فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایل هلپ

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

جامعه شناسی ایلات و عشایر

اختصاصی از فایل هلپ جامعه شناسی ایلات و عشایر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جامعه شناسی ایلات و عشایر


جامعه شناسی ایلات و عشایر

 

جامعه شناسی ایلات و عشایر

27 صفحه در قالب word

 

 

 

 

در علوم اجتماعی رشته های مردم شناسی و انسان شناسی از مباحث نسبتاً جدید در یکصد سال اخیر است. انسان شناسی Anthropology در یک دید کلی، مطالعه خصوصیات انسانی است که ویژگی های جسمانی نشانه های فرهنگی، فکری و تاریخی را در بر گرفته و به مطالعه چگونگی دنیای تغییرات و دلایل تحولات زیستی در گروهها و جمعیتهای مختلف انسانی می پردازد .

منظور از مردم شناسی Ethnology نیز مطالعه ویژگی های فرهنگی و اجتماعی گروههای انسانی در محدوده جغرافیائی معین و در دوره تاریخی مشخص است که عناصر ویژه ای نظیر، زبان، هنر، موسیقی، آداب و سنن، ازدواج، عادات و خلقیات، خانواده، خویشاوندی، مذهب، اقتصاد، حقوق، پوشاک، فنون ... را در برمی گیرد. فرهنگ Culture  نیز با گسترش دامنه مطالعات و تحقیقات فرهنگی و پیشرفت تکنولوژی، دارای معنا و مفهومی وسیع و همه جانبه گردیده است، به این ترتیب مطالعه و تحقیق فرهنگها قسمت عمده ای از قلمرو مردم شناسی را در برمی گیرد. از این رو برخی از دانشمندان دانش مردم شناسی و انسان شناسی را«علم مطالعه فرهنگ ها» (اعم از مادی و غیرمادی) می دانند.

دنیای پیچیده امروز، بدلیل شتابِ همراه شدن با تکنولوژی ها انتخاب یک زندگی بهتر را دشوار کرده است و دیدگاهها را در مورد سبک، روش و شیوه های زندگی برای شاد زیستن متفاوت نموده است. اما به هر جهت، گروه کثیری از جمعیت ایران با وجود عدم جذابیت و نیز عدم وجود راحتی ایده آل در زندگی شهرنشینی و تنها برای همراهی با تکنولوژی مدرن این نوع زندگی، از طبیعت، انس و هم آغوشی با آن دور مانده است.

در این میان کوچ نشینی کهن ترین شیوه زیست بشر است که پابرجا ماندنش تا عهد حاضراز بزرگترین جاذبه های این شیوه فرهنگی معیشت است.

جمعیت عشایر(بعنوان مهم ترین جمعیت کوچنده) که از دیرباز تا به امروز برای تأمین مایحتاجش، کوهها و دشتها را با تابعیت از زمان طی می کند، دز ابتدای قرن حاضر، تنها با جمعیتی حدود 2درصد (1میلیون و 400هزار نفر) روندی شتابناک را به سمت زوال می پیماید.

عشایری که بازماندگان روزگاران قدیم اند وهمچنان چرخیدن چرخ زندگیشان را از زمین وآسمان و حیوانات وام می گیرند. آنها؛ یادگاران بشریت و حافظان و حاملان ارزشها و میراث فرهنگی اصیل ایرانیند که به شیوه ای باورنکردنی و طی قرنها و سالیان طولانی اقدام به حفظ سنن و آداب و رسوم گذشته خود نموده اند که این اصالت را به جاذبه ای برای صنعت گردشگری بدل کرده است، بطوریکه اگر هر عنصر فرهنگی را در نظر بگیریم یا برگرفته از فرهنگ این قشر منظم تولیدکننده است یا بنوعی با آن در ارتباط است و این ویژگی سبب ملموس شدن فرهنگ این جامعه برای تمام اقشار جامعه گردیده است.

توانایی همرنگ شدن با شرایط محیطی و شیوه زیستشان(بعنوان مهم ترین ویژگی این قشر فرهنگی)، مسکن، زبان، موسیقی، رقص ها، غذاها، لباسهای محلی، آثار و صنایع دستی به همراه آیین های به جای آوردن جشن ها از مهم ترین جاذبه های ایلات و عشایر است که بعنوان نمادی از زندگی سنتی بشر و هماهنگیش با طبیعت و نیز ویژگی منحصر به فرد مردم شناسانه ای است که در این جامعه کوچک وجود دارد.

برای بررسی جامعه شناسانه ایلات و عشایر ابتدا باید تعریفی از عشایر و ایلات و مفاهیم مربوط به آن را ارائه ، سپس سابقه تاریخی و ویژگی های فرهنگی و اجتماعی آنان را بررسی کرد:

 

ایلات و عشایر

ایل واژه‏ای است مغولی و ترکی به معنای دوست، یار، همراه و همقبیله، و عشیره که مترادف با ایل استعمال شده، واژه‏ای است عربی به معنای بنی اعمام و نزدیکان از جانب پدر که جمع آن عشایر و عشیرات است. عشیره اسم فارسی ماخوذ از زبان عربی به معنای خویشان، نزدیکان، تبار، اهل خانه، و طایفه است. واژه ایلات (جمع ایل) برای نخستین بار در زبان فارسی در زمان ایلخا نیان به کار رفته که منظور از آن طوایف صحرانشین و نیمه صحرانشین است.

در ایران جمعیتی را عشایری به حساب آورده‏اند که دارای وابستگی ایلی بوده به زندگی کوچ روی با معیشت غالب شبانی اشتغال دارند. این جمعیت را به سه گروه عمده تقسیم کرده اند. کوچ نشینان، نیمه کوچ‏نشینان و رمه‏گردانان.

کوچ نشینان شامل افرادی هستند که در ییلاق سرپناه ثابتی ندارند وابستگی آنان به زمین زراعی بسیار اندک، کشت و کارشان دیم و قلمرو زیستی آنان در اراضی حاشیه‏ای یکجانشینان است.

 نیمه کوچ‏نشینان جمعیتی عشایری‏اند که عمدتا قشلاق را در ساختمان و یا در آبادیهای قشلاقی و ییلاق را در چادر به سر می برند این گروه نسبت به کوچ‏نشینان وابستگی بیشتری به زمین دارند. خصوصاً در قلمرو قشلاقی خود دارای آب و زمین زراعی بوده و در قشلاق در آبادیها ساکن اند و مانند روستاییان زارع و باغدار هستند.

 رمه گردانان از مراتع طبیعی ییلاق استفاده می کنند و به پرورش دام با بردن رمه ها به مراتع بدون همراهی اعضا  خانواده اشتغال دارند در این شیوه دامها همراه چوپان یا بعضی از اعضای  خانوار به مراتع برده می شوند پس از پایان دوره بهره‏برداری از مراتع دامها به آبادیهای قشلاقی مراجعه و دوره قشلاقی را در طویله و از طریق تعلیف و تغذیه دستی می گذرانند.

قلمرو زیست عشایر کوچ‏رو ایران عمدتاً در امتداد سلسله جبال زاگرس و در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، باختران، خوزستان، لرستان، ایلام، چهارمحال بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد، فارس و خراسان و سیستان و بلوچستان و سمنان و نقاط مرکزی ایران است.

تعریف برخی مفاهیم

یک گروه از اجتماعات کوچنده را «عشایر» تشکیل می دهند.

از نظر الگوی زیست، شیوه زندگی و وضعیت کوچ و استقرار و ... عشایر به اشکال و گروه­های مختلف قابل تقسیم هستند که در این بخش به برخی از مشخصات و ویژگی­های آن اشاره می شود.

عشایر:

عشایر که مفرد آن عشیره است ، واژه ای است عربی به معنی برادران ، قبیله ، تبار، نزدیکان  خویشاوندان  ، دودمان  و اهل خانه و به جمعیتی از مردم اطلاق می شود که دارای سازمان اجتماعی مبتنی بر گروههای خویشاومدی بوده و افراد آن ضمن احساس  تعلق به این سازمان ، عموما  جایگاه خویش را نیز در آن میدانند.

وجوه قابل ذکر برای عشایر :

الف : وابستگی ایلی ، بدین معنی که فرد عشایر می داند از چه ایل ، طایفه ، تیره و ... می باشد.

ب : داشتن قلمرو مشترک ایلی، لازم به یادآوری است که کلمه عشایر  در برگیرنده دو مفهوم عشایر کوچنده و عشایر اسکان یافته نیز می باشد و هر یک از این دو مفهوم ویژگیهای خاص خود رادارند .

عشایر کوچنده:

جماعتی از عشایر که اساس معیشت آنان مبتنی بر دامداری سنتی بوده و به منظور تعلیف دام و تأمین معاش بین ییلاق و قشلاق حرکت منظم فصلی داشته و غالبا از سیاه چادر ، آلاچیق و انواع سرپناه قابل  حمل در تمام یا بخشی از سال استفاده می کنند.

عشایر اسکان یافته :

جماعتی از عشایر که  به دلایل مختلف ازکوچ دست کشیده و درمحلی سکنی گزیده اند.

ایل :

ایل در سازمان اجتماعی عشایر ، اتحادیه سیاسی از چند طایفه  است که غالبا دارای سرزمین مشترک هستند. ایل را می توان نظام سلسله مراتب تقسیمات اجتماعی  ، عشایر بالاترین رده دانست که از اتحاد  چند طایفه با فرهنگ  و آداب و رسوم و تاریخ مشترک بوجود آمده است.

در متن های تاریخی واژه ایل  نخستین بار به هنگام حکومت ایلخانان  به کاربرده شده است و بر اقوام کوچ نشین  و نیمه کوچ نشین شبان دلات دارد.

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است

متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


جامعه شناسی ایلات و عشایر

دانلود مقاله بررسی قوم عشایر از دیدگاه جامعه شناسی

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله بررسی قوم عشایر از دیدگاه جامعه شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بررسی قوم عشایر از دیدگاه جامعه شناسی


دانلود مقاله بررسی قوم عشایر از دیدگاه جامعه شناسی

جوامع مختلف برای ادامه حیات نیاز به ایجاد نهادهای اجتماعی هستند تا با کارکردهای مختلف خود به بقاء و تداوم حیات نظام اجتماعی کمک کنند. نهادهای اجتماعی
 (sociat Instiution)درکلیترین تعریف الگوهای بادوامی از رفتار هستند و این الگوهای رفتار در ظرفی عمل می‌کند و تجلی بیرونی می‌یابند که مؤسسات اجتماعی نامیده می شوند.
(social Associations) براین اساس نهادهای اجتماعی به مثابه محتوا و مظروف و مؤسسات اجتماعی به مثابه قالب و ظرف عمل می کنند.

از دیدگاه جامعه شناسی جوامع دارای دو نوع نهاد هستند که به اولیه و ثانویه مرسوم می‌باشند. نهادهای اولیه (primary Institutions)  معمولاص دارای عمومیت می‌باشند و جوامع بدون آنها نمی‌توانند ادامه حیات دهند. پنج نهاد مهم و اساسی که معمولاً در همه جوامع وجود دارد، عبارتند از : خانواده، تعلیم و تربیت، اقتصاد، دین و حکومت، نهادهای ثانویه  (sevandry Instiution) از قدمت، عمومیت و ضرورت نهادهای اولیه برخوردار نیستند.

ولی آنها نیز بویژه در جوامع مدت و در حال گذاری کارکردهای قابل توجهی به عهده گرفته اند مثل نهادهای مربوط به گذران اوقات فراغت یا نهادهای مربوط به مشارکت و بویژه نهادهای صنفی و حرفه ای.

جوامع عشایری از ان دسته جوامعی هستند که در سطح ابتدائی تکامل و پیشرفت اجتماعی قرار دارند و می‌توان آنها را جوامع ساه و سنتی نامید و براین اساس اغلب دارای نهادهای اولیه هستند، البته امور اجتماعی عشایر که در اینجا به شکل کلی و نظری مورد بحث قرار می‌گیرد فراتر و بیشتر از نهادهای اجتماعی است و یا به عبارت دیگر نهادهای اجتماعی بخشی از آن را تشکیل می دهد، بقیه را می توان تحت عنوان مؤسسات اجتماعی، گروه های اجتماعی و بطور کلی پدیده های اجتماعی جوامع عشایری نامید.

پرداختن به امور اجتماعی یا اجتماعیات جوامع عشایری بدین منظور صورت گرفته است که منا و بنیان نظری برای توصیف و تحلیل امور اجتماعی در استان یزد و بویژه جوامع عشایری ابرکوه، خاتم و طبس فراهم سازد و چراغ راهی باشد برای توصیف و تحلیل های وضعیت اجتماعی در مناطق عشایری شهرستانها نهائی که نام آنها ذکر گردید.

براین اساس به شکل کلی و تئوریک به مباحث مربوط خانواده و ازدواج، دین و مذهب، تعلیم و تربیت، قشر بندی اجتماعی، ساختار اجتماعی، بهداشت و درمان، آداب ورسوم، مسکن، پوشاک، خوراک، اخلاق و عادات و غیره درجوامع عشایری پرداخته می‌شود. این مباحث در علوم اجتمای و بویژه در جامعه شناسی و مردم شناسی تحت عناوین جامعه شناسی و یا مردم شناسی ایلات و عشایر و یا بخش اجتماعی زندگی مبتنی بر کوچ یا کوچیزی می‌آید.

 
نهادهای اجتماعی عشایر
ترکیبات خانواده
1-    خانوار هسته‌ای
 
2- چند همسری
3- خانوار گسترده
5 - خانوار ناقص
وظایف و مسئولیت های خانوار
1- تأمین نیازهای جسمی‌ :
2- تأمین رفاه مادی :
3- فرهنگ آموزی :
4- ارضاء غرائز جنسی و ادامة نسل :
 
5- تقسیم کار در خانواده عشایری ( امان اللهی، 1378: 146-141)
تقسیم کار براساس جنس
تصمیم گیری در خانوار
دگرگونی دوری خانواده
 واحدهای اجتماعی فوق خانوار
اردو
گروههای خویشاوند هم تبار
تیره
طایفه
ایل
 
خانواده و ازدواج در جامعه عشایر کوچنده ایران
 
ازدواج در جامعه عشایری ایران
 
وضع اشتغال در خانواده
تعریف جامعه شناسی دین
تاریخچه جامعه شناسی دین یا مطالعات جامعه شناختی دین
کارکردهای اجتماعی دین

 

شامل 97 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی قوم عشایر از دیدگاه جامعه شناسی

دانلود مقاله عشایر استان فارس

اختصاصی از فایل هلپ دانلود مقاله عشایر استان فارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مقدمه:
اگر بخواهیم گذشته‌ی عشایر ایران را مورد مطالعه قرار دهیم بدون شک باید مطالعه را از منطقه‌ی فارس آغاز کنیم. زیرا این منطقه از آغاز دوران اسلامی و حتی قبل از آن عشایر نشین بوده است و ایلات و عشایر در آن زندگی می کردند. ما این نوشته ها را از کلمه هایی شروع می کنیم که ممکن است برای شما ناآشنا باشد.
زموم کردان
منشأ این کلمه از اینجا گرفته شده است که در گذشته عشایر ایران برای بهره‌وری بهتر از مراتع سردسیر و گرمسیر دو تا ده سیاه چادر را در جایگاه مشخصی کنار هم بر پا می‌داشتند که در مناطق کردنشین به جمع این سیاه چادرها که واحد مستقلی را تشکیل می دهند زومه گفته می شود و عشایر کرد هنوز این واژه را به کار می برند.
در سالهای کم باران و خشک تعداد خانوارهای هر زومه به حداقل و در سالهای پرباران به حداکثر می رسد ولی معمولا تعداد سیاه چادرهای در هر زومه از ده تجاوز نمی کند. معمولاً خانوارهای هر زومه با هم خویشاوند هستند و سرپرستی هر زمه به دست یک نفر به نام سرزومه است که زیر نظر سرپرستان رده بالاتر خود انجام وظیفه می کند.
زومه آخرین تقسیمات در رده بندی کردهای جلالی است که به طور متوسط درهرزومه 9 خانوار زندگی می‌کنند وهرخانوار دارای حدود 135 رأس‌دام است.
کردان فارس
کردان فارس نامی است که جغرافیدانان قدیم (سده‌های پیشین) به عشایر فارس داده اند ومنشأ این نام این است که در سال شانزدهم هجری قمری وقتی عربها جلگه های جنوبی عراق کنونی را تخسیر کردند و باز هم پیشروی کردند، هنگام عبور به سمت شرق ایران کردهای کوچنده را در سیاه چادرهایی می دیدند و وقتی به فارس رسیدند دیدند عشایر این منطقه نیز در سیاه چادرهایی این چنین زندگی می کنند. به همین علت آنان را کردان فارس نامیدند و هر که در این سیاه چادرها زندگی می کرد کرد خواندند.

ایلات فارس
مساحت منطقه‌ی فارس (استان فارس به علاوه قسمت هایی از استان های اطراف که در قدیم کلا منطقه فارس نامیده می شد) حدود صد هزار مایل مربع (حدود 256 هزار کیلومتر مربع) تعیین شده است که در دو سوم این منطقه بیش از چهل طایفه زندگی می کنند و این طوایف در تابستان به سمت شمال و در زمستان به سوی جنوب حرکت می کند و این عبورها برای روستائیان منطقه مناطق تجاری زیادی دارد ولی باعث خسارات نیز می شود و هر دفعه عبور کوچ نشینان باعث ویرانی کشتزارهای کنار جاده می شود و از این جهت معمولاً در کنار جاده ها زمین‌های بایر و مزارع متروک دیده می‌شود.
ایلات فارس به دو گروه آبادی نشین و کوچنده تقسیم می شوند که البته گروه اول یعنی آبادی نشین ها در ابتدا کوچنده بوده اند و چون سود و نفع آبادی نشینی و یکجانشینی را بیشتر از کوچ می دیدند روستا نشین شدند که اکثر آنها یا دهقان و یا کاسبند.
عشایر استان فارس دارای گروه هایی هستند که دو گروه آنها قشقایی ها و ایلات خمسه هستند. قبایل دیگر اهمیت کمتری دارند که از بین آنها می توان لرهای کهگلویه و ممسنی ها را نام برد.
توجه: نامهایی که برای منطقه‌ی ناحیه‌‌ی زندگی طوایف و عشایر به کار برده می‌شود نامهای قدیمی هستند و ممکن است اکنون به کار برده نشوند.

قشقایی ها
این ایل که از مهمترین گروه های کوچنده منطقه فارس محسوب می شود، مشتمل بر دوازده طایفه است. بعضی از صاحب نظران، قشقایی ها را از مغول هایی می دانند که در زمان سلطنت چنگیزخان از ترکستان مهاجرت کرده اند و در زمان نادرشاه در فارس سکنی گزیده اند. بدون هیچ ادعایی و به احتمال قوی قشقایی ها دنباله قبیله ای قدیمی در ترکیه آسیایی (شرق ترکیه) به نام قبیله خلج هستند که بخشی از این ایل بزرگ به قسمت های مختلف تقسیم و در منطقه فارس پخش شده اند. به همین جهت نام «قشقایی» که در زبان ترکی به معنای «فراری، فرار کرده» است به آنها اطلاق شده است.
بر این اساس و به قولی تیره ای از ایل قشقایی در شمال منطقه فارس مستقر و در بلوک قونقری آبادی نشین شده است. این تیره هنوز نام قدیمی «خلج» را دارد و افراد آن گویش ترکی خود را نیز حفظ کرده اند. در یکی از تقسیمات تیره کوچنده دیگری که خود به چند شاخه تقسیم شده است نیز «خلج» نامیده می شود.

 


زندگی کوچنده:
به هر ترتیب، امروزه عمدتاً معیشت ایل بزرگ قشقایی با تعداد زیادی طایفه و تیره، از تولیدات دامی تامین می شود و یک زندگی ساده کوچنده دارد. کارهای درون چادر همچون تهیه آب، پخت نان، رسیدگی به چهارپایان، بافتن چادر و قالی و گلیم بر عهده زنان است. مردها چوپانی می کنند آنها گله ها را در کوهستان به چرا می برند و آنچه را که منزل لازم دارد تهیه می کنند.
صنایع قشقایی، تهیه قالی پشمی و نخی است. محصولات دامی، پشم، کره و پنیر در محل به فروش می رسد.
گله های هر یک از طایفه های قشقایی در مالکیت خود طایفه است. گوسفندان در طول سال از مراتع سرسبز تغذیه می کنند و در سال دوبار بره می‌آورند.
نژاد قشقایی، قوی و درشت است. مردان قدبلند و عضلانی هستند و تقریباً چهره روشنی دارند. آنها افرادی شجاعند. بیشتر ایل قشقایی خوش باور و مهمان نوازند. همچنین بسیار متعصبند اگر مردی از قبیله به کربلا نجف و یا هر محل مقدس دیگری برود، دیگر خطا نمی کند. بنابراین آرزو می کنند که همه افراد ایل به انجام فرایض دینی و تشرف به اماکن مقدسه نایل شوند.
سازمان ایل قشقایی دارای ضوابطی به شرح زیر است:
ایل قشقایی به دوازده طایفه تقسیم می شود که تحت رهبری خان بزرگ (ایلخان) قرار دارند. ایل بیگی ، که نوعی قائم مقامی است و ایلخان او را انتخاب می نماید، او را در انجام وظایفش همراهی می کند. اداره هر یک از طایفه ها به شخصی به نام «کلانتر» واگذار می شود، که او را اعضای طایفه ای که به آن تعلق دارد انتخاب می کنند. به همین دلیل یک کلانتر هرگز قادر نیست همزمان دو طایفه را رهبری کند. هر طایفه به گروه هایی به نام «تیره» تقسیم می شوند که هر یک از آنها خانواده هایی که با هم خویشاوندند، تشکیل می گردد. کلانتر هر طایفه وظیفه دارد رئیس هر یک از تیره‌ها را تعیین نماید. که آن را «ریش سفید» می نامند. ریش سفید شخص محترمی است که به نحوی مشاور کلانتر نیز می باشد. از طرف دیگر کلانتر فردی را به نام کدخدا انتخاب می‌نماید. مباشر طایفه که از بین اعضای همان گروه انتخاب می شود مامور و مسئول جمع آوری مالیات است. در مجموع سازمان داخلی ایل و طایفه بر اساس انتخابات است و به صورت خودمختار اداره می شود.

طوایف ایل قشقایی
1-طایفه کشکولی: دوازده هزار خانوار این طایفه افرادی قوی و شجاعند. این طایفه تابستان را در بلوک شش ناحیه، اردکان و کاکان (در ممسنی) و زمستان را در مناطق دشتی، ماهور میلاتی، جاره و فیروز آباد سپری می کند.
2- طایفه دره شولی: این طایفه با داشتن 8000 خانوار، نسبت به طایفه کشکولی، از اهمیت کمتری برخوردار است. دره شولی ها در تابستان در منطقه فارس در نواحی سمیرم و اسفدران وارد استان اصفهان می شوند و از آن منطقه تا حدود قمشه و گندمان را در اختیار می گیرند و در فصل زمستان در حدود کازرون، ماهور میلاتی و فامور سکنی می گزینند.
3- طایفه شش بلوکی: شش بلوکی ها به کشکولی ها بسیار شبیهند. افراد این طایفه قوی و ثروتمندند، آئین ها و آداب و رسوم آنها کاملاً به هم شباهت دارند، لیکن اصل برابری اجتماعی در این طایفه بسیار مورد توجه است و به همین دلیل چادرهای خوانین و روسا تفاوتی با چادرهای ساده رعایا ندارد. طایفه شش بلوکی حدود 11000 خانوار دارد آنها تابستان را در شش ناحیه در مناطق چهاردانگه و کوشکه زار، و زمستان را در فراشبند، خنجی و افرز می گذارند.
4- طایفه خلج: افراد این طایفه حدود 3500 خانوارند. خلج ها در تابستان به منطقه ده گردو و پادنا و زمستان به منطقه دشتستان کوچ می کنند.
5- طایفه فارسی مدان: این طایفه از 4000 خانوار تشکیل شده است. خانواده‌های این طایفه تابستان را در کوه های دنا و زمستان را در بلوک خنج می گذرانند.
6- طایفه صفی خان: این طایفه تابستان را در دشت خسروشیرین و چهاردانگه و زمستان را در بلوک افرز ساکنند. 3500 خانوار را تشکیل می دهند.
7-طایفه رحیمی: این طایفه 4000 خانوار دارد که اغلب آنها زارعند. فصل تابستان را در منطقه دزگارد (بلوک شش ناحیه) و زمستان را در بلوک خنج می گذرانند.
8- طایفه گله زن: این طایفه حدود 3500 خانوار دارد. گله زن ها در تابستان به حسن آباد (چهاردانگه) ودر زمستان به ماهور میلاتی و دشتی می روند.
9- طایفه ایگدر: 3000 خانوار هستند. افراد این طایفه تابستان را در شش ناحیه و زمستان را در فیروزآباد می گذرانند.
10- طایفه گهوا: این طایفه تابستان را در منطقه اسپاس و زمستان را در محال اربعه به سر می برد. حدود 3000 خانوار تشکیل می دهد.
11- طایفه کراثی: افراد این طایفه زمستان را در بلوک خشت و تابستان را در منطقه دشت ارژن (چهاردانگه) سپری می کنند. این طایفه 3500 خانوارند.
12- طایفه بیات: از 3800 خانواده تشکیل شده است که تابستان را در کام فیروز و رامجرد و زمستان را در جره به سر می برند.
13- طایفه عمله: این طایفه 1500 خانوار دارد و نوکران ایلخان قشقایی را تامین می کند. نام آن برگرفته از واژه «عمله» به معنی «کارگر» است. طایفه عمله از پرداخت مالیات به ایل معاف است.
ایلات خمسه
ایلات خمسه مشتمل بر پنج ایل اینانلو، بهارلو، عرب، باصری و نفر است. به طور کلی بجز عربها ایلات خمسه از قشقایی ها یکجانشین تر هستند.
این پنج ایل در حدود از مشرق و جنوب شرقی سرزمین فارس به سر می‌برند، و مناطقی که در نزدیکی لارستان، جویم و بیدشهر واقعند، تحت اختیار آنهاست.
ب- پنج ایل خمسه
1- ایل اینانلو: (این ایل نظام یکجا نشینی را اختیار کرده است).
این اینانلو، مانند قشقایی، یکی از ایلات مغول ترکمنستان بوده که در زمان حمله مغول ها به فرماندهی چنگیزخان به ایران مهاجرت کرده اند. این ایل ییلاق را در بلوک های رامجرد و مرودشت و قشلاق را در بلوک های داراب و فسا و خفر می گذراند. اینانلو ها بارها در دولت های صفویه، افشاریه، و زندیه حضور داشتند و هزاران سرباز (سواره نظام توپخانه) در اختیار این دولت‌ها گذاشته اند. ایل اینانلو به طایفه هایی تقسیم شده است و از زمان صفویه تا دوره کریم خان زند، ایلخانان همیشه از روسای طایفه بولوردی بوده‌‌اند. بعد از آن دوره، ایلخانان از روسای طوایف با قدرت سرگلو و بولاغی بوده‌اند. ایل جنگجوی اینانلو که تا سال 1295 هـ.ق/ 1877 م از راه چپاول و غارتگری در جاده های اصلی فارس، کرمان و یزد روزگار می گذرانید. در سال 1295 به دستور ناصر الدین شاه به اشد مجازات رسید و از این تاریخ بود که این ایل برای همیشه در دشت فارس ساکن شد و از کوچ کناره گرفت و کم کم به زندگی یکجانشینی روی آورد.
ایل اینانلو مشتمل بر طایفه ها و تیره هایی است که عبارتند از: ابوالوردی، اسلام لو، افشار اوشاقی، دنیدارلو، رئیس باقلو، زرین قلی، زنگنه، سوروقلو، سککاره، قورت باقلو، قورت، چاقیلو، کورای، کرکبار، محمد بگلو و یغمالو.
2- ایل بهارلو: (در چادر زندگی می کنند ولی کوچ نمی کنند).
بهارلوها همانند اینانلو ها و قشقایی ها ایرانی نیستند. به زبان ترکی صحبت می کنند و در یک نظر کلی یکی از ایلات ترکند که در زمان زمامداری مغول‌ها و سلجوقی ها از ترکستان مهاجرت کرده اند. در گذشته این ایل زمستان را در دشت یزد خواست و داراب می گذراند و در تابستان به مرودشت، رامجرد و کمین کوچ می کرد. از سده‌ی پیش این مهاجرتها قطع شده است و ایل تمام سال را در دو طرف رود کر در بخشی از بلوک دارابگرد می گذرانند.
هشت هزار خانوار بهارلو به طوایف زیر تقسیم می شوند:
ابراهیم خانی، احمدلو، اسماعیل خانی، بوربور، تالکه، جامعه بزرگی، جرقه، جوقه، حاجی تارلو، حاجی عطارلو، حیدرلو، رسول خانی، ساگوز، صفی‌خانی، عیسی بگلو، کریم لو، کلاه پوستی، مشهدلو، نظر بگلو و واراسه.
3-ایلات عرب: (تقریباً سرتاسر سواحل جنوب ایران تحت اشغال ایلات عرب می باشد).
این ایلات بدون تردید از نجد (خوزستان)، عمان و یمامه آمده اند. آنها در زمان خلافت بنی امیه و بنی عباس یعنی در زمان اولین سلسله خلفای مسلمان به این منطقه مهاجرت کرده اند. مهاجرت گروه های عرب به ایران احتمالاً نتیجه سیاست اغراق آمیز حکومت عربستان بود که برای جانشینی حضرت محمد (ص) انجام می شد. گروه های مهاجر موجب تداوم فتح فارس به نفع خلیفه الله و ضامن برتری اسلام در زمان حضرت محمد (ص) در جنوب ایران بود. در شرایط عادی آنها کار جمع آوری مالیات رابه عهده داشته و به عنوان نماینده قدرت مطلق حکومت بغداد و جانشین خدا، در دور افتاده ترین روستاهای فارس حضور می یافتند. در این جا لازم به تذکر است که در بین این ایلات عرب زبان، آنهایی که امروزه در منطقه رامهرمز، جراحی، دورق و در یک کلمه در خوزستان ساکنند، مهاجرت های دوره ای ندارند. آنها در تمام سال در یک منطقه به سر می برند. و زبان اصلی و ویژگی های خود را هم حفظ کرده اند. عشایر عرب کوچنده منطقه فارس زمستان را در بلوک اهی محله سبعه و بودنه احمدی و تابستان را در بلوک های بوانات قونقری و سرچاهان می گذرانند. آنها همچنین هنگام کوچ بیش از ششصد کیلومتر راه را از قشلاق به ییلاق طی می کنند. عشایر عرب فارس برخلاف عشایر عرب منطقه خوزستان از سوی همسایگان خود جذب شده اند. آنها خصوصیات اصیل نژادی و زبانی خود را از دست داده اند و در حال حاضر با گویشی مخلوط از زبان های عربی، ترکی، لری و فارسی صحبت می کنند.
ایلات عرب فارس از دو گروه مجزا یعنی جباره ها و شیبانی ها تشکیل شده اند. آنها از 1500 از خانوار تشکیل شده اند. مردان این قبایل به شجاعت و جسارت شهرت دارند. مسئولیت اداره ایل بیشتر به عهده شیبانی ها است.
طوایف مختلف ایلات عرب به شرح زیرند:
الف- گروه جباره ها: مشتمل بر آن سعدی، ابوالغنی، پیراسلامی، سادات حسینی، شیری، ابوالمحمدی، بوربور، بهلولی، جابری حنایی، قاریزی، اوربز، بزسرخی، تانی، جهاکی، سغری، قارقانی، کرایی (در گذشته در ایالت کرمان بوده است). ابوالحسینی، توربور، جلوداری، شاهسون، عیسایی، قنبری، نقدعلی، ابوشرف، درازی، شعبانی و لر.
ب- گروه شیبانی ها: مشتمل بر پاپتی، تقریتی، حساتی، فارسی- شیبانی، کوتی، عبدالیوسفی، والی شاهی، لاوردان، مزیدی، ابوالحسنی، حیاتی، شهسواری، ابوالحاجی، سنوده، صباحی، عزیزی، عمادی، کریچه، ماهاری، آردال، پالنگی، خوشنامی، سقاطی، گله ریشی، الوانی، بنی عبدالهی، قفلابه، هومالی، غلامشاهی، کوتی و والی شاهی کوتی.
4-ایل باصری: این ایل یکی از ایلات قدیمی است که اصلیت ایرانی دارد. از سه هزار خانوار کشاور تشکیل شده است. معیشت آنها از فراورده های تعداد زیادی گله تامین می شود. آنها زمستان را در بلوک های سروستان و کربال و تابستان را در بلوک های همسایه ارسنجان و کمین به سر می برند.
ویسی، توربور، چهاربنیچه، علی میرزایی و شکاری از طوایف ایل باصری‌اند.
5-ایل نفر: منشأ این ایل ترک است. اغلب خان یا ایلخان از آن از ایل بهارلو انتخاب می شود و برعکس گاهی ایل بهارلو رئیس خود را از ایل نفر انتخاب می کند. از طرفی می توان گفت که بین این دو ایل ویژگی های مشترک بسیاری وجود دارد. ایل نفر در تابستان در بلوک های آباده- تشک و در زمستان به بلوک های درابگرد، جهرم و گاهی لارستان می‌رود. این ایل از 3500 خانوار تشکیل شده است و طوایف آن عبارتنداز:
بادکی، تاتاملو، چنگوری، دولو خانلو، زمانهالو (ایلخان ایل نفر بیشتر از این طایفه انتخاب می شود)، ستارلو، سنجرلو، شولی جن، عراقی، قادلو، قباد، خانلو، قره باجاقلو قیدارلو و لُر.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  27  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عشایر استان فارس