فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد اعتیاد (کامل ) 31 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد اعتیاد (کامل ) 31 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

  اعتیاد

اعتیاد چیست؟اعتیاد یــک «بیمارى اجتماعی» است که عوارض جسمى و روانى دارد و تا زمانى که بـه علل گرایش «بیمار» توجه نشود، درمان جسمى و روانى فقط براى مدتى نتیجه‏ بخش خواهد بود و فـــرد مـــعتاد دوباره گرفتار « مواد اعتیاد آور» می‏ گردد.اعتیاد به موادمخدر یکى از مهمترین مشکلات اجتماعی، اقتصادى و بهداشتى است که عوارض ناشى از آن تهدیدى جدى براى جامعه بشرى محسوب شده و موجب رکود اجتماعى در زمینه ‏هاى مختلف مى‌گـــــردد همچنین ویــرانگری‏ هاى حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیارى از ارزش‌ها و هنجارهاى فرهنگى و اخلاقى شده و بدین ترتیب سلامت جامعه را بطور جدى به مخاطره مى‌اندازد.پدیده شوم قاچاق موادمخدر بیش از آنکه فعالیتى سوداگرانه، تجارى و اقتصادى در عرصه مافیاى اقتصاد بین ‏المللى باشد، ابزارى کارآمد، مؤثر و راهبردى در گسترش نظام سلطه صاحبان قدرت جهان بر کشورهاى توسعه نیافته است.  تحلیلگران مسائل سیاسى و اجتماعى بر این باورند که در تهاجم و نفوذ فرهنگی، پدیده موادمخدر مهمترین عامل به تباهى کشیدن و انحطاط اخلاقى جوامع به شمار می‏ رود. متاسفانه گسترش دامنه مصرف موادمخدر در جامعه امروزى به حدى است که حتى قشر متفکر و تحصیل کرده را نیز به سمت خود کشانده است. مبارزه با اعتیاد نیز قطعاً بیش از آنکه ماموریتى در راستاى وظایف مصرحه نیروى انتظامى باشد، اقدامى است استراتژیک در مقابله با ابزار نظام سلطه جهانى در انحطاط اخلاقى جوامع با اهداف خاص سیاسی.اعتیاد بعنوان یک آسیب اجتماعی، هیچ گاه بطور کامل ریشه‏  کن نخواهد شد، اما با تدبیر، اندیشه و تلاشى مخلصانه حداقل می‏توان آنرا به کنترل در آورد. در این راستا تلاش ما بر این است تا با ارتقاء سطح آگاهى اقشار مختلف جامعه پیشگیرى از اعتیاد را بر درمان معتادین مقدم بداریم. به امید روزى که جامعه‏ اى داشته باشیم که اگر هم در آن فرد معتادى وجود دارد، درصدد نجات خویشتن باشد.

آنچه در مورد اعتیاد و موادمخدر باید بدانیم :اعتیاد به موادمخدر یکى از عوامل اصلى شیوع بیماری‏هاى ایدز و هپاتیت می‏باشد. موادمخدر آنچنان آرام و بی ‏صدا برجسم و روان مصرف‏ کننده مستولى می‏گردد که هیچ معتادى آغاز اعتیاد خود را به یاد نمی ‏آورد.اعتیاد سبب تباهى میلیون‏ها مغز فعال می‏شود که سرمایه‏ هاى آینده جامعه بشرى بشمار می ‏روند.اگر درصد کمى از کودکانى که والدین آنها معتاد هستند به سوى بزهکارى سوق داده شوند، بعد از گذشت چندین سال تعداد بزهکاران در این مملکت به هزاران نفر خواهد رسید.اعتیاد بیش از یک میلیارد نفر از اعضاء خانواده معتادان را در جهان بطور مستقیم با مشکلات ناشى از این آسیب مواجه نموده است.موادمخدر منشاء وقوع بسیارى از جرائم اجتماعى نظیر قتل، تجاوز، سرقت و ... می‏باشد .موادمخدر سالانه حدود 600 میلیارد دلار سود به حساب سوداگران مرگ واریز می ‏کند که این رقم چند صد برابر کل بودجه کشور ما و بسیارى دیگر از کشورهاى بزرگ دنیاست. سالانه مقادیر قابل توجهى ازثروت ملى کشور به جیب سوداگران موادمخدر می‏رود.قاچاقچیان بین ‏المللى موادمخدر براى رسیدن به مقاصد شوم خود به مدرن‏ترین تجهیزات تسلیحاتى و ارتباطى مجهز هستند. 75% از زندانیان کشور را بطور مستقیم و غیرمستقیم مجرمین موادمخدر تشکیل می‏دهند. کشور ما در همسایگى بزرگترین تولیدکنندگان انواع موادمخدر جهان (افغانستان و پاکستان) موسوم به «هلال طلائی» و در مسیر ترانزیت موادمخدر قرار گرفته است و در ین راه خود نیز قربانى آن می‏گردد.کشور ما در مقابله با ورود و شیوع این مواد خانمانسوز، بمنظور کنترل و حفاظت مرزهاى شرقى اقدام به احداث بیش از هزار کیلومتر جاده، ده‏ها پاسگاه مرزی، برجک و دیده‏بانى و حفر چندین کیلومتر کانال و ... نموده است و هزاران نفر از فرزندان این مرز و بوم نیز به فجیع ‏ترین وضع به شهادت رسیده‏ اند.مراحل اعتیاد :1- مرحله آشنایى این مرحله با تشویق دیگران (مخصوصاً دوستان ناباب) یا از روى غرور و کنجکاوى خود فرد شروع می ‏شود.2 ـ مرحله شک و تردید : در این مرحله فرد با مبارزه با امیال خود می ‏پردازد.3 ـ مرحله اعتیاد واقعى :در صورت ادامه مصرف در مرحله شک و تردید فرد به مرحله اعتیاد واقعى مى رسد. در این مرحله پدیده «تحمل» باعث می‏شود که فرد به مرور زمان بر میزان مصرف خود بیفزاید تا به نشئگى قبلى برسد. 

اعتیاد و خانواده

بیشترین تأثیر مخرب اعتیاد بر ارکان خانواده وارد مى آید، همانطورى که مؤثرترین عامل پیشگیرى از اعتیاد نیز نهاد خانواده است.

توصیه پیشگیرانه به والدین

1. درباره مواد اعتیادآور (علل و عوامل مؤثر در مصرف مواد، خطرات، عوارض و علائم آن) اطلاعات کافى کسب کنید.

2. مهارت‏هاى تربیتى خود را افزیش دهید.

 

3. الگوى مناسبى براى فرزندان خود باشید و هرگز بر خلاف گفته خود عمل ننمائید.

4. فضایى ایجاد کنید که فرزندانتان در آن احساس آرامش کنند.

5. به صحبت‏هاى فرزندانتان خوب گوش کنید. با لبخند، تکان دادن سر و استفاده از جملات مثبت نظیر «چقدر جالب»، «من این را نمی‏دانستم» و ... آنها را به گفتن بیشتر تشویق کنید.

6. شرایطى ایجاد کنید که شما را محرم اسرار خود بدانند.

7. از فرزندانتان انتظار نداشته باشید آرزوهاى برآورد نشده شما را تحقق بخشند.

8. از قبل، خود را براى پاسخگویى به سئوالات کنجکاوانه فرزندانتان آماده نمائید.

ممکن است روزى از شما بپرسند که آیا تاکنون مواد مصرف کرده ‏اید؟ این فرصت خوبى است که علت عدم مصرف خود را به زبان سال‏هاى جوانى به آنها منتقل کنید، یا اگر احیاناً قبلاً مصرف کرده ا‏ید علت گرایش خود به مواد و سپس کنار گذاشتن آن را به ایشان بگوئید و اینکه حالا چرا می‏خواهید ایشان اشتباه شما را تکرار نکنند. بیاد داشته باشید که نباید مسائل را بیش از اندازه تشریح کنید مبادا کنجکاوى آنها برانگیخته شود.

9. با تقویت قدرت اعتماد به نفس، تصمیم‏ گیرى و از بین بردن افسردگى وکم رویى فرزندان، آنها را در برابر شرایط آسیب‏ زا مقاوم سازید.

10. راه مقاومت و پایدارى در برابر فشار همسالان را در خصوص مصرف موادمخدر به فرزندانتان بیاموزید تا از «نه» گفتن به آنها نهراسند.

11. موانع رابردارید. به فرزندانتان انگیزه داده و از آنها حمایت کنید.

12. وقت بیشترى را با فرزندانتان صرف کنید. با آنان به رستوران، پارک، کوه، سینما و ... بروید. باتفاق آنان به موسیقى گوش دهید و از همه مهمتر به آنان ابراز عشق کنید و بگویید که دوستشان دارید.

13. سعى کنید حتى آهنگ صدایتان ملایم و دوستانه باشد.

14. مواضع خود را برابر سیگار، موادمخدر و الکل مشخص نموده، صریحاً آنرا به زبان بیاورید.

15. عقاید خود را به زور به آنها تحمیل نکنید.

16. نظم و قانون مناسب و سازنده مشخصى در خانواده برقرار سازید و براى سرپیچى از آن تنبیهات مناسبى در نظر بگیرید و قاطعانه آنرا به مرحله اجرا در آورید.

17. سعى کنید در ساعات غذا خوردن همه اعضاء خانواده را دور هم جمع کنید.

18. فرزندان خود را قبل از رسیدن به سنین بحرانى نسبت به مضرات و عواقب ویرانگر مصرف موادمخدر آگاه سازید.

19. آنان را بیش از اندازه و بطور اغراق‏ آمیز نترسانید.

20. از چگونگى دوست‏یابى و معاشرت فرزندان خود با دیگران آگاه باشید. با والدین دوستانشان ارتباط برقرار کنید. در صورتى که به منزل دوستشان رفتند حتماً از حضور والدین ایشان در منزل مطمئن شوید و به حضور سایر اعضاء خانواده اکتفا نکنید.

21. به نحوه خرج کردن پول توسط فرزندانتان اهمیت بدهید.

22. براى اوقات فراغت آنان برنامه ‏ریزى کنید. همواره آنان رابه مطالعه، ورزش و تفریحات سالم ترغیب نمائید و زمینه این امور را برایشان فراهم کنید.

23. زمان مناسبى را به گفتگو اختصاص دهید. چرا که فرزند شما ارزش نصایحتان را با ارزش زمانى که به آن اختصاص داده ا‏ید می ‏سنجد.

24. راهنمایی‏هاى خود را از طریق مربیان و دبیرانشان به آنها منتقل کنید. جوانان باورها و ارزش‏هاى خود را دارند. طبیعتاً اگر والدین بهترین نصایح را هم بگویند ممکن است آنها را نپذیرند. شنیدن نصایح شما از زبان مربیان و دبیرانشان تأثیر بیشترى بر آنها می ‏گذارد.

25. بین فرزندانتان تبعیض قائل نشوید.

26. تفکر انتقادى را که از ویژگی‏هاى دوران بلوغ و نوجوانى است، در فرزندان خود سرکوب نکنید.

27. آنان را به رعایت اصول مذهبى و انجام فرائض دینى تشویق کنید.

28. در انجام فعالیت‏هاى منطقى به فرزندان خود استقلال و آزادى بدهید.

29. در رفتارهاى خود بیشتر دقت کنید. ممکن است با تمسخر یک معتاد و یا صحبت کردن با لحن افراد معتاد پیامى نادرست به فرزندتان منتقل کنید.

30. اگر می‏خواهید مانع پویایى و رشد جسم و روان فرزندانتان نشوید، از انتقاد غیرسازنده، تمسخر و شرمنده کردن آنان مخصوصاً درمقابل دیگران جداً بپرهیزید.

31. فرزندانتان را به خاطر رفتارهاى مثبت آنان تشویق کنید.

32. در موقعیت‏هاى بحرانی، فشارها و تنش‏هاى روحی، راهنما و همراه فرزندان خود باشید.

33. هرگز فضاى خانه را متشنج ننموده و از مشاجره و بحث‏هاى بیهوده بپرهیزید.

34. مسئولیت و تکلیفى به فرزندان خود بدهید که با توان آنان متناسب باشد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اعتیاد (کامل ) 31 ص

تحقیق در مورد استرس (کامل) 45 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد استرس (کامل) 45 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

چکیده:

از آنجائیکه فشارهای عصبی ناشی از محیط کاری و کار، تاثیرات زیان آور فیزیولوژیکی و روانشناختی

بر کارکنان سازمان ها دارد و نه تنها سلامت آنانرا به خطر می اندازد بلکه مساعدت و همکاری آنها را در

رابطه با تولید سازمان نیز بگونه ای نامطلوب تحت تاثیر قرار می دهند. لذا آگاهی از استرس مرتبط با شغل

برای مدیران بسیار مهم می باشد. استرس مزمن منجر به نتایج ناگوار فیزیکی و روانی بر افراد می شود.

استرس علت اصلی ترک خدمت، غیبت وکم کاری است و تاثیری نا مطلوب بر اثر بخشی دارد. استرسهای

حاد، نیروی انسانی سازمان را ضایع نموده و هدف سازمان را دستخوش تزلزل می نماید. در این مقوله

الگویی همه جانبه جهت شناخت عوامل استرس زا عرضه می شود.

واژگان کلیدی:

استرس(stress )، سازمان(organization)، اثر بخشی((effectiveness ، رهبری(leadership )

واکنش(reaction) ،توازن(equation) ،ارتعاش(vibration)، تکنولوژی(technology )، تعارض

((contradiction ، توسعه(development)

مقدمه:

در دنیای پر هیاهو و استرس زای امروز فشار عصبی بعنوان یکی از آفات نیروی انسانی شناخته شده است و یکی از مباحث اصلی رفتار سازمانی را بخود اختصاص داده است . متاسفانه ، از اواخر این قرن ،استرس تبدیل به بخشی لاینفک از زندگی انسانها گردیده است .اثرات مخرب فشارهای عصبی بر زندگی فردی و اجتماعی کاملا مشهود است ،بطوریکه گروهی از صاحبنظران رفتار سازمانی ،استرس را بیماری شایع قرن قلمداد نموده اند.هزینه های مالی و انسانی استرسهای ناشی از شغل ،بسیار چشمگیر است،با این حال ،علیرغم تایید تاثیر تعیین کننده استرس روی افراد و سازمانهای،میزان توجه و دقت کارکنان بر این شناخت علل(منابع)

استرس ناشی از کار و کاستن از شرایط کاری استرس زا ، در مقایسه با سایر زمینه ها نظیر نگهداری مناسب

و کارآمد تجهیزات و متوازن ساختن بودجه های مالی ،نسبته ناچیز است. سازمانها هر ساله مقادیر قابل توجهی پول راصرف برنامه های مدیریت استرس (عمدتاً آموزش مدیریت استرس)می نمایند،اما اغلب شناخت ناقصی از آن دسته از منابع استرس که باید با آنها مقابله نمود و همچنین میزان اثر بخشی رویکردها مدیریت استرس در رویارویی با این عوامل استرس زای خاص ،وجود دارد .لذا چندی است که پژوهشگران استرس ،

اقدام به بحث و اظهار نظر روی بی نظمی های ظاهری مدیریت استرس در محیط های سازمانی و عدم سازگاری

و تناسب میان اقدامات انجام شده در این زمینه نموده اند. استرس ضعیفترین و آسیب پذیرترین افراد را هدف قرار می دهد، ولی در عین حال قویترین افراد هم از گزند آن در امان نمی باشند. هانس سلیه ابزاری

دارد که انسان پیوسته در حالت استرس بسر می برد، چرا که استرس پاسخی است اختصاصی که بدن در برابر هرگونه درخواستی، از خود نشان می دهد.

استرس چیست؟

استرس نظریه نیست، بلکه کشف علمی است. امروزه واژه«استرس» رواج زیادی یافته است. مفهوم آن گسترده است و شاید اندکی نیز گمراه کننده باشد. به نظر عامه، استرس حادثه یا موقعیت است که به لحاظ

روانشناختی خصلت تهاجمی دارد و دارای عوارض عضوی است. هانس سلیه معتقد بود که جنبه روانشناختی

اسرس در زمینه علل و پیامدهای ناشی از آن باید بوسیله روانپزشکان(PSYCHIATIES) و متخصصان اعصاب

(NEUROLOGIST) مورد مطلعه قرار گیرد. اما او در کتاب خود تحت عنوان«استرس بدون پریشانی»

که در سال 1974 منتشر شده شخصاً همچون دیگر پژوهشگران بر نقش مهم عوامل روانشناختی موثر در

علل، مکانیسم و پیامدهای استرس تاکید می کند. وی استرس را«یک پاسخ غیر اختصاصی»

(RESPONSE NON SPECIFIQUE ) که بدن در مقابل درخواستهایی که با آن مواجه می شود، از خود نشان می دهد تعریف نمود. اگر چا مساله تاثیر عوامل محیطی بر بیماریها از قدیم موردتوجه بوده است و در پزشکی قدیم ایران نیز تحت عنوان«اعراض نفسانی» و تاثیر آنها بر بیماریها سخن گفته شده است، اما

فرضیه های مربوط به رابطه میان محرکهای محیطی و بیماری از ابتدای قرن حاضر بطور جدی مورد بحث قرار گرفته اند.

واژه استرس امروزه چنان نقل هر هر زبانی است که گویا استرس مساله ای همگانی وهمه گیر و مبتلا به

انسان امروز و مسخصه زندگی اوست. در اینجا هر چند با اصطلاحی روبرو هستیم که گاه افراد گوناگون

به معنی و منظورهایی متفاوت بکار می برند، اما قدر مسلم اینست که در تمام این معنی ومنظورها، عناصر

مشترکی وجود دارد که وجوه گوناگون همان واقعیتی را نشان می دهند که استرس نامیده اند، حال این

استرس چیست؟ استرس واژه ای است که در اصل به معنی فشار ونیرو می باشد. در جهان فیزیکی، هرگاه

فشاری بر چیزی وارد شود، کنشی را بر آن وارد می کند، ثبات اجزای درونی آن را بر هم می زند و تنشی

(TENSION ) در آن پدید می آورد و بر آن می آشوبد و سرانجام آن شیء یا دستگاه را به واکنش می اندازد.

در مهندسی گفته می شود که هرگاه فشار وارده از میزان مقاومت شیء بیشتر باشد. آن شیء متلاشی می شود

و از وضعیت موجودش خارج می شود.

روانشناسان و دیگر صاحبنظران استرس نیز ابراز می دارند که روی هم جمع شدن رویدادهای

(دگرگونیهای) که زندگی سازگاری افراد را با وضع موجودش بر هم می زند، موجب استرس می شود.و این تشابه نزدیکی با مفهوم فیزیکی یا مهنسی استرس مورد بحث ما، مفهوم بسیار گسترده تر از فشار

فیزیکی یا مادی است و مصداق های گوناگون بسیار نیز دارد. در اینجا بطور کلی گفته می شود، هر

فکری که در انسان ایجاد تنش کند و در او واکنشی«پاسخی» ((RESPONSE بر انگیزد، عامل استرس زا

شناخته می شود. تنش ایجاد شک و پاسخ به آن تنش، روی هم رفته فرایندی را به وجود می آورند که به آن«استرس» میگویند عامل استرس زا در واقع ارگانیسم انسان را در وضعیتی قرار می دهند تا کوششهایی

درونی یا بیرونی نشان دهد واین وضعیت کوشش برانگیز تحمیل شده بر ارگانیسم را در اصطلاح علمی

«درخواست» (DEMAND) نامیده اند. به عبارت دیگر، خواست یعنی روبرو شدن ارگانیسم با رویدادی الزام آور، الزام به اینکه مجموعا ای کنش های درونی و بیرونی انجام دهد که چون در تقابل با رویداد

صورت می گیرد، در واقع«واکنش» هستند و روی هم رفته به آنها«پاسخ» می گویند.

مجموعه کوششهایی که ارگانیسم به کار می بندد تا بتواند خواست پیش آمده را بر طرف کند، مقابله

(CONFRONTATION) با استرس یا بطور خلاصه«مقابله» می نامند.

لازم به توضیح است که منظور از ارگانیسم کلیتی است یگانه و یکپارچه که جسم و ذهن و روان را یکجا

در خود جمع دارد. عامل استرس ممکتست بیرونی باشد یا درونی ویا ترکیبی از هر دو. مثلاً مرگ فردی

عزیز، مشکل مالی، اختلاف زناشویی و طلاق از انواع عاملهای بیرونی استرس زا هستند، بنا بر آنچه که

گفته شد، اصطلاح استرس عموماً به دو معنی به کار می رود 1 ) محرکی که در فردی ایجاد استرس می

کند، یعنی عامل استرس زا، 2 ) فرآیند پیچیده و پیشرونده ای که پدید آمدن عامل اسرس زا و تحمیل

خواستی بر ارگانیسم شروع می شود و به مجموعه ای از واکنشها در فرد می انجا مد.

باید گفت که اصطلاح فشار«روانی» که در سالهای اخیر در برابر استرس پشینهاد شده و تا اندازه ای هم

رواج یافته، از هیچ رو متضمن معنای علمی و وسیع و دقیق استرس نیست. فشار روانی در واقع یکی از

وجوه یا عارضه های گوناگون استرس است. واژه استرس نیز مانند بسیاری از واژه های علمی- جهانی

کنونی، در زبانهای گوناگون دنیا با همین لفظ و معنا بکار می رود. نزدیک به صد سال است که مفهوم

استرس مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مفهوم با آنکه در ابتدا بسیار مورد متوجه روانشناسان

بوده است، اما نخستین بررسی های استرس در حوزه دانش پزشکی انجام شده اند. این مفهوم اکنون به

موضوعی«میان رشته ای» در علوم انسانی، پزشکی و حوزه های وابسته تبدیل شده است. هانس سلیه

(hans selye ) را می توان نخستین کسی دانست که در سال 1956 استرس را به عنوان مفهوم تازه ای

در نوع خود بطور گسترده بحث و بررسی می کند. سلیه استرس را پاسخی می داند که بدن در برابر

خواسته هایی که بر آن وارد می شود از خود نشان می دهد. وی بیان می نماید که این پاسخ، پاسخی غیر

اختصاصی است، به این معنی که عامل استرس زا هر جه باشد(بیرونی یا درونی) و فرد در معرض استرس

نیز هر که باشد، بدن انسان در واکنشی که نشان می دهد، همواره از الگوی عام ویکسان و معینی پیروی

می کند. تعاریف متنوعی از فشار عصبی ارائه گردیده است. ایوان سویج و ماتیسون فشار روانی را با زبانی

ساده تاثیر و تاثر ارگانیسم و محیط تعریف می نمایند، ولی بلافاصله یک تعریف کاربردی تفصیلی بدین


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد استرس (کامل) 45 ص

تحقیق در مورد آشنایی با مفهوم خویشتن 11 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد آشنایی با مفهوم خویشتن 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

آشنایی با مفهوم خویشتن

“خود شناسی“

چکیده:

رفتار انسان پیچیده و اغلب علل گوناگون دارد. و از فردی به فرد دیگر تغییر می کند. حتی اگر رفتار مورد مشاهد یکی باشد. افراد با خودهای متفاوت از یک موقعیت می تواند درک متفاوتی داشته باشد. شاید رفتار یکسانی که از دوفرد در یک زمان بروز می کند با رفتار مشابهی که در زمانهای مختلف از همان افراد سر می زند ، دلایل مختلفی داشته باشد و از طرف دیگر ممکن است از رفتاری که نشان می دهیم یا حرفهایی که می زنیم آگاه نباشیم، تمام این رفتار و اعمال از خود ما سرچشمه      می گیرد. مطالب فوق این نظر را که انسان دارای ابعاد و جنبه های متفاوتی از “خود“ است را به اثبات     می رساند و نویسنده مقاله را بر آن داشت تا مفهوم خود یا خویشتن انسان را در رویکرد های روانکاوی ، روانی- اجتماعی ، صفات ، انسان گرایی ، شناختی ، شناختی- اجتماعی ، ارگانیسمی و سرشتی ، پردازش اطلاعات،تحلیل رفتار متقابل و دیدگاه گشتالت با توجه به نظریات روانشناسان شخصیت وبا عنایت به پارادایم مورد مطالعه آنها از نظر بگذرانیم.

 

مقد مه: 

برای انسان هیچ حکم ارزشی مهمتر از داوری او در مورد نفس خویش نیست،و ارزشیابی شخص از خویشتن قطعیترین عامل در روند رشد روانی اوست تصویری که یک فرد از خویشتن دارد به طور ضمنی در همه واکنشهای ارزشی او تجلی میکند. ارزشیابی شخص از خویشتن اثرات            بر جسته ای در جریان فکری،احساسات، تمایلات،ارزشها و هدفهای وی دارد وکلید فهم رفتار اوست. هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد زیرا طبیعت وی چنین    اجازه ای را   نمی دهد.

دائک فیک و لا تبصر و دوئک فیک و لاتشعر

اتزعم انک جرم صغیرو فیک انطوی العام الا کبر

 

درد تودر درون تواست و تو می بینی و دوای تو در درون  تو است و تو آگاه نیستی.          می پنداری که همین جثه کوچک هستی و حال آنکه درونت عالم بزرگی در بر دارد. حتما خوانندگان عزیز به این مطلب پی برده اند که هدف شناخت “خود “ است تا از این طریق بتوانیم در آرامش و سلامتی به زندگی خود ادامه داده و از پس مصائب و مشکلات درونی خود برآئیم.

 

رویکرد روانکاوی:

فروید (Freud) در تشریح شخصیت با توجه به تجد ید نظری که در سالهای آخر داشت سه ساختار بنیادی نهاد ، IdخودEgo  و فراخود Superegoرا مطرح کرد.نهاد مخزن غرایز است و بطور مستقیم با ارضاء نیازهای بدنی ارتباط دارد. نهاد مطابق اصل لذت                            pleasure principleعمل میکند و هیچ وقت از واقعیت آگاه نیست “خود“ نسبت به واقعیت آگاهی دارد و قادر است محیط فرد را دستکاری کند و مطابق با اصل واقعیت  Reality- pincipleعمل کند. خود از دیدگاه فروید ارباب خردمند شخصیت آدمی است و قصد خود ، خنثی کردن تکانه  های نهاد نیست بلکه کمک به نهاد جهت کاهش تنش است. خود با توجه به اینکه تابع اصل واقعیت است تصمیم می گیرد که چه زمانی و به چه شیوه ای غرایز می توانند به بهترین نحوه ممکن ارضاء شوند. فروید رابطه خود یا نهاد را مانند سوار کار با اسب در نظر گرفته است که نیروی خام حیوانی اسب باید از سوی سوار کار مورد هدایت و رسیدگی قرار گیرد. جنبه سوم شخصیت از نظر فروید “ فراخود “ است. این جنبه اخلاقی شخصیت معمولا در سنین 5 یا 6 سالگی قرار گرفته است و پیش از هر چیزی          در بر گیرنده قاعده های رفتاری وضع شده از سوی والدین است.

کودک از یک طرف رفتارهایی را که در نظر والدین نادرست یا بد هستند،در اثر تنبیه و تحسین یاد می گیردو از سوی کودک از والدین یاد می گیرد که دارای خود آرمانی   Ego-Ideal است و شامل رفتارهای خوب یا درستی است که کودک به خاطر آن تحسین شده است. فراخود در نقش دارواخلاقی و به منظور دست یابی به کمال اخلاقی،مصمم و حتی بی رحم است. فراخود از نظر شدت، نامعقولی و پافشاری نسنجیده و پی گیرانه بر فرمانبرداری، تفاوتی با نهاد ندارد. و قصد آن، نه به تعویق انداختن خواستهای لذت جویانه نهاد،بلکه بازداری همه آنها ست. فراخود،نه برای لذت تلاش    می کند و نه برای دستیابی به هدفهای واقع گرایانه بلکه تلاش آن صرفا در جهت کمال اخلاقی است.

بنابراین خود در این میان به شدت گرفتار شده و زیر فشار نیروهای مصر و تضاد است. به تعبیر فروید خود بینوا، روزگار سختی را در پیش رو دارد و از سه ناحیه نهاد، واقعیت و فراخود در فشار است. و زمانی که خود به شدت تحت فشار باشد، نتیجه اجتناب ناپذیر این اصطکاک پدید آمدن اضطراب است. (شولتز ، ترجمه کریمی ، 1378).

منبع اضطراب ممکن است در نهاد، فراخود یا در واقعیت نهفته باشد. وقتی نهاد منبع اضطراب است فرد احساس می کند که با خطر غرق شدن توسط تکانه ها روبرواست ، وقتی فراخود منبع اضطراب است، فرد احساس گناه و خود محکومی می کند.

 

رویکرد روانکاوی جدید:

کارل یونگ (carlyung) خود را ذهن هشیار دانست یعنی آن بخش از روان که به ادراک،تفکر،احساس و یادآوری مربوط می شود. این بخش شامل آگاهی ما از خویشتن و مسئول انجام فعالیتهای طبیعی زندگی در زمان بیداری است خود ، دارای کارکردی انتخابی است و تنها محرکهایی را به ذهن هشیار و آگاه راه می دهد که پیوسته در معرض آنها قرار داریم. قسمت اعظم ادراک هشیار و واکنش نسبت به جهان پیرامون مان به وسیله نگرشهای برون گرایی Extraversion  و درون گرایی Introversionتعیین می شود. وی اعتقاد داشت که زیست مایه ما می تواند به صورت بیرونی به سوی جهان خارج و یا به صورت درونی و به سوی خویشتن جریان یابد. جنبه دیگر نظریه یونگ تاکید بر این نکته دارد که چگونه افراد با نیروهای مخالف درون خود منازعه می کنند. یونگ در این خصوص واژه پرسونا personaرا بکار برد و در اصل پرسونا به نقابی گفته می شود که بازیگران یا افراد بر چهره می زنند تا در پس آن پنهان شوند و خود را چیزی جز آن چه هستند بنمایند.

ما در زندگی نقشهای بسیاری بازی می کنیم و صورتکهای بسیاری بر چهره می گذاریم چون همه ما چنین نقشهایی را بازی می کنیم به اعتقاد یونگ استفاده از نقاب های مختلف چندان زیان آور به نظر نمی رسد، حتی می تواند مفید وبرای مقابله با رویدادهای گوناگون زندگی جدید، ضروری باشد.

اگر شخص معتقد شود که صورتک و یا نقاب به راستی می تواند بر طبیعتش تاثیر نهد، آنگاه نقاب می تواند بسیار زیان آور باشد، چرا که دیگر شخص نقش بازی نمی کند بلکه به نقش تبد یل     می شود، در نتیجه “من “ شخص همان نقاب می شود و سایر جنبه های شخصیت مجال رشد و پرورش کامل نمی یابند که محصول آن اضطراب است (شولتز، ترجمه خوشدل 1369).

جنبه دیگر شخصیت از نظر یونگ آنیما وانیموس Anima & Animusاهمیت این دو در این است که هر دو باید بیان شوند، یعنی مرد باید ویژگیهای زنانه خود و زن باید خصایص مردانه خود را همراه با خصوصیات جنس خود بروز دهد. تا شخص هر دو وجه خود را بیان نکند، نمی تواند به شخصیت سالم دست یابد. یونگ خود را هدف نهایی زندگی می داند. خود نمایانگر تلاش به سوی یگانگی، تمامیت و یکپارچگی همه جنبه های شخصیت است. زمانی که خود پرورش یافت، شخص با خویشتن و جهان احساس هماهنگی و یکپارچگی میکندو در غیر این صورت از سلامت کامل باز می ماند.

یونگ در نهایت به تحقق خود اشاره می کند و عنوان می نماید که برای رسیدن به خود شدن باید از آن جنبه های نفس که مورد غفلت قرار گرفته آگاهی پیداکردو هیچ یک از وجوه شخصیت نباید بر دیگری مسلط شود. و همه آنها به توازنی هماهنگ و به یک شخصیت مشترک رسیده باشند.

آلفرد ادلر (Alfred Adler) بر شیوه زندگی Life styleتکیه داشت که شخص بر اساس شیوه زندگی خاص خود ایفای نقش میکند و آن کلی است که به اجزا  فرمان میدهد. شیوه زندگی مهمترین عاملی است که انسان زندگیش را بر اساس آن تنظیم می کند.

 آدلر معتقد است شیوه زندگی دارای چهار صورت است :1) مفهوم خود یا خویشتن پنداری، یعنی اعتقاد فرد به اینکه “من“ که هستم 2)خود آرمانی، یعنی اعتقاد فرد به اینکه “من چه باید باشم“ یا مجبورم چه باشم تا جایی در میان دیگران داشته باشم 3)تصویری از جهان 4) اعتقادات اخلاقی، پس هر گاه میان اعتقادات مربوط به “خود“ و “ خودآرمانی “ تعارض به وجود آید، احساس حقارت Inferority Sensationبروز می کند.

شیوه زندگی ، ادلر را ارضاء نکرد، زیرا به نظر او مفهومی ساده و مکانیکی بود و سر انجام در راه جستجوی اصلی پویاتر به مفهوم “خود خلاق “ دست یافت. وی عقیده داشت که شخصیت آدمی فقط از استعدادهای غریزی ، ارثی ، تاثیرات محیط خارجی ، فعل و انفعالات حاصله از آنها تشکیل نمی شود ، بلکه در این میان خلاقیت و ابتکاری نیز در کار است به این معنی که آدمی برای ارضاء تمایل برتری جویی خود عوامل زیستی و اجتماعی را تجارب تازه و فعالیت های ابتکاری مورد استفاده قرار می دهد که این ابتکار و خلاقیت مظاهر “خود خلاق “ S elf - creativeهستند.

“ خود خلاق “ میان محرکهای خارجی و پاسخهایی که باید به آنها داده شود قرار دارد و در چگونگی و صدور پاسخ ها دخالت می کند یعنی ابتکار بخرج میدهد. بنابراین، طبق این نظر هر کسی معمار و سازنده بنای شخصیت خویش است و این بنا را با مواد خام وراثت و تجارب زندگی به وجود می آورد. و به عبارت دیگر آدمی می تواند حاکم بر سر نوشت خود باشد نه محکوم آن. “ خودخلاق “ به دنبال کارهای تازه و ابتکاری می رود و شیوه زندگی اختصاصی هر کس را معین میکند و این بر خلاف من فروید است که اسیر و بنده و اجرا کننده هدفهای غرایزفطری پنداشته شده است (سیاسی،1371).

کارن هورنای(Karen Horney) خودشناسی و کوشش در بالفعل ساختن استعدادهای فطری را وظیفه اخلاقی و امتیازی معنوی انسان می داند و آنرا نتیجه تحول اخلاقی می خواند و تحول آدمی را ناشی از خود او نه از اجتماع میداند. (همان منبع)

هورنای سه مفهوم برای “خود“ قائل است. 1)خود فعلی  ،Actual self   که از مجموع تجربیات شخص ترکیب یافته است 2)خود حقیقی  Real selfشخص سالم و هماهنگ  3)خود آرمانی Idealized self(سادوک ، ترجمه پورافکاری1371).

هر اندازه آدمی بیشتر هدف خیالی و آرمانی خود را دنبال کند بیشتر از خود واقعی دور       می شود و نتیجه این امر ابتدا افزایش شدت کشمکش درونی او بعد کوشش بیهوده او برای دفع آن کشمکش و رفتار نا بهنجار خواهد بود. فرد همه شکست ها و ناکامیهای خود را برون پنداریProjectionبه نیروهای خارجی نسبت می دهد که اگر فرد بتواند خود شناسی کند و به خود واقعی خویش پی ببرد از این حالت نجات خواهد یافت.

اریک فروم (Erick Fromm) در ارتباط مفهوم “ خود “ جهت گیری بارور را عنوان کرد ، بارور بودن را به کار بستن همه قدرتها و استعدادهای با لقوه خویش میداندو شخصیت سالم بارور به یک معنا چیزی را به بار می آورد که مهمترین دستاورد انسان، یعنی “ خود “ است انسانهای سالم با رایاندن همه استعدادهای بالقوه خود، با تبدیل شدن به آنچه در توانشان است با تحقق بخشیدن به همه قابلیتها و توانائیهایشان “ خود “ را می آفریند،فروم دو نوع وجدان اخلاقی قدرتگرا و وجدان اخلاقی انسانگر را مطرح کرد و بین این دو فرق گذاشت.وجدان اخلاقی قدرتگرا ، نمایا نگر قدرت خارجی درونی شده ای است که رفتار و اندیشه، بیرون از خود شخص است و او را از رشد کامل باز می دارد. وجدان اخلاقی انسانگرا، ندای “ خود “  است و از تاثیر عامل خارجی آزاد است. بنابراین شخصیت سالم بارور از توانایی هدایت و تنظیم خود بر خوردار است (شولتز ، ترجمه خوشدل 1369).

هنری موری (Henry Murray) همانند فروید نهاد، فرا خود و خود را بکار برد اما مفاهیم وی با آنچه فروید عنوان کرد اندکی تفاوت داشت. موری معتقد بود که نهاد مخزن تمامی امیال فطری تکانشی است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آشنایی با مفهوم خویشتن 11 ص

تحقیق در مورد آرامش روانی 14 ص

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد آرامش روانی 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

آرامش روانی

نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بندوبار ، هیجانها و التهابهای جنسی را فزون می‏بخشد.

غریزه جنسی ، غریزه‏ای نیرومند ، عمیق و " دریا صفت " است ، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش‏تر می‏گردد ، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند ، شعله ورتر می‏شوداسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده است .و تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این‏ زمینه هم برای زنان و هم برای مردان ، تکلیف معین کرده است .

یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد ، هر دو ، مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است : « قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم . . . قل للمؤمنات‏ یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن

». خلاصه این دستور اینست که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند ، نباید چشم چرانی کنند ، نباید نگاههای مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند ، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند .یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اینست که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند.

به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانه‏ای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند

روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است . اشتباه است که گمان کنیم‏ تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می‏گیرد

چرا در دنیای غرب اینهمه بیماری روانی زیاد شده است ؟ علتش آزادی‏ اخلاقی و جنسی و تحریکات فراوان است که به وسیله جرائد و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غیر رسمی و حتی خیابانها و کوچه‏ها انجام می‏شود

استحکام پیوند خانوادگی

شک نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد ، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود . و بالعکس هر چیزی که‏ باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی‏ زیانمند است و باید با آن مبارزه کرد

استواری اجتماع آنچه که مخالفین حجاب خرده‏گیری کرده‏اند و گفته‏اند : " حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است

بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است . آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای او است حجاب به‏ صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد

اسلام نه می‏گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می‏گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد - بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است - و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می‏کند .

اسلام‏ هرگز نمی‏خواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید . پوشانیدن بدن به استثناء وجه و کفین مانع هیچگونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست . آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده‏ کردن محیط کار به لذتجوئیهای شهوانی استآیا اگر پسر و دختری در محیط جداگانه‏ای تحصیل کنند و فرضا در یک محیط درس می‏خوانند، دختران بدن خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشی نداشته باشند بهتر درس می‏خوانند و فکر می‏کنند و به سخن استاد گوش می‏کنند یا وقتی که‏ کنار هر پسری یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه تا یک وجب بالای زانو نشسته باشد ؟

آیا اگر مردی در خیابان و بازار و اداره و کارخانه و غیره‏ با قیافه‏های محرک و مهیج زنان آرایش کرده دائما مواجه باشد بهتر سرگرم‏ کار و فعالیت می‏شود یا در محیطی که با چنین مناظری روبرو نشود ؟

اگر باور ندارید از کسانی که در این محیط کار می‏کنند بپرسید . اگر باور ندارید تحقیق کنید .ارزش و احترام زن حریم نگه‏داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است

.اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند

اسلام مخصوصا تأکید کرده است که زن هر اندازه متین‏تر و با وقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده می‏شود

در تفسیر آیات سوره احزاب که قرآن کریم پس از آنکه‏ توصیه می‏کند زنان خود را بپوشانند، می‏فرماید

" « ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین

و بدانید که حجاب مصونیت است نه محدودیت

بسم رب النور!

شبهه ای که در ذهنیت بعضی افراد هست این است که خیال میکنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و همسر برای او ایجاد نموده است، بنابراین نشانه ضعف و محدودیت زن است.

اما راه حل این شبهه در قرآن کردیم چنان آمده است که زن باید کاملآ درک کند که حجاب او تنها مربوط به فرد نیست تا بگوید من راضی ام، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت دهند، حجاب زن حق الهی است

حجاب باعث حرمت بخشیدن به شخصیت زن میشود و حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر ،و نه ویزه برادر و فرزندانش می باشد، چون حرمت و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد!هنگامی که زنان بدون پوشش لازم وبا قیافه ای فریبنده در صحنه اجتماع و مردم ظاهر شوند، قطعآ در چنین جامعه ای زنان و مردان به ویژه جوانان اعصابی آرام و قلبی مطمئن نخواهند داشت زیرا از دیدن یکدیگر در چنین وضعی فوق العاده تحریک گردیده و به بیماری های اعصاب و روان گرفتار می شوند و هیجانات روحی با شدت تمام افکار آنان را پریشان خواهد ساخت.زمانی که زن همچون کالا در بازار مشترک جوانان هوس باز قرار میگیرد،حرمتش شکسته میشود، آمار طلاق ها بالا می رود، عشق و صفا از میان خانوداده رخت می بندد و شماره فساد و بی بند و باری روز به روز افزایش می یابد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آرامش روانی 14 ص