فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه تبیین نظری مدل نیازمندار شخصیت و عقب‌ماندگی ذهنی ماهیت و ابعاد

اختصاصی از فایل هلپ دانلود پروژه تبیین نظری مدل نیازمندار شخصیت و عقب‌ماندگی ذهنی ماهیت و ابعاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 69

 

تبیین نظری مدل نیازمدار شخصیت و عقب‌ماندگی ذهنی:

ماهیت و ابعاد آن

چکیده:

هدف مقاله حاضر کشف شخصیت افراد عقب مانده ذهنی و تبیین آن بر پایه یک مدل نیاز مدار شخصیت که شامل مولفه هایی چون منابع، نیازها و ارزشها است، می‎باشد. کودکان عقب مانده ذهنی به اقتضاء مراحل رشد و تحول در طی زندگی نوعاً با تکالیفی روبرو می‎شوند که برایشان آن قدر مشکل است که از انجام آن ناتوانند و لذت نمی برند. به نظر می رسد برای این کودکان، انجام اموری که به نظر بسیاری سخت می رسد، پاداش درونی ناچیزی وجود دارد. موقعیت های زندگی برای بسیاری از آنها چنان تکالیف سختی تدارک می بیند، که موجب ایجاد احساس ناکامی و شکست های پی در پی می گردد. قرار گرفتن آنها در حاشیه زندگی افراد عادی با همه فشارهایی که برای سازگاری و منفعل سازی آنها اعمال می کند، این روند را شدت می بخشد تا جایی که به احساس شایستگی و عزت نفس آنها آسیب های جدی وارد می سازد. اساساً کودکانی که شکست، ناکامی و عزت نفس پایین بیشتری را تجربه می کنند، معمولاً برای اداره امور خود، روش هایی را یاد می گیرند که فاقد کارآمدی مناسب است. از این رو ممکن است از هر شیوه ای که به تخفیف مصیبت ناشی از آنچه «محرومیت از موفقیت» نامیده می شود، استقبال کنند.

پس مسأله اصلی این است که اگر زندگی در جامعه ما، چنین اثراتی بر کودکان عقب مانده ذهنی دارد، چگونه می‎توان امور را به گونه ای تغییر دهیم که اثرات نامساعد آن به حداقل برسد؟ آیا می‎توان محیط را چنان مرتب کرد که موجب شکست و آشفتگی در آنها نگردد؟ از این رو اگر بتوان کودکان عقب مانده ذهنی را در برابر ضربات احتمالی که به عزت نفس شان وارد می‎شود تقویت کرد و یا مصون نگه داشت در این صورت می‎توان گامی نویدبخش در برنامه‌ریزی، توان بخشی و بهداشت روانی آنان برداشت.

واژه های کلیدی: تبیین، مدل، نیازمدار، شخصیت، عقب ماندگی ذهنی

مقدمه

تمرکز بر موضوع عقب ماندگی ذهنی با تاکید بر جنبه شناختی آن، یعنی ماهیت تاخیر تا ناتوانی عقلی و تاثیر آن بر سازگاری عمومی طی یک قرن گذشته باعث شده که جنبه عاطفی یا هیجانی آن مورد غفلت قرار گیرد. لذا در مقاله حاضر از این جنبه فرد عقب مانده را به عنوان شخصی در نظر می گیریم که مانند افراد عادی می تواند تجربیات شادی یا غمگینی داشته باشد. نتیجة یک مطالعه در مورد بزرگسالانی که در موسسات نگهداری می شدند و اکنون در جامعه زندگی می کنند (آدامز و کریستنسون، 2000) نشان داده است که آنها به زندگی لذتبخش علاقه نشان می دهند. کار به همین جا خاتمه نمی یابد، و آنها تمایل گسترده‌ای به تفریحات، سرگرمی ها، دوستیابی، و خانواده نشان می دهند. این تمایلات بیانگر این موضوع است که ما باید دربارة ماهیت وضعیتٍ این انسان به عنوان یک فرد نگاه کنیم. برداشت ما از شخصیت افراد عقب مانده بر پایه مدلی است که نیازهای جسمانی و روانی اساسی آدمیان، چه سالم و چه ناتوان، را توصیف می کند و نحوه تاثیرپذیری این نیازها را از ناتوانی بررسی می نماید. بر اساس نتایج به دست آمده از نظریه های شخصیت که علاقه خاصی به خویشتن و انگیزش در انسان دارند (مثلاً دسی و ریان، 1990) این مدل شخصیت توجه خاصی به عزت نفس به عنوان بر انگیزانندة رفتار دارد. مقاله حاضر یک مدل نیاز


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه تبیین نظری مدل نیازمندار شخصیت و عقب‌ماندگی ذهنی ماهیت و ابعاد

دانلود تحقیق کامل درباره شخصیت و حقوق زن در اسلام 45 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق کامل درباره شخصیت و حقوق زن در اسلام 45 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

سر آغاز:

اسلام، زن را مانند مرد برخوردار از روح کامل انسانى و اراده و اختیار مى‏داند و او را در مسیر تکامل که هدف خلقت است مى‏بیند و هر دو را در یک ردیف قرار داده و با خطاب یا ایّها النّاس و یا ایّها الّذین آمنوا مخاطب ساخته است.

قرآن با این خطابش زن را که در قعر ذلّت و پستى بود و از هرگونه حقوق فردى و اجتماعى خویش محروم بود، و به عنوان یک موجود ناقص که فاقد روح و اراده و اختیار باشد معرّفى شد بود، به اوج عزّت و سرافرازى صعود داد و تاج افتخار کرّمنا بنى آدم را بر فرق او نهاد و او را هم‏ردیف با مرد انسان و خلیفة اللّه فى الارض نامید.

قرآن با این بیان بر تمام عقائد و باورهاى جاهلى و ادیان تحریف شده که زن را موجود وابسته و غیر مستقل و در مرتبه پایین‏تر از مرد و طفیلى آن مى‏دانستند بى‏اعتبار نموده و بر همه آنها خط بطلان کشید.

تساوى ارزش زن و مرد در خطابات قرآنى:

در قرآن کریم، بر خلاف سایر ادیان و عقاید و باورهاى حاکم بر جامعه آن روز، زن در بسیار از مسایل و کارها مساوى و همطراز با مرد ذکر شده است؛ گرچه در بعض چیزها بین این دو به حسب ظاهر تفاوت احساس مى‏شود، مانند سهم ارث و یا واگذارى مسئولیت خانواده به عهده مرد و امثال اینها، ولى این‏گونه تفاوت‏ها ارتباط با موقعیت اجتماعى و شرایط طبیعى آنها دارد و هیچ گونه فرقى از نظر جنبه‏هاى انسانى و مقامات معنوى میان زن و مرد در برنامه‏هاى اسلام وجود ندارد و هر دو مساوى و برابر هستند، و این تساوى حداقل در سه زمینه مختلف قابل بحث و بررسى است.

تساوی از نظر خلقت:

اگر بخواهیم نظر قرآن و خطابات قانونى او را درباره خلقت زن بدانیم لازم است ابتدا به سرشت زن و مرد که در سایر کتاب‏هاى مذهبى مطرح شده توجّه کنیم، و نیز با عقاید و باورهاى مردم آن زمان لااقل با عقیده مردم شبه جزیره عربستان که قرآن در آن‏جا نازل گردیده نسبت به این موضوع آشنایى پیدا کنیم تا به خوبى و روشنى بیان قرآن در این باره معلوم بشود.

از کتاب‏هاى مذهبى که امروز در دسترس مى‏باشد و پیروان قابل توجّه هم در دنیا دارد تورات و انجیل است. زن در این دو کتاب از نظر خلقت و آفرینش مانند جهات دیگر، در مرحله پایین‏تر و جنس پست‏تر از مرد معرّفى شده تبعى و طفیلى آن ذکر گردیده است.

در تورات در سفر پیدایش باب دوم آیه 76 آمده است:

خداوند، آدم را از خاک سرشت و در بینى وى روحى حیات دمید و آدم نفس زنده شد.

در آیات 21 تا 24 همین باب درباره خلقت حوّا آمده است:

پس از آن‏که خداوند خواب را بر آدم مستولى کرد یکى از دنده‏هایش را گرفت زنى بنا کرد و نزد آدم آورد، و آدم گفت این است استخوانى از استخوان‏هایم و گوشتى از گوشتم، از این‏رو، نساء نامیده شد؛ زیرا از انسان گرفته شده است.(1)

در اناجل هم قصّه آدم و حوّا آمده است. در انجیل برنا، در فصل 39، آیات 30 ـ 32، مثل همین داستان که در تورات آمده ذکر شده است:

پس چون خدا انسان را تنها دید فرمود خوش نیست این‏که تنها باشد پس از این‏رو او را به خواب کرد و گرفت دنده را از سوى دل و آن‏جا را از گوشت پر کرد و از آن دنده حوا را آفرید و زن براى آدم گردانید.(2)

قرآن کریم عارى از داستان‏هایى است که در تورات و انجیل براى تحقیر زنان جعل گردیده‏اند، و در آن کوچک‏ترین اشاره نشده که ارزش اوّلین زنى که خداوند خلق فرمود کمتر از اوّلین مرد بوده یا این‏که زن از یکى دنده‏هاى مرد به وجود آمده یا زن در خلفت تبعى و طفیلى مرد است. برعکس، قرآن در محیطى که براى زن هیچ‏گونه استقلال در زندگى قائل نبود، و هیچ‏گونه حق و حقوقى براى او مى‏دید، حرمت و شرافتى براى او جُز حرمت و شرافت خانواده نمى‏شناخت و دختران را زنده به گور مى‏کردند و در چنین محیط با بیان رسا و منطق محکم اعلام مى‏دارد زن از نظر خلقت مانند مرد فرد از افراد انسان است که در ماده و عنصر پیدایشش دو نفر انسان نر و ماده شرکت و دخالت داشته و هیچ‏یک از این دو بر دیگرى ترجیح و برترى ندارد، و در نتیجه، تمام افراد بشر چه زن باشد یا مرد امثال یکدیگرند و اگر ترجیح و برترى هم باشد در اصل خلقت آنها نیست بلکه به واسطه کسب فضائل اخلاقى و کمالات نفسانى است که آنها بدست آورده است چون

الف) زن و مرد از یک پدر و مادر بوجود آمده است.

یا ایّها النّاس انّا خلقناکم من ذکرٍ و انثى و جعلنا شعوباً و قبائلاً لتعاوفوا انّ اکرمکُم عند اللّه اتقاکم. (3)

ب) زن و مرد از نفس واحده خلق شده است.

یا ایّها النّاس اتّقوا ربّکُم الّذى خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها(4)هو الّذى خلقکم من نفس واحدة و جعل منها زوجها... (5)

ج) زن آدم از جنس آدم آفریده شده است.

چنان که در ذیل دو آیه مبارکه آمده «و خلق منها زوجها» «و جعل منها زوجها»

د) زن و مرد مکمّل یکدیگرند.

«هُنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ.»(6)

خروج آدم از بهشت دلیل بر پستى زن نمى‏شود.

در داستان آدم در تورات و انجیل آمده که حوّا در باغ عدن موجب فریب و گمراهى آدم شد و آدم از فرمان خداوند سرپیچى نماید و از آن درخت ممنوعه بخورد، در تورات در سفر پیدایش باب 3 آیه 6 پس از آنکه شیطان حوّا را فریب داد که از آن درخت بخورد آمده

...چون زن دید آن درخت براى خوراک نیکو... پس از میوه‏اش گرفت و بخورد و به شوهر خود نیز داد.

در آیه 12 همان باب پس از آن‏که خداوند به آدم فرمود من ترا از خوردن آن درخت نهى کردم چرا از آن خوردى؟، دارد

آدم گفت: این زن که قرین من ساختى از میوه آن درخت به من داد و من خوردم(7).

در انجیل برنابا فصل 40 آیات 26 و 27 دارد پس از آن‏که شیطان حوّا را فریب داد که از آن درخت ممنوعه بخورد.حوّا گرفت از آن ثمره‏ها خورد وقتى همسرش آدم بدار شُد از آن به او هم داد و آن هم بخورد.(8)

شارحان کتابهاى مقدّس و ارباب کلیسا از این آیات این‏طور استفاده مى‏کنند که زن موجب بدبختى نوع بشر گردید و گرنه آدمیان همیشه در بهشت مى‏بودند و از این‏رو با نظر نفرت به او نگاه مى‏کنند.(9)

کشیش توتولیان این احساس عمومى را در کتابش نشان داد و زنان را به عنوان دروازه شیطان، شکننده مهر شجره ممنوعه، ترک کننده شریعت الهى و نابود کننده تصویر خدا یعنى انسان توصیف کرد.(10)

قرآن کریم، آدم و حوّا را به یک چشم نگاه مى‏کند و از هر دوى آنها به یک لحن سخن مى‏گوید و هر دو را به طور یکسان در سرپیچى از حکم خداوند مقصّر بداند، نه این‏که تمام گناه را بگردن حوّا بیندازد، کاسه و کوزه‏ها را سر او بشکند، و لذا هر دو از نزدیک شدن به درخت ممنوعه نهى شدند.

و لاتقربا هذه الشجرة فتکونا من الظالمین. (11)

و هر دو را شیطان وسوسه نمود: «فوسوس لهما الشیطان (12)

هر دو مورد توبیخ خداوند قرار گرفت: «و ناداهما ربّهما الم أنهکما عن تلکما الشجرة».

هر دو را شیطان گمراه کرد: «فَاَزَلَّهما الشیطان».(13)

«و اقل لکما انّ الشیطان عدو مبین».(14)

مجازات هر دوى آنها یعنى بیرون رانده شدن از بهشت مساوى بود: «فَاَخْرَجَهُما ممّا کانا فیه».(15)

هر دو توبه کردند: «قالا ربّنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنکوننّ من الخاسرین».(16)

توبه هر دو پذیرفته شد: «فتاب علیه انّه هو التّواب الّرحیم».(17)

پس نتیجه این مى‏شود که زن و مرد از نظر خلقت و آفرینش مساوى هم است و هیچ‏یک بر دیگرى ترجیح و برترى ندارد، و اگر برترى باشد به واسطه علم و کمالات نفسانى و فضائل اخلاقى است که خارج از سرشت و خلقت آنها مى‏باشد.

تساوی در کسب کمالات و فضایل:

یکى دیگر از نظریات تحقیرآمیز نسبت به زن در فرهنگ جاهلى و ادیان تحریف شده این بود که زن از جهت توانایى‏هاى معنوى و روحانى، ضعیف است و نمى‏تواند به مراتب عالى معنوى راه یابد و به مقام قرب الهى آن‏طور که مردان مى‏رسد برسد، قرآن کریم در آیات فراوانى تصریح کرده است که پاداش اخروى و قرب الهى به جنسیت مربوط نیست، به ایمان و عمل مربوط است، خواه از طرف زن باشد و یا از طرف مرد. به تعبیر شهید مطهرى، اسلام در سیر من الخلق الى الحق و حرکت به سوى خدا هیچ تفاوتى میان زن و مرد قائل نیست و تفاوتى که اسلام قائل است در سیر من الحق الى الحق است، در بازگشت از حق به سوى مردم و تحمّل مسئولیت پیغامبرى است که مرد را بر این کار مناسب دانسته است.(18)

قرآن همان اوصاف ده‏گانه که براى مرد ذکر مى‏کند، براى زن هم ذکر مى‏کند و هیچ فرق بین آنها نمى‏گذارد:

«انّ المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصّادقین و الصّادقات و الصّابرین و الصّابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدّقین و المتصّدقات و الصّائمین و الصّائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذّاکرین اللّه کثیراً و الذّاکرات اعد اللّه لهم مغفرة و اجراً عظیماً»(19)

وعده برخوردار شدن از حیات طیّبه به هر دو جنس داده است.

«مَنْ عمل صالحاً من ذکرٍ و انثى و هو مؤمن فلنحیینّه حیواةٍ طیّبة و لنجزینّهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون».(20)

وعده دخول در بهشت به هر دو صنف داده است:

«و من عمل صالحاً من ذکرٍ و انثى و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنّة»(21)

وعده برخوردارى از نعم الهى در بهشت به هر دو طائفه داده است.

«وعد اللّه المؤمنین و المؤمنات جنّاتٍ تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها».(22)

وعده رزق به حساب به هر دو طائفه داده است:

«و مَنْ عمل صالحاً من ذکرٍ و انثى و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنّة و یرزقون بغیر حساب».(23)

انجام عمل صالح را براى هر دو جنس ممکن مى‏داند.

«مَنْ عمل صالحاً من ذکرٍ و انثى».

حضرت مریم اصوه فضیلت:

قرآن، در کنار هر مرد بزرگ و قدّیسى، از یک زن بزرگ و قدّیسه یاد مى‏کند، در کنار حضرت آدم و ابراهیم از همسران آنها و در کنار حضرت موسى و عیسى از مادران آنها، در نهایت تجلیل و عظمت یاد مى‏کند. اگر همسران نوح و لوط به عنوان زنانى ناشایسته براى شوهران‏شان ذکر مى‏کند و از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگى که گرفتار مرد پلید بوده، غفلت نکرده، به فرموده شهید مطهرّى، گویى قرآن خواسته است در داستان‏ها توازن را حفظ کند و قهرمانان داستان‏ها را منحصر به مردان ننماید.(24)

قرآن درباره حضرت مریم مادر عیسى مى‏گوید: کار او از لحاظ مقامات معنوى و فضایل نفسانى به آن‏جا کشیده شده بود که در محراب عبادت همواره ملائکه با او سخن مى‏گفتند: «فنادته الملائکة و هو قائمٌ یصلّى فى المحراب».(25)

با او گفت شنود مى‏کردند: «اذ قالة الملائکة یا مریم انّ اللّه یبشّرک بکلمة منه اسمه المسیح عیسى بن مریم...»(26)

به او بشارت مى‏داد: «یا مریم انّ اللّه اصطفیک و طهّرکِ و اصطفیک على نساء العالمین».(27)

او را به عبادت خدا مى‏خواند: «یا مریمُ اقْنُتى لِرَبّک و اسجُدى وَ ارْکَعِى مَعَ الرّاکعین».(28)

از غیب براى او روزى مى‏رسد: «کلّما دَخَلَ علیها زکریّا المحراب وجد عندها رزقاً قال یا مریم اَنّى لَکِ هآذا قالت هو مِنْ عند اللّه».(29)

پس نتیجه این مى‏شود زن در تحصیل کمالات معنوى و فضائل اخلاقى و پیمودن پلّه‏هاى معرفت و رسیدن به قرب الهى هیچ فرق با مرد ندارد.

تساوی در کیفر و پاداش:

قرآن کریم همان‏گونه که زنان را مانند مردان انسان و موجود برتر عالم خلقت و داراى اراده و اختیار مى‏داند و برایش شخصیت حقوقى قائل است، همان‏طور هم آنان را به طور یکسان مسئول اعمال و کردار خودش مى‏داند، و اگر کار خوب و نیکوى انجام داد برایش ثواب و پاداش برابر با ثواب و پاداش مردان، و اگر گناهى مرتکب شد مجازاتى برابر با مجازات مردان در انتظارشان خواهد بود، نه کمتر و نه بیشتر، و لذا قرآن مى‏فرماید کسى عمل صالح انجام بدهد «مرد باشد یا زن» آن مؤمن است.

الف) دخول در بهشت را پاداش مى‏دهد.

«و مَنْ عمل صالحاً من ذکرٍ و انثى و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنّة».(30)

ب) رزق به حساب را پاداش مى‏دهد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره شخصیت و حقوق زن در اسلام 45 ص

مقاله نظریه شخصیت سالیوان

اختصاصی از فایل هلپ مقاله نظریه شخصیت سالیوان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نظریه شخصیت سالیوان


مقاله نظریه شخصیت سالیوان

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 33 صفحه می باشد.

چکیده :

های استاک سالیوان، اولین آمریکایی که نظریة جامعی ساخت، اعتقاد داشت که افراد شخصیت های خود را در بستر اجتماعی پرورش می دهند. او معتقد بود که انسانها بدون اطرافیان خود و افراد دیگر اصولاً هیچ شخصیتی نخواهند داشت «شخصیت را هرگز نمی توان از مجموعه روابط میان فردی که فرد در آن زندگی می‌کند و در آن موجودیت دارد، جدا کرد» (سید محمدی 1384)

سالیوان تأکید می کرد که مطالعه شخصیت تنها با بررسی روابط میان فردی امکان پذیر است. نظریة میان فردی او بر اهمیت مراحل مختلف رشد یعنی،‌ نوبادگی، کودکی، مرحله بچگی، پیش نوجوانی،‌ اوایل نوجوانی و بزرگسالی تأکید می‌کند. رشد سالم فرد در گرو توانایی او در برقراری رابطة صمیمانه با فردی دیگر است. اما اضطراب می تواند در هر سنی اختلالاتی در روابط بین فردی ایجاد کند. در نظریه سالیوان شاید مهمترین مرحله رشد، مرحله پیش نوجوانی است دوره ای که در آن  کودکان برای اولین بار از توانایی ایجاد صمیمیت با اطرافیان خود برخوردار می شوند اما در عین حال هنوز به سنی نرسیده اند که بتوانند رابطه صمیمانه را با تمایلات شهوانی همراه کنند. از نظر سالیوان رشد سالم افراد زمانی تحقق می یابد که بتوانند هم صمیمیت و هم شهوت را به طرف مقابل خود احساس کنند. جالب توجه اینکه روابط سالیوان با اطرافیان خود چندان رضایت بخش نبود. و در کودکی در تنهایی و انزوا به سر می برد. در نوجوانی حداقل به یک دوره اسکیزوفرنی  مبتلا شد. و در بزرگسالی از روابط میان فردی سطحی و متزلزلی برخودار بود. با این همه و با وجود این مشکلات میان فردی و یا حتی شاید به علت همین مشکلات سالیوان به شناخت شخصیت انسان کمک شایان توجهی نمود (سید محمدی ـ 1384)


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نظریه شخصیت سالیوان

مقاله شخصیت وحقوق زن در اسلام

اختصاصی از فایل هلپ مقاله شخصیت وحقوق زن در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله شخصیت وحقوق زن در اسلام


مقاله شخصیت وحقوق زن در اسلام

 

 

 

 

 

 لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 تعداد صفحات;21

 

 مقدمه

مقاله حاضر به یکى از مباحث روز مى‏پردازد . فمینیسم ، جریانى است خزنده که از متن تفکرات فلسفى و ایدئولوژى غرب برخاست و با طرح ایده‏ها و شعارهاى به ظاهر حق مدارانه درباره زنان ، توانست به سرعت در سطح دنیا انتشار یابد و کشورهاى اسلامى را فرا بگیرد .

استکبار جهانى و صهیونیسم براى مقابله با اسلام و تضعیف پایه‏هاى آن و کنترل جوامع اسلامى ، با طرح بلند مدتى پا به عرصه گذاشته است و سعى دارد با نابودى نظام خانواده ، عملاً اجتماع مسلمین را دچار تشتت و گسست نماید ، وحدت و وفاق ملى و مذهبى را از بین ببرد و در نهایت ، به تسخیر کامل کشورهاى اسلامى و استفاده از منابع غنىِ فرهنگى ، اجتماعى و اقتصادى مسلمانان بپردازد .

یکى از مهم‏ترین حربه‏هاى دشمن ، دامن زدن به مسائل حقوقى زنان ، به ویژه در جوامع اسلامى است . استکبار با آگاهى از سنت‏هاى قومى ، قبیله‏اى و مذهبى کشورهاى اسلامى و حساسیت‏هاى مسلمانان در مورد زن ، به تبلیغات مسموم و همه جانبه در سطح وسیع پرداخته ؛ تا ضمن خشن و غیر منصفانه جلوه دادن چهره اسلام نسبت به مسائل زنان ـ به ویژه حقوق اقتصادى از قبیل ارث ، دیه و نفقه ـ به شبهه افکنى نسبت به آموزه‏هاى مترقى اسلام بپردازد .

در این مجال ، وظیفه علما ، روشنفکران ، محققان و دین پژوهان ، بسیار خطیر و حیاتى است . آنان مى‏بایست ضمن دفاع عقلایى از دین و آموزه‏هاى دین و تبیین و به زبان روز در آوردن معارف دینى و اعتقادات اسلامى ، نیازها و خلاءهاى فکرى جامعه ، به ویژه قشر جوان ، را بر طرف کنند و از آن سو ، ضمن کنترل ، بررسى و نقد ایده‏ها ، تفکرات و فرهنگ‏هاى صادراتى غرب ، حقیقت و ماهیت واقعى آنها را بر ملا سازند ؛ تا جوان مسلمان فریب ظاهر زیباى آنها را نخورد . کشورهاى صنعتى غربى در امر بسته بندى صنایع غذایى نسبت به ما چند گام جلوترند . آنها از این تکنولوژى در بسته بندى عقاید خود نیز استفاده مى‏کنند . جریان فمینیسم یکى از صدها کالاى بسته بندى شده‏اى است که وارد کشورهاى اسلامى شد ؛ اما بافت دینى و مذهبى این کشورها اجازه فعالیت را به آن نداد . فمینیسم براى بقا و دوام خود از یک سو و ترویج و تکثیر خود از سوى دیگر ، قالب عوض نمود و در شکل و بسته‏بندى جدیدى به نام «فمینیسم اسلامى» وارد کشورهاى اسلامى شد ؛ تا با اسم اسلام ، به مبارزه با اسلام بپردازد . هوشیارى ، دقت ، تبیین ، تفسیر و نقد منطقى تبلیغ و ترویج فراگیر ، از لوازم کار پژوهشگران ، استادان و مسئولان در راه مبارزه فرهنگى و عقلانى با این پدیده است . نیز غناى فرهنگ و تمدنِ مذهبى ـ ملى ما بهترین پشتوانه علمى و مهم‏ترین منبع این مقاله براى نقد و بررسى و طرد این‏گونه محصولات غربى است .

این مقاله در صدد آن است تا ضمن معرفى فمینیسم و نحله‏هاى آن و برنامه‏ها و اهداف آن از یک سو و بیان دیدگاه متعالى اسلام ، به ویژه درباره مسائل زنان ، از سویى دیگر ، ضمن دفاع از آموزهاى دینى ، به نقد اهداف و آرمان‏هاى فمینیسم بپردازد و بیان کند که اسلام و فمینیسم از لحاظ ایدئولوژى و جهان‏بینى ، اصلاً با هم قابل قیاس نیستند و بر فرض قیاس ، مانند دو قطب مخالف‏اند که هیچ‏گاه با هم تلفیق نمى‏شوند و مولودى به نام فمینیسم اسلامى را خلق نخواهند کرد .
 

 

فمینیسم چیست؟

 

فمینیسم ، جنبشى سازمان یافته براى دست یابى به حقوق زنان و ایدئولوژى‏ایى براى دگرگونى جامعه است ؛ که هدف آن ، صرفا تحقق برابرى اجتماعى زنان نیست ، بلکه رؤیاى دفع انواع تبعیض و ستم نژادى را در سر مى‏پروراند .

همه گرایش‏هایى که زیر چتر گسترده این جنبش گرد آمده‏اند ، در این باورند که زنان با بى‏عدالتى و نابرابرى روبه‏رو شده‏اند ؛ اما درباره علل ستم بر آنان ، تحلیل‏هاى مختلفى ارائه مى‏دهند و بر همین پایه ، راهبردهاى متفاوتى نیز پیشنهاد مى‏کنند .

نخستین بار ، واژه فمینیسم (Feminisme) در یک متن پزشکى به زبان فرانسه ، براى تشریح گونه‏اى وقفه در رشد اندام‏ها و خصایص جنسى بیماران مردى به کار رفت که تصور مى‏شد از خصوصیات زنانه یافتن بدن خود در رنج بود . سپس الکساندر دوما ، نویسنده فرانسوى ، این واژه را در جزوه‏اى با عنوان «مرد و زن» ، درباره زناى محصنه و زنانى به کاربرد که به گونه‏اى ظاهرا مردانه رفتار مى‏کردند .(1)

فمینیسم به عنوان یک اصطلاح سیاسى ، از سال 1837 م . وارد فرهنگِ فرانسه شد . این واژه هر چند در ارائه چهره‏اى کلى و منهاى مشخصه‏هاى یک مکتب سیاسى - اجتماعى ، واژه‏اى گویا است ؛ اما با دارا بودن این کلیت مفهومى ، از مؤلفه‏ها و شناسه‏هاى معرفى یک تفکر خاص ، تهى مى‏باشد . براى فهم معناى خاصِ اراده شده از فمینیسم ، به پسوند آن نیاز است و این پسوندها هستند که تعیین کننده نوع گسترش ، مشخصه‏ها و اهداف خاص آن مى‏باشند و بدین ترتیب است که مثلاً فمینیسم رادیکال از فمینیسم سوسیالیست متمایز مى‏گردد .(2)

در مباحث آکادمیک ، فمینیسم به معناى اعم ، شامل هر گونه مطالبات حقوقى و اجتماعى زنان است ؛ اما آن‏چه امروز به عنوان فمینیسم مطرح مى‏شود ، فمینیسم به معناى اخص است که جنبشى کاملاً سیاسى - ایدئولوژیکى و حمایت شده از کانون‏هاى خاص در جهان است .

بهتر آن است که بگوییم فمینیسم قبل از آن‏که یک مکتب و ایدئولوژى مستقل باشد ، یک وجه اجتماعى براى احقاقِ حقوق زنِ مظلوم در اروپا و غرب است .

در دهه 1840 م . ، جنبش حقوق زنان در ایالات متحده ظهور کرد و به فعالیت در جهت تبیین جایگاه زن در جامعه آمریکا پرداخت . دستاورد مهم این فعالیت‏ها ، اعلامیه «احساسات» است که خواهان رعایت اصول آزادى و برابرى در مورد زنان بود .

قبل از ظهور جنبش‏هاى مدافع حقوق زنان ، نویسندگان زن درباره نابرابرى‏ها و بى عدالتى‏هاى اجتماعى علیه زنان ، مطالبى نوشته بودند . در واقع ، آغازگرِ این گونه جنبش‏ها و منشأ پیدایش نهضت فمینیسم ، همین نویسندگان بودند که با تحولات فکرى و فرهنگى ، زمینه خیزش زنان جهت احقاقِ مطالبات خود را فراهم نمودند . به عنوان نمونه ، مى‏توان به خانم مرى ولستن کرافت ، نویسنده «احقاق حقوق زنان» و سیمون دو بوار ، نویسنده «جنس دوم» اشاره نمود .

در یک جمع‏بندى کلى از تعریف فمینیسم ، مى‏توان گفت جنبش‏هاى فعالى از حقوق زنان ، چه در جهان غرب و چه در کشورهاى اسلامى ، در اعتراض به برخى نابرابرى‏هاى اجتماعى شکل گرفتند ؛ اما با گذشت زمان ، به جریانى فرهنگى تبدیل شدند که بر اساس انگاره‏هاى مشخص اعتقادى ، به تحلیل نابرابرى‏هاى زنان و آرمان‏هاى زنانه پرداختند . امروزه، واژه فمینیسم به دفاع از حقوق زنان بر اساس آرمان برابرى طلبى اطلاق مى‏شود .(3)


دانلود با لینک مستقیم


مقاله شخصیت وحقوق زن در اسلام

بخشی در مورد عظمت و شخصیت حضرت فاطمه الزهراء(س) مطرح شده در مجلس عزاداری آن حضرت

اختصاصی از فایل هلپ بخشی در مورد عظمت و شخصیت حضرت فاطمه الزهراء(س) مطرح شده در مجلس عزاداری آن حضرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

حرف اول

چندی پیش دریکی از مقالات که پیرامون آیه شریفه «و ما علی الرسول الا البلاغ» به رشته تحریر درآمده بود خواندم که رسالت اندیشمندان و عالمان عرصة دین چیزی جز ابلاغ معارف الهی نیست و تکلیف آنان فقط عرضه این معارف عمیق است و در قبال پذیرش یا عدم پذیرش آن از سوی عموم مسؤولیتی ندارند.

درباب این مقاله، اگر چه آیات قرآن مؤید این مطلب هستند که خداوند هر که را بخواهد هدایت می‌کند، اما اصل مسأله تبلیغ منافاتی با این ندارد که از شیوه‌های صحیح و کارآمد تبلیغ که متناسب با سطوح مختلف فکری جامعه است بهره بگیریم. هر یک از افراد در فضایی رشد می کنند که مقتضیات خاص خود را دارد و به طبع آن، اولویت ها و دغدغه‌های ذهنی آنان پیرامون مباحث دینی با یکدیگر متفاوت است و همین تفاوت هاست که رسالت مبلغین را سخت تر می کند. درحالیکه یکی به دنبال کسب معارف قرآن است و از تفاسیر آن استفاده می کند، دیگری در جستجوی مسیری برای تهذیب و تزکیه نفس است و در این بین هستند کسانی که ذهنشان در گیرودار سؤالات بی جواب پیرامون مباحث اعتقادی در حوزه دین است.

مکتب حضرت امیر علیه السلام با سابقه ای که در زمینه ارائه معارف دینی به صورت تخصصی دارد، با وقفه ای طولانی که در روند آن بوجود آمد، همت گمارده است تا فصل جدیدی از فعالیت های خود را در نشر فرهنگ تشیع آغاز کند که دربرگیرنده سطوح مختلف و دغدغه های متفاوت است و نیز به صورتی تخصصی عرضه خواهد گردید. در پایان با عرض تسلیت شمس فروزان عالم امکان، حضرت صدیقه طاهره (س) و با تقدیم این مجموعه به حضور خوانندگان محترم، از الطاف و عنایات آن حضرت و مدد می گیریم تا در این راه قرین توفیقات الهی باشیم.

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی ابن ابیطالب (ع)

منابع و مآخذ :

قرآن کریم، سوره انسان آیه 7

قرآن کریم، سوره کوثر، آیات 1 تا آخر

قرآن کریم، سوره نجم، آیه 3

صحیح بخاری، ج 4 ص 210 باب مناقب قرابت رسول الله

کشف الغمه، اربلی

فاطمه الزهراء شادمانی دل پیامبر، احمد رحمانی همدانی، صص 260-189

الهی نامه، عطار نیشابوری، ص 217

الاتقان، سیوطی، ج پ ص 141

فاطمه الزهراء شادمانی دل پیامبر، احمد رحمانی همدانی، ص 497

نهج البلاغه، ترجمه دکتر سید جعفر شهیدی، ص 237

نهج الحیاة

محمد دشتی

موسسه تحقیقاتی امیرالمومنین (ع)، قم، 1372، ش، وزیری، 420 صفحه

این کتاب سخنان و روایاتی که اعمال و اخلاق و سایر شئون حضرت زهرا را نقل کرده به صورت موضوعی و به ترتیب حروف الفبا ذکر کرده است.

در خاتمه کتاب فهرست موضوعی جالبی ترتیب داده که به راحتی می‎توان به همه موضوعات دست یافت. در حقیقت نام دیگر آن فرهنگ سخنان فاطمه (س) است.

شرح خطبه حضرت زهرا (س) ج 1 و 2

سید عزالدین حسینی زنجانی

دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1370 ش، رقعی

این کتاب از تالیفات عالم بزرگوار آیت الله حسینی زنجانی است که پیرامون خطبه فدک می‎باشد. هر فصل قطعه ای از خطبه را دربرگرفته و شرح داده شده است. ابتدا ترجمه عبارات و سپس توضیح مفردات و سپس ذکر نکات و دقایق جملات آن به رشته تحریر درآمده است.


دانلود با لینک مستقیم


بخشی در مورد عظمت و شخصیت حضرت فاطمه الزهراء(س) مطرح شده در مجلس عزاداری آن حضرت