فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد بررسى فقهى شهادت زن در اسلام

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد بررسى فقهى شهادت زن در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسى فقهى شهادت زن در اسلام


تحقیق در مورد بررسى فقهى شهادت زن در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه63

 

فهرست مطالب

 

فصل اول: ارزش شهادت زن

 

مبحث اول: تقسیم ها و ملاک ها

تقسیم بر اساس مصادیق حقوق

تقسیم بر اساس اهمیّت حقوق

ب . جواز اجراى حدود در زمان غیبت

 

مبحث دوم: راه هاى توجیه تفاوت بین زن و مرد در شهادت و بررسى آنها

 

بیان مبانى ارائه شده در حدود

الف . تعطیلى حدود در زمان غیبت امام معصوم(علیه

بررسى مبانى ارائه شده

الف . بررسى مبناى تعطیلى حدود

بررسى فقهى شهادت زن در اسلام

 

ناشر: انتشارات میثم تمار
مؤلف: فخرالدین صانعى
نوبت چاپ: اول / تابستان 1385







مقدمه

(... وَ مَا رَبُّکَ بِظَـلَّـم لِّلْعَبِیدِ );[1] خداوند هیچ گاه بر بندگانش ظلم نکرده و نمى کند.
هر مکتب و ایدئولوژى براى فراخوانى جامعه به سوى خویش باید نیازهاى فطرى انسان ها و مشکلات جوامع را در نظر گرفته، بر طبق آن، مبانى خویش را بنیان و به جامعه ارائه نماید:
(فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا...).[2]
چرا که بدون توجه به نیازهاى بشر در زندگى هیچ مکتبى موفق به جذب مردم به سوى خویش نمى شود. یکى از راه هاى پذیرش جامعه سهولت در دین است که به همان فطرى بودن و برآوردن نیاز بشر بر مى گردد: بعثنى بالحنیفیّة السهلة السمحة.[3]
بر همین اساس، خداوند حکیم ـ که آفریدگار انسان خاکى است و آگاه تر از همه به نیازهاى بشر ـ به پیامبران خود دستور داده است که به گونه اى در دعوت خود برنامه ریزى کنند که گسترش عدالت و رفع ظلم و تبعیض در جامعه را به دنبال داشته باشد. با توجه به همین ملاک، خداوند حکیم در قرآن به پیامبر خویش یادآورى مى نماید که پروردگارت هیچ گاه به بندگانش ظلم نمى نماید و ارزش هر انسانى را بسته به نوع اعمالش مى داند و هیچ انسانى را بر انسان دیگر ترجیح نداده است. او معیار تقرب به خود را پرهیزگارى و اعمال صالح دانسته، نه قومیت و جنسیت، که آن هم باز به نفع انسان هاست; چرا که تقوا مانع از تعدى و ظلم است.
بر همین اساس، تمامى احکام نیز باید بر مبناى عدالت استوار باشد و این اصل استثنا بردار نیست. بنابر این، تمامى پیروان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسى فقهى شهادت زن در اسلام

دانلود مقاله از شهامت تا شهادت - مقام و منزلت امام حسین (ع)

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله از شهامت تا شهادت - مقام و منزلت امام حسین (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مقدمه
انسانها تاریخ را بوجود آورده اند اما بسیاری از آنان با گذشت زمان از خاطره ها محو شده اند. در این میان، برخی از آنان به دلیل عظمت و شایستگی، در پیشرفت سایر انسانها کاملا موثر بوده و گذشت زمان آن ها را از یادها نبرده است و در هر زمان چونان خورشید می درخشند و روزگار در کم و کیفیت آنان تأثیر نمی گذارد.
اینان پیامبران، امامان معصوم و یاران و اوصیای به حق هستند که در زندگی کوتاهشان سیره ی گفتاری از خود به یادگار گذاشته اند و الگوی جاودانه ی سعادت بشر هستند.
حکومت پنج ساله ی علی بن ابی طالب (ع) برای آنان که در طول تاریخ به نوعی حاکمیت داشته و یا خواهند داشت اسوه می باشد و حجت را بر آنان تمام کرده است. برای خیرخواهان، صلح و صفای امام حسن (ع) و برای آزاد مردام قیام امام حسن (ع) و در نهایت شهادت مظلومانه ی آن حضرت مهمترین و درخشان ترین حوادث تاریخ اسلام است که در ابعاد گوناگون اثر بسزایی در پیشرفت انسانها و فرهنگ اصیل اسلایم داشته است.
حضرت امام خمینی می فرمایند:
هر چه داریم از حسین (ع) داریم.
اسلام را تا حالایی که شما می بینید سیدالشهداء (ع) نگه داشته است.
همچنین از طرفی دیگر این شهادت مظلومانه و مسأله ی عزاداری در شکل گیری و رواج آداب و رسوم خاص و هنرهای متداول مذهبی، تکیه ها و حسینیه ها اثر مستقیم داشته است و در پیدایش اجتماعات تبلیغاتی، تعذیه و عزاداری و در یک جمله می توان گفت در ادبیات عاشورا نیز چیزی جز جریان کربلا موثر نبوده است.
گفتار گویندگان که در مجالس عزاداری و محافل مختلف در طول زمان عرضه می شود. این گفتارها و نوشتارها با گذشت زمان پیوسته رو به گسترش بوده و در روزگار ما چندین برابر شده است، چرا که خورشید تابان وجود امام حسین را غروبی نیست. آری بانگ «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» در هر زمان و مکان طنین انداز است.
آیا حسین را می شناسید؟
او نوری مطلق بود که بر طالبان حقیقت و پویندگان از سرشاری و خود ریزش می نمود.
امواج این دریای ژرف و بیکران، توحید و معرفت بود و فراورده های آبهای فراوان آن، حجت و برهان، کشف و شهود و استواری و اتقان (که چون دنیا موج نیرو، و با آن نور علم، روشنی و استیضاح. مینائی و عرفان نمودار می شد و تعنیتش را بر جویندگان راه حق و سالکان در ذات احدیت نشان می داد. حلم و بردباری، صبر و شکیبای، عقل و استقامت در شدائد و مصائب حکم دو کناره و دو ساحل این شط وسیع و دریای عریض بود که حافظ و نگهبان و پاسدار و مرزبان این دریای مواج و پر خروش و سرشار از علمت بود که نمی گذاشت آنها بیرون بریزد و کثرت علم طغیان کند و زمام از دست برود و گفتاری با کلامی را مافوق طاقت اصل عالم بر آنان تحصیل نماید.
و آنچه در زمره ی جواهرات و اشیاء نفیس و در و مرجان و مروارید این دریا به شمار می آید و گوهر گرانبهای حاصل این بحر عشق بود همانا تقوی و طهارت و نور و عرفان بود که بر جهان انسانیت به عنوان صاف ترین ارمغان ملکوتی ارزانی می شد.

 


رسید مژده رحمت که در سرای علی
قدم نهاد عزیزی که مادرش زهراست
چه نور کرده تجلی که دسته دسته ملک
روان به عالم سفلی زعالم بالاست

 

وقتی پیامبر این موضع را با فاطمه دخترش در میان می گذارد فاطمه به شدت می گرید و می فرماید: چه روزی این اتفاق خواهد افتاد. پیامبر پاسخ دادند در زمانی که من و تو و پدرش علی (ع) در دنیا نیستیم. فاطمه (س) پرسید پس چه کسی بر پسرم می گرید. پیامبر فرمودند: زنان اهل بیتم می گریند و مردمانشان برای مردان اهل بیتم ناله و زاری می کنند.
در همه زمانها و در همه نسل ها در طول تاریخ آینده این مسأله همچنان برقرار و پایدار خواهد ماند.

«سلام بر حسین»
سلام بر حسین که با خون خویش جانش را برای دین خدا بخشید
سلام بر کسی که خدا را در پنهان و پیدا فرمانبری کرد.
سلام بر آنکه خداوند شفای بیماریها را در خاک هزار او قرار داد.
سلام بر کسی که در زیر گنبد حرم او دعا مستجاب است.
سلام بر آنکه امامان از خاندان و نسل اویند.
سلام بر فرزند خاتم پیامبران، سلام بر فرزند سرور اوصیاء
سلام بر فرزند فاطمه زهرا (ع)
سلام بر آنکه پیکرش به خون آغشته شد.
سلام بر آنکه حرمت خنیه گاهش شکسته شد.
سلام بر پنجمین از اصحاب کساء.
سلام بر غریب غریبان.
سلام بر ساکن کربلا.
سلام بر آنکه فرشتگان آسمان بر او گریستند.
سلام بر آنکه نسل او، همه از پاکانند.
سلام بر سرور و سالار دین.
سلام بر آن گریبان های دریده.
سلام بر آن لبان خشکیده.
سلام بر آن جسدهای عریان مانده.
سلام بر آن خون های جاری.
سلام بر آن اعضای قطعه قطعه پیکرها.
سلام بر آن سرهای بالای نیزه رفته.
سلام بر آن کسی که خداوند بزرگ او را پاک و مطهر قرار داد.
محبوب زمین و آسمان
قال النبی: «من احب آن ینظر الی احب اهل الارض و الی ا هل السماء فلینظر الی الحسن. هر کس دوست دارد به محبوبترین شخص زمین و آسمان نظر کند به حسین (ع) نگاه کند.»
شناسنامه حسین (ع)
نام: حسین علیه السلام
پدر و مادر: علی و فاطمه
شهرت: سیدالشهداء
کنیه: ابا عبدالله
زمان و محل تولد: سوم شعبان سال چهارم هجرت در مدینه
زمان و محل شهادت: روز عاشورا سال 61 هجری قمری در کربلا در سن 57 سالگی.
مرقد شریف: کربلا
دوران زندگی: در چهار بخش 1- عصر رسول خدا ( حدود 6 سال) 2- دوران ملازمت با پدر (30 سال) 3- ملازمت با برادرش (حدود 10 سال) 4- مدت امامت (10 سال)
تولد حسین
در سوم شعبان نوری پاک و درخشان منزلگاه امام علی (ع) را در خود فرو برد. در واقع خداوند او را انتخاب کرد تا تداوم بخش رسالت باشد. و انسانها و مردمان را از جهل و نادانی رها کند که آن حضرت محمد با شادی که داشت غمی درون او را فرا گرفته بود.
گویی او از رازی پنهان از همه خبر داشت از ایشان پرسیدند که یا رسول الله چه حادثه ای رخ داده است. آیا این نوزاد عیب و نقصی دارد. ایشان پاسخ منفی دادند. عجیب است که پیامبر با آن همه شجاعت و دلیری می گرید در حالیکه او کسی بود که حضرت علی بن ابی طالب شجاعترین و دلاورترین مرد قریش در دشوارترین و سخت ترین شرایط به ایشان پناه می بردند. پیامبر وقتی موضوع را با فاطمه دخترش در میان گذاشت فاطمه به شدت گریست و اما اینک در میان زنانی که در مراسم تولد این کودک گرد آمده اند، می گرید. اسما خدمتکار اهل بیت گوید: از آن حضرت پرسیدم پدر و مادرم به فدایت چرا گریه می کنی؟ پیامبر پاسخ داد: بر این فرزند می گریم. گفتم او همین ساعت به دنیا آمده است ای رسول خدا.
فرمودند: مردمان سرکش پس از من او را خواهند کشت. خداوند آنان را از شفاعت من بی بهره کند.
جبرئیل علیه السلام پیش او می آید و می گوید: ای محمد خداوند تو را سلام می رساند و می فرماید: علی برای تو به منزله ی هارون است برای موسی جز آنکه پیامبری پس از تو نیست پس این فرزندت را به نام پسر هارون بخوان. پیامبر می فرماید: نام فرزند هارون چیست؟ جبرئیل پاسخ داد: شبیر. اما زبان من عربی است. پس پیامبر وی را حسین می نامد.
خداوند کریم به خاطر حسین (ع) فطرس را که فرشته ای شکسته بال بود و از درگاه خدا رانده شده بود سلامت بالهای فطرس را به او داد.
جشن که تمام شد پیامبر دست این کودک را می گیرد و می فشارد و در یک گوشش اذان و در گوش دیگرش اقامه می گوید و آنگاه زبانش را در دهان کودک می گذارد و از آب دهان خود کودک را تا آنجا که می خواهد تغذیه می کند.
آیا نباید به این سخن خداوند در قرآن قانع شد که فرموده است: اوست که دو دریا را به هم آویخت و میان آن دو دریا برزخ و فاصله ای است که تجاوز به حدود یکدیگر نمی کنند. الا ای جن و انس کدامین نعمت های خدایتان را انکار می کنید. از آن دو دریا لولو و مرجان بیرون آید. مقصود از دو دریا یکی دریای نبوت است که منبع آن از جانب پیامبر حضرت فاطمه می باشد و دیگری دریای وصایت است که از طرف علی نشأت می گیرد. این دریا چون با یکدیگر درآمیزند، بدیهی است که لولو (حسن) و مرجان (حسین) از آن بیرون خواهند آمد.

 

توجه پیامبر به حسین (ع)
توجه پیامبر به حسین (ع) بسیار زیاد بود به طوری که حتی یک درخواست امام را هم رد نمی کردند. پیامبر (ص) حسین را به اندازه ای دوست داشت که اگر خاری به پای وی می رفت ایشان بیشتر از حسین زجر می کشیدند. برای نشان دادن میزان توجه پیامبر نسبت به تربیت حسین (ع) می توان به دو حدیث ذیل اشاره کرد:
این احادیث بر این تأکید می کنند که حسین تنها پرورده ی علی و فاطمه نبود بلکه علاوه بر تربیت آن دو زیر نظر پیامبر هم پرورش یافت.
1- از یعلی نقل شده است که رسول خدا برای رفتن به میهمانی بیرون آمد ناگهان با حسین (ع) روبرو شد که با کودکان سرگرم بازی بوده حسین (ع) با دیدن پیامبر به استقبال آن حضرت آمد آنگاه پیامبر دستانش را دراز کرد اما کودک جست و خیز می کرد و این سو و آن سو می رفت و پیامبر به حرکات او می خندید تا آنکه بالاخره او را گرفت آنگاه یکی از دستهایش را زیر چانه و دست دیگرش را پشت گردن او گذاشت و دهانش را در دهان او قرار داد و بوسیدش.
2- حسین (ع) آب خواست پیامبر (ص) برخواست و برای او آب آورد. حسن نیز گفت «پدر من هم آب می خواهم» اما پیامبر نخست آب را به حسن داد آنگاه برای حسین نیز آب آورد. فاطمه که شاهد این صحنه بود گفت گویا حسن را بیش از حسین دوست داری؟ پیامبر پاسخ داد حسن پیش از وی آب خواسته بود و بدان که من و تو و این دو و آن خوابیده، به علی (ع) اشاره کرد در جایی از بهشت جای داریم. بسیار اتفاق افتاد که پیامبر با سخنان روشنایی بخش خود به صدها تن از مسلمانان گوشزد می کرد که حسن و حسین سرور جوانان بهشتی اند و یا می فرمود حسن و حسین هر دو امامند چه قیام کنند و چه بنشینند و نیز می فرمود: حسین از من و من از حسینم. ایشان امام حسین را بالا می برد و خطاب به مردم می فرمود ای مردم این حسین پسر علی است او را بشناسید.
آنگاه در ادامه گفتار خود می افزود: سوگند به کسی که جانم به دست اوست او بهشتی است و دوستدارانش نیز با اویند. گاه نیز پیامبر او را در دامن خود می نشاند و می فرمود: «خداوندا من حسین را دوست دارم و تو هم حسین را دوست بدار» و گاهی اوقات آن دو را بر دوش مبارک خود می نشاند و در برابر چشم مسلمانان به این طرف و آن طرف می برد.
بدین سان این موارد گرامی در سایه رسالت و در کنف تربیت پیامبر پرورش یافت و به این طریق از مجد و بزرگی بهره ای کامل برد.
این کودک هوشمند (حسین) تحت نظر پیامبر در زیر سایه پدر و مادر پاکش رشد می کرد. در طی مراحل زندگی امام حسین (ع) و بزرگ شدن وی به ویژگی اخلاقی این بزرگوار می رسیم.

 

بزرگواری حسین
ایشان بزرگواری بخشنده و مهربان بودند امام حسین (ع) در بزرگواری و مهربانی و بخشندگی نظیر نداشتند.
1- اعرابی یکی از یاران و دوستداران امام حسین (ع) نزد امام آمد و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا من پرداخت دیه ای کامل را ضمانت کرده ام اما از ادای آن ناتوانم. با خود گفتم که از بزرگوارترین مردم، آن را تقاضا می کنم و از خاندان رسول خدا کسی را بزرگوارتر و بخشنده تر از تو نیافتم.
سپس امام حسین به وی فرمود: ای برادر عرب از تو سه پرسش می کنم اگر یکی از آنها را پاسخ گفتی ثلث آن دیه را به تو می دهم و اگر دو پرسش جواب دادی دو ثلث آن را به تو می دهم و اگر هر سه پرسش را پاسخ دادی تمام مالی را که می خواهی به تو می دهم.
اعرابی عرض کرد: آیا کسی مانند تو که اهل علم و شرف است از چون من می خواهد بپرسد.
حضرت فرمود: آری، از جدم رسول خدا شنیدم که می فرمود: معروف به اندازه معرفت است. اعرابی عرض کرد: آنچه می خواهی بپرس اگر پاسخ دادم (که هیچ) وگرنه جواب آنها را از تو فرا خواهم گرفت. و لا قوه الا باسر. امام علیه السلام پرسید: برترین اعمال چیست؟ اعرابی گفت: ایمان به خداوند حضرت سوال کرد: راه رهایی از نیستی و نابودی چیست؟ اعرابی گفت: اعتماد به خداوند. امام پرسید: زینت دهنده انسان چیست؟ گفت: علم همراه با حلم. امام پرسید: اگر این نشد. گفت: حال همراه با مروت.
- اگر این نشد؟ گفت: فقر همراه با صبر. امام گفت اگر این نشد؟ اعرابی گفت: در این صورت صاعقه ای از آسمان بر او فرود آید و سوزاندش که او سزاوار آن است آنگاه امام حسین خندید و کیسه ای که در آن هزار دینار بود، به او داد و انگشتر خود را که نگین آن به دویست درهم می ارزید، بدو بخشید و فرمود: ای اعرابی این طلا را به مصرف خود برسان. اعرابی تمام آنها را گرفت و گفت: خدا داناتر از آن است که رسالتش را در کجا نهد. بردباری آن حضرت: شکیبایی آن است که انسان در سخت ترین شرایط بر اعصاب خود مسلط باشد. بی گمان امام حسین در روز عاشورا در دشوارترین و سخت ترین حالتی بود که انسان در برابر ظلم و ستم پایداری کرده است. اما با این همه آن حضرت شکیبایی ورزید. آن گونه که حتی فرشتگان آسمانی از مقاومت سنتوهانه و قدرت و اراده ی او و عزم پولادین وی به شگفت آمدند.
حضرت تا آنجا در بزرگواری و بخشندگی پیش رفته بود که حتی دشمن وی که بسیار دروغگو بود و از کشتن امامان و هیچ بی گناهی ترسی نداشت و به محض کوچکترین گناهی (اتهامی) آن ها را از میان می برد و حتی کسانی همچون علی سرور پاکان و امام حسن را از بین می برد و از سر راه خودش برداشت، بر بالای منبر می رفت و از فضایل امام حسین سخن می گفت و آن امام را می ستود.
امان حسین (ع) در طول زندگانی خود با خداوند رابطه ی بسیاری داشتند و دائماً به عبادت و نماز می پرداختند و هر ساله زیارت خدا را برای سبک شدن و تازه شدن روحیه خود و راز و نیاز کردن بار او را انتخاب می کرد.
زائری عابد:
امام حسین هر ساله به زیارت خانه ای خدا (کعبه) می رفت مگر هنگامی که شریاط تیره آن روزگار کار را بر وی سخت کرده بود. پیاده به حج می رفت و در کنا رخود دهها شتر بدون سوار را همراه می آورد.
هر تهیدست و مستمندی را که می دید آنقدر به او می بخشید که توشه اش خالی می شد و آنگاه از دیگر شترانی که به همراهش بود، توشه و آذوقه خویش را تأمین می کرد. هر شب هزار رکعت نماز می گذارد.
از امام زین العابدین (ع) فرزند بزرگوارشان می پرسند. که چرا پدرت کم فرزند داشت؟ پاسخ داد: او هر شب هزار رکت نماز می گزارد پس چگونه می توانست فرزندان بیشتری داشته باشد. ایشان سخنوری بدیهه بودند و سخنان وی بسیار صفیح و گهربار بود ولی در کلام و گفتار در عصر دوران خود بی نظیر و بی همتا بودند.
سخنور بدیهه:
در کتابهای تاریخی گنجینه ای از سخنان فصیح و گهربار حسین بن علی (ع) گردآوری شده است. اما در اینجا به قسمتی از آنها اشاره می کنیم.
اعرابی نزد امام حسین آمد و گفت: من از هر «قل» و «جعلل» و «انیم» و «مهمهم» خدمت تو آمده ام. امام حسین خندید و فرمود: ای اعرابی به گونه ای سخن گفتی که جز دانایان آن را نیابند. اعرابی گفت: من بیش از این نیز توانم گفت آیا تو نیز می توانی چنان که من می گویم پاسخ دهی؟ امام به او اجازه سخن داد. پس اعرابی به خواندن این اشعار آغاز کرد:
هفا قلبی الی اللهو و قدودع شرخیه
و در ادامه نه بیت بر همین وزن خواند پس از آنکه اعرابی اشعار خود را خواند امام حسین اشعاری بر همان وزن و قافیه در سخن و پاسخ او سرود:
فما رسم شیطانی قد تحت آیات رسمیه
سنور درجت ذیلین فی بوغاء فاعیه
هتوف حرجف تتری علی تلبید توبیه
آنگاه امام حسین به تفسیر کلمات دشوار اعرابی پرداخت و فرمود: مقصود از هرقل، پادشاه روم و از جعلل، نخلهای کوتاه و از امنیم، پشه ی درخت و از مهمهم چاه پر آب است. این اوصاف سرزمینی بود که آن اعرابی از آنجا آمده بود. پس اعرابی گفت: تا امروز کسی را از این جوان سخن ور و گشاده زبان و خوش فکرتر ندیده بودم.
حضرت امام حسین (ع) در ضمن دعای عرفه عرض می کند:
و متعنی بجوارحی و اجعل سمعی و بصری الوارثین منی.
خدایا مرا از تمام اعضاء و جوارحم بهره مند فرما و گوش و چشم مرا وراث من قرار بده یعنی تا موقع مرگ مرا از کوری و کری و نقص عضوی محفوظ بدار.

 

در اینجا به قیام امام حسین (ع) می رسیم قیام وی فقط برای خدا و رضایت و خشنودی او بود.
فرزند پیغمبر با قیام مردانه خود محبت ورزی با خداوند عالم را که به طوری لازمه ی ایمان است را به مردم یاد دادند. در اینجا می فهمیم کسانیکه ایمان می آورند خدا را بسیار دوست دارند و کسانیکه جز خداوند را بیشتر دوست دارند فاسق خوانده می شوند و با مراجعه به اصلاح قرآن فاسق گاهی در برابر مومن ذکر می شود. پس چنین نتیجه می گیریم که کسانیکه خدا را بیشتر از غیر خدا دوست نمی دارند ایمان ندارند. بنابراین میان دوستی خدا و آنچه مربوط به خداست با ایمان نسبت مستقیم وجود دارد یعنی هر اندازه که ایمان بیشتر باشد دوستی نیز بیشتر است.
هدف امام حسین از قیام هایش جز خدا نبود برای همین چنان عمل می کرد که خداوند می خواست صریح و واضح و بدون مکر و نیرنگ.
آنچه از مطالعه و بررسی تاریخ نهضت حسینی به دست می آید آن است که سبب سقوط آن، همین وعده های دروغین و تهدیدهای پر حیله و نیرنگ بوده است.
هرگونه دعوت راستین و صادقی در این دوران دراز، جوشیده از نهضت امام حسین بوده است. بدین سان می توان گفت که قیام امام حسین همواره به عنوان پایگاهی اصیل برای حرکات اصلاح طلبانه در تاریخ اسلام مطرح بوده است و تا ابد نیز چنین خواهد بود.
قیام ابی عبدالله الحسین (ع) نقطه ی عطفی در تاریخ اسلام می باشد که چون کودک درخشانی جلب توجه می نماید و فصل جدیدی در زندگی بشریت می گشاید. انقلابی که مبداء و منشاء انقلابات دیگر و حرکتی شگرف که در موجب تحرک بیشتر گروهها و جنبشی فوق العاده که سبب بیداری توده ها و پیدایش افکار جدید و آزادیخواهیهای حقیقی که در بندگی خدا خلاصه می شود، گردید با فریاد «مرگ با شرافت» بهتر از زندگی ننگین است.

 

و اگر دین ندارید، در زندگی دنیایتان آزاد مرد باشید. روح حمیت وجوانمردی را در غافلان و بیخبران بیدار می کند و با نامه «خدایا بخواست تو خشنودم و برای فرمانت فرمانبردار، جز تو معبودی ندارم» راه بندگی را در رضا و تسلیم برای خدا می نمایاند و با مناجات همه ی مردمان را بجملگی در راه دوستی تو رها نمودم و خانواده ام را برای دیدار تو باسارت دادم، خداوندا اگر مرا در راه دوستیت پاره پاره کنی، دلم بغیر تو حایل نمی گیردد. راه محبت ورزی و عشقبازی حقیقی را نشان می دهد.

امام حسین بعد از پیامبر:
بعد از رحلت پیامبر اتفاق ها و پیشامدهای بزرگی به وقوع پیوست. اما در این حال که نعره ها و فریادهای تفقره و چنددستگی از هر گوشه و کناری برمی خاست. حسین (ع) دوش به دوش پدر بزرگوارش بر کنار حق ایستاده و با روشن ترین دلایل به اعلان و تبلیغ آن می پردازد. ایشان فرماندهی سپاهیان خروشان پدرشان در مقابل ضد طاغوت شام معاویه بن ابی سفیان را بر عهده داشتند.
نقشه ی پلید قتل امیرمومنان علی (ع) به اجرا در مد و منجر به شهادت دردناک آن امام شد. با شهادت علی (ع) مسئولیتهای حساس و خطیر امت را ادامه داد. دوران زندگی امام حسن نیز به پایان رسید و وی با زهری که در غذایش به دستور معاویه ریخته شد به شهادت رسید. پس از شهادت امام حسن سلطان خلافت الهی به دست امام حسین می افتد. در اوایل سال پنجم هجری امام حسین پیشوایی و امامت مسلمانان را عهده دار شد.
معاویه فهمید که علی و دوستداران علی و خاندان او، از حکومت بنی امیه ناخشنود و گریزانند. سپس می باید در گام اول دوستی علی را از دل دوستدارانش بیرون کند. معاویه با شناخت و آگاهی از تمام امور نقشه منفور و خائنانه خویش را طراحی کرد.
امام حسین در چنین فضای دهشت باری زندگی می کرد. او منصب خلافت الهی را به دوش می کشید و بی گمان اجرای این دستور معاویه در مورد یاران و دوستدارانش دل او را به درد می آورد.
معاویه در طول این نقشه ها و حیله ها و نیرنگ ها بسیاری از مردم را می کشت. زندگی سراسر ننگین معاویه سپری شد و پرونده دوران حکومتش برای همیشه بسته شد.
پس از او پسرش یزید آن هوسران عیاشی که همشه مست بود هم بازیهایش سگ ها و میمونها بودند و وجودش پر از حیله و نیرنگ و کثافت و پلیدی ها بود بجای پدرش حکومت را بر دست گرفت. از کسی که هم بازیهایش سگ ها و میمون ها هستند چه انتظاری می توان داشت؟
جامعه ای که پیامبر گرامی ما برای بوجود آوردنش سالها رنج و سختی را تحمل کردند و در آن خونها ریخته شد و سرهای بسیاری از مردم پای دار رفت، رهبرش را مردی بدست بگیرد که شراب می خورد و جز عیاشی و هرزه گری کاری نمی داند. حسین (ع) کسی نبود که یزید بتواند او را با سکه های طلا و کرسی های حکومت به طمع اندازد و یا برق نیزه و شمشیر بتواند در او ترسی بوجود آورد.
پس از اینکه یزید سرپرستی حکومت اسلامی را بدست آورد، نامه ای به تمام فرمانداران و استاندارانش در سراسر کشور نوشت تا از همه ی مردم و تمام کسانی که تحت حکومت او بسر می برند بیعت بگیرند.
به این معنی بود که همه تسلیم او و حکومت او شوند و هر دستوری را بدون چون و چرا انجام دهند.
امام حسین (ع) در زمان یزید در مدینه منوره در جوار مقبره ی مطهر حضرت رسول اکرم (ص) جد بزرگوارش اقامت داشت. در این موقع نامه ای به ولید فرماندار مدینه فرستاده شد تا او از تمام مردم مدینه مخصوصاً با تحت فشار قرار دادن امام حسین بیعت بگیرد. یزید خونخوار در پایان نامه اجباری بر گرفتن تبعیت امام حسین داشت و در غیر این صورت سر بریده ی امام حسین را درخواست می کرد. او می خواست حسین (ع) را در برابر عنصری پست مجبور به تسلیم نماید. نه هرگز حق و باطن هیچ زمان با هم متحد نمی شوند. حسین (ع) هم که مظهر پاکی و عدالت است نیز هیچ زمان با یزیدکه مظهر کثافت و جنایت است، متحد نمی شود. اگر حسین (ع) با یزید بیعت می کرد قطعاً بسیاری از مردمان که چشم بر حسین دوخته بودند نیز با یزید متحد می شدند زیرا حسین رهبر و پیشوای آنان بود.
وقتی ریاست و فرمانداری پیش می آید انسانها همه چیز را فراموش می کنند و حتی به کثیف ترین بیهوده ترین کارها نیز تن می دهند . بزرگترین جنایت را مرتکب می شوند . یزید نیز نمونه زشت از این انسانها می باشد . که برای رسیدن به مقاصد سوء خود ، می خواهد عزیز ترین و پاک ترین انسان زمان خود را از بین ببرد ، دست انتقام که همیشه بر روی جلوی چنین انسانهای رذل و کثیفی کمین کرده است روزی گلویشان را می فشارد و انتقام تمام جنایت هایشان را می گیرد ..
حسین (ع) با تمام شهامت و صراحت خود در مقابل یزید ایستادگی کرد و هیچ گاه دست کثیف یزید آن مرد خونخوار و شرابخوار را برای بیعت نمی فشرد و همچنین اعلام می دارد که شخص منحرف و گناهکاری چون یزید ، صلاحیت و شایستگی خلافت را ندارد . وقتی که جواب نامه که مخالفت امام با بیعت کردن بود به دست یزید بن معاویه رسید او را به شدت عصبانی کرد و بلافاصله نامه ای به دست ولید داد . یزید از ولید در پاسخ نامه ی خود سر بریده ی امام حسین بن علی را درخواست کرد .
بی ارزش داستن جان و هستی خود را فدا کردن شیوه ی مردمان الهی از جمله امام حسین برای رسیدن بحق و طرفداری از حقیقت بود .
هر زمان که غم وجود حسین را فرا می گرفت و احتیاج به یک همزبان داشت بر سر قبر جد بزرگوارش رسول اکرم می رفت و با او درد و دل می کرد .
حسین (ع) تصمیم به ترک مدینه می گیرد و مدینه را ترک می کند و این خبر به سرعت در سراسر مدینه منتشر شد و هیجانی عجیب در مردم بوجود آورد .
امام همچنان محکم و استوار بر قول خود وفادار ماند و همچنین در پاسخ برادر خود چنین گفت : ای برادر به خدا سوگند که اگر در سراسر جهان هیچ پناهگاهی برای من پیدا نشود باز هم با یزید بیعت نخواهم کرد و در برابر وی تسلیم نخواهم شد .
در همان نیمه شب در حالیکه مدینه غرق در هیجان و اضطراب بود، کاروان حسین بن علی برای رسالتی بزرگ مدینه را به سوی مکه ترک کرد. امام از اینکه نایبی به نام مسلم بن عقیل به سمت کوفه فرستاد و نامه ای به مردم کوفه بردند.
مسلم بن عقیل برای امام حسین نامه ای به شرح زیر نوشت:
من هم اکنون بیست هزار سرباز مسلح در اختیار دارم. آن ها همه با من بیعت کرده اند و ممکن است تعداد آن پس از این نامه به هفتاد یا هشتاد هزار نفر برسد، خیلی زود به سوی کوفه حرکت فرمائید که شیعیان شما سخت در انتظارند.
طرفداران و جاسوسان حکومت یزید اوضاع شهر را فوراٌ به یزید خبر دادند. مردان خدا وقتی در برابر دشمن قرار می گیرند چون مرغ پر بسته خود را تسلیم نمی سازند. پیکار می کنند تا آخرین قطره ی خون، در راه خدا می جنگند.
حسین (ع) با یک جهان عزم و اراده، و با یاران خانواده خود از مکه بجانب عراق حرکت نمود. در بین راه حرت ها و حکایات بسیاری داشت. تصمیمی که امام گرفته بود تصمیمی نبود که با خواهش و تمنای مردم عوض بشود.
زیرا امام بر تمام اوضاع سیاسی جامعه آگاهی دارد و می داند صلاح کار در چیست، پاسخی که آنحضرت به مردم می داد چنین بود من باید بسوی عراق که مردم مأموریت من خدائی است و از پایان کار هم بخوبی آگاهم.
امام حسین (ع) با اطمینان از شهادت خود خبر داد. و از مرگ و کشته شدن سخن گفت، و ضمن اعلام شهادت مسلم، اوضاع آینده را برای اطرافیانش مجسم کرد و به آنها گفت که اگر می خواهند می توانند منصرف بشوند و بخانه ی خود باز گردند.
لغت مرگ ترسناک دلها را از وحشت پر می کند، اما نه برای حسین و یاران آزاده روی.
روز نهم سربازان یزید از چهل و پنج هزار نفر نیز بیشتر شده بود و در مقابل آن همه سرباز، حسین (ع) هزار نفر سرباز و یک صد نفر پیاده داشت. شب عاشورا، هنگامیکه تاریکی چون شبحی مبهم و کدر، سرزمین کربلا را فرا گرفت، امام حسین همه را در اطراف خود جمع کرد و ابتدا سپاس خود را گفت. سکومت در خنیه حسین حکم فرما شد. همه با توجه مخصوصی به سخنان آن حضرت گودش فرا دادند. از آن جمعیت تنها هفتاد و سه نفر از یاران باوفای حسین باقی ماندند. مردانی که شجاعت در چهره آن ها نوری را منتشر می کرد. روز عاشورا فرا رسید لحظه ی که همه منتظر نثار کردن جان خود در راه حق بودند و فرا رسیده بود.
و یاران باوفای حسین حتی با دانستن مرگ حتمی خود مقاومت کردند و ایستادند. روز عاشورا، روز میان نور و ظلمت، ظلم و عدالت آزادگی و اسارت بود. قیافه یاران از بی خوابی و تشنگی، خسته به نظر می رسید اما قلب ها برای شهادت می تپید و انتظار می کشیدند.
امام حسین با سخنان روح بخش و نیرو آخرین خود ترس و اضطراب را از آنها دور نمود و به آنها آرامش بخشید.
یاران حسین و حتی پسر کوچکش قاسم نیز به جنگ پرداختند مرگ از نظر پسر کوچکش شیرین تر از عسل بود. ما را به جنگ و پیکار انداختند، کشتند و پس آنگاه کشته شدند. تا آنجا که دیگر کسی از یاران و دلاوران باقی نماند.
آفتاب آن روز غروب کرد در حالیکه افق تیره و سیاه بشریت آرام آرام می رفت تا روشنی بگیرد. چه شیرین جانانی بودند.

و در پایان:
خواستم بگویم که حسین مرد شهامت است
دیدم حسین نیست
خواستم بگویم که حسین عشق جاویدان است
خواستم بگویم که حسین مرد استقامت است ولی نتوانستم
خواستم بگویم که حسین برای خداست.
خواستم بگویم که حسین پسر علی بن ابی طالب است.
اما باز دیدم که حسین نیست

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله از شهامت تا شهادت - مقام و منزلت امام حسین (ع)

تحقیق در مورد شهید و شهادت در قرآن و احادیث

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد شهید و شهادت در قرآن و احادیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شهید و شهادت در قرآن و احادیث


تحقیق در مورد شهید و شهادت در قرآن و احادیث

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه22

 

فهرست مطالب

 

هید و شهادت در قرآن و احادیث

حیات شهید

رزق و روزی شهید

آمرزش گناهان شهید

در نظام اسلامی هر فرد مسلمان مسئولیت و رسالت حفظ و اشاعه احکام و ارزشهای اسلامی را بر عهده داشته و با رفتار، گفتار، طرز پوشش، آداب و معاشرت و راهی که انتخاب می نماید باید مروّج و مبلغ مظاهر و معارف اسلامی باشد. لیکن این راه ممکن است از شیوه های مختلفی پیروی نماید و نتایج آن از راههای ممکن عملی گردد.
بدون شک از روزی که کاروان انقلاب اسلامی به قافله سالاری (رهبری) امام راحل((ره)) شکل گرفت، شب پرستان تیره دل که نور انقلاب را تاب نمی آوردند برای خاموشی آن به انواع حیله ها دست یازیدند ولی هر بار بش از پیش به امداد الهی، دست پرتوان یاوران انقلاب، آنان را به عقب نشینی واداشت. در این بین یکی از ویژگیهای بارز و منحصر بفرد انقلاب اسلامی در بعد معنوی و فرهنگی که موجب بالندگی انقلاب و نهضت جهانی اسلام در سراسر دنیا گردید همانا شیوع فرهنگ ایثار و شهادت بود. شهادت موجب اشاعه فرهنگ ناب محمدی (ص) و دفع هشیارانه خطرات از جامعه اسلامی بود. افتخار به شهادت و شکل گیری طبقه ای خاص به نام شهیدان چنان پایه مستحکمی در جامعه پیدا نمود که امروزه به عنوان یکی از ارکان حفظ نظام محسوب می گردد. امید است با عنایات پروردگار هر روز شاهد بالندگی و ثمرات روزافزون آن باشیم.


نگاهی به حقیقت شهادت

شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن ((فی سبیل الله)) انتخاب می کند. یعنی شهید در راهی کشته می شود که هر دو ارزش آگاهانه و فی سبیل الله را داراست و چنین مرگی است که به تعبیر پیامبر((ص)) شریفترین و بالاترین نوع مردن است (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ) و علی(ع) آن را گرامی ترین نوع مردن می داند. (اَکْرُمُ المُوًتِ اَلْقُتْلُ)
شهادت همانا پایان دادن به فروغ درخشان حیات در کمال هشیاری و آزادی است برای رسیدن به هدفی که والاتر از حیات طبیعی است. شهادت پایان دادن به حیات طبیعی برای دفاع از ارزشهای انسانی در جامعه است. شهادت شکافتن کالبد جسمانی برای رسیدن به مقام شهود و حضور الهی است. شهادت رسیدن به مرتفع ترین


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شهید و شهادت در قرآن و احادیث

پایان نامه یمبانی شهادت زنان در اسلام. doc

اختصاصی از فایل هلپ پایان نامه یمبانی شهادت زنان در اسلام. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه یمبانی شهادت زنان در اسلام. doc


پایان نامه یمبانی شهادت زنان در اسلام. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 140 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

چکیده:

شهادت زنان، از دیرباز در فقه، مورد بحث و گفت وگو بوده است. در میان فقیهان اهل سنّت، از زمان پیدایش مذاهب، اختلاف نظر وجود داشته است .

امروزه یکی از مسائل مهم و مورد توجه جامعه بین المللی، مسأله حفظ و رعایت حقوق زنان، مراعات تساوی حقوق زن و مرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است. این احساس مخصوصاً در بین بسیاری از زنان وجود دارد که در طول تاریخ به آنها ستم رفته و حقوق و شأن انسانی آنها رعایت نشده است و حتی در دوران کنونی نیز با همه پیشرفت‌هایی که نصیب زنان شده، باز هم در بسیاری از موارد شأن انسانی آنها رعایت نمی‌شود. معمول است که وقتی از حقوق زنان بحث می‌شود، راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان می‌آید. البته شهادت جزء حقوق نیست و تکلیف محسوب می‌شود؛ گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی می‌شود که در این رساله به آنها اشاره می‌شود.

 

واژگان کلیدی : شهادت ـ زن ـ گواهی ـ حق ـ حکم ـ تکلیف ـ حق الله ـ حق الناس

 

طرح مساله:

با ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان ، تحولی عظیم در تمامی زمینه های زندگی عرب جاهلی بوجود آمد و احکام مربوط به طهارت و نجاست نیز از این دگرگونی بی بهره نبود و اسلام در این زمینه هم شیوه های نو به جهان عرضه داشت .

هر چند تا کنون در کتب فقهی نسبت به قاعده طهارت بحثهای زیادی شده است ولی ابعاد این بحث مهم فقهی بطور جداگانه هیچگاه مد نظر نبوده است .

2 ـ مسائل تحقیق

الف ـ آیا قاعده طهارت جزء اصول عملیه است یا یک قاعده فقهی است ؟

ب ـ آیا قاعده طهارت در همه ابواب فقه جاری می شود یا فقط به ابواب خاصی تعلق دارد؟

ج ـ آیا قاعده طهارت بر 4 اصل عملی ( استصحاب ، برائت ، احتیاط و تخییر تقدم دارد یا خیر ؟

3 ـ فرضیه ها

الف ـ قاعده طهارت یک قاعده فقهی است نه یک اصل عملی ، این قاعده گر چه شباهت زیادی به اصول عملیه دارد ولی وجه افتراق آن با اصول عملیه این است که مجرای اصول عملیه همه ابواب فقه و اصول است ، در حالیکه مجرای قاعده طهارت فقط عبادات می باشد

ب ـ قاعده طهارت فقط به ابواب عبادات اختصاص دارد و در بقیه ابواب فقه همچون معاملات و جزائیات جاری نمی شود .

ج ـ بنظر می رسد قاعده طهارت بر اصل استصحاب رجحان دارد ، تقدم آن بر اصل احتیاط در بعضی موارد محل تردید است ، و قاعده تخییر نیز با این اصل اصطکاک پیدا نمی کند و اصل برائت نیز با این اصل مترادف و هم مبنا است .

4 ـ اهداف تحقیق

ـ تبیین جایگاه قاعده طهارت در میان دیگر قواعد فقهی

ـ مطالعه تطبیقی قاعده طهارت بعنوان اصلی مهم در فقه عبادات 

- استفاده دانش پژوهان دانشگاه ، حوزه های علمیه و دیگر طالبان علم

5 ـ سابقه تحقیق

در مورد قاعده طهارت تاکنون تحقیقات زیادی صورت نگرفته و ما حصل آنچه انجام شده وجیزه هایی بوده است که به نگارش در آمده است و از جمله آنها می توان به کتاب  قواعد الفقهیه آیت الله مصطفوی  اشاره نمود که در ایران به چاپ رسیده است .

اما مزیتی که که رساله حاضر نسبت به نظائرش دارد این است که به جزئی ترین مسائل مربوط به مبانی قاعده طهارت و ریشه های آن پرداخته است ، در عین حال اکثر رساله ها و پایان نامه ها و کتب مختلف وقتی به بحث طهارت وارد شدند خصوصا فقهای امامیه به اصل بحث طهارت پرداخته و از کنه قاعده طهارت غافل شده اند  ، در این رساله به اصل قاعده طهارت ، اهمیت آن و اهداف آن پرداخته و کالبد شکافی کرده و سعی شده از حاشیه و به درازا کشانیده شدن بحث با عنایت به گستردگی آن اجتناب گردیده است .

6 ـ ضرورت تحقیق

اهمیت و ضرورت آشنایی با قاعده و اصل طهارت با توجه به نقش و کارکرد اساسی و مهم آن در زندگی روزمره و جامعه مشخص می شود ، تا بتوان در پرتو این تحقیقات و مناظرات و مباحث مبتنی بر  موازین فقهی به الگوی کارآمدی دست یابیم .

7 ـ شیوه تحقیق

در این پایان نامه ، شیوه تحقیق و جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش کتاب ورزی و کتابخانه ای می باشد که پس از جمع آوری معلومات و اطلاعات لازم به تحلیل و بررسی داده ها و اطلاعات پرداخته ایم . در جمع آوری اطلاعات فقهی در وهله اول به منابع موجود فارسی مراجعه شد و با ملاحظه کمبود اطلاعات لازم از منابع عربی به نحوی گسترده جهت غنی شدن مباحث بعمل آمد .  

8 ـ روش نگارش تحقیق

با استفاده از روش توصیفی ، ابتدا در فصل اول رساله ، به بیان کلی مفاهیم طهارت و قاعده طهارت پرداختیم و در فصل دوم به بیان رابطه قاعده طهارت با اصول عملیه پرداختیم ، در فصل سوم آن را با دیگر قواعد فقهی مقایسه نموده و در فصل پایانی نیز مصادیقی از اجرای این قاعده را بیان نمودیم  .

 

فهرست مطالب:

چکیده    

طرح تحقیق

فهرست مطالب

فصل اول : کلیات

مبحث اول : مفهوم قاعده

گفتار اول : معنای لغوی قاعده

گفتار دوم : تعریف و معنای اصطلاحی قاعده

مبحث دوم : معنای طهارت‏و بررسی نشاپیدایش

مبحث سوم : تفاوتها و جایگاهها

گفتار اول : تفاوت میان قاعده و اصل

گفتار دوم : جایگاه قواعد فقهی بین فقه و اصول

فصل دوم : قاعده طهارت

مبحث اول : مدارک قاعده

گفتار اول : آیات شریفه  رآن

گفتار دوم : روایات و سیره معصومین

گفتار سوم : خصوصیات قاعده طهارت

مبحث دوم : جریان قاعده طهارت در شبهات موضوعیه و حکمیه

گفتار اول : شبهه موضوعیه و حکمیه و تفاوت آنها

گفتار دوم : جریان یا عدم جریان این قاعده در شبهات ذکوره

مبحث سوم : اصل احتیاط و قاعده طهارت

گفتار اول : جایگاه اصل احتیاط

گفتار دوم : عدم تعارض اصل احتیاط با قاعده طهارت

گفتار سوم : سیره پیامبر اعظم ( ص ) و معصومین ( ع )

مبحث چهارم : ارتباط اصول عملی دیگر با قاعده طهارت

گفتار اول : استصحاب و قاعده طهارت

گفتار دوم : برائت و قاعده طهارت

گفتار سوم : اجزاء و قاعده طهارت

فصل سوم : واقعی بودن طهارت و نجاست

مبحث اول : اعتباری بودن طهارت و نجاست

مبحث دوم : عرفی بودن طهارت و نجاست

مبحث سوم : واقعی بودن طهارت و نجاست

فصل چهارم : رابطه قاعده طهارت با دیگر قواعد فقهی

مبحث اول : قاعده طهارت و قاعده حرمت نجاست

مبحث دوم : قاعده طهارت و قاعده غلبه

مبحث سوم : قاعده طهارت و قاعده جب

فصل پنجم : مصادیق اجرای قاعده طهارت

مبحث اول : جواز بهره برداری از پوست مردار

مبحث دوم : طهارت و پاک بودن اهل کتاب

مبحث سوم : نجس بودن نیم خورده کافران

مبحث چهارم : حرام بودن هم غذایی با کافران در یک ظرف

مبحث پنجم : حرمت غذا خوردن در ظرفهای کافران

مبحث ششم : شستشوی بدن در گندابها

مبحث هفتم : پیوند اعضای انسان 

نتیجه گیری

منابع و مآخذ

 

منابع و مأخذ:

1 . آشتیانی ، میرزا محمود ، کتاب الطهاره ، ایران ، انتشارات معارف اسلامی تهران ،1422
2. ابو منصور حسن بن علی ، جامع المقاصد فی شرح القواعد ، ج 2 ، انتشارات جهان ، تهران
3 . انصاری ، شیخ مرتضی ، فرائد الاصول ، ج 1 ، چاپخانه مرتضوی ، تهران ، 1395
 4 . آصف المحسنی ، محمد ، حدود الشریعه ، ج 2 ، چاپ اول ، چاپخانه امیرالمومنین
 5 . ابن ادریس الاجلی الحلی ، شیخ ابی عبدالله محمد ، السرائر ، چاپ دوم ، انتشارات معارف اسلامی ، تهران ، 1390 ه . ق .
 6 . آل مبارک الاحسائی ، شبخ عبد العزیز حمد ، خزانه الفقه المالکی ، جزء سوم ، دارالغرب اسلامی ، لبنان ، بیروت ، 1995 م
بحرانی ، شیخ یوسف ، حدائق الناظره ، ج 25 ، موسسه نشر اسلامی ، چاپ اول ، قم ، 1409 ق
بهوتی ، منصور بن یونس ، کشاف القناع عن متن الاقناع ، بیروت ، دار الکتب العلمیه ، 1418 ق ، ج 19
9 . تهاتوی ـ کشاف اصطلاحات الفنون ـ انتشارات دار الاحیاء التراث بیروت ، ج2
 10  الجزیری ، عبدالرحمن ، الفقه علی المذاهب الاربعه ، دار الاحیاء التراث العربی ، 1406 ه . ق
 11 . حلی ، حسن بن یوسف ، تذکره الفقهاء ، ج 2 ، مکتبه المرتضویه لاحیاء الآثار الجعفریه ، تهران
حکیم ، محمدتقی ، فوائد الاصول العامه ، نشر مؤسسه آل البیت ، 1402 ه. ق
 13 . خمینی، روح اللّه‏، تحریرالوسیله، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، ج2.
 14 . الخوری الشرتونی اللبنانی ، سعید ، اقرب المورد ، کتابخانه آیت الله مرعشی ، قم ، ج 3
 15 . خوئی ، ابوالقاسم ،  منهاج الصالحین‏، مطبعه النعمان ، نجف اشرف ، 1397 ق . ج‏2 ،
 16 . راغب اصفهانی ، المفردات فی غریب القرآن ، چاپ دوم ، کتابفروشی مرتضوی ، پائیز 1362
 17  . زین‏الدین بن على العاملى (شهید ثانى)، مسالک الافهام، مؤسسه المعارف الاسلامیه، قم، چاپ اول، 1416 ق، ج 8
 18 . الطریحی ، فخرالدین ، مجمع البحرین ، تقیق سید احمد حسینی ، ج 6 ، چاپ اول ، مکتبه المرتضویه لاحیاء آثار الجعفریه ، تهران ، 1381
 19 . طوسی ، ابی جعفر ، المبسوط ، ج 6 ، مکتبه الرضویه لاحیاء آثار الجعفریه ، تهران ، 1365 ه . ش
 20 . شمس الدین المقدسی ، محمد بن مفلح ، الفروع ، عالم الکتب ، چاپ چهارم ، بیروت ، 1405 ه. ق ، ج 10
شهید ثانی ، محمد بن مکی عاملی ، القواعد والفوائد ، ج1 ، مقدمه به قلم دکتر سید عبدالهادی حکیم ، مکتبه المفید ، قم.
 22 . شیخ حر عاملی ، محمد بن الحسن ، وسائل الشیعه ، ج 15 ، کتاب النکاح ، دار احیاء التراث العربی ، بیروت
 23 . شهید ثانی ، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه ، به تصحیح و تعلیق سید محمد کلانتر ، انتشارات جامعه النجف الدینیه
 24 . شهید ثانی ، زین الدین ، مسالک الافهام ، ج 1 ، چاپ سنگی 
 25 . شیخ مفید ، المقنعه ، چاپ دوم ، موسسه نشر اسلامی ، 1410 ه . ق . 
 26 . .شیخ طوسی ، الخلاف‏،موسسه اسماعیلیان ، قم ، ج‏3
 27 . شیخ صدوق ، من لایحضره الفقیه،  دار الکتب الاسلامیه ، چاپ پنجم ، ج3
 28 . صانعی ، یوسف ، مجمع المسائل ، انتشارات میثم تمار ، قم ، چاپ اول ، 1376 ، ج 1
 29 . صافی گلپایگانی ، لطف الله ، جامع الاحکام ، انتشارات حضرت معصومه (ع ) ، قم ، 1419 ، ج 2
 30 . طباطبایی، محمدحسین، المیزان ، چاپ پنجم ،  مؤسسه الاعلمی، بیروت 1403ق ـ 1983م ج19.
 31 . طوسی ، محمد بن الحسن ، النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی ، انتشارات محمدی ، قم ، ج 2
  32  . الکلینی ، محمد بن یعقوب ، فروع کافی ، بیروت ، دارالصعب ، دارالتعارف ، 1401 ه . ق ، ج 6
 33 . فاضل هندی ، بهاءالدین  محمد ، کشف اللثام ، ج 1 ، چاپ سنگی ، به کوشش عبدالحسین سمسار اصفهانی
فاضل تونی ، الوافیه فی اصول الفقه ، تحقیق سید محمدحسین رضوی، مجمع فکر اسلامی، قم
 35 . فیروز آبادی ، ابو اسحاق ، المهذب ، ج 3 ، مصر ، مطبعه دار المنار ، 1367 ق
علامه حلی، مختلف الشیعه ، ج1، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم.
 37 . غزالی الطوسی الشافعی، ابی حامد محمد بن محمد بن محمد بن احمد ، المستصفی ، المستصفی من علم الاصول  ج1 ، تحقیق د. محمد سلیمان الاشقر ، نشر موسسه الرساله بیروت
 38 . مکی عاملی ، محمد بن حسن ، معروف به شهید اول ، اللمعه الدمشقیه ، چاپ اول ، موسسه فقه شیعه ، بیروت ، 1990 م
 39  . مغنیه ، محمد جواد ، فصول الشرعیه علی مذهب الامامیه ، بیروت ، 1961 ، چاپ دوم
 40 . مغنیه ، محمد جواد ،  فقه الامام الصادق(ع)» انتشارات قدس ، قم ، بدون چاپ، ج‏5 ،
 41 . میرزای قمی ، جامع الشتات ، چاپ سنگی ، تهران ، 1310 قمری
موسوی سبزواری ، سید عبدالاعلی ، مهذب الاحکام ، موسسه المنار ، قم ، چاپ چهارم ، 1417 ق ، ج 25
43 .  مجلسی، محمد باقر ، بحارالانوار، انتشارات مؤسسه الوفاء، بیروت، چاپ سوم، 1403ق.، ج 11
44 . موسوی بجنوردی ، میرزا حسن ، قواعد فقهیه ، ج 4 ، چاپ دوم ، مطبعه الآداب نجف ، 1391 ه . ق
45 . موسوی خمینی، سید روح الله، استفتائات، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1381، ج3.
46 . موسوی خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، نجف الاشرف، آداب، چاپ دوم،
1409 ق، ج2.
47 . موسوی سبزواری، سید عبد الاعلی، مهذّب الأحکام، قم، مکتبه آیه الله السید السبزواری، چاپ چهارم، 1413 ق، ج 25.
48 . موسوی خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الفقاهه، وجدانی، چاپ سوم، 1371، ج5.
49 . مومن سبزواری، محمد باقر، کفایه الاحکام، قم، مهر، بی‌تا.
50 . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1353 ـ 1366، ج 3.
 51  . نجفی ، شیخ محمد حسن ، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام ، جلد نکاح ، تهران
52 . نوری طبرسی، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، بیروت، آل البیت، چاپ اول، 1408ق، ج14
53 . نراقی، مولی احمد، عوائد الایام، قم، مکتبه البصیری (چاپ سنگی)، 1408 ق


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه یمبانی شهادت زنان در اسلام. doc