فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره عاشورا و عصر امروز

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق درباره عاشورا و عصر امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

عاشورا و عصر امروز

دیگر بار، محرم فرا رسید و دلهای احرار و آزادگان جهان به سوی حسین بن علی (علیه السلام) متمایل گشت و چشمانشان به واقعه عاشورا دوخته شد؛ واقعه‌ای که 1362 سال از وقوع آن می‌گذرد؛ اما هنوز، هر سال در سالگشت وقوع آن، نه تنها مسلمانان و شیعیان، بلکه تمامی آزادگان را به سوی خویش جلب می‌کند. اما به راستی چرا پس از 13 قرن، همچنان محرم با یاد حسین بن علی (علیه السلام) گره خورده و هنوز عاشورا از صفحه تاریخ کنار نرفته است؟ چرا هر ساله در سالروز قیام حسینی، مسلمانان گرد هم می‌آیند و در عزای حسین بن علی (علیه السلام) و یارانش مغموم می‌شوند؟ و چرا این واقعه تاریخی همچون صدها و هزاران رویداد تاریخی دیگر، به دست فراموشی سپرده نشده است؟ اینها همه سؤالهایی است که در سر آغاز تأمل در قیام عاشورا به ذهن خطور می‌کند. ما در این مجال در جستجوی یافتن حقیقت جاودانگی قیام عاشوراییم و اینکه آیا پس از گذشت 13 قرن و پای نهادن در عصر کنونی، باز هم بشریت نیازمند عاشوراست تا یاد آن را حفظ کند و یا اینکه واقعه عاشورا، واقعه‌ای محدود به برهه‌ای خاص از دوران زندگی انسانهاست و بازنگری عاشورا و تجدید یاد و خاطره آن، صرفا امری عاطفی و غیر معقول است؟

در ابتدا به بررسی این موضوع می‌پردازیم که هر چند این واقعه عظیم پس از سالیان متمادی، همچنان باقی است؛ اما آیا می‌توان فرض نمود که در قرون آینده، و پس از سپری شدن مدت زمانی دیگر، به دست فراموشی سپرده شود و یا اینکه فرض فراموشی این قیام، فرضی است باطل؟

آنچه در اولین نظر و مطالعه در واقعه عاشورا به چشم می‌خورد و جلب توجه می‌نماید، انگیزه ماورای مادی این جنبش عظیم است. حسین بن علی (علیه السلام) از سر آغاز قیام خویش و حرکت از مدینه، و حتی قبل از آن، نه تنها به عدم پیروزی مادی خویش آگاه بود؛ بلکه از شهادت خود و اسارت خاندانش اطلاع داشت و بارها، از طریق اخبار غیبی توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) از شهادت خویش با خبر گشته بود؛ و این نکته‌ای بود که افراد مختلف نیز در مواقف متعدد، با او در میان می‌گذاشتند؛ اما او همچنان بر هدف خویش که انجام وظیفه خطیر الهی و احیای دین و سنت نبوی بود، اصرار می‌ورزید. آیا انگیزه جاه و مقام برای قیامی که از نقطه آغاز، سرانجام آن یعنی کشته شدن در راه حق مشخص است، قابل تصور است؟

از سوی دیگر این انگیزه و نیت خدایی قیام حسین (علیه السلام) و اصحابش در لحظه به لحظه این واقعه به چشم می‌خورد؛ از سبقت گرفتن اصحاب برای شهادت از یکدیگر گرفته تا جان باختن طفل 6 ماهه حسین (علیه السلام) در راه حق و تا آخرین لحظات حیات، امام حسین (علیه السلام) که نه تنها تمام هستی خود را در راه حق، جانانه واگذار نموده است، بلکه هنوز هم خویشتن را تسلیم حق می‌داند و زیر لب زمزمه می‌کند: "الهی رضا بقضائک، تسلیما لامرک، لا معبود سواک".

حال اگر این انگیزه عمیق الهی را که در آن ذره‌ای غیر خدا راه ندارد، در کنار این آیه شریفه قرآن "کل من علیها فان و یبقی وجه ربک" قرار دهیم که در آن خداوند جاودانگی هر آنچه را که به او پیوند زده شود و یا به عبارت دیگر، در تمام ابعاد، الهی شود را تضمین می‌کند، به روشنی مشخص می‌گردد که حتی فرض کم رنگ شدن حماسه حسینی هم وجود ندارد، چرا که لحظه به لحظه آن با حی لا یموت، پیوند خورده است؛ هم او که همه غیر از او فنا پذیرند.

انگیزه الهی عاشورا که در آن ذره‌ای غیر خدا راه ندارد، سبب شده است که اهداف عاشورا و قیام ابا عبدالله، اهدافی مطابق فطرت و سرشت تغییر ناپذیر انسانی گردد. و مگر ممکن است که روزگاری از ایام زندگی بشر، انگیزه ظلم ستیزی و آزادی از قید و بند ظلم از صفحه جان آدمی خارج شود و یا عشق به مبدأ خلقت در میان آدمیان فراموش گردد. پس همین پیوستگی عاشورا و فطرت انسانی، خود سبب تضمین عاشورا، نه تنها پس از 13 قرن، بلکه تا آخر زندگی بشر است.

دامنه وسیع اثرات اجتماعی و فردی این قیام الهی که نه تنها پیروان سید الشهدا را تحت تاثیر قرار داده، بلکه سبب بیداری و تأثیر پذیری احرار و آزادگان جهان نیز گردیده است؛ ریشه‌های این فرهنگ و پیام جاودانه را در دل تاریخ مستحکم نموده است و تا زمانی که این اثرات عمیق و وسیع، در گستره تاریخ باقی و پابرجاست، نام و یاد حماسه سازان کربلا نیز پایدار خواهد بود.

از آنچه تا کنون مورد بررسی اجمالی قرار گرفت، به وضوح مشخص می‌شود که فراموشی این واقعه عظیم، هرگز متصور نیست. حال باید ببینیم که آیا امروزه نیز ما نیازمند بازنگری و مرور این قیام خونین هستیم و یا در خم و پیچهای دنیای صنعتی مدرن، عاشورا پاسخگوی نیاز بشر قرن 20 نمی‌باشد؛ و اگر این نیاز هنوز پا بر جاست، تأثیر نگرش صحیح به عاشورا در عصری متفاوت با آن چیست؟

اسلام از همان آغاز تبلیغ، اصلی‌ترین برنامه خویش را رهایی آدمی از قید طاغوت و بندگی و اطاعت غیر خدا، معرفی نمود و بر آن پافشاری نمود. به همین خاطر مستکبران و مشرکان که منافع خویش را در خطر می‌دیدند، و تعارض آشکار اسلام با اهداف و مطامع خویش را دریافته بودند، هماره بر آن تاختند. اما رهبری الهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امدادهای الهی مانع به ثمر نشستن کوششهای آنان می‌شد. از طرف دیگر، مسلمین نیز آنان را دشمن آشکار دین خویش می‌دانستند و در راه مبارزه با آنان، هرگز کوتاه نمی‌آمدند. اما پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، روش خویش را تغییر دادند و شروع به استحاله و تغییر تدریجی این دین الهی از درون و وارونه جلوه دادن تعالیم آن و افزودن خرافه به آن نمودند؛ تا جایی که پس از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، رفته رفته تمام ارکان قدرت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره عاشورا و عصر امروز

دانلود واقعه عاشورا در میان غیر مسلامانان 15 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود واقعه عاشورا در میان غیر مسلامانان 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

 

 

  

 

تعداد صفحات : 18 صفحه

واقعه عاشورا در میان غیر مسلامانان غریب کربلا همه ی عالم دیوانه ی اوست نگرش اهل سنت اغلب تاریخ نگاران اهل سنت از جمله محمد بن جریر طبری، بلاذری، ابن سعد، ابن قتیبه دینوری، احمد بن داوود دینوری و ابن اثیر واقعه کربلا را به تفصیل و بر اساس روایت ابومخنف بیان کرده اند، که تا حد زیادی با بیان تاریخ نگاران شیعه مشابه است.
همچنین عالمان اهل سنت مقام حسین بن علی را بسیار بزرگ می شمارند و او را از جمله اهل بیت پیامبر می دانند.
با این حال رویکردهای مختلفی در خصوص قیام و شهادت و سوگئاری بر او دارند.
برخی چون غزالی قیام وی علیه خلیفه زمان را ناروا می دانند.
برخی چون ابن تیمیه و سلفی ها سوگواری برای او را بیعت می دانند.
با این حال برخی نیز سوگواری برای او را جایز می دانند.
اهل سنت سرزمین های شرقی شامل کشورهای آسیای جنوبی و جنوب شرقی در مقایسه با کشورهای عربی دیدگاه بسیار مثبت تری درخصوص عزاداری دارند.
البته اهل سنت سینه زنی، علم کشی، زنجیر زنی و سایر رسومات عزاداری عاشورا را حرام می دانند.
رسوم مردمی در ماه محرم و بویژه روز عاشورا شیعیان و بسیاری از اهل سنت به سوگواری برای امام حسین می پردازند و بر مصائب وی و خانواده اش می گریند.
هر چند سنت سوگواری از زمان امامان مرسوم بوده است، اما بتدریج تبدیل یک رسم اجتماعی گشته است و بسیاری از جنبه های عزاداری های عربی، ایرانی، ترکی، هندی و حتی مسیحی را جذب نموده است.
این سوگواری در مناطق مختلف به صورت یک آیین مردمی درآمده است و شامل مراسم مختلفی می باشد.
در این روز مردان و زنان در بخش های جداگانه در حسینیه ها و مساجد گرد آمده و به سخنرانی های مذهبی، اشعار محزون، نوحه و سوز گوش داده و به گریه و ماتم می پردازند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود واقعه عاشورا در میان غیر مسلامانان 15 ص

دانلود عاشورا و بیداری ملت ها 40 ص

اختصاصی از فایل هلپ دانلود عاشورا و بیداری ملت ها 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

تعداد صفحات : 39 صفحه

عاشورا و موقعیت تراژیک تراژدی فرد و نظام در «آنتیگونه»، «مردی برای تمام فصل‌ها»، «جادوگران شهر سالم»، عاشورا: یک مقایسه کلِّ یومٍ عاشورا و کلِّ ارضٍ کربلا آنان که ملت‌ها را آفریدند و بر فرازشان ایمانی و عشقی آویختند، آفرینندگان بودند و [آنان] اینسان زندگی را خدمت گزاردند.
[۱]      نخست ملت‌ها آفریدگار بودند و بسی پس از آن فردها.
براستی، فرد خود تازه‌ترین آفریده است.
[۲] نیچه  شاید هیچ مفهومی به اندازه‌ی مفهوم «فرد» در تکوین جهان جدید، جهان بعد از دوره‌ی رنسانس، مؤثر نبوده باشد.
مورخانی مانند یاکوب بورکهارت و فیلسوفانی مانند فریدریش نیچه و جامعه‌شناسانی  مانند گئورگ زیمل به‌صراحت از آن سخن گفته‌اند و آن را مهمترین دستاورد جهان نو دانسته‌اند.
با این همه، نمی‌توان گفت که این مفهوم به‌تمامی در جهان نو روییده است، گرچه مسلّم است که به‌تمامی در جهان نو به بار نشسته است.
در این مقاله ابتدا می‌کوشم چگونگی شکل‌گیری این مفهوم را روشن سازم و سپس نشان دهم که چگونه میان واقعه‌ی عاشورا (موقعیت مؤثر در شکل‌گیری این واقعه) و سه نمایشنامه‌ی ماندگار در سنّت غربی از حیث موقعیت تراژیک  شباهتهای اساسی وجود دارد، تا آنجا که می‌توان از یکی بودن «سرمشق» در آنها سخن گفت.
یاکوب بورکهارت (۱۸۹۷– ۱۸۱۸) و فریدریش ویلهلم نیچه (۱۹۰۰–‌۱۸۴۴) که زمانی در دانشگاه بازل با یکدیگر دوست و همکار بودند درباره‌ی منشأ پدید آمدن «فرد» در دوره‌ی نو نظر یکسانی  داشتند و تقریباً در سخنان هردو آنان نیز متناقض‌نمایی مشابه دیده می‌شود.
بورکهارت ظهور «فرد» را در ایتالیا چنین شرح می‌دهد: در قرون وسطی چنین می‌نمود که آدمی در حال رؤیا یا نیمه‌بیداری به سر می‌برد: هردو جهتِ آگاهی او ― آگاهی معطوف به درون و آگاهی معطوف به بیرون ― در زیر پرده‌ای واحد قرار داشت.
تار و پود این پرده از ایمان دینی و شرم و حجب کودکانه و وهم و خیال تشکیل یافته بود و از خلال آن جهان و تاریخ به رنگهای عجیبی نمایان بود؛ و آدمی خود را تنها به عنوان عضو یک  قوم یا حزب یا خانواده یا گروهی از این قبیل می‌شناخت.
این پرده نخستین‌بار در ایتالیا از میان برمی‌خیزد و آدمی آغاز می‌کند به اینکه دولت و جامعه و همه‌ی چیزهای این جهان را به‌طور عینی و چنانکه به‌راستی هستند مشاهده کند؛ و در عین حال آگاهی معطوف به درون نیز با تمام نیرو سر بر می‌دارد و آدمی فردی روحی و معنوی می‌شود و بدین خصوصیت خود واقف می‌گردد.
در گذشته انسان یونانی به همین سان به فرق


دانلود با لینک مستقیم


دانلود عاشورا و بیداری ملت ها 40 ص

دانلود تحقیق عاشورا و بیداری ملت ها

اختصاصی از فایل هلپ دانلود تحقیق عاشورا و بیداری ملت ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق عاشورا و بیداری ملت ها


دانلود تحقیق عاشورا و بیداری ملت ها

 

مشخصات این فایل
عنوان: عاشورا و بیداری ملت ها
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 39

این مقاله درمورد عاشورا و بیداری ملت ها می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله عاشورا و بیداری ملت ها می خوانید :

مقایسه
آنتیگونه، حسین بن علی (ع)، تامس مور، جان پروکتور  در چهار زمان و چهار مکان و چهار تمدن و فرهنگ مختلف زندگی می‌کنند و با این همه سرنوشت مشترکی دارند، چون انتخاب مشترکی دارند — نه‌ی مقدّس.
آنتیگونه اطاعت فرمان خدا را بر اطاعت فرمان خداوند قدرت در این جهان ترجیح می‌دهد، اما این کار را فروتنانه می کند. او نمی‌خواهد اراده‌ی خود را فوق دیگران قرار دهد یا به عنوان فردی شورشی برای خود نام و آوازه‌ای دست و پا کند. از همین رو قانون‌شکنی  خود را مخفیانه انجام می‌دهد و هنگامی که راز او افشا می‌شود، مسئولیت آن را می‌پذیرد. مرگ تاوان قانون‌شکنی اوست.
حسین بن علی (ع) بیعت نمی‌کند، چون بیعت، آن هم به قید سوگند، برای اطاعت بی‌چون و چرا و ابراز نکردن هرگونه مخالفت چیزی نیست که فرموده‌ی خدا یا رسول او یا حتی رسمی پذیرفته در میان ابنای بشر باشد. اساس هر اجتماع بشری بر پیمان است، اما پیمانها چگونه می‌توانند بسته شوند و پایدار بمانند اگر افراد در ایجاد این پیمانها رضا و رغبت و حقوقی را که باید ادای آنها را بر گردن بگیرند شرط نکنند؟  با این همه، امام شورشی نیست. او با همراه کردن خویشاوندان خود (و نه مردان جنگی) نشان می‌دهد که بر سر جنگ نیست و با پذیرفتن دعوت مردم کوفه (ولو آنان بر بیعت خود پایداری نورزند) نشان می‌دهد که تنها اساس هر حرکتی در جامعه خواست مردم است و وقتی نه مردم و نه حکومت نمی‌خواهند کسی را که حاضر به سکوت است تحمل کنند، آن وقت تنها مرگ است که برترین ارزش زندگی محسوب می‌شود. چون آخرین انتخاب است (این حق را دیگر هیچ کس نمی‌تواند از انسان سلب کند).
تامس مور سالها به حکومت خدمت می‌کند، اما همواره سعی می‌کند درستکردار باشد و اجازه ندهد قانون به ابزار تبدیل شود. با این همه مواقعی هست که او ناگزیر از سکوت می‌شود تا اینکه زمانی  می‌رسد که به او اجازه‌ی سکوت نیز نمی‌دهند. اعلام وفاداری به پادشاه و پذیرفتن ریاست عالیه‌ی او بر کلیسا به قید سوگند چیزی است که او را به پای مرگ می‌برد. چون او نمی‌تواند سوگند دروغ بخورد، پس مرگ را برمی‌گزیند.
جان پروکتور با آن سه فرد پیشین متفاوت است، چون شاید او به هیچ متعالی در زندگی معتقد نباشد. برای وی زندگی از هرچیزی مهمتر است و لذا تا آخرین لحظه سعی می‌کند به هر قیمتی زندگیش را نجات بخشد. او کشاورزی است با همسر و فرزند، چه چیزی بیش از آنها برایش می‌تواند ارزش داشته باشد؟ اعترافنامه را امضا می‌کند، اما پیش خود نگه می‌دارد. اگر اعتراف برای خداست، او اعتراف کرده است و در حضور شاهدان آن را امضا کرده است. چرا همین نباید کافی باشد؟ پاسخ را خود می‌یابد. چون می‌خواهند به آیندگان بگویند که او نیز «خود» را فروخت. اما او «خود» را نمی‌فروشد. نام ما «خود» ماست. غیر از نام چه چیز دیگری، در این دنیا، از آدم باقی می‌ماند.

یادداشتها:
۲۳)    عنوان این نمایشنامه در انگلیسی The Crucible ( بوته‌ی آزمایش یا کوره‌ی امتحان) است. «فتنه» ( ترجمه‌ی من) به معنای آزمودن، گداختن سیم و زر در آتش از برای امتحان، محنت، جنگ داخلی، جادوگری و معشوقی که موجب فتنه و آشوب شود، ترجمه‌ای دقیق (هرمنوتیکی) برای عنوان این نمایشنامه است. برای ترجمه‌ی فارسی، رجوع شود به: آرتور میلر، حادثه در ویشی و جادوگران شهر سالم، ترجمه‌ی رحیم اصغرزاده و محمد امین مؤید ( ترجمه از فرانسه)، انتشارات صائب، ۱۳۴۵؛ ترجمه‌ای دیگر از همین نمایشنامه، ساحره‌‌سوزان، ترجمه‌ی فریدون فاطمی، نشر مرکز، ۱۳۶۸.
 ۲۴)    رجوع شود به: محمد حسین مشایخ فریدنی ، « بیعت»، دایرةالمعارف تشیع، ج ۳، تهران، ۱۳۷۱، ص ۸۷–۵۸۱. آنچه درباره‌ی بیعت آمد، با برخی تصرفات در عبارات، برگرفته از این منبع بود. مفهوم «بیعت» از جمله مفاهیمی است که چنانکه باید قدر آن در سنّت سیاسی اسلامی شناخته نشده است، در حالی که شاید مهمترین مفهوم در فلسفه‌ی سیاسی اسلام باشد؛ مفهومی به ارث رسیده از قبل از اسلام که بسیار پرمایه و اساسی است. پیامبر (ص) از مسلمانان برای قبول اسلام و یا هنگامی که کاری خطیر مانند جنگ در پیش بود، یا در امور سیاسی بیعت می‌گرفت. چرا؟ چرا پیامبر (ص) مسلمانان را مکلف به انجام دادن کاری نمی‌کرد، مگر اطاعت از او واجب نبود؟ بیعت بدان معناست که شخص مختار است بیعت نکند و اگر بیعت را نیز شکست، اگر این بیعت شرط یا شرایطی نداشته باشد، هیچ مجازاتی برای او نمی‌توان در نظر گرفت. پس فایده‌ی آن چه بود؟ به گمان من این دلایل را برای توسل پیامبر (ص) به بیعت می‌توان اقامه کرد: نخست آنکه، هنگامی که پیامبر (ص) تازه‌مسلمانان را به دین تازه‌شان دعوت می‌کرد، هیچ ضمانتی نداشت برای اینکه این افراد بر سر اعتقادات خود بمانند. او نمی‌توانست با ارزشهای دین تازه، هنگامی که این دین هنوز پایگاه محکمی نداشت، آنان را بر سر پیمان نگاه دارد. بنابراین باید ارزشهایی را به کار می‌گرفت که در این جامعه، و حتی هر جامعه‌ای در آینده، صرف نظر از هر دین و آیین، محترم بود (ارزشهای انسان‌گرایانه). بیعت چنین مفهومی بود. افراد در ساده‌ترین شکل زندگی اجتماعی نیز می‌دانند که زندگی با دیگران بدون پیمان و حفظ آن ممکن نیست و شخصی که به پیمان‌شکنی  بدنام شود، در زندگی اجتماعی هیچ مقام و منزلتی ندارد و خوار و رانده از جامعه محسوب می‌شود. از همین‌جاست که «شرف» و «حیثیت» فرد، در جایی که زندگی مدنی  هنوز شکل نگرفته است بسیار اهمیت می‌یابد، چون هیچ قانونی  یا نهادی برای الزام فرد به رعایت پیمان وجود ندارد، مگر آنکه او خودش به چیزی پایبند باشد. دوم آنکه، پیامبر (ص) با این کار هرگونه شائبه‌ی «اکراه» را می‌زدود و به افراد امت خود «عزت نفس» می‌بخشید. پیامبر (ص) برای ابلاغ احکام خداوند، مثلاً نماز و روزه با مسلمانان مشورت و رایزنی  نمی‌کرد یا موافقت آنان را خواستار نمی‌شد، اما هنگامی که شخصی اسلام می‌آورد و با پیامبر (ص) بیعت می‌کرد، پیامبر (ص) از آن شخص تعهد (بیعت) می‌گرفت که به احکام اسلام پایبند باشد. و بالاخره، چرا پیامبر (ص) در غدیر خم از مسلمانان برای علی (ع) بیعت گرفت؟ چرا شرعاً، بدون توسل به بیعت آنان را ملزم به اطاعت از علی (ع) نکرد، تا این همه اختلاف و خونریزی و کشت و کشتار پیش نیاید؟ نظریه‌پردازان سنّتی شیعه، متأسفانه، آن‌قدر بر جنبه‌ی الهی حکومت تأکید کرده‌اند که بسیاری از واقعیات مسلم تاریخی و حتی گواهی خود امامان را از قلم انداخته‌اند. بازنگری در این نظریه و رفع نقصهای آن برای آینده از دو جهت لازم است: ۱) تقریب بین مذاهب اسلامی، ۲) درکی صحیح از فلسفه‌ی سیاسی اسلام و اساس مشروعیت حکومت از نظر اسلام. ابتدا به خود نحوه‌ی بیعت گرفتن پیامبر (ص) برای امام علی (ع) توجه کنیم. پیامبر (ص) می‌گوید: «آیا من نزد مؤمنان از جانهایشان به ایشان نزدیک تر نیستم؟» (به «محبت» مؤمنان نسبت به خود متوسل می‌شود) و سپس می‌فرماید: «هرکه را من مولی و سرورم علی مولای اوست. خدایا دوست بدار هرکه علی را دوست دارد و بغض بورز با هرکس که با علی بغض می‌ورزد. نصرت بده هرکس را که به علی نصرت دهد و خوارساز هرکه او را خوار بگذارد و حق را با علی بگردان هرجا او می‌‌گردد». به‌طوری که می‌بینیم در اینجا پیامبر (ص) به «محبت» مؤمنان نسبت به خود، و نه اطاعت آنان از خود، متوسل می‌شود (بهترین شیوه و مشروعترین شیوه برای جلب آرای دیگران در همه‌ی جوامع) و لذا «ولایت» علی بن ابی طالب چه برای شیعه و چه برای اهل سنت بر اساس «محبت» محرز و عاری از هر شک و شبهه‌ای است، مگر برای کسانی  که با علی بن ابی طالب بغض دارند. به همین دلیل «ولایت» بدون «محبت» راست نمی‌آید و البته «محبت» به «اطاعت» نیز می‌انجامد، اما مسلم است که «اطاعت» هیچ‌گاه به «محبت» نمی انجامد. و فرق ولایت و امامت (به تعبیر صحیح) با خلافت یا هرگونه حکومت در واقعیت امر (de facto) همین است.
   

  ثانیاً، امام علی (ع) در نهج البلاغه (خطبه‌ی ۳، معروف به خطبه‌ی شقشقیه) ماجرای خود و خلافت را بدین گونه شرح می‌دهد: هان! به خدا سوگند جامه‌ی خلافت را در پوشید و می‌دانست خلافت جز من را نشاید، ... دامن از خلافت درچیدم و پهلو از آن پیچیدم و ژرف بیندیشیدم که چه باید، و از این دو کدام شاید؟ با دست تنها بستیزم یا صبر پیش گیرم و از ستیز بپرهیزم؟ که جهانی  تیره است ...» اما امام به دو دلیل نمی‌ستیزد: ۱) «دیدم پیش از بیعت، پیمان طاعت بر عهده دارم، و از من برای دیگری میثاق ستده‌اند — که آنچه آید بپذیرم و دم بر نیاورم» (خطبه‌ی ۳۷، امام به وصیت پیامبر (ص) به خود برای ستیزه نکردن با پایمال‌کنندگان حقش اشاره می‌کند. در اینجا تفاوت «طاعت» با «بیعت» به‌وضوح مشخص است) و ۲) «تلک الدار الاخرة یجعلها للذین لایریدون علواً فی‌الارض و لا فساداً و العاقبة للمتقین» («سرای آن جهان از آن کسانی  است که برتری نمی‌جویند و راه تبهکاری نمی‌پویند، و پایان کار ویژه‌ی پرهیزگاران است»؛ قصص، ۸۳. امام در خطبه‌ی ۳ به این آیه استناد می‌کند و فتنه‌جویان را به توجه به آن می‌خواند — «دریای خون به پا کردن» کار پرهیزگاران نیست و لذا امام از حق خود چشم می‌پوشد، اما معاویه که بحق معزول شده است، بناحق راه طغیانگری در پیش می‌گیرد و «دریای خون به پا می‌کند!») از همین رو امام در خطبه‌ی ۱۶۲ می‌فرماید: «گروهی بخیلانه به کرسی خلافت چسبیدند، و گروهی سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند، و داور خداست و بازگشتگاه روز جزاست». امام علی (ع) از خلافت به عنوان حق شخصی خود در مرتبه‌ی اول چشم می‌پوشد، آیا اگر خلافت تکلیف الهی او بود می‌توانست از آن چشم بپوشد؟ در صورتی که بیعت‌کنندگان بر سر بیعت باقی بودند، نه. اما در مرتبه‌ی دوم چرا ابتدا برای بیعت دست خود را پس می‌کشد (اکراه دارد) و بعد هنگامی که عده‌ای به پیمان‌شکنی  و طغیانگری برمی‌خیزند استوار باقی می‌ماند و پا عقب نمی‌گذارد: «به خدایی که دانه را کفید و جان را آفرید، اگر این بیعت‌کنندگان نبودند، و یاران، حجت بر من تمام نمی‌نمودند، و خدا علما را نفرموده بود تا ستمکار شکمباره را بر نتابند و به یاری گرسنگان ستمدیده بشتابند، رشته‌ی این کار را از دست می‌گذاشتم و پایانش را چون آغازش می‌انگاشتم و چون گذشته، خود را به کناری می‌داشتم و آن‌گاه می‌دیدید که دنیای شما را به چیزی نمی‌شمارم و حکومت را پشیزی ارزش نمی‌گذارم» (خطبه‌ی ۳؛ برای متن و ترجمه‌ی سخنان حضرت، رجوع شود به: نهج البلاغه، ترجمه‌ی سید جعفر شهیدی، چ ۲، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۰). از مسئله‌ی ولایت و امامت و خلافت و ضعف نظریه‌ی سنتی شیعه، به خواست خداوند، در جایی دیگر به‌طور مشروح بحث می‌کنم. رجوع شود به: «ولایت حریت و ولایت رقیت»، در حس دینی: صوفیه و اسطوره‌زدایی (تأویل وجودی)، در آینده.
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله عاشورا و بیداری ملت ها

نیچه
عناصر تراژدی: فرد، موقعیت تراژیک، مرگ تراژیک
آنتیگونه و موقعیت تراژیک
مردی برای تمام فصل‌ها و موقعیت تراژیک
جادوگران شهر سالم و موقعیت تراژیک
عاشورا و موقعیت تراژیک
بیعت و بحران مشروعیت
مرگ تراژیک ، مرگ خودخواسته، شهادت: نه‌ی مقدّس
مقایسه
یادداشتها:

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق عاشورا و بیداری ملت ها

تحقیق در مورد علم عاشورا

اختصاصی از فایل هلپ تحقیق در مورد علم عاشورا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد علم عاشورا


تحقیق در مورد علم عاشورا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه19

عَلَم : (به فتح عین ولام)، چوب بلندی به ارتفاع پنج شش متر که سر آن پنجه ای برنجین می گذارند و پارچه های رنگین قیمتی به چوب می بندند.

 

علم بندی: علم بستن پارچه های رنگین و با ارزش به بدنه چوبین علم که در روز معین و با آدابی مخصوص انجام می شود.

 

علم واچینی: عمل باز کردن پارچه های رنگین و قیمتی از چوبه علم که آن نیز آدابی دارد و در روز معین انجام می شود.

 

در قاموس کتاب مقدس آمده است:

 

این لفظ از دو کلمه عبراتی ترجمه شده است، یکی (نس) که به معنی چوبی است که بر زیر آن مشعلی باشد و دیگری (دجل) است که به معنی علم یا بیرق می باشد که از قماش ترتیب یافته، صورت بر آن نگارند.

 

نخل، چوب بسیار بلند، همانند درخت تبریزی متوسط که در تعزیه خوانی پیشاپیش دسته ها برند و بر سر آن گاه شکل پنجه ای از فلز باشد، و گاه پارچه سیاه بر آن پوشانند.

 

عَلَم(alam) پرچم، لواء. در مراسم تعزیه داری و مخصوصاً برای دسته گردانی، هر محله علم یا علامت مخصوص به خود داشته است که از علمهای محله های دیگر متمایز بوده و هنگام عزاداری، اهل محل به دنبال آن به راه می افتادند و سینه زنی و نوحه خوانی می کردند.

 

علم (به فتح عین و لام)، شیئی مفرغی یا آهنین یا برنجین که گاهی مشبک نیز هست که بر سر چوبی بلند به ارتفاع سه چهار متر می گذراند و پارچه های رنگین قیمتی به این چوب می بندند. علم صفحات شمال با علم قسمتهای مرکزی ایران اختلاف دارد.

 

استاد فقیهی در مورد علم وکتل این طور توضیح می دهد:

 

علم و لواء از وسائلی است که در جنگها از اهمیت اساسی برخوردار بود. البته بین علم و لواء تفاوتهایی وجود داشته است و از نظر اهمیت هم درجه بندی شده اند.

علم هم در آغاز جزئی از لوازم جنگ به شمار می آمده، ولی از هنگامی که به تشریفات عزاداری راه پیدا کرد، تغییراتی در آن به وجود آمد و به این صورتی که امروزه ما مشاهده می کنیم درآمد. بخشی از 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد علم عاشورا