فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره اصول دین اسلام و مذهب شیعه ‏

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره اصول دین اسلام و مذهب شیعه ‏ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره اصول دین اسلام و مذهب شیعه ‏


تحقیق درباره اصول دین اسلام و مذهب شیعه ‏

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 16 صفحه

(( اصول د ین اسلام و مذهب شیعه )) . گیر و بندهائ د ین اسلام، که آنها را "اصول د ین اسلام" می نامند، بد ین قراراند: توحید، نبوت و معاد.برائ مذهب شیعه دو گیره (اصل) د یگر، عد ل و امامت، هم، با آن سه اصل، اضافه شده است. متولیان اسلام براین گمان هستند، که اسلام بر اصول د ین استوار بوده و چنانچه یکی از این اصول محکم باشد، ایمان شخص، در نتیجه اسلام سرنگون می گردد.
این برداشت نا درست است چون ایمان به اسلام، به کردارانسان در این تنگ حصار، امکان پذ یر نمی باشد، ولی اسلام با تحریفات ذهنئ گوناگون در بین مسلمانان ادا مه دارد. اسلام از همان ابتدا بر ناآگاهئ مردم و بر منطقی خلا ف خرد آگاه انسان، بنیاد یافته است.
اسلام هر اند یشه ای را که خارج از حصارهای تعیین شده باشد، چه از مسلمان و چه از نامسلمان تحمل نمیکند. هر مسلمانی هم به یک " اصول دین اسلام" که در ذهن خود پرورانده است اعتقاد دارد، ولی نه به آن "اصول دین اسلام" که محمد نبی بر آنها عرضه داشته است.
با این وجود پیشرفت اجتماعئ، و فرهنگئ مسلمانان در تنگ حصارهای د ین اسلام محد ود مانده است.
د ین اسلام که در قرن هقتم میلادی بوسیلهء محمد ابن عبدالله بر قبیله هائ عرب عرضه شده، افکاری هستند، که از د ینها، سنتها و خرافات مرسوم قبیله هائ اطراف مکه گرفته شده، و محمد در طول 23 سال نبوتش بر حسب نیازهای تازیان آن دوران و موقعیت خود، ترکیب کرده است.
این افکار را با شعارهائ اخلا قی و اجتماعی، و برانگیختن طمع تازیان برائ بد ست آورد ن غنیمت (دارایئ نامسلمانان)، گسترش ترس از الله، وبا زور شمشیر نومسلمانان، بر قبیله هائ دیگر تحمیل کرده است.
محمد باورهائ مرمان با فرهنگ آن زمان را هم، تا اندازه فهم کم رشد آن تازیان مسخ کرده و به رنگ اسلام خودش برگردانده است، تا در اصول د ینش گنجانده شوند.
برای نمونه: پری که در فرهنگ ایران مهرزاد، مهر گستر، زیبا، شادی بخش، دوستدار و دایهء انسان است، به جن تبدیل گشته(1) است.
و یا رام زنخدای باد و موسیقی و آورندهء سروش ، در اسلام بصورت حربه ای در دست الله درآمده که، برای نابودئ و تهدید مرمانی که او را تأیید نکرده یا تأیید نکنند، بکار می رود.
جانشینان محمد هم که دیگر طعم قد رت را چشیده بودند، با سرسختی و ستمکارئ سنتئ خود، د ین اسلام را با زور شمشیر و شعار "الله و اکبر" به مرمان سرزمینهائ د یگر تزریق کرد ند.بهرحال بندهایی را که متولیان اسلام، به نام "اصول د ین" به مردم می فروشند، قیدهایی هستند که اندیشهء مسلمانان از حرکت و جستجو باز می دارد.
در محدودهء این حصارها، خرد آگاه هر فرد خشک، نازا و ناتوان می گردد.
به مسلمانی که اند یشه اش از این اصول تجاوز کند مرتد می گویند.
در اسلام نه تنها ریختن خون مرتد آزاد است، بلکه مرتد حقی بر دارایی خود هم ندارد و چون در اسلام زن بخشی از اموال مرد بحساب می آید، زن شخصی که مرتد خوانده شده، می تواند به تصرف مسلمانان درآید. این به آن معنی هم نیست، که هر کس اند یشهء خود را از ایمان گسست، بطور خود بخودی به آزاد اند یشی می پیوندد.
چه بسا رهایی از این قید و بندها، گرفتاری در زندان و یا مردابی دیگر را به دنبال داشته باشد. آزادی از هر دامی بدون خرد آگاه و زاینده انسان تنها آرزویی است که در آغار خود می ماند.
متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

 

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اصول دین اسلام و مذهب شیعه ‏

شیعه و تجدد خواهی

اختصاصی از فایل هلپ شیعه و تجدد خواهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

شیعه و تجدد خواهی

مقدمه

برای بررسی شیعه و مقوله تجدد، گفته ها ونوشته های رهبر کبیر انقلاب از تمام منابع افضل تر و روشن تر می باشد. در همین راستا برای تدوین و تنظیم این تحقیق از گفته های امام خمینی (ره) بهره برده شده است، تا بحث به روشنی تبیین گردد.

امام خمینی(ره) گفتمان تجدد اسلامی

گسست از سنت اقتدار و طرحی برای تاسیس نظم جدید بر بنیاد آموزه‏های دین، ویژگی عمده تجدد اسلامی در حوزه فکر سیاسی است، و هر پژوهنده تاریخ اندیشه در تمدن اسلامی، چنین تجدید بنایی را در سیمای نظام «جمهوری اسلامی‏» چونان نتیجه پیکار الهی - سیاسی امام خمینی (ره) ملاحظه می‏کند.

روشن است که سرچشمه‏های سنت‏ستیزی و نوگرایی اسلامی و مکنون در بنیاد نظام جدید بگونه‏ای است که هرگز نمی‏توان بر پایه سنت‏های فلسفی بزرگی چون فارابی، ابن سینا و صدرالمتالهین از یک سوی، و بخش عظیمی از میراث فقه شیعه از سوی دیگر، توجیهی نظری بر وجوب و وجود آن در هفت اقلیم تفکر اسلامی تدارک نمود. لاجرم باید سراغ اندیشه‏ای در آثار امام(ره) رفت که با تهافت همان سنت‏به طرحی از نظم و تمدن جدید توفیق یافته و طلوع گونه‏ای خاص از تجدد اسلامی - سیاسی را نوید داده است.

اما، هرچند که مشاهده یا لمس این «تفاوت‏» میان اندیشه امام(ره) و سنت‏سیاسی مسلمین کار چندان دشواری نیست، لیکن توضیح علمی این دگردیسی آغاز شده در «گفتمان سیاسی شیعه‏» نیز آسان نمی‏نماید. بنابراین، آن چه در این مختصر می‏آید، نه توصیف همه وجوه این تحول، بلکه صرفا بخشی از خصایص منطقی گفتمان جدید است.

به هر حال، اگر این فرض درست‏باشد که; اندیشه امام(ره)، یا به طور کلی تجدد اسلامی، در واقع، به معنای آغاز نوعی تجدید - اگر نه خروج کامل - از سنت‏سیاسی گذشته است، شاید بتوان با تکیه بر «تحلیل گفتمانی‏»، تمایزات اساسی آن را با ارکان تفکر قدیم اسلامی برجسته نموده، و مقدمات نظری برای تحلیل فهم جدید امام (ره) از نصوص دینی فراهم نمود.

مختصات تجدد اسلامی

وقتی سخن از نوگرایی و تجدد در جامعه اسلامی است، در واقع، دو مفروض اساسی را به همراه دارد; نخست آنکه روند یا پروژه تجدد الزاما یک خطی و منحصر به الگوی تجدد سکولار و غربی نیست. و با توجه به خصائص قیاس ناپذیری و تکثر و ترجمه ناپذیری (untranslatability) قهری فرهنگ‏ها و تمدن‏ها، تعمیم خصایص پدیده‏های نوگرایانه در فرهنگی چون فرهنگ غرب بر دیگر تمدن‏ها، موانع نظری و عملی فراوانی دارد; ثانیا فرهنگ اسلامی نشان داده است که ضمن حفظ ارزشهای اساسی دین، توان نظری گسترده‏ای برای تولید یا حداقل انطباق با بسیاری از عناصر و الزامات زندگی و سیاست مدرن را دارد. تحولات سده اخیر در فرهنگ سیاسی اسلامی از یک سو، و بخصوص تلاشهای نوگرایانه حضرت امام به عنوان یکی از مهمترین نمایندگان اجتهاد اسلامی از سوی دیگر، عدم تعارض دین و تجدد، و فراتر از آن مختصات منحصر به فرد تجدد در جامعه اسلامی را نشان می‏دهد. درست‏به همین دلیل است که به نظر می‏رسد که سخن از «تجدد اسلامی‏» خالی از مبانی و خاستگاه‏های نظری نمی‏باشد. در سطور ذیل، برخی مختصات تجدد اسلامی را با تکیه بر آثار حضرت امام(ره) و به اجمال مورد اشاره قرار می‏دهیم.

1- آزادی اسلامی

نخستین ویژگی تجربه تجدد، طرح «آزادی‏» و مشخصه اقتدار گریز آن است. آزادی چیزی است که در ذات خود، بعضا ملازم با نقد گذشته است. می‏توان گفت که وجه غالب مفهوم آزادی، جهت‏گیری آن به سمت آینده است و چنان ساخته شده است که نفوذ عظیمی در دگرگونی سنت‏ها و سازماندهی مجدد آنها بر اساس الزامات حال و آینده دارد. بدین ترتیب، هرچند آزادی مغایر با مطلق سنت نیست، اما بازسازیهای گسترده‏ای نیز در همان سنت‏ها ایجاد می‏کند. لیکن آنچه در تجدد اسلامی ملحوظ است، بنیاد آزادی و بازاندیشی در سنت‏های گذشته، بر اساس اسلام و نصوص اسلامی است. امام خمینی(ره) یکی از مهمترین اهداف مبارزه خود را مبارزه برای آزادی معرفی می‏کند و می‏گوید; «زندگانی که در آن آزادی نباشد، زندگانی نیست. زندگانی که در آن استقلال نباشد... اینکه زندگانی نیست‏». (1)

در عین حال اضافه می‏کند که;

«اگر تمام آزادی‏ها را به ما بدهند و تمام استقلالها را بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند، ما نمی‏خواهیم ما بیزار هستیم از آزادی منهای قرآن، ما بیزار هستیم از استقلال منهای اسلام‏». (2)

نکات و اظهارات فوق، ماهیت و جهت آزادی در تجدد اسلامی را نشان می‏دهد. حضرت امام(ره) به عنوان یک مجتهد شیعی در حالی که در جست و جوی آزادی است اما هرگز بین دین و آزادی تمایزی نمی‏افکند بلکه معتقد است که آزادی با تمام ویژگی‏های خاص خود، در درون اسلام نهفته است و باید ظرافت‏ها و ظرفیت‏های آن را کشف و اجرا کرد. امام به عنوان یک جمع‏بندی از مفهوم آزادی اسلامی می‏فرماید:

«اسلام هم آزادی دارد اما آزادی [به معنای] بی‏بند و باری نه، آزادی غربی ما نمی‏خواهیم، بی‏بندو باری است این... آزادی‏ای که ما می‏خواهیم، آزادی در پناه قرآن ما می‏خواهیم، استقلال می‏خواهیم، آن استقلالی که... اسلام بیمه‏اش کند.» (3)

امام خمینی(ره) در ادامه تحلیل خود درباره نسبت اسلام با آزادی اشارات بسیار ظریفی دارد. وی در مصاحبه‏ای با اوریانا فالاچی، در پاسخ به این سؤال که چرا در طراحی نظام سیاسی بعد از انقلاب اسلامی روی کلمه «دموکراتیک‏» خط کشیده و نوشته‏اند «جمهوری اسلامی‏» نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر، توضیح می‏دهد که افزودن قید دموکراتیک به اسلام ممکن است این توهم را ایجاد کند که محتوای اسلام خالی از دموکراسی است در حالی که در اسلام همه چیزها (از جمله آزادی و دموکراسی) به نحو بالاتر و مهمترش هست. (4)

بنیانگذار جمهوری اسلامی با تکیه بر تحلیل فوق از آزادی و تجدد اسلامی، در پیامی به مناسبت‏سومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، تاکید می‏کنند که;

«بارها گفته‏ام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و گروه و دسته‏ای حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزش‏های والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفته‏اند و به این بیعت و این پیمان بزرگ وفادار مانده‏اند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامی است... ولی هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند.» (5)

عبارت فوق هرچند طولانی است، اما تمایز و فاصله قطعی «گفتمان تجدد اسلامی‏»، و امام خمینی به عنوان بزرگترین نماینده آن را، با دو الگوی تجدد اروپایی و نیز سنت قدیم اسلامی، بوضوح نشان می‏دهد. ضمن پرهیز از مشکلات مکنون در آزادی و تجدد غربی، به طور ضمنی و بنیادی اقتدار


دانلود با لینک مستقیم


شیعه و تجدد خواهی

مقاله شیعه در شروع سلسله قاجار

اختصاصی از فایل هلپ مقاله شیعه در شروع سلسله قاجار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله شیعه در شروع سلسله قاجار


مقاله شیعه در شروع سلسله قاجار

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعدادصفحه:53

پایه گذاری  نظام  سیاسی  و اجتماعی  مذهب  شیعه  امروز

         تشیّع  «اثنی  عشری » از سال  907 قمری  که  توسط  شاه  اسماعیل  صفوی  مذهب  رسمی  ایران  شد، تا اول  سلسله  قاجاریه  دورانهای  مختلفی  را پشت سر گذاشت . در دوران  شاهان  پرقدرت  صفوی ، گرچه  شاهان  احترام  زیاد به  علمای  شیعه  می گذاشتند، ولی  علما قدرت  کافی  برای  دخالت  در کار سیاست  و دولت  نداشتند. پس  از اینکه  سلطنت  به  دست  شاهان  ضعیف  صفوی  افتاد، قدرت  علمای  شیعه  کم  کم  زیاد شد تا اینکه  در زمان  شاه  سلطان  حسین  نفوذ علمای  دین  به  حد اعلای  خود رسید و حکومت  و سلطنت  تحت  نفوذ آنان  قرار گرفت . در این  دوران  علما به  جای  توجه  به  کشورداری  کوشش  خود را به  ترویج  مبالغه آمیز تشیّع ، نشر احادیث  رسیده  از آنان  (بدون  توجّه  زیاد به  صحّت  احادیث )، توسعه  مراسم  مذهبی  اعم  از جشنها و یا عزاداری  و روضه  خوانی ، مخالفت  با تصوّف ، مبارزه  با اقلیتهای  مذهبی ، ابراز خشونت  و آزار سنّی ها، و گاه  لعن  بر خلفای  سه  گانه  (ابوبکر و عمر و عثمان ) معطوف  می داشتند. این  طرز رفتار موجب  چند دستگی  مردم  ایران  شد. عدّه ای  عقیده ای  به  مبالغات  دینی  عقیده  نداشتند، گروهی  (خصوصاً قزلباشها) به  تصوّف  پابند بودند، گروهی  مبارزه  با اقلیتهای  مذهبی  (خصوصاً سنّیان ) را صلاح  نمی دانستند؛ تا اینکه  افغانهای  سنّی  از سنّی  کشی  و سنّی  آزاری  ایرانیان  به  تنگ  آمدند و به  ایران  حمله  کردند. در حمله  افغانها «مذهب  شیعه » که  بیش  از 200 سال  وسیله  یکپارچگی  مردم  در مقابل  دشمنان  خارجی  و نگهداری  استقلال  کشور شده  بود، دیگر نتوانست  وظیفه  خود را در وحدت  ملّی  ایران  و یکپارچگی  و دفاع  از کشور انجام  دهد، نتیجه  آنکه  یک  دسته  افغانی  «سنّی  مذهب » سلسله  پر قدرت  صفویه  را شکست  دادند و دستگاه  علمای  شیعه  را هم  برچیدند.

           سقوط  صفویه  دوران  سختی  را برای  علمای  شیعه  به  وجود آورد. پس  از شکست  ایران  از افغانها، یک  دوران  پنجاه  ساله  فترت  به  وجود آمد که  مدّتی  افاغنه  و سپس  نادر شاه  و بعد زندیه  حکومت  می کردند. در این  دوره  فعالیت  و نفوذ علمای  شیعه  در امور حکومتی  به  صفر رسید، اصفهان  از مرکزیت  علمی  افتاد، و تقریباً همه  علمای  مشهور به  «عتبات  عالیات » مهاجرت  کردند. ولی  در آنجا نیز علمای  مکتب  اصولی ، که  در دوران  صفویه  قدرت  را در دست  داشتند، نفوذ و پایه  خود را از دست  داده  بودند و به  جای  آنان  علمای  «مکتب  اخباری » در حوزه های  علمیه  تفوّق  پیدا کرده  و کارها را در دست  داشتند.

           چنان  که  در بخش  قبلی  گفتیم ، «مکتب  اخباری » یکی  از مکاتب  فقهی  شیعیان  اثنی  عشری  است  که  توسط  شیخ  محمّد امین  استرابادی  در زمان  شاه  عباس  اول  به  وجود آمد. (1)

           پیروان  این  مکتب  به  «فقه » و «اجتهاد» عقیده ای  نداشتند و کاربرد «عقل » را (که  یکی  از منابع  فقهی  علمای  شیعه  است ) در امور دینی  جایزه  نمی شمردند و به  جای  همه  اینها متکّی  به  احادیث  رسیده  از امامان  (بدون  توجّه  زیاد به  صحّت  یا کذب  آنان ) بودند.

 

           تفوّق  علمای  اخباری  بر مرکز علمی  نجف  تا حدود اوایل  روی  کار آمدن  سلسله  قاجار در آن  زمان  ادامه  داشت  فقیهی  مشهور به  نام  «وحید بهبهانی » ظهور کرد و پایه  فقه  امروزی  شیعه  اثنی  عشری  را گذاشت  و دوره  جدیدی  در بین  علمای  شیعه  «اصولی » به  وجود آورد.

           «بهبهانی » مکتب  اخباری  را منع  و اخباریون  را «مرتد» اعلام  کرد و پس  از چندی  او و شاگردانش  با کوشش  زیاد توانستند به  کلی  اخباریون  را از میان  بردارند.

           مقارن  از رونق  افتادن  مکتب  اخباری  در عتبات  عالیات ، در ایران  آغامحمّدخان  قاجار (شاهی  شیعه  که  نماز و روزه  او ترک  نمی شد) مانند شاه  اسماعیل  با شمشیر خود حکومت  ایران  را به  دست  آورد و زمینه  برای  فعالیت  مجدّد علمای  «اصولی » در ایران  مهیا شد.

           علمای  اصولی  از ابتدای  قاجاریه  تا امروز بر تمام  تعلیمات  مذهبی  و حوزه های  علمیه  شیعه  اعمّ از عتبات  و ایران  نظارت  و تسلط  خود را حفظ  کرده اند.

دورانهای  مختلف  روابط  علما و حکومتها

         فعالیت  علمای  شیعه  را از ابتدای  سلسله  قاجار تا امروز به  پنج  دوره  متفاوت  می توان  تقسیم  کرد:

           1 ـ دوره  اول : دوران  شروع  دخالت  علما در سیاست  و کار حکومت  است .این  دوران  از اول  قاجار شروع  می شود و تا آخر سلطنت  فتحعلی  شاه  ادامه  می باید. مشخصّه  این  دوره ، تکمیل  و توسعه  مبانی  فقه  امروزی  شیعه  اثنی  عشری ، پیدا شدن  مراجع  تقلید درجه  یک  و ازدیاد نفوذ علمای  دین  و دخالت  آنان  در کار سیاست  و امور دولت  است . این  دوره  با انقلاب  کبیر در فرانسه ، جدا شدن  دین  از دولت  و سیاست ، ظهور ناپلئون  و شروع  تمدّن  جدید در اروپا مقارن  است .

           2 ـ دومین  دوره : دوران  کوشش  متجدّدین  برای  آوردن  تمدّن  جدید اروپا به  ایران  است .

           این  دوره  از ابتدای  سلطنت  طولانی  ناصرالدین  شاه  شروع  می شود و با شروع  نهضت  مشروطه  در زمان  مظفرالدین  شاه  پایان  می باید. مشخصّه  این  دوره ، عبارت  است  از: شروع  نفوذ تمدن  اروپایی  در ایران  و تقسیم  علما به  دو گروه : یک  گروه  موافق  تمدّن  جدید (علمای  تجدد طلب ) و گروه  دیگر علمایی  که  مخالف  تقلید از تمدّن  جدید بودند (علمای  محافظه کار یا بنیادگرا).

           شاه  (ناصرالدین  شاه ) به  تقلید ظواهر تمدن  اروپایی  علاقه  داشت ، ولی  با پذیرش  زیر بنای  آن  تمدّن  (دموکراسی ، آزادی  عقیده ، دانش  و صنعت  و تکنولوژی  جدید) مخالف  بود و در نتیجه  کشور ایران  از مسابقه  ترّقی  و پیشرفت  غرب  عقب  ماند. اما نفوذ سیاستهای  اروپایی  به  ایران ، در این  دوره  توسعه  یافت . مشخصّه  این  دوره  دادن  «امتیازات  مختلف  به  اروپاییان » است  که  منجربه  مخالفت  علما و صدور فتوای  «تحریم  تنباکو» شد و شاه  و حکومت  ناچار به  لغو این  امتیاز و پرداخت  خسارت  فراوان  شدند.

           3 ـ سومین  دوره : دوران  قیام  علمای  تجدّد طلب  و مبارزه  آنان  برای  تغییر رژیم  و خودکامگی  شاهان ، برقراری  رژیم  مشروطه  و قبول  برخی  از رسوم  تمدن  غرب  است . این  دوره  از اول  نهضت  مشروطه  تا سقوط  قاجاریه  ادامه  داشت . مشخصّه  این  دوران  عبارت  است  از: مبارزه  داخلی  بین  علمای  دین ، اختلاف  آنان  در تفسیر حکومت  مشروطه  یا مشروعه ، حدود آزادی  مردم  و تعیین  حدود اختیارات  مردم  در تعیین  سرنوشت  کشور.

           4  چهارمین  دوره :، دوران  ازدیاد نفوذ تمدن  غرب  در ایران  است . این  دوره  از اول  سلطنت  رضا شاه  تا سقوط  سلطنت  محمّدرضا شاه  پهلوی  ادامه  داشته  است . مشخصّه  این  دوره  عبارت  است  از: تقلید روز افزون  تمدن  غرب  در ایران ، دو فرهنگی  شدن  مردم  ایران  (گروهی  طرفداران  فرهنگ  غرب  و گروهی  وابستگان  به  فرهنگ  سنّتی )، کوشش  طرفداران  فرهنگ  غرب  در حذف  دخالتهای  علما در امور اجتماعی  و سیاسی  و سعی  در جدایی  مذهب  از دولت .

           در آخر این  دوره ، طرفداران  فرهنگ  سنّتی  به  رهبری  علمای  دین  قیام  کردند و با انقلاب  اسلامی ، رژیم  سلطنتی  برچیده  شد و کشور ایران  برای  اولین  بار در تاریخ  دارای  حکومتی  کاملاً مذهبی  (مذهب  شیعه  اثنی  عشری ) گردید.

           5 ـ پنجمین  دوره :، دوران  بعد از انقلاب  اسلامی  است  که  مشخصّه  آن  عبارت  است  از: در دست  گرفتن  مسئولیت  مستقیم  اداره  مملکت ، برای  اولین  مرتبه  در تاریخ  1400 ساله  شیعه  از طرف  علمای  دین  و به  نیابت  امام  غایب ، مواجه  شدن  علمای  دین  با مشکلات  اجرایی  کشور و مسائل  بین المللی  و اقتصادی ، کوشش  برای  از میان  برداشتن  «هجوم  فرهنگ  غرب »، جلب  توجه  دنیا به  اینکه  آیا حکومت  مذهبی  در آستانه  قرن  21 می تواند وظایف  خود را که  «تقوا و عدل  اسلامی » است 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله شیعه در شروع سلسله قاجار

شیعه در نگاه وهابیان (2)

اختصاصی از فایل هلپ شیعه در نگاه وهابیان (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

شیعه در نگاه وهابیان

413

اگر چه انشقاق شیعه و سنى به تاریخ صدر اسلام و مسئله جانشینى پیامبر (ص) باز مى‏گردد، ولى ابن تیمّیه نیز در این جریان نقش مهمى ایفا کرد (1328 و 1263. ت). وى پیشگام جدلیون سنى بود و اعتقادات شیعى را به شیوه اى نظام مند و با شدت تمام مورد انتقاد قرار داد.

علماى وهابى با الهام از آثار ابن تیمّیه شیوه وى را در اهانت و توهین به شیعیان در پیش گرفتند. بواسطه تبعیت وهابیون از شیوه جدلى ابن تیمّیه، انشقاق و اختلاف مردم عربستان و بطور کلى مسلمین جهان عمیق‏تر شد. در دهه 1950 و 1960 با تلاش علماى برجسته اهل تسنن و شیعه اختلاف شیعه و سنى کمرنگ‏تر شد و در این رابطه مجموعه نشست‏هایى در قاهره برگزار شد، در حالى که علماى وهابى موضع‏گیرى اهل سنت و شیعیان براى مصالحه و سازش را بشدت مورد حمله قرار دادند. برخى از علما وهابیت را به عنوان عامل اصلى انشقاق و اختلاف در جامعه اسلامى برمى‏شمارند. برخى دیگر این فرقه را تهدیدى براى اتحاد ملى عربستان و مسلمین سراسر جهان مى‏دانند. دکتر «محمد الباهى» اندیشمند برجسته سنى معتقد است وهابیت شکاف بین شیعه و سنى را عمیق نموده که این امر تأثیر منفى موضع‏گیرى وهابیون را برمى تاباند. «یان ریچارد» وهابیت را مانع و رادع اصلى همزیستى مسالمت آمیز شیعه و سنى برشمرده، حمید عنایت نیز وهابیت را بزرگ‏ترین چالش شیعیان از زمان صدر اسلام دانسته است.

موضع سیاسى و دیدگاه وهابیون نسبت به شیعیان در آثار آنان منعکس شده و بواسطه آثار مذکور اختلافات مردم عربستان تشدید شده است. کتاب «تبدید الظلام و تنبیه النیام الى خطر الشیعه و التشیع على المسلمین و الاسلام « نوشته یکى از جدلیون برجسته وهابى بنام «ابراهیم الجبهان» که با هزینه نهادهاى دینى وهابى منتشر شد، نمونه‏اى از این آثار تحریک آمیز است. این کتاب در اواسط دهه 1970 منتشر شد و پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در سال 1979 در سطح گسترده در داخل و خارج از عربستان توزیع شد.

تحصیلات نویسنده این کتاب در سطح بسیار پائینى است، وى از یک دانشگاه دینى فارغ التحصیل نشده و هیچ اثر دیگرى نیز تالیف نکرده است. با وجود این کتاب وى مورد استقبال جامعه وهابیون قرار گرفت و در خلال سالهاى1988 1976 نُه بار تجدید چاپ شد. هدف اصلى نویسنده نفى و تقبیح شیعیان است. وى در اثر خود ادعا کرده یهودیان در راستاى اهداف خود، تشیع را بنیان نهاده اند. «الجبهان» برخلاف مفهوم متعارف رافضى، آنرا به معناى «کسانى که اسلام را بطور کلى نفى مى‏کنند» تعبیر نموده است. وى تشیع را به عنوان یک نظام عقیدتى مبهم مبتنى بر احادیث فاسد و بى اعتبار و مجموعه‏اى از اندیشه‏هاى باطل و پوچ معرفى کرده است. از نظر وى تشیع مذهب جدیدى است که از فرقه‏هاى مجوس، مسیحیت و یهودیت مشتق شده و این مذهب استبدادى و طاغوتى آفت و بلایى است که توسط مراکز یهودى و فراماسونرى، یاوه گویان، شیادان و احمقان ساخته و پرداخته شده است. آنان که در مورد کفر و بى ایمانى شیعیان تردید دارند مانند شیعیان، مجوسى اند. در واقع این انگ‏ها و نسبت‏هاى ناروا و بى پایه چیزى جز تکرار تهمت‏هاى عالم ضد شیعه مشهور، ابن تیمیه، نیست.

جدلیون سنى و به ویژه وهابیون با الهام از ابن تیمّیه همین تهمت‏ها را نسبت به شیعیان روا داشتند. « محب الدین الخطیب در مصر و «الهى ظاهر» در پاکستان از جدلیون مشهورى بودند که ادبیات جدلى وهابى را ترویج کردند. وهابیون در اواسط دهه 1950 به منظور ممانعت از مصالحه و سازش شیعیان و اهل تسنن و براى اثبات سازش ناپذیرى شیعه و سنى ، اثر الخطیب بنام «الخطوط العریضه» را منتشر و توزیع نمودند، زیرا الخطیب در این کتاب تشیع را دینى کاملاً متفاوت با اسلام معرفى کرده بود. بدین ترتیب علماى وهابى هر گونه مصالحه و سازش شیعه و سنى را نفى کردند.

الخطیب در این رابطه چنین مى‏گوید: «سازش ناپذیرى فرقه‏هاى سنى و شیعه از آنجا ناشى مى‏شود که شیعیان در مورد اصول و مبانى عقیدتى دینى با بقیه مسلمین اختلاف دارند، این امر در موضع‏گیرى علماى شیعه و عقاید و اعمال دینى شیعیان نمود یافته و این وضعیت همچنان استمرار یافته است».

وى به آثار و احادیثى متوسّل شده که دیدگاه شیعیان در رابطه با امکان مصالحه و سازش با اهل تسنن را نفى مى‏کنند. کتاب «الزهراء»، اثر گروهى از علماى شیعه از جمله آثار مذکور است که نویسنده در آن احادیثى را در مورد بى اعتبارى خلافت عمر ذکر نموده است. آنان در اثر مذکور ادعا کرده اند عمر به جنون مقاربت جنسى با مردان دچار بوده است. این حدیث در بحارالانوار، اثر شیخ محمد باقر مجلسى، از متکلمین و علماى عصر صفویه (1966 وفات) نیز آمده است. یکى از علماى افراطى و تندرو سعودى


دانلود با لینک مستقیم


شیعه در نگاه وهابیان (2)

پیدایش شیعه 32ص

اختصاصی از فایل هلپ پیدایش شیعه 32ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

واژه شناسی

اصولاً واژه شیعه به چه معنا است؟به منظور روشن‏تر شدن بحث، بررسی معنای لغوی و اصطلاحاتی این واژه ضرورت دارد: شیعه در لغت کتاب‏هایی چون «القاموس المحیط»1، «تاج العروس»2 «لسان العرب»3 و «النهایة ابن اثیر»4 شیعه را دارای معانی زیر دانسته‏اند:1- پیرو و یاور در این کتب آمده است: «شیعة الرجل ای اتباعه و انصار؛5 شیعه فرد یعنی پیروان و یاورانش» در قرآن کریم نیز این واژه در این معنا به کار رفته است ؛ چنان که در داستان حضرت موسی(ع) می‏خوانیم: در فوجد فیها رجلین یقتتلان هذا من شیعته و هذا من عدوه ؛6حضرت موسی(ع) در شهر با دو نفر برخورد کرد که با هم در نزاع بودند یکی از آن‏ها از پیروانش بود و دیگری ازدشمنان اودرباره این معنا توجه به د و نکته ضرورت دارد:

الف) لازم نیست شخصی رهبر مثبت باشد؛ برای مثال پیروان خاندان ابو سفیان «شیعه - آل ابی سفیان» خوانده می‏شوند. ب) کار برد این واژه نشان دهنده شدت همبستگی میان پیرو و رهبر است ؛ همبستگی ای که در کاربرد و اژه هایی چون «اتباع»(پیروان) دیده نمی‏شوند.

بنابر این، می‏توان چنان نتیجه گرفت نسبت میان واژه‏های شیعه و «تبع» عموم و خصوص مطلق است. یعنی هر شیعه‏ای تبع خوانده می‏شود، ولی هر تبع و پیروی شیعه نیست. این سخن را می‏توان با تعریف راغب اصفهانی از واژه شیعه نیز تأیید کرد؛ زیرا او که معمولاً به ریشه یابی واژه‏های قرآنی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- القاموس المحیط، ج 3، ص 61 و 62. 2- تاج العروس، ج 5، ص 405

3- لسان العرب، ج 7، ص 258. 4- النهایة ابن اثیر، ج 2، ص 246. 5- قصص(آیه): 15.

می‏پردازد ، این واژه را از خانواده شیاع به معنای انتشار و تقویت، شمرده است و شیعه را کسانی دانسته که انسان به وسیله آن‏ها تقویت می‏شود و انتشار پیدا می‏کند؛6 به عبارت دیگر شیعیان فرد کسانی هستند که از جهت زمان و مکان باعث افزایش گستره وجودی وی می‏گردند.

2-گروهی که حول محوری خاص اجتماع کرده‏اند؛ «کل قوم اجتمعوا علی امرتهم شیعة» این معنا بر خلاف معنای قبلی، غیر نسبی است؛ در آن نسبت میان پیرو و رهبر دیده نشده است و به هر گروه مستقل دارای مرام گفته می‏شود. آیه شصت و نهم سوره مریم از موارد استعمال قرآنی این معنا به شمار می‏آید: «ثم لننزعن من کلّ شیعة ایهم أشدّ علی الرحمن عتیّا؛7 سپس از میان هر گروه آن را که بر خداوند نافرمان‏تر بود، بیرون می‏کشیم. 3- هماهنگ در اهداف اصول و مبانی در این کاربرد، دو شخص که اهداف و اصول و مبانی مشترک دارند، شیعه یکدیگر خوانده می‏شوند؛ گرچه معمولاً شخص متأخر را شیعه شخص متقدم می‏نامند. در کتب واژه‏شناسی به این معنا کم‏تر اشاره شده است، اما می‏توان کاربرد آن را در قرآن کریم مشاهده کرد. در آیه هشتاد و سوم سوره صافات آمده است: «وان من شیعته لابراهیم... ؛ ابراهیم از شیعیان او(نوح) بود...»این آیه حضرت ابراهیم(ع) را از شیعیان حضرت نوح(ع) معرفی می‏کند. با توجه به برخورداری ابراهیم از شریعت مستقل نمی‏توان او را پیرو حضرت نوح(ع) دانست. آن‏ها در اصول و مبانی و اهداف مشترک بودند.

جالب آن است که بعضی در این آیه ضمیر «شیعته» را به حضرت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ6- معجم مفردات الفاظ القرآن، ص 279.

7- مریم(19): 69.

محمد(ص) بر گردانده‏اند. در این صورت معنای آیه چنین می‏شود: حضرت ابراهیم(ع) از شیعیان حضرت محمد(ص) بود8.... با توجه به آن که حضرت ابراهیم(ع) از نظر زمانی پیش از حضرت محمد(ص) می‏زیست، شیعه را در این جا به معنای «منهاج و دین یکسان داشتن» تفسیر کرده و چنین گفته‏اند: «هو(ابراهیم) علی منهاجه [محمد(ص)] و دینه... شیعه در اصطلاح این واژه در میان مسلمانان وابستگی ویژه‏ای با حضرت علی(ع) پیدا کرده است ؛ وابستگی ای که در نوشته‏ای مختلف به شکل‏های مختلف نمود یافته است؛ 1- شیعه به معنای دوستدار و محبّ حضرت علی(ع) است.

2-شیعه یعنی کسی که حضرت علی(ع) را از عثمان برتر می‏داند و در مقابل شیعه علی(ع) شیعه عثمان قرار دارد .

3-. شیعه کسی است که حضرت علی(ع) را از عثمان و دو خلیفه نخستین و همه صحابه برتر می‏داند .

4-چه کسی است که به جانشینی بلا فصل حضرت علی(ع) اعتقاد دارد. البته هیچ یک از این تعاریف جامع و مانع نیست.

شاید بتوان با توجه به فرقه‏های مختلف شیعه در طول تاریخ عبارت زیر را بهترین تعریف برای این واژه دانست: شیعه کسی است که جانشینی حضرت علی (ع) را از راه نصّ ثابت دانسته و حضرت علی(ع) را سزاوارترین شخص برای جانشین حضرت پیامبر اکرم(ص) می‏داند. در این تعریف بر واژه نصّ تأکید شده است که نقطه افتراق شیعه و

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 8- لسان العرب، ج 7. ص 258.

گروه‏های دیگر است ؛ زیرا گروه‏های دیگر جانشینی پیامبر اکرم(ص) را انتخابی می‏دانند، ولی شیعه آن را به نص و بیان حضرت پیامبر اکرم(ص) منوط دانسته است. واژه نص در این جاعام است و هر دو نوع نص جلیّ و خفی [نصّ اسمی و نصّ وصفی] را شامل می‏شود:

مراد از نصّ جلیّ یا نصّ اسمی آن است که بگوییم: پیامبر اکرم(ص) جانشین خود(حضرت علی) را مشخصاً با ذکر نام معرفی کرده است ؛ چنان که گروه جارودیه از فرقه زیدیه چنین اعتقادی می‏دارند.9مراد از نصّ وصفی آن است که بگوییم پیامبر اکرم(ص)


دانلود با لینک مستقیم


پیدایش شیعه 32ص