبار گرفته چشم به جهان نگاه نمی کند . در این کتاب حجابهای تصویرهای که در حرفهای تاریک و مبهم کتابهای پیش برداشته شده ، چشم اندازهای عریان و شفاف و جهان او چنان صاف و روشن است که دیگر خدای او نیز پیدا است در این ده دوازده سالۀ واپسین بی گمان هیچ شاعری برازندۀ سپهری آوازه نگرفته است بسیاری کسان مضمون شعرهای او را راهنما و فلسفه زندگانی خود قرار داده اند؛ بسیاری دیگر به تقلید از او شعرهای کم مایه گفته اند اما ابنیه به هیچ رو به پایه شعری او نرسیده اند. چند تنی به شیوه او با رنگ های محدود و طرح های سیال چینی وار نقاشی می کنند و سلسله درازآهنگی ازنقاشان جوان شیفته رسم و روش او در راهند. برخی دیگر با الهام از شعرهای او نمایشنام های عرفانی پرداخته اند. عبارت هایی از شعرهای او بر فیلم و تئاتر های گوناگون نهاده شده است. بسیاری دیگر مقاله ها با کتاب هاب خود را بی تفال کردن از پاره ای از شعر او آغاز نمی کنند. راستی راز این کشش همدیگر در کجاست؟ چرا از میان شاعرانی که از طبیعت می گویند از از شهر گریزی دم می زنند و هر یک به نحوی کبادۀ عرفان و درون تابی می کشند تنها سپهری بر قله ایستاده است ؟ اگر طبقه متوسط شهری گریزان از کشاکش ها و ستیزه های یک دو دهه اخیر در جستجوی پناهگاهی آرام و بی دغدغه به پاستورالیسم درون نگری ، فردنگری و اجتماع گریزی روی می آورد و شاعری را می جوید که نهان های درون اور ا بیان می کند و آن بگویدکه او می خواهد. چرا تنها به سراغ سپهری می روی؟ ایا سپهری همان است که اینان می جویند و به میل خود تفسیر می کنند یا افزودن بر این درکار او ارزشهای هنری و ادبی پایداری نهفته است که پیرو پابند پسندهای زمانه نیست؟ اساس شعر نقاشی سپهری که حتی کمتر تاثیری از شعر و نقاشی ایرانی نپذیرفته است می تواند در این هویت گریزی بیاید و ثابت کند که در جهان امروز هویت مستقل و به خود پاینده و بیرون از جهان با معاصر بودن سازگار است و معنا ندارد؟ راستی با کدام معیار می توان ثابت شد که اگر روزی شعرهای سپهری (و نیز نقاشی او ) کارکردهای زمان مند امروزین خود را از دست بدهد، کارکردها و گوهرهای همیشگی و فارغ از زمان آن پابرجا خواهند ماند و تابع زسم روز نیست؟ ایا سپهری تنها بر سنت شعری و فکری آسیای خاوری رفته است با خود نیز چیزی بر آن افزوده است؟
تبارشناسی شعر و هنر سپهری به کجا می رسد؟ کدام بخش از زندگی شعری سپهری سست و کلام نیرومند است .
باری مجموعه حاضر با بسیاری از مقاله ها، یادداشت ها، گفتارها و ظاهار نظرهای کوتاه و بلند از منتقدان ، نویسندگان ، شاعران و هنرمندان برای یافتن پاسخی به این پرسش ها فراهم آمده است از این رو اگر حتی بتواند پاسخگوی گوشه ای از این پرسشها باشد کوشش خود را کامیاب می شمارد.

 

سپهری در یک نگاه
سهراب سپهری شاعر بزرگی است که در شهر قم متولد شد. ولی در سالهای سال یعنی از همان دوران کودکیش در شهر کاشان زندگی کرد و درس خواند سهراب شاعر کویر است که آوازه اشعارش در گوش جهانیان پیچیده اکثر افراد با او و سبک شعرش تا حدی آشنایی دارندو سپهری شاعری است دارای سلوک باطنی و سلوک با طنی او مستقیم با سیر زندگیش از نوجوانی به جوانی ریختگی و سپس تا آستاته پیری و تجربه های درونی او در این سیر بیشتر رابطه دارد تا هر حادثه درونی به همین دلیل شعر سپهری در میان تمامی شعر یک دوره از ادبیات ما چهره ای جداگانه دارد و کمابیش بیرون از جریان همگانی شعر فارسی امروز راه خود را می رود. ویژگی شعر او همین گسستگی از عوالم بیرون و پیوستگی مستقیم با عوالم درون است در تمامی شعرا چه بسا از توجه به عالم بیرون از جمله حوادث اجتماعی – سیاسی زمانه اش دیده نشود. اینگونه در خود بودن و با خود بودن اگر چه ممکن است از نظر اخلاق اجتماعی جای خرده گیری داشته باشد. چنانچه بسیاری از این دید در گذشته بر سپهری خرده گرفته اند اما از ددیگاه شعر و هنر جای هیج خرده ای بر او نیست چرا که هنر و شعر از جهتی می تواند سلوکی درونی باشد و ریاضت کشی و ادب نفس و سیر به سوی کمال . این اصطلاح «سکول شعر» که حافظه به آن اشاره دارد (طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر) معنایی جز آن ندارد که در شعر نیز می توان سالک بود وسیری به سوی کمال داشت . اینک در این تحقیق می خواهم به گوشه ای از زندگی سهراب سپهری و بررسی بخشی از اشعارش و دیدگاه او به جهان هستی بپردازم.

 

«سایبان آرامش ها»
سهراب سپهر ی دو بدن داشت . دو جسم یکی از جنس استخوان ، دیگری از جنس خیال یکی جسم عنصری ، همین که به رویت دیگران می آید دیگری جسم اختری که تقدیر او را رقم می زند. او تقدیر تن خود را ، این اواخر دیگر از بر شده بود. حدود و شعوری که می توانست طی می کرد آفاقی که در نوردید.
در آغاز آشوب زده بود. جسم اختری گاه مجال پیدا می کرد که سهراب مدرسه و قیل و قال و تفقد مادر را به تماشا ببرد. هنوز کلمات را نمی شناخت در ظرفیت اساطیری کلمات غوطه ور می شد.
گفته اند تا هشت سالگی همگان بی هوا فریفته می شوند خیره در سایه افسون شده غوکی که می طپد. برگی که از شاخه می افتد و با رقص موج ریزه های آبهای جویباری به ناکجا آباد می رود. هدهدی که روی سنگ رو به قبله می ایستد و نماز خود را با تکان صریح و متقارب دم، می خواند.
بوی علف ، طپش ملایم ظهر تابستان، که بر تمامی عالم پرده ی سحر آسای دعوت پهن کرده است و بسیاری دیگر که فقط در حیطه امکان دست تمنای کودکان است.
سهراب سپهری را ما حالا می توانیم مظنه بزنیم که در سالها یا به قول خود «آن روزها» در چه هنگامه ی نشاط می کرد، است.
به مبنای آن چه مادر نظام فکری خود،بر تطابق عرصات تربیت شده ایم جسم استخوانی منزلت آینه را برای خیال داشته است، خیال یک امر واقع بوده است . یک فلمرو مسنقل و قائم بالذات که از جنس ماده نیست اما مقدار می پذیرد آنچه اینجا اتفاق می افتد، از حضور و چگونگی اشیا گرفته تا فعل و قول آدمی به تناسب عکس برگردانی که واقعات پرده یی دیگر، بالاتر ، به شمار می رود باید عمر بگذرد سالهای کودکی و نوجوانی سپری شود تا این جسم استخوانی به بو و خصلت و هنجار جسم اختری خو بگیرد.
سهراب سپهری نقاش هم بود . با رنگ و خط و حجم هم در موقعیت بصری اشیا و روابط شیهه کشیده است یکی باید از تقابل این دو حد از جلوه و بیان حرف بزند. شاید در اصل تقدیر این مرد به شیوه از انعکاس ، بی سبب نبوده است.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  32  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی زندگی سهراب سپهری