فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره حماسه سرایی در شعر فردوسی

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره حماسه سرایی در شعر فردوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره حماسه سرایی در شعر فردوسی


تحقیق درباره حماسه سرایی در شعر فردوسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  تعداد صفحات:13

فردوسی حماسه سرای بزرگ ملی    

          درباره فردوسی و گران‌مایگی وی در گام زدن‌های بلندش در پهنه نوزایی و بازشناسی هویت ایرانی و پاسداری از زبان شیرین پارسی بسیار گفته‌اند و دامنة چنین گفتاری چنان گسترده و فراخ است که هرچه به نگارش درآید، هنوز جای خالی باقی‌ست.  

۱) مدخل

درباره فردوسی و گران‌مایگی وی در گام زدن‌های بلندش در پهنه نوزایی و بازشناسی هویت ایرانی و پاسداری از زبان شیرین پارسی بسیار گفته‌اند و دامنة چنین گفتاری چنان گسترده و فراخ است که هرچه به نگارش درآید، هنوز جای خالی باقی‌ست؛ به یک سخن می‌توان گفت: وجود فردوسی و زمان یافتن او برای به سامان رساندن نظم شاهنامه بی‌گمان اعجازی را مانَد که به یاری پروردگار در جهت نگهداری ایران و حفظ روحیه ایرانیان از دستبرد ضعف و زبونی به ظهور پیوسته است؛ چنان که اگر شاهنامه نبود، هیچ پدیده‌ای نمی‌توانست جای آن را پرکند و چنین تاثیرگذار باشد. شاهنامه فردوسی به تنهایی از همه مآثر ملی بیشتر و بهتر توانسته است در زنده نگهداشتن نام و نشان ایرانی و دمیدن روح مردانگی و جوانمردی و شهامت در مردم این مرز و بوم موثر واقع گردد و یکپارچگی و استقلال کشور را تضمین نماید[1].

حملة تازیان به ایران که با کشتار و غارت و به بند کشیدن زنان و کودکان همراه بود و یک کشور توانمند و پرصلابت را در برابر یک عده‌ای ناآگاه از تمدن و کشورداری به شکست کشانید، پیشامدی نبود که از یاد همزمانان و آیندگان آن رویدادِ بزرگ، محو گردد و هرگز این سرافکندگی را تاب آورند؛ به‌ویژه آنکه رفتار ستیزه‌جویانة پیروزمندان عقده‌ناک و کینه‌توز که حقارت و بندگی را بر دوش احساسات ایرانیان غیرتمند بارمی‌کرد، نیز چیزی نبود که واکنش‌های گوناگونی را در پی‌نداشته‌باشد.

قیام‌های مردانة قهرمانانی چون «ابومسلم خراسانی» و «بابک خرم‌دین» و «مازیار» و «مقنع» و «استادسیس» و نهضت شعوبیه و حتا حکومت «صفاریان» و «سامانیان» هر چند درخشان و نازش‌خیز و امیدوار کننده بود، اما ناخشنودانه هیچ یک نتوانست برای ایران و ایرانی اثری پایدار پدیدآورد و با شناساندن پیشینة این ملت باستانی به گونه‌ای موثر و فراگیر، زمینه‌ای را برای برون راندن سیاست مستکبرانه تازیان و غلامانِ سروری یافتة آنها فراهم آورد و در همه اعصار، دست اندازانِ به این آب و خاک را محکوم به ناکامی سازد.


[1][1]  صور خیال در شعر فارسی- 306


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حماسه سرایی در شعر فردوسی

شعر «همیشه» سپهری

اختصاصی از فایل هلپ شعر «همیشه» سپهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

همیشگی همیشه ها

همیشه

عصر

چند عدد سار

دور شدند از مدار حافظه کاج

نیکی جسمانی درخت به جا ماند

عفت اشراق روی شانه من ریخت

حرف بزن،‌ ای زن شبانه موعود!

زیر همین شاخه های عاطفی باد

کودکیم را به دست من بسپار

در وسط این همیشه های سیاه

حرف بزن، خواهر تکامل خوشرنگ!

خون مرا پر کن از ملایمت هوش

نبض مرا روی زبری نفس عشق

فاش کن

روی زمینهای محض

راه برو تا صفای باغ اساطیر

در لبه فرصت تلالو انگور

حرف بزن، حوری تکلم بدوی!

حرف مرا در مصب دور عبارت

صاف کن

در همه ماسه های شور کسالت

حنجره آب را رواج بده

بعد دیشب شیرین پلک را

روی چمنهای بی تموج ادراک

پهن کن

شعر «همیشه» سپهری، قصه غربت مرد است که در تنهایی حیات به فریاد آمده است و در برهوت وجود،‌ زن، آن حوری تکلم بدمی را جستجو می کند تا به همراهی او در سمفونی جاودانه آفرینش سرود عشق را در «همیشگی همیشه ها» زمزمه کند.

... جاری زمان، مثل همیشه، در بستری از رنگها می خرامید...

هنوز در تاریکی بی آغاز و پایان ازل، «دری در روشنایی نروییده بود»، سکوت سیاهی در رگ هستی می تپید.

کسی که تنها کس بود، زمانهای زمان، «کنار مشت خاک»،‌ در دوردست خویش، اوج خود را گم کرده بود.

از لحظه بعد می ترسید، به «تبسم پوشیده گیاهی» بر گوشه لبهایی شبیه بود که بوی ترانه ای گمشده می دادند، در دهلیزهای وجودش انتظاری سرگردان موج می خورد، دستهایش پر از بیهودگی جست و جو بود، احساس می کرد خوابی را میان علفها گم کرده است، انگشتانش به سوی هیچ می لغزیدند.

***

شبی از شبهای دراز زیر بارش یک راز، کمی آن سوتر از این پرچین نیاز، نازِ پیچک غزل او را پیچید.

کلمه شد، کلمه رعدی در خلوت سرای هستی،

کای خداوند خدا

«ما بی تاب و نیایش کمرنگ

از مهرت لبخندی کن،‌ بنشان بر لب ما

باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو

ما هسته پنهان تماشاییم

ز تجلی ابری کن، بفرست، که ببارد بر سر ما

باشد که به شوری بشکافیم، باشد که ببالیم و به خورشید تو پیوندیم

باشد که ز خاکستر ما،‌ در ما، جنگل یکرنگی به در آرد سر

ای نزدیک

خود را در ما بفکن

باشد که به هم پیوندد همه چیز، باشد که نماند مرز، که نماند نام، »

ناگهان در نفرت بیداری به خاک افتاد،‌ در باز شد، تنها کس از «هجوم حقیقت»‌ بر «خاک فراگیر ناز» افتاد... بذر تمامی گلها را در حافظه رویش نظاره کرد و نزدیک انبساط،‌ در ملتقای خدا و آیینه، آنجا که «نشان قدم ناتمام خواهد ماند»،

انگاره ای افتاد بر آبهای تنهایی قصه آفرینش، رمز واره‌ای به بلندای بلند یک آه، در شولایی از نیلوفری باغ خدا

تنها کس احساس کرد چیزی در او جاری شد، در سیلانِ این جاری ابهام با خود زمزمه کرد:

این کیست؟

از کدامین سو است؟

اهل کدامین دیار و یا کدامین قبیله فرشتگان در بدر ملکوت است؟

هرجا که نه اینجا، هر سو،‌ که نه این سو

شاید اهل آن سو.

آن سویی چشمانی به رنگ روح داشت و نگاهی که در زیر هرم سوزان سپیدش،‌ تنهایی بی رنگ می شد، پیکرش سپیدِ سپید،‌ تا نزدیکی رنگ هیچ

تنها کس این سویی در «ابتدای خطیر گیاهان» هر دم خیره تر می شد

از دستان آن سویی چیزی مثل سبزینگی تمام سبزها چکیدن داشت، برهوت رابطه هر دم سبزتر می شد.

تنها کس با خود زمزمه می کرد

او آمده است،

اما از کجا؟

شاید از آن سو هایی که هسته پنهان «ترنم مرموز» این سوهاست.

در تموج تصویرش در قاب لحظه ها، حس کرد او آمده است.


دانلود با لینک مستقیم


شعر «همیشه» سپهری

پاورپوینت زندگی و شعر اخوان ثالث

اختصاصی از فایل هلپ پاورپوینت زندگی و شعر اخوان ثالث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت زندگی و شعر اخوان ثالث


پاورپوینت زندگی و شعر اخوان ثالث

 

نوع فایل:  ppt _ pptx

( قابلیت ویرایش )

 


 قسمتی از محتوی متن پاورپوینت : 

 

تعداد اسلاید : 19 صفحه

به نام خدازندگی و شعر اخوان ثالث زندگی اخوان ثالث مهدی اخوان ثالث در سال 1307 ش.
در مشهد متولّد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در آن جا گذراند و در هنرستان صنعتی مشهد درس خواند و در آن جا با زبان آلمانی آشنا شد.
وی مدتی در روستاهای ورامین به معلمی مشغول گردید.
اخوان دوبار به زندان افتاد.
وی شغل مشخصی نداشت، قبل از انقلاب در رادیو و تلویزیون و سال های نزدیک به انقلاب و یکی دو سال بعد از انقلاب، گاهی در دانشگاه ها، ادبیات معاصر درس می داد. او مردی خوش مشرب و خوش سخن بود.
از نظر مالی وضع خوبی نداشت و در خانه ی اجاره ای زندگی می کرد و زندگی او اغلب با بی کاری، تنگ دستی و سختی همراه بود.
اخوان با آن که تحصیلات رسمی نداشت در ادبیات فارسی استاد بود.
وی با پشتکار و مطالعه ی مداوم خود به فنون و علوم ادبیات وسیع فارسی آشنا گردید و آثار ارزشمندی را تألیف کرد و اشعار فراوانی به سبک کهن و شعر نو نیمایی سرود. سرانجام اخوان در شب یک شنبه 4 شهریور 1369 در بیمارستان مهر تهران بدرود حیات گفت.
و در باغ شهر توس در کنار آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی به خاک سپرده شد. شاعران زیادی در سوگ اخوان شعر سروده اند؛ از جمله دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی چنین سروده است: ای روشنی باغ و بهاران که تو بودی وی خرّمی خاطر یاران که تو بودی سال دیگر این دشت بهار از که بجوید ای رایت رویان بهاران که تو بودی سیمین بهبهانی نیز چنین سروده است: ای شاه سواران که سرا پا دل و جانی چون است که کوکبه ی مرگ روانی پیغام اجل آن که رساندت ز تو می خواست آفاق سخن تا ابدیت برسانی چونان تو نزایید و نزاید پس از این همه دانم آن کس که نمرده است و نمیرد همه آنی خانواده و خویشاوندان اخوان ثالث پدر اخوان علی نام داشت که به عطاری و طبابت قدیمی مشغول بود و نام مادرش مریم بود. اخوان در سال 1329 با ایران (خدیجه) اخوان ثالث، دختر عمو خود، ازدواج کرد و در سال 1332 زندگی مشترک خود را با ایران خانم شروع نمود.
اخوان قطعه ای برای زنش سرود که با این بیت شروع می شود: خانه را روح بهاری می دهد همسر کوشای پیر خوشگلم حاصل این ازدواج، چندین فرزند به نام های لاله، لولی، تنسگل، توس، زردشت و مزدک علی بود. اخوان قبل از ازدواج با ایران خانم با یک زن عرب ازدواج کرده بود.
این زن دو پسر دوقلو به نام سعید و ابوالفضل از شوهر اول خود داشت که هر دو در جنگ شهید شدند و پسر اخوان از این نیز در جنگ مفقودالاثر شده است. دکتر شمیسا درباره ی ایشان نوشته اند: او در تمام مدت حیات خود به دقت دیوان ها و تذکره ها و متون نثر ادبیات فارسی را می خواند و برای شعرهای خود مواد و مصالح و پشتوانه جمع می کرد.
آثار متعدد او مخصوصاً کتاب «عطا و لقای نیما» تتبّع عمیق او را در ادبیات فارسی نشان می دهد.
او با ادبیات عرب هم آشنا بود.
اخوان نثر شیرینی هم داشت. اخوان با موسیقی آشنا بود و در نواختن تار مهارت داشت.
آثار و تألیفات اخوان ثالث اشعار و تألیفات ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است که عبارتند از: الف) سروده ها

  متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت:  توجه فرمایید.

  • در این مطلب، متن اسلاید های اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
  • در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون پاورپوینت قرار نخواهند گرفت.
  • هدف فروشگاه پاورپوینت کمک به سیستم آموزشی و رفاه دانشجویان و علم آموزان میهن عزیزمان میباشد. 


 

دانلود فایل  پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت زندگی و شعر اخوان ثالث

تحقیق درمورد زندگی و شعر اوحدی مراغه ای

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درمورد زندگی و شعر اوحدی مراغه ای دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

زندگی و شعر اوحدی مراغه ای

                                                                 قسمت پایانی

ترجیعات اوحدی

انسان موقعی که به مطالعه غزلیات اوحدی مراغه ای می پردازد، علاوه بر این که مفاهیم تازه، معانی عمیق، استعارات شیوا، تشبیهات کم نظیر و محتوای گسترده اشعار او رو به رو می شود، جنبه های دیگری از شعرش نیز به همان نسبت توجه و تحسین خواننده را به خود جلب می کند که عبارت اند از: حلاوت گفتار و موزونی کلام که از کاربرد عوامل صوری از قبیل قافیه های میانی، وزنهای دوری، مکثهای موسیقیایی بین پاره ها و مصراعها، ذو قافیتینها و ردیفها نشأت می گیرد. اوحدی از به کار گیری التزامهای واژگانی چشمگیر، واج آراییهای فریبا، وزنها و حرکات نغز و جذبه های نواختی چارخانه ها یا چارپاره های مختوم به قافیه های میانی، همراه با اوزان دوری، گویی فرصت ناخودآگاه را برای خواننده ابیات خویش فراهم آورده تا مصراعهای هر بیت را یکییکی و با تأنی و دقت زیر لب زمزمه کند و پاره های هر مصراع را با اوزان آهنگیشان ترانه وار بخواند، و ارکان هر پاره را با نواخت دلنشین در مذاق روح و جسم خود لمس کند، و با تأمل و مکثهای مکرر هم مفاهیم نغز و هم صورت آهنگین شعر را به آرامی احساس و ادراک کند و با آمیزش این احساس و ادراک تا حداکثر ممکن تحت تأثیر صورت و محتوا یا موسیقی و معنای شعر قرار بگیرد. در این جا نمونه هایی از ابیات برگرفته از غزلیات اوحدی را تجربه می کنیم:

شـیـوه شـوخـان شـنـگ، عــربـده رنــگ رنــگ

غــمـزه چشـمان تنـگ، جمله تقاضـای اوست

***

تا کی در آب و گل شوی، وقت است اگر مقبل شوی

تا چون تو یکتا دل شوی، من اوحدی نامت کنم

***

عـهـد مـن از یـاد مـهـل، تـا نـشـوم خـوار و خـجـل

نـامـه فـرسـتـادم و دل، بـنـگـر و در حـال بـیـا

***

بـگـردان بـاده ای سـاقـی، چـو انـدر خـیـل عـشـاقـی

به من ده شربت باقی، که بـیـمـار خـرابـاتـم[i]

سخن شناسان در این مسئله اتفاق نظر دارند که «قصاید اوحدی همگی در وعظ و تحقیق و ذکر حقایق اخلاقی، عرفانی است و ترجیعاتش که در مرتبه ای بلند از فصاحت و حسن تأثیر کلام و گرمی و گیرندگی است در عین اشتمال بر معانی غنایی و عشقی حاوی نکات عرفانی بسیار است.»[ii]

برخی از شاعران دیگر بعد از اوحدی، از اشعار او الهام گرفته اند و کسان زیادی از جمله دولتشاه سمرقندی، امین احمد رازی در تذکره هفت اقلیم[iii]، ادوارد براون در کتاب تاریخ ادبی ایران[iv] در این زمینه متفق القولند. در اینجا یکی از برجسته ترین آنها می توان به ترجیع بند معروف هاتف اصفهانی اشاره کرد که مستقیماً از دو ترجیع بند و یک قصیده بلند عرفانی الهام گرفته است.

پیشینه سرودن شعر در قالب ترجیع بند به عصر غزنویان می رسد و نخستین شاعری که این قالب تازه را در شعر فارسی ابداع کرد. فرخی سیستانی قصیده سرای بزرگ ایران و ملک الشعرای دربار سلطان محمود غزنوی است. پس از او مسعود سعد سلمان، اوحدی، سعدی و سرانجام هاتف و دیگران از این قالب شعری استفاده کردند اما اگر ترجیعات امثال فرخی سیستانی و مسعود سعد سلمان در مدح و ستایش امیران و وزیران بوده است، ترجیعات اوحدی به ذکر معانی بلند عرفانی و شیوه سالکان در طرز سلوک و کسب معرفت و نیل به حقیقت اختصاص یافته است.

هر چند تجلی افکار اوحدی در ترجیع بند معروف هاتف کاملاً آشکار است اما این نفوذ اوحدی از جهات مختلف قابل ذکر است. «نخستین ترجیع بند اوحدی در بحر سریع مطوی مقطوع مشتمل بر یک صد بیت و در نه بند است با تعداد ابیات یکسان در هر بند، همراه با نظم و قاعده خاص... دومین ترجیع بند نیز با همان نظم و قاعده خاص، مشتمل بر دویست و ده بیت در بیست و یک بند با ابیات مساوی در بحر خفیف مسدس مخبون مقصور است.»[v]

قصیده بلند اوحدی نیز که شامل یکصد و شصت و چهار بیت است در همین وزن سروده شده، وزنی که مورد توجه هاتف قرار گرفته و ترجیع بند خود را در این وزن سروده است.

ترجیع بندهای اوحدی تعالیم صوفیانه ای بر پایه نظریه های عارفان بزرگ است و وجود معانی و الفاظ مشترک زیاد در سخنان اوحدی و هاتف دال بر این امر است که هاتف سروده های اوحدی را پیش روی خود داشته است، مخصوصاً ترجیع بند مشهور هاتف با یک قصیده بلند اوحدی در صورت و ساخت، لفظ و معنی همسانی های بسیار دارد. همچنین با یکی از دو ترجیع بند اوحدی، هم وزن و در برخی بندها، هم قافیه است.

اوحدی در آغاز ترجیع بند خود، از پرده نشین بودن یاری سخن می گوید که هیچ کس اجازه ورود به ساحت او ندارد «پرده» که از اصطلاحات محوری کلام شاعر است، در معانی مختلف و بدون استثنا در همه بند اول ذکر می شود. در همین چند بیت آغاز ترجیع بند است که با «براعت استهلال» و رمزگونه شالوده فکر اوحدی نمایان می شود و ذهن شاعر متوجه این معنی می گردد که:

در پس این پرده شماره یکی است گر چه شد از پرده برون بی شمار

در پـس آن پـرده چـو ره یـافـتـم پـرده بـرانـداخـتــم از روی کـار

اوحـدی ایـن راه چو بی پرده دید بـا زن و بـا مـرد بگـفـت آشکـار

کانچـه دل اندر طلبش می شتافت در پس این پرده نهان بود یافـت

در بند دوم اوحدی از پیری سخن می گوید که از جام خود شرابی به او می نوشاند که در اثر آن «دردسر» آرام می گیرد، بدین معنی که دغدغه های عالم فانی را از سر بیرون می کند

پـیر شـراب خـودم از جـام داد ز آن تپش و دردسر آرام داد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد زندگی و شعر اوحدی مراغه ای

تحقیق درباره بررسی شعر نو نیمایی.DOC

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره بررسی شعر نو نیمایی.DOC دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی شعر نو نیمایی.DOC


تحقیق درباره بررسی شعر نو نیمایی.DOC

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 27 صفحه

فهرست .
موضوع: بررسی شعر نو( نیمایی) عنوان زبان شعر نو( نیمایی) گذری بر ابهام در شعر نو ویژگی ها و سویه های مدرن نوآوری نحوی در شعر نو داستان پردازی اشعار شعر نو زبان شعر نو( نیمایی) پیدات زبان گفتار و زبان شعر دراجزاء با یکدیگر وجه اشتراک دارند.
در هر دو نحوه ی بیان« واژه» عنصر اساسی و بنیادین است.
اصولاً زبان از ترکیب و هم نشینی واژگان در یک ساختار منظم بوجود می آید.
لیکن آنچه مرز میان این دو نحوه ی بیان است شکل برخورد گوینده( یا شاعی با واژه برخورد واژه ها با یکدیگر در شعر و کارکرد خاص آنها می باشد.
گفته شد« برخورد واژه ها در شعر» زیرا« اگر میان واژه ها برخوردی نباشد، شعر بوجود نمی آید.
شعر از زبان فراتر رفته، قواد آن را در هم می ریزد میان واژگاه جابجایی پیش می آید این، یعنی برخورد واژه ها که موجد ساختاری به نام شعر است.
در زبان گفتار صرفاً یک نشانه ااست به اشیایی آنکه تصویر شوند گفته می شوند.
گوینده در زبان گفتار آنها را به نام می خواند بی آنکه نشانی نشان دهد.
لیکن در زبان شعر، واژه نام شیء نیست، خودشیء است و شاعر بی آنکه بگوید نشان می دهد و مخاطب بجای آنکه بشوند می بیند.
فرانسیس پونژ می گوید: « هرگز واژهای را از نزدیک دیده اید؟
واژه ای را بردارید ؟
خوب بچرخانید و به حالتهای مختلف درآورید تا عین مصداق خود شود.
» خود پونژ واژه ی « کروش»Croche (= کوزه) را مورد بررسی شاعرانه قرار داد و ادعا کرد که هر صرف این واژه بیانگر جایی از کوره ی گلی است.
بعقیده او هیچ واژه ی دیگری رنگ کوزه ندارد.
این است جایگاه واژه در شعر.
آنچه مسلم است این است که شعر هنری زبانی است مثل زبان از عناصری چون واژه و لحن در یک ساختار دقیق ساخته شده و از این نظر نیز از جهات صوری، کاملاً مطنبق با زبان گفتار است.
و اگر آن 2 سطح را بنگریم کاملاً یکی شان می یابیم، زیرا هر دو از ابزار و مصالح مشترکی شکل گرفته اند، فقط با نگریستن از دیگرسو، با چشمانی که طور دیگری ببیند، می توان شکاف عمیقی و فاصله میان آن دو نحوه بیان را دریافت.
واژه در زبان گفتار یک علامت است و در شعر معنا.
ساختار در زبان گفتار- اگر باشد- زائیده ی تصادف با مصالحی ا ز تسامح است؛ و ساختار در شعر، نتیجه ی هوشمندی ب ابزاری از ذوق و زیبایی است؛ و گاه چنان نظام مند که نتوان خشتی را جای خشتی نهاد بی آنکه به معماری زییاشناختی آن آسیبی وارد شود.
مختصر آنکه زبان شعر معانی خاص را ر هم می ریزد تا از مستقیم گویی بگریزد و انتقال دهنده ی معناهایی باشد که در ذهن شاعر به بلوغ رسیده است.
و از این نظر،نه تنها با زبان گفتار که با زبان علم نیز که بخاطر دقت و تأکید ناشی از روح علمی و تحقیقی، نافی رمزگویی و تعدد و تنوع معانی است، متفاوت است.
اساساً فرق علم و کشفیات علمی با تجربه های شعری در این است که تجربه های علمی در شعر ضدترین لحظه ها شکل می گیرند و حال آنکه شاعر در ناخودآگاه ترین لحظه های خود دست به تجربه و کشف می زند.
این حقیقت را مولوی به زیبایی گوشزد می کند: تو مپندار که من شعر به خود می گویم تا که هشیارم و بیدار یک دم نزنم بی شک زبان چنین فر

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت متن کامل

همراه با تمام متن با فرمت ورد Powerpoint,WordExcell , ..که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی شعر نو نیمایی.DOC